فهرست مطالب

مطالعات فقه سیاست - پیاپی 4 (پاییز و زمستان 1401)

نشریه مطالعات فقه سیاست
پیاپی 4 (پاییز و زمستان 1401)

  • تاریخ انتشار: 1401/12/01
  • تعداد عناوین: 6
|
  • عباسعلی مشکانی سبزواری *، محمدمهدی گرجیان صفحات 7-27

    «فلسفه فقه حکومتی»، دانش‏ درجه دومی است که به مطالعه فقه حکومتی از جنبه‏های مختلفی می‏پردازد. از جمله مهمترین پرسش‏ها پیرامون فلسفه فقه حکومتی، پرسش از ماهیت، امکان و روش آن است: بدین معنا که فلسفه فقه حکومتی چیست؛ (ماهیت‏شناسی) چگونه می توان برای دانشی به عنوان فلسفه فقه حکومتی امکان وجودی قایل شد؛ (امکان‏سنجی) و روش آن، کدام است؟ (روش‏شناسی) مقاله حاضر با رویکرد تحلیلی و با بهره‏گیری از مطالعات کتابخانه‏ای پاسخ پرسش‏های فوق‏الذکر را، مبتنی بر گفتمان فقهی امام خمینی(ره) تبیین نموده است. فلسفه فقه حکومتی با سه معیار قابل تعریف است: تعریف به موضوع (دانشی که موضوع آن فقه حکومتی است)، تعریف به هدف (رشته‏ای که هدف آن توصیف، تحلیل و نقادی فقه حکومتی است) و تعریف به ساختار (رشته‏ای که که فقه حکومتی را از نظر تعریف، موضوع، علوم مرتبط، جایگاه، رتبه منطقی، اهداف، قلمرو، منابع، مبانی، روش‏ها، ساختار، مکاتب، عوامل تاثیرگذار بر آن و... بررسی می‏کند). به لحاظ امکان وجودی نیز، مبتنی بر انگاره «امکان مطالعات درجه دومی برای دانش‏های در حال تکون» می‏توان از امکان فلسفه فقه حکومتی سخن به میان آورد. از نظر روشی نیز، رویکرد «توصیه‏ای-توصیفی» به عنوان روش فلسفه فقه حکومتی قابل اثبات است.

    کلیدواژگان: فقه حکومتی، فلسفه فقه حکومتی، چیستی فلسفه فقه حکومتی، امکان فلسفه فقه حکومتی، روش فلسفه فقه حکومتی
  • محمدصادق آسیم*، قاسم شبان نیا صفحات 29-52

    واکاوی نظریه سیاسی اسلام در اعصار گوناگون و توسط محققان مختلف، ظهور بدعت ها و نسبت هایی ناصواب به متفکران اسلامی -خصوصا فقیهان شیعه- را به دنبال داشته است؛ از جمله این نسبت ها می توان به نظریه سلطنت مشروعه به معنی حقانیت حکمرانی شاه اشاره نمود. نسبت این نظریه به برخی از فقیهان شیعه از جانب آقای محسن کدیور مطرح شده است. مسیله این پژوهش، اعتبار سنجی ادعای مذکور است؛ بر این اساس صحت این مدعا را که سلطنت در اسلام از سوی برخی فقیهان شیعه پذیرفته شده است؛ به بحث گذاشته شده است. مقاله ی حاضر با روش توصیفی -تحلیلی مدعای مذکور را در سه محور یا بخش مورد بحث قرار داده است؛ همخوانی سلطنت با اندیشه حکمرانی اسلامی در بخش اول، بررسی ادله و قایلین به ترتیب بخش دوم و سوم. نتایج این پژوهش نشان می دهد نظریه سلطنت مشروعه با اصول حکمرانی اسلامی ناسازگار است و دارای ناهمخوانی درونی از جهت علمی می باشد، همچنان که دارای دلیل متقن فقهی_کلامی نبود و بلکه هیچ فقیهی آن را قبول ندارد. بنابراین آنچه از سوی جناب کدیور مطرح شده، نوعی تحمیل رای و اراده بر اندیشه فقهیان مورد بحث است بوده و فاقد وجاهت علمی است.

