فهرست مطالب
نشریه سلفی پژوهی
پیاپی 14 (پاییز و زمستان 1400)
- تاریخ انتشار: 1401/08/30
- تعداد عناوین: 7
-
-
صفحات 7-28
اختلاف بین وهابیت و علمای اهل سنت در این نیست که ارواح اموات، ملاقات و ارتباطی با ارواح زنده ها دارند و کسی در اصل آن شک ندارد؛ اما تفاوت اندیشه برخی از وهابیان با دیگر مذاهب اسلامی، در اطلاع ارواح و پیامبر$ از عالم دنیا و عرضه اعمال زنده ها به آنها می باشد؛ ازآنجایی که درخصوص عرضه اعمال زنده ها به ارواح و پیامبر$ و اطلاع آنها از عالم دنیا از نظر اهل سنت و وهابیت، تبیین دقیقی صورت نپذیرفته است بر آن شدیم در این نوشتار به بررسی اطلاع ارواح و پیامبر$ از عالم دنیا و عرضه اعمال به آنها بپردازیم. با تحقیقات انجام شده، مشخص شد بیشتر وهابیان، منکر اطلاع ارواح و روح پیامبر$ از عالم دنیا و عرضه اعمال به آنها هستند و در مقابل علمای اهل سنت و حتی برخی همچون، ابن تیمیه و ابن قیم، قایل به ارتباط ارواح و پیامبر$ با عالم دنیا و عرضه اعمال زنده ها به آنها شدند. مخالفین با استناد به نبودن خبر صحیحی در این مسیله بر این باورند که ارواح از عالم دنیا بی اطلاع هستند؛ ولی علمای اهل سنت به روایاتی، همچون روایات عرضه اعمال به پیامبر$ و خویشاوندان، استدلال کردند که پیامبر$ و کسانی که از دنیا رفتند از اعمال زنده ها باخبر می شوند و از اعمال نیک، خوشحال می شوند.
کلیدواژگان: اطلاع ارواح، عالم دنیا، پیامبر، عرضه اعمال، وهابیت، اهل سنت -
صفحات 29-48از سده های نخستین، ایمان و مسایل آن کانون توجه متکلمان، فقها و اهل حدیث بوده است. عموم متکلمین و فقها تصدیق قلبی همراه با اقرار زبانی را در تحقق ایمان کافی می دانند.در مقابل، اهل حدیث علاوه بر دو شرط مذکور عمل را در تحقق ایمان شرط دانسته اند. ابن تیمیه با ادعای پیروی از علمای سده نخستین، ضمن پذیرش تعریف اصحاب حدیث در مسیله شرطیت و جزییت عمل، قایل به تفصیل در اعمال شده است. وی با تفسیری نو از اقوال سلف، مخالفان خویش را اهل بدعت و در مواردی خارج از دین دانسته است. او معتقد است برخی از اعمال، ضمن «افعال کفری» بوده و اصل ایمان را از بین می برند، برخی از اعمال، مانند «گناهان کبیره» کمال ایمان واجب را از بین می برند و برخی از اعمال، مانند «اماطه عن الطریق» کمال ایمان مستحب را از بین می برند.
