فهرست مطالب

نسیم خرد - سال ششم شماره 2 (پیاپی 11، پاییز و زمستان 1399)

نشریه نسیم خرد
سال ششم شماره 2 (پیاپی 11، پاییز و زمستان 1399)

  • تاریخ انتشار: 1401/02/06
  • تعداد عناوین: 7
|
  • روح الله سوری صفحات 7-8
  • مجتبی افشارپور، محسن قمی صفحات 9-24

    مختار یا مجبور بودن انسان در افعال خود مساله ای است که از دیرباز ذهن انسانهای عاقل را به خود مشغول کرده است. حتی با پذیرش اختیار، دقت در لایه های درونی نفس انسانی شبهه غیر مختار بودن انسان را از زاویه ای دیگر مطرح می سازد. از یک سو رابطه نفس با اراده خود و چگونگی صدور اراده از نفس و از سوی دیگر کیفیت ضرورت یافتن افعال صادر از نفس، شبهاتی اساسی را نسبت به فاعلیت انسان ایجاد کرده است. چنین مسایلی که در میان فلاسفه و متکلمان گذشته نیز مطرح بوده است توسط آنان جواب داده نشده و حتی با تشکیکهای متکلمین به شبهه ای بغرنج تبدیل گشت. بعدها عده ای از اصولیون مکتب نجف صراحتا قایل به تخصیص قانون علیت در این محدوده شده و آن قاعده را فقط در خصوص فعل و انفعالات عالم طبیعت جاری دانستند، گاهی قاعده «ترجیح بلامرجح» را انکار کرده و گاهی اصل «الشیی ما لم یجب لم یوجد» را مورد خدشه قرار دادند. در این مقاله با توجه به اهمیت این بحث و تاثیرگذاری آن در مساله ثواب و عقاب و نیز به هدف پاسخگویی به این پرسشها، ابتدا نظریه اصولیون را نقد و بررسی کرده، سپس با تبیین پاسخ ابتکاری حکمت متعالیه با تکیه بر گونه های مختلف علت فاعلی شبهات از این دست را پاسخ می دهیم.

    کلیدواژگان: اراده، مبادی اراده، ضرورت علی، طلب نفس، فاعل بالتجلی
  • هادی جهانگیری، احمد فربهی صفحات 25-42

    هر علمی را با نگاه درجه یک و درجه دو می توان موردمطالعه قرار داد؛ نگاه درجه دو به یک علم یعنی خود آن علم به عنوان موضوع مطالعه و بررسی قرار بگیرد. فلسفه به عنوان دانشی با سابقه تاریخی دوهزارساله، این ظرفیت را دارد که از جهات مختلف موردبررسی و مطالعه درجه دوم قرار بگیرد. مطالعه تاریخی فلسفه اسلامی، می تواند با رویکرد موضوع محور، فیلسوف محور، مکتب محور، زمان محور و مسئله محور باشد. رویکرد مسئله محور در مطالعه تاریخی فلسفه اسلامی، رویکردی است که هم در مقام فهم عمیق مسایل فلسفی کمک می کند و هم در مقام تعلیم مسایل فلسفی می تواند با ارایه بسترهای منتهی به طرح سوال و فضاهای علمی فلاسفه پیشین، کارگشا باشد. مسئله اصالت وجود به عنوان مسئله ای فلسفی هرچند در زمان مرحوم ملاصدرا هویت علمی مستقل یافته است ولی براساس رویکرد مسئله محور به این نتیجه می رسیم که این مسئله فلسفی، به یک باره و براساس یک اتفاق، تبدیل به مسئله نشده است بلکه از زمینه های مختلف علمی در طول تاریخ فلسفه برخوردار بوده که توجه به این زمینه ها می تواند تصویر شفافی از نظریه حکمت متعالیه به دست ما بدهد.

