فهرست مطالب

فصلنامه آسیب شناسی درمانگاهی دامپزشکی
سال شانزدهم شماره 4 (پیاپی 64، زمستان 1401)

  • تاریخ انتشار: 1401/12/21
  • تعداد عناوین: 6
|
  • ناهید چنگلوائی، آرش خردمند*، علیرضا راکی، شهرام ملکی صفحات 305-319
    مسمومیت آبستنی یک اختلال متابولیکی مهم در میش های آبستن بوده که اغلب در ماه های آخر آبستنی با افزایش شمار تلفات و یا کاهش بازده میش ها موجب ایجاد خسارت مادی به صنعت دامداری می شود. پژوهش حاضر به منظور بررسی ارتباط مسمومیت آبستنی تحت بالینی و چندقلوزایی در میش های نژاد لری-بختیاری و ارتباط غلظت BHBA (Betahydroxybutyric acid)، گلوکز، کلسترول و تری گلیسرید در میش های غیر آبستن و آبستن (تک قلو و دوقلو) و مقایسه این شاخص ها با تعداد جنین ها انجام شد. بدین منظور خون وداجی از 103 راس میش لری-بختیاری شامل 30 راس میش غیرآبستن (گروه شاهد) و 73 راس میش آبستن در ماه پنجم آبستنی (68 راس تک قلو و 5 راس دو قلو آبستن) اخذ شده و غلظت BHBA، گلوکز، تری گلیسرید و کلسترول نمونه های سرمی تهیه شده اندازه گیری شدند. بر اساس یافته ها، تفاوت آماری معنی داری در غلظت BHBA و کلسترول سرمی میش های 3 گروه مورد مطالعه مشاهده نشد. اما تفاوت آماری معنی داری در غلظت گلوکز سرم حیوانات شاهد و گروه های آبستن تک قلو و آبستن دوقلو وجود داشت (05/0>p). همچنین غلظت تری گلیسرید سرم در میش های دوقلو آبستن بطور معنی داری نسبت به 2 گروه دیگر بیشتر بود (05/0>p). آزمون پیرسون هم در میش های دوقلو آبستن ارتباط منفی معنی داری بین غلظت BHBA و گلوکز نشان داد (001/0p< و 402/0r=-)؛ در حالی که بین غلظت BHBA و تری گلیسرید و غلظت BHBA و کلسترول در گروه دوقلو آبستن ارتباط آماری معنی داری مشاهده نشد. مطالعه حاضر نشان داد BHBA، گلوکز و تری گلیسرید شاخص های مناسبی جهت تشخیص مسمومیت آبستنی تحت بالینی در ماه آخر آبستنی میش های لری-بختیاری هستند، در حالی که سنجش کلسترول در تشخیص بیماری کارآیی مناسبی ندارد.
    کلیدواژگان: بتاهیدروکسی بوتیریک اسید، تری گلیسرید، گلوکز، مسمومیت آبستنی، میش لری-بختیاری
  • سارا کریمی، مجید غلامی آهنگران* صفحات 321-329
    التهاب پیش معده با بزرگ شدگی این ارگان مشخص می شود و عوامل متعدد عفونی و غیر عفونی در ایجاد آن نقش دارند و از جمله این عوامل ریوویروس ها، هستند. براساس شواهد درمانگاهی و گزارشاتی از شیوع ریوویروس ها در مزارع پرورش طیور در ایران، می توان بزرگ شدگی و التهاب پیش معده در جوجه های گوشتی را با عفونت های ریوویروسی مرتبط دانست. در بررسی حاضر، به منظور شناسایی و ردیابی ریوویروس ها در بافت پیش معده، ژن S1 به روش RT-PCR (Reverse Transcription Polymerase Chain Reaction) مورد تکثیر قرار گرفت. براساس یافته ها، از 75 نمونه پیش معده جمع آوری شده از 15 فارم جوجه گوشتی استان اصفهان با علایم بزرگی و التهاب پیش معده، 46 نمونه (33/61 درصد نمونه ها) و 10 فارم (66/66 درصد فارم های بررسی شده)، بر اساس تکثیر قطعه 532 جفت بازی مربوط به ژن S1 ، از نظر حضور ریوویروس ها مثبت ارزیابی شدند. همچنین پیش معده های جمع آوری شده، همگی از لحاظ ماکروسکوپی بزرگ تر از حالت عادی بوده و ضخامت بیشتری داشتند. ناحیه اتصال به سنگدان هم شل و فاقد قوام کافی بود. علاوه بر آن، بافت مخاطی پیش معده لزج و حاوی ترشحات زرد رنگ بود. در تمامی مقاطع هیستوپاتولوژی مربوط به نمونه های مثبت از لحاظ ریوویروس نیز، نکروز به همراه سلول های التهابی در غدد سطحی و عمقی پیش معده قابل مشاهده بود. به نظر می رسد آلودگی با ریوویروس ها در جوجه های گوشتی استان اصفهان وجود دارد و این آلودگی می تواند در ایجاد عارضه التهاب و بزرگ شدگی پیش معده نقش داشته باشد. لذا اقدامات لازم برای کنترل و پیشگیری از این آلودگی در جوجه های گوشتی ضروری است.
    کلیدواژگان: جوجه گوشتی، التهاب پیش معده، رئوویروس، ردیابی مولکولی، هیستوپاتولوژی
  • زهرا مهدوی، عادل فیضی*، یونس انزابی صفحات 331-341
    عفونت با باکتری های جنس سالمونلا، موجب بیماری های مزمن و حاد در طیور و ایجاد خسارت اقتصادی قابل توجهی به صنعت طیور می گردد. هدف از انجام مطالعه حاضر، ارزیابی الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی سالمونلاهای جداشده از تعدادی از گله های طیور تخم گذار شمال غرب کشور در سال1400 و بررسی ارتباط آن با عملکرد فارم های مذکور بود. بدین منظور از تعداد 20 گله مشکوک به سالمونلوزیس، تعداد 80 نمونه بالینی اخذ شد. نمونه ها پس از کشت در محیط های انتخابی و افتراقی سالمونلا، در دمای 37 درجه سلسیوس گرمخانه گذاری شدند. در ادامه و پس از جداسازی شناسایی هویت فنوتیپی سروتیپ های سالمونلا ، آزمایش آنتی بیوگرام جهت تعیین میزان حساسیت آنتی بیوتیکی جدایه ها انجام شد. همچنین جهت بررسی عملکرد گله های مشکوک، تاریخچه گله دریافت شده و میزان تلفات و افت تولید با روش های تحلیل آماری لازم، ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که 40 درصد از گله ها از نظر وجود سروتیپی از جنس سالمونلا مثبت بودند، به طوری که در 30 درصد از گله ها سالمونلا گالیناروم، در 5 درصد سالمونلا اینتریتیدیس و در 5 درصد از آن ها هم همزمان سالمونلا اینتریتیدیس و سالمونلا گالیناروم جدا شد. بیشترین میزان حساسیت آنتی بیو تیکی جدایه های سالمونلا هم نسبت به فسفومایسین و دانوفلوکساسین با فراوانی 100 درصد و نسبت به سولتریم با فراوانی 6/78 درصد ثبت شد. بیشترین مقاومت آنتی بیوتیکی نیز نسبت به اریترومایسین با فراوانی 75 درصد و کلرتتراسایکلین با فراوانی 6/53 درصد مشاهده شد. بر اساس نتایج حاصله ، بین میزان درصد تلفات و درصد افت تولید در گله های سالمونلا منفی و سالمونلا مثبت، اختلاف آماری معنی داری وجود داشت (05/0 >p). بالا بودن میزان مقاومت نسبت به آنتی بیوتیک های مختلف هم لزوم مصرف آنتی بیوتیک ها با دقت بیشتر را طلب می کند.
