فهرست مطالب

سلفی پژوهی - پیاپی 17 (بهار و تابستان 1402)

نشریه سلفی پژوهی
پیاپی 17 (بهار و تابستان 1402)

  • تاریخ انتشار: 1403/02/29
  • تعداد عناوین: 6
|
  • علی فتحی* صفحات 7-24

    با وجود آثار فراوان در حوزه دین از ابن تیمیه، تفسیر مستقل و کاملی از قرآن کریم بر جا نمانده است؛ ولی تفسیر برخی آیات و سوره هایی از قرآن به صورت پراکنده و بیشتر در قالب استفتائات و با سویه کلامی از او در دسترس است که می توان با استفاده از آنها و دیگر آثار، روش کلی ابن تیمیه را در تفسیر متون دینی به دست آورد. ابن تیمیه برای تثبیت دیدگاه های قرآنی و روایی خویش، از شگرد اجماعات بی‎پایه و ساختگی فراوان استفاده می‏کند. وی با تردیدافکنی در جایگاه علمی و معنوی اهل بیت  سلف بدون اهل بیت را مرجع تفسیر قرآن و روایات قلمداد می‏کند. همچنین تفسیر گزینشی و جهت دار از آیات و روایات و ظاهرگرایی بی ضابطه از جمله روش های ابن‎تیمیه در تفسیر متون دینی است. این پژوهش، به شیوه توصیفی و تحلیلی، ضمن تبیین فرایند مولفه های فکری ابن تیمیه با استناد به آثار وی به‏ویژه مجموعه های تفسیری منسوب به وی، روش ابن تیمیه را در فهم و تفسیر کتاب و سنت، واکاوی و نقد کرده است که طبعا از رهگذر آن می توان به برخی از روش های تفسیری وهابیت نیز پی برد.

    کلیدواژگان: تفسیر ابن تیمیه، روش تفسیر، اجماعات ساختگی و ظاهرگرایی
  • مهدی براتی*، مجید حیدری، محسن عبدالملکی صفحات 25-44

    بسیاری از مولفان و محققان، به هنگام نقد و ردیه نویسی بر مباحث مختلف مطرح شده توسط ابن تیمیه و آثار او، با مغالطات مختلف لفظی و معنوی و اشکالات و خطاهای بزرگ در اندیشه و روش علمی او مواجه می شوند. مسائلی که نشان می دهد، او در نحوه فکر کردن و اندیشیدن نیز، دچار اشکال و خطا است. او در موارد متعددی، به دلیل ابتلاء به مغالطات لفظی و معنوی، توانایی صحیح فکر کردن را از دست داده و استنتاج سقیم و معیوب در مباحث مختلف داشته و به مخاطب خود، با استفاده از مغالطه، مطالب نادرست و غیر واقعی القاء نموده است. ابن تیمیه در آیه ولایت، از چهار مغالطه بهره برده که عبارت اند از: قرار دادن غیر قطعی به جای قطعی؛ قرار دادن غیر علت به جای علت؛ استقراء ناقص؛ حالات مختلف کلمه برای اثبات مقاصد خود. او در آیه هادی به مغالطه، نشاندن غیر قطعی به جای قطعی متوسل شده است؛ همچنین، در آیه تطهیر، از چهار مغالطه قرار دادن عرضی به جای ذاتی، اشتراک اسم، یکی کردن چند مسئله، و تغییر در بخشی از کلام استفاده کرده است. در آیه راکعین نیز، با مغالطه استقراء ناقص، تفسیر مورد نظر خود را موجه جلوه داده است؛ همچنین در آیه مباهله، به مغالطه قرار دادن عرضی به جای ذاتی تمسک کرده است. ابن تیمیه در آثار خود، این مغالطات را بسیار انجام داده و به همین شکل، بسیاری از مطالب نادرست را اثبات و یا حقایق را انکار نموده است.

