فهرست مطالب
نشریه مطالعات تاریخ انتظامی
پیاپی 38 (پاییز 1402)
- تاریخ انتشار: 1402/09/26
- تعداد عناوین: 6
-
-
صفحات 1-24در نیمه دوم قرن سوم هجری بیش از دو دهه خراسان عرصه کشمکش نیروهای نظامی متخاصم بود. صفاریان با برافکندن طاهریان در صدد تحکیم سلطه بر خراسان بودند و طاهریان پس از سقوط، در تکاپوی آن بودند که بر پایه مقبولیت و مشروعیت برآمده از منشور خلافت عباسی و با بهره گیری از نظامیان سابق، حکومت خود را احیا نمایند. امرای نظامی به جهت فقدان مشروعیت به طاهریان پناه برده و خطبه به نام محمد بن طاهر خواندند. تنازع این نیروها بی ثباتی سیاسی و نظامی خراسان را در پی داشت. خلافت عباسی نیز بر پایه قدرت مشروعیت بخشی خود، به اعطای منشور یا عدم تایید متخاصمین بر پایه منافع و مصالح خود می پرداخت. این رویکرد خلیفه یکی از مولفه های اثرگذار بر عدم چیرگی قطعی یکی از طرفین و لشکرکشی های متعدد بود که سبب بی ثباتی نظامی خراسان در این برهه تاریخی شد. مقاله حاضر که با رویکرد توصیفی- تحلیلی و بر پایه منابع دست اول تاریخی به نگارش در آمده، در صدد پاسخ گویی به این پرسش می باشد که سیاست های خلافت عباسی چه نقشی در کشمکش های نظامی خراسان در نیمه دوم سده سوم داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که منفعت طلبی و مصلحت اندیشی محرک اصلی خلافت عباسی در اتخاذ سیاست در برابر رخدادهای سیاسی و نظامی خراسان بود و این رویکرد مولفه ای اثرگذار در امتداد نابسامانی های نظامی خراسان در نیمه دوم سده سوم هجری قمری بوده است.کلیدواژگان: خراسان، خلافت عباسی، طاهریان، صفاریان
-
صفحات 25-50چکیدهجذام یکی از قدیمی ترین بیماری ها و از جمله مسایلی بود که انسان ها در تمامی جوامع از جمله ایران درگیر آن بودند. پژوهش حاضر، با طرح این پرسش که امنیت اجتماعی در دوره میانه ایران بر نظام سلامت و جایگاه جذامیان چه تاثیری داشت؟ نسبت میان نظام سلامت اجتماعی و امنیت اجتماعی را با مطالعه موردی جذامیان بررسی می کند. دستاورد تحقیق که با رویکرد میان رشته ای و رهیافت توصیفی- تحلیلی انجام شده، موید آن است که جامعه و حکومت ایران در دوره میانه به مانند بسیاری از جوامع دوران پیشامدرن، طرد اجتماعی جذامیان را در دستور کار داشت. «داغ ننگ» بیماری یادشده، زیستی متمایز، مستقل اما فرودست و محروم از امکانات موجود را بر جذامیان تحمیل کرده بود. این داغ ننگ، با دخیل دانستن مبتلایان و وارد کردن اتهام گناه در ابتلا به بیماری، رویکردی سلبی را در مواجهه با جذامیان به کار می گرفت. این رویکرد، جذام را از مسیله ای پزشکی- زیستی به مسیله ای فرهنگی- اجتماعی تبدیل می کرد و به ناگزیر جذامیان را به پذیرش شرایطی که خود در رقم زدن آن دخیل نبودند مجبور می نمود. امنیت اجتماعی در دستور کار جامعه تنها اکثریت غیر جذامی را پوشش می داد و جذامیان را به عنوان کسانی که نظام سلامت و امنیت موجود را تهدید می کردند از شمول امن خویش خارج می ساخت؛ به نحوی که جذامیان نیز این شرایط را پذیرفته بودند و رنج و عواقب برآمده از آن را متحمل می شدند.کلیدواژگان: جذام، جذامیان، طرد اجتماعی، داغ ننگ بیماری، امنیت اجتماعی
-
صفحات 51-70قاچاق ها یک جریان ضد حکومتی در اراضی روسیه تزاری بودند. بخشی از این جریان تنها به ایجاد بی نظمی در جامعه و تاراج و چپاول روی آورد، اما بخش قابل توجهی از آن به عنوان یک نیروی مردمی فعال در منطقه قفقاز جنوبی، در پی از میان بردن ظلم و ستم و ایجاد ثبات و آرامش در این منطقه بود. لهذا برای رسیدن به این هدف با حاکمیت روسیه تزاری و فیودال های محلی وابسته به آن درگیر شدند و به دلیل کمبود نیرو، نبرد پارتیزانی در سرحدات روسیه و ایران در دو سوی ارس را برگزیدند. این فرار و گریز در نواحی مرزی سبب شد تا از آنان با عنوان قاچاق یاد شود. این پژوهش بر آن است تا با استفاده از منابع کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تبیینی به بررسی مسیله قاچاق ها در مرزهای ایران قاجار و روسیه تزاری در قرن نوزدهم و بیستم میلادی بپردازد. یافته ها نشان می دهد که نیاز مبرم به خاک و آب و کمبود آن ، خودسری ثروتمندان و وابستگان به حکومت، اساسی ترین دلایل ظهور قاچاق ها در اراضی قفقاز جنوبی بود. مسیله کمبود زمین و خاک، زمانی به یک بحران بزرگ مبدل شد که دولت تزاری سیاست مسیحی سازی خود در قفقاز را پیش برد و بر این اساس بخش قابل توجهی از زمین و آب مسلمانان بومی منطقه را به سود جمعیت های مسیحی تازه وارد مصادره کرد.کلیدواژگان: قاچاق، قفقاز، آذربایجان، ایران قاجار، روسیه تزاری
-