    کلیدواژگان: سلطنت، ولایت فقیه، مشروعیت، سلطان عادل
  • محمدکاظم ابراهیمی*، سید سجاد ایزدهی صفحات 53-68

    بحث از استقلال جامعه اسلامی همواره یکی از مباحث کلان و اصلی در حوزه سیاست بوده است. این مهم علاوه بر اینکه بر عهده دولت مردان است، مردم و عموم شهروندان نیز، نسبت به تحقق آن بدون تکلیف نیستند. این مقاله، نقش مردم در تحقق استقلال در سه حوزه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی  را مطمح نظر خویش قرار داده است. بر این اساس  با روش تحلیلی توصیفی، به منظور بهره برداری از آیات و روایات در زمینه استقلال  سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه اسلامی و نظارت مردم به دو نحو نظارت بر یکدیگر و نظارت بر حکومت به این نتیجه دست یافته است که حفاظت از استقلال در سه بعد مذکور و نظارت برآن، در اندیشه اسلامی یکی از مهم ترین واساسی ترین وظایف شهروندان جامعه اسلامی است؛ به عبارت دیگر قطع نفوذ بیگانگان و دخالت آنان در تصمیم گیری های جامعه اسلامی، مبارزه با تهاجمات فرهنگی، سعی و تلاش در جهت رشد و استقلال اقتصادی و اعمال نظارت در این امور، از مهم ترین راهکارهای به دست آوردن استقلال و اقتدار جامعه است. بنابراین تک تک مردم وظیفه دارند که هم خودشان در این جهت حرکت نموده، و هم حکومت را در این امر یاری رسانده و بر آن در راستای عمل به وظایفش نظارت داشته باشند.

    کلیدواژگان: مردم، استقلال، فقه، وظیفه مندی، وابستگی، آیات و روایات
  • میلاد مرادی*، علی کمساری صفحات 69-86

    لزوم مقابله با بدعت و بدعت گذار از آن رو که موجب اضلال و گمراهی جامعه می گردد، واضح و بدیهی است. لکن در روایتی از پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله که برای مقابله با مبتدع صادر شده، پس از دستور به بیزاری، عبارت «باهتوهم» در قالب جمله امر آمده است. در تفسیر این عبارت دو دیدگاه کلی مطرح شده است؛ عده ای با تمسک به آن، بهتان زدن به اهل بدعت را جایز و بلکه در مواردی آن را واجب دانسته اند. در مقابل گروهی دیگر مقابله علمی و اریه دلایل محکم و متقن در برابر بدعت گذاران را برداشت کرده اند که در نتیجه جواز بهتان به ایشان را مردود می دانند. قضاوت میان این دو دیدگاه مساله ی مقاله ی حاضر است. هدف این پژوهش با ابتناء بر روش تحلیلی -توصیفی دست یابی به دیدگاه و تفسیر صحیح از این روایت است. در این میان -با توجه به برداشت های مغرضانه از دیدگاه امام خمینی ره در مواجهه با اهل بدعت-، بر نظریه و تفسیر ایشان اهتمام بیشتری شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که اولا، نه تنها سیره معصومین در مقابله با مخالفان مبتنی بر ارایه ی دلایل علمی و اقناع آور بوده است، بلکه وجود برخی روایات نظیر «وجوب اظهار علم برعالمان دین» نشان دهنده درستی برداشت دوم از روایت مذکور می باشد. و ثانیا، علیرغم ادعای مخالفان حکومت اسلامی، امام خمینی نیز، هیچ گاه موافق بهتان زدن بر مخالفان سیاسی نبوده اند.

    کلیدواژگان: بهتان، مبتدع، باهتوهم، نظام اسلامی، امام خمینی
  • محمد خسروی*، سید جواد حسینی خواه صفحات 87-104

