فهرست مطالب
ماهنامه معرفت
سال سی و یکم شماره 5 (پیاپی 296، امرداد 1401)
- تاریخ انتشار: 1401/05/25
- تعداد عناوین: 9
-
-
صفحه 5
در کتب اخلاقی تاکید شده است که اخلاق مطلوب آن است که موافق حکم عقل و اخلاق نامطلوب مطابق حکم نفس باشد. از اینگونه تعابیر، این شبهه به وجود میآید که گویا دو نیروی متضاد در درون آدمی وجود دارد. درحالیکه چنین نیست؛ این امر ناشی از اشتراک لفظی و کاربردهای متفاوت واژه اخلاق است که گاهی لفظ در معنای حقیقی و گاهی در معنای مجازی به کار میرود. ازاینرو، ضروری است که واژگان و اصطلاحات خاص آنها مورد توجه قرار گیرد. براساس آیات نورانی قرآن، در درون هر انسانی، بالقوه دو نوع گرایش وجود دارد: گرایش به اموری که انجام آن گناه و کارهای بد، و گرایش به اموری که موجب کمال و سعادت آدمی است. بنابراین، در هر انسانی، هم گرایش به خیر و هم گرایش به شر وجود دارد. انسان قادر است با استفاده از عقل، میل خود را کنترل و تکامل یابد و یا با تبعیت از نفس سقوط کند.
کلیدواژگان: عقل، نفس، نفس اماره، قلب -
صفحه 11
هدف این مقاله بررسی متن زیارت عاشورا و شناسایی جایگاه توحیدشناسی با بهرهگیری از روش تحلیل محتواست. سوال اصلی آن است که آیا میتوان توحیدشناسی را محور اصلی زیارت عاشورا تلقی کرد؟ بدین منظور، در گام اول با استفاده از تحلیل محتوای کمی نمودارهای سنجش فراوانی کلمات، موضوعات و جهتگیری ترسیم شد؛ نتایج حاصله بیانگر آن است که پرکاربردترین واژه، کلمه جلاله «الله» و مهمترین موضوع زیارت نیز توحیدشناسی است. در گام دوم نیز از طریق تحلیل محتوای کیفی، 9 مقوله شناسایی شد که از میان آنها، 4 موضوع اصلی زیارت عاشورا تعیین گردید که عبارتند از: توحیدشناسی، امامشناسی، دینشناسی، دشمنشناسی. بنابراین با استناد به روش علمی و سلسلهمراتب شناخت، توحیدشناسی در راس این موضوعات بوده و به عنوان موضوع محوری شناخته شد. ازاینرو، جایگاه توحید و مراتب آن، شامل: ذاتی، صفاتی، افعالی و عبادی، متناسب با متن زیارت عاشورا تشریح گردید.
کلیدواژگان: زیارت عاشورا، توحید، تحلیل محتوا، مراتب توحید -
صفحه 25
نظریه طراحی هوشمند بهعنوان نظریهای علمی که منتقد نگاههای داروینی به مسیله چگونگی پیدایش موجودات زنده است، از سوی افرادی همچون استیون میر، ویلیام دمبسکی و مایکل بهی در اواخر قرن بیستم مطرح شد. این جریان، که هم روش مطالعه و سبک بیان ادعا و هم نحوه استدلالآوریاش، همان روش رایج علمی است، توانسته در قرن حاضر طرفداران قابلتوجهی در سرتاسر عالم بیابد. براساس مدعای طرفداران این نظریه، وقتی به ابعاد مختلف طبیعت نگاه میکنیم، مییابیم که پیچیدگیهای تقلیلناپذیر یا تعیینشده در ساختار زیستی جانداران وجود دارد؛ پیچیدگیهایی که بدون در نظر گرفتن مولفههای «هدف»، «طراحی»، «عامل شخصی هوشمند» و... نمیتوان با روش صحیح علمی آنها را توضیح داد. هدف از این پژوهش، آشنایی مخاطبان بهویژه مخاطبان رشتههای الهیاتی با این دیدگاه علمی ضد نظر تکامل داروینی است. ازاینرو، پژوهش حاضر با استفاده از روشی توصیفی، ابتدا بهطور مختصر دیدگاه داروین را ارایه میکند؛ سپس نظریه طراحی هوشمند و مولفههای مهم این دیدگاه درباره منشا پیدایش موجودات زنده را، براساس گفتهها و استدلالهای دانشمندان مطرح آن تبیین میکند؛ در پایان نیز میزان سازگاری این دو دیدگاه بررسی میشود.
