فهرست مطالب

نظریه پردازی - سال دوم شماره 3 (پیاپی 6، پاییز 1402)

نشریه نظریه پردازی
سال دوم شماره 3 (پیاپی 6، پاییز 1402)

  • تاریخ انتشار: 1402/11/28
  • تعداد عناوین: 6
|
  • بهرام بیات صفحات 1-22

    قومیت، سازه های نظری در علوم انسانی و اجتماعی است که همواره در رشته های این علوم مورد تحقیق و واکاوی قرارگرفته است. باوجود انباشت قابل توجه تاملات نظری و تحقیقات علمی و عملی در این حوزه ها، همچنان تبیین گران و اندیشه ورزان با مسایل و مجهولات زیادی مواجه هستند. یکی از حوزه های انباشتی، سوال از چگونگی و نحوه تبیین نظری قومیت است که درمقاله حاضر موردتوجه قرارگرفته است. برای پاسخ به دغدغه مقاله، محقق ضمن توجه به نظریه های مطرح و با قابلیت بازگفت مناسب شامل نظریه های کلاسیک، نظریه های مدرن و نظریه های پست مدرن، نقاط قوت و ضعف آن ها را استخراج و با عطف توجه به ماهیت و خاصیت جامعه ایرانی، با تاکید بر رویکرد «اصل گرایی» نسبت به اقوام ایرانی، نظریه خود را با عنوان «برخال قومیت» ارایه نموده است. دال مرکزی نظریه برخال قومیت، بر این گزاره بنا شده است که «اقوام ایرانی از حیث درون گفتمانی ماهیتی برخالی و خاصیتی وحدت گون و از حیث ساختار و شکل نمایه ای خاصیتی کثرت گون دارند.» ازاین رو در نظریه برخال قومیت به ده اصل به عنوان شاکله و محورهای اصلی مورد بحث شامل: «وحدت درکثرت»، «خودهمانندی»، «هم زمانی تکامل»، «خودمانایی»، «جایگزینی»، «قوانین ساده بنیاد»، «تداوم و استمرار»، «پویایی و تاریخ مندی»، «حافظه مندی» و «همزیستی» پرداخته شده است.

