فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان - سال بیست و دوم شماره 8 (پیاپی 175، آبان 1402)

مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
سال بیست و دوم شماره 8 (پیاپی 175، آبان 1402)

  • تاریخ انتشار: 1402/09/23
  • تعداد عناوین: 9
|
  • محسن رضائیان* صفحات 787-788

    نگارش مقالات مروری، از اهمیت بسیار زیادی در علوم سلامت برخوردار هستند. چرا که در این مقالات، محققین می توانند به جمع بندی بسیار دقیق شواهد موجود، پیرامون یک موضوع خاص بپردازند. نظر به اهمیت این گونه مقالات، دانشمندان تا کنون انواع گوناگونی از مطالعات مروری را تدوین کرده اند. در مقاله ای که در سال 2009 میلادی منتشر شده است، حداقل به چهارده مورد مطالعه مروری، اشاره شده است [1]. به نظر می رسد که این تعداد، در سال های پیش رو، افزایش چشم گیری نیز خواهد یافت. ما هم در سخنان سردبیری شماره های پیشین مجله دانشگاه، به معرفی برخی از مهم ترین این مطالعات پرداخته ایم [13-2]، که خوانندگان فرهیخته می توانند به این مقالات رجوع نمایند. با این وجود، ذکر این نکته بسیار ضروری است که نباید انجام این مطالعات بدون رعایت استانداردهای لازم به رشته تحریر در آورده شوند. چون، چنین مطالعات غیر استانداری، ممکن است به زیور طبع آراسته شوند. اما نه تنها به دانش موجود مطلب جدیدی را اضافه نمی نمایند، بلکه ممکن است جمع بندی اشتباهی را از شواهد موجود، نشان دهند. برای نمونه، در مطالعه ای که اخیرا به تحلیل انواع مقالات مروری منتشر شده در دانش پرستاری پرداخته است، نکات بسیار جالبی به دست آمده است. پژوهش گران در این مطالعه نشان داده اند که هشتاد و پنج درصد (5893) مقالات مروری مورد مطالعه، دارای استراتژی قابل قبول و استاندارد بوده اند. در حالی که، پانزده درصد (981) مقالات باقی مانده، از یک روش قابل قبول و استانداردی استفاده نکرده اند [14]. نکته حایز اهمیت دیگر این است که با رشد صعودی مقالات مروری منتشر شده پیرامون یک موضوع، اکنون برای تصمیم گیران بسیار دشوار شده است که از بین تمامی این مقالات، بهترین مقاله را انتخاب و مطالعه نمایند. همچنین، این رشد صعودی ممکن است که به احتمال تکرار مجدد یک مطالعه مروری پیرامون یک موضوع خاص، دامن زند. چنین مقالات بی حاصلی، در واقع تکرار کننده یافته های مطالعات قبل از خود هستند، بدون آن که مطلب نوینی را به دانش موجود اضافه کنند [15]. در دانش اپیدمیولوژی، به این گونه مطالعات بی حاصل که به خصوص ممکن است در مطالعات توصیفی رخ دهند، اپیدمیولوژی مدور اطلاق می گردد [16]. بنابراین، اگر مراقبت های لازم از سوی نویسندگان، سردبیران، داوران و ویراستاران مجلات علمی صورت نپذیرد، متاسفانه به زودی شاهد رشد این پدیده مذموم در بین مقالات مروری نیز، خواهیم بود.

  • فاطمه جدیدی*، رضا امین، فاطمه اسماعیلی، غلامرضا بازماندگان صفحات 789-804
    زمینه و هدف

    درد زایمان غیرقابل تحمل ترین درد است که می توان آن را با روش های بی دردی تسکین داد. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر تزریق سوفنتانیل داخل نخاعی بر برخی پارامترهای زایمان در زنان نخست زا انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه کار آزمایی بالینی 126 زن نخست زا کاندید زایمان طبیعی از تاریخ 15/9/1399 در بخش لیبر زایشگاه نیک نفس رفسنجان وارد مطالعه شدند و بر اساس جدول اعداد تصادفی در گروه مداخله و کنترل به طور مساوی قرار گرفتند. گروه مداخله دوز 1/0 میکروگرم/کیلوگرم سوفنتانیل در فضای L5-S1 دریافت و گروه کنترل، زایمان بی درد دریافت نکرد. سپس طول مرحله اول زایمان، نمره شدت درد، پارگی پرینه، فراوانی سزارین، رضایت مندی مادر، آپگار نوزاد، زایمان با وکیوم و نیاز به مسکن در دو گروه بررسی شد. جهت مقایسه متغیرهای کمی در دو گروه از آنالیز واریانس دوطرفه با اندازه گیری های مکرر و جهت مقایسه متغیرهای کیفی از آزمون مجذور کای استفاده شد.

