فهرست مطالب

مطالعات میان فرهنگی - پیاپی 54 (بهار 1402)

فصلنامه مطالعات میان فرهنگی
پیاپی 54 (بهار 1402)

  • تاریخ انتشار: 1402/03/23
  • تعداد عناوین: 10
|
  • زیبا اسماعیلی* صفحات 9-32
    ادبیات شفاهی، برخلاف ادبیات رسمی، نمایانگر فرهنگ اجتماعی مردم یک سرزمین است، اما سهم زنان به عنوان آفرینندگان ادبی و شناخت هویت ایشان بر اساس سروده هایشان کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش بازنمایی زنان در بایاتی های آذربایجان است. رهیافت نظری تحقیق منطبق با نظریه های بازنمایی است. روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی است. جامعه آماری پژوهش 4567 بایاتی است که در دو مجموعه «اصیل بایاتی لار» و «بایاتی لار» گردآوری شده است. در بسیاری از این بایاتی ها وجود نشانه های زبانی دلالت بر مرد بودن یا زن بودن سراینده دارد که نگاه زنان به هویت خودشان را در نظام اجتماعی مردم آذربایجان نمایان می سازد. بر اساس محتوای آثار نقش زنان در انتخاب همسر، در جایگاه مادری، در جایگاه خواهری و دختری، در اداره امور خانه، وابسته در امور مالی و به عنوان ابزار کامجویی بازنمایی شده است. بر اساس این سروده ها در نظام اجتماعی مردم آذربایجان، زنان جایگاه پایین تری نسبت به مردان دارند. در بایاتی های سروده زنان، صدای اعتراض ایشان به مسایل اجتماعی و فرهنگی چون ازدواج اجباری، به گوش می رسد. در مقابل، وجود ازدواج ربایشی نشان دهنده جایگاه عشق در نگاه مردان و زنان آذربایجان است. به طور کلی تصویر ارایه شده از زنان در بایاتی ها تصویر مثبتی است و برچسب های کلیشه ای منفی رایج در سایر فرهنگ ها در این نوع ادبی مشاهده نشد اما به طور کلی در بایاتی ها زنان هویتی وابسته به مردان دارند.
    کلیدواژگان: بازنمایی، زنان، هویت، بایاتی
  • لیلا سنگی* صفحات 33-60
    دوران دانشجویی و کسب تجربه زیسته در آن، می تواند به طرق مختلف بر افکار، نگرش ها، ارزش ها، جهت یابی ها و رفتار انسان تاثیرگذار باشد. حضور در دانشگاه، دانشجویان را با چشم اندازها و تجارب تازه ای مواجه می سازد و مقارن با افزایش تحصیلات، علقه های شناختی آنان نیز پرورش می یابد و بدیهی است که این مناسبات جدید بر نظام شخصیت و هویت دانشجویان تاثیر می گذارد. آنچه بیش از همه بیانگر اهمیت دوران دانشجویی است تاثیرگذاری برنامه های فرهنگی و نیز علاقمندی دانشجویان برای بهره مندی هر چه بیشتر از فضاها و امکانات موجود در دانشگاه می باشد. هدف از نگارش این مقاله بررسی کمی نگرش ها و اولویت های فرهنگی دانشجویان دانشگاه تهران است. بدین منظور، تعداد 382 پرسشنامه در ترم اول سال تحصیلی 99-1398 در اختیار دانشجویان دانشگاه تهران قرار داده شد تا از طریق تکمیل پرسشنامه، نگرش دانشجویان در رابطه با برنام های فرهنگی و اولویت های آنان در این زمینه مورد بررسی کمی قرار گیرد. یافته-های پژوهش حاکی از آن است که با توجه به فضای دانشگاه و برنامه های فرهنگی اجرا شده در آن، بیش از نیمی از دانشجویان اذعان نموده اند که تمایلی به حضور در برنامه های فرهنگی دانشگاه ندارند. از این رو تغییر نگرش مدیران و مسیولان دانشگاه نسبت به علایق فرهنگی دانشجویان، پذیرش تغییر ذایقه و سلیقه دانشجویان به موازات تغییرات فرهنگی و اجتماعی جامعه، پذیرش تنوع نیازهای فرهنگی قشر دانشجو و اهمیت ویژه قایل شدن برای پاسخگویی به نیازهای دانشجویان با هدف انتقال ارزش های فرهنگی و افزایش مشارکت دانشجویان در برنامه ریزی و اجرای برنامه های فرهنگی می تواند زمینه ساز تعمیق ارزش های فرهنگی و بهره مندی دانشجویان از برنامه های فرهنگی گردد.
    کلیدواژگان: نیازسنجی، برنامه های فرهنگی، اولویت های فرهنگی، دانشجو، دانشگاه تهران
  • مهدی بنی اسدی باغمیرانی، سید بهشید حسینی*، آزاده شاهچراغی صفحات 61-83
    اساس مباحث معرفتی ملاصدرا، بر پایه نظریه حرکت جوهری استوار است، که در آن زمینه تکامل نفس از مرتبه حس به عقل، فراهم می شود. با تکیه بر این نظریه ارتقاء ادراک در مساجد، مستلزم حضور و حرکت فعال مخاطب در فضاهای معماری است. در این حضور مراتبی مختلفی از حرکت بر فرد مترتب می شود، که ادراک وی را با توجه ظرفیت وجودیش از سطح مادی به معنوی ارتقاء می دهد. با عنایت به اهمیت این موضوع، هدف این پژوهش شناسایی اقسام حرکتی در فضاهای معماری، و واکاوی نحوه ارتقاء ادراک در مساجد است. حال پرسش کلیدی این است که: حرکت در فضاهای مساجد، چگونه زمینه ارتقاء ادراک را فر اهم می کند؟ و در مراتب مختلف حرکتی در مساجد، کدام یک از مراتب ادراکی بر فرد مترتب می شود؟ پژوهش کیفی حاضر بین رشته ای با رویکرد تحلیلی_تفسیری و مورد پژوهی است. در ادبیات پژوهشی، به واسطه تحلیل متون فلسفی و با تکیه بر نظریه حرکت جوهری ملاصدرا، مراتب ادراکی و اقسام حرکتی تبیین شده، و در فضای مساجد مورد واکاوی قرار گرفته است؛ نهایتا با دیدی تفسیری و از طریق مورد پژوهی، جایگاه حرکت در مراتب ادراکی مسجد حکیم و ده مسجد دیگر، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که، با عنایت به نظریه حرکت جوهری، با حرکت ناظر در فضاهای مساجد از جمله مسجد حکیم اصفهان، در گذر زمان، مراتبی از حرکت بر فرد مترتب می شود، که در ابتدا متعلق به امور مادی و صوری است؛ اما در مراتب بالای حرکتی و تکامل جوهر نفس آدمی، ادراکات به لایه ی باطنی تعلق می گیرد
    کلیدواژگان: معماری مساجد، حرکت، ملاصدرا، مراتب ادراکی، مسجد حکیم
  • ساناز رهروی پوده، علی عسگری* صفحات 83-104
    محله دردشت، هسته اصلی گسترش شهر اصفهان و یکی از بافت های ارزشمند، با قابلیت های تاریخی و فرهنگی در این شهر محسوب می گردد. در حال حاضر در این محله گروه های اجتماعی مختلف سکونت دارند که طبیعتا میزان وابستگی ایشان به ارزش های تاریخی، فرهنگی و بومی این محله متفاوت است. باور بنیادین این پژوهش آن است که بین نوع شغل، جنسیت و رده سنی ساکنین با میزان تعلق به محله، رابطه مستقیم وجود دارد. این مقاله بر آن است که میزان تعلق پذیری نسبت به سکونت بومی در این محله را بررسی نموده و بر آن اساس گروه های اجتماعی تعلق پذیر را به عنوان سرمایه هایی اجتماعی در این بافت تاریخی شناسایی نماید تا در جهت حفظ و جلوگیری از فرسوده شدن این بافت ارزشمند گامی موثر برداشته شود. این پژوهش مبتنی بر پارادایم تفسیری و ساختارگرا، پس از شناسایی مولفه های مستند از پژوهش های پیشین مشابه، اقدام به پیمایش و پرسشگری جهت استخراج نتایج معنادار خواهد داشت. بر این اساس پژوهش استوار بر نگرش سنجی بوده و راهبردهای اسنادی در بخش نظری و پیمایش اجتماعی کیفی در بخش میدانی استفاده می نماید. تحلیل های انجام شده آشکار کرد که گروه سنی سالمند با شغل مغازه دار، برای آقایان و خانه دار برای خانم ها بیشترین میزان حس تعلق مکانی به محله زندگی خود را دارا بوده و کمترین میزان حس تعلق به محله زندگی در این محله، مربوط به گروه سنی جوان و گروه شغلی پزشک بوده است.
    کلیدواژگان: سن و جنسیت، اشتغال، حس تعلق، سکونت بومی، محله دردشت
  • سعید غلامپور، سید امیر منصوری*، آزاده شاهچراغی صفحات 105-122
    نیاز انسان امروز به سفر با سرعت بالاتر، علوم مهندسی را بر آن داشته تا با افزایش مداخله در طبیعت، راه را تبدیل به پاره خطی میان مبدا و مقصد کند. مرور سابقه فرهنگی راه به ویژه در ایران، گویای جایگاه ویژه راه در اذهان مردمان گذشته است. راه با فعالیت گذشتگان عجین بوده و تمام عیار مفهوم سفر را برای ایشان معنا کرده است. گاهی کارکرد مذهبی و گاهی کارکرد تجاری بر آن حاکم بوده است. از طرفی راه، به عنوان فضای زیست برای گذشتگان دارای امکانات متعددی بوده تا به مسافرانش فرصت تجربه بهتری دهد. راه های جدید هیچ تناسبی با راه های قدیم نداشته، آنها را کنار زده و فرهنگ آنها را نیز نادیده می گیرند. به نظر می رسد که این رویکرد علوم مهندسی مدرن در مواجهه با پدیده راه نامناسب است. راه می تواند تبدیل به مقصد آگاهانه مسافران شود. مقصدی که بتواند انگیزه ای به مسافرانش داده تا آن را بارها تجربه کنند. راه اگرچه مولد مفهوم ارتباط است اما این مفهوم در تعریف پدیده راه نمی تواند شرط کافی باشد. پژوهش حاضر کیفی و برپایه تحلیل محتوای کیفی بوده و با بررسی اسناد کتابخانه ای، مرور نظریات پیشین اهل فن، همچنین مشاهده و تحلیل شرایط، ضمن تاکید بر کیفیت راه ها، به بررسی تاثیر و نقش بسزای رویکرد منظر در سطوح مختلف مطالعاتی پدیده راه می پردازد. زاویه نگاه متفاوت به پدیده راه و تاکید بر ضرورت مدیریت ادراکات انسان از محیط در سطح برنامه ریزی و سیاست گذاری راه، از جنبه های نوآوری این پژوهش است. به عنوان پیشینه این پژوهش نیز فعالیت هایی اخیرا در این زمینه انجام شده که از آن جمله می توان به ضوابط طرح منظر راه های کشور و انتشار مقالاتی در مورد منظر راه با تاکید بر جنبه های فرهنگی راه اشاره کرد.
    کلیدواژگان: فرهنگ، منظر فرهنگی، منظر، ادراک، منظر راه
  • احمد قنواتی، ناصر حجازی*، محمدعلی چیت ساز صفحات 123-148

