نشریه رویکردهای نوین در علوم مدیریت
سال سوم شماره 2 (تابستان 1401)

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مدیریت استعداد و مدیریت سرمایه فکری با کیفیت زندگی کاری در کارکنان بانک کشاورزی شهر همدان است.

روش پژوهش: 

پژوهش حاضر از نظر هدف،کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان بانک کشاورزی شهر همدان است،که مجموعا شامل 40 نفر می باشند. جهت گردآوری داده ها از سه پرسشنامه مدیریت استعداد؛ مدیریت سرمایه فکری و کیفیت زندگی کاری استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار 21 Spss انجام شد.

حاکی از آن است که مدیریت استعداد با میانگین 33/2 درصد در وضعیت کمتر از سطح متوسط؛ مدیریت سرمایه فکری با میانگین 42/2 درصد در وضعیت نسبتا مطلوب؛ و کیفیت زندگی کاری با میانگین 25/2 درصد در وضعیت کمتر از سطح متوسط می باشد.

با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون می توان گفت که بین مدیریت استعداد و مدیریت سرمایه فکری با کیفیت زندگی کاری کارکنان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندگانه نیز در این پژوهش نشان داد مدیریت استعداد و مدیریت سرمایه فکری توان پیش بینی کیفیت زندگی کاری کارکنان را دارند. از بین مولفه های مدیریت استعداد، مولفه انتخاب استعدادها و حفظ و نگهداری استعدادها و از بین مولفه های مدیریت سرمایه فکری، مولفه سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری بیشترین تاثیر را در پیش بینی کیفیت زندگی کاری کارکنان دارد.

هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر رفتار شهروندی سازمانی بر روی سکوت سازمانی است. این تحقیق از نوع توصیفی – پیمایشی است و از نظر هدف تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی محسوب می شود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارکنان سازمانهای دولتی شهرستان بستان آباد که تعداد آنها برابر 2173 نفر است. روش نمونه گیری در این تحقیق به صورت طبقه ای نسبی است و بر این اساس طبقات مورد نظر، هر یک از سازمانهای دولتی شهرستان بستان آباد می باشد. تعداد 500 پرسشنامه در جامعه آماری توزیع گردید و در نهایت تعداد 329 پرسشنامه برای تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت. به منظور سنجش روایی تحقیق از روایی صوری و روایی محتوایی و روایی سازه استفاده شده است و پایایی تحقیق نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. به منظور آزمون فرضیات از روش مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل رگرسیونی استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که رفتار شهروندی سازمانی به صورت منفی و معنی دار بر سکوت سازمانی موثر است و از بین ابعاد شهروندی سازمانی نیز بعد فضیلت شهروندی به صورت منفی و معنی دار بر روی سکوت سازمانی تاثیر دارد و همچنین بعد جوانمردی بر سکوت سازمانی تاثیر مثبت و معنی دار دارد. نتایج تحقیق نشان داد که ابعاد نوع دوستی، وظیفه شناسی و ادب و نزاکت دارای تاثیر معنی دار بر سکوت سازمانی نیستند. واژگان کلیدی:

پژوهش حاضر باهدف بررسی عوامل موثر بر رفتار مصرف کنندگان آنلاین در فروشگاه های زنجیره ای شهروند صورت گرفته است. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و روش گردآوری داده توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد. افراد موردمطالعه با روش نمونه گیری تصادفی مصرف کنندگان آنلاین در فروشگاه های زنجیره ای شهروند بودند و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش معادلات ساختاری و نرم افزار Smart pls استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد آمیخته بازاریابی، عوامل اقتصادی، فرآیند بازاریابی، ویژگی صنعت بر رفتار مصرف کنندگان آنلاین فروشگاه های زنجیره ای شهروند و همچنین رفتار مصرف کنندگان بر مدیریت ارتباط با مشتری و مدیریت ارتباط با مشتری بر ساختار صنعت فروشگاه های زنجیره ای شهروند تاثیر معنادار دارند.