صفحات 71-96ترور یا سوءقصد با هدف حذف فیزیکی مخالفین و به منظور دست یافتن به اهداف سیاسی، اقتصادی و مذهبی، دارای پیشینه طولانی در تاریخ ایران است. این مسیله در دوره قاجار و به ویژه از عهد ناصری شدت و حدت بیشتری پیدا کرد. در این دوره خودکامگی شاهان و سوء مدیریت نخبگان سیاسی بیشتر شد و برای نخستین بار اندیشه های آزادی خواهی محرک ترور سیاسی ناصرالدین شاه گردید. با آغاز نهضت مشروطه، کشمکش گروه های معارض (اجتماعیون با اعتدالیون و مجلسیان با استبداد شاهی) افزایش یافت و در دوره محمدعلی شاه به اوج خود رسید. این مسیله سرانجام عاملی برای به توپ بسته شدن مجلس توسط محمدعلی شاه شد. پس از فتح تهران درگیری های حزبی و تعارضات موجب ترورهای متقابل گردید که شکل گیری ترورهای سازمان یافته و به کارگیری بمب از ویژگی های این دسته از ترورها بود. پیامدهای منفی این ترورها را می توان ایجاد جو وحشت و تقویت قوه ارتجاع و القای روحیه خشونت طلبی در میان اقشار جامعه دانست. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با بهره مندی از منابع کتابخانه ای و اسنادی به دنبال شناسایی عوامل موثر بر ترورهای سازمان یافته در دوره قاجار است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که وجود نظام استبدادی خودکامه در جامعه قاجار و تضاد میان ملت و دولت از مهم ترین ریشه های سیاسی ترور در این دوران بوده است. از سوی دیگر اختلافات موجود در جامعه از جمله درگیری میان احزاب و همچنین بحران های اقتصادی و دخالت نیروهای بیگانه به ویژه روس و انگلیس در ساختار اقتصادی کشور از عوامل دیگر شکل گیری ترور در زمان قاجار بود.کلیدواژگان: ترورسازمان یافته، قاجاریه، ناصرالدین شاه، مشروطیت، محمدعلی شاه
-
صفحات 97-120«امنیت عمومی» از مهم ترین مضامینی است که در رساله های آداب حکمرانی مانند سیر الملوک به آن پرداخته شده و همواره بدان طریق، فرمانروایان به پاسداشت و تقویت آن توصیه شده اند. در این میان دستورالکاتب فی تعیین المراتب، نوشته محمد بن هندوشاه نخجوانی از رساله های آموزشی دبیران دیوانی برای ترسل و کتابت، در نیمه دوم سده هشتم قمری، با اینکه از نظر قالب ازجمله آداب الملوک نیست، اما در محتوای آن مطالبی است که می توان آن را در رده چنان آثار به شمار آورد و ازاین رو مسیله «امنیت عمومی» هم از مضامین مهم آن شده است. بنابراین پژوهش پیش رو با هدف روشن ساختن مفهوم «امنیت عمومی» از نگاه نخجوانی و به شیوه توصیفی - تحلیلی انجام شده است و عمدتا در پی پاسخ گویی به این پرسش است که وجوه و ابعاد مورد نظر نخجوانی در دستورالکاتب، نسبت به مسیله «امنیت عمومی» چیست و او چگونه حاکم مخاطب خویش را به ضرورت و وجوب تامین آن در قلمرو خویش معطوف ساخته است؟ فرضیه این پژوهش آن است که نویسنده در ضمن آموزش مکاتبات اداری، به شیوه ای هوشمندانه، حاکم مخاطب خود را با شیوه حکمرانی مطلوب و به تبع آن اهمیت و ضرورت تامین «امنیت عمومی» در مضمون مکاتبات معطوف نموده است. دستاورد این پژوهش سطوح و لایه های گوناگونی از «امنیت عمومی»، به ویژه با توجه به عوامل برهم زننده آن از نگاه نخجوانی در ایران سده هشتم قمری را نشان داده است.کلیدواژگان: امنیت عمومی، دستورالکاتب فی تعیین المراتب، محمد نخجوانی، مکاتبات اداری، ناامنی
-
صفحات 121-144
ایران از موقعیت سوق الجیشی و مهمی برخوردار است و همین مسیله از مهم ترین دلایلی بوده که باعث شده است تا در طول تاریخ از حوادث و رخدادهای بزرگ جهانی در امان نباشد. جنگ جهانی اول از جمله اتفاقاتی است که تاریخ ایران را متاثر از خود ساخت. در این میان نقش ایلات بزرگی همچون ایل سنجابی در حراست از میهن کاملا مشهود است. این ایل به سرکردگی علی اکبر خان سردار مقتدر سنجابی، به مقابله با دولت های روسیه، انگلیس و عثمانی پرداخت و توانست اعتباری در راستای حفظ و جلوگیری از تجزیه ایران به دست آورد. در این نوشتار سعی شده است تا با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و به کارگیری منابع کتابخانه ای به این سوال پرداخته شود که سردار سنجابی چگونه در بسیج مردم علیه دولت های روسیه، انگلیس و عثمانی در جنگ جهانی اول ایفای نقش کرده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که سردار مقتدر سنجابی با توجه به اقتدار و محبوبیت خود در ایل، نقش مهمی در شکل گیری و سامان دهی بسیج مردمی برای مقابله با دولت های بزرگ روسیه، انگلیس و عثمانی در جنگ جهانی اول ایفا کرده است.
کلیدواژگان: جنگ جهانی اول، ایل سنجابی، علی اکبر خان سنجابی، دولت موقت
-
Pages 1-24In the second half of the 3rd century of Hijri, Khorasan was the battlefield of warring military forces for more than two decades. By overthrowing the Taherian, the Saffarian sought to consolidate their rule over Khorasan, and after the fall, the Taherian were trying to revive their government based on the acceptability and legitimacy of the Abbasi caliphate charter and using former military personnel. Due to the lack of legitimacy, the military commanders sought refuge with the Tahirian and read a sermon in the name of Muhammad bin Tahir. The conflict between these forces resulted in the political and military instability of Khorasan. The Abbasi caliphate, based on its legitimizing power, granted the charter or disapproved of the antagonists based on their interests and interests. This approach of the caliph was one of the factors affecting the lack of definite superiority of one of the parties and numerous campaigns, which caused the military instability of Khorasan in this historical period. The present article, written with a descriptive-analytical approach and based on first-hand historical sources, aims to answer the question of what role the policies of the Abbasid Caliphate played in the military conflicts of Khorasan in the second half of the third century. The findings of the research show that the necessity and expediency was the main motivation of the Abbasid caliphate in adopting a policy against the political and military events of Khorasan, and this was the approach of the influential authors along the military disturbances of Khorasan in the second half of the third century AH.Keywords: Khorasan, Abbasi caliphate, Taherian, Saffarian
