فهرست مطالب

مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران
سال بیست و نهم شماره 2 (پیاپی 113، تابستان 1402)

  • تاریخ انتشار: 1402/09/28
  • تعداد عناوین: 8
|
  • سید ایمان سیدزاده دلویی، حمیدرضا آقامحمدیان شعرباف*، محمدسعید عبدخدایی، علی غنایی چمن آباد صفحات 124-141

    اهداف:

     مصرف مشکل ساز پورنوگرافی یکی از نگرانی های نوظهور بالینی است که باعث تخریب کارکردهای فرد می شود. بنابراین به کارگیری درمان های نوظهور رفتاری و تکنولوژیک ضروری است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای و درمان ترکیبی بر کاهش ولع و مصرف مشکل ساز پورنوگرافی بود. 

    مواد و روش ها:

     پژوهش حاضر، شبه آزمایشی از نوع طرح های تک آزمودنی A-B-A است. مرحله اول این طرح (A) خط پایه، مرحله دوم (B) مرحله مداخله و پس از اتمام مرحله مداخله، مرحله پیگیری (A) انجام می شود. جامعه آماری شامل کلیه مردان 18 تا 24 سال مراجعه کننده به کلینیک روان شناسی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1401 بود. نمونه شامل 9 مرد بود که به شیوه داوطلبانه و هدفمند از بین افراد دارای ملاک های ورود انتخاب شدند و با کمک نرم افزار تصادفی سازی و ساخت توالی تصادفی SAS و به روش اجرای پنهان سازی تخصیص تصادفی SNOSE در سه گروه آزمایش جای گذاری شدند. داده ها به روش ترسیم دیداری، درصد بهبودی، شاخص تغییر پایا و شاخص های کارایی بالینی تحلیل شدند.

    یافته ها:

     باتوجه به نتایج به دست آمده، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به کاهش ولع و مصرف مشکل ساز پورنوگرافی به مقدار 26/2 با اندازه اثر 0/63 و به مقدار 27/05 با اندازه اثر 0/62 منجر شد. همچنین، مداخله تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای به کاهش ولع و مصرف مشکل ساز پورنوگرافی به مقدار 22/7 با اندازه اثر 0/56 و به مقدار 21/2 با اندازه اثر 0/53 منجر شد. درنهایت، درمان ترکیبی به کاهش ولع و مصرف مشکل ساز پورنوگرافی به مقدار 33/4 با اندازه اثر 0/72 و به مقدار 29/3 با اندازه اثر 0/67 منجر شد که همگی مداخلات در سطح 0/05 معنادار بود.

    نتیجه گیری:

     به طورکلی می توان گفت درمان ترکیبی نسبت به درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای، به کاهش معنا دار بیشتر ولع مصرف و استفاده مشکل ساز از پورنوگرافی منجر شد. همچنین، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نسبت به تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای به کاهش معنا دار بیشتر ولع مصرف و استفاده مشکل ساز از پورنوگرافی منجر شد.

    کلیدواژگان: مصرف مشکل ساز پورنوگرافی، ولع، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای
  • مهسا میرزاخانی، بنفشه غرایی*، کمیل زاهدی تجریشی، سجاد خانجانی، احمدعلی نوربالا، سید رضا صفایی نودهی صفحات 142-155

    اهداف:

     سرطان یک بیماری مزمن و تهدیدکننده زندگی است. بیش از 50 درصد از بیماران مبتلا به سرطان، از برخی اختلالات روانی رنج می برند. شفقت به خود و فراتر از آن، درمان مبتنی بر شفقت، رویکردی نسبتا جدید در روانشناسی است. هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی درمان مبتنی به شفقت بر برخی از نشانه های روان شناختی و کیفیت زندگی بیماران مبتلابه سرطان است.

