فهرست مطالب

فصلنامه مطالعات میان فرهنگی
پیاپی 55 (تابستان 1402)

  • تاریخ انتشار: 1402/06/30
  • تعداد عناوین: 10
|
  • محمدجواد بادین فکر*، حسن بشیر صفحات 9-31

    از ابتدای تکوین دانش ارتباطات، میان رشتگی و چندپارگی این علم، مسیله محوری اندیشمندان این حوزه بوده و تاکنون تلاش های زیادی برای توضیح رشته ای بودن و یا حتی پسارشته ای بودن این علم ارایه شده است. مسیله اساسی این مقاله مطالعه سنت های نظری ارتباطات در ایران است. سوال اصلی این مقاله از این قرار است که: بیشترین و مهم ترین سنت های نظری به کارگرفته شده در رساله های دکتری رشته علوم ارتباطات در دانشگاه علامه طباطبایی طی یک دهه اخیر کدام است؟ برای پاسخ به این سوال از چارچوب نظری «هفت سنت نظری ارتباطات» از منظر رابرت کرایگ (2007) استفاده شده است. همچنین با استفاده از روش فراتحلیل به بررسی 56 رساله دکتری (تمامی رساله ها) پرداخته شده است. از نتایج مهم این تحقیق این است که بیشترین استفاده از سنت های نظری در ایران به ترتیب شامل: 1- سنت اجتماعی فرهنگی (30 درصد)؛ 2- سنت انتقادی (25 درصد)؛ 3- سنت روان شناسی اجتماعی (24 درصد) 4- سنت نشانه شناسی (14 درصد)؛ - سنت پدیدارشناسی (3 درصد)؛ 6- سنت سایبرنتیک (3 درصد) و 7- سنت بلاغی (1 درصد) می شود. همچنین از دیگر نتایج این پژوهش این است که 47 درصد رساله های دکتری این دانشگاه به نظریات ارجاع مستقیم داده اند، 5 درصد از نظریات به عنوان چارچوب پژوهشی استفاده کرده اند و 48 درصد به سمت ترکیب یا ساخت نظریه ای جدید حرکت کرده اند. در نتیجه می توان گفت در رساله های دکتری رشته ارتباطات دانشگاه علامه، اشاره به سنت های نظری ارتباطی بسیار نادر و کم است

    کلیدواژگان: دانشگاه علامه طباطبایی، رساله های دکتری، سنت های ارتباطی، فراتحلیل
  • محمدحسین باقری* صفحات 33-54

    هدف اصلی پژوهش این است که غیریت سازی قدرت سیاسی در اندیشه اسلام سیاسی فقاهتی با تاکید بر اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) به عنوان اسلام مستقر در ایران امروز را، به صورت یک شبکه مفهومی مفصل بندی نماید. در این مقاله تلاش شد با استفاده از روش تحلیل گفتمان، فرایند غیریت سازی در اسلام سیاسی فقاهتی امام خمینی در قالب یک مدل نشان داده شود. اندیشه سیاسی امام خمینی به عنوان شارح و معمار اسلام سیاسی فقاهتی در جمهوری اسلامی، متن محوری این پژوهش قرار گرفت. برای این منظور با واکاوی در اندیشه سیاسی و بیانات امام خمینی، مولفه های دال مرکزی و دال های شناور گفتمان اسلام ناب مورد نظر ایشان، در چارچوب نظریه گفتمان بیان گردید تا زنجیره هم ارزی مفاهیم غیریت سازی شده روشن گردند. با روشن شدن زنجیره های نفی رژیم پهلوی، نفی گفتمان غرب و غرب زدگی، نفی اسلام های دیگر، نفی گفتمان ملی گرایی سکولار، نفی وابستگی، استعمار و استثمار، راه برای مفصل بندی موضوعات و مفاهیم دیگر از قبیل نظارت بر قدرت سیاسی و غیره باز می شود.