    کلیدواژگان: آیات ولایت، علیت، ابن تیمیه، منهاج السنه، مغالطه، سفسطه
  • احمد علیداد اسفینا*، علی ملا موسی میبدی صفحات 45-66
    وهابیان با توجه به تعریفی که در باب عبادت جعل و تاسیس کرده اند، بسیاری از اعمال و اقوال غیر شرکی را مصداق شرک اکبر و مخرج از اسلام می دانند. آنان عبادت را به معنی صرف خضوع و خشوع (منهای قصد و اعتقاد) می دانند. آنگاه مطلق ندای غیرالله (استغاثه -ولو به اذن الله- و توسل به دعای اموات صالح)، مطلق سجده به غیرالله، تبرک به آثار اولیاء و صالحان، ذبح در اماکن مقدس را به خاطر همراه بودن با خضوع و خشوع، شرک در عبادت می دانند؛ نتیجه مبنای وهابیت در باب عبادت، تکفیر مسلمانانی است که یکی از اعمال فوق را بدون قصد و اعتقاد پرستش مرتکب شوند. تفسیر وهابیت از عبادت و همچنین مصادیقی که برای شرک در عبادت برشمرده اند در تضاد با مبنای اسلام است. مبنایی که در آثار بسیاری از علمای مذاهب به وفور انعکاس یافته است. شمس الدین ذهبی از جمله علمای اهل سنت است که در ارائه معنای اسلامی از مقوله عبادت و مصادیق آن، بیانات روشنی در آثار خود برجای گذاشته است. وی بر اساس مبنای اسلام، عنصر «قصد» و «اعتقاد» را رکن اصلی «عبادت شرعی» می داند؛ به همین جهت، در بیان مصادیق عبادت از چارچوب اسلام خارج نشده و صرف استغاثه، توسل به دعای اولیاء و صالحان، تبرک به آثار آنان و ذبح در اماکن مقدس و همچنین صرف سجده به غیرالله را، مصداق شرک در عبادت محسوب نکرده است؛ همچنین بر اساس این مبنای وهابیت باید ذهبی از جمله مشرکان و مروجان آن به شمار آید و از دایره اسلام خارج شده باشد.
    کلیدواژگان: وهابیت، توحید عبادی، اسلام، علمای مذاهب، ذهبی
  • روح الله حیاتی مقدم*، مصطفی مهاجر، سید حسن متهجد عسکری صفحات 67-85
    بر اساس منهج ابوحنیفه و پیروان وی، دیدگاه مسلمانان در باب اصول و فروع تضادی با اصل اسلام ندارد و ناقض توحید و رسالت - که ارکان اسلام هستند - محسوب نمی‏شود. همین امر سبب شده است که علمای حنفی با وجود ظهور و بروز شدیدترین اختلافات در مسائل عقیدتی و فقهی نتوانند به کفر مخالف فتوا بدهند و آنان را خارج از اسلام معرفی کنند. مبنای فقه حنفی بر پذیرش اسلام مخالفان و حرمت تکفیر مسلمان می‏باشد؛ ولی برخی از علمای حنفی با استناد به پاره‏ای از مسائل، به کفر مخالف فتوا داده‏اند که تمامی این فتاوا نتیجه خروج از مبنا و منهج علمی احناف است. در مقاله پیش رو ابتدا مبنای مذهب حنفی در تکفیر بیان می‏شود و سپس پاره‏ای از فتاوای علمای حنفی ذکر می‏شود که نتیجه خروج از رای مذهب شمرده می‏شود و سپس مورد نقد و بررسی قرار می‏گیرد.
    کلیدواژگان: فقه حنفی، مبنای مذهب، اسلام مخالف، تکفیر مخالف، تکفیر خارج از مبنا
  • حجت الله آتش افروزمند* صفحات 87-106

    چیستی روح (نفس) و مباحث مرتبط با آن، همواره از پرسش های اساسی متکلمان و فلاسفه مسلمان بوده است. ابن تیمیه، به عنوان یکی از شخصیت های مشهور و البته موثر بر اندیشه دینی اعصار بعد از خود، شناخت حقیقت روح را میسر نمی داند و در کتب خود، به بیان لوازم و عوارض آن می پردازد. او انسان را موجودی دو ساحتی مادی می داند. بدن، جسم متراکم و شناخته شده است و روح، جسم لطیف و مادی. او برای روح، شرافت، تقدم و جنبه الهی قائل است و ارتباط روح با بدن را اتصالی و اتحادی می داند؛ به طوری که روح در تمام بدن سریان دارد. با توجه به ارتباط مستقیم امکان و تحقق مسائل مهمی مانند توسل و استغاثه به اولیاء الهی، پس از مرگ با حقیقت روح، در این مقاله با تکیه بر کتب ابن تیمیه، حقیقت روح از منظر وی تبیین شده و سپس، به بررسی و تحلیل آن پرداخته می شود.