    مواد و روش ها :

    این پژوهش یک کارآزمایی بالینی تصادفی با طرح پیش آزمون-پس آزمون است. جامعه آماری پژوهش، تمامی بیماران مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بخش شیمی درمانی بیمارستان امام خمینی شهر تهران بودند که 30 نفر از آن ها به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با گمارش تصادفی به صورت مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش در 8 جلسه 2 ساعته گروه درمانی مبتنی بر شفقت شرکت کردند. گروه کنترل هیچ نوع مداخله روان درمانی دریافت نکرد. کلیه آزمودنی ها در دو مرحله شروع مداخله و جلسه پایانی مداخله بعد از اتمام جلسات درمان به پرسش نامه های شفقت به خود نف، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و کیفیت زندگی مخصوص بیماران مبتلا به سرطان پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داده ها بااستفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره (مانکووا) و تحلیل واریانس تک متغیره (آنکووا) در نرم افزار SPSS نسخه 23 انجام شد.

    یافته ها :

    یافته های پژوهش حاضر نشان داد، اضطراب، افسردگی و استرس گروه آزمایش بعد از درمان، کاهش معنا داری یافت (P<0/01). همچنین کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان بعد از درمان، افزایش معنا داری در مقایسه با گروه کنترل پیدا کرد (P<0/01).

    نتیجه گیری:

     براساس یافته های پژوهش حاضر، درمان مبتنی بر شفقت، درمان موثری برای علایم افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران مبتلا به سرطان است. همچنین این درمان سبب بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان می شود.

    کلیدواژگان: درمان مبتنی بر شفقت، سرطان، افسردگی، اضطراب، استرس، کیفیت زندگی
  • مریم کورکی، سید اسماعیل هاشمی*، مهناز مهرابی زاده هنرمند، بهرام پیمان نیا صفحات 156-169

    اهداف:

     هدف از این پژوهش، بررسی اثر بخشی گروه درمانی سایکودرامای شناختی رفتاری بر توجه متمرکز بر خود و اضطراب اجتماعی در دختران نوجوان بود.

    مواد و روش ها :

    این پژوهش این یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری شامل همه دختران کلاس نهم مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهرستان سیرجان در سال 1401-1402 بود که پس از غربالگری با استفاده از مقیاس اضطراب اجتماعی پاکلک و مقیاس کانون توجه وودی و چمبلس و همچنین مصاحبه بالینی براساس نظام طبقه بندی اختلالات روانی (ویرایش پنجم)، 30 نفر از آن ها انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. پس از انجام پیش آزمون، گروه آزمایش 9 جلسه 120دقیقه ای مداخله گروهی سایکودرامای شناختی رفتاری دریافت کرد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری به کمک نرم افزار SPSS نسخه 24 تحلیل شدند.

    یافته ها :

    درمان گروهی سایکودرامای شناختی رفتاری در گروه آزمایش در سطح پس آزمون و پیگیری به طور معنا داری باعث کاهش میانگین نمرات توجه متمرکز بر خود و اضطراب اجتماعی در دختران نوجوان دارای اختلال اضطراب اجتماعی شد (05/P<0).

    نتیجه گیری:

     درمان سایکودرامای شناختی رفتاری گروهی در درمان اضطراب اجتماعی و توجه متمرکز بر خود در دختران نوجوان ایرانی موثر است. اثربخشی آن می تواند به مدت 1 ماه ماندگار باشد. پیشنهاد می شود در درمان اختلال اضطراب اجتماعی روش هایی مثل سایکودرامای شناختی رفتاری که تلفیقی از سایکودراما و درمان شناختی رفتاری است به دلیل تاکید بر هر دو جنبه نمایش محوری و شناختی استفاده شود.

    کلیدواژگان: سایکودراما، درمان شناختی رفتاری گروهی، اضطراب اجتماعی، توجه متمرکز بر خود، نوجوانان
  • زهره اعمادی، صبا عباسپور، عبدالحکیم تیرگری، محمدجواد بگیان کوله مرزی* صفحات 170-187

    اهداف:

     شناسایی ایده پردازی خودکشی در نوجوانان می تواند به مداخله به هنگام برای افراد در معرض خطر کمک کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده جنسیت در رابطه بین فشار روان شناختی، حساسیت به طرد شدن و شکست با ایده پردازی خودکشی در نوجوانان با نقش میانجی افسردگی و ناامیدی انجام شد. 

