فهرست مطالب
فصلنامه علوم حدیث
سال بیست و هفتم شماره 1 (پیاپی 103، بهار 1401)
- تاریخ انتشار: 1401/05/23
- تعداد عناوین: 8
-
-
صفحات 3-27بحث تاویل یکی از مباحث مهم در جهان اسلام است. مسیله اصلی اینتحقیق بررسی تطبیقی روایات تاویلی اثناعشری و اسماعیلی ناظر به قرآن کریم درحوزه معارف توحیدی است. تا کنون میراث اسماعیلی با روایات تاویلی اثناعشریدر مباحث اعتقادی به ویژه معارف توحیدی اشتراک زیادی دارند؛ برای نمونه: تاویلآیه نور، تاویل عرش و کرسی، تاویل اسمای حسنای خداوند. بررسی سندیروایات تاویلی مشترک نشانگر نقش فعال راویان متهم به غلو و راویان دارای گرایش فطحی و واقفی است. در نتیجه، به صورت موجبه جزییه تاثیرپذیری منابع حدیثی اثناعشری و اسماعیلی در حوزه معارف توحیدی از جریان غلو و فرق انحرافی دوقرن نخست ثابت میشود. همچنین راویان مجهول در این اسناد به وفور یافتمیشوند که برخی از آنان گزارش شدهاند. این مقاله به روش توصیفی - تحلیلی به سامان رسیده است.کلیدواژگان: تاویل، روایات تاویلی اثناعشری، روایات تاویلی اسماعیلی، توحید
-
صفحات 28-44
در نوع نگاه و رویکرد یک مفسر نباید از شرایط حاکم بر عصر مفسر غافل بود. رویکرد و نگرش تفسیر الصافی به روایات تفسیری متاثر و برآیند فضای حاکم بر عصری است که مفسر در آن میزیسته است. تاثیر فضای حاکم بر سده یازدهم هجری، نیز بر رویکرد فیض کاشانی در ارزیابی روایات قابل انکار نیست. در نگاهی کلی و با ملاحظه شرایط فرهنگی و تاریخی عصر فیض کاشانی، میتوان تصدیق کرد که رویکرد حاکم بر این تفسیر، رویکرد نقلی بر پایه روایات اهل بیت: است. احادیثی نظیر«ان الله جعل ولایتنا اهل البیت قطب القرآن و قطب جمیع الکتب علیها...» و «نحن و الله الماذونون... نشفع لشیعتنا فلا یردنا ربنا» و «نحن الراسخون فی العلم و نحن نعلم تاویله» نمونههایی است که فیض کاشانی برای تثبیت گفتمان و هویت شیعه در عصر خود از آنها بهره گرفته است. بر همین اساس،او در مواجهه با روایات به مبانی همچون عدم تعارض اقوال معصومان، استفاده ابزاری از عقل، دفاع از هویت شیعه و...اعتقاد دارد.این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی در مقام تبیین چرایی و چگونگی تاثیر تحولات و جریانات عصری بر روند و بهرهگیری این مفسر در احادیث در تفسیر آیات قرآن است.
کلیدواژگان: نقلگرایی، تفسیر الصافی، مناسبات عصری، روایات تفسیر -
صفحات 45-67
تغایر مفهومی کفر و شرک بحثهای دامنهداری را در سده های نخستین اسلام پدید آورد. یکی از فروعات آن، بحث تقدم کفر بر شرک است. چهار حدیث در مکتب اهلبیت: به صراحت این موضوع را بیان کرده اند. پرسش اصلی در نوع تقدم کفر بر شرک و گونه کفر و شرک در این احادیث است. این پژوهش به روش نقلی - تحلیلی، با توجه به قواعد فقهالحدیث به پاسخ آن پرداخته است. پژوهشهای حدیثی، چهار دیدگاه را به دست میدهد: 1. تقدم زمانی کفر بر شرک؛ 2. تقدم کفر معصیت بر شرک؛ 3. تقدم کفر عنادی بر شرک جهلی؛ 4. تقدم سببی کفر بر شرک. این پژوهش با تشکیل خانواده حدیث و استخراج فضای صدور حدیث و شواهد درونمتنی و برونمتنی به این نتیجه دست یافته است که نظریه تقدم کفر بر شرک از نوآوریهای مکتب اهل بیت: در رویارویی با اندیشه های فرقه های منحرف شیعی، مانند «بتریه» و «سلیمانیه» است. اهل بیت تقدم زمانی کفر را شاهدی بر تقدم رتبی آن گرفته و کفر محاربین را کفر جحودی دانستند که رتبه آن از شرک عبادی بالاتر است.