    کلیدواژگان: گفتمان، اسلام سیاسی، امام خمینی، غیریت سازی
  • کمال جوانمرد*، علیرضا صنعت خواه صفحات 55-78

    امروزه طلاق به عنوان یکی مهم ترین آسیب های اجتماعی مطرح است. در این تحقیق تلاش شده تا از یک سو عوامل فرهنگی و اجتماعی که بر نوع طلاق در بین زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهزیستی موثرند، با تکنیک تحلیل عاملی بازشناسی شود؛ همچنین، رابطه متغیرهای تحقیق با نوع طلاق مورد مطالعه قرار گیرد. روش پژوهش از نوع پیمایشی با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه است و جامعه آماری این مطالعه را 347 نفر از مراجعین زن مرکز جامع مراقبت از خانواده بهزیستی شهر کرمان که در سال 1400 به این مرکز مراجعه داشته اند، تشکیل داده که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای spss26 انجام شده است. در تحلیل عاملی شش عامل به عنوان عوامل اثرگذار بر نوع طلاق در زنان کشف شده، شامل: تفاوت های سنی زوجین به هنگام ازدواج، وضعیت مسکن، تفاوت های فرهنگی و تحصیلات، سابقه ازدواج و رضایت جنسی، رضایت مندی والدین قبل از ازدواج و سابقه مصرف مواد مخدر و الکل در همسر. نتایج استخراجی نشان می دهد که اولین عامل طلاق زوجین، اختلاف سنی و سابقه ازدواج قبلی آنان؛ عامل دوم، وضعیت مسکن زوجین با نوع مالکیت مسکن (ملکی، استیجاری، رهنی)؛ عامل سوم، تفاوت های فرهنگی و سطوح تحصیلات زوجین به هنگام ازدواج؛ عامل چهارم، سابقه ازدواج قبلی آنان و میزان رضایت مندی زوجه (زن) در روابط جنسی؛ عامل پنجم، رضایت مندی والدین هر دو طرف (زن و مرد) قبل از ازدواج آنان و سابقه مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی در همسر، ششمین عامل موثر بر طلاق بوده است.

