فهرست مطالب

فصلنامه امنیت پژوهی
پیاپی 79 (پاییز 1401)

  • تاریخ انتشار: 1402/06/20
  • تعداد عناوین: 6
|
  • مجید حاجیانی، محسن مبینی، عبدالرضا باقری صفحات 5-35

    مسیله شناسی از فرایندهای مهم و محوری سیاست گذاری محسوب می شود. با توجه به پیچیدگی و نبود قطعیت ها در عصر حاضر، عموما سیاست گذاران با نگرش به بایدها و نبایدها، در طراحی و تعیین اولویت بندی مسایل؛ به ویژه مسایل امنیتی دچار چالش می شوند. این پژوهش در پی پاسخ به این سوال است که «در صورت وجود مسایل متعدد، چگونه می توان مسایل را در سیاست گذاری امنیتی از هم تشخیص داده و شاخص گذاری کرد؟»؛ ازاین رو، نویسندگان به دنبال یافتن شاخص هایی برای اولویت بندی مسایل در سیاست گذاری امنیتی هستند. روش تحقیق مورداستفاده در این پژوهش، نظریه داده بنیاد است و جمع آوری داده ها نیز از طریق انجام 12 مصاحبه عمیق با استادان (5 نفر) و متخصصان (7 نفر) حوزه سیاست گذاری امنیتی صورت گرفته است. نمونه گیری به روش گلوله برفی انجام شده و نتایج حاصل از مصاحبه ها پس از مرحله کدگذاری، شاخص های اولویت بندی مسایل در سیاست گذاری امنیتی، در قالب الگوی مفهومی شکل گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از این است که با طراحی نظام مسایل در سیاست گذاری امنیتی می توان به تعیین اولویت ها رسید؛ به عبارتی دیگر، در فرایند مسیله یابی و در دستور کار قرارگیری، شش شاخص گستره تاثیر مسیله، فوریت حل مسیله، وخامت مسیله، مراتب تسهیلگری در حل سایر مسایل و مراتب، تاثیر بر رعایت ارزش های اجتماعی، چارچوب و شالوده اصلی اولویت بندی مسایل امنیتی در سیاست گذاری را شکل می دهند.

    کلیدواژگان: سیاست گذاری، سیاست گذاری امنیتی، مسئله شناسی امنیتی، شاخص گذاری مسئله
  • نیما رضایی، مجتبی شریعتی صفحات 35-82

    مفهوم «امنیت» یکی از دغدغه های اساسی بسیاری از فیلسوفان و پژوهش گران در طول تاریخ بوده است و قرن ها ذهن فلاسفه ازجمله پژوهشگران معاصر نظیر بیگو، بوزان، والت، بالزاک، ویور و بوث را به خود مشغول نموده است. پاسخ به پرسش «امنیت چیست؟» صرفا یک بحث انتزاعی دانشگاهی نیست که پژوهشگران دانشگاهی را دل مشغول خود نموده باشد. دست اندرکاران امنیتی به صورت روزمره به دنبال تامین «امنیت» هستند. امنیتی که مولفه ها و مشخصه های آن توسط سیاست گذاران و تصمیم گیرندگان برای آنان تعریف شده است و دست اندرکاران امنیتی هیچ گونه نقشی در تعریف آن ندارند. دغدغه اصلی این پژوهش بررسی رابطه میان بعد معرفت شناسی و بعد عمل (کردار) شناسی است تا بدین وسیله پژوهشگران و دست اندرکاران امنیتی با تاثیر بعد معرفت شناسی بر تعریف «امنیت» و بر کنش ها و کردارهای امنیتی مرتبط آشنا گردند. تاثیری که همواره برای دست اندرکاران امنیتی ناشناخته بوده است؛ بنابراین، این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش اصلی که «در (زیر) رشته یا رشته فرعی مطالعات امنیتی (SS)، چه رابطه ای میان بعد معرفت شناختی (Epistemological) با بعد عمل (کردار) شناختی (Praxeological) نظریه ها و مکاتب امنیتی وجود دارد؟»، این فرضیه را ارایه می دهد که «در مطالعات امنیتی (SS)، دو رویکرد معرفت شناسی پازیتیویستی (اثبات گرایانه) و انتقادی (شامل مکتب فرانکفورت و تفسیرگرایی) موجب ایجاد نظریه ها و مکاتب امنیتی مختلف شده است. هر نظریه و مکتب با توجه به نگرش معرفت شناختی خود، تعریفی خاص از «امنیت» ارایه می دهد که این تعریف خاص از «امنیت» تاثیری مستقیم بر کنش ها و کردارهای دست اندرکاران امنیتی دارد؛ بنابراین در مطالعات امنیتی (SS) بعد معرفت شناختی به صورت مستقیم و خطی با بعد عمل شناختی در ارتباط است». در این راستا، هشت تعریف مختلف از مفهوم «امنیت» و هشت کنش امنیتی مرتبط مورد بررسی قرار می گیرند و نهایتا فرضیه مورد بررسی قرارمی گیرد. به منظور بررسی فرضیه از روش مقایسه کیفی بهره گرفته می شود.