    کلیدواژگان: قومیت، برخال، فراکتال، خودهمانندی و همزیستی
  • علیرضا زارعی، مجید فرکیان، مهدی حق شناس* صفحات 23-48
    در آسیب شناسی مسیله «تورم در ایران»، مواردی نظیر: اقتصاد دولتی، عدم اتخاذ سیاست های اقتصادی کارآمد، نظام مالی غیرمولد، تحریم های اقتصادی، عدم ورود به بازار تجارت جهانی و اقتصاد آزاد، همچنین اقتصاد تک محصولی و وابسته به نفت، در سال های اخیر توسط نشریات و رسانه های داخلی و خارجی مطرح شده است. اما مورد خطاب قراردادن یکی از دلایل بروز تورم در اقتصادهای وابسته به منابع طبیعی تحت عنوان «بیماری هلندی»، با تشبیه یک بحران یا آشفتگی اقتصادی، به یک عارضه یا بیماری در پیکره انسانی، راه را برای عمیق تر نگریستن به مسیله تورم در ایران و به نوعی روان شناسی این ساختار اندام وار، هموار نمود. به عبارتی اگرچه هیچ یک از موارد مذکور به عنوان دلایل بروز تورم در اقتصاد ایران، قابل انکار نیست؛ اما وقتی اقتصاد به عنوان یک ارگانیسم زنده، مفروض گرفته شود، بروز عارضه ای همچون تورم را نمی توان با نگاهی تک ساحتی و تجویزهای مقطعی، تشریح و اصلاح کرد. از همین رو در این اثر؛ به عنوان مطالعه ای میان رشته ای، با روش توصیفی/تحلیلی و بهره مندی از رویکردهای رفتارشناسی سیاسی و نگاهی بنیادین به روند آموزش و تربیت مدیران اجرایی کشور، ضمن پرداختن به «نظریه شخصیت سیاسی» هارولد لاسول و ارایه مفهوم نظری موازنه نخبگان، به عنوان چارچوب های نظری پژوهش، و با نگاهی استقرایی و پیوند متغیرها در جهت اثبات مفروض پژوهش، مبنی بر «تاثیر مستقیم نگاه تقلیل گرایانه و فاقد اولویت به حوزه علوم انسانی به عنوان ماهیت مغفول مانده ناخودآگاه نظام مدیریتی کشور بر بحران های سیاست گذاری و مدیریتی کشور به طور عام، و عنصر اولیه مسیله تورم در اقتصاد ایران به طور خاص پرداخته شده است.
    کلیدواژگان: روان شناسی تورم، بحران مدیریت، تورم در ایران، موازنه نخبگان، علوم انسانی در ایران
  • سید حسین اطهری، زهرا پاک زاد*، فاطمه پاک زاد صفحات 49-72
    در تاریخ روابط بین الملل بازدارندگی به عنوان یکی از مهم ترین نظام های مدیریت نظم و حفظ امنیت مطرح بوده است. کشورها همواره به دنبال امنیت در حوزه های راهبردی خود هستند، بازدارندگی ازجمله موضوعاتی علمی است که در کنار جنگ به عنوان موضوع مطالعات راهبردی مطرح می باشد و شامل مجموعه ای از اصول اساسی، قواعد، نظریه ها، اندیشه ها، زیربنای فکری و اصول بنیادی مورد قبول و حمایت ملی است که توسط رهبران نظامی سیاسی کشور و با توجه به دکترین امنیت ملی و اندیشه نظامی حاکم بیان می شود. در این راستا موضوعی که اهمیت می یابد تفکر درباره مدل بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران است. با توجه به تهدیدات ایران و حضور نظامی آمریکا، این پرسش قابل طرح است که ایران با به کارگیری چه نوع الگوی امنیتی در جهت تامین امنیت خود در حوزه راهبردی خلیج فارس و چگونه می تواند از بروز جنگ که سبب ساز تحمیل هزینه های زیادی است، جلوگیری به عمل آورد؟ این پژوهش با شیوه توصیفی- تحلیلی در جهت پاسخ به مفروض پژوهش مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی ایران با استفاده از عناصر بازدارندگی نظیر گسترش قدرت منطقه ای و تقویت فناوری موشکی خود می تواند از خطرات احتمالی جنگ جلوگیری کند، به بررسی چگونگی بازدارندگی در راستای تامین امنیت جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس پرداخته است.
    کلیدواژگان: الگوی بازدارندگی، راهبرد تدافعی، راهبرد تهاجمی، تهدیدات نامتقارن
  • محسن جمشیدی*، سارا فلاحی، شهرام فتاحی صفحات 73-88
    نظم نوین بین المللی بعد از پایان جنگ سرد و در ادامه آن، بین الملل گرایی تهاجمی ایالات متحده آمریکا در ابتدای هزاره جدید (یازدهم سپتامبر 2001) تحولات شگرفی را در نظام بین الملل پدید آورد. راهبرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در هزاره جدید در سایه تحولات نظام بین الملل، تبدیل شدن به هژمون و قدرت منطقه ای می باشد. این پژوهش از نوع بنیادی با روش کیفی- تفسیری و استنباط اطلاعات از طریق اسناد موجود با رویکرد توصیفی- تحلیلی است همچنین گردآوری اطلاعات و داده ها به طریق کتابخانه ای انجام شده است. به نظر می رسد نظم نوین بین المللی و سیاست بین الملل گرایی تهاجمی آمریکا، راهبرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را متاثر از تحولات کلان نظام بین الملل نموده و تلاش خود را در راستای تبدیل شدن به قدرت بالقوه منطقه ای تبیین کرده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که منطقه گرایی، شیعه گرایی و نظامی گری، راهبردهای ایدیولوژیکی- امنیتی ایران به حساب نمی آیند، اما می توانند در مقاطع زمانی خاص، راهبرد سیاست خارجی ایران را در راستای تبدیل شدن به قدرت منطقه ای تبیین نمایند. تلاش ایران برای افزایش نقش منطقه ای بیشتر با هدف افزایش امنیت نسبی و قدرت نرم این کشور صورت می گیرد. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر تحولات کلان نظام بین الملل بر راهبرد سیاست خارجی ایران در هزاره جدید می باشد.
    کلیدواژگان: نظم نوین بین المللی، معمای امنیت، منطقه گرایی، شیعه گرایی، نظامی گری
  • محسن باقری، عبدالمطلب عبدالله* صفحات 89-110