    کلیدواژگان: ابن تیمیه، روح، بدن، مجرد و مادی، توسل
  • سید حسین حسینی*، محسن پورمحمدی، مجید شایگان فرد صفحات 107-122

    فعالیت های جریان وهابیت و چالش های امنیتی مترتب بر آن، لزوم واکنش همه جانبه و درعین حال، منطقی با این پدیده را گریزناپذیر نموده است. یکی از ابزارهای مهم و گاه پرکاربرد در این راستا، استفاده از زرادخانه حقوق کیفری و ساز و کارهای مختلف آن، مانند جرم انگاری و تعیین کیفر است. مطالعه توصیفی- تحلیلی فعالیت های جریان وهابیت در تطبیق با عناوین مجرمانه در قوانین کیفری حال حاضر ایران، نشان دهنده آن است که علیرغم جرم انگاری های مختلف از جانب قانون گذار در جرائم امنیتی قابل تطبیق با فعالیت های جریان مزبور، خلاءها و کاستی هایی نیز در این حیطه وجود دارد. مواردی مانند فقدان صراحت قانونی در ارتباط با امکان یا عدم امکان ارتکاب جرائم مذکور در فضای مجازی و سایبری، استعمال عبارات مبهم و غیر صریح توسط قانون گذار و گاهی عبارات نامانوس با ادبیات حقوقی، بدعت در برخی نهادها و تاسیسات فقهی مرتبط و در نهایت، عدم توجه کافی به حقوق دفاعی متهمین و در مقیاس وسیع تر، حقوق شهروندی افراد، از مهمترین خلاءها و کاستی ها می باشند. وضعیت مزبور نشان دهنده عدم توفیق نظام عدالت کیفری در برقراری توازن و تعادل لازم میان «حقوق و آزادی های فردی» و «امنیت جامعه» است.

    کلیدواژگان: سلفی گری، وهابیت، مصادیق مجرمانه، سیاست کیفری، امنیت
|
  • Ali Fathi * Pages 7-24

    Despite the many works of Ibn Taymiyyah in the field of religion, he has no independent and complete interpretation about the Holy Qur'an. However, he has left some scattered works about Holy Quran's interpretation, which made it possible to infer his way of interpretation. He uses from theological method mostly and claims baseless consensus. Ibn Taymiyyah tries to doubt on the role of Ahlobayt, trying to highlight the role of Salaf without Ahlobayt. One of the other features of Ibn Taymiyyah's interpretation methodology is his arbitrary way of selecting the Quranic verses and Hadiths. In this essay and with a analytic-descriptive method, we are going to analyze the main factors of Ibn Taymiyyah methodology. By doing so, we can understand the Wahhabi ideology as well, since the Wahhabis are true follower of Ibn Taymiyyah.

    Keywords: Ibn Taymiyyah, interpretation, methodology, False Consensus, Literalism
  • Mehdi Barati *, Majid Heidari Azar, Mohsen Abdolmaleki Pages 25-44

    Many scholars, when criticizing and refuting various topics raised by Ibn Taymiyyah and his works, encounter with many verbal and meaningful fallacies in the methodology of Ibn Taymiyyah. This shows that he had problems in his thinking way. Using many verbal and meaningful fallacies, Ibn Taymiyyah misled the people. This research shows that in the Wilayat verse, he used four fallacies: 1. putting indefinite instead of definite; 2. Putting the non-cause instead of the cause; 3. Incomplete induction; 4. Using different states of the word to prove his intentions. For example, in the verse (7:13): "You are only a warner, and there is a guide for every people", Ibn Taymiyyah has put the indefinite instead of definite, and in the Tatheer verse, he used four fallacies: using intrinsic instead of self-intrinsic, using common nouns, combining issues, changing some parts of meaning. In the verse (2:43): and bow along with those who bow [in prayer], he used the fallacy of incomplete induction. And finally, in the verse Mobaheleh, Ibn Taymiyyah used intrinsic instead of self-intrinsic fallacy.