    کلیدواژگان: آگاهی زوجین، رضایت زناشویی، عوامل اجتماعی- فرهنگی، نوع طلاق
  • رحمت حاجی مینه*، رسول محمودی یمین صفحات 79-102
    هدف پژوهش حاضر بررسی و شناخت چگونگی تاثیر اینفلوینسرهای شبکه اجتماعی بر دیپلماسی عمومی است. از آنجا که گسترش و توسعه روز افزون شبکه های اجتماعی باعث رشد ارتباط افراد و گروه های مختلف با یگدیگر در قالب ها و شکل های گوناگونی نظیر اینفلوینسرهای شبکه های اجتماعی شده است و در حین حال، تحقیات اندکی در مورد نقش و کارکردهای مختلف اینفلوینسرهای شبکه های در دیپلماسی عمومی صورت گرفته است، لذا ضروری است تا به بررسی نقش اینفلوینسرهای شبکه اجتماعی در دیپلماسی عمومی با توجه ویژگی های خاص آنها و تاثیرگذاری که در ورای دولت - ملت های تعریف شده دارند، پرداخته شود به همین دلیل این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش اصلی است که پدیده اینفلوینسرهای شبکه های اجتماعی چگونه بر دیپلماسی عمومی کشورها تاثیر گذار هستند؟ این پژوهش با استفاده از روش کیفی و استدلال استقرایی با بررسی نمونه هایی از نقش اینفلوینسرها در دیپلماسی عمومی در پی شناخت حوزه ها و ابعاد اثرگذاری آنها بوده است. در این راستا فرضیه اصلی مقاله عبارتست از این که اینفلوینسرهای شبکه های اجتماعی به دلیل دسترسی به مخاطبان فراوان، تولید محتوای بکر و نو و پیوند خوردن با حوزه های مختلف اجتماعی و ورود تخصصی به موضوعات مختلف و ارتباط دوستانه، تاثیر عمده ای بر ساده سازی دیپلماسی عمومی دارند و از طرفی عاملی اساسی در گسترش دیپلماسی عمومی به موضوعات و حوزه های مختلف بوده اند. ویژگی هایی که باعث مطرح شدن و گسترده تر شدن فعالیت این افراد به عنوان گونه ای جدیدی از فعالیت های دیپلماتیک برای تحت تاثیر قراردادن مخاطبان بین المللی شبکه های اجتماعی شده است
    کلیدواژگان: فرهنگ، دولت، دیپلماسی عمومی، شبکه های اجتماعی، اینفلوئنسر
  • ریحانه آقارجبی، محمدرضا رسولی*، سید محمود نجاتی حسینی صفحات 103-132
    این مقاله با هدف مطالعه تحول مرجعیت دینی بر اساس ابعاد فرهنگ دین داری برساخت شده در شبکه اینستاگرام انجام شده است. پژوهشگر که رویکردی استقرایی به موضوع داشت، تنها با تاکید بر دو نکته محورهای نظری خود را برای گردآوری داده‏ ها مشخص نمود که عبارت اند از: کثرت‏ گرایی دینی موجب از میان رفتن انحصارگرایی نمی ‏شود و در ضمن، صرفا انحصارگرایی در دین به پذیرش مرجعیت دینی منتهی نخواهد شد. پس از مرور بحث ‏های نظری در این باره و مقایسه آن با پژوهش‏ های انجام شده، گردآوری داده ‏ها را بر اساس اصول روش نتنوگرافی (مردم ‏نگاری آنلاین) انجام داد. در بخش نمونه ‏گیری 15 صفحه در اینستاگرام که متعلق به دیدگاه ‏های مختلف دینی بودند و منتسب به افراد شناخته‏ شده که موافقان و مخالفان فرهنگ دین داری حاکم بر جامعه را شامل می‏ شد، انتخاب شد. در بخش گردآوری داده‏ ها پست ‏های تصویری، نوشتاری و صوتی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل داده ‏ها نشان داد که فرهنگ دین داری دارای ابعاد مناسکی، پیامدی، تجربی، اعتقادی و اخلاقی هستند، اما نقش این ابعاد در تحول جایگاه مرجعیت سنتی به یک میزان نبوده است. در بعد مناسکی، مرجعیت سنتی دینی جایگاه ویژه ‏ای دارد، اما در بعد پیامدی مرجعیت عقل و انتقاد عقلانی در برابر مرجعیت سنتی قرار می‏گیرد و دیدگاه‏ های متفاوتی را در کارکردهای فرهنگ دینی نشان می‏ دهد. تنوع تجربیات دینی به تنوع دیدگاه‏ ها در نسبت دادن تجربه ‏ها به مرجعیت سنتی نقش داشته و جایگاه مرجعیت سنتی در بعد تجربی تضعیف شده است. در بعد اخلاقی با دو سنخ قضاوت اخلاقی و قضاوت عقلانی مواجه هستیم که تعاریف معرفت ‏شناختی از دین را با مرجعیت‏ های چندگانه مشخص می‏کند و در بعد اعتقادی، بدون خدشه وارد شدن به محورهای اساسی دین، مرجعیت چندوجهی بازنمایی شده است. درنهایت، چهار نوع مرجعیت در انواع دین داری مرجعیت ‏گرا شناسایی شد که عبارت اند از مرید در دین داری عرفانی، ایمه و مرجع تقلید در دین داری سنتی، معیار عقلانیت در دین داری عقل‏گرا و تفسیر شخصی در دین داری خودمرجع.
    کلیدواژگان: برساخت، فرهنگ دین داری، مرجعیت دینی، مرجعیت چندگانه، مرجعیت سنتی
  • طلا علی اکبرزاده اهری، اسدالله شفیع زاده*، حسن ابراهیمی اصل، نیما ولی زاده صفحات 133-154