    مساله جهاد از جمله مباحث و مفاهیم مهم در فقه سیاسی -خصوصا فقه مقاومت- است. در نگرش مشهور فقیهان شیعه، جهاد به دو قسم ابتدایی و دفاعی تقسیم می شود. آیت الله محمد جواد فاضل قسم سومی از جهاد را با عنوان جهاد ذبی مورد بحث و مداقه قرار داده اند. از آنجا که متعلق جهاد ذبی حفظ بیضه اسلام است، نسبت سنجی این نظریه با فقه مقاومت، مساله مقاله حاضر است. بر این اساس تلاش شده تا به شیوه تحلیل اسنادی که از جمله روش های کیفی است، این نسبت سنجی انجام پذیرد.در مقایسه نسبت فقه مقاومت و جهاد ذبی این مطلب مورد اذعان قرار می گیرد که جهاد ذبی می تواند به عنوان یکی از اقسام جهاد در کنار دو قسم جهاد ابتدایی و دفاعی قرار گیرد. در عین حال جهاد و به تبع آن جهاد ذبی، از اقسام و گونه های فقه مقاومت محسوب می شود. بنابراین فقه مقاومت در مقایسه با جهاد ذبی، عام مطلق است. گستره فقه مقاومت تمامی احکام و قواعد فردی و اجتماعی (ارزش هایی) که اسلام برای تنظیم معاش زندگی دنیایی و اخروی جامعه مسلمین ارایه کرده را در بر می گیرد. لذا اگر هر کدام از این امور با خطر از سوی دشمنان مواجه شود، دفاع بر مسلمانان واجب است. این دفاع می تواند گونه ها و مصادیق متعددی داشته باشد. اگر دفاع از ارزشهای اسلامی و حفظ آن به صورت مسلحانه باشد، جهاد ذبی خواهد بود.

    کلیدواژگان: مقاومت، فقه مقاومت، حفظ کیان اسلام، جهاد ذبی، آیت الله فاضل لنکرانی
  • محمد متقیان تبریزی * صفحات 105-126

    کتاب تنبیه الامه، به دلیل نگارش آن توسط یکی از بزرگان حوزه علوم دینی در عصر مشروطه، و به دلیل تایید و امضاء نظام مشروطه در آن، هماره مورد توجه برخی فقه پژوهان قرار گرفته است. جناب دکتر فیرحی، پیرو دغدغه فقه سیاسی خویش، شرحی بر این کتاب نگاشته و سعی بر آن داشته که علاوه بر شرح کتاب، به گونه ای در مقام گزارش «اندیشه سیاسی نایینی» نیز برآید. اینکه وی در این تبیین، صحیح و منطقی عمل نموده یا اینکه به خطا رفته است؛ سیوال اصلی و مساله ی پژوهش حاضر است. در پاسخ به این سیوال، با روش تحلیلی -انتقادی و با دقت نظر در منابع فقهی میرزای نایینی و کتاب تنبیه الامه، نشان داده می شود که او نه تنها در این گزارش به خطا رفته، بلکه شرح او مبتلا به گونه ای «تحریف معنوی» در اندیشه سیاسی نایینی نیز، شده است. دو بخش عمده ای که از ارکان اندیشه سیاسی نایینی محسوب می شوند و می توان وجود تحریف را در آنها اثبات نمود؛ «نظریه ولایت عامه فقیه» و «ارکان سلطنت ولایتیه» است. اگر چه انتساب نظریه ولایت عامه فقیه به میرزای نایینی، مورد تایید است لکن این نظریه توسط نویسنده "آستانه تجدد" مورد تحریف معنوی قرار گرفته است. همچنین با تبیین ارکان مفهومی سلطنت ولایتیه در خاستگاه الهی آن، این امر روشن می گردد که، در کتاب مذکور، اندیشه نایینی در موطن خویش استقرار نیافته و به سویی هدایت یافته که بیگانه از مراد نویسنده تنبیه الامه بوده است.

    کلیدواژگان: میرزای نائینی، تحریف معنوی، ولایت عامه، سلطنت ولایتیه، ولایت تصرفی، امانت الهی
|
  • Mohammadsadegh Asim * Pages 29-52

    The presence and interaction of jurists with the sultans of their time has led to the emergence of a new reading called the legitimacy of the monarchy, which means the legitimacy of the king's rule by some contemporary writers. Examining the evidence shows that the traditions of praising and obeying the sultans have a weak document and a taqiyyah direction of issuance and have a meaning other than the legitimacy of the monarchy. Just as predestination, reducing the authority of the jurist in limited matters and social necessity does not imply the legitimacy of the royal monarchy, no evidence was found for this issue either. Allameh Majlisi, Mirzai Qomi, Seyyed Kashfi, Sheikh Fazlullah Nouri and Haeri Yazdi emphasized on the authority of the jurist, taking into account the necessities of the context and the time, they dealt with the actions of the authority as much as possible, and they based their interaction with the kings on the basis of expediency in commanding good and forbidding. Just as this theory does not have internal coherence in Islam, it is not compatible with Islamic political principles and foundations.The claim of consensus on the validity of the jurisprudence throughout the history of Shia jurisprudence shows the invalidity of legitimate monarchy, while the contradiction of political principles in Shia jurisprudence has prevented this formalization, the pillars of legitimate monarchy and internal ambiguities and inconsistencies. An important part of the interaction of jurists with the rulers of the time, if not out of necessity and piety, is based on the expediency of enjoining good and forbidding evil and has nothing to do with the officialization of the royal institution. .

