فهرست مطالب

فصلنامه پژوهش های ارتباطی
پیاپی 113 (بهار 1402)

  • تاریخ انتشار: 1402/03/01
  • تعداد عناوین: 7
|
  • سید محمد مهدی زاده طالشی، ناهید سعادت سیرت* صفحات 9-35

    هدف از این پژوهش، شناسایی و ارایه مولفه های اخبار جعلی رسانه های اجتماعی در ایران بوده است. شناسایی اخبار و اطلاعات جعلی در مقایسه با اطلاعات واقعی، پدیده شایان توجه رسانه های اجتماعی است که نوعی درهم تنیدگی معنایی را موجب می شود. در این پژوهش کیفی، داده ها با مصاحبه های نیمه ساختار یافته به صورت میدانی جمع آوری شده اند. جامعه هدف، متشکل از صاحبنظران و نخبگان حوزه ارتباطات اجتماعی، رسانه ها و خبر و روش نمونه گیری، هدفمند بوده است که از روش های نمونه گیری غیراحتمالی محسوب می شود. 29 مصاحبه تا رسیدن به اشباع نظری، انجام گرفته و داده های حاصل از طریق نرم افزار MAXQDA نسخه10 تحلیل شده است. در پژوهش حاضر با روش تحلیل مضمون، 4 مضمون فراگیر و 36 مضمون سازمان یافته به همراه مضامین پایه به عنوان گزاره های مطرح شده در مصاحبه ها، شناسایی شده اند. از مهم ترین مضامین سازمان یافته در تفاوت اخبار جعلی با اطلاعات واقعی (وسعت پوشش، فاقد اثر سازنده، مغرضانه بودن ، شبیه سازی شده، ایجاد جنگ روانی و اعتبار منبع)؛ در تشابه اخبار جعلی با اطلاعات واقعی (کارایی مشابه، ارزش خبری، سبک خبری و ثبات زمانی)، در اهداف اشاعه اخبار جعلی (ایجاد جنبش اجتماعی، فریب اذهان عمومی، تنش رسانه ای، جهت دهی افکار عمومی، فضای هیبریدی و گسترش ابهام) و در پیامدهای مصرف اخبار جعلی (ایجاد حس بدبینی، بی اعتباری نهادهای دولتی، اعتبار یابی سلبریتی ها، حذف نخبگان مدیریتی، تلقین پذیری، یاس اجتماعی و تصمیم گیری شتابزده) بوده است.