کلیدواژگان: طراحی، هوشمندی، ساختار سلولی، پیچیدگی های تقلیل ناپذیر، پیچیدگی های معین -
صفحه 39
یکی از مباحث مهم در رابطه علم و دین، کیفیت پیدایش انسان است. از منظر علمی، نظریه تکامل به این بحث پرداخته است و از نظر دینی این بحث تحت عنوان خلقت حضرت آدم و حواء مطرح شده و در زمینه نسبت این دو، دیدگاههای متعددی مطرح شده است. بیشتر آثاری که از سوی اندیشمندان مسلمان در این زمینه نوشته شده، با توجه به آیات قرآن بوده و به روایات در این زمینه توجه لازم نشده است. درحالیکه در روایات اهلبیت بحث پیدایش انسان با تفصیل بیشتری بیان شده و ابعاد جدیدی را در اختیار ما میگذارد. از منظر علمی انسانهای نخستین بسیار قبلتر از زمانی که برای خلقت حضرت آدم (ع) در نظر گرفته شده بر روی زمین موجود بودهاند؛ و درصورتیکه آدم و حوا بهعنوان نخستین انسانها بر روی زمین دانسته شوند، این موضوع یکی از تعارضات علم و دین قلمداد میشود. اما با توجه به روایات حضرت آدم و حوا نخستین آدمیان نبودهاند؛ بلکه قبل از آنها نیز موجوداتی آدمنما یا انساننما بر روی زمین زندگی میکردند. بحث از اصل وجود و بیان خصوصیات این موجودات در روایات در حل این تعارض نقش اساسی دارد. در این نوشتار با روش کتابخانهای روایات ناظر به آدمنماها جمعآوری و مورد بررسی قرار میگیرد و زمینه را برای بررسیهای تطبیقی میان علم و دین فراهم میکند. با تحلیل روایات در این موضوع اصل وجود آدمنماها و برخی از ویژگیهای آنان، مانند خصوصیات ظاهری و اخلاقیاتشان مشخص میشود. همچنین در مورد انقراض آنان نیز با توجه به روایات میتوان گفت که یک امری مسلم بوده است.
کلیدواژگان: آدم نماها، نسناس، حضرت آدم، نظریه تکامل، خلقت انسان، علم و دین -
صفحه 47
آیه 59 سوره «آلعمران» شاید تنها آیهای در قرآن باشد که هم مورد استناد تکاملگرایان قرار گرفته و هم مورد استشهاد خلقتباوران. ازاینرو، میتوان گفت این آیه محل یک رویارویی سرنوشتساز بین این دو گروه است؛ بهگونهایکه غلبه هرکدام از این نگاهها در تفسیر آیه مذکور میتواند پیروزی بزرگ برای آن و گامی بسیار بلند در جهت فایق آمدن آن نگاه بر دیگری در نزاع دیرینه بر سر نگاه قرآن به تاریخ طبیعت و بخصوص تاریخ پیدایش انسان بر این کره خاکی باشد. آنچه در پی میآید تلاشی است به روش تحلیلی توصیفی برای انجام یک داوری سنجیده و مستدل بین خوانشهای تکاملگرا و خلقتباور از این آیه شریفه. برای این منظور ما ابتدا به مسایلی میپردازیم که برای درک درست از آیه باید فیصله داده شوند و سپس به تفسیر خود از آیه میپردازیم. در انتها نیز تفسیری تکاملباور از این آیه طرح و نقد میکنیم تا امکان داوری بین دو تفسیر برای خواننده فراهم گردد.
کلیدواژگان: آدم، خلقت، تکامل، یدالله سحابی، آیه 59 سوره «آل عمران» -
صفحه 59
یکی از موضوعات مطرح در فراروانشناسی، تجربههای نزدیک به مرگ است؛ اهمیت این مسیله در دنیای مادیگرای امروز، قابل چشمپوشی نیست. پس از قرنها نفی و کتمان متافیزیک، اکنون توجه دانشمندان به واقعهای جلب شده، که میتواند نشانهای بر وجود آن باشد. در تحقیق پیشرو ضمن بررسی ابعاد مختلف این واقعه، بیان دیدگاههای موافقان و مخالفان و ارزیابی آنها، در پی این هستیم که آیا براساس روش تجربی مورد پذیرش تجربهگرایان، میتوان تجربههای نزدیک به مرگ را حقیقتا دیدار صاحبان آنها از ماوراء دانست و از آن نتیجه گرفت که انسان بعدی غیرمادی به نام روح دارد و یا تمام آنچه اتفاق افتاده، توهم و خیالی گذرا بوده است؟ به عقیده ما، تجارب نزدیک به مرگ، تنها قادر است بر وجود حیات پس از مرگ دلالت کند؛ اما ویژگیها و جزییاتی که از این طریق در اختیار ما قرار میگیرد، به نقایصی دچار است که پذیرش آنها را با مشکل مواجه میکند.