بیگ دیتا، مجموعه ای از داده هستند که نرخ رشد آن ها بسیار بالا بوده و در مدت زمان کوتاهی، شامل چنان حجمی از اطلاعات میشوند که دریافت، ذخیره سازی، جست وجو، تحلیل، بازیابی و همچنین تصویرسازی آنها با ابزارهای مدیریت داده موجود، غیرقابل انجام خواهد بود. از سویی دیگر هنوز پایه های اصلی فناوری ارتباطات توسعه نیافته و به تبع آن، سواد الکترونیک و فرهنگ استفاده از فضای مجازی در آنها رشد چندانی نداشته است لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر بیگ دیتا بر شبکه های مجازی با رویکرد چالشهای موجود بر موتورهای جستجو است.

روش پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی پیمایشی و به لحاظ هدف کاربردی است. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته و تعداد 18 گویه استفاده شده روایی و پایایی آن محاسبه شده است و به تایید رسیده است. جامعه آماری نیزکاربران صفحات اجتماعی در سال 1399 بوده اند که تعداد آن ها با جدول مورگان و گرجسی 384 نفر به دست آمده است و روش نمونه گیری نیز تصادفی در دسترس بوده است. جهت تحلیل اطلاعات از معادلات ساختاری و نرم افزار PLS استفاده شده است.

مقدار عدد معناداری (t-value) در تمامی ابعاد از 96/1 بیشتر شده و سطح معناداری کمتر از 0.05 بدست آمده؛ می توان نتیجه گرفت که ضریب مسیر در سطح خطای 05/0 معنا دار است و تمامی ابعاد معنادار شد. و تمامی فرضیه های پژوهش تایید شد.

لازم است تا چالش های موجود به حداقل برسد و با گسترش صفحات وب و استفاده از الگوریتم های مناسب و یا ترکیب الگوریتم ها به الگوریتم بهتری دست یافت همچنین استفاده از پایگاه داده های توزیع شده نیز می تواند به بهبود کارایی و عملکرد موتورهای جستجو صورت پذیرد

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش سازمانی و هوش هیجانی مدیران متوسطه با فراشناخت بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. حجم نمونه بر اساس جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان 132 نفر از مدیران مقطع متوسطه برآورد شده و از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم و در دسترس استفاده شد. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه های فراشناخت ولز و کارت رایت –هاتن (2004) و سنجش هوش هیجانی کیاروچی، چان و باجگار (2001) و هوش سازمانی کارل آلبراخت (2003) جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون گام به گام استفاده بعمل آمد. نتایج نشان داد بین هوش هیجانی مدیران و فراشناخت یک رابطه مثبت و معنی دار در حد کم وجود دارد و بعد درک هیجانات از ابعاد هوش هیجانی در حد 5 درصد قادر بود فراشناخت مدیران را پیش بینی نماید. همینطور بین هوش سازمانی و فراشناخت نیز یک رابط معنی دار مثبت در حد نسبتا کم مشاهده شد. در این راستا دو بعد چشم انداز استراتژیک و میل به تغییر از هوش سازمانی در مجموع قادر بودند حدود 15 درصد از فراشناخت مدیران را پیش بینی نمایند.