    مواد و روش ها:

     پژوهش مقطعی حاضر به روش همبستگی و از نوع تحلیل مسیر است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه نوجوانان 14 تا 19ساله استان لرستان که در سال تحصیلی 1401 در مقطع متوسطه مشغول به تحصیل بودند، تشکیل دادند. در این پژوهش بااستفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 623 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس احتمال خودکشی (کال و گیل، 1988)، مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی (زیگموند و اسنیت، 1983)، پرسش نامه فشار روان شناختی (ژانگ و همکاران، 2022)، مقیاس ناامیدی (بک و همکاران، 1974)، مقیاس شکست گیلبرت و آلن (1998) و پرسش نامه حساسیت به طرد (داونی و فلدمن، 1996) استفاده شد. فرضیه های پژوهش بااستفاده از ضریب همبستگی پیرسون به کمک نرم افزار SPSS نسخه 26 و تحلیل مسیر بااستفاده از نرم افزار AMOS نسخه 24 تحلیل شدند.

    یافته ها :

    نتایج حاصل از تحلیل متغیر تعدیل کننده نشان داد در پسران شکست و حساسیت به طرد اثر مثبت و مستقیمی بر ایده پردازی خودکشی دارد، درحالی که فشار روان شناختی از طریق ناامیدی و افسردگی اثر غیرمستقیمی بر ایده پردازی خودکشی دارد. همچنین در دختران شکست و فشار روان شناختی اثر مثبت و مستقیمی بر ایده پردازی خودکشی دارند، درحالی که حساسیت به طرد از طریق ناامیدی و افسردگی اثر غیرمستقیمی بر ایده پردازی خودکشی دارد.

    نتیجه گیری :

    از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که فشار روان شناختی، حساسیت به طرد و شکست از طریق ناامیدی و افسردگی می توانند به خوبی ایده پردازی خودکشی در نوجوانان را تبیین کنند.

    کلیدواژگان: فشار روان شناختی، حساسیت به طرد شدن، تجربه شکست، افسردگی، ناامیدی نوجوان، ایده پردازی خودکشی
  • شایان کمال فر، رویا موسوی، سیده ماهرخ علینقی مداح* صفحات 188-201

    اهداف:

     الکتروشوک درمانی یکی از روش های درمانی برای بیماران اعصاب و روان است. میدازولام یک داروی بنزودیازپین با اثر نسبتا کوتاه و یک داروی پیش بیهوشی است که دارای اثرات آرام بخشی، ضدتشنجی و شل کننده عضلانی است. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر داروی میدازولام بر بروز بی قراری و آژیتاسیون بیماران تحت الکتروشوک درمانی در بیمارستان 5 آذر گرگان در سال 1401 طراحی شد.

    مواد و روش ها:

     این کارآزمایی بالینی دوسوکور بر روی 80 بیمار (18 تا 75 سال) با تشخیص بیماری های روانپزشکی و دارای اندیکاسیون الکتروشوک درمانی انجام شد. بیماران به روش در دسترس انتخاب شدند. سپس از طریق بلوک بندی تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تخصیص یافتند. در گروه کنترل به بیماران میزان 2 میلی گرم بر کیلوگرم نسدونال، 0/5 میلی گرم بر کیلوگرم آتروپین و 0/5 میلی گرم بر کیلوگرم ساکسینیل کولین تزریق شد. در گروه آزمایش به بیماران علاوه بر این دارو ها، میزان 0/2 میلی گرم بر کیلوگرم میدازولام تزریق شد. در مدت 4 جلسه درمان، پرسش نامه ریچموند جهت ارزیابی بی قراری، بلافاصله و یک ساعت بعد از الکتروشوک درمانی تکمیل شد. داده ها در نرم افزار spss نسخه 18 با آزمون های تی مستقل، یو من ویتنی و مجذور کای در سطح معنا داری 0/05 تحلیل شدند. 

    یافته ها:

     در این مطالعه 42 بیمار در گروه آزمایش و 38 بیمار نیز در گروه کنترل بودند. میانگین تغییرات فشارخون سیستول و دیاستول در گروه مداخله به طور معنا داری کمتر بود. بلافاصله بعد از الکتروشوک درمانی، 68 درصد گروه آزمایش و 44 درصد گروه کنترل در وضعیت بیدار و آرام بودند. بیماران دریافت کننده میدازولام ازنظر شدت بی قراری ریچموند 1 ساعت بعد از الکتروشوک درمانی وضعیت بهتری داشتند (0/04=P).