    کلیدواژگان: اخبار جعلی، اطلاعات واقعی، رسانه های اجتماعی، پساحقیقت
  • محمد سروی زرگر* صفحات 37-75
    مقاله حاضر روایتی تاریخی از تجربه سیاستگذاری در حوزه سواد رسانه ای در چهار کشور ارایه می دهد. دو کشور آلمان و انگلستان، به عنوان کشورهای پیشرو در حوزه سیاستگذاری های ارتقای سواد رسانه ای و دو کشور هند و اردن، به عنوان کشورهای مشابه با ایران انتخاب شده اند. نتایج این مطالعه تاریخی تطبیقی نشان می دهد که سیاستگذاری های ارتقای سواد رسانه ای در کشورهای پیشگام، به مرحله آموزش های همگانی سواد رسانه ای رسیده است. در ادامه، نگاه به مخاطب در سیاست های ارتقای سواد رسانه ای کشورهای پیشرو در حوزه سواد رسانه ای، از مخاطب منفعل به مخاطب فعال و در نهایت، مخاطب به منزله شهروندی کارآمد و مسیول تبدیل شده است. در مقابل، در دو کشور در حال توسعه و مشابه به ایران، سیاستگذاری ارتقای سواد رسانه ای هنوز در پارادیم «مهندسی فرهنگی» و الگوهای سیاستی «دستوری از بالا به پایین» درجا می زند. در بخش نهایی مقاله حاضر، از «دانشی فرهنگی» سخن به میان می آید. این دانش فرهنگی از دل ارتقای سواد رسانه ای شهروندان ایرانی و از خلال ارتقای مداوم آگاهی های سیاسی اجتماعی آنان حاصل می شود؛ دانشی که شکل گیری و انباشت آن، نیازمند فراوری از پارادایم رسانه ای حمایت گرایانه ای است که بر فضای رسانه ای کشور حاکم است.
    کلیدواژگان: سواد رسانه ای، سواد رسانه ای انتقادی، آموزش همگانی، آموزش رسانه ای، سیاستگذاری رسانه ای
  • مریم امیری*، علی محمد مزیدی شرف آبادی، شهناز هاشمی صفحات 77-105
    گردشگری سلامت در ایران با وجود کیفیت بالای خدمات درمانی و قیمت ارزان، به دلیل نبردن بهره مناسب از ابزارهای رسانه ای و ارتباطی و نیز برخی عوامل دیگر، هنوز نتوانسته است جایگاه خود را در بازار به دست آورد؛ البته در مورد ماهیت گردشگری سلامت، پژوهش های قابل توجه و به نسبت گسترده‎ای تاکنون انجام شده اما موضوع شناسایی نقش رسانه ها در جذب گردشگر سلامت از نظر دور مانده، موضوعی که در پژوهش حاضر به آن پرداخته شده است. به ‎این ‏منظور، مصاحبه های عمیقی با متخصصان حوزه سلامت و رسانه انجام شده و با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی و جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه، در نهایت، نتایج با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی، تحلیل شده است. عامل های اصلی در این پژوهش، در 4 گروه، نوع پیام، مخاطبان، کانال های ارتباطی و انتقال دهنده پیام مبتنی بر مدل ارتباطی، طبقه بندی و زیر مولفه هایی با تشریح بیشتر و بر اساس مسایل روز در قالب مدل گردشگری حوزه سلامت ارایه شده اند. نتایج نشان داده است که عامل مخاطبان، مهم ترین عامل برای توسعه گردشگری حوزه سلامت در کشور محسوب می شود و پس از آن، عوامل کانال های ارتباطی، نوع پیام و انتقال دهنده پیام به ‎ترتیب، در رتبه های سوم و چهارم قرار دارند.
    کلیدواژگان: گردشگری، گردشگر سلامت، الگوی رسانه ای، معادلات ساختاری، مدل لاسول
  • فاطمه امیری قلعه رشیدی، سپیده قطنیان*، زهره افشارمند، مطهره مصلحی صفحات 107-123
    هدف از این پژوهش، ارایه مدل راهبردهای رسانه ای مدیریت بحران در مجموعه های ورزشی شهرداری تهران و روش پژوهش از نوع کیفی، با رویکرد گراندد تیوری از نوع گلیزری بوده است. جامعه آماری دو بخش منابع انسانی (استادان، مدیران ورزش شهرداری، مدیران مجموعه های ورزشی) و منابع اطلاعاتی (کتاب ها، مقالات، اسناد و رسانه ها) را شامل می شود و نمونه گیری به تعداد قابل کفایت و با روش قضاوتی بر مبنای رسیدن به اشباع نظری انجام شده است (22 نفر). ابزار پژوهش، شامل مطالعه کتابخانه ای نظام مند و مصاحبه های اکتشافی ساختارمند بوده و روایی ابزار بر اساس اعتبار حقوقی و علمی نمونه، نظر خبرگان و توافق بین مصححان، ارزیابی و تایید شده است. بر اساس چارچوب مفهومی، سه کد محوری برای تدوین راهبردهای رسانه ای مدیریت بحران در مجموعه های ورزشی شهرداری تهران به دست آمده است: راهبردهای رسانه ای قبل از وقوع بحران که دارای مقوله های برنامه ریزی، شبکه سازی، کانال ارتباطی و آموزش است، راهبردهای رسانه ای حین وقوع بحران که دارای مقوله های روانی، ارتباطی و نظارتی است و راهبردهای رسانه ای بعد از وقوع بحران که ارزیابی و آینده نگری را شامل می شود. در نهایت بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که راهبردهای رسانه ای مدیریت بحران، فرایندی نظام مند و چندسطحی است که در هر سطح و مرحله، ویژگی های مختص به خود را دارد و از عوامل همبسته اثر می پذیرد.
    کلیدواژگان: بحران، مجموعه های ورزشی، رسانه، شهرداری، مدل
  • مهدیه فرج زاده، ناهید کردی*، علی جعفری صفحات 125-151