هدف پژوهش حاضر واکاوی پدیدار شناسانه تجربه زیسته کارکنان سازمان آتش نشانی شیراز در مورد تاثیر افتخار سازمانی بر بی تفاوتی سازمانی است. تجربه زیسته به معنای درک و فهم مستقیم و بدون واسطه از تجربه افراد مورد مطالعه در حیات عادی و روزمره آنها در جامعه مورد بررسی است که عاری از مفهوم سازی و تفکر عادی است. بی تفاوتی کارکنان نسبت به سازمان یک مسیله مهم و یک مشکل رایج و عمومی در بسیاری از سازمانها و جوامع است که هزینه های پنهان دارد و علی رغم داشتن امکانات لازم و نیروی کار مکفی، سازمان بهره وری مورد انتظار را ندارد. در دنیای سازمانی، بی تفاوتی سازمانی ویژگی افرادی است که به مشاغل کسل کننده و تکراری مشغول اند و در محیط کار خود به این واقعیت تسلیم می شوند که امیدی برای پیشرفت و بهبود وجود ندارد . به حالتی که در آن وقوع یا عدم وقوع پدیده های پیرامونی و تحقق یا عدم تحقق اهداف سازمانی برای یک عضو از سازمان تفاوت نکند بی تفاوتی سازمانی گفته می شود . بی تفاوتی سازمانی درواقع نوعی بحران سکوت، سقوط آرام سازمان و تخریب مستمر میباشد که میتواند منجر به پیامدهای منفی همچون تلاش برای اجتناب از کار، بی تفاوتی نسبت به صرفه جویی در منابع سازمانی، نادیده گرفتن خلاقیت و نوآوری کارکنان، مسیولیت ناپذیری کارکنان در زمان مشکلات، کاهش انگیزه کارکنان و حقوق محور شدن فعالیت آنها می شود(رضایی و همکاران 1399 : 73) . بی تفاوتی سازمانی میتواند در پنج سطح صورت گیرد: بی تفاوتی به ارباب رجوع- بی تفاوتی به سازمان- بی تفاوتی به کار- بی تفاوتی به همکار- بی تفاوتی به مدیر (رحیمی و خیامی 98 : 21 به نقل از دانایی فرد و همکاران). امروزه محیط سازمان ها بیش از هر زمان دیگری، پیچیده، پویا و متحول شده است و دگرگونی ها یکی پس از دیگری مدیران را با چالش های جدید روبرو می سازد (مهربان 1400 : 65 به نقل از کریمی و همکاران 2019) نیروی انسانی به عنوان اصلی ترین دارایی سازمان ها و به عنوان مزیت رقابتی آن مطرح است و جزء با ارزش ترین منابع و سرمایه های آن سازمان محسوب میشود (همان به نقل از قاضی فرد و همکاران 2019). در چنین افرادی خلاقیت و ریسک پذیری سرکوب می شود که درنهایت در سازمان منجر به شایعه سازی، بی اعتمادی درونی، جدایی مدیریت از کارکنان و انزوای سازمانی کارکنان می شود. بی تفاوتی سازمانی حالتی است از احساس انفصال و جدایی فرد از سازمان که اهداف سازمانی برای فرد اهمیت چندانی ندارد (چانگ 2021). این پدیده نوعی بحران خاموش، سقوط آرام و تخریب مستمر و بدون صدا است که در صورت بروز آن تحقق یا عدم تحقق اهداف سازمانی و همچنین، موفقیت یا شکست سازمان برای یک یا گروهی از اعضا تفاوت ندارد و به فرصتهایی که به پیشرفت سازمان کمک میکند، بی توجه اند. افرادی که دچار این پدیده میشوند، به آینده توجهی ندارند. بنابراین برای نیل به اهداف سازمان نمی توان برکارکنانی که دچار بی تفاوتی سازمانی شده اند، تکیه کرد؛ در نتیجه، سازمان دچار عقب ماندگی فکری و حرکتی مزمن خواهد شد (منصوری کیا و همکاران 1399 : 246 به نقل از اندام و طاهری 2019). افتخار