    یکی از موضوعات مهم در حوزه تحلیل سیاست خارجی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه ای و محیط بیرونی و فراملی، مسیله کارکرد سیاست منطقه ای در حوزه کارآمدی نظام جمهوری اسلامی در سطح امنیت خارجی است. از این رو سوال اصلی پژوهش عبارت است از: سیاست منطقه ای ج.ا.ایران چگونه بر کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران در سطح محیط بیرونی قدرت و امنیت ملی تاثیرگذاشته است؟ با استفاده از نظریه نوواقع گرایی و روش توصیفی- تحلیلی مفروض پژوهش حاکی از آن است که جمهوری اسلامی با اتخاذ سیاست منطقه ای و بهره گیری از ابزارهای مختلف قدرت توانسته است نسبت به مقابله با انواع تهدیدات منطقه ای و فرامنطقه ای در حوزه امنیت خارجی اقدام نماید. جمهوری اسلامی ایران توانسته از ابزار دیپلماسی برای کنترل سطح منازعه بین ایران و آمریکا و متحدان غربی و منطقه ای آن بهره گرفته و از سایرابزارها ازجمله ظرفیت متحدان دولتی و غیردولتی در محور مقاومت نیز برای ایجاد توازن قدرت به نفع خویش در مقابل بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای در غرب آسیا، تقویت قدرت منطقه ای، نفوذ راهبردی وحفظ و گسترش شبکه متحدان خویش در منطقه استفاده نماید و با ایجاد بی ثباتی امنیتی ناشی از اقدامات آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه و نیز توسعه طلبی این رژیم، با تهدید تروریسم منطقه ای و تهدید ناشی از احتمال تهاجم نظامی به ایران، مقابله نماید.1

    کلیدواژگان: کارآمدی، امنیت منطقه ای، تهدیدات منطقه ای، موازنه قدرت
  • علیرضا زمانیان*، محسن اسماعیلی، میثم ابراهیمی صفحات 111-134

    در دوران بعد از انقلاب اسلامی، رژیم صهیونیستی از یک متحد تاکتیکی تبدیل به یک دشمن راهبردی برای ایران شد. این رژیم با بهره گیری ترکیبی از راهبردهای نرم و سخت به دنبال مهار، فرسایش و درنهایت نابودی اهرم های قدرت ایران بوده است. ازجمله اقدامات این رژیم، تهدید به حمله نظامی به ایران به صورت مستقیم و غیرمستقیم بوده است، درحقیقت رژیم صهیونیستی، ایران را به عنوان یکی از مهم ترین تهدیدات امنیتی علیه خود تصور می کند. در مقابل، ایران نیز اقدام به دفاع ازخود کرده است، بنابراین هدف این پژوهش، تبیین اهمیت مولفه دفاع در عمق راهبردی ایران برای مقابله با رژیم صهیونیستی و ارتباط آن با امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران می باشد. سوال اصلی که در این پژوهش مطرح می شود، این است که: «دفاع در عمق راهبردی ایران برای مقابله با رژیم صهیونیستی چه تاثیری بر امینت ملی جمهوری اسلامی ایران دارد؟» این پژوهش با الهام از نظریه «بازدارندگی شبکه ای» معتقد است؛ جمهوری اسلامی ایران با دفاع در عمق راهبردی خود توانسته است، بازدارندگی را، به عنوان امری معتبر احیا نموده و درنتیجه پایه های امنیت ملی خود را تثبیت و تحکیم کند. روش جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، به شیوه کتابخانه ای و روش تحلیل اطلاعات به شیوه توصیفی، تحلیلی است.