    سواد سلامت به عنوان توانایی فرد در دریافت اطلاعات و خدمات مورد نیاز برای تصمیم گیری مناسب بهداشتی و به عنوان یک پیامد کلیدی در آموزش بهداشت مطرح بوده است. بهره مندی از خدمات بهداشتی، دریافت به موقع این خدمات و کاربرد بهینه منابع سلامتی، صرفا از طریق سواد سلامت و ارایه آن به جامعه امکان پذیر است. هدف اصلی در این پژوهش بررسی سطح سواد سلامت بیماران مراجعه کننده به بیمارستان های شهر اهواز و عوامل فرهنگی اجتماعی بر آن بوده است.

    روش بررسی

    روش تحقیق توصیفی پیمایشی بوده و جامعه آماری کلیه بیماران مراجعه کننده به بیمارستان ها در شهر اهواز بوده است. روش نمونه گیری خوشه ایی و نمونه آماری با استفاده از نرم افزار سمپل پاور تعداد 170 بیمار به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی سواد سلامت منتظری و همکاران(1393) و پرسشنامه فرهنگ تغذیه قلی زاده و همکاران(1396) استفاده شد.پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ بالای 7/0 بوده و مورد تایید قرار گرفت. داده ها از طریق نرم افزار SPSS  و با استفاده از آزمون های پیرسون،اسپیرمن، تی نمونه های مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه در سطح آماری 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    یافته ها

    نتایج پژوهش نشان داد سطح سواد سلامت بیماران مراجعه کننده به بیمارستان های شهر اهواز با میانگین (36/34) در سطح ناکافی قرار دارد. همچنین متغیرهای سن، میزان تحصیلات، میزان درآمد و فرهنگ تغذیه ایی با سطح سواد سلامت بیماران رابطه داشته است.