سازمانی اساسا یک ساختار روانشناختی است که در مطالعات روانشناسی با تمرکز ویژه بر رابطه کارکنان با سازمانشان مورد بررسی قرار می گیرد . افتخار سازمانی شامل احساس تحسین، اهمیت و ارزش بر اساس ارزیابی وضعیت انجام شده توسط کارکنان است . مفهوم افتخار سازمانی به دلیل اهمیت آن به عنوان محرک رفتارهای شغلی مثبت و عامل اصلی تمایز در رقابت ، به عنوان دارایی های استراتژیک شرکت و عامل حیاتی، توجه شاغلین و دانشمندان مدیریت را برای موفقیت در کسب و کار به خود جلب کرده است . افتخار سازمانی به عنوان یک محیط کاری سازنده تشویق کننده نامیده می شود که نیاز به شناخت اجتماعی بالا در سازمان دارد . گوتیه و راین بیان کردند که مطالعات افتخار سازمانی نیاز به توجه علمی بیشتری دارد و انتظار می رود که عاملی حیاتی برای موفقیت یک تجارت باشد . هرچه کارکنان سازمان خود را مثبت تر ارزیابی کنند، بیشتر نسبت به آن احساس تعهد می کنند و در نتیجه افتخار سازمانی را تجربه می کنند. برخلاف آنچه که بدبینی سازمانی معمولا به معنای آن است، افتخار سازمانی مفاهیم مثبتی دارد. همانند بدبینی سازمانی، افتخار سازمانی نیز یک احساس تلقی می شود . افتخار سازمانی با رضایت شغلی رابطه مثبت و معناداری دارد. اولین بعدی که غرور سازمانی در آن مورد بررسی محققان قرار گرفته است مربوط به عزت نفس و عزت نفس است. غرور سازمانی ویژگی های روان شناختی است که می توان با درایت از آن برای افزایش انگیزه کارکنان استفاده کرد. افتخار سازمانی بر اساس ساخت اعضای گروه کارکنان مورد مطالعه قرار می گیرد. طبق مطالعه ای که توسط وزارت آموزش و تحقیقات فدرال آلمان انجام شده است، دو نوع افتخار سازمانی وجود دارد. اولین نوع افتخار سازمانی به درک یک رویداد موفق مرتبط با شرکت بستگی دارد. تحت این نوع افتخار سازمانی، کارکنان احساس غرور کوتاه مدت و مستمر می کنند. نوع دیگر افتخار به درک عمومی شرکت بستگی دارد. تحت این نوع افتخار سازمانی، کارکنان نگرش اخلاقی و دایمی افتخار دارند(دورا و همکاران 2019 : 4). جامعه آماری پژوهش را اعضا و کارمندان سازمان آتش نشانی شهر شیراز در سال 1400 تشکیل داده اند که تعداد آنها 80 نفر می باشد. توجه داشته باشیم که این تعداد جدا از پرسنل عملیاتی سازمان می باشند . داده های مورد نیاز از روش نمونه گیری هدفمند جمع آوری شد. به این منظور تعداد 15 نفر از پرسنل اداری سازمان شناسایی شدند و با انجام مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته انجام شد و اطلاعات متغیرهای افتخار سازمانی و بی تفاوتی سازمانی با استفاده از روش کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در مجموع کل مصاحبه ها با 15 نفر از پرسنل سازمان که بخش های عملیاتی و اداری را شامل می شود 4 مضمون اصلی و 8 زیرمضمون شناسایی شد که در قسمت نتیجه گیری به تحلیل هر کدام از این مولفه ها و زیر مولفه ها پرداختیم که نتایج نشان دهنده وضعیت مطلوب و مناسب سازمان می باشد و ادامه این روند در درجه اول و در مراحل بعد تلاش برای بهبود هر چه بیشتر این وضعیت را پیشنهاد می کنیم.