    باتوجه به کمبود پژوهش های کیفی در زمینه تولید محتوای محیط زیستی، مطالعه حاضر به منظور بررسی عوامل موثر بر تولید محتوای محیط زیستی در بین کنشگران حوزه محیط زیست در شبکه های مجازی در شهر تبریز انجام شده است. این پژوهش با تکیه بر رویکرد پدیدارشناسی به دنبال تحلیل تجارب زیسته فعالان محیط زیستی است که در شبکه های اجتماعی مجازی به تولید محتوا در این زمینه می پردازند. داده های به دست آمده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 13 شرکت کننده به روش 7 مرحله ای کلایزی مورد تحلیل قرار گرفت و نتایج حاصل از مصاحبه ها، به استخراج 7 مقوله اصلی منجر شد که عبارت اند از: دغدغه مندی محیط زیستی، آموزش محیط زیستی، نهادینه شدن ارزش های محیط زیستی، دانش محیط زیستی، سبک زندگی محیط زیستی، استفاده از شبکه های مجازی در تولید محتوای محیط زیستی و اثرات بازگشتی مداخله انسان در محیط زیست. طبق نتایج، دریافت آموزش و مشاهده اثرات بازگشتی مداخله انسان در طبیعت، به کسب دانش محیط زیستی از سوی افراد می انجامد و زمانی که آنان از دانش محیط زیستی برخوردار می شوند، می توانند با درک ضرورت کسب دانش، آن را نیز با کمک نهادهای اجتماعی در وجود خود نهادینه کنند. نهادینه شدن ارزش های محیط زیستی در افراد سبب دغدغه مندی هایی می شود که در سبک زندگی آنان نمود پیدا می کند. درواقع فردی که با برخورداری از دانش و نهادینه کردن ارزش های محیط زیستی در قبال محیط زیست احساس مسیولیت می کند، به دنبال انتقال دانش و ارزش های خود به دیگران است. چنین افرادی علاوه بر فعالیت در فضای واقعی زندگی، با فعالیت و تولید محتوای محیط زیستی در فضای مجازی، به انتقال دانش محیط زیستی خود می پردازند.

    کلیدواژگان: تولید محتوا زیست محیطی، دانش محیط زیستی، سبک زندگی محیط زیستی، فضای مجازی
  • وحید فلاح*، بابک حسین زاده، مرتضی باقری صفحات 153-181

    هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر مخاطب محوری فضای مجازی در آینده پژوهی رسانه ملی با استفاده از روش ترکیبی فازی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی بوده است. نمونه آماری پژوهش شامل خبرگان حوزه رسانه بوده که تعداد 15 نفر اعضای پنل دلفی نمونه را تشکیل داده اند. بر اساس یافته های پژوهش،16 عامل شناسایی شده اند. رتبه بندی این معیارها با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی نشان داده است که معیارهای اعتبار منبع پیام و خود پیام، تبدیل شدن به رسانه مرجع در حوزه اطلاع رسانی در فضای مجازی، پرهیز از نگاه جانبدارانه و کاستن از مقررات سختگیرانه و ممیزی ها در حوزه تولید محتوا در فضای مجازی به ترتیب، رتبه اول تا چهارم را به خود اختصاص داده اند و در نهایت، معیارهایی مانند استفاده حداکثری از جذابیت های بصری، امکان دسترسی بیشتر به آرشیو برنامه ها در سایت های رسانه ملی و ایجاد پادکست های رادیویی و تلویزیونی از کمترین اهمیت برخوردار بوده اند.

    کلیدواژگان: مخاطب محوری، فضای مجازی، رسانه ملی، دلفی فازی، تحلیل سلسله مراتبی
  • فرشته رضائیانی، الهام فتحی* صفحات 183-205
    رسانه ها به عنوان یکی از ارکان اصلی آگاهی بخشی و فرهنگ سازی در جوامع کنونی، می توانند بر انتظارات افراد جامعه موثر باشند. سینما یکی از اثرگذارترین انواع رسانه است که تاثیر بسزایی بر شکل دهی به فرهنگ عمومی جامعه و چارچوب های ذهنی مردم دارد. ازاین رو، هدف از پژوهش حاضر تعیین سیمای ترسیم شده از روان درمانی و متخصصان حوزه سلامت روان، در دو دهه اخیر سینمای ایران است. روش پژوهش، تحلیل محتوای کمی بوده و جامعه آماری، از فیلم های سینمایی دهه هشتاد و نود تشکیل شده است. دو مولفه اصلی برای انتخاب نمونه، داشتن دست کم یک شخصیت در نقش متخصص حوزه سلامت روان یا وجود شخصیتی با فعالیت حرفه ای در این حوزه و جلسه درمان حضوری بوده و به منظور دستیابی به هدف پژوهش، پس از طرح سه پرسش، در سه بخش مختلف، با بررسی 16 مولفه، به آنها پاسخ داده شده است. نتایج نشان می دهد که چهره ترسیم شده از روان درمانی، چهره ای مردانه، منحصر به روان پزشکی و روان شناسی بوده و در اغلب موارد، درمان جنبه فردی داشته است، از طرفی مراجعان، بیشتر زن و جوان بوده اند. داده ها حاکی از بی توجهی فیلم ها به اصول اخلاق حرفه ای در مشاوره و روان شناسی داشته اند. به این ترتیب، می توان نتیجه گرفت که چهره ارایه شده از روان درمانی و متخصصان حوزه سلامت روان، چهره ای غیرحرفه ای و به دور از واقعیت است و می تواند مخاطب سینما را تحت تاثیر قرار دهد.
    کلیدواژگان: سینما، روان درمانی، روان درمانگر، سلامت روان
|
  • Seyyed Mohammad Mahdizadeh Taleshi, Nahid Saaadat Sirat * Pages 9-35