    نتیجه گیری:

     تجویز میدازولام توانسته است میزان بی قراری را در بیماران دریافت کننده میدازولام بهبود ببخشد و میانگین تغییرات فشارخون سیستول و دیاستول را در بلندمدت کنترل کند.

    کلیدواژگان: الکتروشوک درمانی، میدازولام، بی قراری، همودینامیک
  • میرحسین آقائی، صابر اعظمی آغداش، رضا ابراهیم اوغلی*، سمیه بوداقی صفحات 202-215

    اهداف:

     حمایت روانی یکی از حوزه های اصلی مراقبت از بیماران مبتلا به سرطان است. سال هاست این موضوع در ادبیات و عملکرد ارایه دهندگان مراقبت مورد توجه و تاکید است. این مطالعه با هدف بررسی تجربیات و ادراکات ارایه دهندگان مراقبت های بهداشتی در اردبیل درمورد حمایت روانی از بیماران مبتلا به سرطان انجام شده است.. 

    مواد و روش ها:

     پژوهش حاضر با رویکرد تحلیل محتوای کیفی متعارف در سال 1401 در مراکز ارایه دهنده مراقبت به افراد مبتلا به سرطان اردبیل صورت گرفت. نمونه مطالعه، 19 مشارکت کننده دارای تجربیات غنی مراقبتی درزمینه مراقبت از بیماران مبتلا به سرطان بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند و پس از ضبط و رونویسی، مطابق روش گرانهایم و لاندمن تجزیه وتحلیل شدند.

    یافته ها:

     از تحلیل داده ها 12 زیرطبقه و 4 طبقه «برجسته سازی ارتباط ذهنی مثبت با خود و دیگران»، «آگاهی بخشی مثبت»، «تغییر مثبت در زاویه دید بیمار» و «تقویت ادراک ارزشمندی» به دست آمد. این طبقات بیانگر توجه و تلاش ارایه دهندگان مراقبت در راستای حمایت روانی است که با تقویت ذهنیت مثبت در بیمار نمود پیدا می کند و شکل گیری ماهیت حمایت روانی را در ارایه دهندگان مراقبت برای ارایه مراقبت نشان می دهد. 

    نتیجه گیری:

     در مطالعه حاضر تقویت ذهنیت مثبت، اساس حمایت روانی در افراد مبتلا به سرطان است که می تواند به عنوان یک برنامه راهبردی و عملیاتی در توسعه برنامه های آموزشی برای تیم حرفه ای مراقبت موثر واقع شود. در راستای توسعه برنامه های عملکردی مراقبت، مفهوم تقویت ذهنیت مثبت می تواند به عنوان چهارچوبی برای تحقق و همچنین شاخصی جهت ارزیابی حمایت روانی، گامی در جهت ارایه مراقبت باکیفیت و توام با رضایت و آرامش درونی بیماران باشد. در حیطه پژوهش، یافته های مطالعه حاضر می تواند برای طراحی ابزاری به منظور سنجش وضعیت حمایت روانی مورد استفاده قرار گیرد. همچنین این یافته ها می تواند با ابزارهای سنجش کیفیت مراقبت ترکیب شود و در پاسخگو بودن مراقبت جهت تامین حمایت روانی در بیمار به عنوان جنبه مهمی از مراقبت مورد بررسی قرار گیرد.

    کلیدواژگان: حمایت روانی، سرطان، تحلیل محتوای کیفی
  • عریبه اکرام، ثنا انور لشاری*، طاهره انور لشاری صفحات 216-235

    اهداف:

     همدلی، سبک های مقابله ای و کیفیت زندگی حرفه ای نقش مهمی در زندگی حرفه ای افراد دارند. تحقیقات متعدد نشان می‎دهند تجربه پیامدهای نامطلوب شفقت و همدلی اغلب به خستگی شفقت و همچنین فرسودگی شغلی منجر می‎شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی همبستگی بین همدلی، راهبردهای مقابله ای، کیفیت زندگی حرفه‎ای و نقش تعدیل کننده تجربه کار در میان روان شناسان بالینی جوان در لاهور، پاکستان طراحی شد.

