نشریه رویکردهای نوین در علوم مدیریت
سال چهارم شماره 4 (زمستان 1402)

منشا تقسیم گناهان به صغیره و کبیره را می توان از آیه 31 سوره نساء دانست.علمای فریقین در ذیل این آیه نظرات متفاوتی را ذکر کردند. این مقاله در نظر دارد با روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی به تبیین و بررسی دیدگاه امام غزالی و علامه طباطبایی در رابطه با گناهان صغیره و کبیره بپردازد. از جمله یافته های این پژوهش را می توان ترجیح دیدگاه نص گرایی بر دیدگاه اجتهادی دانست. همچنین باید گفت معیار غزالی برای تمیز کبیره از صغیره از وسعت نظر بیشتری نسبت به دیدگاه علامه برخوردار است. و احتمال آزمون خطا در معیار او نیز بیشتر است.

شیوه ها و باورهای فرهنگی می توانند بر سبک مقابله افراد با پریشانی روانشناختی اثر گذاشته و گاهی به او در مواجهه با بیماری روانی کمک می کنند. از سوی دیگر همین عوامل فرهنگی می توانند منبع پریشانی، تعارض و زمینه ساز بروز اختلال روانی در فرد باشند. فرهنگ جامعه در هر زمان، مینیاتوری از آن جامعه است، اما دقیقا فرهنگ جامعه نیز در درون یک سازمان درست همانند یک جامعه، هنجاره های رفتاری خاصی بر آن حاکم می باشد. فرهنگ سازمانی به عنوان یک سلسله مفاهیم مشترک، باورهای یکسان، نمادها و آداب و رسوم بیان شده است که در طول زمان شکل گرفته اند و موجب انسجام و همبستگی گروهی در سازمان ها هستند. شخصیت اجتماعی افراد یک جامعه نشان دهنده فرهنگ یک جامعه می باشد. افرادی که شخصیت اجتماعی بالایی داشته، تعامل با دیگران را دوست دارند. آنها از صحبت کردن، همراهی و برقراری صمیمیت با مردم خوشحال می شوند. اهمیت مسیولیت اجتماعی شرکت ها و تاثیر آن بر جامعه، از جنبه های مختلف توسط پژوهشگران کاوش گردیده که منجر به بروز دیدگاه های متفاوتی درباره مسیولیت اجتماعی و در نهایت منجر به توسعه چارچوب گزارشگری و مفهوم مسیولیت اجتماعی شرکت ها شده است. حسابداری اجتماعی می تواند به شرکت ها در ایجاد، بهبود و حفظ یک تصویر مثبت از روابط اجتماعی خوب کمک کند و برای جامعه مفید است که در کنار روابط صنعتی، مسیولیت های اجتماعی نیز توسعه پیدا کند. مسیولیت اجتماعی یک چارچوب اخلاقی می باشد که بیانگر این است که هر نهاد، چه یک سازمان و چه یک فرد، می بایست با اخلاق و با حساسیت نسبت به مسایل اجتماعی، فرهنگی و محیطی رفتار کند تا به نفع جامعه به کار گرفته شود و نتیجه این اقدامات به نفع جامعه بینجامد.

کیفیت حسابرسی داخلی بنیانی برای بقای شرکت و توسعه در سرتاسر دنیاست. در نتیجه، برای توسعه شاخص ارزیابی دقیق و علمی برای کیفیت حسابرسی داخلی، تلاش های جهانی صورت گرفته است. برای پرداختن به خلاهای تحقیقاتی، مطالعه حاضر سعی دارد شاخصی به منظور ارزیابی کیفیت حسابرسی داخلی با استفاده از رویکرد کارت امتیازی متوازن، تکنیک دلفی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی ایجاد کند. با مرور ادبیات سیستماتیک، بررسی راهبردهای حسابرسی داخلی شرکت ها، کارت امتیازی متوازن و رویکردهای دلفی منجر به شاخص ارزیابی کیفیت حسابرسی داخلی چندسطحی با پنج بعد (رضایت ذینفع، مشارکت ذینفع، نتایج مالی، پروسه حسابرسی داخلی و یادگیری و رشد) و 36 شاخص شدند. نتایج تحلیل سلسله مراتبی حاکی از آن است مهمترین بعد ارزیابی کیفیت حسابرسی داخلی فرآیند حسابرسی داخلی، رضایت ذینفعان و نتایج مالی می باشد. همچنین مهمترین شاخص"نسبت دستیابی به اهداف حسابرسی داخلی" می باشد. همچنین از دیگر شاخص های با اهمیت به "میزان رضایت کمیسیون نظارت و اداره دارایی های دولتی از حسابرسی داخلی"و"اهمیت موضوعات حسابرسی" اشاره کرد.