-
Pages 25-50Leprosy was one of the oldest diseases and one of the issues that humans were involved in all societies including Iran. The present research, by raising the question, what effect did social security have on the health system and the status of lepers in the middle period of Iran? It examines the relationship between the social health system and social security with a case study of lepers. The result of the research, which was carried out with an interdisciplinary approach and a descriptive-analytical approach, confirms that the society and government of Iran in the middle period, like many societies of the pre-modern era, had social rejection of lepers on their agenda. "Hot disgrace" of the mentioned disease had imposed a distinct, independent, but inferior and deprived of existing facilities on the lepers. This shame used a negative approach in dealing with lepers by implicating the sufferers and accusing them of guilt in contracting the disease. This approach turned leprosy from a medical-biological issue into a cultural-social issue and inevitably forced the lepers to accept conditions that they themselves had no part in creating. Social security in the society's agenda covered only the non-leper majority and excluded lepers as those who threatened the existing health and security system from its safe inclusion; In a way that the lepers also accepted these conditions and suffered the suffering and consequences arising from it.Keywords: leprosy, lepers, social exclusion, disease stigma, social security
-
Pages 51-70Smugglers were an anti-government movement in the lands of Tsarist Russia. A part of this flow only turned to creating disorder in the society and looting, but a significant part of it, as an active popular force in the South Caucasus region, sought to eliminate oppression and establish stability and peace in this region. Therefore, in order to achieve this goal, they clashed with the rule of Tsarist Russia and the local feudal lords dependent on it, and due to the lack of forces, they chose guerrilla warfare on the borders of Russia and Iran on both sides of the Aras. This escape in the border areas caused them to be referred to as smuggling. This research aims to investigate the problem of smuggling in the borders of Iran in Qajar rera and Tsarist Russia in the 19th and 20th centuries by using library sources and in a descriptive-explanatory way. The findings show that the urgent need for land and water and its lack, the arbitrariness of the rich and those dependent on the government, were the main reasons for the emergence of smuggling in the South Caucasus. The issue of lack of land and soil became a big crisis when the tsarist government pursued its policy of Christianization in the Caucasus and accordingly confiscated a significant part of the land and water of the native Muslims in the region for the benefit of the newly arrived Christian populations.Keywords: smuggling, Caucasus, Azerbaijan, Iran in Qajar era, Tsarist Russia
-
Pages 71-96Terrorism or assassination with the aim of physically eliminating opponents and in order to achieve political, economic and religious goals has a long history in the history of Iran. This issue became more intense during the Qajar period and especially from the Naseri period. During this period, the autocracy of the kings and the mismanagement of the political elites increased, and for the first time the ideas of libertarianism became the motivation for the political assassination of Naser al-Din Shah. With the beginning of the constitutional movement, the conflict between the opposing groups (socialists and moderates and parliamentarians and royal tyranny) increased and reached its