اثر پیش رو با جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و تحلیل محتوا، بر این باور است که دیدگاه ابن تیمیه فی الجمله صادق است؛ زیرا علمای اسلام در مسیله مذکور مخالفان خویش را از دایره اسلام خارج ندانسته و برای برخورد تغلیظی با آنان عنوان مرجیه و اهل بدعت را بر آنان اطلاق می کرده اند.کلیدواژگان: اصحاب حدیث، ایمان، شرطیت عمل، جزئیت عمل، تصدیق قلبی، تصدیق قولی -
صفحات 49-66سلفیه جهادی با ایجاد تغییر در اقسام توحید و افزودن توحید حاکمیت و تشریع و تقنین به آن، در صدد بازگرداندن ممالک اسلامی به خلافت اسلامی از طریق مبارزه نظامی با حکام کشورهای اسلامی هستند. آنها با تکفیر حکامی که بغیر ما انزل الله، حکم می کنند یا اینکه به وسیله دموکراسی و انتخابات به حکومت رسیده اند، راه را برای کشاندن مسلمانان به جنگ های داخلی و غافل ماندنشان از دشمنان اسلام، هموار کرده اند. آنها معتقدند که عامل اصلی عقب ماندگی امروزه جهان اسلام، دست برداشتن از احکام اسلامی و فاصله گرفتن از گذشته افتخارآمیزشان است که با قبول داده های غربی (دموکراسی، لیبرالیسم و سکولاریسم) در شیوه اداره جامعه اسلامی، «دارالاسلام» را به «دارالکفر» تبدیل کرده اند. سلفی های جهادی، جهاد ابتدایی علیه کشورهای اسلامی و کشتن مردها و اسارت زن ها و فرزندانشان و چپاول اموال آنها را برای تشکیل حکومت اسلامی، جایز و مقدم بر جهاد با دشمنان اسلام می دانند؛ لذا در این مقاله در صدد بررسی تطبیقی تضاد دیدگاه سلفیه جهادی (گروه های مسلح تکفیری) با علمای فریقین در مبانی جهاد نظامی با دشمن هستیم.کلیدواژگان: سلفیه جهادی، گروه های مسلح تکفیری، تکفیر، جهاد، علمای فریقین
-
صفحات 67-86همه اسلام گرایان به اصل توحید حاکمیت معترف اند؛ لکن در نسبت سنجی رابطه دموکراسی با آموزه های اسلام، منازعات و چالش های مهمی میان آنها رخ داده است. برخی از اسلام گرایان، مطلق دموکراسی را ناقض توحید حاکمیت دانسته اند و برخی دیگر، ضمن نفی دموکراسی غربی، از امکان جمع میان روش دموکراسی با توحید حاکمیت، سخن گفته اند. واکاوی این منازعه این نتیجه را به دست می دهد که اختلاف، زاییده ابهام در مفهوم دموکراسی است. گروه های وهابیت، القاعده و داعش بر این باورند که سکولاریسم، انسان محوری و قبول بی قیدوشرط خواست اکثریت، به مثابه رکن، جوهر و ذاتی دموکراسی اند و پیراستن و انفکاک آنها از دموکراسی امکان پذیر نیست؛ بنابراین دموکراسی، متعین در نسخه دموکراسی غربی است و دموکراسی اسلامی امکان پذیر نیست. در مقابل برخی از اسلام گرایان گفته اند: مشارکت و نقش آفرینی مردم در حکومت، جوهر دموکراسی است و هیچ یک از سه عنصر مذکور در موضوع له دموکراسی اخذ نشده است؛ بنابراین، دموکراسی غربی صرفا مصداقی از دموکراسی است. درنتیجه باید گفت، ابهام در مفهوم دموکراسی، منشا اختلاف و منازعه لفظی و غیر حقیقی اسلام گرایان در نسبت سنجی رابطه دموکراسی با توحید حاکمیت شده است.کلیدواژگان: دموکراسی، توحید حاکمیت، اسلام گرایان، داعش، القاعده، وهابیت
-
صفحات 87-110پژوهش حاضر تقابل گفتمانی جریان سلفیه با اهل سنت را در یک چارچوب منطقی با استفاده از روش متن محور فصل بندی می کند. تقدم ظاهر بر باطن، نحوه برداشت از نص، اجتهاد، اصول و روش های استنباط احکام و دلالت های سیاسی _ اجتماعی سلفیه را به گرایشی تقلیل گرایانه، رادیکال و خشن از دین سوق داده و در تضاد گفتمانی با اهل سنت قرار می دهد. بدین ترتیب یافته های پژوهش، مهم ترین محورهای این رویارویی گفتمانی را در تناقض روش شناسانه، تاویل ناصحیح از توحید، نهی از تقلید در کنار اجتهاد شخصی، مناقشه یک سویه نقل گرایی بر عقل گرایی، تکفیر همراه با ارتداد، اهتمام به جهاد به عنوان یک اصل و در تعارضات اعتقادی همچون گسترش دایره شرک، حرمت زیارت قبور، منع توسل، شفاعت و بدعت در کنار احتراق و تخریب آثار مذهبی _ تاریخی استخراج و دسته بندی نموده است.کلیدواژگان: اهل سنت، سلفی گری، سلفیه، وهابیت
-
صفحات 111-132مقاله حاضر با رویکردی ساختاری به بررسی سیر تاریخی ایران شناسی وهابی ها در طول دولت سوم سعودی (1902 - 2020م) و تحولات صنعت نشر در اثنای آن می پردازد و با توجه به بسامد انتشار برخی از آثار معروف و مورد توجه وهابی ها، الگوهای معنادار در سیر تحول تاریخی آنها را تشریح می کند از قبیل:1. توزیع کتاب هایی با مضمون ایران هراسی در گستره های بزرگ زمانی و جغرافیایی در جهان اسلام.