موضوع اصلی این مطالعه مربوط به ارزیابی تاثیر هوش مصنوعی بر فعالیت ها و تحولات شغلی متخصصان حسابداری، به ویژه نسل آینده حسابداران است. هدف این مطالعه ارزیابی اثرات معرفی سیستم های مبتنی بر AI در زمینه حسابداری و پاسخ به این سوال است که چگونه هوش مصنوعی و زیر مجموعه های آن، دنیای متخصصان حسابداری را تغییر خواهد داد همچنین این پژوهش پیشنهادهایی در خصوص AI به سیاست گذاران ارایه می دهد. این مطالعه شامل نتایج تحلیل اسناد کیفی در مورد موضوع هوش مصنوعی در صنعت حسابداری است. این تحقیق نتیجه گیری می کند که نگرانی های جدی در میان حسابداران حرفه ای در دنیای امروز را می توان با یک سیستم خودکار مبتنی بر هوش مصنوعی جایگزین کرد. برای اجتناب از تبعات این جایگزینی، حسابداران نه تنها بایستی با ضرورت استفاده از فن آوری اطلاعات، بلکه باید با محیط کسب وکار همیشه در حال تغییر امور مالی به ویژه تحولات تکنولوژی های نوین نظیر هوش مصنوعی و زیر مجموعه های اساسی آن شامل یادگیری ماشین، علم داده، داده های بزرگ، داده کاوی، متن کاوی، سیستم خبره یا هوشمند، یادگیری عمیق، فین تک، تجزیه و تحلیل پیشرفته، مدل سازی، رایانش ابری"کلاد" و بلاک چین، سازگار شوند. توصیه شده است که برای بهبود عملکرد و اثربخشی کارکردهای حسابداری، حسابداران و شرکت های حسابداری با پیشرفت های مداوم در هوش مصنوعی در زمینه فعالیت خود، که در نهایت منجر به کاهش هزینه های حسابداری تحمیل شده به شرکت ها، همراه با افزودن ارزش به صنعت حسابداری از طریق، تغییر تمرکز حسابداران به تصمیم سازی های مبتنی بر داده و تحلیل و فاصله گرفتن از وظایف یکنواخت و سنتی موجود است، همگام شوند. این مطالعه به بحث علمی در مورد چگونگی تغییر آینده صنعت حسابداری می افزاید.

هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین ارتباط فرهنگ سازمانی بر اثربخشی سازمانی(مطالعه موردی مدارس متوسطه آموزش وپرورش ناحیه 2 شهرستان زاهدان) است که به صورت توصیفی- همبستگی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته سه سوالی 4 گزینه ای و ضریب آلفای کرونباخ 728/0 و انتخاب کارکنان 10 مدرسه متوسطه به تعداد 65 نفر به عنوان نمونه آماری در اسفند 1401 انجام شد. وقتی به اثربخشی سازمان فکر می کنیم، احتمالا به نمونه هایی از رهبران موفق همچون مارک زاکربرگ یا استیو جابز فکر می کنیم. اما در سطح سازمانی، تعریف اثربخشی به طور قابل توجهی دشوارتر است. داشتن یک کسب و کار موفق یک چیز است، اما موثر بودن یا نبودن آن چیز دیگری است بسیاری از سازمان ها از اهمیت آموزش کارکنان آگاه هستند، با این حال بازخورد لازم را از هزینه و انرژی صرف شده دریافت نمی کنند. این امر باعث می شود در خصوص ادامه فرایند آموزش دچار تردید شوند. براساس استنباط های انجام شده می توان نتیجه گرفت که نهادینه شدن فرهنگ سازمانی بر بهبود عملکرد،بهبود کیفیت آموزش،تحقق اهداف سازمان موثر است پیشنهاد می شود در پژوهشهای آتی پیرامون اثربخشی مولفه های فرهنگ سازمانی بر وضعیت یادگیری مقاله ای نوشته شود.