    The purpose of the research is to identify the components of fake news on social media in Iran. Identifying fake news and misinformation on social media which causes a kind of semantic entanglement is important. In this qualitative research, data were collected in the field with semi-structured interviews. The statistic population consisted of experts and experts in the field of social communication, media and news, and the sampling method was purposeful, which is non-probability. to reach theoretical saturation 29 interviews were conducted and the data were analyzed using MAXQDA 10 software. With the method of theme analysis, 4 main themes and 36 organized themes along with basic themes were identified as propositions raised in the interviews. The most important organized themes were: in the difference between fake news and real information: the extent of news coverage, lack of constructive effect, being biased, simulated, creating psychological warfare and credibility of the source, in the similarity of fake news with real information: similar effectiveness, news value, style news and time stability, in the goals of spreading fake news: creating a social movement, deceiving the public mind, media tension, directing public opinion, hybrid atmosphere and spreading ambiguity, and in the consequences of consuming fake news: creating a sense of pessimism, discrediting government institutions, credibility Searching for celebrities, eliminating managerial elites, suggestibility, social desperation and hasty decision-making.

    Keywords: Fake News, real information, Social Media, post-truth
  • Mohammad Sarvi Zargar * Pages 37-75
    This historical account analyses the experience of media literacy policy-making in four countries. Germany and England have been selected as leading countries in the promotion of media literacy policies, while India and Jordan have been selected as countries similar to Iran. The results of this historical-comparative study show that policies of media literacy promotion in the two pioneering countries have reached the stage of universal media literacy education. Also, an audience in the media literacy promotion policies of the leading countries is considered not as passive but as active agents, and thereafter, the audience has seen as an efficient and responsible citizen. On the other hand, in the two abovementioned developing countries similar to Iran, policies of media literacy promotion have still remained in the paradigm of «cultural engineering» and «top-down» policy-making models. In the final part of this article, the concept of «cultural knowledge» is mentioned’; a certain form of collective knowledge, possible to obtained through improving media literacy of the Iranian citizens and continuous improvement of their socio-political awareness; The knowledge that its formation and accumulation requires moving beyond the protectionist media paradigm that dominates Iran’s media landscape for decades.
    Keywords: Media Literacy, Critical Media Literacy, Public Education, Media education, Media Policy
  • Maryam Amiri *, Alimohammad Muzashi S., Shahnaz Hashemi Pages 77-105
    Despite the high quality of medical services and cheap prices, health tourism in Iran has not yet been able to gain its position in the market due to several factors, including the lack of proper use of media and communication tools. Of course, about the nature of health tourism, significant and relatively extensive researches have been done so far, but the issue of identifying the role of media in attracting health tourists has been neglected. In this research, which deals with the same issue, in-depth interviews were conducted with experts in the field of health and media. The data was collected through a questionnaire and analyzed using confirmatory factor analysis (qualitative method). The main factors in this research were divided into 4 groups: message type, audience, communication channels, and the message transmitter based on the communication model. Classification and sub-components were presented with more explanation and based on current issues in the form of health tourism model. The results showed that the audience is the most important factor for the development of health tourism in the country, and after that, the factors of communication channels, message type and message transmitter are ranked third and fourth respectively.
    Keywords: Tourism, Health Tourist, Media Model, Structural Equations, Laswell Model
  • Fatemeh Amiri Q.R, Sepideh Ghatanian *, Zohreh Afsharmand, Motahareh Moslehi Pages 107-123
    The purpose of this research is to provide a model of media strategies for crisis management in sports complexes of Tehran Municipality. The research was conducted through a qualitative method, with a grounded theory approach of the Glazier type. The statistical population consists of two parts: human resources (teachers, municipal sports managers, sports complex managers) and information resources (books, articles, documents and media). The samples (22 people) were selected in sufficient number and by judgment method until reaching theoretical saturation. The research tool, including systematic library study and structured exploratory interviews, was prepared and its validity was evaluated and confirmed based on the legal and scientific validity of the sample, experts' opinion and agreement between the correctors. Based on the conceptual framework, three core codes were obtained for developing media strategies for crisis management in sports complexes of Tehran municipality: media strategies before the occurrence of a crisis, which have the categories of planning, networking, communication channel and education. Media strategies during a crisis that have psychological, communication and monitoring categories. and media strategies after the crisis, which is evaluation and foresight. Finally, based on the findings of the research, it can be concluded that crisis management media strategies is a systematic and multi-level process that has its own characteristics at each level and stage and is affected by interrelated factors.
    Keywords: Crisis, sports complexes, media, municipality, model
  • Mahdieh Farajzadeh, Nahid Kordi *, Ali Jafari Pages 125-151