2. تحول از گونه ایران شناسی عقیدتی به گونه ایران شناسی سیاسی در دانشگاه ها و مراکز مطالعات راهبردی کشور عربستان سعودی.
3. تحول صنعت نشر کتاب از ناشران اثرگزین به ناشران اثرآفرین.
4. نقاط عطف تاریخی در تحول ایران شناسی وهابی ها، از وقایع مربوط به حج ایرانیان تا تاسیس دار التقریب در قاهره و پیروزی انقلاب اسلامی ایران.
5. معرفی ایران شناسی در میان نحله های مختلف وهابیت.
از طریق این گونه مطالعات می توان شبکه ناپیدای ایران هراسی سعودی را در گستره ای بسیار وسیع تر از جغرافیای عربستان سعودی شناخت و متناسب با حضور جغرافیایی و تاریخی اش با آن مقابله کرد.کلیدواژگان: ایران شناسی، ایران هراسی، آل سعود، شیعه امامیه، وهابیت -
صفحات 133-150
محمدامین شنقیطی از علمای سلفی وهابی است که کتاب های متعددی در زمینه اصول، تفسیر و... دارد. حیات علمی او به دو برهه زمانی قبل از حجاز و حجاز تقسیم می شود. زمانی که به حجاز آمد تحت تاثیر افکار ابن تیمیه قرار گرفت و به مسلک ظاهرگرایان پیوست. یکی از آرای وی در این مسلک، منع مجاز است. او مانند بقیه متفکران مکتب ابن تیمیه، منکر مجاز در لغت و قرآن می شود و معتقد است هر جایی که مدعیان مجاز، مجاز نامیده اند اسلوبی از اسالیب زبان عربی و حقیقت است. او برای نفی مجاز، ادله متعددی اقامه می کند که می توان به برهان عقلی به عنوان مهم ترین دلیل در نفی مجاز اشاره کرد. در این دلیل، وی مجاز را به این سبب که نفی حقیقت است و از قرآن نمی توان چیزی را نفی کرد، کنار گذاشته و در این استدلال از شکل دوم منطقی استفاده کرده است؛ اما در این استدلال نوعی مغالطه لفظی صورت گرفته است. حد وسط که نفی باشد در صغری و کبری عینا تکرار نشده و دارای معنای متفاوتی است. علاوه بر این دلیل، ادله دیگری مانند اینکه سلف و مفسران سلفی از مجاز استفاده نکرده اند و مجاز، سبب نفی بسیاری از صفات الهی می شود ذکر می کند که در جواب گفته می شود، اولا: کاربرد مجاز در میان آنها بوده؛ اما اصطلاح آن وجود نداشته است. ثانیا: مجاز، سبب نفی صفات نمی شود؛ درواقع کسانی که قایل به مجاز هستند، دو دسته صفات سلبی و ایجابی همراه با تنزیه را برای خداوند اثبات می کنند. شنقیطی در ظاهر، مجاز را نفی کرده است؛ ولی در هر جایی که مجاز، موید مذهبش باشد از آن استفاده می کند. در این موارد نام آن را تغییر داده و اسلوب عربی می گذارد.