جهان امروز، با تمامی فرصت ها و چالش های پیش رو، نیازمند علمی اندیشیدن در کلیه ابعاد زندگی بشر و یادگیری شیوه های انجام کار با بهره مندی از امکانات بالقوه و بالفعل در بستری از اعتماد و درک متقابل جهت آموزش نیروهای کارآمد و شایسته؛ و ارزشیابی، بازنگری و تصمیم گیری واقع گرایانه در راستای خدمات مشاوره ای و توسعه هویت حرفه ای است. بنابراین، داشتن نگاهی آینده نگرانه و حرکت به سوی فرهنگ پویایی، خلاقیت، نوآوری و نگرش های مناسب حرفه ای امری ضروری به نظر می رسد. هدف مقاله حاضر بحث پیرامون نقش نظام اساتید مشاور در توسعه فردی و حرفه ای دانشجویان است.

فساد اداری و مبارزه با آن، امری است که امروزه کشورهای مختلف جهان با ابعاد متنوع با آن دست به گریبان هستند که می تواند جز عوامل اصلی تزلزل پایه های حکومت باشد و تمامی دول در صدد رفع آن جهت ارتقا نظام اداری خود هستند. فساد اداری به دلایل مختلف یکی از دغدغه های اصلی و نگرانی های مشترک کشورهای مختلف جهان به ویژه در عصر جهانی شدن اقتصاد و انقلاب ارتباطات به شمار می رود. شفافیت و حکمرانی شایسته و حاکمیت قانون از مهم ترین موانع پیدایش فساد هستند و آثار فساد چه ازلحاظ اجتماعی و چه ازلحاظ سیاسی موجب تضعیف حاکمیت قانون و صدمه دیدن بنیان های جامعه سالم و از دست رفتن فرصت ها برای توسعه پایدار می شود. ازاین رو کشورهای مختلف یکی از عرصه های مهم فعالیت خود را به مبارز با فساد اختصاص داده اند. این پژوهش در تلاش است تا با رویکردی توصیفی-تحلیلی، مقایسه ی تطبیقی قوانین ایران و انگلستان در زمینه شفافیت و نقش آن در سلامت اداری و مبارزه با فساد را با فرض بازدارندگی قوانین انگلستان در این زمینه در دستور کار قرار دهد. بررسی و مطالعه در زمینه ابعاد مختلف قوانین و سازوکارهای کشورهای مذکور در مبارزه با فساد، تصویری جامع از فعالیت، اهداف و دستاوردهای این کشورها درزمینه مذبور را با نگاه ویژه به شفافیت در قوانین ، نقش نهادهای نظارتی بر اجرای قوانین و نگاهی به ابعاد تاریخی فساد را موردمطالعه تطبیقی قرار داده است.

در دوره ابتدایی تصمیم گرفته شد برای تغییر فضای کلاس از حافظه پروری به سمت مهارت محوری در کلاس هایی که امکانش وجود دارد تکالیف مهارت محور را جایگزین مشق شب شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی دوره های آموزشی تکالیف مهارت محور بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان است. از این رو این پژوهش با روش شبه آزمایشی این فرآیند را مورد بررسی قرار داد. جامعه آماری شامل دانش آموزان شهر مشهد بود که با روش نمونه گیری خوشه ای 240 نفر از دانش آموزان انتخاب شدند. ابزار پژوهش نمرات ارزیابی پایان ترم آنان بود. نتایج پژوهش نشان داد که دوره آموزشی تکالیف مهارت محور بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان تاثیر گذاشته و باعث بهبود آن گردیده است.

سیستم های آموزش با تصمیمات پیچیده ای درباره زمان و چگونگی بازگشایی مدارس برای یادگیری حضوری بدنبال همه گیری کووید-19 مواجه شدند. بسیاری از کشورها به عنوان پاسخی فوری، مدارس را تعطیل کردند. اما تعطیلی مدارس تاثیرات منفی فزاینده ای بر سلامت کودکان ، آموزش و پرورش، درآمد خانواده و اقتصاد کلی داشته است. آموزش و پرورش مناطق روستایی و عشایری و مرزی به دلیل شرایط خاص، آسیب های مضاعفی را متحمل شد که در این مقاله، تلاش ها و تجارب برخی کشورها در مورد چگونگی بازگشایی مدارس در این مناطق مورد بررسی قرار گرفت.

