فهرست مطالب

نشریه محیط شناسی راهبردی جمهوری اسلامی ایران
سال پنجم شماره 1 (پیاپی 14، بهار 1400)

  • تاریخ انتشار: 1400/02/01
  • تعداد عناوین: 5
|
  • حسین تاج آبادی*، حسین نورعلی، علی نورعلی صفحات 9-33

    ایران و عربستان از بزرگ ترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان نفت در خاورمیانه محسوب می شوند. با وجود مشارکت و همکاری دو کشور در سازمان اوپک در طول چند دهه اخیر، شواهد فراوانی از تقابل سیاست نفتی دو کشور تحت تاثیر تنش ها در روابط خارجی میان آن ها مشاهده شده است. با تحولاتی که در منطقه به ویژه پس از سقوط صدام در عراق رقم خورد، شرایط تقابلی سیاست نفتی دو کشور تشدید شد. در همین راستا مقاله حاضر تلاش کرده سرایت تنش روابط خارجی ایران و عربستان به سیاست نفتی دو کشور را واکاوی نماید. سوال اصلی تحقیق این است که روابط خارجی ایران و عربستان چه تاثیری بر سیاست نفتی دو کشور داشته است؟ فرضیه ای که مورد آزمون قرار گرفته این است که تنش در سیاست نفتی ایران و عربستان در سال های 1397-1384 به سبب افزایش تنش و تقابل میان دو کشور در منطقه و احساس ضعف عربستان در رقابت با ایران بوده است. روش تحقیق مقاله تبیینی است. طبق یافته های این پژوهش، سرایت سیاست از مسایل خارجی به مسایل انرژی تنها زمانی قابل تصور است که کشوری که در رقابت های منطقه ای احساس تهدید می کند از ظرفیت نفتی بالایی برخوردار باشد که عربستان این گونه است؛ زیرا که عربستان از نظر ظرفیت تولید و صادرات و همچنین تاثیرگذاری بر اوپک، توانایی اش بسیار بالاتر از ایران است و بر اساس این یافته ها به مسیولان سیاست خارجی کشور پیشنهاد شده که در تنظیم روابط خارجی و سیاست منطقه ای کشور در ارتباط با عربستان، همواره احتمال توسل عربستان به جنگ نفتی علیه کشور را در نظر داشته باشند.

    کلیدواژگان: عربستان سعودی، جمهوری اسلامی ایران، سیاست نفتی، سیاست خارجی، خلیج فارس، فریز نفتی، دیپلماسی انرژی
  • فرهاد فروغی* صفحات 35-67

    فرانسه به عنوان یکی از قدرت های اقتصادی و نظامی جهان، کشوری مداخله گر است. این کشور عملیات نظامی زیادی در خارج از خاک خود در آفریقا و خاورمیانه انجام داده است و توجهی خاص به امور خاورمیانه دارد. فرانسه در تلاش است تا نقشی پررنگ تر در این منطقه بازی کند. در این مقاله تلاش می‏شود تا با روشی توصیفی و تحلیلی و با بررسی کتاب سفید دفاع که یکی از مهم ترین اسناد بالادستی فرانسه در تنظیم سیاست خارجی و دفاعی این کشور است و برخی اسناد دیگر که می توانند مکمل آن باشند، به این پرسش ها پاسخ دهیم: انگیزه های حضور فرانسه در منطقه چیست؟ محدودیت های حضور فرانسه در منطقه چیست؟ فرانسه در چهارچوب کدام راهبردها می تواند در منطقه حضور بیابد؟ بر این اساس مقاله به سه بخش اصلی تقسیم شده است؛ 1- نقاط حضور فرانسه در خاورمیانه، 2- انگیزه های حضور فرانسه در خاورمیانه، 3- محدودیت های حضور فرانسه در خاورمیانه. به نظر می رسد که مهم ترین انگیزه های حضور فرانسه در خاورمیانه شامل حفظ امنیت انرژی، مقابله با تروریسم، حفظ امنیت مدیترانه و هم پیمانی با پادشاهی‎های حوزه خلیج فارس باشد. محدودیت های حضور فرانسه در این منطقه نیز شامل محدودیت های بودجه ای، مورد تردید بودن کارآمدی مداخله و محدودیت های حقوقی می شود. در نهایت این گونه نتیجه گیری می شود که فرانسه احتمالا خارج از ایتلاف های بین المللی در این منطقه حضور نخواهد داشت. با این وجود، این کشور علاقه مند است در غیاب آمریکا، مانند آنچه که در لیبی و مالی اتفاق افتاد، به رهبری برخی از ایتلاف های بین المللی بپردازد.