    کلیدواژگان: سالمونلا، مرغ تخم گذار، مقاومت آنتی بیوتیکی، عملکرد، شمال غرب ایران
  • علی سهرابی، محمدحسین موثق*، جلال شایق، امیررضا کرمی بناری، فرزانه تاجدینی صفحات 343-354

    آلودگی با کپک در جیره غذایی از مشکلات شایع در صنعت طیور می باشد. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی آلودگی جیره غذایی با کپک در مرغداری های تخم گذار اطراف شهر تهران (واقع در شهریار و ملارد) بود. بدین منظور از تعداد 5 واحد مرغداری، نمونه های جیره غذایی به صورت  تصادفی انتخاب شد، به طوری که در کل 60 نمونه از جیره غذایی مصرفی هر واحد در طول چهار فصل متوالی برداشت گردید. جهت شمارش و جداسازی کپک ها از روش کشت سطحی در محیط کشت استفاده شد. پس از رشد اولیه کپک ها، اسلایدکالچر تهیه شده و کپک ها با توجه به شاخص های ماکروسکوپی و میکروسکوپی مورد شناسایی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تعداد 7 نوع کپک جداسازی شدند. از نظر تعداد کل کپک ها، بین مرغداری ها در درون هر فصل، تفاوت آماری معنی داری مشاهده نشد ولی از نظر شاخص مذکور، بین فصول تفاوت آماری معنی داری مشاهده گردید (001/0p<). به طوری که تعداد کپک های جداسازی شده در مرغداری ها در فصل پاییز Log CFU/g 1/±0 11/3 و در فصل زمستان Log CFU/g 1/±0  35/3 (بیش ترین میزان آلودگی) بود. همچنین  تعداد کل کپک های جدا شده در فصول بهار و تابستان در تمام مرغداری ها، کم ترین آلودگی با کپک را نشان داد. در کل فصول به ترتیب کپک های فوزاریوم، پنی سیلیوم، آسپرژیلوس فلاووس، موکور، آسپرژیلوس نایجر، آلترناریا و اولوکلادیوم بیش ترین فراوانی را داشتند. تحقیق حاضر مشخص کرد که میزان آلودگی به کپک ها با نوع فصل در ارتباط می باشد و در فصول پاییز و زمستان بیش ترین آلودگی با کپک مشاهده گردید.

    کلیدواژگان: جیره غذایی، کپک، فصل، طیور تخم گذار، تهران
  • سجاد پورعلی، افشین دواساز*، سید اسماعیل خلخالی صفوی صفحات 355-368

    صفات متمایزکننده جنسی در جنس نر، پیدایش صفات اولیه و ثانویه جنسی و اثرات سیستمیک متعدد، توسط هورمون تستوسترون کنترل می گردد، ازاین رو تستوسترون و استرهای مختلف آن، از جمله انانتات برای مصارف دارویی، دامی و حتی ورزشی تولید و عرضه می شوند. ناندرولون هم از نظر ساختار شیمیایی شباهت های فراوانی به تستوسترون دارد و ناندرولون دکانوات، استری طولانی اثرتر از داروی ناندرولون می باشد. از طرفی اثرات نامطلوب سوءمصرف آندروژن ها مانند سرکوب اسپرماتوژنز و تحلیل بیضه ها، در درازمدت دیده می شود. شباهت این دو دارو و موارد استفاده و همچنین اثرات نامطلوب سوءمصرف آن ها، سبب شد تا تاثیر تجویز تستوسترون انانتات و ناندرولون دکانوات بر بافت بیضه و ضرایب اسپرماتوژنز در موش های صحرایی موردبررسی و مقایسه قرارگیرد. بدین منظور، تعداد 21 سر موش صحرایی نر بالغ، به صورت تصادفی، در 3 گروه شاهد (بدون تزریق دارو)، تیمار با ناندرولون دکانوات (10 میلی گرم برکیلوگرم در هفته) و تیمار با تستوسترون انانتات (5 میلی گرم بر 100 گرم در هفته) تقسیم شدند. بعد از طی 8 هفته از شروع تحقیق، نمونه بافتی از بیضه موش ها تهیه شده و پس از رنگ آمیزی با رنگ های هماتوکسیلین- ایوزین، مورد مطالعه هیستوپاتولوژیک قرارگرفتند. نتایج نشان داد که هر دو دارو، تاثیر منفی معنی داری بر قطر و ارتفاع اپیتلیوم لوله های منی ساز و ضخامت بافت بینابینی بیضه داشتند. همچنین ضرایب اسپرماتوژنز شامل ضریب تمایز لوله ای، ضریب اسپرمیوژنز و ضریب بازسازی، تاثیر منفی از هر دو دارو گرفتند که البته در این بین، فقط تاثیر تستوسترون انانتات معنی دار بود (05/0>p). به طورکلی تجویز استروییدهای آنابولیک منجر به تغییرات هیستوپاتولوژیک متعدد در سیستم تولیدمثل جنس نر می شود.