کارکرد اصلی آینده پژوهی، خلق و ترسیم پاردایم ها، سناریوها و آینده های مطلوب است. ابهام و عدم اطمینان از آینده بر اهمیت پروژه های آینده پژوهی فناوری اطلاعات می افزاید. پرژوه های فناوری اطلاعات دارای ویژگی های خاصی از جمله ریسک بالا، بازگشت سرمایه محدود، ناملموس بودن نتایج، دارا بودن هزینه های پنهان هستند. روش های مختلفی برای ارزیابی پروژه های آینده نگاری فناوری اطلاعات ارایه شده است که مهمترین آنان روش دلفی و سناریوسازی است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل نظام مند پژوهش های انجام گرفته در حوزه آینده پژوهی در یافته های نوین فناوری اطلاعات: رایانش ابری، کلان داده، رمزنگاری و زنجیره بلوکی (بلاک چین) اجرا شده است. یافته ها نشان می دهد رشد روزافزون دانش محوری، شتاب تغییرات فناوری و ساختاری و شبکه ای شدن اقتصاد و تجارت جهانی باعث شکل گیری سبک های نوینی از آینده پژوهی در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات شده است. نتیجه پژوهش نشان داد که کاربست فناورهای نوین در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات در چند سال اخیر افزایش داشته است و احتمالا این رویکرد در سناریوهای آینده این حوزه نقش اساسی ایفا خواهد کرد. کلیدواژه ها:

هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی اعتماد و مشارکت شهروندان در رابطه حکمروایی خوب و توسعه پایدار شهری می باشد. روش پژوهش، توصیفی - پیمایشی بوده و جامعه آماری پژوهش 322 نفر از کلیه شهروندان، مدیران و مسیولان حوزه شهری شهر مازندران است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی ساده انتخاب شده اند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده که روایی آن توسط خبرگان و اساتید مربوطه مورد تایید قرار گرفته و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شده است. در این پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری برای آزمون مدل و فرضیه های پژوهش استفاده شده است. نرم افزارهای SPSS وLISREL جهت تجزیه و تحلیل داده ها به کار گرفته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که حکمروایی خوب بر مشارکت شهروندان و اعتماد دارای اثر مثبت، مستقیم و معناداری است. همچنین، اعتماد و مشارکت شهروندان بر روی توسعه پایدار شهری دارای اثر مثبت، مستقیم و معناداری دارد. علاوه بر این مطابق یافته ها، میانجی بودن اعتماد و مشارکت شهروندان در رابطه بین حکمروایی خوب و توسعه پایدار شهری تایید می شود.

تستهای نرم افزاری در فرایند تولید و توسعه نرم افزار از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. این اهمیت در حدی است که می تواند منجر به شکست یا موفقیت یک پروژه نرم افزاری گردد. روش های متعددی برای تست ماژولهای نرم افزاری وجود دارد که می توان آنها را به دو دسته اساسی جعبه سفید و جعبه سیاه تقسیم کرد. این پایان نامه بر روی تستهای نرم افزاری جعبه سفید تمرکز دارد و به طور خاص یافتن موارد آزمون مناسب در آن مورد توجه قرار میگیرد. موارد آزمون در صورتیکه با دقت تعیین شوند می توانند زمان تست را تا حد قابل توجهی کاهش دهند و کیفیت نرم افزار نهایی را تضمین کنند. در خصوص موارد آزمون ذکر این مساله ضروری است که پوشش مناسب کدهای برنامه مهمترین پارامتر ارزیابی موارد آزمون است. به عبارت دیگر موارد آزمون مناسب آنهایی هستند که در زمان کم بخش قابل توجهی از کد برنامه را تحت تاثیر می گذارند. در این پایان نامه از الگوریتم پرنده آلاچیق ساز ساتنی بمنظور تعیین موارد آزمون استفاده می شود. بدین منظور دو قطعه اصلی طراحی می شود و مسیرهای مشخصی از انها توسط الگوریتم پرنده آلاچیق ساز ساتنی مورد تست قرار می گیرند. در ارزیابی های انجام شده در این پایان نامه روش پیشنهادی با سه الگوریتم بهینه سازی ژنتیک، ازدحام ذرات و کلونی زنبور مقایسه شده است و نتایج نشان می دهد که در اغلب مقایسه ها به لحاظ زمان و تعداد دفعات تکرار الگوریتم پرنده آلاچیق ساز ساتنی عملکرد مناسب تری داشته است. در نهایت می توان نتیجه گرفت که الگوریتم پرنده آلاچیق ساز ساتنی می تواند به نحو مطلوبی در خصوص تولید موارد آزمون مناسب بکار رود.

