فهرست مطالب

مطالعات خاورمیانه - سال سی و یکم شماره 1 (پیاپی 115، بهار 1403)

نشریه مطالعات خاورمیانه
سال سی و یکم شماره 1 (پیاپی 115، بهار 1403)

  • تاریخ انتشار: 1403/05/13
  • تعداد عناوین: 9
|
  • حسین موسوی صفحات 1-3

    شرق مدیترانه به سبب کشف ذخایر بزرگ انرژی به ویژه گاز از اهمیت استراتژیک برخوردار شده است. اکتشاف ذخایر گاز در آب های ساحلی نزدیک به سرزمین های اشغالی، لبنان و البته غزه و وجود میدان های مشترک گازی موجبات افزایش تنش را فراهم آورده است، به ویژه آنکه اسرائیل در صدد است که پس از بهره برداری کامل از میدان های گازی در اختیار و دست اندازی به میدان های گازی مشترک با لبنان و غزه با احداث لوله و از مسیر قبرس، یونان و ایتالیا به اروپا گازرسانی کند. چنین اقدامی البته افزون بر افزایش تنش با لبنان و فلسطین، از آنجا که رقیب روسیه و ترکیه نیز خواهد بود، می تواند به مناقشات گازی مهمی در جهان منجر شود. در سال 2019 برای کاهش تنش و ایجاد هماهنگی میان کشورهای ذی نفع در شرق مدیترانه، یک سازمان رسمی منطقه ای تحت عنوان «مجمع گازی شرق مدیترانه» ایجاد شد، این سازمان 7 عضو دارد و دبیرخانه آن در قاهره است. کشورهای عضو عبارت هستند از مصر، قبرس، یونان، رژیم اسرائیل، فلسطین، ایتالیا و اردن. آمریکا و اتحادیه اروپا اعضاء ناظر هستند و فرانسه درخواست عضویت کامل را دارد. البته برخی از اعضا از منظر ترانزیت گاز، عضو این مجمع هستند. سوریه، لبنان، ترکیه و لیبی از ذی نفعان مهمی هستند که در این مجمع حضور ندارند. فضای موجود حاکی از آن است که آینده این سازمان به وضعیت ژئواکونومیک گاز در منطقه و جهان بستگی دارد و در صورت بالا رفتن قیمت گاز رقابت شدیدی میان تولیدکنندگان اصلی گاز یعنی آمریکا، روسیه، قطر و البته ایران آغاز خواهد شد.

