فهرست مطالب
مجله معارف منطقی
پیاپی 14 (بهار و تابستان 1400)
- تاریخ انتشار: 1401/11/05
- تعداد عناوین: 7
-
-
سخن نخستصفحه 5
پژوهشگرانی که بر گستره تحقیقات منطقی اندیشمندان مسلمان در منطق قدیم اشراف دارند، شاید این اندیشه به ذهنشان خطور کند که عرصه پژوهش در منطق قدیم به پایان رسیده و اکنون باید تحقیقات منطقی را در فراسوی منطق قدیم دنبال کرد! ولی با نگاهی ژرفتر روشن میشود که کارهای زمینمانده در این منطق فراوان است. نمونه آشکار آن، مبحث حدس و حدسیات دربرابر فکر و نظر و نظریات است. کالبدشکافی و تحقیق درباره حقیقت حدس و فکر، مقایسه میان ایندو، بررسی برتریهای هریک از آنها، تعامل این دو باهم و تاثیر احتمالی یکی از ایندو بر دیگری، نیاز بایستهای است که پژوهشگران رشته منطق و فلسفه را به خود فرا میخواند. حقیقت فکر در حوزه تصورات از یکسو و در حوزه تصدیقات ازسویدیگر، هرچند بهاجمال در منطق روشن است، اما بررسی تحلیلی و بیان تفصیلی فرآیند آن، چه در حدود و تعاریف و چه در استدلالها و برهانها لازم و بایسته است؛ ولی بیشتر منطقدانان در آثارشان بدان نپرداختهاند. براساس تعریفی که در منطق از فکر و نظر ارایه میشود، اجمالا میتوان دریافت که فکر، کارکرد ذهنی از نوع حرکت و دارای زمان است؛ یا دستکم زمینههای آن از نوع حرکت و در بستر زمان است. بنابراین فکر، یک فرآیند مترتب از مجموعه معلومات پیشینی است که در بستر زمان تحقق مییابد. این فرآیند در حدود و تعاریف دارای مراحلی است که یا هرگز در کتابهای منطقی بیان نشده است و یا اینکه آشکارا بدانها نپرداختهاند و این فرآیند در استدلال و برهان بهگونه دیگر در ذهن ما سامان مییابد، هرچند فرآیند آن را در آثار منطقدانان بهصورت سربسته میتوان یافت، اما بهراستی تفکر استدلالی نیز دارای مراحلی است که ذهن باید از آنها گذر کند تا مطلوب تصدیقی را استنتاج کند و تفصیل این فرایند، پژوهش مستقلی میطلبد و ضرورت آن احساس میشود. اما همانطور که رسیدن به مطلوب در تعاریف و حدود و در براهین و استدلالها با عبور از فرایند فکر بهدست میآید، چهبسا این مطلوب از راه حدس هم فراهم شود. یعنی همچنانکه با اندیشدن، به برخی از مطالب تصوری و تصدیقی میرسیم، امکان دارد این مطالب را از راه حدس هم بهدست آوریم. حال با توجه به اینکه حدس از نوع حرکت و در بستر زمان نیست، بلکه دفعی و آنی است، تحلیل و تفسیر آن چگونه است؟ و اساسا چند نوع حدس قابل ترسیم است. و اگر حدس مانند فکر، راه رسیدن به مطلوب تصوری یا تصدیقی است، تفاوت آن با فکر در چیست و با چه معیاری میتوان ایندو را از هم بازشناخت؟ آیا میتوان میان ایندو رابطهای برقرار کرد؟ و یا برای یکی از دیگری یاری جست. این نمونهای از کارهای زمینمانده در منطق قدیم است. بر پژوهشگران فرض است که مانند پیشینیان در منطق قدیم غور کرده و نقاط گنگ و نیازمند پژوهش را شناسایی کرده و با تحقیقات عمیق مباحث منطقی را گسترش دهند. باید این ایده را از ذهن زدود که پژوهش در منطق قدیم میدانی ندارد و پذیرفت که ساحتهای ناشناخته فراوانی در قلمرو منطق قدیم وجود دارد که پژوهش در آنها مطلوب است و معارف منطقی هم در انتظار پژوهش شماست.