    کلیدواژگان: سلامت، بیماران، فرهنگ تغذیه، سواد سلامت، شهر اهواز
  • محسن محمدکریمی، سیاوش طالع پسند*، اسحاق رحیمیان بوگر صفحات 149-168
    نوجوانی با مخاطرات ویژه دوران بلوغ و بحرانهای اجتماعی، عرصهی مهیایی برای بروز و یا تشدید مشکلات روانشناختی است؛ از آنجایی که این دوران مرحلهای حساس و سرنوشتساز است، بهرهگیری از رویکردهای آموزشی و درمانی به جهت افزایش سطح آگاهی این دوران اهمیتی ویژه دارد. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی میزان اثربخشی آموزش مثبت نگری و راهبردهای مقابله مذهبی بر تابآوری در دانشآموزان شهر تهران بود.بدین منظور از بین جامعه آماری پژوهش که تمامی دانشآموزان دختر پایهی یازدهم شهر تهران بودند،با استفاده از نرم افزار  Gpowerو با در نظر گرفتن ریسک خطای نوع یک در سطح 5 درصد، توان آزمون 8/0، اندازه اثر 26/0، به روش تصادفی چند مرحله ای  تعداد 63نفر انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش ویک گروه کنترل جایگزین شدند- هر گروه 21 نفر.ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر پرسشنامه تاباوری کانر و دیویدسون (2003) بوده است.داده های بدست آمده با روش تحلیل واریانس مکرر و با استفاده از نرم افزار 23SPSS-   تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که دو گروه مهارت مثبت نگری و مقابله مذهبی در مرحله پیشآزمون با گروه کنترل و هم چنین با یکدیگر تفاوت معنیداری ندارند(05/0>p). در مرحله پسآزمون و همچنین پیگیری بین گروه کنترل با گروه مهارت مثبت نگری(001/0p<) و مهارت مقابله مذهبی(001/0p<) تفاوت معنیداری وجود دارد و نشان میدهد میزان تاثیر آموزش مهارت مثبت نگری و مقابله مذهبی بر تابآوری در پسآزمون به ترتیب برابر با 6/70 و 8/58 درصد حاصل شده است. همچنین تاثیر دو روش مهارت مثبت نگری و مقابله مذهبی در مرحله پیگیری به ترتیب برابر با 2/71 و 7/63 درصد به دست آمده است. همچنین نتایج نشان داده است که تفاوت بین دو گروه مهارت مثبت نگری و مقابله مذهبی در مرحله پسآزمون معنادار بوده است و این تفاوت 1/11 درصد برآورد گردید(008/0=p)، بدین معنا که راهبرد مثبت نگری تابآوری نوجوانان را در مقایسه با راهبرد مقابله مذهبی بیشتر افزایش داده است.لذا می توان ازروش فوق به عنوان یک روش مداخلاتی موثر در افزایش تابآوری نوجوانان دختر مورد بهرهبرداری قرار داد.
    کلیدواژگان: آموزش مثبت نگری، راهبردهای مقابله مذهبی، تاب آوری، دانش آموزان دختر، شهر تهران
  • سعید وحیدی مهر، علی رضایی کهنمویی* صفحات 169-194

    مسیله توحید و شرک جزو مهم ترین و دقیق ترین امور از دیدگاه تمام ادیان توحیدی است و مهم ترین مسیله و اولین کلمه تبلیغ همه انبیا، ترویج توحید و مبارزه با شرک است. شرک به معنای اعم، همتا قرار دادن برای خداست. قرآن کریم به شدت به مذمت شرک پرداخته است. با توجه به روایات مفهوم شرک بر مصادیق گوناگونی؛ همانند پرستش بت ها، استعانت از غیر خدا، تعلق قلب به غیر خدا، انجام گناهان کبیره و مخصوصا ریا اطلاق شده است. این اطلاق به مصادیق گوناگون با توجه به شدت و ضعف قبحی که در این اعمال وجود دارد حاکی از مشکک بودن مفهوم شرک است. با توجه به همین ویژگی است که شرک به دو قسم جلی و خفی تقسیم می شود. در این مقاله با بیان اقسام شرک در  ذات، صفات، ربوبیت و عبادت، اندراج هر یک از آنها مورد بررسی قرار گرفته و نتیجه ای که از این بیان بدست آمده این است که شرک در ذات و صفات به طور حتم  شرک جلی است.  ولی شرک در صفات و عبادت با توجه به مناطی که در آن ها مد نظر قرار می گیرد گاهی عنوان شرک جلی و گاه عنوان شرک خفی خواهد داشت. تمرکز مدیریت های فرهنگی بر ظرافت مبحث بسیار مهم شرک و ابعاد خفی آن، می تواند در توحیدی تر و متعالی تر شدن فضاها و برنامه های فرهنگی موثر باشد.