    Keywords: Guardianship, jurist, king, Justice, Shia, king King
  • Milad Moradi *, Ali Komsari Pages 69-86

    Confronting an innovator in political jurisprudence from the point of view of "with them" with emphasis on the view of Imam Khomeini (RA)SummaryIn the tradition of the beloved Prophet of Islam, dealing with the creator after the order is disgusted, sarcasm and disclosure; With the phrase "delusional" a ground is provided for some people to criticize the people of bid'at by grasping it, and in some cases they consider it obligatory on the people of faith to commit it. In contrast to others, the meaning of scientific approach is to bring a solid proof that causes astonishment and astonishment of the Creator, they know it and as a result, they consider the justification of insulting them to be invalid. In this research, after carefully examining the evidence for and against, considering the expediency of the Islamic society and the phenomenon of maintaining the system as one of its examples in dealing with innovative people as those who mislead people's minds and opinions. The general public and keeping them safe from harm will also be referred to the review of the opinions and opinions of Imam Khomeini (RA) as one of the jurists who were in the position of managing the society.

    Keywords: slander, bahetoohom, Government, Islamic System, Jurisprudence
  • Mohammad Khosravi * Pages 87-104

    The issue of jihad is one of the important topics and concepts in political jurisprudence - especially the jurisprudence of resistance. In the view of famous Shiite jurists, Jihad is divided into two basic and defensive types. Ayatollah Mohammad Javad Fazil has discussed the third part of Jihad under the title of Jihad Zabi. Since Jihad al-Dhabi is related to the protection of the testicles of Islam, the comparison of this theory with the jurisprudence of resistance is the issue of the present article. Based on this, it has been tried to do this ratio measurement by document analysis, which is one of the qualitative methods.In the comparison of the jurisprudence of resistance and Jihad al-Zhabi, it is acknowledged that Jihad al-Zhabi can be placed as one of the types of jihad along with the two types of primary and defensive jihad. At the same time, Jihad and, as a result, Jihad al-Zhabi, is considered one of the types of resistance jurisprudence. Therefore, the jurisprudence of resistance is absolute general compared to Jihad al-Dhabi. The requirements of resistance jurisprudence include all the rulings and rules in the personal, social, political and other areas that Islam has planned in regulating the livelihood of the Muslim community in this world and the hereafter. Therefore, if any of these matters are faced with danger from the enemies, it is obligatory for Muslims to defend themselves.

    Keywords: resistance, jurisprudence of resistance, preserving the essence of Islam, Jihad Zabi, Ayatollah Fazel Lankarani
  • Mohammad Mottaghian * Pages 105-126

    The book Tanbiyeh al-Uma, because it was written by one of the elders in the field of religious sciences in the constitutional era, and because of the approval and signature of the constitutional system in it, has always been the focus of some scholars. Mr. Dr. Firhi, following his political jurisprudence concern, has written a commentary on this book and has tried to make it in addition to the description of the book, also in a way to be a report of "Naini's political thought". But did he act correctly and logically in this explanation, or did he go wrong?In the preceding article, with a descriptive-analytical method and a careful look at Mirzai Naini's jurisprudential sources and the book Tanbiyyah al-Uma, it is found that he not only made a mistake in this report, but also that his description is affected by A "spiritual distortion" has also become in Naini's political thought. Spiritual distortion means that, without touching the words and words of the text, the intention of the author of the text is directed in a direction that is not his intention. Two major parts which are considered as pillars of Naini's political thought and the existence of distortion can be proved in them; It is "the theory of public jurists" and "organs of the kingdom of velayatiyah".In this article, the author, after proving the correctness of attributing the theory of public authority of the jurist to Mirza Naini, has resolved the challenge that caused Naini's thought to be spiritually distorted. And also, by explaining the conceptual elements of the provincial monarchy in its divine origin, it becomes clear that, in the book Astana of Modernity, Naini's thought was not established in its homeland and was directed to another direction, which was alien to the author's intention of punishing the nation.

    Keywords: Mirzai Naini, spiritual distortion, public guardianship, Guardianship, divine trust