هدف این پژوهش مرور ادبیات رابطه اجتناب مالیاتی ادبیات و استراتژی های مواجهه با ریسک حسابرسی شامل افزایش وقفه زمانی گزارش حسابرس، افزایش حق الزحمه حسابرسی، ارایه اظهارنظرتعدیل شده حسابرس و کناره گیری از کار حسابرسی است. اجتناب مالیاتی فعالیتی قانونی است که تنها طیف متهورانه این نوع فعالیت منجر به افزایش ریسک حسابرسی می گردد، انواع رویکردهای مدیریت سود کاهنده که با بیش نمایی هزینه ها و کم نمایی درآمدها همراه هستند را می توان از جز عمده طیف متهورانه اجتناب مالیاتی قلمداد نمود و به لحاظ مفهومی تنها اجتناب مالیاتی که با رویکرد مدیریت سود همراه باشد، موجب افزایش ریسک حسابرسی می گردد.

در رابطه با نحوه اثر گذاری حسابرسی های کنترل داخلی اجباری بر اصلاحات حسابرسی و کیفیت گزارشگری مالی اتفاق نظر وجود ندارد، گروهی قایل به اثر گذاری مثبت، گروهی قایل به اثر گذاری منفی و گروهی نیز قایل به بی اثر بودن حسابرسی های کنترل داخلی اجباری می باشند. بنابراین در این تحقیق به بررسی ارتباط بین حسابرسی های کنترل داخلی اجباری، اصلاحات حسابرسی، و کیفیت گزارشگری مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته می شود. برای این منظور از داده های 160 شرکت منتخب طی دوره زمانی 1397 تا 1400 استفاده می شود. به لحاظ روش اجرای پژوهش، تحقیق حاضر به لحاظ منطق اجرا از نوع استقرایی، به لحاظ بعد زمانی از نوع مقطعی، به لحاظ نتیجه اجرا شامل تحقیق کاربردی، به لحاظ فرآیند اجرا شامل روش کمی و از نظر هدف پژوهش شامل روش توصیفی می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش اقتصاد سنجی لاجیت و پروبیت استفاده می شود. نتایج تحقیق نشان داد که حسابرسی کنترل داخلی اجباری منجر به کاهش در تعدیلات حسابرسی می شود. همچنین دیگر یافته های تحقیق نشان داد که حسابرسی کنترل داخلی اجباری منجر به کاهش تحریف ها در صورت های مالی حسابرسی شده شرکت های مورد بررسی می شود.

این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر بودجه بندی رویه ای با رویکرد تحقق منافع عمومی به انجام رسیده است. بر اساس جمع بندی مطالعات پیشین و برپایه داده های بدست آمده از پیاده سازی تکنیک دلفی در میان خبرگان اداره مالیات شهرستان لالی و خط مشی گذاران آن سازمان در این حوزه هفت معیار چارچوب ها و مقررات، شفافیت بودجه، عوامل ساختاری، عوامل مدیریتی، منافع عمومی، عوامل عملیاتی و عوامل درون سازمانی به عنوان مولفه های اصلی عوامل موثر بر بودجه بندی رویه ای با رویکرد تحقق منافع عمومی شناسایی و با بهره گیری از رویکرد سلسله مراتبی اولویت بندی شدند.. این نتایج می تواند تصمیم گیری های مدیران را متحول نموده و سبب برخی تغییرات در نگرش آنها گردد.

بر اساس شرایط مختلف آموزش، از جمله کلاس های چند پایه در مدارس روستایی یا عشایری، اگر تعداد دانش آموزان در یک پایه ی تحصیلی به حد نصاب نرسد، کلاس های چند پایه تشکیل می شود و معلم باید از چند برنامه آموزشی در پایه های مختلف و در یک کلاس استفاده کند، می طلبد معلمان با اصول مدیریت در کلاس های چند پایه آشنایی پیدا کنند که شامل: هدایت و رهبری، سازماندهی، برنامه ریزی و... می باشد و تسلط بر آن ها از افت تحصیلی دانش آموزان جلوگیری و موجب رسیدن به اهداف یادگیری در آموزش می شود.