    کلیدواژگان: فلسفه اسلامی، تاریخ فلسفه اسلامی، حکمت متعالیه، نگاه درجه یک و دو، اصالت وجود
  • سینا علوی تبار، روح الله سوری صفحات 43-54

    عین الربط بودن معل ول از سوی صدرالمتالهین بارها مورد استدلال و استشهاد قرار گرفته است و این مورد قبول است که وجود معلول در ذاتش محتاج به علت است و این احتیاج به علت مقوم معلول است و ممکن نیست که معلول در وجود یا عدم استقلال داشته باشد؛ آنچه مورد بحث و کلام است این می باشد که آیا امکان دارد عقل، ذات معلول را با قطع نظر از علتش و به طور مستقل لحاظ کند یا نه، به عبارت دیگر آیا معلول می تواند مورد اشاره استقلا لی عقل قرار گیرد یا نمی تواند؛ ما در این مقاله مبین ساخته ایم که اشاره استقلالی عقل به معلولات منافاتی با عین الربط بودن در خارج ندارد و ادله ی جناب صدرالمتالهین برای نفی استقلال عقلی معلولات تام نمی باشند.

    کلیدواژگان: وجود رابط، وجود رابط معلول، حقیقت معلول، ادله وجود رابط، عین الربط، ملاصدرا
  • حسین کاظمی صفحات 55-72

    این مقاله درتلاش است ضمن واکاوی و بررسی نظریات ملاصدرا وعلامه طباطبایی وامام خمینی وشهید مطهری در مورد مساله اصالت وجود وماهیت و تفاوت در نظریه اصالت وجود و ماهیت را بازشناسی کند. تعابیر دوگانه ای از ماهیت در اثارملاصدرا وجود دارد.اما به نظر میرسد تعبیری که در آن واقعیت، متشکل از وجود (به صورت اولا و بالذات) و ماهیت (به صورت ثانیا و بالعرض) است، با ساختار فلسفی ملاصدرا سازگاری بیشتری دارد. اما در نظریات علامه طباطبایی، امام وشهید مطهری واقعیت همان وجود است و چنین نیست که واقعیت از ماهیت نیز تشکیل شده باشد. ماهیت ظهور حدود، سلوب و اعدام ذاتی وجودات خاص در ذهن است. بنابراین ، محکی خارجی ماهیت، همین اعدام ذاتی و حدود وجودی هستند که به عنوان اموری اعتباری و مشابه عدم مضاف تعبیر میشوند. ازسوی دیگر ، با هر دو تعبیر از ماهیت، نظریه اصالت وجود امری بدیهی و بی نیاز از اثبات خواهد بود و براهین ارایه شده برای آن صرفا جنبه تنبیهی دارند. اما دیدگاه علامه و امام وشهیدمطهری به بداهت نزدیک تر است و گزاره (وجود اصیل است) نزد ایشان گزاره ای تحلیلی قلمداد میشود.

    کلیدواژگان: وجود، ماهیت، اصیل، اعتباری، ملاصدرا، علامه طباطبایی، امام خمینی، شهیدمطهری
  • قدرت الله قربانی صفحات 73-93

    کرامت انسان از مهم ترین پرسش های پیش روی متفکران است. نگرش به این مساله دارای اهمیت و کارکرد خاص خود از منظر الهی و سرمدی است زیرا محدودیت های نگرش های تجربی انسانی را ندارد. براین اساس می توان به مبانی مهم کرامت انسان چون نحوه خلقت و دمیده شدن روح الهی در او، اعطای موهبت عقل، آزادی و اختیار، اعطای امانت الهی و پذیرش آن از سوی انسان و کسب مقام خلیفه اللهی اشاره دارد. نتایج مهم چنین کرامتی متعدد است که از جمله آنها می توان به اشرف مخلوقات بودن، حق برابری، حق آزادی، بهره مندی از همه حقوق فردی و اجتماعی، اصالت ارزش های اخلاقی و نظایر آنها اشاره کرد. اهمیت کرامت ذاتی و اکتسابی انسان و نتایج مترتب بر آن در بکارگیری آن در همه ابعاد زندگی آدمی، بویژه قانون گذاری ها و برنامه های کلان و رسیدن به میثاق های جهانی همچون اخلاق جهانشمول است. در این مقاله، ضمن تبیین مبانی کرامت انسان از منظر الهی و سرمدی قرآن، نتایج آن در ابعاد گوناگون زندگی و تجلیات آن در قانون اساسی ایران بررسی شده و در نهایت با مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر مقایسه می گردد.