    کلیدواژگان: ایران، عمق راهبردی، رژیم صهیونیستی، بازدارندگی شبکه ای، حزب الله
|
  • Bahram Bayat Pages 1-22

    Ethnicity is a theoretical construct in humanities and social sciences, which has always been researched and analyzed in these sciences. Despite the significant accumulation of theoretical reflections and scientific and practical researches in these areas, commentators and thinkers are still facing many issues and unknowns. One of the areas of accumulation is the question of how and how to explain the theory of ethnicity, which is considered in this article. In order to answer the concern of the article, the researcher while paying attention to the proposed theories with appropriate retelling capabilities, including classical theories, modern theories and postmodern theories, extract their strengths and weaknesses and pay attention to the nature and characteristics of the Iranian society, emphasizing the approach " "Fundamentalism" has presented its theory with the title of "Barkhal Qoumit" in relation to Iranian ethnic groups. The central sign of the empty ethnicity theory is based on the proposition that "Iranian ethnic groups have an empty nature and a unitary nature in terms of internal discourse, and a pluralistic nature in terms of structure and profile." Therefore, in Barkhal's theory, ethnicity is divided into ten principles as the structure and the main axes discussed include: "unity in plurality", "self-similarity", "simultaneity of evolution", "identity", "substitution", "simple foundational rules", "continuity and continuity", "dynamics". and historicity", "memory" and "coexistence" have been discussed.

    Keywords: Ethnicity, Barkhal, fractal, self-similarity, coexistence
  • Alireza Zarei, Majid Farakian, Mahdi Hagh Shenas * Pages 23-48
    In the pathology of the problem of "inflation in Iran", such things as: state economy, failure to adopt efficient economic policies, unproductive financial system, economic sanctions, failure to enter the world trade market and free economy, as well as single-product and oil-dependent economy, in recent years by Domestic and foreign publications and media have been mentioned. But addressing one of the causes of inflation in economies dependent on natural resources under the title of "Dutch disease", by comparing an economic crisis or turmoil to a complication or disease in the human body, is the way to look deeper into the issue of inflation in Iran and In a way, psychology smoothed this organ-like structure. In other words, although none of the mentioned cases can be denied as the causes of inflation in Iran's economy; But when the economy is assumed as a living organism, the emergence of a complication such as inflation cannot be explained and corrected with a one-dimensional view and cross-sectional prescriptions. Therefore, in this work; As an interdisciplinary study, with a descriptive/analytical method and benefiting from the approaches of political behaviorism and a fundamental look at the process of education and training of the country's executive managers, while addressing Harold Laswell's "Political Personality Theory" and presenting the theoretical concept of elite balance, as the theoretical frameworks of the research, and With an inductive view and the linking of variables in order to prove the hypothesis of the research, based on "the direct effect of the reductionist view and lack of priority in the field of humanities as the neglected and unconscious nature of the country's management system on the country's policy and management crises in general, and the primary element of the problem of inflation in Iran's economy It has been specifically addressed.
    Keywords: Psychology of inflation, management crisis, inflation in Iran, balance of elites, humanities in Iran
  • Syed Hossein Athari, Zahra Pakzad *, Fatemeh Pakzad Pages 49-72
    In the history of international relations, deterrence has been considered as one of the most important systems for managing order and maintaining security. Countries are always looking for security in their strategic areas. Deterrence is one of the scientific topics that is considered as a strategic study topic next to war and includes a set of basic principles, rules, theories, ideas, intellectual infrastructure and fundamental principles that are accepted and supported nationally. which is expressed by the political military leaders of the country and according to the doctrine of national security and the ruling military thought. In this regard, the issue that becomes important is thinking about the deterrence model of the Islamic Republic of Iran. Considering Iran's threats and the US military presence, the question can be raised that by applying what kind of security model Iran can use to ensure its security in the strategic area of ​​the Persian Gulf and how can it prevent the occurrence of war, which causes the imposition of large costs? This research, with a descriptive-analytical method, in order to answer the hypothesis of the research that the Islamic Republic of Iran can prevent the possible dangers of war by using elements of deterrence, such as expanding its regional power and strengthening its missile technology, to investigate how deterrence can be done in order to ensure security. The Islamic Republic of Iran has paid in the Persian Gulf.
    Keywords: Deterrence model, defensive strategy, Offensive strategy, asymmetric threats
  • Mohsen Jamshidi *, Sara Fallahi, Shahram Fatahi Pages 73-88
    The New International Order After the end of the Cold War and following it, the aggressive internationalism of the United States of America at the beginning of the new millennium (September 11, 2001) created tremendous changes in the international system. The foreign policy strategy of the Islamic Republic of Iran in the new millennium, in the shadow of the changes in the international system, is to become a regional hegemon and power. This research is of a fundamental type with a qualitative-interpretive method and inferring information through existing documents with a descriptive-analytical approach. Also, the collection of information and data has been done through a library. It seems that the new international order and the aggressive internationalism policy of the United States have influenced the foreign policy strategy of the Islamic Republic of Iran by the major developments of the international system and explained its efforts to become a potential regional power. The findings of the research show that regionalism, Shiaism, and militarism are not Iran's ideological-security strategies, but they can explain Iran's foreign policy strategy at certain times in order to become a regional power. Iran's efforts to increase its regional role are aimed at increasing the country's relative security and soft power. The purpose of this research is to investigate the impact of the macro changes of the international system on Iran's foreign policy strategy in the new millennium.
    Keywords: The new international order, The mystery of security, regionalism, Shiaism, Militarism
  • Mohsen Bagheri, Abdolmotalleb Ablollah * Pages 89-110

