فهرست مطالب

- پیاپی 6 (تابستان 1400)
- تاریخ انتشار: 1401/01/10
- تعداد عناوین: 5
-
صفحات 9-38
در این مقاله ضمن بررسی ناکامیهای دو دهه گذشته در دستیابی به صلح در افغانستان و شکست ماموریت آمریکا در مبارزه با تروریسم و برقراری امنیت و صلح در افغانستان و پیشبرد نظریه صلح لیبرال در افغانستان که در نتیجه حملات 11 سپتامبر 2001 القاعده به برجهای دو قلو صورت گرفت، کاربست نظریه صلح عادلانه در تبیین این شرایط و آسیبشناسی وضعیت گذشته و ارایه راهکار در مورد دستیابی به صلح در آینده در چارچوب نظریه صلح عادلانه مورد بررسی قرار گرفت. بر این اساس، ابتدا مبانی و اصول نظریه صلح عادلانه تشریح و سپس این اصول در ارتباط با تبیین علل ناکامی صلح در افغانستان مورد راستیآزمایی قرار گرفت و مشخص گردید که تلاشهای صورت گرفته در دو دهه گذشته در جهت برقراری صلح در افغانستان به دلیل عدم برخورداری از حداقل معیارهای لازم برای برقراری صلح عادلانه در افغانستان با شکست مواجه گردید و تنها راه پیشرو در این کشور برای دستیابی به صلح، کاربست نظریه صلح عادلانه با عناصری است که مورد احترام از سوی همه قومیتها، اقلیتها، گروهها و مذاهب باشد.
کلیدواژگان: افغانستان، صلح عادلانه، مبانی و اصول، نظریه، روابط بین الملل -
صفحات 39-70
دین از دیرباز در اجتماعات بشری نقش داشته است. در نظام بینالملل از زمان جنگهای مذهبی و کنار گذاشتن دین از سیاست و شکلگیری دولتهای مدرن و تاثیرات بعدی آن در تعیین سیاست خارجی و بازگشت مجدد دین به سیاست در قرن بیستم، این تاثیرگذاری وجود داشته است. تروریسم دینی که موضوع این مقاله میباشد، طبق ادعای اندیشمندان غربی از سال 1979 (حمله شوروری به افغانستان و تشکیل مجاهدین) برجسته گردید و به عنوان موج چهارم تروریست شناخته شد. طرح موضوع تروریسم دینی، یکی از نمودهای منفی در نظام بینالملل است که منعکسکننده نقش دین در گسترش تنشها در نظام بینالملل میباشد. این مقاله به دنبال بررسی کموکیف این پدیده و چگونگی مقابله با آن، با دیپلماسی از جنس دین است که نام آن دیپلماسی دینی گذاشته شده است. اندیشمندان و عالمان دینی با تکیه بر ظرفیت صلحساز دین بر توجه بیشتر به دیپلماسی ادیان برای زدودن قرایت خشونتبار دینی، شناساندن دین و احیا جایگاه دین در عرصه بینالملل، نقشآفرینی مثبت در جهت بیداری میان ملتها، تغییر نگرش نسبت به نقش آموزههای دینی برای ترویج صلح از طریق مشارکتدادن ادیان برای برقراری صلح تلاش کنند. این تلاش به ویژه بعد از ظهور داعش در سال 2014 دارای اهمیت بیشتری شد. یافته این پژوهش نشان میدهد که ظرفیت گفتوگوی ادیان به عنوان یک ابزار دیپلماسی دینی میتواند با تاسی از اشتراکات اصولی ملهم از فرمان الهی، ایجاد اصلاح نگرش ادیان به یکدیگر، تقویت زمینههای گفتوگو و تغیر نگرش پیروان دینی نسبت به سایر ادیان و مذاهب را فراهم کند و به کاهش خشونت و در نتیجه ترویج صلح جهانی منجر شود.