سازمانهای امروزی برای حضور و بقا در صحنه رقابت با توجه به تحولات و تغییرات متنوع، می بایست عوامل درونی و بیرونی خود را ارزیابی نموده و بر این اساس خود را کنترل نموده و بهبود ببخشند ، صنعت بانکداری نیز با وجود رقبای قدرتمند جهانی و ارایه خدمات منحصر به فرد مبتنی بر فناوری های نوین یکی از صنایعی است که تحلیل عوامل داخلی و خارجی اهمیت بسزایی دارد. این پژوهش به صورت کیفی و بر اساس نظر خبرگان حوزه بانکداری و بر اساس تجارب موجود در بانک توسط محققین جمع آوری و ارایه شده است. در این مقاله ابتدا به بررسی وضعیت تحلیل عوامل داخلی و خارجی بانک سپه پرداخته ایم و سپس با تعریف و بروزرسانی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید این بانک، استراتژیهای قوت فرصت، قوت ضعف، ضعف فرصت و ضعف_تهدید بانک و ماتریس اصلی بانک سپه ارایه گردیده است و در نهایت پیشنهادهای راهبردی جهت بهبود شرایط بانک سپه ارایه گردیده است .

هدف این پژوهش شناسایی و رتبه بندی موانع حضور زنان در پست های مدیریت ارشد در ستاد سازمان بیمه سلامت به منظور ارایه راه حل ها و پیشنهادات سازنده درجهت رفع موانع و مشکلات به مسولین، برنامه ریزان و دست اندرکاران ستاد سازمان بیمه سلامت می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر زنان شاغل در ستاد سازمان بیمه سلامت که امکان تصدی پست های مدیریتی را دارند (دارای حداقل مدرک لیسانس و 5 سال سابقه کاری باشند) را تشکیل می دهد که تعداد آنها 157 نفر می باشد. در این پژوهش برای تعیین حجم نمونه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است بدین صورت که در بین جامعه آماری، نفراتی که دارای حداقل مدرک لیسانس و 5 سال سابقه کاری باشند، انتخاب شده اند. در این پژوهش حجم نمونه بر اساس جدول مورگان، 113 نفر تعیین شده است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد کوپر جکسون(2001) استفاده گردید. برای آزمون فرضیه ها در این پژوهش، از نرم افزار SPSS نسخه 22 و لیزرل نسخه 8/8 استفاده شد. نتایج نشان داد که شاخص عدم برخورد منصفانه و به دور از تعصبات جنسیتی در گرفتن پایه شخصی با زنان با وزن نهایی 69/0 در رتبه اول رتبه بندی نهایی موانع حضور زنان در پست های مدیریت ارشد و شاخص عدم تشویق مذهب با وزن نهایی 54/0 در رتبه آخر بندی نهایی موانع حضور زنان در پست های مدیریت ارشد قرار می گیرد.

با جهانی شدن و افزایش رقابت، تکنولوژی نقش بسیار مهمی را برای کسب مزیت رقابتی ایفا می کند. بقا در محیط کسب و کار جهانی و رقابتی، نیازمند تغییر فرآیندهای کسب و کار موجود در ساختارهای چابک، بهره ور و متمایل به مشتری بوده و تکنولوژی به عنوان بک نیروی محرک حیاتی، اهداف عملکردی را در یک شکل بهنگام تسهیل می کند. لذا هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر مدیریت تکنولوژی بر بهره وری سازمانی در دانشگاه فنی و حرفه ای شهر ایلام است. تحقیق حاضر بر اساس هدف کاربردی، بر اساس ماهیت از نوع توصیفی- همبستگی و بر اساس نحوه گردآوری داده ها، پیمایشی، می باشد. جامعه مورد مطالعه این تحقیق کلیه کارکنان دانشگاه فنی و حرفه ای شهر ایلام بوده که با توجه به اطلاعات به دست آمده 58 نفر را شامل می شد. با توجه به تعداد کم جامعه آماری از روش تمام شماری استفاده شده است. به منظور سنجش متغیر مدیریت تکنولوژی از پرسشنامه استاندارد سیرک و همکاران (2014)، جهت سنجش متغیر بهره وری از پرسشنامه استاندارد اولسانیا و همکاران(2012)، استفاده شده است. برای تمامی پارامترهای پرسشنامه ها، شاخص پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ دارای ضرایب بالاتر از 7/. می باشد که نشان از پایا بودن ابزار اندازه گیری می دهد. روایی پرسشنامه از طریق روایی صوری و محتوایی و سازه (تحلیل عاملی تاییدی) مورد تایید قرارگرفت. آزمون بررسی فرضیه های مورد استفاده در این پژوهش را آزمون کلموگروف-اسمیرنف به منظور بررسی نرمال بودن داده ها شامل می شود. داده های گردآوری شده با استفاده از رویکرد دو مرحله ای روش مدل معادلات ساختاری به کمک نرم افزارSPSS26 و نرم افزار لیزرل تجزیه و تحلیل گردید. یافته های تحقیق نشان داد که مدیریت تکنولوژی بر بهره وری کارکنان تاثیر مستقیم، مثبت و معنادار دارد. همچنین نشان می دهد که 53 درصد از اثر کل بهره وری سازمانی در دانشگاه فنی و حرفه ای ایلام از طریق مدیریت تکنولوژی تبیین می شود که مقدار قابل توجهی است