    کلیدواژگان: تستوسترون انانتات، ناندرولون دکانوات، بیضه، اسپرماتوژنز، موش صحرایی
  • شهناز یوسفی زاده*، علی لوئی منفرد، یحیی محمدی صفحات 369-383
    نیکوتین به عنوان یک سم، اثرات غیرقابل جبرانی بر بافت های مختلف بدن از جمله دستگاه تناسلی به جای می گذارد. کوآنزیمQ10  تاثیر شگرفی در بالابردن سطح آنتی اکسیدانی بدن و ممانعت از مسمومیت ها دارد. در مطالعه حاضر اثر محافظتی مکمل کوآنزیم Q10 بر تغییرات ناشی از نیکوتین در تخمدان موش صحرایی بررسی شد. بدین منظور، تعداد 32 سر موش صحرایی ماده بالغ نژاد ویستار، به صورت تصادفی به 4 گروه 8 تایی تقسیم شدند. موش های گروه اول (شاهد) فقط با جیره غذایی معمول تغذیه شدند، اما حیوانات گروه دوم با استفاده از نیکوتین به میزان mg/kg 2/0 ، موش های گروه سوم با استفاده از کوآنزیم Q10 به میزانmg/kg  75 و حیوانات گروه چهارم، همزمان با استفاده از نیکوتین و کوانزیم  Q10 (با همان مقادیر) از طریق گاواژ، تیمار شدند. در پایان دوره مطالعه (45 روز)، حیوانات آسان کشی شده و نمونه خون برای بررسی های هورمونی و عوامل آنتی اکسیدانی اخذ شد. همچنین از بافت تخمدان برای مطالعات بافت شناسی نمونه گیری انجام شد. در حیوانات تیمارشده با نیکوتین افزایش آترزی فولیکولی، آسیب های بافتی، افزایش مالون دی آلدیید و نیتریک اکساید همراه با کاهش تعداد فولیکول های تخمدانی، کاهش میزان هورمون های استروژن و محرک فولیکول و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی سوپرکسید دیسموتاز، گلوتاتیون پرکسیداز و کاتالاز مشاهده شد. اما در حیوانات دریافت کننده هم زمان نیکوتین و کوانزیم Q10، بهبودی قابل توجهی در عملکرد و ساختار تخمدان رخ داد. این مطالعه نشان می دهد که کوآنزیم Q10 با مکانیسم ایجاد توازن در وضعیت آنتی اکسیدانی و میزان هورمون های تولیدمثلی می تواند در برابر استرس اکسیداتیو و تغییرات بافتی ناشی از نیکوتین در تخمدان موش ها نقش محافظتی داشته باشد.