ارتباط امور مالی با حسابداری انکار ناپذیر است. زیرا فرآیند حسابداری یکی از مواد اولیه ضروری مورد نیاز برای تصمیم گیری های مالی یعنی داده های مالی را تولید میکند. حسابداری ابزاری برای رسیدگی به جنبه های مالی عملیات تجاری است. تنها به این دلیل که این اهداف در مقیاس ارزش پول قابل اندازه گیری هستند، برای اهداف مالی کسب و کار طراحی شده است. تمایز بین مدیریت مالی و حسابداری مدیریت یک تمایز معنایی است، اما شکاف بین این دو به سرعت در حال بسته شدن است. با این حال، مدیریت مالی به معنای گسترده تر برنامه ریزی و کنترل کلیه فعالیت ها با ابزار مالی است، در حالی که حسابداری مدیریت در اصل به معنای مدیریت داخلی امور مالی است. حسابدار توجه خود را به جمع آوری و ارایه داده های مالی معطوف می کند. مسیول مالی صورت های حسابدار را ارزیابی می کند، داده های اضافی را توسعه می دهد و بر اساس تحلیل خود به تصمیماتی می رسد. در واقع، مدیریت مالی سالم یک موضوع حسابداری خوب است.

هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر نوآوری در کسب و کارهای خانوادگی می باشد. تحقیق حاضر یک تحقیق کیفی بوده که در گام اول از ابزار مصاحبه و در گام دوم از ابزار پرسشنامه کیفی مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش متشکل از 5 نفر از افراد متخصص و خبره بوده اند که بر اساس قاعده اشباع در تحقیق کیفی، و به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان خبرگان موضوع مورد مطالعه انتخاب شدند. برای تعیین پایایی ابزاره اندازه گیری مقدار ضریب ICC از لحاظ سازگاری و توافق مطلق مورد تایید قرار گرفت. به جهت تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری به کمک نرم افزار Matlab استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که ریسک پذیری، انعطاف پذیری و توانایی نوآوری از بیشترین اثرپذیری و کمترین اثرگذاری نسبت به سایر عوامل برخوردار بوده است. پس از این مولفه و در سطح دوم عوامل تمایل به نوآوری، انسجام خانواده و تنوع اهداف خانواده قرار گرفته است. این عوامل هم دارای قدرت تاثیرپذیری و هم تاثیرگذاری مناسبی بوده اند. نتایج تحلیل میک مک نیز نشان داد 6 عامل مرتبط با ارایه مدل نوآوری در کسب و کارهای خانوادگی از بعد قدرت نفوذ پذیری و وابستگی در دسته عوامل قرار دارند.

از آنجا که موفقیت سازمانها وابسته به نیروی انسانی سازمان می باشد، علاوه بر درک ابعاد جسمانی واجتماعی، درک بعد روانی افراد در سازمان امری مهم به شمار می آید. عزت نفس سازمانی تصور افراد از ارزش خود به عنوان عضوی از سازمان، از جمله عوامل روانی انسان می باشد. مقاله حاضر به شیوه مروری به مفهوم و درک عزت نفس سازمانی ، نظریه ها ،عوامل موثر بر عزت نفس سازمانی، مدل ها و عوامل تشکیل دهنده آن و رابطه عزت نفس سازمانی با دیگر سازه های شغلی و سازمانی و همچنین پیامدهای آن پرداخته است.

امروزه وجه غالب درک شده است به نحوی که شناخت سیستمهای اطلاعاتی برای مدیران حیاتی است و نمیتوانند از آن غافل باشند، چرا که اغلب سازمانها برای بقا و پیشرفت خود نیاز به سیستمهای اطلاعاتی دارند و این امر بر حساسیت سیستمهای اطلاعاتی در سازمانها افزوده است. مدیران برای انجام اصلیترین وظیفه خود یعنی تصمیم گیری نیازمند اطلاعات میباشند، لذا وجود یک نظام یا سیستم اطلاعاتی که بتواند حجم عظیم اطلاعات مورد نیاز آنها را جمع آوری، دسته بندی و در قالبی سازمان یافته به آنها ارایه نماید، ضروری میباشد. سیستم اطلاعات مدیریت، سیستمی است که داده های محیطی را جمع آوری و داده های تبادلات و عملیات سازمانی را ثبت میکند و سپس آنها را فیلتر، سازماندهی و انتخاب کرده و به عنوان اطلاعات به مدیران ارایه مینماید و ابزاری برای مدیران فراهم می آورد که اطلاعات مورد نیاز خودرا تولید نمایند لذا تحقیق حاضر با استفاده از روش توصیفی- کتابخانه ای به بررسی مروری بر نقش سیستم های اطلاعات مدیریت بر نوآوری می پردازد.