    مواد و روش ها:

     برای بررسی روابط بین متغیرهای مطالعه در یک مدل، از طرح تحقیق پیمایشی همبستگی استفاده شد. از روش نمونه گیری هدفمند برای جمع آوری داده ها از شرکت کنندگان 23 تا 37 ساله، با 1 تا 10 سال سابقه کار استفاده شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه های استانداردشده که شامل پرسش نامه همدلی تورنتو (TEQ)، پرسش نامه پاسخ مقابله‎ای مختصر (COPE) و مقیاس کیفیت زندگی حرفه ای (ProQoL) بود، جمع آوری شدند. داده ها با آزمون آلفای کرونباخ، آمار توصیفی، تحلیل همبستگی، تحلیل طبقه بندی و تحلیل تعدیلی مورد بررسی قرار گرفتند.

    یافته ها :

    یافته ها نشان دهنده ارتباط قوی بین همدلی، راهبردهای مقابله سازگارانه و رضایت از شفقت است. تجزیه وتحلیل تعدیلی نشان داد همدلی و سال ها تجربه کاری به طور معنا داری کیفیت زندگی حرفه ای را پیش بینی می‎کنند.

    نتیجه گیری:

     روانشناسان بالینی و دانشجویان باید برای تحریک و تقویت بیشتر مهارت های حل مسیله و سازگاری برای برآوردن الزامات شغلی پویا و پیچیده، آموزش ببینند.

    کلیدواژگان: کیفیت زندگی حرفه ای، خستگی شفقت، فرسودگی شغلی، پاکستان، مهارت های مقابله ای
  • بهار دهقانپور هنزائی، حمید پورشریفی*، میلاد کدخدا، فاطمه السادات رئیسیان صفحات 236-249

    اهداف :

    مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع روان سنجی است که با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس انواع پورنوگرافی در میان جمعیت عمومی انجام شد. 

    مواد و روش ها:

     مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی است. از میان جمعیت عمومی 500 نفر (318 نفر مرد و 182 نفر زن با میانگین سنی 5/07± 23/55 سال) به صورت دردسترس و در فضای مجازی انتخاب شدند و به مقیاس های انواع پورنوگرافی و مصرف مشکل ساز پورنوگرافی پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داده ها بااستفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 و لیزرل نسخه 8/8 از طریق روش لاوشه، تحلیل عاملی تاییدی و اکتشافی، ضریب همبستگی پیرسون، آلفای کرونباخ و امگا انجام شد. 

    یافته ها :

    یافته های این مطالعه نشان داد این ابزار روایی محتوایی مطلوبی دارد. مدل اولیه سه عاملی ابزار از طریق تحلیل عاملی تاییدی تایید نشد. به جای آن، تحلیل عاملی اکتشافی به ارایه مدل بازنگری شده ای با 7 عامل منجر شد. آلفای کرونباخ و امگا این مقیاس به ترتیب 0/87 و 0/86 به دست آمد. بررسی روایی هم زمان این مقیاس نیز از طریق همبستگی با مقیاس مصرف مشکل ساز پورنوگرافی نشان داد این مقیاس با اکثر خرده مقیاس های مصرف مشکل ساز پورنوگرافی همبستگی مثبت دارد. 

    نتیجه گیری:

     براساس نتایج این مطالعه، می توان نتیجه گرفت که نسخه فارسی مقیاس انواع پورنوگرافی برای سنجش انواع پورنوگرافی در نمونه ایرانی از پایایی و روایی کافی برخوردار است و ابزار مناسبی برای استفاده در پژوهش های مرتبط با پورنوگرافی است.

    کلیدواژگان: پورنوگرافی، روان سنجی، تحلیل عاملی
|
  • Seyed Iman Seyedzadeh Dalooyi, Hamidreza Aghamohammadian Sharbaaf*, MohammadSaeed Abdekhodaei, Ali Ghanaei Chamanabad Pages 124-141

    Objectives:

     Problematic pornography use (PPU) is one of the emerging clinical concerns that can negative affect individual performance. Therefore, it is necessary to use emerging behavioral and technological treatments. This study aims to investigate the effectiveness of acceptance and commitment therapy (ACT) and transcranial direct current stimulation (tDCS) in reducing craving and PPU in young men.