    کلیدواژگان: اقتصاد سیاسی، غزه، امریکا، مدیترانه، چین
  • آرش رئیسی نژاد*، علی نعمت پور صفحات 5-34
    راه ابریشم نوین یا ابتکار کمربند و جاده، نمود و نماد اعمال قدرت چین در ورای مرزهای خود است. ریشه این ابتکار هم در پاسخ به چین برای رهایی از محاصره شدگی توسط استراتژی آمریکایی چرخش به سوی آسیا و هم سیاست پکن برای جبران توسعه نامتوازن درونی و یافتن بازارهای نوین با تکیه بر قدرت ژئواکونومیک خود بود. از این دریچه، راه ابریشم نوین مهم ترین مسئله در چیدمان قدرت در نظم نوین جهانی خواهد بود. "رقابت آمریکا و چین در خاورمیانه عربی چگونه و با چه سازوکاری بر چیدمان قدرت در سطح بین الملل تاثیر می گذارند؟" این پرسش بنیادین و محوری نوشته پیش روست که خوانشی تحلیلی از رقابت چینی-آمریکایی در خاورمیانه عربی را نمایان می کند. نوشته با تکیه بر روش ردیابی فرایند و تاکید بر ژئوپلتیک راه به اهمیت چرخش به سوی آمریکا و سپس پاسخ چین در استراتژی پیش به سوی غرب در شکل گیری راه ابریشم نوین می پردازد. همچنین، نوشته روند مهم "کمربند را رها کن، جاده را زیر فشار قرار ده" را با ذکر جزییات نشان داده و دست آخر پیامدهای آن بر رقابت جهانی چین و آمریکا مورد بررسی قرار خواهد گرفت. نوشته نتیجه می گیرد که در "سطح" تلاش پکن برای راه اندازی و پیشبرد راه ابریشم نوین در رقابت با واشینگتن را می توان در رقابتی ژئواکونومیکی دید. در "عمق" اما، راه ابریشم نوین نبرد ژئوپلیتیکی میان چین و آمریکا برای چیرگی جهانی در سده بیست ویکم میلادی خواهد بود.
    کلیدواژگان: ابتکار کمربند و جاده، راه ابریشم نوین، ژئوپلیتیک راه
  • زکیه یزدانشناس* صفحات 35-53
    امضای قرارداد جامع راهبردی میان ایران و چین در نخستین روزهای سال 1400 نشان دهنده رویکردی جدید در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران داشت؛ سیاستی که با روی کار آمدن دولت سیزدهم بیش از پیش تقویت شد. یکی از مهم ترین موضوعاتی که ذیل قرارداد حاضر باید مورد بررسی قرار بگیرد، همکاری چین و ایران در پرتو کلان پروژه زیرساختی کمربند-راه است که نخستین بار در سال 2013 از سوی شی جین پینگ، رئیس جمهور چین مطرح شد. این پروژه شامل شش مسیر زمینی متفاوت است که مهم ترین آن کمربند اقتصادی چین -پاکستان نام دارد. کریدور مذکور کاشگر در غرب چین را به گوادر در جنوب پاکستان متصل می کند و یکی از مسیرهای پیوستن ایران به پروژه زیرساختی عظیم کمربند-راه، اتصال به کریدور اقتصادی چین-پاکستان است. از این رو نوشتار حاضر سعی دارد ضمن بررسی اجمالی ابعاد مختلف پیشرفت کریدور حاضر به مطالعه تجربه همکاری پاکستان با چین پرداخته و تاثیرات آن بر منافع جمهوری اسلامی ایران را روشن نماید.
    کلیدواژگان: کریدور اقتصادی چین-پاکستان، ایران، کمربند-راه
  • حنیفه ریگی، توحید هاشمی* صفحات 55-75
    مقاله حاضر به تجزیه و تحلیل ریشه های داخلی و بین المللی شکل گیری سیاست خاورمیانه ی چین و جایگاه عمان در آن می پردازد. بر این اساس و از دیدگاه رئالیستی نئوکلاسیک، روابط رو به گسترش چین با عمان تحت تاثیر متغیر سطح سیستم و عوامل داخلی است. در سطح سیستم، با کاهش حضور ایالات متحده در منطقه خاورمیانه و نیز رشد اقتصادی چین و نوسازی آن که مستلزم دسترسی به منابع انرژی، بازارها و همچنین حفاظت از منافع استراتژیک خود است جایگاه عمان را در سیاست خاورمیانه ای چین برجسته کرده است. همزمان با آن، در سطح داخلی، عوامل داخلی موثر بر شکل گیری سیاست خارجی چین که خود بازتاب دهنده جهان بینی چینی است بر سیاست خاورمیانه ای چین در خصوص عمان اثرگذار بوده است. موقعیت جغرافیایی ممتاز عمان و سابقه همکاری های تاریخی، این کشور را به یکی از شرکای کلیدی چین در خاورمیانه تبدیل کرده است. عمان یک حلقه حیاتی در ابتکار کمربند و جاده چین است که هدف آن اتصال آسیا، اروپا و آفریقا از طریق پروژه های زیرساختی و سرمایه گذاری است.
    کلیدواژگان: رئالیسم نوکلاسیک، سیاست خاورمیانه ای چین، عمان
  • فاطمه محروق*، بخشعلی بایراملو صفحات 77-101
    سیاست خاورمیانه ای چین در تقاطع منافع منطقه ای و رقابت قدرت جهانی، به شدت وابسته به منافع و هزینه های رقابت استراتژیک بازیگران منطقه ای به ویژه ایران و عربستان است. هنگامی که از سیاست های خاورمیانه ای چین سخن به میان می آید از آن به عنوان بازیگری فرصت طلب یاد می شود که تقریبا هیچ سرمایه گذاری سیاسی، امنیتی خاصی در این منطقه ندارد و از صلحی که ایالات متحده و اروپا به ارمغان آورده اند بدون چالش برای پیشبرد سیاست های خود بهره می برد. همچنین این نگاه وجود دارد که منافع اقتصادی هسته اصلی صلح توسعه ای و سیاست خاورمیانه ای چین را شکل می دهند. با این حال، میانجی گری چین در روابط ایران و عربستان نقطه عطفی در ورود به پویایی های منطقه ای خاورمیانه تلقی شده است. براین اساس، این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش است که چگونه چین که تاکنون بازیگری حاشیه ای در امور سیاسی و ژئوپلیتیک منطقه ای بود، در معادلات منطقه ای مشارکت می کند؟ و ورود چین به روابط ایران و عربستان و معادلات سیاسی منطقه چه تاثیری بر نظم منطقه ای می گذارد؟ استدلال اصلی مقاله با تکیه بر رهیافت شبکه آن است که ورود چین به پویایی ها و معادلات قدرت منطقه ای در قالب ابتکارها از جمله ابتکار امنیت جهانی و دیپلماسی مداخله سازنده سبب خروج قدرت از حالت دودویی به حالت شبکه ای می شود. یافته های پژوهش با تکیه بر روش تبیین نشان می-دهد برای درک پویایی ها و پیچیدگی محیط منطقه ای خاورمیانه باید نگاه به سیاست جهان را از «صفحه شطرنج» به «شبکه» تغییر دهیم تا ابزارهای تحلیلی مناسبی برای ارتقاء جایگاه واحدها درون جهان شبکه ای بیابیم.
    کلیدواژگان: چین، ایران، عربستان
  • سید رضا هاشمی جبلی*، جبار شجاعی صفحات 103-126