توجه به عناصر مزیت ساز برای بسیاری از موسسه های مالی امروزی، بدون شک اهرمی برای افزایش مشارکت مشتری است. در این محیط پیچیده، بدون شک مشتری به عنوان یک سرمایه بیرونی برای سازمان تلقی می شود و توجه به مکانسیم های ارزش ساز برای مشتری می تواند پیامدهای مثبتی برای شرکت ها و موسسه های فعال در عرصه کسب وکاری های مالی داشته باشد. امروزه تاثیر در اولویت قرار دادن مشتریان در سیستم بانکداری هوشمند در جهان پذیرفته شده است. تعامل با مشتری به عنوان مهم ترین عامل افزایش وفاداری و رضایت مشتری ذکر می شود، علاوه بر این می تواند منجر به کاهش هزینه ها و افزایش بهره وری منابع انسانی و کارایی بیشتر کارمندان بانک ها شود. در سیستم بانکداری دیجیتال فرآیندها به صورت دیجیتالی و بااستفاده از ابزارهای هوشمند انجام می گیرند. در این سیستم علاوه بر خلق تجربه دیجیتال تعاملی برای مشتریان، بااستفاده از کلان داده ها پیشنهادهای شخصی سازی شده به مشتریان ارایه می شود. برای به دست آوردن ارزش دیجیتالی، بانک ها باید نحوه عملکرد فرآیندهای بانکی، مشتریان و مدیران بانکی را به طور اساسی تغییر دهند. برای پیاده سازی فناوری دیجیتال در بانکداری باید مدل اجرایی خود را تغییر دهند تا دیجیتالی تر شوند.

امروزه نقش انرژیهای تجدید پذیر در توسعه پایدار انکار ناپذیر است. انرژی تجدیدپذیر انرژی تولید شده از منابعی مانند خورشید و باد است که به طور طبیعی دوباره جایگزین می شوند و تمام نمی شوند. از انرژی های تجدید پذیر می توان برای تولید برق، گرمایش و سرمایش آب و حمل و نقل استفاده کرد. مطالعه حاضر با هدف بررسی موانع توسعه فناوری انرژی های تجدید پذیر در صنایع کوچک و متوسط استان اصفهان با روش تحلیل سلسله مراتبی می باشد. در این پژوهش ابتدا از طریق مطالعه ادبیات و متون مرتبط، موانع توسعه انرژی های تجدید پذیر در 7 گروه اصلی شناسایی شده و سپس این هفت گروه اصلی از طریق روش تحلیل سلسله مرانبی اولویت بندی گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر مدیران صنایع کوچک و متوسط استان اصفهان می باشند. برای تحلیل سلسله مراتبی، پرسشنامه مقایسات زوجی در اختیار 10 نفر از مدیران صنایع کوچک و بزرگ قرار گرفت. براساس نتایج حاصله، موانع اصلی توسعه فناوریهای تجدید پذیر به ترتیب عبارت بودند از موانع اقتصادی، محیطی، اطلاعاتی، کارکردی، رویه ای و کاری.