    One of the important issues in the field of analysis of the foreign and security policy of the Islamic Republic of Iran at the regional level and the external and transnational environment is the issue of the functioning of the regional policy in the field of the efficiency of the Islamic Republic of Iran's system at the level of foreign security. Therefore, the main question of the research is: How has the regional policy of Iran affected the efficiency of the system of the Islamic Republic of Iran at the level of the external environment of power and national security?Using the theory of neo-realism and the assumed descriptive-analytical method, the research indicates that the Islamic Republic has been able to deal with various regional and extra-regional threats in the field of foreign security by adopting a regional policy and using various power tools. The Islamic Republic of Iran has been able to use diplomacy tools to control the level of conflict between Iran and the United States and its western and regional allies, and other tools, including the capacity of state and non-state allies in the axis of resistance, to create a balance of power in its favor against regional and extra-regional actors in the West. Asia, to strengthen regional power, strategic influence and maintain and expand its network of allies in the region, and by creating security instability caused by the actions of the US and the Zionist regime in the region, as well as the expansionism of this regime, with the threat of regional terrorism and the threat of a possible military attack on Iran to confront.

    Keywords: Efficiency, ‌Regional security, Regional threats, Balance of power
  • Alireza Zamanian *, Mohsen Esmaili, Meysam Ebrahimi Pages 111-134

    In the era after the Islamic Revolution, the Zionist regime turned from a tactical ally into a strategic enemy for Iran. Using a combination of hard and soft strategies, this regime has sought to contain, erode, and finally destroy Iran's power levers. Among the actions of this regime, there has been a direct and indirect threat of a military attack on Iran. In fact, the Zionist regime considers Iran as one of the most important security threats against it. On the other hand, Iran has also tried to defend itself, so the purpose of this research is to explain the importance of the defense component in Iran's strategic depth to confront the Zionist regime and its relationship with the national security of the Islamic Republic of Iran. The main question raised in this research is: "What effect does Iran's strategic depth defense have on the national security of the Islamic Republic of Iran to confront the Zionist regime?" This research is inspired by the theory of "network deterrence" and believes; By defending in its strategic depth, the Islamic Republic of Iran has been able to restore deterrence as a valid thing and as a result, stabilize and consolidate the foundations of its national security. The method of collecting information in this research is a library method and the method of analyzing information is a descriptive, analytical method.

    Keywords: Iran, Strategic depth, Zionist regime, Network deterrence, Hezbollah