    یافته ها

    میانگین و انحراف معیار طول اولین مرحله زایمان در گروه مداخله و کنترل به ترتیب 43/58 ± 33/141 و 81/140 ± 61/278 دقیقه بود که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود  (001/0>P). میانگین نمره درد، تعداد موارد پارگی پرینه، تعداد موارد منجر به سزارین و فراوانی نیاز به مسکن در گروه مداخله به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود (05/0>P).

    نتیجه گیری

    زایمان بی درد با بلوک سدل و داروی سوفنتانیل طول مرحله اول و نمره شدت درد زایمان را کاهش داد و سایر پارامترهای زایمانی را بهبود بخشید. بنابراین، بلوک سدل برای انجام بی دردی زایمان پیشنهاد می شود.

    کلیدواژگان: زایمان بی درد، زن نخست زا، بلوک سدل، سوفنتانیل
  • عصمت پایدار، صمد علی محمدی* صفحات 805-816
    زمینه و هدف

    اضطراب یکی از اختلالات روانی رایج در انسان می باشد. گیاهان دارویی در درمان اضطراب استفاده می شوند. هدف از مطالعه حاضر تعیین اثر شبه ضداضطرابی کنگر فرنگی (Cynara scolymus) در موش های سوری نر بود.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه تجربی، تعداد 30 سر موش سوری نر در محدوده وزنی 30-25 گرم به 5 گروه 6تایی شامل گروه 1 (کنترل)، گروه های 2 تا 4 (دریافت کننده عصاره آبی-الکلی کنگر فرنگی با دوزهای 100، 200 و 400 میلی گرم/کیلوگرم) و گروه 5 (دریافت کننده دیازپام با دوز 2 میلی گرم/کیلوگرم) تقسیم شدند. برای ارزیابی فعالیت ضداضطرابی از آزمون ماز بعلاوه ای شکل مرتفع (Elevated Plus-Maze; EPM) 30 دقیقه بعد از تزریق داخل صفاقی داروها استفاده شد. محتوای فنولی و فلاونوییدی تام عصاره توسط روش اسپکتروفتومتری تعیین گردید. فعالیت آنتی اکسیدانی عصاره به واسطه مهار رادیکال آزاد  2,2-diphenyl-1-picrylhydrazyl (DPPH) ارزیابی شد. داده ها توسط آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی Tukey تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    کنگر فرنگی (200 و 400 میلی گرم/کیلوگرم) و دیازپام (2 میلی گرم/کیلوگرم) به طور معنی داری منجر به اثر ضداضطرابی در مقایسه با گروه کنترل شدند (05/0>P). محتوای فنولی و فلاونوییدی تام عصاره به ترتیب 57/5±49/59 میلی گرم گالیک اسید/گرم عصاره و 16/17±39/93 میلی گرم روتین/گرم عصاره بود. فعالیت مهار رادیکال DPPH عصاره 03/0±32/161 میکروگرم بر میلی لیتر بود.

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه حاضر نشان داد که کنگر فرنگی دارای اثر شبه ضداضطرابی می باشد و به نظر می رسد بتواند برای کنترل اضطراب استفاده شود.

    کلیدواژگان: اضطراب، کنگر فرنگی، موش سوری
  • بتول سلیمانی شیخ آبادی، مریم کدخدایی* صفحات 817-834
    زمینه و هدف

    از شایع ترین اختلالات روانی در دانش آموزان که می تواند عوارض متعددی داشته باشد، اضطراب است. یکی از درمان های موثر شناختی-رفتاری اضطراب در کودکان، برنامه درمانی Kendall است. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی برنامه درمانی Kendall بر اضطراب و نظم جویی شناختی هیجان دانش آموزان دوره دوم ابتدایی بوده است.