    کلیدواژگان: استرس اکسیداتیو، مکمل کوآنزیم Q10، بافت شناسی، نیکوتین، موش صحرایی
|
  • Nahid Changalvaie, Arash Kheradmand *, Alireza Rocky, Shahram Maleki Pages 305-319
  • Sara Karimi, Majid Gholami-Ahangaran * Pages 321-329
    Proventriculitis is a disease characterized by enlargement of the proventriculus. Several factors including infectious and non-infectious agents play a role in its development. Reoviruses could be considered as a main causal agent of proventriculitis in chickens. Based on clinical evidence and reports of the prevalence of reovirus infection in poultry farms in Iran, the enlargement of proventriculus and proventriculitis may be related to the reovirus infections. In the present study, to detect reoviruses in the proventriculus samples, the S1 gene was amplified by RT-PCR (Reverse Transcription-Polymerase Chain Reaction). According to the findings, out of 75 proventriculus samples collected from 15 broiler farms with large proventriculus in Isfahan province, 46 samples (61.33% of the samples) and 10 farms (66.66% of the studied farms) were positive for reovirus based on the amplification of the 532 bp fragment related to the S1 gene. The collected proventriculi were all macroscopically larger than normal and had more thickness. The area connecting the proventriculus to the gizzard was loose and lacked sufficient consistency. In addition, the mucosal layer of the proventriculus was slimy and contained yellow secretions. In all the histopathological sections related to positive samples, necrosis along with inflammatory cells were visible in the superficial and deep glands of the proventriculus. In general, it seems that there is infection with reoviruses in broiler chickens of Isfahan province and this infection can play a role in causing the inflammation and enlargement of the proventriculus, therefore, necessary measures should be taken to control and prevent this infection in broiler chickens.
    Keywords: broiler chickens, Histopathology, Molecular detection, Proventriculitis, Reovirus
  • Zahra Mahdavi, Adel Feizi *, Younes Anzabi Pages 331-341
    Infection with the Salmonella genus of bacteria causes chronic and acute diseases in poultry leading to significant economic losses to the poultry industry. The aim of the present study was to evaluate the antibiotic resistance pattern of Salmonella serotypes isolated from a number of laying poultry flocks in the northwest of the country and to investigate its relationship with the performance of those farms. Eighty samples were taken from 20 flocks suspected of salmonellosis .The samples were cultured in selective and differential cultures of Salmonella. After isolation of Salmonella serotypes, the antibiogram test was performed to determine the antibiotic sensitivity. In order to check the performance of suspicious flocks, the history of the flock was obtained and the amount of mortality and production drop was calculated by statistical methods.The results indicated that 40% of the flocks were positive in terms of the presence of Salmonella, with 30% of the flocks affected by Salmonella gallinarum, 5% by Salmonella enteritidis, and 5% by concurrent presence of both Salmonella enteritidis and Salmonella gallinarum. The highest antibiotic sensitivity of Salmonella serotypes was recorded from fosfomycin and danofloxacin with a frequency of 100% and soltrim with a frequency of 78.6%. The highest antibiotic resistance was observed against erythromycin with a frequency of 75% and chlortetracycline with a frequency of 53.6%. Based on the results, there was a statistically significant difference in  the amount of flock mortality and production drop between Salmonella negative and Salmonella positive herds (p<0.05). Also, more vigilant use of antibiotics is required due to the high levels of resistance shown by Salmonella against various antibiotic drugs.
    Keywords: Antibiotic resistance, Laying, Northwest of Iran, performance, Salmonella
  • Ali Sohrabi, Mohammad Hosein Movassagh *, Jalal Shayegh, Amir Reza Karami Bonari, Farzaneh Tajdini Pages 343-354

    Mold contamination of feeds is a common problem in poultry industry. The aim of this study was to investigate mold contamination of laying hen diets around Tehran (Shahriar and Malard). For this purpose, 5 laying poultry farms were subjected to random sampling so that a total of 60 samples were taken from each poultry farm during four consecutive seasons. For counting and separation of molds, surface cultivation in the culture medium was used. After the primary growth of molds, slide culture was prepared and the macroscopic and microscopic indices of molds were defined. Seven types of molds were separated by macroscopic and microscopic studies. In terms of the total number of molds in laying poultry farms in each season, no significant difference was observed, but between seasons a significant difference was observed (p<0.001), as such, the number of molds in autumn (3.11±0.10 Log CFU/g) and winter (3.35±0.10 Log CFU /g) showed the highest level of contamination in all laying poultry farms. Also, the lowest number of mold contamination was observed during the spring and summer in all laying poultry farms. Fusarium, Penicilium, Aspergillius flavus, Mucor, Aspergillus niger, Alternaria and Ulocladium were the most prevalent molds in all seasons. Overall, there was a seasonal trend in the amount of mold contamination with maximal contamination observed during autumn and winter seasons.