    عرصه مسکونی یکی از بنیادی ترین و تاثیرگذارترین فضاهای معماری محسوب می گردد. در نتیجه پرداختن به مسیله مسکن از بعد شاخص های کیفی، به عنوان ابزاری حساس در پژوهش مسکن محسوب می گردد. یکی از شاخص های پراهمیت و موثر در بهبود کیفیت مسکن میزان نور در فضا می باشد. پس از بررسی فضاهای مسکن سنتی ایران و تبیین مطلوبیت حضور نور در این فضا، این تحقیق با استفاده از تحلیل شاخص های مطلوبیت مسکن سنتی، مدلی جهت الگوگیری در طراحی مسکن معاصر ارایه داده است. این تحقیق به صورت ترکیبی به روش کمی انجام شده است و نیز از روش مدل سازی و شبیه سازی کمک گرفته شده است. شیوه جمع آوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و منابع دست اول و پایگاه های اینترنتی بوده است و در این راستا، داده های اقلیمی شهر تبریز در قالب فایل های epw مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته اند. پس از تحلیل و بررسی شاخص های کیفی جهت ارزیابی تعیین و در ادامه با بررسی این شاخص ها در بستر خانه های سنتی انتخاب شده، معیارها مورد سنجش و ارزیابی به روش کمی و با استفاده از نرم افزار قرار گرفته اند. از نتایج این پژوهش ارایه مدل جهت استفاده در مسکن معاصر می باشد، به گونه ای که بتوان حضور نور باکیفیت را در این فضا تجربه نمود. در بحث بررسی شاخص های مطلوبیت خانه های سنتی و نیز بررسی کیفیت نور خانه های معاصر، پژوهش هایی انجام گرفته است، اما از لحاظ بررسی کیفی شاخص ها و ارایه مدل با ساز و کار اجرایی، این پژوهش دارای نوآوری می باشد. از نتایج این تحقیق، دانشجویان، اساتید، طراحان و مجریان و تمام فعالان عرصه طراحی و معماری بهره مند خواهند بود.