    مواد و روش ها

    پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پی گیری 3 ماهه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر دوره دوم ابتدایی شهرستان مبارکه، مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. 26 دانش آموز پسر با نمره بالا در مقیاس اضطراب Spence به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به دو گروه مساوی آزمایش و گواه تقسیم شدند. برنامه درمانی Kendall (گربه مقابله گر) بر روی گروه آزمایش اجرا شد. هر دو گروه قبل و بعد از اجرای مداخله درمانی با پرسش نامه اضطراب Spence و پرسش نامه نظم جویی شناختی هیجان Garnefski مورد سنجش قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آنالیز واریانس دوطرفه با اندازه گیری های مکرر تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    برنامه درمانی Kendall باعث کاهش میانگین نمره اضطراب (800/0=Eta، 001/0>P، 103/48=F)، افزایش میانگین نمره نظم جویی شناختی هیجان سازگارانه (372/0=Eta، 001/0>P، 097/7=F) و کاهش میانگین نمره نظم جویی شناختی هیجان ناسازگارانه (907/0=Eta، 001/0>P، 650/116=F) در دانش آموزان شد.

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد برنامه درمانی Kendall در بهبود اضطراب و نظم جویی شناختی هیجان دانش آموزان دوره دوم ابتدایی اثربخش بوده است و پیشنهاد می شود روان شناسان و مشاوران در مدارس و مراکز مشاوره برای درمان اضطراب و تنظیم هیجانات دانش آموزان از این روش استفاده نمایند.

    کلیدواژگان: برنامه درمانی Kendall، اضطراب، نظم جویی شناختی هیجان، دانش آموزان
  • احد نوروززاده* صفحات 835-858
    زمینه و هدف

    محدودیت های منابع ارزی باعث شده که صنعت گردشگری پزشکی از اهمیت خاصی برخوردار شود. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی گردشگری پزشکی در دو مرحله کیفی و کمی انجام گرفت.

    مواد و روش ها

    این پژوهش از لحاظ هدف، اکتشافی و از لحاظ نوع، توصیفی است. جامعه آماری در مرحله کیفی 30 نفر از پزشکان استان اردبیل در سال 1401 که به صورت هدفمند و به شیوه ارجاع زنجیره ای انتخاب و در مرحله دوم و بر اساس جدول Morgan، 201 نفر از کارکنان شاغل در دانشگاه علوم پزشکی استان انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در مرحله کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته که به روش دلفی انجام و در مرحله کمی نیز از پرسش نامه بازطراحی شده منتج از مرحله اول و روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده گردید.

    یافته ها

    بر اساس یافته های پژوهش، مولفه های رشد اقتصادی (433/0=β)، اکوسیستم کارآفرینی (537/0=β)، کیفیت قوانین (437/0=β)، شبکه های اجتماعی (346/0=β)، چالش ها (482/0=β)، تنوع جاذبه ها و فرصت های فراغتی (539/0=β)، نیروی متخصص (345/0=β)، توسعه سیاست های گردشگری (742/0=β)، احترام به عقاید (339/0=β)، درآمد پایدار (407/0=β)، خدمات اسلامی پزشکی (369/0=β)، اثربخشی و کارآیی (454/0=β)، مشارکت (608/0=β)، زبان مشترک (523/0=β)، زیرساخت های پزشکی (427/0=β)، هزینه ها (384/0=β)، ظرفیت های طبیعی (375/0=β) و تعرفه خدمات پزشکی (517/0=β) به عنوان مولفه های موثر بر گردشگری پزشکی شناسایی شدند.

    نتیجه گیری

    توسعه سیاست های گردشگری و داشتن نقشه راه سهم به سزایی در توسعه گردشگری پزشکی دارد. هم چنین، افزایش مشارکت مردمی، ایجاد مشاغل مرتبط، شناساندن جاذبه های گردشگری، آزادسازی اقتصادی و بهبود روابط سیاسی و مقررات روادید از سیاست های تاثیرگذار فرابخشی می باشند.

    کلیدواژگان: گردشگری، گرشگری پزشکی، روش دلفی
  • زهرا اخوی ثمرین* صفحات 859-872
    زمینه و هدف

    نوجوانی با افزایش شیوع رفتارهای مخاطره آمیز سلامتی از جمله مصرف مواد و رفتار پرخاشگرانه همراه است. پژوهش حاضر با هدف تعیین مدل معادلات ساختاری نقش نظارت ضعیف والدین در پیش بینی گرایش نوجوانان به رفتارهای پرخطر با نقش میانجی جو مدرسه انجام شد.