    چین فرصت های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی خود را با رویکردی چندبعدی در منطقه غرب آسیا به عنوان یکی از کانون های قدرت و ثروت پیگیری می کند. حضور موثر چین در غرب آسیا، موازنه جدیدی از قدرت را در مقابل مداخلات کشورهای غربی در مناسبات منطقه ای شکل داده است. این پژوهش قصد دارد روابط و تعاملات چین در قبال ایران و عربستان در دو حوزه کلان اقتصادی_تجاری و امنیتی_سیاسی را مورد تطبیق و بررسی قرار دهد و این پرسش را مطرح می کند که با توجه به این روابط، چین چه رویکردی را در قبال ایران و عربستان اتخاذ نموده است؟ در جهت پاسخ به این پرسش، منافع و روابط چین در دو حوزه مذکور و در قبال ایران و عربستان مورد بررسی قرار گرفت. فرضیه مقاله این است که منافع اقتصادی، نظامی و سیاسی چین در غرب آسیا موجب در پیش گرفتن رویکردی میانجی گرانه و سیاست تنش زدایی از سوی چین در روابط ایران و عربستان به عنوان دو بازیگر کلیدی در منطقه گردیده است. یافته ها نشان داد که اگرچه رقابت ژئوپلیتیکی منطقه ای بین ایران و عربستان در برهه ای کار را برای چین پیچیده می کرد، اما این کشور موفق گردیده در رویکرد خود نسبت به تحولات منطقه، به ویژه رقابت ایران و عربستان، تنش زدایی را در پیش گیرد و توازن برقرار سازد. در پژوهش پیش رو با تکیه بر روش تحلیل کیفی و با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای، به بررسی رویکرد چین در قبال ایران و عربستان پرداخته شده است.

    کلیدواژگان: چین، ایران، عربستان
  • طه اکرمی*، مصطفی محمدی رمضانی صفحات 127-143

    در دهه اخیر، تناسب میان همکاری و رقابت استراتژیک در تعاملات میان دو کشور چین و آمریکا از بین رفته و کفه رقابت استراتژیک، تبدیل به عنصر نظم بخش و شکل دهنده رابطه میان این دو کشور در کلیه حوزه ها و موضوعات دو و چندجانبه در سرتاسر جهان شده است که مهمترین علت این امر را می توان در عدم موفقیت ایالات متحده در تغییر رویکرد کلان چین از یکسو و تقویت توانمندی های آن از سوی دیگر دانست.منطقه غرب آسیا نیز از این موضوع مستثنی نبوده و رقابت استراتژیک میان دو کشور را می توان در این منطقه نیز مشاهده کرد. منطقه ای که اگرچه اولویت ایالات متحده نبود، اما به دلیل گسترش و تنوع حضور چین در این منطقه، مجدد تبدیل به دغدغه آمریکا شده و در ذیل مفهوم رقابت استراتژیک، وزن و اهمیت غرب آسیا برای این کشور مجددا در حال افزایش است. از این رو، سوال اصلی مقاله آن است که مولفه های رقابت راهبردی روابط چین و آمریکا در منطقه غرب آسیا کدامند؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد که آمریکا با درک عمق روابط فزاینده چین در منطقه غرب آسیا در حال بازنگری در سیاست های خود و افزایش نفش آفرینی در این منطقه است. تلاش برای ایجاد ائتلاف های سیاسی، امنیتی اقتصادی جدید در منطقه در قالب عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی (توافق ابراهیم)، افزایش درهم تنیدگی اقتصادی و زیرساختی متحدان (مثل کریدور هند-غرب آسیا-اروپا)، و گسترش همکاری های امنیتی (مثل پیگیری ایجاد سامانه پدافندی هوایی) نمونه هایی از رویکرد جدید آمریکا است