با توجه به رشد و توسعه چشم گیر فناوری اطلاعات، فعالیت های پردازش اطلاعات به عنوان بخشی ضروری از موفقیت یک کسب وکار و سازمان به شمار می ‎روند. امروزه اطلاعات به مولفه ای مهم در تصمیم گیری تبدیل شده و یکی از دارایی های بحرانی سازمان ها و شرکت ها تلقی می شود. کاربرد فناوری سیستم های اطلاعاتی در کسب و کار و سازمان ها و امکان پیش بینی آینده و آینده نگاری نیز امکانات جدیدی را برای ایجاد مدیریت هوشمند فراهم کرده و تصمیم گیری های مدیریتی را بهبود بخشیده است. هدف از این مقاله، درک نقش سیستم های اطلاعاتی در تصمیم سازی و آینده نگاری به همراه شرح چگونگی به کارگیری سیستم های اطلاعاتی در سازمان ها توسط مدیران برای دستیابی به بهترین سبک مدیریت است. این مقاله با معرفی کاربرد سیستم های اطلاعاتی، سعی دارد روش هایی که با کمک آن مدیران می توانند در کاهش عدم قطعیت در تصمیم گیری موفق باشند و آینده را پیش بینی کنند، مورد بررسی قرار دهد.

این مطالعه به بررسی تاثیر بیش اعتمادی مدیرعامل بر ریسک های شرکت با نقش تعدیلی سرمایه گذاران نهادی پرداخته است. به این منظور از داده های 129 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1399 استفاده شده است. یافته های مطالعه نشان داد که بیش اعتمادی مدیرعامل تاثیر مثبت و معناداری بر ریسک بازار و ریسک عملیاتی شرکت ها دارد. همچنین مشخص شد که تنها سرمایه گذاران نهادی فعال می توانند رابطه بیش اعتمادی مدیرعامل و ریسک های شرکت ها را تضعیف کنند ولی سرمایه گذاران نهادی منفعل رابطه بیش اعتمادی مدیرعامل و ریسک بازار را تشدید می کند و نقشی در رابطه بیش اعتمادی مدیرعامل و ریسک عملیاتی ندارد.

هدف از این پژوهش تاثیر نوآوری مدل تجاری بر توسعه پایدار سرمایه گذاری های جدید با توجه به اثر میانجی نوآوری استراتژی رقابتی و اثر تعدیلگر انعطاف پذیری استراتژی بوده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و روش جمع آوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی بوده است. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران ارشد، میانی، عملیاتی و کارشناسان شرکت شهرک های صنعتی کاشان بوده است، که تعداد 265 نفر از آن ها با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. ابزار گرداوری اطلاعات، پرسشنامه مای و همکاران (2021)، بوده است که شامل 20 آیتم بوده است. روایی محتوایی پرسشنامه به تایید جمعی از صاحب نظران رسید. جهت سنجش پایایی و قابل اعتماد از ضریب آلفای کرونباخ با استفاده از نرم افزار Spss، که بیش تر از 0.7 محاسبه گردید، استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش با نرم افزار LISREL نشان می دهد که بین نواوری مدل کسب کار با نوآوری استراتژی رقابتی و عملکرد توسعه پایدار رابطه معنی داری وجود دارد . بین نوآوری استراتژی رقابتی با عملکرد توسعه پایدار رابطه معنی داری وجود دارد.