    مواد و روش ها

    پژوهش حاضر از نوع توصیفی می باشد و جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر اردبیل در سال تحصیلی 1401 که از این جامعه، به روش نمونه گیری در دسترس نمونه ای به تعداد 255 نفر انتخاب شد و به پرسش نامه های رفتارهای پرخطر، جو مدرسه و نظارت ضعیف والدین پاسخ دادند. داده های به دست آمده با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که نظارت ضعیف والدین با مقدار ضریب 10/0 به صورت مستقیم با رفتارهای پرخطر ارتباط معنادار دارد (001/0>P). هم چنین، نظارت ضعیف والدین با مقدار ضریب 12/0 با میانجی گری جو مدرسه به صورت غیرمستقیم با رفتارهای پرخطر ارتباط معناداری دارد (001/0>P).

    نتیجه گیری

    به طور کلی نتایج پژوهش حاضر نشان داد که نظارت ضعیف والدین به صورت مستقیم و غیرمستقیم با میانجی گری جو مدرسه، با گرایش نوجوانان به رفتارهای پرخطر ارتباط معنادار دارند. از لحاظ کاربردی طراحی مداخلات روان شناختی موثر برای پیش گیری و کاهش رفتارهای پرخطر نوجوانان با محتوای آموزش به والدین جهت بهبود نظارت آن ها و آموزش به نوجوانان جهت رعایت هنجارهای اجتماعی در مدارس، توسط روان شناسان و مشاوران مدارس پیشنهاد می گردد.

    کلیدواژگان: جو مدرسه، رفتارهای پرخطر، نظارت ضعیف والدین، نوجوانان
  • حسین مرادی مخلص*، مریم پورجمشیدی، امید مظفری صفحات 873-896
    زمینه و هدف

    ورود فناوری های مدرن به سیستم آموزش پزشکی، چالش های جدیدی را وارد این حوزه نموده است. در این بین، مسیله اخلاق در حوزه آموزش پزشکی از جمله مولفه های حیاتی است. از این رو، هدف از پژوهش حاضر تعیین جایگاه اخلاق حرفه ای در حوزه یادگیری الکترونیکی آموزش پزشکی می باشد.

    مواد و روش ها

    مطالعه حاضر از نوع مرور نظام مند می باشد. این پژوهش، یافته هایی که از مرور نظام مند تحقیقات درباره استفاده از معیارهای اخلاقی در یادگیری الکترونیکی در حوزه پزشکی به دست آمده را ارایه می کند. جستجوی نظام مند با توجه به کلمات کلیدی، در چهار پایگاه داده خارجی Scopus، Springer، PubMed و Web of Science و سه پایگاه داده داخلی SID، Magiran، Irandoc مورد استخراج و بهره برداری قرار گرفت. جستجوی نظام مند در نوامبر 2022 انجام گرفت و در مارس 2023 به روزرسانی شد و به 36 تحقیق رسید که در نهایت 14 تحقیق منطبق با معیارها جهت تحلیل عمیق تعیین گردید.

    یافته ها

    تحلیل پژوهش های انتخاب شده بر اساس معیار های مورد نظر نشان داد که رعایت اخلاق حرفه ای تاثیر مثبتی در عرصه یادگیری الکترونیکی در حوزه پزشکی دارد. هم چنین، موجب کارآمدتر شدن این حوزه و اعتماد بیشتر مخاطبین گردیده است.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج این پژوهش، محیط یادگیری الکترونیکی مبتنی بر رعایت معیارهای اخلاق حرفه ای در حوزه آموزش پزشکی، می تواند بستر مناسب جهت یادگیری اثربخش و بهبود عملکرد فراگیران را فراهم نماید.

    کلیدواژگان: اخلاق حرفه ای، یادگیری الکترونیکی، آموزش پزشکی، مرور نظام مند
  • عارفه عرب پور داهوئی*، محمدامین عبدی، نوید میرزاخانی عراقی صفحات 897-906
    زمینه و هدف

    شواهد از ارتباط نزدیک هوش هیجانی و کیفیت زندگی حمایت می کند. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط هوش هیجانی با کیفیت زندگی دانشجویان دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال 1400 انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه توصیفی، 182 نفر از دانشجویان دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انتخاب و به پرسش نامه های استاندارد کیفیت زندگی و هوش هیجانی Bradberry-Greaves  پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد.

    یافته ها

    آنالیز واریانس یک طرفه نشان داد که بین نمره حیطه خودآگاهی و کیفیت زندگی (022/0=P)، نمره خود مدیریتی و کیفیت زندگی (001/0>P)، نمره مدیریت روابط و کیفیت زندگی (003/0=P) و نمره کلی هوش هیجانی و کیفیت زندگی (001/0>P)، ارتباط آماری معناداری وجود دارد.