    کلیدواژگان: نور مطلوب، مسکن معاصر، خانه های سنتی، ارزیابی کیفی
  • سید عبدالمناف محسنی نیکو، محمدرضا قائدی*، حمیدرضا حقیقت صفحات 155-178
    مهم ترین ویژگی قرآن «جامعیت» آن است که مورد قبول اکثر اندیشمندان است. قرآن به عنوان کتابی کامل و جامع به موضوعاتی مختلف از جمله «مردم» و «سیاست» پرداخته و از آنجا که حکومت در اسلام از مهم ترین بنیان های جامعه به شمار می رود، بیان مسایل و موضوعات سیاسی در قرآن از اصول اساسی است. مردم سالاری یکی از انواع روش ها و شیوه های حکومت داری است؛ از دیدگاه اسلام تقابلی بین «خدا» و «انسان» وجود ندارد؛ خداوند منشا قانون گذاری است و انسان «خلیفه» و «جانشین» خدا بر روی زمین است. به همین دلیل انسان موجودی شریف، دارای فضیلت و کرامت است که «منشا» و «مبدا» تحولات اجتماعی شناخته شده و از جایگاه و نقشی ارزنده در قرآن برخوردار است. قرآن کریم در آیات متعددی به حاکمان حکومت اسلامی موکدا یادآوری نموده که در مقابل مردم خاضع و مهربان بوده، آزادی آن ها را در چارچوب شرع رعایت، خواسته های آنان را تامین و با آن ها مشورت نمایند. مفهوم دخالت «مردم» هسته مفهومی مشترکی است که مرز نظام مردم سالار را از غیر مردم سالار متمایز می کند. تکریم شخصیت و حفظ حرمت مردم، برخورداری از حمایت آنان، ایجاد عدالت و زمینه های رشد، پیشرفت و بالندگی در جامعه از مهم ترین شاخص های مشروعیت حاکمیت می باشند. هدف پژوهش حاضر بررسی  «فرهنگ مردم سالاری» از دیدگاه قرآن کریم است. در این تحقیق با استفاده از منابع کتابخانه ای، داده ها گردآوری شده و با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، آیات قرآنی بررسی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و به کمک یافته ها، پژوهش به این نتیجه می رسد که «فلسفه نقش و جایگاه مردم» در تصمیم گیری و مشارکت سیاسی، تدبیر و سیاست دین و دنیای انسان در قرآن از جایگاه و اهمیت ویژه ای برخوردار است.
    کلیدواژگان: مردم، مردم سالاری، اندیشه سیاسی، قرآن، اسلام
  • محمود علیگو، مجید موحد*، احسان حمیدی زاده صفحات 179-208
    مقوله هویت در بسیاری از کشورها ازجمله ایران، مقوله واحدی نیست و متاثر از منابع هویتی گوناگون است که گاهی تضاد و کشاکش آن ها با یکدیگر موجب نگرانی هایی شده است. هدف از این مطالعه، بررسی وضعیت و تحلیل منابع هویتی نوجوانان اقوام مختلف و فهم پیچیدگی های آن است تا بتوانیم به درک جامعه از الگوهای هویت ایرانی در بین نوجوانان دست پیدا کنیم. به همین منظور، نظریه هایی که به مسیله هویت از منظر رویکرد ترکیب گرایی همچنین منظر کنش متقابل نمادین تاکید دارد در تحلیل منابع هویتی نوجوانان به عنوان چارچوب نظری تحقیق انتخاب شدند. روش تحقیق در این پژوهش رویکرد کمی و با استفاده از تکنیک پیمایش انجام گرفته است ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده و جامعه آماری هم نوجوانان شهرهای زاهدان، اهواز، ارومیه، سنندج و گرگان است. در این مطالعه نمونه آماری 2000 نفر را شامل می شود. پس از جمع آوری اطلاعات داده های تحقیق از طریق پرسشنامه با استفاده از نرم افزار spss،Amos در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی بررسی و تحلیل شدند. بر اساس یافته های این مطالعه به غیر از هویت ملی در مابقی ابعاد جنسیت اثرگذار است. یکی دیگر از عناصر زمینه ای گرایش مذهبی پاسخگویان است و جزو اصلی ترین ابعاد شکل دهنده خود است. یافته های این مطالعه نشان می دهد که در بین اهل تشیع و اهل تسنن تفاوت معناداری در میزان گرایش به هویت ملی و هویت جهانی وجود ندارد.
    کلیدواژگان: منابع هویتی، اقوام ایرانی، هویت ملی، هویت مذهبی، دانش آموزان
  • علی تدین راد، سارا نجف پور*، سید محسن آل سیدغفور صفحات 209-238

    در شرایطی که تنوع فرهنگی و قومی در درون سازواره فراگیر میهن و هویت ملی امری واقعی و انکارناشدنی است، چند فرهنگ گرایان برآنند که بر مدار آراء و انگاره های آنان و با به رسمیت شناختن تفاوت ها و الزامات آن در سیاست گذاری ها می توان به سازگاری و تقویت هویت و همبستگی ملی رسید. منتقدان در مقابل، مبانی این آراء را به چالش می کشند و برخی نیز بر ضرورت نگاه بومی مبتنی بر فرهنگ ها و بسترهای محلی تاکید می نمایند. با نظر به این نقدها و در شرایطی که ایران دارای تنوع قومی و فرهنگی زیادی است، کاربست سیاست های چندفرهنگ گرایانه نیازمند توجه بیشتر است. بر این اساس، مسیله اصلی پژوهش حاضر بررسی و تحلیل آثار چندفرهنگ گرایی در ایران و سوال اصلی این است که چندفرهنگ گرایی چه اثری بر رویکردهای مختلف گروه های اقلیت دارد؟ هدف رسیدن به فهمی بهتر از پی آمدهای سیاست ها و رویکردهای چندفرهنگ گرایانه است و این فهم به سیاست گذاری و برنامه ریزی مناسب تر در این حوزه کمک خواهد کرد. برای بررسی موضوع، از روش کمی پیمایش و ابزار پرسشنامه در شهر اهواز استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد رویکرد چندفرهنگ گرایانه به تقویت هویت ملی و همبستگی اجتماعی نمی انجامد، اما درعین حال حس مسیولیت پذیری اعضای گروه های مختلف نسبت به مسیولیت های شهروندی ملی را کاهش نمی دهد و با نظر به این که به تقویت گرایش اعضای گروه های اقلیت به فرهنگ خودی نیز منجر نمی شود، می توان گفت این سیاست ها تا حد زیادی مطابق نقدهای نظری ارایه شده، در عمل در ایران نامطلوب یا دست کم بی اثر هستند و کاربست این رویکرد باید مورد بازاندیشی و بررسی بیشتر قرار گیرد