    کلیدواژگان: سیاست دفاعی و امنیتی فرانسه، کتاب سفید دفاع، مداخله گری، خاورمیانه، خلیج فارس، مدیترانه، تروریسم
  • رحمان نجفی سیار* صفحات 69-102

    روابط ایران و عربستان ضمن تاثیرپذیری از عوامل و مولفه های داخلی و منطقه‎ای، متاثر از عوامل و متغیرهای سطح بین‎المللی به‎خصوص راهبرد قدرت‏های بزرگ است. مهم ترین مولفه بین‏المللی تاثیرگذار بر روابط ایران و عربستان و تشدید رقابت‎های میان آن ها، راهبرد ایالات متحده آمریکا است. در این راستا، هدف مقاله حاضر نیز تبیین تاثیر راهبرد خاورمیانه‎ای دولت آمریکا بر وضعیت روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی است. سوال اصلی این است که سیاست خارجی ترامپ به طورکلی در نظام بین ‏الملل و به‎طور خاص در منطقه غرب آسیا، چه تاثیری بر مناسبات سیاسی- امنیتی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی داشته است؟ برای پاسخ به این سوال، در این مقاله از «نظریه‏ نقش‎های جهانی آمریکا» استفاده می‏شود. فرضیه اصلی مقاله این است که راهبرد سیاست خارجی ترامپ که منطبق با منطق «واقع‏گرایی» و «نوانزواگرایی» در نظام بین‎الملل و در راستای آن، «تجدید مشارکت راهبردی با متحدان (به ‏ویژه عربستان)» و «برون‎سپاری اختیارات» در منطقه غرب آسیا است، باعث نقش‎آفرینی بیشتر عربستان سعودی در منطقه و به دنبال آن، افزایش تحرکات امنیتی این کشور علیه جمهوری اسلامی ایران شده است. دولت ترامپ مطابق با راهبرد جدید سیاست خارجی این کشور، ضمن اینکه برای حفظ جایگاه برتر آمریکا در نظام بین‏الملل تلاش می‏کند، حاضر نیست کارویژه‏های دولت هژمون را انجام دهد و نمی‏خواهد هزینه تامین امنیت بین‏المللی را در منطقه غرب آسیا بپردازد. چنین رویکردی به مشارکت بیشتر عربستان سعودی در تامین هزینه امنیت منطقه‎ای و بین‏المللی، ایجاد خلا قدرت و گسترش رقابت‏ها در منطقه، بلوک‏بندی‏های جدید و احتمالا بی‏نظمی و تنش‏های امنیتی- نظامی در منطقه غرب آسیا منجر شود که جمهوری اسلامی ایران در نقطه مقابل تمامی این سیاست‏ها و تبعات آن ها قرار می‎گیرد. تجدید مشارکت راهبردی آمریکا با عربستان در دوره ترامپ، به‎طور عمده در چهار حوزه «حمایت حداکثری از خاندان ملک سلمان»، «کمک ‏های تسلیحاتی کلان به ریاض»، «هماهنگی‏ و همکاری در زمینه اقتصاد انرژی به‎ خصوص صادرات نفت» و «فضاسازی برای تلطیف چهره سلطنتی عربستان» صورت گرفت که هرکدام از این همکاری‎ها، درنهایت منجر به افزایش رقابت و تقابل امنیتی عربستان سعودی علیه جمهوری اسلامی ایران شد.