    نتیجه گیری

    یافته های مطالعه حاضر ارتباط هوش هیجانی با کیفیت زندگی دانشجویان را تایید می کند. پیشنهاد می شود دانشگاه ها با آموزش مهارت های هوش هیجانی، اقدام به بسترسازی مناسب جهت ارتقاء کیفیت زندگی دانشجویان نمایند.  

    کلیدواژگان: هوش هیجانی، کیفیت زندگی، دانشجویان
  • محسن رضائیان* صفحات 907-908

    کتاب راهنمایی برای درمان گران در ارزیابی و مدیریت خطر خودکشی (A Clinician’s Guide to Suicide Risk Assessment and Management) توسط دکتر جوزف سادک (Joseph Sadek)،  به رشته تحریر درآمده است. این کتاب برای اولین بار، در سال 2018 میلادی و توسط انتشارات اسپرینگر (Springer) و در 113 صحفه، منتشر گردید. جوزف، روان پزشک و دانشیار گروه روانشناسی در دانشگاه دال هوزی (Dalhousie University) است و همزمان، مسیولیت کار گروه پیشگیری از خودکشی در استان نوااسکوشیا (Nova Scotia) کشور کانادا را نیز، بر عهده دارد. تخصص و زمینه کاری وی سبب گردیده تا بتواند در کتاب حاضر، راهنمایی جامع برای درمانگران سلامت روان به منظور ارزیابی و مدیریت خطر خودکشی را، فراهم آورد. امروزه، خودکشی به عنوان یک پدیده چند وجهی در نظر گرفته می شود که ریشه در تعاملات پیچیده عوامل زیستی، ژنیتکی، روان شناسی، جامعه شناسی، محیطی و فرهنگی دارد. از این رو، جوزف نهایت تلاش خودش را نموده است تا کتاب حاضر را بر اساس شواهد جدید و مرور گسترده متون مرتبط، به رشته تحریر در آورد. بنابراین، وی قادر بوده است تا در کتاب خود، اطلاعات قابل فهم و مهمی را ارایه دهد تا همکاران بالینی به سادگی بتوانند از آن استفاده نمایند. در دیباچه کتاب که به قلم اسکات تریالت (Scott Theriault) به رشته تحریر در آمده است،گفته شده که این کتاب می تواند منبعی مفید و ارزشمند، هم برای درمانگران بی تجربه، و هم برای درمانگران مجرب، به شمار آید. جوزف، کتاب خود را در هشت فصل و یازده پیوست، سازماندهی کرده است. عناوین هشت فصل کتاب به ترتیب عبارتند از: زمینه و هدف، فهم خودکشی و خودزنی، محتوای ارزیابی خطر خودکشی، ابزار ارزیابی خطر خودکشی، مدیریت  بیماران در فکر خودکشی حاد، مستندسازی و ارتباط، کنترل کیفیت ارزیابی خطر خودکشی و مطالعات موردی. پیوست های یازده گانه کتاب هم، از واژه نامه شروع شده و با تحلیل مشکلات بیمارانی که در اثر خودکشی هنگام روان درمانی و یا دارو درمانی جان خود را از دست می دهند، به پایان می رسد. در فصل اول کتاب، جوزف به این نکته اشاره می کند که بر اساس آخرین آمار، خودکشی در میان ده دلیل عمده مرگ و دومین عامل اصلی مرگ، در میان افراد 15تا 29 ساله قرار دارد. او ادامه می دهد که مطابق با آمار رسمی و در سال 2012 میلادی، 804000 نفر به دلیل خودکشی جان خود را از دست داده اند. همچنین، وی به آمار بسیار تاسف برانگیز دیگری اشاره می کند که در کشور استرالیا، میانگین هزینه خودکشی هر جوان نزدیک به 2،900،000 دلار است. از این مبلغ، حدود 2،800،000 دلار ارزش سال های مفید زندگی از دست رفته، حدود 10،000 دلار برای هزینه های مستقیم مشتمل بر کالبه شکافی، تدفین، آمبولانس و پلیس و حدود 90،000 دلار  هم هزینه های مرتبط با از دست دادن این فرد، برای سایر اعضاء خانواده وی می باشد. بنابراین، در این فصل وی سعی می کند اهمیت خودکشی را از دیدگاه های مختلف توضیح داده و ذهن خواننده را آماده مطالعه و عمل کردن به پیشنهادهای فصول بعدی نماید که به ارزیابی و مدیریت خطر خودکشی اختصاص دارند. در فصل پنجم کتاب نیز، جوزف اعلام می کند که درمان گران، برای مدیریت یک بیمار خودکشی گرا باید حداقل به سه مورد زیر توجه ویژه مبذول نمایند: الف) حفظ همدردی با بیمار، ب) در نظر گرفتن نیازهای ایمنی فوری در طول و بعد از ارزیابی خطر خودکشی، ج) تهیه طرح درمانی با در نظر گرفتن مکان درمان و بر اساس سطح خطر خودکشی ارزیابی شده. بر اساس این سه مورد، آن وقت آن ها می توانند تصمیم بگیرند که فرد خودکشی گرا را در بیمارستان بستری نموده و یا به صورت سرپایی، درمان نمایند. که در هریک از این دو حالت، می بایست نکات ویژه ایی مورد نظر قرار دهند که جزییات آن ها، در همین فصل شرح داده شده است. با این وجود، موضوع بسیار مهمی که جوزف بر روی آن پا فشاری نمی کند این است که در طرح درمان، حتما باید نظر و مشارکت فعال فرد خودکشی گرا را نیز جویا شد. چون، شواهد موجود نشان می دهند که برنامه ریزی چنین درمان های مشارکتی، با موفقیت بیشتری همراه هستند. نظر به موضوعات مهم مطرح شده در این کتاب، راقم این سطورمطالعه ی آن را برای تمامی درمان گرانی که با فرد خودکشی گرا ارتباط دارند، توصیه می نماید. مطالعه این کتاب همچنین، می تواند برای کلیه کسانی که به نحوی در امر پیشگیری از خودکشی، انجام وظیفه می نمایند نیز مفید باشد. خوشبختانه، این کتاب کاربردی، توسط سرکار خانم حسینی و اینجانب به فارسی ترجمه شده است. انتشارات دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان پس از انجام داوری متن ترجمه شده، اقدام به چاپ آن کرده است. همچنین، نسخه ترجمه شده برخط کتاب نیز در آدرس (https://pub.rums.ac.ir) و به صورت رایگان، قابل دسترسی است. امیدوارم که خوانندگان فرهیخته، کتاب اصلی و یا ترجمه آن را مورد مطالعه نقادانه خود قرار داده و نظرات سازنده خود را به آدرس ایمیل اینجانب، ارسال فرمایند.