کلیدواژگان: تجربه نزدیک به مرگ، روح، مرگ، حیات پس از مرگ -
صفحه 71
در سیر تاریخ کلام اسلامی، سه موضع جبر، تفویض و امر بینالامرین در قبال رابطه اختیار انسانی یا اراده الهی شکل گرفته است. با مراجعه به متون روایی درمییابیم که اهلبیت (ع) امر بینالامرین را در برابر دو اندیشه جبر و تفویض، قرار دادهاند و هدف از این پژوهش، فهم آموزه مذکور از روایات است. نوشتار حاضر با روش کتابخانهای و تشکیل خانواده حدیثی پیرامون دیدگاه امر بینالامرین و تحلیل این روایات، بیان میکند که ایمه اطهار (ع) آموزه امر بینالامرین را در سه سطح تبیین تمثیلی، تبیین حداقلی و تبیین فاعلیت طولی با توجه به ظرفیت فکری مخاطبان، ارایه کردهاند. بالاترین سطح تبیین یعنی فاعلیت طولی، از روایات باب استطاعت که خود در نظام آموزه امر بینالامرین توجیه پذیرند، استنباط میشود. تبیین فاعلیت طولی یعنی دریافت آنبهآن استطاعت و اراده انسان از جانب خداوند متعال، بالاترین سطح تبیینی این آموزه در روایات بهشمار میآید.
کلیدواژگان: امر بین الامرین، جبر و تفویض، روایات استطاعت، فاعلیت طولی -
صفحه 83
بحث علم دینی یا اسلامیسازی علوم در جهان اسلام، یکی از مسایل مهم در عرصه علوم انسانی است که در چند دهه اخیر ذهن بسیاری از متفکران و فیلسوفان را در حوزه علم و دین به خود مشغول کرده است. بحرانهای ناشی از علمگرایی و افراط در نظریات تعارض علم و دین در دو قرن اخیر، پرسش از همکاری علم و دین و بهتبع آن امکان علم دینی و خدا باور را مورد تامل قرار داده است. در این زمینه سابقه قبلی ملل اسلامی و واقعیت عقبماندگی کنونی آنها پرسش از اسلامیسازی علوم را برای متفکرین اسلامی بهطور جدی مطرح کرده است. آیتالله جوادی آملی با نگاه دایرهالمعارفی به دین معتقد است علم یکسره دینی است و تقسیم کردن علم به دینی و غیردینی ناصواب است. وی با تغییر جهانبینی و مبانی علوم موجود در دانشگاهها، درصدد اسلامی کردن علوم است. آیتالله جوادی آملی از منظر دینی و وحی الهی و با اعتقاد به کامل بودن آموزههای دین اسلام در کلیت امور دنیایی و اخروی و همچنین با تقسیم و در طول هم قرار دادن انواع عقل تجربی، عقل نیمهتجریدی، عقل تجریدی و عقل ناب با دو روش فلسفی و تفسیری به ارایه دیدگاه خویش در زمینه علم اسلامی پرداخته است. دیدگاه آیتالله جوادی آملی از اینکه توانسته است تعارض عقل و دین را با دلیل متقن رفع نماید حایز اهمیت است.
کلیدواژگان: آیت الله جوادی آملی، علم دینی، وحی، اسلامی سازی علوم، عقل -
صفحه 93
نوشته حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی و تحلیل نظام اندیشه باگوان شری راجنبش، معروف به اشو در حوزه دینشناسی میپردازد. وی معتقد است دین به دو دلیل نامتناهی و تجربه درونی بودن، قابل تعریف نیست؛ اما حقیقت، آن را هماهنگی و پیوندی صمیمانه با هستی و وجود بهحساب میآورد و مریدان خویش را به ارتباط و یکیشدن با هستی بهعنوان دین، دعوت میکند. او ادیان و مذاهب نظاممند و سازمانیافته دیگر، مانند ادیان ابراهیمی را بهشدت انکار میکند و به ستیز با کلسیا و مراکز دینی میپردازد و آنان را مانع روشنبینی بهشمار میآورد. باگوان، کارکرد دین مدنظر خود را اموری چون شکوفا کردن عشق، بیذهنی، بینفسی و شادی برمیشمارد و خواستگاه ادیان منسجم و نظامیافته را نیز رفع نیازها، تقلید از نیاکان، دوری از رنج و اندوه و نیز ترس از گناه، مرگ، بیماری و... دانسته است.
کلیدواژگان: اشو، معنویت، معنویت نوظهور، دین، کارکرد دین، خاستگاه دین