اکثر مطالعات در زمینه عملکرد و پیاده سازی مسیولیت اجتماعی شرکتی ، نتایج سازمانی و سطح فردی را بررسی کرده اند. با توجه به ماهیت یک سازمان برای اطمینان از سودآوری، تمرکز اصلی محققان در شناسایی چگونگی تاثیر پیاده سازی مسیولیت اجتماعی شرکتی بر نتایج سازمانی مانند شهرت سازمانی و عملکرد مسیولیت اجتماعی شرکتی بوده است. با توجه به تاثیر مستقیم مشتریان بر سودآوری سازمان و در نتیجه حفظ آن، مشتریان به عنوان مهمترین ذینفعان در نظر گرفته می شوند. بر این اساس، اکثر مطالعات پیشین به بررسی تاثیر اجرای استراتژی مسیولیت اجتماعی شرکتی بر درک و رفتار مشتریان پرداخته اند. با این وجود، یک شکاف تحقیقاتی با توجه به مطالعه تاثیر بر سایر ذینفعان خارجی مانند وفاداری تامین کنندگان و انطباق تامین کنندگان وجود دارد. که در آن، اثرات سطح کشور مانند بهبود اقتصادی و افزایش شاخص پایداری هنوز مورد مطالعه قرار نگرفته است. درنتیجه محققان باید اثرات سطح متوسط و سطح کلان اجرای استراتژی های مسیولیت اجتماعی شرکتی را مورد بررسی قرار دهند، علیرغم افزایش توجهات علمی و مدیریتی از دهه 1950 به سمت مسیولیت اجتماعی شرکت (CSR)، اجرای آن هنوز یک موضوع رو به رشد است زیرا از نظر علمی همچنان ناشناخته باقی مانده است. از آنجایی که مسیولیت اجتماعی شرکتی در حال تثبیت جایگاه خود در استراتژی های سازمانی می باشد، درک اجرای آن برای دانشگاه و صنعت الزامی است. در تلاش برای پاسخگویی به این نیاز، ما یک بررسی سیستماتیک را از طریق مرور مطالعات تجربی در مورد اجرای مسیولیت اجتماعی شرکتی انجام می دهیم تا وضعیت موجود ادبیات مرتبط با مسیولیت اجتماعی شرکتی را ارایه کنیم و محققان آینده را آگاه سازیم. متخصصان همچنین می توانند با بکارگیری چارچوب کل نگر برای دستیابی به دید کلی و تدوین و اجرای استراتژی های CSR که می تواند با همکاری با محققان و کارشناسان مسیولیت اجتماعی شرکتی تسهیل شود، سود ببرند.

اقتصاددانان، بخش عمده ای از روند کند رشد اقتصادی در بازارهای مالی کشورهای درحال توسعه را به توسعه نیافتگی و ناکارآمدی فناوری اطلاعات و نوآوری های دیجیتالی بکار رفته در این عرصه نسبت داده اند و اصلاحات نظام مندایی بخش را برای دستیابی به رشد اقتصادی گسترده تر توصیه می کنند. با تهدید فزاینده تغییرات آب و هوایی جهانی، مردم شروع به توجه بیشتر به عملکردهای اجتماعی و زیست محیطی شرکت ها می کنند و محیط زیست، اجتماع و حاکمیت شرکتی یا به عبارتی ESG)) به طور طبیعی به یک رویه تجاری مهم تبدیل شده است، مالی دیجیتالی می تواند عدم تقارن بین شرکت و خارج از شرکت را کاهش دهد و باعث کاهش تورم و افزایش تولید گردد، از منافع ذینفعان در برابر آسیب مدیران محافظت می کند ، مالی دیجیتالی می تواند به بانک ها کمک کند تا با استفاده کامل از فناوری هایی مانند بلاک چین، یادگیری ماشینی و کلان داده، اطلاعات دقیق شرکت را به دست آورند که با کاهش هزینه های تامین مالی از بخش بانکی و بخش مالی از طریق کانال های دیجیتال به شرکت ها کمک می کند. دوم، توسعه مالی دیجیتالی می تواند کانال های تامین مالی شرکت ها را متنوع کند..با بکارگیری نمونه بزرگی از شرکت های پذیرفته شده در بورس دریافتیم که مالی دیجیتالی به طور مثبت بر عملکرد (ESG) شرکت تاثیر می گذارد و ما همچنین دریافتیم که مالی دیجیتالی با کاهش محدودیت های مالی شرکت، (ESG) را تقویت می کند که نتایج آن قابلیت تعمیم نتایج و بومی سازی در کشور ایران اسلامی را دارا می باشد . علاوه بر این، تاثیر مثبت مالی دیجیتالی بر عملکرد (ESG) شرکت ها در شرکت های غیردولتی، شرکت های کوچک، شرکت هایی با سطح پایین تر بازاریابی، آشکارتر است که نتایج قابلیت تعمیم و بومی سازی در سایر شرکتهای کشور ایران اسلامی جهت کاهش تورم و رشد تولید را می طلبد.