    کلیدواژگان: ایران، اقلیت، چندفرهنگی، گروه، قومیت، هویت
  • حسنا ورمقانی صفحات 239-268

    مکانمندی از وجوه پراهمیت در ایجاد علاقه به محیط سکونت، حس تعلق و هویت نسبت به آن و راحتی و آسایش ساکنان است که به پدیداری حس و روح مکان در خانه می انجامد. مکان به عنوان یکی از مفاهیم پایه در معماری، ساحتی برای سکنی گزیدن، تسکین و آرامش است؛ به عبارتی، انسان در مکان و از طریق مکان سکنی می گزیند. از سویی، دل بستگی به مسکن نیز پیوند عاطفی میان انسان و مسکن بوده که احساس اعتماد، امنیت و رضایت را در پی دارد. مفهوم مکان و ابعاد شکل دهی به آن عمدتا در تحلیل مسکن سنتی مورد توجه پژوهشگران واقع بوده و یافته ها در خصوص مسکن معاصر، محدود به خلا تحقیقاتی است؛ از این رو مکانمندی مسکن، موضوع پژوهش حاضر است که باهدف بازاندیشی در مفهوم سکونت و ارتقای تجربه دل بستگی در خانه های معاصر، به ارزیابی مولفه های شکل دهنده مکانمندی و رویکردهای کالبدی موثر بر آن در نمونه های مطالعاتی می پردازد. سوال تحقیق این است که کدام رویکردهای کالبدی در ایجاد مکانمندی خانه های معاصر ایرانی نقش دارد؟ و مولفه های شکل دهنده مکانمندی در خانه های معاصر ایرانی چگونه ارزیابی می شود؟ روش تحقیق شامل ترکیبی از رویکرد کیفی به صورت تحلیل و تفسیر اطلاعات کتابخانه ای پیرامون نظریات مکانمندی و دل بستگی به مکان و نیز رویکرد کمی و کیفی و نرم افزاری بر مبنای نمونه موردی است که به صورت مشاهده و تحلیل با شبیه ساز رایانه ای دپت مپ جهت بررسی چیدمان فضایی پنج گونه مسکن معاصر در شهرهای اقلیم گرم و خشک، انجام گرفته است. نمونه ها شامل ده بنای مسکونی شاخص از پنج گونه ویلاباغ، تک واحدی متصل، چندواحدی متصل، آپارتمانی و مجتمع مسکونی در چهار شهر با اقلیم گرم و خشک است که از طریق بررسی تطبیقی نمونه ها و روش استدلال منطقی، عوامل موثر بر مکانمندی مسکن معاصر ارزیابی و استنتاج شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که نحوه پیکربندی پلان و شکل گیری و مکان یابی عناصر فیزیکی و فضایی در مساکن معاصر می تواند کیفیات مثبت و منفی مکان و سطح دل بستگی به مسکن را تحت تاثیر قرار دهد. شناخت نتایج قابلیت نمود شاخص های مکانمندی در کالبد به تصحیح فضایی عملکردی طرح های مسکن معاصر یاری خواهد رساند.

    کلیدواژگان: مکان، مکانمندی، دل بستگی، مسکن معاصر، نحو فضا
|