هدف پژوهش حاضر ، بررسی تاثیر سطوح مختلف مالکیت دولتی بر ریسک (اهرم مالی) و عملکرد (بازده دارایی) در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. امروزه چالشی ترین و بحث برانگیز ترین مباحث در مدیریت مالی در تعیین تاثیر اهرم مالی بر بازده دارایی شرکت است. اهرم مالی شرکت ها در تصمیم های سرمایه گذاری نقشی تعیین کننده ایفا می کند، و از ضروریات توسعه صنعتی کشور وجود یک بازار کارآمد است که با وجود انواع ابزارهای مالی موثر در بازار سرمایه میسر خواهد شد. سرمایه گذاری یکی از موارد ضروری و اساسی در فرآیند رشد و توسعه اقتصادی هر کشور است . سرمایه گذاران سعی می کنند منابع مالی خود را در جایی سرمایه گذاری کنند که بیشترین بازده و کمترین ریسک را داشته باشد . طبیعی است که در این جهت توجه ویژه ای به ریسک سرمایه گذاری دارند . در این تحقیق قلمرو مکانی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و قلمرو زمانی نیز 193 شرکت در بازه زمانی سال های 1390 تا 1399 مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل می شوند . برای جمع آوری داده ها از مراجعه به صورت های مالی ،یادداشت های توضیحی بورس اوراق بهادار تهران و به منظور توصیف و تلخیص داده ها از آمار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شده است .

در دنیای رقابتی کنونی، موفقیت شرکت ها در حفظ، نگهداری و ارتباط با مشتری است و کسب و کار الکترونیکی می تواند نیازهای صریح و ضمنی مشتریان را برآورده سازد. هدف از این بررسی نقش میانجی ریسک های دریافتی مشتری بر رابطه اعتماد با قصد خرید مشتری در فروشگاه های برخط می باشد. جامعه آماری این پژوهش را مشتریان فروشگاه های برخط شهر بوشهر تشکیل داده و نمونه آماری شامل 237 نفر است که به شیوه تصادفی تحقیق انتخاب گردیده اند. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد است که روایی آن توسط خبرگان دانشگاهی و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ بزرگتر از 7/0 مورد تایید قرار گرفت. فرضیه های پژوهش با استفاده از روش معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار پی ال اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج آزمون های انجام شده نشان داد که بین ریسک های دریافتی مشتری و قصد خرید برخط رابطه منفی و معناداری وجود دارد. به این ترتیب هرچقدر ریسک های دریافتی مشتری بالاتر رود، قصد خرید برخط وی کمتر می شود. همچنین بین اعتماد به فروشندگان برخط و ریسک های دریافتی مشتری نیز رابطه منفی و معناداری وجود دارد و هرچقدر اعتماد به فروشندگان برخط بیشتر باشد، ریسک های دریافتی مشتری نیز کاهش می یابد. اعتماد به فروشندگان برخط با قصد خرید برخط دارای رابطه مثبت و معناداری است و اعتماد می تواند زمینه ساز قصد خرید برخط مشتریان باشد. در نهایت مشخص شد که ریسک دریافتی مشتری نقش میانجی منفی را در رابطه اعتماد مشتری با قصد خرید مشتری ایفا می نماید.