کلیدواژگان: شنقیطی، نفی مجاز، برهان عقلی، نفی صفات، اسلوب عربی
-
Pages 7-28
The difference between Wahhabism and Sunni scholars is not that the spirits of the dead have contacts with the spirits of the living humans. But, the difference is that whether the deeds of mans is offered to the spirits and to the Holy prophet Muhammad (PBH) or not. Since there is no precise explanation regarding the presentation of the deeds of the living to the spirits and the Holy Prophet (PBH), this issue will be studied. According to this research, most Wahhabis deny knowing the spirits and spirits of the Holy Prophet (PBH) from this world. On the contrary, majority of Sunni scholars, including Ibn Taymiyyah and Ibn Ghayyem, maintain that there is a connection between the spirits and the Prophet with this world, and the deeds of the living are offered to them. But the opponents, citing the lack of accurate and credit sources on the issue, believe that spirits are unaware of this world; But Sunni scholars have cited some narrations on this issue, such as the narrations of offering our deeds to the Prophet and his relatives, showing that the Holy Prophet (PBH) and those who have passed away are aware of the deeds of the living and will become happy with their good deeds.
Keywords: Knowledge of the Spirits, the world, the Holy Prophet (PBH), Wahhabism, the Sunni -
Pages 29-48From the very first centuries, faith and its issues have been at the focus of theologians, jurists and hadith scholars. The theologians and jurists generally consider heartfelt acknowledgment along with verbal confession to be sufficient in the realization of faith. On the contrary, "Ashab al-Hadith" scholars, in addition to the above mentioned conditions, have considered practicing the faith as a condition for the realization of faith. Ibn Taymiyyah, claiming to follow the scholars of the first century, has accepted the definition of the "Ahl- hadith" in the matter of conditionality and practicing the faith, has elaborated on the issue of practicing. With a new interpretation of the Salaf's sayings, he has considered his opponents as heretics and in some cases outside the religion. He believes that some deeds are blasphemous and annul the faith and also there are some other deeds that will damage the faith such as major sins. In the present study, by gathering library information and analyzing the content, we can conclude that Ibn Taymiyyah's view is generally true in this case.Keywords: Ashab al-Hadith, faith, Practicing the faith, Heartfelt Acknowledgment, Verbal Acknowledgement
-
Pages 49-66The Salafi Jihadi add a new kind of monotheism to the previous kinds, known as " the monotheism of sovereignty and legislation". They seek to return Islamic countries to the Islamic caliphate through a military struggle with the rulers of Islamic countries, believing that the Muslim rulers do not govern according to the Sharia Law. This will lead to civil and domestic war between Muslim countries and neglecting from the real enemies of Islam. The Salafi Jihadi believe that the main factor for the backwardness of the Islamic world today is the abandonment of Islamic rules and distancing themselves from their glorious past. They maintain that the Muslim countries by accepting the western values such as (democracy, liberalism and secularism) have turned "Dar al-Islam" into "Dar al-Kufr". The Salafi jihadists consider the initial jihad against Islamic countries, killing their men and the captivity of their women and their children and looting their property in order to form an Islamic government, considering it as permissible and prior to jihad against the non-Muslims. Therefore, in this essay, we seek a comparative study of the conflict between the Salafi's view of jihad and the scholars of Sunni and Shia on the principles of military jihad with the enemy.Keywords: Salafi Jihadists, the Armed Takfiri Groups, Takfir, Jihad, Shia, Sunni Scholars
-