    Methods :

    This is a clinical trial with a pre-test/post-test/follow-up design. The study population consists of all men aged 18-24 years referred to the counseling clinic of Ferdowsi University of Mashhad, Iran in 2022 with diagnosed PPU. Of these, 9 were selected purposefully based on the entry criteria. They were placed in three groups of ACT, tDCS, and ACT±tDCS, using the computerized random number generator in SAS software, version 9.4 and the sequentially numbered, opaque, sealed envelopes (SNOSE) to preserve random allocation concealment. The data were analyzed based on visual analysis, percentage of non-overlapping data index, and mean percentage reduction (MPR).

    Results:

     The ACT led to a decrease in craving (MPR=26.2% with an effect size of 0.63) and PPU (MPR=27.05% with an effect size of 0.62). Also, tDCS led to a decrease in craving (MPR=22.7% with an effect size of 0.56) and PPU (MPR=21.2% with an effect size of 0.53). The combined treatment (ACT±tDCS) led to a decrease in craving (MPR=33.4% with an effect size of 0.72) and PPU (MPR=29.3% with an effect size of 0.67). The effects in all groups were significant (P<0.05).

    Conclusion:

     The combination of ACT and tDCS can lead to a more significant reduction in craving and PPU in young men than ACT and tDCS alone. ACT is more effective than tDCS in reducing craving and PPU.

    Keywords: Problematic pornography use, Craving, Acceptance, commitment therapy, Transcranial direct current stimulation
  • Mahsa Mirzakhani, Banafshe Gharraee*, Komeil Zahedi Tajrishi, Sajad Khanjani, Ahmad Ali Noorbala, Seyed Reza Safaei Nodehi Pages 142-155

    Objectives :

    Cancer is a chronic and life-threatening disease. More than 50% of patients with cancer suffer from some psychological disorders. Compassion-focused therapy (CFT) is a new approach in psychology. This study aimed to evaluate the effectiveness of CFT on some Pychological Sympthoms and quality of life of cancer patients.

    Methods :

    This is a randomized clinical trial with a pre-test-post-test design. Thirty cancer patients referred to the chemotherapy ward of Imam Khomeini Hospital in Tehran, Iran, were selected by a convenience sampling method and randomly assigned to intervention and control groups. The intervention group received CFT for 8 weeks. All participants were assessed by self-compassion scale (SCS), depression anxiety stress (DASS), and EORTC QLQ-C30 before, immediately after the intervention. Data were analyzed by Multivariate analysis of covariance (MANCOVA) and univariate analysis of covariance (ANCOVA)with SPSS software, version 23.

    Results :

    Anxiety, depression, and stress were significantly reduced in the intervention group in the post-test and follow-up phases (P<0.01). the quality of life significantly increased after treatment compared to the control group. 

    Conclusion :

     CFT can be an effective treatment for reducing depression, anxiety, and stress and improving the QoL of patients with cancer.

    Keywords: Compassion-focused therapy, Cancer, Depression, Anxiety, Stress, Quality of life
  • Maryam Kooraki, Seyed Esmaeil Hashemi*, Mahnaz Mehrabizadeh Honarmand, Bahram Peymannia Pages 156-169

    Objectives :

    This study aims to assess the effects of cognitive-behavioral psychodrama group therapy (CBPGT) on self-focused attention and social anxiety disorder (SAD) in adolescent girls.

    Methods:

     This is a randomized controlled clinical trial with a pre-test, post-test/follow-up design. The study population includes all 9th-grade girls referred to health centers in Sirjan, Iran, in 2022. After screening using Puklek’s social anxiety scale for adolescents, Woody and Chambless’ focus of attention questionnaire, and a clinical interview based on the DSM-5 criteria, 24 girls were selected and randomly divided into two intervention (n=12) and control (n=12) groups. After the pre-test assessments, the intervention group received CBPGT at nine sessions of 120 minutes. The data were analyzed using descriptive statistics and multivariate analysis of covariance in SPSS software, version 24.