این پژوهش به منظور بررسی ارتباط بین متغیرهای تقوا، سعه صدر و توکل به عنوان ابعاد ارزشهای اسلامی با بهره وری منابع انسانی در میان کارکنان انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان شرکت بهره برداری راه آهن شهری تهران و حومه می باشد که بر اساس روش نمونه گیری کوکران، 223 نفر به عنوان نمونه اماری انتخاب گردیدند. جهت آزمون فرضیه ها نیز، از آزمون همبستگی پیرسون به کمک نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که بین هر سه متغیر تقوا، سعه صدر و توکل با بهر وری منابع انسانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.

یکی از چالش های جدی سازمان های امروزی که ضرورت و اهمیت مفاهیم مثبت در رویکرهای روانشناسی مثبت در سازمان ها و به ویژه رفتار سازمانی مثبت را نمایان تر می نماید تغییرات غیر منتظره و غیرقابل پیش بینی رفتارهای کارکنان است که مستلزم برخورداری از انگیزش درونی مثبت هستند. بسیاری از صاجبنظران حوزه روانشناسی و مدیریت معتقدند هنگامی که کارکنان احساس مثبتی نسبت به سازمان داشته باشند، تمایل آنها برای انجام رفتارهای سازمانی مثبت و فرانقشی افزایش خواهد یافت. هدف از نگارش مقاله حاضر بررسی رویکرد های سازمانی روانشناسی مثبت و نقش آن در موفقیت سازمانی می باشد.

امروزه اولین و مهم ترین محدودیت برای حل مسایل روز افزون شهری و ناکارآمدی خدمات رسانی بویژه در شهرهای ملل درحال توسعه از جمله ایران، فقدان منابع مالی پایدار و مستمر، نظام ناکارآمد مدیریت و برنامه ریزی هزینه است که در نهایت به عدم موفقیت چشم اندازهای پیش بینی شده شهری و نارضایتی شهروندان منتهی می شود. رشد جمعیت و افزایش مهاجرت به شهرها، منجربه توسعه غیرقابل کنترل نواحی شهری، خلق سکونتگاه های جدید، کاهش سطح رفاه انسانی، ساخت و سازهای بدون برنامه، نیل به سمت حومه نشینی و بروز مشکلات فراوان برای مدیران مختلف شهری بویژه در کشورهای در حال توسعه شده است. به گونه ای که امروزه مسایل فوق به همراه رکود شهری در نقطه ثقل نگرانی های برنامه ریزان شهری قرار گرفته و زمینه مطالعه جدی مدیران، برنامه ریزان شهری و همچنین سیاست مداران را فراهم نموده است. در این میان شهرداری ها به عنوان مدیر و مرجع اصلی هماهنگ کننده اداره امور شهر، نقش بسیار مهمی در حل معضلات شهرنشینان دارند که این مهم مسلما در سایه وجود منابع مالی مناسب خواهد بود. در میان بخشهای مختلف مدیریت شهری، تامین منابع مالی و درآمدی شهرداری ها اهمیت ویژه ای دارد، زیرا از یک سو کسب درآمد شهرداری ها، تاثیر عمده ای در ارایه خدمات به شهروندان دارد و از سوی دیگر فقدان درآمد کافی نه تنها سبب عدم ایجاد خدمات ضروری در شهر می شود، بلکه اساسا اجرای تمامی طرح ها و برنامه های شهری را با مشکل مواجه می نماید. از طرفی باید این درآمد در عمکلرد سازمان نمایان شده و تا آن جایی که امکان دارد بر توسعه یا همان عملکرد توسعه سازمان مورد نظر از جنبه ی مثبت تاثیر گذار باشد. مقاله حاضر بررسی نقش سیاست های عوارض و درآمدهای محلی در عملکرد توسعه شهرداری ها است که جامعه آماری آن شهرداری کرج می باشد و دوره زمانی مقاله حد فاصل سالهای 1388 تا 1396 و داده های آماری مقاله به صورت فصلی می باشد.با توجه به نتایج تخمین مدل هر 2 فرضیه مقاله مورد تایید قرار گرفت.