    The purpose of this research, relying on the phenomenological approach, is to analyze the lived experiences of environmental activists who produce content in this field on virtual social networks. The data obtained from the semi-structured interviews with 13 participants were analyzed using the 7-step Claesian method, and the results of the interviews led to the extraction of 7 main categories: environmental concern, environmental education, internalization of environmental values, environmental knowledge, environmental lifestyle, the use of virtual networks in the production of environmental content and the return effects of human intervention in the environment. Based on the obtained results, educating and observing the return effects of human intervention in nature leads to the acquisition of environmental knowledge by people, and when they have environmental knowledge, they can understand the necessity of acquiring knowledge and use it with the help of social institutions. to institutionalize The institutionalization of environmental values in people causes concerns that manifest in their lifestyles. In fact, a person who has knowledge and internalization environmental values, feels responsible for the environment and seeks to transfer his knowledge and values to others. In addition to working in real life, such people transfer their environmental knowledge by working and producing environmental content in virtual space.

    Keywords: Environmental Content Production, Environmental Knowledge, Environmental Lifestyle, Virtual Space
  • Vahid Fallah *, Babak Hosseinzadeh, Morteza Bagheri Pages 153-181

    The aim of the current research is to identify and rank the factors affecting the audience-oriented nature of the virtual space in the future research of the national media using the fuzzy hybrid method and the hierarchical analysis process. The statistical sample was selected based on the Delphi panel of 15 media experts. Based on the research findings, 16 factors have been identified. The ranking of these criteria using the process of hierarchical analysis showed that the criteria of credibility of the source of the message and the message itself, becoming a reference media in the field of information in cyberspace, avoiding biased views, and reducing strict regulations and audits, were ranked first to fourth in the field of content production in virtual space. Finally, criteria such as the maximum use of visual attractions, the possibility of more access to the archive of programs on national media sites, and the creation of radio and television podcasts were the least important.

    Keywords: Audience-Oriented, Virtual Space, National Media, Fuzzy Delphi, hierarchical analysis
  • Fereshteh Rezaeiani, Elham Fathi * Pages 183-205
    The media, as one of the main pillars of awareness and culturing in today's societies, can be effective on the expectations of people in the society. Cinema is one of the most effective media that has a significant impact on shaping the general culture of the society and the mental frameworks of the people. Therefore, the aim of the current research is to determine the image of psychotherapy and mental health professionals in the last two decades of Iranian cinema. The research method was quantitative content analysis and the statistical population was movies of the eighties and nineties. The two main components for sample selection were having at least one character in the role of a mental health specialist or having a character with professional activity in this field, and face-to-face therapy sessions. In order to achieve the goal of the research, three questions were asked in three different sections and answered by examining 16 components. The results showed that the face drawn from psychotherapy is a male face, unique to psychiatry and psychology, and in most cases, Therapy is in individual format, and most of the clients were young women. The results indicate that the films do not pay attention to the principles of professional ethics in counseling and psychology. Thus, it can be concluded that the semblance presented by psychotherapy and mental health professionals is unprofessional and far from reality and can influence the cinema audience.
    Keywords: Cinema, Psychotherapy, Psychotherapist, mental health