|
  • Mohsen Rezaeian* Pages 787-788
  • Fatemeh Jadidi*, Reza Amin, Fatemeh Esmaieli, Golamreza Bazmandegan Pages 789-804
    Background and Objectives

    Labor pain is the most unbearable pain and can be relieved by painless delivery. This study aimed at investigating the effect of intrathecal sufentanil on some labor parameters in primiparous women.

    Materials and Methods

    In this clinical trial study, 126 primiparous women, who were candidates for vaginal delivery in Niknafs Hospital of Rafsanjan, were enrolled based on the table of random numbers in two intervention and control groups equally. The intervention group received 0.1 µg/kg sufentanil in the L5-S1 space, and the control group did not receive painless delivery. Then, the length of the first stage of labor, pain score, perineal laceration, frequency of cesarean section, mother's satisfaction, Apgar of neonate, delivery with vacuum, and need for analgesic in postpartum period were investigated. To compare numeric variables, two-way repeated measures analysis of variance (ANOVA), and to compare the categorical variables chi-square test were used.

    Results

    The average length of the first stage of labor in the intervention and control groups were 141.33±58.43 and 278.61±140.81 minutes, respectively, and the difference was statistically significant (p<0.001). In the intervention group, average pain score, perineal laceration, cases leading to caesarean section, and the frequency of need for analgesic in postpartum were significantly less than the control group (p<0.05).

    Conclusion

    Painless delivery with saddle block and sufentanil drug reduced length of the first stage of delivery and pain score. Also it improved other delivery parameters, so it is recommended for painless delivery.

    Keywords: Painless delivery, Primiparous, Saddle block, Sufentanil
  • Esmat Paydar, Samad Alimohammadi* Pages 805-816
    Background and Objectives

    Anxiety is one of the common psychological disorders in humans. Medicinal plants are used in the treatment of anxiety. The purpose of the present study was to investigate the anxiolytic-like effect of Cynara scolymus in male mice.