    Results :

    CBPGT significantly reduced self-focused attention and SAD in adolescent girls at the post-test and one-month follow-up phases (P<0.05).

    Conclusion:

     CBPGT is effective in the treatment of SAD and self-focused attention in female adolescents in Iran. Its effectiveness can be maintained for one month. It is recommended that CBPGT be used in the treatment of SAD due to its focus on both the theatrical and cognitive aspects of this disorder.

    Keywords: Psychodrama, Cognitive-behavioral Group Therapy, Social anxiety, Self-focused attention, Adolescent
  • Zohreh Etemadi, Saba Abbaspour, Abdolhakim Tirgari, MohammadJavad Bagian Koulemarzi* Pages 170-187

    Objectives:

     Identifying suicidal ideation in adolescents can help timely intervention for those at risk. The present study aims to assess the mediating role of depression and hopelessness in the relationship of psychological strain, rejection sensitivity, and defeat with suicide ideation in adolescents in Iran.

    Methods:

     This is a cross-sectional correlational study using the path analysis method. The study population consists of all high school students aged 14-19 years in Lorestan Province in 2021. Of these, 623 were selected using the multi-stage cluster sampling method. To collect data, the suicide probability scale (Cull & Gill, 1988), hospital anxiety and depression scale (Zigmond & Snaith, 1983), psychological strain scale (Zhang et al, 2022), Beck hopelessness scale (Beck et al, 1974), defeat scale (Gilbert & Allan, 1998) and rejection sensitivity questionnaire (Downey & Feldman, 1996) were used. Research hypotheses were tested using Pearson’s correlation test in SPSS software, version 26 and path analysis in AMOS  software, version 24.

    Results :

    The results of the correlation test showed a positive and significant relationship between psychological strain, rejection sensitivity, and defeat with depression, hopelessness, and suicidal ideation (P<0.05). Defeat was both directly and indirectly related to suicidal ideation. However, the relationship of psychological strain and rejection sensitivity with suicidal ideation was through hopelessness and depression.

    Conclusion:

     There is a need for further elucidating the mechanisms of suicidal ideation and behaviors in the study area. This study supports the integrated motivational-volitional model of suicidal behavior.

    Keywords: Psychological strain, Rejection sensitivity, Defeat, Depression, Hopelessness adolescent, Suicidal ideation
  • Shayan Kamalfar, Roya Mousavi, Seyede Mahrokh Alinaghimaddah* Pages 188-201

    Objectives:

     Electroconvulsive therapy (ECT) is one of the treatment methods for neuropsychiatric patients. Midazolam is a relatively short-acting benzodiazepine drug used as a pre-anesthetic drug and has sedative, anticonvulsant, and muscle relaxant effects. This study aims to investigate the effect of midazolam on agitation in patients undergoing ECT. 

    Methods :

    This double-blinded clinical trial was conducted on 80 patients (aged 18-75 years) diagnosed with psychotic disorders indicating the need for ECT. The patients were selected by a convenience sampling method and allocated to two placebo and intervention groups by the envelope method. In the control group, the patients were injected with  2cc of distilled water, 2 mg/kg nesdonal, 0.5 mg/kg atropine, and 0.5 mg/kg succinylcholine. In the intervention group, in addition to these drugs, 0.2 mg/kg midazolam was injected at 4 sessions. The Richmond agitation sedation scale (RASS) was used to assess agitation immediately and one hour after ECT. Data were analyzed in SPSS software, version using independent t-test, Man-Whitney U test, and chi square test. The significance level was set at 0.05.

    Results:

     The data of 42 patients in the intervention group and 38 in the control group were analyzed. The mean systolic and diastolic blood pressures were significantly lower in the intervention group. Immediately after ECT, 68% and 44% of patients in the intervention and control groups, respectively, were alert and calm. The patients in the midazolam group had a better condition based on the RASS score one hour after ECT (P=0.04).

    Conclusion:

     Midazolam is able to reduce agitation in patients receiving ECT and can control the changes in systolic and diastolic blood pressures in the long term.