    کلیدواژگان: کرامت انسان، کرامت ذاتی، کرامت اکتسابی، قرآن، خلیفه اللهی، اختیار، آزادی
  • نورالله صالحی صفحات 95-109

    درباره مکان اقوال نادری از فلاسفه ذکر شده و مشهور از بین فلاسفه مسلمان دو قول است یکی قولی که از افلاطون نقل شده و بعضی از حکمای اسلامی مانند ملاصدرا آن را تایید کرده اند و دیگری قول منقول از ارسطو که مورد پذیرش مشایین قرار گرفته است. که مطابق با ظاهر قول منقول از افلاطون مکان امری مجرد محسوب می شود و طبق قول ارسطو از اعراض به حساب می آید. در این تحقیق، ابتدا بحث اصالت وجود و ماهیت تبیین می گردد. زیرا مکان در حیطه ی وجوداست و آگاهی در حیطه ی ماهیت. بعد از آن ماهیت مکان در تاریخ فلسفه اسلامی روشن می گردد. در قسمت سوم تحقیق؛ معانی چهار گانه ی اگاهی مورد تحلیل قرار می گیرد، به طوری که منظور از اگاهی در این تحقیق،آگاهی از نوع اول می باشد، یعنی آگاهی پدیداری. در نهایت، گزاره ی :آگاهی ،ماهیت مکان است تبیین می گردد. به طوری که می توان گفت مفهوم آگاهی از مفهوم مکان انتزاع می شود. آگاهی، معقول ثانی فلسفی است (مکان، معقول اولی فلسفی است). البته تصدیق این گزاره، از نوع ، علم حضوری است نه علم حصولی.

    کلیدواژگان: اصالت وجود، اعتباریت ماهیت، آگاهی، علم حضوری ومکان
|
  • ahmad farbehee Pages 25-42

    Every science can be studied with one degree and two degrees; A second-degree view of a science means that the science itself should be studied as a subject. Philosophy, as a science with a history of two thousand years, has the capacity to be studied and studied secondarily from different angles. The historical study of Islamic philosophy can be subject-oriented, philosopher-oriented, school-oriented, time-oriented and problem-oriented. The problem-oriented approach in the historical study of Islamic philosophy is an approach that helps both in the position of deep understanding of philosophical issues and in the position of teaching philosophical issues by providing contexts leading to the question and scientific spaces of previous philosophers. The problem of the originality of existence as a philosophical problem Although it has gained an independent scientific identity in the time of the late Mulla Sadra, but based on the problem-oriented approach, we conclude that this philosophical problem has not become a problem all at once but from various scientific fields throughout the history of philosophy. It has been said that paying attention to these fields can give us a clear picture of the theory of transcendent wisdom.

    Keywords: Islamic philosophy, History of Islamic Philosophy, Transcendent wisdom, First, second class look, Originality of existence
  • Pages 43-54

    The very relevance of the disabled has been argued and martyred many times by Sadr al-Mutalahin, and it is accepted that the existence of the disabled in its essence needs a cause, and this need is due to the cause of the disabled, and it is not possible for the disabled to have existence or lack of independence. ; What is at stake is whether it is possible for the intellect to consider the nature of the disabled independently of its cause, in other words, whether or not the disabled can be referred to as the independent of the intellect; In this article, we have stated that the reference to the independence of the intellect to disabilities is not in conflict with being external in nature, and that Mr. Sadr al-Mutallahin's arguments for denying the intellectual independence of the disabled are not complete.

  • Pages 73-93
  • rouhollah souri Pages 95-109

    The very relevance of the disabled has been argued and martyred many times by Sadr al-Mutalahin, and it is accepted that the existence of the disabled in its essence needs a cause, and this need is due to the cause of the disabled, and it is not possible for the disabled to have existence or lack of independence. ; What is at stake is whether it is possible for the intellect to consider the nature of the disabled independently of its cause, in other words, whether or not the disabled can be referred to as the independent of the intellect; In this article, we have stated that the reference to the independence of the intellect to disabilities is not in conflict with being external in nature, and that Mr. Sadr al-Mutallahin's arguments for denying the intellectual independence of the disabled are not complete.

    Keywords: Existence of interface, existence of disabled interface, disabled truth, reasons for the existence of interface