    Materials and Methods

    In this experimental study, 30 male mice weighing 25-30 g were divided into 5 groups of 6 including Group 1 (control), Group 2 to 4 (receiving hydroalcoholic extract of Cynara scolymus with doses of 100, 200, and 400 mg/kg), and Group 5 (receiving diazepam with a dose of 2 mg/kg). To evaluate anxiolytic activity, Elevated Plus-Maze (EPM) test was used 30 minutes after intraperitoneal injection of the drugs. Total phenolic and flavonoid content of extract was determined by spectrophotometric method. Also, the antioxidant effect of the extract was assessed using inhibition of 2,2-diphenyl-1-picrylhydrazyl (DPPH) free radical. Data were analyzed using one-way analysis of variance and Tukey's post hoc tests.

    Results

    Cynara scolymus (200 and 400 mg/kg) and diazepam (2 mg/kg) significantly led to anxiolytic effect compared to the control group (p>0.05). Total phenolic and flavonoid content of the extract were 59.49±5.57 mgGAE/g extract and 93.39±17.16 mgRE/g extract, respectively. The DPPH radical scavenging activity of the extract was 161.32±0.03 µg/ml.

    Conclusion

    The resutls of the present study suggested that Cynara scolymus has anxiolytic-like effect, and it appears that Cynara scolymus can be used to control anxiety.

    Keywords: Anxiety, Cynara scolymus, Mice
  • Batool Soleimani Sheikhabadi, Maryam Kadkhodaee* Pages 817-834
    Background and Objectives

    Anxiety is one of the most common psychological disorders that may have various complications. One of the effective cognitive-behavioral therapies for anxiety in children is the Kendall's therapy program. The aim of the present study was to investigate Kendall's therapy program on anxiety and cognitive emotion regulation in second period elementary school students.

    Materials and Methods

    This was a quasi-experimental study with a pretest-posttest and a 3-month follow-up period. The statistical population was all male students of the second period of elementary school in Mobarakeh City, who were studying in the academic year of 2022-2023. 26 male students with a high score on Spence Children's Anxiety Scale were selected by multi-stage random sampling method and randomly assigned to experimental and control groups. Then, Kendall's therapy program (coping cat) was implemented on the experimental group. Both groups were evaluated with Spence Children's Anxiety Scale and Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (kids version) before and after the therapeutic intervention. Data were analyzed using two-way repeated measures analysis of variance (ANOVA).

    Results

    Kendall's therapy program (coping cat) reduced the average score of anxiety (Eta=0.800, p<0.001, F=48.103), increased the average score of compatible cognitive emotion regulation (Eta=0.372, p<0.001, F=7.097), and reduced incompatible cognitive emotion regulation (Eta=0.907, p<0.001, F=116.650).

    Conclusion

    It appears that Kendall's therapy program is effective in improving anxiety and cognitive emotion regulation in students of the second period of elementary school, and it is recommended that psychologists and counselors in schools and counseling centers use this method to treat anxiety and regulate students' emotions.

    Keywords: Kendall's therapy program, Anxiety, Cognitive emotion regulation, Students
  • Ahad Norouzzadeh* Pages 835-858
    Background and Objectives

    Limitations of foreign exchange resources have caused the medical tourism industry to gain special importance. Based on this, the current research was conducted with the aim of designing and validating a model of medical tourism in two qualitative and quantitative stages.

    Materials and Methods

    This research is exploratory in terms of purpose and descriptive in terms of type. The contributors in the qualitative stage were 30 doctors in Ardabil Province in 2022, who were purposively selected by chain referral sampling; and in the second stage, based on the Morgan table, 201 employees working in the University of Medical Sciences were selected. In the qualitative phase, the data collection tool was a semi-structured interview that was conducted using Delphi method, and in the quantitative stage, the redesigned questionnaire resulting from the first stage and the structural equation modeling was used.

    Results

    Based on the findings, the following components were identified as the components effective on medical tourism: economic growth (β=0.433), entrepreneurial ecosystem (β=0.537), quality of laws (β=0.437), social networks (β=0.346), challenges (β=0.482), diversity of attractions and leisure opportunities (β=0.539), expert workforce (β=0.345), development of tourism policies (β=0.742), respect for opinions (β=0.339), sustainable income (β=0.407), Islamic medical services (β=0.369), effectiveness and efficiency (β=0.454), participation (β=0.608), common language (β=0.523), medical infrastructure (β=0.427), costs (β=0.384), natural capacities (β=0.375), and medical services tariff (β=0.517).