کلیدواژگان: بنیادگرایی، تروریسم دینی، دیپلماسی ادیان، گفت وگوی ادیان، صلح جهانی -
صفحات 71-106
هدف اصلی این مقاله، تبیین نگاه امام خامنهای به مقوله حقوقبشر میباشد. بر این اساس، در این مقاله، ضمن تبیین نگاه کلی امام خامنهای به عنوان ولی فقیه و حاکم جامعه اسلامی به مقوله حقوقبشر، با بررسی موردی نگاه ایشان به چهل حق از حقوقبشر، با استفاده از بیانات و سخنرانیهای ایشان، نگاه ایشان به حقوقبشر به ویژه نگاه تاییدی بر چهل حق از حقوقبشر استخراج گردیده است. تفاوت این پژوهش با سایر پژوهشها، استفاده از بررسی موردی نگاه ایشان به چهل حق از حقوقبشر بوده است. نتیجه این مقاله، خصوصا با توجه به نگاههای افراطی مبنی بر عدم قابلیت تجمیع میان نگاه مذهبی با حقوقبشر و سکولار دانستن کامل مفهوم حقوقبشر، بسیار مفید و راهگشا است و میتواند موجب معرفی بیشتر نگاه اسلامی به حقوقبشر در مجامع بینالمللی گردد و همچنین به کاهش شکاف موجود نظری و عملی در داخل کشور در زمینه مذهب و حقوقبشر منجر گردد.
کلیدواژگان: حقوق بشر، امام خامنه ای، اسلام، روابط بین الملل -
صفحات 107-144
از حیث جامعهشناختی صلح، نقیض "ناصلح" است، یعنی نبود جنگ، تضاد، تناقض، تخاصم، نزاع، مناقشه، خشونت، تبعیض و تعصب. "صلح" زمینهساز آرامش فرهنگی، آسایش مدنی، امنیت سیاسی، ثبات حقوقی و نظم اجتماعی است. در متون حکمتی دینی، میتوان شاهد آموزههایی درباره "صلحخواهی- گرایی- سازی" بود. منظور از "حکمت" نیز همان قواعد عملی یک زندگی اخلاقی معنویاند. حکمت (ها) توصیهها و خطمشیها و رهنمودهای ارزشی هنجاری معنوی جهان شمولی هست (ند) برگرفته از الاهیات و فلسفه و تجربه زیسته بشری که هم انسان مدارانهاند و همزیستنی سعادتمند را به صورتی عامگرایانه و فراسوی محدودیتهای فرهنگی و آن سوی مرزبندیهای عقیدتی ادیان رسمی و فراتر از قید و بندهای محلیگرایانه و خاصگرا توصیه و ترویج و تبلیغ کرده و تذکر و آموزش نیز میدهند. از این لحاظ و تا جایی که با "حکمت اسلامی" مرتبط است، در چند متن دینی که از جنس معارف اسلامی و شیعیاند ؛ می توان به این حکمت دست یافت و اخلاقیات صلح را در متن این متون به صورت هرمنوتیکی و معناکاوانه آن فهم کرد.این متون مورد مطالعه عبارتند از: «نهج الفصاحه، نهجالبلاغه، صحیفه سجادیه، رساله الحقوق، مثنوی شریف معنوی».
کلیدواژگان: اخلاقیات اجتماعی صلح، شبکه متون دینی، معارف اسلامی و شیعی، نهج الفصاحه، نهج البلاغه، صحیفه سجادیه، رساله الحقوق، مثنوی شریف معنوی -
صفحات 145-152مقدمه
جمعیت ندای صلح، تشکل جدیدی است که از بهمن ماه 1397 با هدف ترویج صلح و مطالعات صلح با نگاه اسلامی و همخوان با نگاه انقلاب اسلامی راهاندازی شد. این موسسه به عنوان یک سازمان مردم نهاد علمی با مجوز از وزرات کشور با هدف صلح پژوهی اسلامی و شناساندن صلح از نگاه دین مبین اسلام به عنوان دین صلح و دوستی با رویکرد پژوهش محور تشکیل شده است. امروز دشمن با خلق گروههای تروریستی و افراطی به ظاهر اسلامی همچون داعش و غیره، سعی در شناساندن جعلی اسلام به جهان به عنوان چهره مسلمانان است و البته هدف اصلی از این کار نیز ضربه زدن به چهره صلحآمیز اسلام و ایجاد اسلامهراسی در جهان است. از اینرو هدف از تشکیل این سازمان مردم نهاد، تلاش علمی در جهت شناساندن صلح و موضوعات مرتبط با این مفهوم در علوم سیاسی و روابط بینالملل است. در این راستا، این جمعیت سلسله نشستهایی را با عنوان صلح پژوهی در ادبیات در دستور کار خود قرار داده است تا به صورت علمی این اهداف را دنبال کند. گزارش سه نشست برگزار شده به اختصار بیان میشود.