    کلیدواژگان: رقابت استراتژیک، ایالات متحده آمریکا، چین
  • مرضیه سادات الوند* صفحات 145-169
    روابط متوازن با ایران و عربستان، به عنوان دو شریک جامع استراتژیک، برای توسعه چین از اهمیت فزاینده ای برخوردار است. در این پژوهش تلاش شده است تا رویکرد عمل گرایانه چین در تعامل متوازن و پایدار با ایران و عربستان از منظر مصون سازی استراتژیک مورد بررسی قرارگیرد. این مقاله درصدد پاسخ به این پرسش است که عوامل و محرکه های تداوم استراتژی مصون سازی چین نسبت به روابط متوازن با ایران و عربستان چه می باشد؟ یافته های تحقیق حاکی از آن است که جمهوری خلق چین از طریق دیپلماسی مشارکتی، انعطاف استراتژیک و سیاست دوستی با همه، و اجتناب از چالش با امریکا به تضمین منافع استراتژیک خود در روابط با ایران و عربستان پرداخته است. میانجیگری در توافقنامه دیپلماتیک ایران-عربستان در آوریل 2023، نیز شاهدی بر تمایل بیجینگ به تداوم رویکرد توازن بخش و مصون ساز نسبت به دو قدرت منطقه ای می باشد. روش شناسی این پژوهش عبارت است از اینکه روش تحقیق کیفی و مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی است و روش گردآوری داده ها مبتنی بر منابع کتابخانه ای است.
    کلیدواژگان: مصون سازی استراتژیک، تعامل متوازن، دیپلماسی مشارکتی
|
  • Hossen Moosavi Pages 1-3

    Eastern Mediterranean has gained strategic importance due to the discovery of large energy reserves, especially gas. The discovery of gas reserves in the coastal waters close to the occupied territories, Lebanon and of course Gaza and the existence of common gas fields have caused an increase in tension, especially since Israel intends to attack the common gas fields after the full exploitation of the gas fields in its possession. To supply gas to Europe with Lebanon and Gaza by building a pipeline and via Cyprus, Greece and Italy. Such an action, of course, in addition to increasing tensions with Lebanon and Palestine, since it will be a competitor of Russia and Turkey, can lead to important gas conflicts in the world. In 2019, in order to reduce tension and establish coordination among the interested countries in the Eastern Mediterranean, an official regional organization was established under the title "Eastern Mediterranean Gas Complex". This organization has 7 members and its secretariat is in Cairo. The member countries are Egypt, Cyprus, Greece, Israel, Palestine, Italy and Jordan. The United States and the European Union are observer members, and France is requesting full membership. Of course, some members are members of this forum from the perspective of gas transit. Syria, Lebanon, Türkiye and Libya are important stakeholders who are not present in this forum. The current situation indicates that the future of this organization depends on the geo-economic situation of gas in the region and the world, and if the price of gas rises, a fierce competition will begin between the main gas producers, namely America, Russia, Qatar and of course Iran.