    کلیدواژگان: آمریکا، عربستان سعودی، نوانزواگرایی، تجدید مشارکت راهبردی، برون‎سپاری اختیارات، غرب آسیا
  • طهماسب علیپوریانی، یاسر قائمی*، لیلا جمور صفحات 103-140

    در سال های اخیر  به ویژه از سال 2006 میلادی به این سمت، عربستان سعودی به دلایل مختلف و در پرتو شرایط جدید، یک سیاست متفاوت از گذشته را در قبال مسایل منطقه و تحولات عربی در پیش گرفته است، به این صورت که با روی کار آمدن دولت دموکرات در آمریکا و کاهش نقش و دخالت آن در مسایل منطقه خاورمیانه و به دنبال آن افزایش تحولات و قیام های عربی در منطقه، عربستان با اتخاذ یک رویکرد نو به ویژه در دوره پادشاهی جدید، سعی در پرکردن خلا متحد استراتژیک خود؛ یعنی آمریکا در منطقه کرد و به یک رویکرد خوداتکا، فعال و درگیر روی آورد. این پژوهش به دنبال این است که اقتصاد سیاسی نفت عربستان و تاثیر آن بر سیاست های دولت عربستان در قبال اعتراضات داخلی و جنبش های اعتراضی خاورمیانه عربی را بررسی کند. سوال اصلی پژوهش این است که اقتصاد سیاسی نفت عربستان چگونه در مواجهه این کشور با قیام های مردمی و سیر تحولات آن ها تاثیر گذاشته است؟ فرضیه ای که برای سوال اصلی پژوهش مطرح می شود به این صورت است که اقتصاد سیاسی نفت در عربستان، یک دولت رانتیر را به وجود آورده است که در سرکوب قیام های مردمی نقش عمده ای را دارد و در عین حال، با ترکیبی از درآمدهای نفتی و متغیرهای سیاسی و نظامی، سیاست چماق و هویج را در سرکوب قیام ها در پیش گرفته است و باعث ایجاد چالش های امنیتی و ناامن شدن محیط منطقه شده است. در پژوهش حاضر، اقتصاد سیاسی نفت عربستان به عنوان متغیر مستقل و اعتراضات داخلی و قیام های مردمی منطقه خاورمیانه به عنوان متغیر وابسته پژوهش مطرح است که بر اساس آن، ابتدا جایگاه نفت در اقتصاد عربستان، ساختار سیاسی قدرت در عربستان و رابطه دولت رانتیر با جامعه و ساختار اجتماعی بررسی می شود و سپس به شرح و بررسی جنبش ها و قیام های مردمی در داخل عربستان و سطح منطقه و نقش اقتصاد سیاسی نفت عربستان در مواجهه با آن ها و واکنش به این اعتراضات پرداخته می شود.

    کلیدواژگان: بهار عربی، اقتصاد سیاسی نفت، عربستان سعودی، دولت رانتیر، تمامیت ارضی، چالش های امنیتی
  • جلال الدین سلیمی* صفحات 141-174

    جنگ های متعددی در منطقه غرب آسیا شکل گرفته است و تبدیل به یک بحران جدی فرامنطقه ای شده است که این مسیله نیازمند تصمیمات و سیاست های جهانی است؛ لذا عرصه رقابت و نقش «قدرت» برای حضور کشورهای مختلف را فراهم کرده است که با ادعای الگوی مدیریت مهار بحران های امنیتی و دفاعی در منطقه خاورمیانه تلاش زیادی کرده اند. هریک از قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در مهار بحران های امنیتی و دفاعی کشورهای غرب آسیا نقش و رویکرد استراتژیکی متنوع و متضادی را نسبت به یکدیگر ایفا می کنند و به دنبال گسترش حوزه نفوذ قدرت برای دستیابی به منافع ملی خود هستند. ضمن تشریح وضعیت رویکرد قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای برای رفع بحران های امنیتی منطقه، این پرسش را مطرح می کنیم که این قدرت‎ها چه الگوهای مدیریتی را برای مهار بحران های امنیتی غرب آسیا ارایه می کنند؟ فرضیه از این قرار است که معادلات قدرت در غرب آسیا، برای قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای نقش تعیین کننده ای را برای پذیرش اصلاحات و تغییر ایدیولوژی حکومتی در آن کشورها به وجود خواهد آورد و همچنین راهکاری برای حل مشکلات فراروی آن ها ارایه خواهند داد که این کار باعث تحول در نظم بین المللی خواهد شد.

    کلیدواژگان: قدرت های منطقه ای، قدرت های فرامنطقه ای، مدیریت بحران منطقه غرب آسیا
|