    Keywords: layers, mold, POULTRY FEED, Tehran
  • Sajjad Purali, Afshin Davasaz *, Esmaiel Safavi Pages 355-368

    Sexually differentiating traits in males, the emergence of primary and secondary sexual traits and numerous systemic effects are controlled by the hormone testosterone, therefore testosterone and its various esters, including enanthate, are produced and supplied for medicinal, livestock and even sports purposes. Nandrolone has many similarities to testosterone in terms of its chemical structure, and nandrolone decanoate, a long acting ester, is more effective than nandrolone. On the other hand, the adverse effects of androgen abuse, such as suppression of spermatogenesis and testicular atrophy, can be seen in the long term. The similarities of these two drugs and their uses and the adverse effects of their abuse was the main reason to investigate and compare the effect of testosterone enanthate and nandrolone decanoate administration on testicular tissue and spermatogenesis coefficients in rats. For this purpose, 21 adult male rats were randomly allocated into 3 groups of control (without drug injection), treatment with nandrolone decanoate (10 mg/kg per week) and treatment with testosterone enanthate (5 mg/100 g per week). After 8 weeks,  tissue samples prepared from the testicles of rats were stained with hematoxylin-eosin  and subjected to histopathological study. The results showed that both drugs had a significant adverse effect on the diameter and height of the epithelium of the seminiferous tubules and the thickness of the interstitial tissue of the testis. Also, the coefficients of spermatogenesis, including tubular differentiation coefficient, spermiogenesis coefficient and regeneration coefficient, were negatively affected by both drugs, although, only the effect of testosterone enanthate was significant (p<0.05). Overall, the administration of anabolic steroids leads to numerous histopathological changes in the male reproductive system.

    Keywords: Nandrolone Decanoate, Rat, Spermatogenesis, Testicles, Testosterone enanthate
  • Shahnaz Yousefizadeh *, Ali Louei Monfared, Yahya Mohammadi Pages 369-383
    As a poison, nicotine leaves irreparable effects on various tissues of the body, including the reproductive system. Coenzyme Q10 has a tremendous effect in raising the body's antioxidant level and preventing poisoning. In the current study, the protective effect of coenzyme Q10 supplementation on the changes induced by nicotine in the rat ovary was investigated. For this purpose, 32 adult female Wistar rats were randomly divided into 4 groups of 8. The rats of the first group (control) were only fed with the usual diet, but the animals of the second group were treated with nicotine at the rate of 0.2 mg/kg, the rats of the third group were treated with coenzyme Q10 at the rate of 75 mg/kg and the animals of the fourth group were treated simultaneously using nicotine and coenzyme Q10 (with the same amounts) through gavage. At the end of the study period (45 days), the animals were euthanised and blood samples were taken for hormonal and antioxidant tests. Also, ovarian tissue was sampled for histological studies. In animals treated with nicotine, there was an increase in follicular atresia, tissue damage, an increase in malondialdehyde and nitric oxide, along with a decrease in the number of ovarian follicles, a decrease in the amount of estrogen and follicle stimulating hormones, and the activity of superoxide dismutase, glutathione peroxidase and catalase. But in animals receiving nicotine and coenzyme Q10 at the same time, there was a significant improvement in ovarian function and structure. This study shows coenzyme Q10 can play a protective role against oxidative stress and tissue changes caused by nicotine in the ovaries of rats with the mechanism of balancing the antioxidant status and reproductive hormones.