    کلیدواژگان: شرک خفی، شرک جلی، کفر، عبادت، تفویض
  • مهرداد نوابخش، سیده زهرا امیر ارجمندی*، باقر ساروخانی صفحات 195-222

    امروزه در برنامه های توسعه و اسنادبالادستی کشورها، سیاست گذاری علم و فناوری به یکی از مهمترین مولفه ها تبدیل شده است. از این منظر، بسته به اینکه علم و فناوری در چه حوزه گفتمانی قرار دارد، معانی و هویت های مختلفی به خود می گیرد. از این رو مطالعه حاضر، به بررسی تحلیل گفتمان سیاست علم و فناوری در برنامه پنجم توسعه با روش تحلیل گفتمان لاکلایو و موف پرداخته است. جامعه مورد مطالعه کلیه مواد، بندها و تبصره های مندرج در قانون برنامه پنجم توسعه بودند که به صورت تمام شماری مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها نشان می دهد که گفتمان سیاست علم و فناوری در قانون برنامه پنجم با مدلول هایی همچون، «تجاری-سازی دانش و فناوری»، «حمایت های هدفمند مادی» و «شایستگی حرفه ای» احاطه شده است. دال شناور توانمندسازی انسانی، «ایده محوری» است. در اطراف دال مرکزی، دال های تهی در گفتمان برنامه پنجم توسعه «نفی وابستگی درونی» و «عدالت آموزشی» قرار دارند که با وجود هژمونی «عام محور/جهان محور» غربی، شرایط را برای ساخت شکنی هژمونی مسلط «فرهنگ-محور/بوم محور» فراهم ساخته اند. مهمترین وقفه ها و لحظه ها در اطراف دال مرکزی، «گسترش کمیت و کیفیت دانش و فناوری»، «نزدیکی به استانداردهای جهانی»، «راه اندازی قطب ها و پارک های علم و فناوری» و «تحول بنیادین در علم و فناوری (جهش نرم-افزاری علم)» هستند که این نشانه ها به دلیل برجستگی زیاد و نادیدگی قدرت عام محور/جهان محور با نوعی اسطوره سازی نیز همراه هستند؛ به این معنا، هژمونی فرهنگ محور/بوم محور با به حاشیه راندن «دانشگاه» و «علم غربی و سکولار» سعی کرده است که اسطوره «دستیابی به جایگاه دوم علمی و فناوری در منطقه و تثبیت آن تا پایان برنامه پنجم» را مسیر سازد.

    کلیدواژگان: علم و فناوری، برنامه پنجم توسعه، توانمندسازی انسانی، ایده محوری، تجاری سازی علم و فناوری
  • آریان نقوی انارکی، محمدرضا فرزاد بهتاش* صفحات 223-248

    الگوی توسعه شهرهای امروزی با روش های سنتی فاصله گرفته و کیفیت زندگی در شهرها کاهش پیدا کرده و با نیازهای فرهنگی-اجتماعی مردم ایران بیگانه شده  است. این روند باعث شده بخش های تاریخی شهرهای بزرگ هویت سنتی خود را از دست داده و از تحولات شهری مدرن جدا بمانند. یکی از این شهرها شهر یزد و محله آبشاهی آن است که رشد ناموزون شهری و عدم سازگاری با اوضاع جغرافیایی باعث ایجاد گسست سازمان فضایی شهر، ایجاد زمین های رهاشده در حریم شهر، عدم تناسب سرانه ها و تراکم های مناسب شهری ، کاهش امنیت درمحله ها و بسیاری مشکلات دیگری شده است .هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل الگوی شهرسازی محله آبشاهی شهر یزد و نقش الگوهای سنتی در شهرسازی مدرن و بومی سازی الگوهای مدرن با فرهنگ ایرانی اسلامی است ،در واقع دست یابی به این مهم که طراحی شهری در هسته داخلی شهریزد باید به چه صورت باشد تا موجبات پایداری فراهم شود.جنبه های طراحی سنتی ایرانی از ماهیتی پایدار برخوردار بوده و میتوان با استفاده مجدد از آنها هویت اجتماعی فرهنگی جدیدی خلق کرد و به نیازهای خاص اجتماعی در برنامه ریزی شهری پاسخ داد. در این پژوهش از روش های تحقیق توصیفی- تحلیلی، کیفی میدانی، پیمایشی و تاریخی به کمک مدل هلدرن و توزیع چارکی بهره گرفته شده. نتایج حاصله از این پژوهش مشخص می سازد شهرسازی سنتی و مدرن، نه تنها در تقابل با یکدیگر نیستند، بلکه در کنار یکدیگر باعث رسیدن به طراحی شهری پایدار و سازگار با محیط می شوند.

    کلیدواژگان: اصول طراحی شهری سنتی، اصول شهری مدرن، شهرسازی مناطق کویری، طراحی شهری پایدار، بومی سازی