-
صفحه 7
از جمله مفاهیم پرکاربرد در مباحث مختلف منطق و دیگر دانشهای عقلی، مفهوم «لزوم» است. موارد کاربرد، اقسام و قواعد مرتبط با این مفهوم را که مینگریم، به اهمیت آن بیشتر پی میبریم. در این نوشتار پس از اشاره به موارد کاربرد لزوم و جریان آن در مفردات و قضایا، به تبیین این مفهوم پرداخته و بیان شد که لزوم عبارت است از مصاحبت دو شیء با یکدیگر، بهگونهای که جدایی آنها از یکدیگر ممتنع بوده و مصاحبت آندو ناشی از علایق شناختهشده نزد عقل باشد. درباره گستره لزوم دو نکته بسیار مهم است که در این مقاله بیشتر بدان توجه شده و تلاش گردیده که پس از بیان دقیق و روشن دیدگاه اندیشمندان درباره آن، این دیدگاهها تحلیل و بررسی شوند و برای حل اختلافاتی که در عبارات آنان به چشم میآید راهحل ارایه شود؛ یکی از این راهحلها این است که «لازم» باید از عوارض «ملزوم» باشد تا بر مصاحبت ضروری بین آنها «لزوم» اطلاق شود. پس بر ضرورتی که میان شیء و مقومات آن حاکم است، لزوم اطلاق نمیشود. نکته دیگر اینکه مصاحبت دو چیز در صورتی لزوم بهشمار میرود که ناشی از سبب و علاقهای باشد که از اسباب و علایق شناختهشده باشد؛ وگرنه، مصاحبت آندو امر «اتفاق» نامیده میشود.
کلیدواژگان: اتفاق، دوام، لازم، لزوم، ضرورت، ملزوم -
صفحه 23
تقسیم حمل به حمل اولی ذاتی و حمل شایع صناعی، ازجمله مباحث پردامنه در آثار ملاصدراست. نهتنها معنای هریک از ایندو حمل، بلکه همه اقسام آنها را باید مورد تحقیق جدی قرار داد تا بتوان به کمک آنها به گرهگشاییهای ملاصدرا از مسایل بهخوبی پیبرد. ملاصدرا حمل شایع صناعی را در مقابل حمل اولی ذاتی قرار میدهد و سپس به ذکر تقسیمات آن میپردازد. او سپس گزارههای مبتنی بر این حمل را بر این اساس که مراد از موضوع آنها «مفهوم» یا «افراد» باشد، به دو دسته تقسیم میکند. اما این تفکیک میتواند دارای سه معنا باشد. در این مقاله پس از طرح این معانی، تلاش شده است تا نشان داده شود که مراد ملاصدرا از این تفکیک کدامیک از معانی یادشده بوده است و آیا اساسا میتوان همین تفکیک را برای گزارههای مبتنی بر حمل اولی ذاتی نیز بهکار گرفت یا نه؟
کلیدواژگان: حمل، حمل شایع صناعی، حمل اولی ذاتی، مفهوم، مصداق، ذهنی، خارجی -
صفحه 43
کوشش منطقدانان در تطبیق شرطیات منطق قدیم با زبان نمادین منطق جدید ستودنی است، اما تاکنون این مسیله راه بهجایی نبرده و مشکل هنوز پابرجاست. نگارنده در این مقاله میکوشد در حد توان، گرهای از مسیله باز تطبیق شرطیات بگشاید. بررسی قضایای شرطی متصله طوسی، در منظومه علوم معرفتی بشر نتایج چشمگیری بهدنبال دارد. نگارنده پیش از این در مقاله «تحلیلی نوین از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی درباره قضایای متصله»، نظام فکری حاکم بر متصلات طوسی را بررسی کرده است. پژوهش پیشرو ناظر به مقاله یادشده، متصلات مسوره لزومی را به زبان منطق جدید بازنمایی و صورتبندی میکند. صورتبندی که مبتنی بر سور مرتبه دوم و منطقهای غیرکلاسیکی، مانند منطق ربط، نبوده و تنها براساس نظام موجهاتی KT استوار است. فرمولبندی یادشده افزونبر تایید تلازم میان منفصلات و متصلات پیشنهادشده در مقاله دیگر مولف با عنوان «تحلیل قضایای منفصله منطق خواجه نصیرالدین طوسی»، نشان میدهد که لزومیهای مسوره منطق طوسی به «امکان خاص طرفین» مقید است.