    Keywords: Electroconvulsive therapy, Midazolam, Agitation, Hemodynamics
  • Mir Hossein Aghaei, Saber Azami Aghdash, Reza Ebrahimoghli*, Somayeh Bodaghi Pages 202-215

    Objectives :

    Psychological support is one of the basic aspects of care for patients with cancer. It has been emphasized in literature and clinical practice for many years. This study aims to explore the experiences and perceptions of healthcare providers in Ardabil, Iran, about psychological support to patients with cancer.

    Methods :

    The research was conducted using conventional qualitative content analysis in cancer treatment centers in Ardabil, Iran, in 2021. Participants were 19 healthcare providers who were purposefully selected and interviewed to explore their experiences. After transcribing the recorded data, analysis was carried out based on Graneheim and Lundman’s content analysis method. 

    Results :

    Based on the content analysis results, four main themes, including “highlighting positive mental connection with oneself and others”, “positive awareness”, “positive change in the patient’s point of view,” and “strengthening the perceived value” were extracted. These categories reflected the healthcare providers’ efforts to “strengthen the positive mindsets” of patients and showed the formation of psychological support for patients with cancer.  

    Conclusion:

     Strengthening of the positive mentality in patients with cancer is needed for their psychological support, and should be used as a strategic plan in the development of training programs for healthcare providers. It can be an indicator for evaluating psychological support to these patients and be a step towards providing quality care to them. The findings can be useful for designing a tool to measure the status of psychological support for patients with cancer in Iran or assess the care quality and performance of healthcare providers in giving psychological support to these patients.

    Keywords: Psychological support, Cancer, Qualitative content analysis
  • Areeba Ikram, Sana Anwar Lashari*, Tahira Anwar Lashari Pages 216-235

    Objectives :

    Empathy, coping strategies, and professional quality of life (ProQoL) play a significant role in an individual’s professional life. Several studies have indicated that the unfavorable consequences of compassion and empathy lead to compassion fatigue and burnout. The present study aims to examine the correlation among empathy, coping strategies, and ProQoL, and assess the moderating role of work experience among young clinical psychologists in Lahore, Pakistan.

    Methods:

     This is a descriptive-correlational survey. A purposive sampling technique was used to select participants aged 23-37 years with 1-10 years of work experience. Data was collected using standard questionnaires including the Toronto Empathy Questionnaire, the Brief COPE Inventory, and the ProQoL Scale. Their internal consistency was examined using Cronbach’s alpha. Data were analyzed using descriptive statistics, correlational test, categorical regression analysis, and moderation analysis. 

    Results :

    There was a strong correlation between empathy, adaptive coping strategies, and compassion satisfaction. Moderation analysis showed that empathy and years of work experience significantly predicted the ProQoL.

    Conclusion:

     Clinical psychologists in Lahore need to be educated to stimulate and further use problem-focused and adaptive coping skills to cope with their challenging jobs.

    Keywords: Professional quality of life (ProQoL), Compassion fatigue, Burnout, Pakistan, Coping skills
  • Bahar Dehghanpour Hanzaei, Hamid Poursharifi*, Milad Kadkhoda, Fatemeh Sadat Raeisian Pages 236-249

    Objectives :

    The present study aims to investigate the psychometric properties of the Persian version of the Types of pornography scale (TPS) for the Iranian population. 

    Methods:

     This is a descriptive psychometrics study. Participants were 318 males and 182 females (mean age: 23.55±5.07 years) who were selected using a convenience sampling method. They responded to the Persian versions of the TPS and the problematic pornography use scale (PPUS). Data were analyzed in SPSS v.23 and LISREL v.8.8 application using Lawshe’s method, confirmatory factor analysis (CFA), exploratory factor analysis (EFA), Pearson correlation test, Cronbach’s α, and Omega. 

    Results:

     The questionnaire had good content validity. The original 3-factor model of the tool was not confirmed by the CFA. However, the EFA results led to a revised model with 7 factors. Cronbach’s α and Omega values for the whole scale were 0.87 and 0.86, respectively. The results showed the positive correlation of TPS with the subscales of PPUS, which confirmed the convergent validity. 

    Conclusion:

     The Persian version of the TPS has acceptable reliability and validity to measure the use of different types of pornography in the Iranian population and can be used in studies related to pornography in Iran.

    Keywords: Pornography, Psychometrics, Factor analysis