Pages 67-86All Islamists recognize the principle of monotheism; but in comparing the relationship between democracy and the Islamic teachings, important conflicts and challenges have arisen between Islamists. Some Islamists maintain that democracy in all its forms is a violation of monotheism, while others have rejected Western democracy but have spoken of the possibility of combining the democracy as a method with monotheism. The analysis of this conflict leads us to the conclusion that the problem lies in the ambiguity in the concept of democracy. The Wahhabis, al-Qaeda, and ISIS groups believe that the elements such as secularism, humanism, and unconditional acceptance of the will of majority, are inherent parts of democracy. So, that is impossible to separate them from democracy. Therefore, the democracy is determined in western version and we cannot have Islamic democracy. But, On the other hand, some Islamists have said: "People's participation and role-playing in government is the essence of democracy, and none of the three elements mentioned above are essential parts of democracy. Thus, Western democracy is merely an example of democracy. As a result, ambiguity in the concept of democracy has become the source of Islamists' verbal and unrealistic differences.Keywords: Democracy, Monotheism is Governance, Islamists, ISIS, Al-Qaeda, Wahhabism
-
Pages 87-110The present study classifies the discourse confrontation of the Salafi current with the Sunnis in a logical framework, using the text-based method. The following are the most characteristics of Salafi discourse that put it in clash with Sunni mainstream: The apparent meaning of texts precedes the interior meaning, methodology of interpreting the religious texts and "ijtihad". These implications of Salafism lead to a reductionist, radical and violent tendency of religion and put it in opposition to the discourse with Sunnis. Thus, the research findings show that the most important axes of Salafi discourse confrontation are as the following: methodological contradiction, incorrect interpretation of monotheism, prohibition, banning the "Taghlid", one-sided controversy of literalism over rationalism, Takfir and apostasy. Furthermore, the Salafi discourse expands the realm of Shirk and bans visiting the tombs. They burn the historical sites.Keywords: the Sunni, Salafism, Salafi, Wahhabism
-
Pages 111-132The present study deals with a structural approach to the historical course of Wahhabi Iranology during the third Saudi government (1902-2020 AD). It survey the approaches of the publishing industry during this period. The results are as the following:1- Distribution of books on the subject of Iranophobia in large numbers at the all geographical areas in the Islamic world.
2- Transformation from ideological Iranology to political Iranology in universities and centers of strategic studies in Saudi Arabia.
3- A drastic change in publishing industry from usual publishers to effective publishers.
4- Historical turning points in the path of Wahhabi Iranology, it changed from the events related to the Iranian Hajj to the establishment of the " Dar Al-Taghrib"in Cairo, and the victory of the Islamic Revolution of Iran.
5 -introducing Iranian Studies among different branches of Wahhabism.
Through such studies, it is possible to identify the invisible network of Saudi Iranophobia in a much wider area than the geography of Saudi Arabia and to deal with it in accordance with its geographical and historical presence.Keywords: Iranology, Iranophobia, House of Saud, the Twelver Shia, Wahhabism -
Pages 133-150
Mohammad Amin al-Shinqiti is one of the Wahhabi Salafi scholars who has several books on Islamic principles, commentary, etc. His scientific life is divided into two periods, before going to Hejaz and after going to Hejaz. Since, when he went to Hejaz influenced by Ibn Taymiyyah's thoughts and joined the literalism school. One of his key beliefs is the prohibition of metaphor. Approving the Ibn Taymiyyah believes, he maintains that there is no metaphor in the Holy Quran. One of his reasons is that if we accept the metaphor in the Holy Quran, some verses in it, will be allegorical and this is not good for the words of God. But in this case, he has used from a kind of fallacy. His next reason for denying the metaphor is that the predecessors did not use it. This claim is also false; because we can see that they have used the metaphor but did not use its technical term. Finally, it seems that al-Shinqiti has used from the metaphor for his goals but changed its name
Keywords: al-Shinqiti, Denying Metaphor, logical reasoning, Denying God's Attributes, Arabic Style
©2000-2024 magiran.com All Rights Reserved.