کلیدواژگان: حدیث اهل بیت، کفر، شرک، سلیمانیه، بتریه. -
صفحات 68-89
بازشناسی مصادر نخستین حدیثی، دارای فواید حدیثی، کتابشناختی و تاریخی متعددی است. توجه مطابقت سند با طریق صاحبان فهارس به مصادر نخستین، تکرار سلسله سند منتهی به صاحب کتاب در منابع حدیثی و همخوانی موضوع روایات با عنوان کتب، از قراین اخذ حدیث از مصادر مکتوب است. ابن بابویه در کتاب الإمامه و التبصره من الحیره - که قدیمیترین تک نگاری موجود شیعه در موضوع امامت و غیبت است - مجموعا 87 حدیث نقل کرده که 23 حدیث را بلاواسطه از محمد بن یحیی دریافته است. محتمل ترین منابع مورد استفاده ابنبابویه، کتابهای: النوادر محمد بن یحیی، الإمامه محمد بن احمد، الإمامه یونس بن عبدالرحمن، الإمامه و وصایا الإیمه: محمد بن حسین بن ابی الخطاب است. این راویان نیز، به نوبه خود از کتابهایی همچون: التفسیر علی بن اسباط، النوادر ابیایوب الخزاز، المشیخه و یا النوادر جعفر بن بشیر، النوادر ابوحمزه الثمالی، کتاب محمد بن عبدالجبار، الإمامه و الوصیه علی بن ریاب، النوادر و یا المشیخه حسن بن محبوب، الإمامه عبدالله بن مسکان، الرد علی الواقفیه حسن بن موسی الخشاب، البشارات، الملاحم و یا المثالب علی بن مهزیار، الملاحم، المثالب و یا النوادر صفوان بن یحیی، النوادر محمد بن سنان و الإمامه محمد بن عیسی بن عبید استفاده نموده اند.
کلیدواژگان: علی بن بابویه، الإمامه و التبصره من الحیره، محمد بن یحیی، امامت، مهدویت، منابع حدیثی نخستین -
صفحات 90-111نوشتار حاضر - که با روش تحلیلی - توصیفی و بهرهگیری از ابزار کتابخانهای به نگارش در آمده است - گستره بهرهبرداری از احادیث عرض را در تشخیص صدور، دلالت و جهت روایات میکاود و پس از آن امکان و ضرورت عرضه احادیث به قرآن را از دیدگاه قرآن تبیین مینماید. نتیجه آن شد که فرایند عرضه از تضمین صدور روایت از معصوم ناتوان است، ولی میتواند عدم صدور را تضمین نماید و یکی از راههای مهم در احراز قطعی جهت روایت و دریافت مراد اصلی گوینده آن باشد. الگوبرداری از روش معصومان: در عرضه حدیث بر کتاب الهی، سوق دهنده تعریف مفهومی به نام «حیطههای فرایند عرضه حدیث بر قرآن» است که محقق میتواند از این حیطهها در فرایند عرضه حدیث بر قرآن کریم بهره گیرد. بنا بر استقرای پژوهش، این حیطهها عبارتاند از: «کتابت مصحف کنونی»، «قرایت مصحف»، «شان و فضای نزول»، «زمان و ترتیب نزول»، «سباق آیه»، «سیاق آیه» و «دلالات قرآنی». سه حیطه آخر، پرکاربردترین حیطهها برای فرایند عرضه بر قرآن هستند.کلیدواژگان: عرضه، احادیث عرض، کتاب، قرآن، سنت، جعل
-
صفحات 112-120روایات زنان در دوران تکوین و تشریع فقه، روندی قهقرایی را پیموده است. این روند از نیمه قرن اول هجری با آزادی عمل زنان آغاز گردیده، ولی در طی قرون بعدی، به تدریج روند سختگیرانهای را برای حضور زنان پیموده است. حضور زنان در مسجد - که سمبل حرکتهای اجتماعی عصر پیامبر9 بوده است و در طی سالیان اولیه رایج بود - در قرون بعدی منع گردید تا آنجا که فتاوای بسیاری در خانهنشینی زنان رایج شد و به عنوان روایت در جامعه فقهی قرون اولیه اسلام