peak during the period of Mohammad Alishah. This issue finally became a factor in the closure of the parliament by Mohammad Alishah. After the conquest of Tehran, party conflicts and conflicts led to mutual assassinations, and the formation of organized assassinations and the use of bombs were among the characteristics of this category of assassinations. The negative consequences of these terror attacks can be seen as the creation of an atmosphere of terror and the strengthening of resilience and the instilling of a spirit of violence among the strata of society. This research, with the descriptive-analytical method and with the benefit of library and documentary sources, seeks to identify the effective factors on organized terrors in the Qajar period. The findings of the research indicate that the existence of an autocratic system in the Qajar society and the conflict between the nation and the state was one of the most important political roots of terror in this era. On the other hand, the differences in the society, including the conflict between the parties, as well as the economic crises and the interference of foreign forces, especially Russia and England, in the country's economic structure were other factors of the formation of terror during the Qajar era.Keywords: organized terror, Qajar, Naser al-Din Shah, constitutionalism, Mohammad Alishah
-
Pages 97-120Public security is one of the most important themes that have been discussed in treatises on governance ethics such as Sir al-Muluk, and rulers have always been advised to protect and strengthen it. In the meantime, Dastur al-Katib fi Zazah al-Morattab, written by Muhammad Bin Hindushah Nakhjavani, one of the educational treatises of Diwani teachers for sending and writing, in the second half of the 8th century of the lunar calendar, although it is not among the manners of al-Muluk in terms of format, but in its content, it contains materials that can be He counted such works in the category and therefore the issue of "public security" has become one of its important themes. Therefore, the upcoming research has been carried out with the aim of clarifying the concept of "public security" from the point of view of Nakhjavani and in a descriptive and analytical way, and it mainly seeks to answer the question, what are the aspects and dimensions of Nakhjavani in Tastar al-Katib, in relation to the issue of "public security" and How did he direct the ruler of his audience to the necessity and obligation of providing it in his territory? The hypothesis of this research is that the author, while teaching administrative correspondence, in an intelligent way, has directed his addressee to the desired governance method and accordingly the importance and necessity of providing "public security" in the content of the correspondence. The achievement of this research has shown various levels and layers of "public security", especially with regard to its disturbing factors from the perspective of Nakhjavani in Iran in the 8th lunar century.Keywords: Public Security, Tastur al-Kateb in determining the grades, Mohammad Nakhjovani, administrative correspondence, insecurity
-
Pages 121-144
Iran enjoys a strategic and important position, and this issue has been one of the most important reasons that has caused it not to be spared from major world events throughout history. The World War I is one of the events that affected the history of Iran. In the meantime, the role of a large tribe such as the Sanjabi tribe in protecting the homeland is clearly evident. This clan, led by Ali Akbar Khan faced the Russian, British and Ottoman governments and was able to gain credit in order to preserve and prevent the disintegration of Iran. In this article, an attempt has been made to address the question of how Sardar Sinjabi played a role in mobilizing people against the Russian, British and Ottoman governments in World War I by using the descriptive-analytical method and using library sources. The findings of the research show that due to his authority and popularity in the tribe, Sardar Sinjabi played an important role in the formation and organization of the popular mobilization to confront the great governments of Russia, England and Ottoman in World War I.
Keywords: World War I, Sanjabi Trible, Ali Akbar Khan Sanjabi, De facto Government