    Keywords: Velayat Verses, Imam Ali (PBH), Ibn Taymiyyah, Menhaj Al-Sunnah, fallacy, Sophistry
  • Ahmad Alidad *, Ali Mullamusa Meybudi Pages 45-66
    The Wahhabis have their own definition from worshipping, considering many Muslim's actions and saying Shirk and against Islamic rules. From their perspective, the worship means any kind of submission, even without the intention of worshipping. According to their view, any kind of invocation, even with God's order, is forbidden, and we cannot prostrate to other than God, or seek blessing from the saints or righteous people. the result of this worldview is expelling other Muslims from the realm of Islam. Wahhabists' interpretation from worshipping is in sharp contrast with Islamic teachings. Many Musim scholars convict these Wahhabi verdicts. Shams al-Din Dhahabi is one of those scholars explained the meaning of worshipping. In his view, the element of intention plays an important role in worshipping and we cannot consider the rituals like supplication to the saints, invocation, slaughtering animals in holy places Shirk and violation in the meaning of worshiping, and if so, we must consider the great Muslim scholar like Shams al-Din Dhahabi a pagan.
    Keywords: Wahhabism, Monotheism in Worshipping, Islam, Islamic scholars, Shams al-Din Dhahabi
  • Ruhollah Hayati Moghadam *, Mostafa Mohajer, Seyed Hasan Mutahjad Askari Pages 67-85
    The Hanbali school of thought maintains that there is no radical difference between Muslims in major issues, and all Muslims believe in Monotheism and prophethood of the Holy prophet Muhammad (PBH). They believe that there is no reason to excommunicate other Muslims. The Hanbali scholars, in spite of some severe difference in ideological and jurisprudential issues, did not give fatwa to excommunicate other Muslims. Hanafi jurisprudence is based on not excluding other Muslims from the realm of Islam. However, some Hanafi scholars resorting to some books, issued fatwas and excommunicate other Muslims, which is against the mainstream views of Hanafi scholars. in this article, we are going to explain the Hanafi criteria for Takfir and excommunication and then critique the views of those Hanafi scholars issued Takfiri Fatwas.
    Keywords: Hanafi Jurisprudence, the Basis of Sect, the Islam of Opponents, the Excommunication of Opponents, Irregular Excommunication
  • HojjatAllah Atash Afrooz Mand * Pages 87-106

    One of the main questions of Muslim theologians and philosophers has been the essence of soul and the issues surrounding it. Ibn Taymiyyah, as one of the famous and influential scholars on the Islamic thought had a great impact on the other scholars coming after him. In his viewpoint, we cannot discern the true nature of soul. He has discussed about the soul and its incidents at his works. He considers man to be a two-dimensional material being. The body is a dense and known entity, and the soul is a subtle and material entity. He believes that the soul has dignity, precedence and a divine aspect, maintaining that there is a connection between the soul and the body, causing the soul to flows  throughout the body. Since there is a direct connection between the issues like supplication, invocation to the saints after their death with the true nature of soul, it is necessary for us to explain this matter form the viewpoint of Ibn Taymiyyah as an opponents of supplication and resorting to the saints.

    Keywords: Ibn Taymiyyah, soul, Body, Physical, non-physical, supplication
  • Seyed Hossein Hosseini *, Mohsen Pormohamadi, Majid Shaygan Fard Pages 107-122

    The activities of the Wahhabi movement and the security challenges resulting from it, prompt us to confront this phenomenon. One of the best ways to face this challenge is by legislating new criminal laws and incriminating these activities. The descriptive-analytical study of the activities of the Wahhabi movement shows that there are some deficits in the laws concerning Wahhabi activities, Some of them are as the following: the lack of legal clarity in connection with cyber activities of Wahhabism, the existence of vague phrases by the legislator, heresy in some institutions and related jurisprudential institutions and finally, insufficient attention to the defendants' defense rights and, on a larger scale, the citizenship rights of individuals, are among the most important gaps and shortcomings. This status shows that there no balance between "individual rights and freedoms" and "the security of society".

    Keywords: Salafism, Wahabism, Criminal cases, Criminal policy, Security