    کلیدواژگان: امنیت، مطالعات امنیتی، معرفت شناسی، عمل (کردار) شناسی، کنش (کردار) امنیتی
  • هادی جمشیدیان، حسن درزیان ستمی، رضا صفائی صفحات 83-110

    مهم ترین ابزار منبع اخبار معترضان و اغتشاشگران، رسانه های اجتماعی است. این رسانه ها برخلاف ویترین زیبا و فریبنده ای که در مورد آزادی بیان و گردش آزاد اطلاعات نمایش می دهند، عملا با اتخاذ شیوه «استبداد خبری» با تمام توان سعی در «وارونه نمایی» و سمت وسو دادن به درک و شناخت جامعه مخاطب، وارونه نمایی واقعیت های مربوط به تحولات و انتشار اخباری کاملا جهت دار، موجب تحریک احساسات برخی گروه های مرجع سیاسی، هنری، ورزشی و... در کشورها می شوند. امنیت در پیام رسان های اجتماعی، مهم ترین چالش پیش روی جامعه است که به چالش های امنیتی می انجامد. رسانه های اجتماعی با کاهش یا افزایش دما و حساسیت اجتماعی جامعه، اعتراض یا اغتشاش ایجاد می کنند. دشمنان برای دامن زدن به آشوب ها و اغتشاشات در کشور از نظریه آشوب (نظم در بی نظمی) استفاده می کنند، درصورتی که تصور افکار عمومی از این آشوب ها و بی نظمی ها تصور عادی، طبیعی و یک موضوع داخلی است. هدف اصلی پژوهش پاسخ به این سوال است که «رسانه های اجتماعی چه تاثیری بر اعتراضات و اغتشاشات شهریور، مهر و آبان 1401 داشتند؟» برای پاسخ به سوال از کاربست نظریه عصر دوم رسانه ها اثر «جان ون دایک» و نیز از روش توصیفی- تحلیلی و داده های ثانویه استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد: «رسانه های اجتماعی برون مرزی در تشدید نارضایتی ها، کنشگری سیاسی، گسترش ویروس تجمعات، خرابکاری ها، امنیت زدایی ذهنی افکار عمومی، خدشه دار نمودن وجهه نظام و مسیولان و سازمان های اطلاعاتی و نظامی نقش بسزایی داشتند».

    کلیدواژگان: اغتشاشات، رسانه های اجتماعی، نافرمانی مدنی، نظریه عصر دوم رسانه ها
  • افسانه یاریان، علی صالحی فارسانی، حسین ابوالفضلی کریزی صفحات 111-134

    هدف از پژوهش حاضر تحلیل محتوای سیاست امنیتی آمریکا نسبت به انقلاب اسلامی از سال 1979 تا 2020 است. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران معادلات امنیتی آمریکا در منطقه را دگرگون ساخت و به دلیل ماهیت انقلابی و ضد امپریالیستی جمهوری اسلامی، تغییری در سیاست ها و تاکتیک های دولت آمریکا به وجود آمد؛ به گونه ای که در هر دوره، سیاست های متنوعی علیه جمهوری اسلامی اتخاذ کرده اند. سوال پژوهش حاضر بر «چیستی سیاست های امنیتی ایالات متحده در قبال انقلاب اسلامی ایران» استوار بوده و برای پاسخ به سوال، این فرضیه را به محک آزمون گذاشته می شود که «آمریکا بعد از فروپاشی رژیم سلطنتی در ایران، سیاست های مختلفی را در پیش گرفته است که در یک دوره گذار به براندازی حکومت اسلامی رسیده است». روش گردآوری داده ها مبتنی بر روش میدانی، ابزار گردآوری داده ها مصاحبه با نخبگان و متخصصان به تعداد 15 نفر به شیوه گلوله برفی، روش تحقیق، تحلیل محتوای کیفی و برگرفته از ادبیات نظری مربوط به واقع گرایی تهاجمی «مرشایمر» است. یافته های پژوهش نشان می دهد که آمریکا از چهار سیاست مهار، بازدارندگی، تغییر رفتار و تغییر رژیم، برای مقابله با انقلاب اسلامی بهره برده است.

    کلیدواژگان: تحریم، واژگونی، یازدارندگی، مهار، تغییر رفتار
  • یونس خزلی صفحات 135-170