کلیدواژگان: تطبیق شرطی، تلازم شرطیات، سور متصله، شرطی متصله، شرطی مسوره، لزومی حقیقی، لزومی مسوره، متصله لزومی -
صفحه 55
ابتکار تقسیم قضیه به حقیقیه، خارجیه و ذهنیه سهم منطقدانان قرن هفتم است؛ هرچند میتوان ریشههای آن را در آثار پیشینیان مشاهده کرد. در این مقاله این تقسیم با تکیه بر دوگانه قضیه ملفوظه و معقوله مورد سنجش قرار گرفته است. براساس دوگانه یادشده هرچند در سطح زبان، موضوع قضایای ثلاث یکسان است، اما در سطح مفهوم، موضوع خارجیه، مقید به قید «موجود در خارج» است، ولی موضوع حقیقیه نسبت به این قید، مطلق است. ذهنیه نیز مانند خارجیه، مقید است. پس یک قضیه با موضوع یکسان به سه قسم تقسیم نمیشود. هییت قضیه محصوره، تنها بر حقیقیه دلالت دارد و خارجیه با قید یادشده یک قضیه حقیقیه است که افراد مفروض، به دلیل داشتن آن قید، تخصصا از شمول آن خارجاند. همچنین خارجیه به شخصیه بازگشت نمیکند. در مرحله دلالت هییت قضیه محصوره، افراد از طریق عنوان بهطور اجمالی لحاظ میشوند، مانند وضع حروف در دیدگاه مشهور اصولیها. در این مرحله قضیه بر هیچ فرد محقق یا مقدری دلالت ندارد. اینکه قضیه شامل چه افرادی است، به مرحله تطبیق بازمیگردد. با این تحلیل، حقیقیه به شرطیه منحل نمیشود.
کلیدواژگان: اقسام حملیه، حقیقیه، خارجیه، ذهنیه، قضیه، محصوره، مسوره -
صفحه 79
معرفتشناسی یکی از دغدغههای اندیشمندان بوده و ازاینرو آنها را به بررسی و تبیین معرفتهای بشری واداشته است. بررسی معرفت مسایل مختلفی را پدید آورده است. این مسایل که ناظر به معرفتهاست، با مسایلی که ناظر به امور عینی و خارجی است تفاوت دارد. این دو دسته مسایل، علت شکلگیری دو گونه معرفت شدهاند؛ معرفت درجه یک، یعنی معارفی که ناظر به امور عینی هستند و معرفت درجه دو که ناظر به معرفت هستند. یکی از چالشها در معرفتشناسی خلط میان این دو است. از خلط میان این دو گونه معرفت با عنوان «مغالطه خلط معرفت درجه یک و معرفت درجه دو» یا «مغالطه معرفت درجه یک و معرفت درجه دو» یاد میکنند. این پژوهش به دنبال تبیین این مغالطه، بهویژه در حوزه معارف دینی است. بررسی این مغالطه وابسته به فهم درست از معرفت درجه یک و درجه دو است. این دو معرفت در سه ساحت تصور، تصدیق و رشته علمی ظهور مییابد و مغالطه در هر کدام از این ساحتها با دیگری متفاوت است و تفکیک نکردن آنها خاستگاه شکلگیری «مغالطه خلط ساحتهای معرفتهای درجه یک و دو» شده است.
کلیدواژگان: تصور، تصدیق، فلسفه مضاف، معرفت شناسی، معرفت درجه یک، معرفت درجه دو، مغالطه معرفت درجه یک و درجه دو -
صفحه 101
موضوع اصلی منطق استدلال است و هدف از مطالعه این دانش و مهارتورزی در آن، جلوگیری از بروز خطا در اندیشه است. متاسفانه اغلب کسانی که در کلاسهای درس منطق شرکت میکنند براینباورند که این هدف محقق نشده است. نگارنده با بررسی دیدگاههای فیلسوفان تحلیلی معاصر درباره معرفتشناسی فضیلت، براینباور است که مسیله اساسی دیگری با عنوان فضیلتهای فکری وجود دارد که درصورت آموزش و یادگیری آن در کلاسهای منطق، گام مهمی در تحقق این هدف خواهد بود. براساس این رویکرد، متون و منابع درسی منطق نیاز به بازنگری دارند و لازم است آموزش فضایل فکری در برنامه درسی منطق گنجانده شود. در این مقاله، اطلاعات به روش کتابخانهای گردآوری شده، سپس به روش توصیفی و تحلیل محتوا مورد ارزیابی قرار گرفته است و این نتایج بهدست آمده که: اولا، آموزش فضایل فکری در تدریس مباحث منطق بسیار لازم و ضروری است؛ ثانیا، با کمک آموزههای فیلسوفان معرفتشناس فضیلت معاصر میتوان راهکارهایی برای بهکارگیری و پرورش این رویکرد ارایه داد.
کلیدواژگان: آموزش، استدلال قیاسی، فضیلت فکری، معرفت شناسی فضیلت، منطق