در میان شیعه و سنی نشر گردید. سپس عالمان اخلاق و بزرگان اندیشههای احیای دینی آنها را مبنای عمل متدینانه و اخلاقمدارانه جامعه قرار دادند تا آنجا که زنان را به طور کامل از جامعه حذف کردند و بنای خانهنشینی پایدار ایشان را پایهریزی نمودند. در این مقاله روند شکلگیری این روایات را از احادیث موافق حضور زنان (روایات همدلانه) تا روایات مخالف حضور ایشان (روایات غیر همدلانه) بررسی سندی و متنی نمودهایم و تاثیر این روایات را در اندیشه عالمان مسلمان پیگیری نمودهایم.کلیدواژگان: زنان، روایات همدلانه، روایات غیرهمدلانه، مسجد، خانه
-
صفحات 141-162حدیث «ولد الزنا لا یدخل الجنه» در برخی منابع روایی شیعه و اهلسنت نقل شده است. این حدیث در منابع شیعی به صورت مرسل نقل شده و در منابع اهل سنت به جهت قرارگیری افراد غیر موثق و ضعیف در سلسله راویان، ضعیف به شمار رفته است. حدیث از جهت محتوا نیز دچار ضعف است. محتوای حدیث با برخی آیات قرآن کریم، مانند آیاتی که هر کس را مسول کارهای خود معرفی میکنند و آیاتی که عوامل ورود به بهشت و جهنم را بیان میکنند، ناساگار است. همچنین در مقابل این حدیث روایاتی با سند قویتر وجود دارند که ولد الزنا را بیگناه معرفی میکنند. این حدیث به گونهای ظلم نیز به شمار میرود و با حکم عقل به قبح ظلم نیز سازگاری ندارد. نقل حدیث در کتب موضوعات نیز نشانهای بر ضعف آن است. با توجه به اینکه توجیهات ارایه شده برای آن نیز استحکام و استناد لازم را برای حل مشکلات ندارند، باید گفت که در صدور آن از پیامبر اکرم 9 تردید جدی وجود خواهد داشت.کلیدواژگان: ولدالزنا، بررسی سندی، ناسازگاری با قرآن، ناسازگاری با عقل، ناسازگاری با روایات
-
صفحات 163-182
دعا در اصطلاح متون دینی، خواندن مقام ربوبی و طلب نیاز از اوست. حال اگر دعا از زبان امام معصوم7 باشد، زیبایی لفظ و معنا هر دو را داراست و بهره انسان را از دعا دوچندان میکند. از جمله این ادعیه، دعای شریف صباح است؛ دعایی که دعاکننده را با روش راز و نیاز با معبود آشنا نموده و وی را به معارف بشری هرچه نزدیکتر مینماید. دعای صباح در قالب الفاظی مزین به آرایه هایی لفظی و معنوی است که از جمله آن توافق و تقابل است. این جستار سعی کرده به روش توصیفی - تحلیلی، دعای مذکور را از زاویه توافق و تقابل، مورد واکاوی قرار دهد. سوالی که تحقیق حاضر تلاش میکند به آن پاسخ دهد، این است: توافق و تقابل موجود در دعای صباح در چه معانی به کار رفته است؟ و چگونه مقصود گوینده را با کیفیتی هر چه بیشتر روشن نموده است؟ توافق و تقابل دعای صباح در معانی مختلفی همچون حمد و ثنای الهی، درود بر پیامبر9، طلب استغفار و مانند آن است. در این پژوهش، نخست، تعریفی اجمالی از توافق و تقابل آمده است. آنگاه توافق و تقابل موجود، به قدر وسع مقاله تبیین گردیده است. حاصل سخن، آن که تقارب بین حروف و کلمات و موسیقی آن و تناسب بین مصوتهای کوتاه و بلند، و استفاده از آرایه معنوی توافق و تقابل، در خدمت معنای کلام و تاثیرگذاری هر چه بیشتر بر مخاطبان آن بوده است.
کلیدواژگان: امام علی ع، آرایه معنوی، دعای صباح، توافق، تقابل