    Conclusion

    Developing tourism policies and having roadmap have significant contributions to the development of medical tourism. Increasing public participation, creating related jobs, introducing tourist attractions, economic liberalization, and improving political relations and visa regulations are effective cross-sectorial policies.

    Keywords: Tourism, Medical tourism, Delphi method
  • Zahra Akhavi Samaraein* Pages 859-872
    Background and Objectives

    Adolescence is associated with an increased prevalence of health risk behaviors, including substance use and aggressive behavior. The present study was conducted with the aim of determining the structural equation model of the role of poor parental supervision in predicting the tendency of adolescents to risky behaviors with the mediating role of school climate.

    Materials and Methods

    This study is of a descriptive type and its statistical population includes male students of the second secondary level of Ardabil City in the academic year of 2022. From this population, a sample of 255 people was selected by convenience sampling method, and they answered the questionnaires of High-Risk Behaviors, School Atmosphere, and Poor Parental Supervision. The obtained data were analyzed using structural equation modeling.

    Results

    The results showed that there is a direct significant relationship between poor parental supervision (with a coefficient value of 0.10) and high-risk behaviors (p<0.001), also there is an indirect significant relationship between poor parental supervision through the mediation of school atmosphere (with a coefficient value of 0.12) and high-risk behaviors (p<0.001).

    Conclusion

    In general, the results of the present study showed that poor parental supervision directly and indirectly with the mediation of school climate has a significant effect on adolescents' tendency to high-risk behaviors. From the practical point of view, as recommended by psychologists and school counselors, effective psychological interventions to prevent and reduce the high-risk behaviors of adolescents should be designed with the content of training parents to improve their supervision and training adolescents to comply with social norms at schools.

    Keywords: School climate, High-risk behaviors, Poor parental supervision, Adolescents
  • Hossein Moradimokhles*, Maryam Pourjamshidi, Omid Mozafari Pages 873-896
    Background and Objectives

    The introduction of digital technologies into medical education systems has introduced new challenges in this field. The issue of ethics in medical education is one of the essential elements in this field. Therefore, the purpose of this research was to investigate the place of ethics in the field of electronic learning in medical education.

    Materials and Methods

    This study is a systematic review which presents the findings obtained from a systematic review of researches on using ethical standards in e-learning in medicine. Systematic search according to the keywords of the systematic search was extracted and exploited in 4 external databases: Scopus, Springer, PubMed, and Web of Science, and 3 internal databases: SID, Magiran, and Irandoc. A systematic search was conducted in November 2022 and updated in March 2023, and reached 36 studies, and finally, 14 studies meeting the criteria for in-depth analysis were determined.

    Results

    The analysis of the selected researches based on specific criteria showed that compliance with professional ethics had a positive effect on the field of electronic learning in the field of medicine. It has also made this field more efficient, and people trust it more.

    Conclusion

    The results of the present study showed that e-learning based on professional ethics standards in the field of medical education provides a suitable platform for effective learning and improving the performance of the learners.

    Keywords: Ethics, E-learning, Medical Education, Systematic literature review
  • Arefeh Arabpour Dahouei*, Mohammadamin Abdi, Navid Mirzakhani Araghi Pages 897-906
    Background and Objectives

    Evidence supports a close relationship between emotional intelligence and quality of life. This study aimed to determine the relationship between emotional intelligence and quality of life among students of the School of Rehabilitation, Shahid Beheshti University of Medical Sciences.

    Materials and Methods

    In this descriptive study, 182 undergraduate students of the School of Rehabilitation, Shahid Beheshti University of Medical Sciences, were selected, and they answered the standard 12-item Quality of Life and the Bradberry-Greaves’ Emotional Intelligence questionnaires. One-way analysis of variance (ANOVA) was used to analyze the data.

    Results

    One-way ANOVA showed that there is a statistically significant relationship between self-awareness score and quality of life (p=0.022), self-management score and quality of life (p<0.001), relationship management score and quality of life (p=0.003), and the overall score of emotional intelligence and quality of life (p<0.001).

    Conclusion

    The findings of the present study confirm the relationship between emotional intelligence and the quality of life of students. It is recommended that universities take steps to provide an appropriate platform for enhancing the quality of life of students by incorporating emotional intelligence skills into their educational programs.

    Keywords: Emotional intelligence, Quality of life, Students, COVID-19
  • Mohsen Rezaeian* Pages 907-908