    از سال 1947 میلادی و پس از تقسیم استعماری شبه قاره، کشوری به نام «پاکستان» جایگزین همسایه قبلی شرق ایران یعنی هند شد. شناخت سیاست داخلی و خارجی پاکستان به همسایگان اصلی آن؛ یعنی ایران، افغانستان و هند گره خورده است. برای درک صحیح روابط این کشور با همسایگانش، ابتدا باید جست وجویی در هفت دهه استقلال این کشور داشته باشیم. در همین مدت زمان کم، این کشور با گرفتاری های داخلی و خارجی زیادی مواجه بوده است. بحران کشمیر، استقلال بنگلادش، مشکلات حل نشده با افغانستان و هند و کودتاهای متعدد نظامیان، پیچیدگی های قومی، اقتصاد ورشکسته و ضعف در نهادهای سیاسی و مردم سالاری، حاکی از پیچیدگی وضعیت این کشور دارد که شناخت آن را دشوار می کند. در بین سه همسایه پیش گفته این کشور، ایران بیشترین ارتباط را با این کشور دارد؛ ازاین رو تحولات جغرافیای سیاسی این کشور بر ج.ا.ا و به تبع آن در سیاست دفاعی کشور تاثیرگذار خواهد بود. در این پژوهش با رویکرد سیاست دفاعی ج.ا.ا، با روش کمی و پیمایشی و با فن پرسش نامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن تایید گردیده، تاثیر تحولات سیاسی کشور پاکستان بر سیاست های دفاعی ج.ا.ا موردبررسی قرار گرفته است. پرسش نامه در اختیار جامعه آماری به تعداد 103 نفر و شامل صاحب نظران این حوزه در وزارت امور خارجه، نیروهای مسلح و تعدادی از استادان دانشگاه قرار گرفت. داده های توصیفی با استفاده از نرم افزار SPSS، مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. نتایج حاصل نشان داد مهم ترین عوامل سیاسی کشور پاکستان که در تدوین سیاست های دفاعی جمهوری اسلامی ایران موثر است، عبارتند از: «ساختار سیاست خارجی، روابط دوجانبه خارجی، تعداد کودتا، وضعیت انتخابات، نظام سیاسی حکومت، احزاب و گروه های سیاسی، اقلیت های قومی و مذهبی، قاچاق کالا و مواد مخدر و...».

    کلیدواژگان: جغرافیای سیاسی، سیاست های دفاعی، عوامل سیاسی، پاکستان، جمهوری اسلامی ایران
  • جمشید نصرت آبادی، احمد زوار تربتی، ابراهیم نصیری اردلی صفحات 171-207

    فناوری اینترنت اشیا یکی از فناوری های نو در عصر کنونی است که امکان ارسال و دریافت داده ها بین اشیا ازطریق شبکه های ارتباطی را فراهم نموده و منشا ایجاد تغییرات شگرفی در حوزه های مختلف ازجمله حوزه امنیتی است؛ به گونه ای که افزایش بهره وری و راحتی را برای افراد و سازمان ها در پی خواهد داشت. فراگیرشدن اینترنت اشیا اجتناب ناپذیر است؛ اما بهره گیری از این فناوری در کنار مزایا و فرصت های بسیاری که برای سازمان های امنیتی خواهد داشت، تهدیدهایی را نیز به همراه دارد. درنتیجه شناسایی تهدیدهای ناشی از این فناوری نوظهور و راه کارهای مقابله ای، موضوعی بسیار حیاتی و قابل مطالعه است. در این پژوهش کاربردی که با روش آمیخته (کمی- کیفی) انجام شده، ضمن معرفی فناوری اینترنت اشیا، ابتدا فرصت ها و تهدیدات مختلفی که سازمان های امنیتی در به کارگیری این فناوری با آن مواجه هستند، جمع بندی شد و در ادامه، راه کارهای مقابله با تهدیدات به کارگیری فناوری اینترنت اشیا به دودسته سازوکارهای مدیریتی و فناورانه تقسیم شدند و درمجموع، 98 مولفه در قالب یک پرسش نامه محقق ساخته استخراج شد که فرصت ها، 22 مولفه، تهدیدات 25 مولفه و راه کارهای مقابله ای مدیریتی و فناورانه نیز به ترتیب 16 و 35 مولفه را به خود اختصاص دادند. اطلاعات از طریق مصاحبه، پرسش نامه، اسناد و مدارک، منابع الکترونیکی و وبگاه های معتبر علمی و نیز از دو روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری گردیده است. نتایج تجزیه وتحلیل سوالات پژوهشی نشان داد که پرسش شوندگان معتقدند 82% فرصت های اینترنت اشیا، 84% تهدیدات اینترنت اشیا، 88% راه کارهای مقابله ای مدیریتی و 88% راه کارهای مقابله ای فناورانه استخراج شده، در حد زیاد و خیلی زیاد بر به کارگیری فناوری اینترنت اشیا در سازمان های امنیتی موثر است. هرکدام از فرضیه های پژوهشی نیز با استفاده از آزمون خی دو مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند و با استفاده از آزمون فریدمن، مشخص شد که مولفه "کاهش هزینه های عملیاتی" با اولویت ترین فرصت و مولفه "ناتوانی و عقب ماندگی در تقابل با سرویس های امنیتی حریف که از فناوری بهره می برند". با اولویت ترین تهدید و مولفه "افزایش حمایت های مسیولان سازمان" با اولویت ترین راه کار مقابله ای مدیریتی و مولفه "رصد پیشرفت فناوری ها و تامین، طراحی و استفاده از نرم افزار، سخت افزار و تجهیزات پیشرفته و جدید اینترنت اشیا" با اولویت ترین راه کار مقابله ای فناورانه در به کارگیری فناوری اینترنت اشیا در سازمان های امنیتی هستند.

    کلیدواژگان: اینترنت اشیا، سازمان های امنیتی، فرصت ها، تهدیدات، راه کارهای مقابله