    Keywords: Eastern Mediterranean, Political Economy, Gaza, America, Mediterranean, China
  • Arash Reisinezhad *, Ali Nematpour Pages 5-34
    The New Silk Road, also known as the Belt and Road Initiative, stands as a powerful manifestation of China's influence extending beyond its borders. This initiative originated as a response to China's need to counter the encirclement resulting from America's pivot to Asia strategy and address internal developmental imbalances by tapping into new markets through its geo-economic prowess. In the context of the evolving global order, the New Silk Road holds immense significance as a determinant of power dynamics. This article explores the fundamental question of how the competition between the United States and China in the Arab Middle East impacts the international power structure. Adopting a process-tracing approach and focusing on the geopolitical dimensions of the initiative, the article examines the strategic shifts towards the West from both American and Chinese perspectives in the establishment of the New Silk Road. Additionally, it delves into the crucial trend of "leaving the belt, putting the road under pressure," providing detailed analysis, and assessing its consequences on the global competition between the two nations. Ultimately, the article concludes that while Beijing's endeavor to launch and advance the New Silk Road may appear as a geo-economic competition on the surface, a deeper examination reveals a geopolitical battle between China and the United States for global dominance in the 21st century.
    Keywords: Belt, Road Initiative, New Silk Road, Geopolitics Of The Road
  • Zakieh Yazdanshenas * Pages 35-53
    The signing of the comprehensive strategic agreement between Iran and China in 2021 marked a new direction in the foreign policy of the Islamic Republic of Iran. This policy gained further momentum with the arrival of the 13th government. The agreement raises important issues, particularly the collaboration between China and Iran in the context of the Belt and Road infrastructure project, introduced by Chinese President Xi Jinping in 2013. This initiative encompasses six distinct land routes, with the China-Pakistan Economic Belt being the most significant. This corridor links Kashgar in western China to Gwadar in southern Pakistan. A potential means of integrating Iran into the expansive infrastructure project of the Belt and Road involves joining the China-Pakistan Economic Corridor. As a result, this article aims to explore Pakistan's collaboration with China, examining various facets of the current corridor's development and elucidating its impact on the interests of the Islamic Republic of Iran.
    Keywords: China-Pakistan Eaconomic Corridor, Iran, Belt, Road Initiative
  • Hanife Rigi, Tohid Hashemi * Pages 55-75
    This article analyzes the domestic and international roots of the Oman's position in China's Middle East foreign policy. China considers Oman as one of the most important Middle Eastern countries that supplies energy to Beijing. Based on the neoclassical realist point of view, China's expanding relations with Oman are influenced by system-level variables and domestic factors. At the system level, the competition between China and The United States is one of the most significant factors has impacted on the China's Middle East foreign policy. The decline of the US presence in the Middle East region, as well as China's economic growth which requires access to energy resources and markets, and the protection of Beijing's strategic interests, has made Oman's position in China's Middle East policy prominent. At the same time, at the domestic level, internal factors influenced by the Chinese worldview have formed China's Middle East policy regarding Oman. Oman, with its strategic geographical location and a history of collaborative relations, has emerged as a key partner for China in the Middle East. Serving as a crucial link in China’s ambitious Belt and Road Initiative, Oman facilitates the connection between Asia, Europe, and Africa through various infrastructure projects and investments.
    Keywords: Neoclassical Realism, China's Middle East Policy, Oman
  • Fatemeh Mahrough *, Bakhshali Bayramloo Pages 77-101
    China's Middle East policy at the intersection of regional interests and global power rivals is highly dependent on the benefits and costs of strategic competition of regional actors, especially Iran and Saudi Arabia. When it comes to China's Middle East policies, it is referred to as an opportunistic actor who has almost no political or security investment in this region and enjoys the peace that the United States and Europe have brought without challenge to advance its policies. Interestingly, this vision of economic interests is the core of China's developmental peace in the Middle East. However, China's mediation in the relations between Iran and Saudi Arabia has been considered a turning point in entering the regional dynamics of the Middle East. Therefore, this paper tries to answer how China, which has been a marginal actor in regional political and geopolitical affairs, participates in regional interactions. And what effect does it have on the regional order? The main argument, relying on the network approach, is that China's entry into regional power dynamics through initiatives such as global security initiatives and constructive intervention diplomacy will cause the power to leave the bilateral to the network state. The research findings based on the explanation method show that to understand the dynamics and complexity of the Middle East regional environment, we must change the view of world politics from "chessboard" to "network" to find suitable analytical tools to improve the position of units in the networked world.
    Keywords: China, Iran, Saudi Arabia
  • Seyed Reza Hashemi Jebeli *, Jabbar Shojaei Pages 103-126

    China pursues its economic, cultural, and political opportunities with a multidimensional approach in West Asia as one of the centers of power and wealth. China's effective presence in West Asia has created a new balance of power against Western countries' interventions in regional relations. This research aims to compare and examine China's relations and interactions with Iran and Saudi Arabia in two macroeconomic-commercial and security-political fields, and it raises the question of what approach China should adopt towards Iran and Saudi Arabia in view of these relations. To answer this question, China's interests and relations in the two mentioned fields and with Iran and Saudi Arabia were examined. The proposed hypothesis is that China's economic, military and political interests in West Asia have caused China to take a mediating approach and detente policy in relations between Iran and Saudi Arabia as two key actors in the region. The results of this study suggest that although the regional geopolitical competition between Iran and Saudi Arabia complicated things for China at times, this country succeeded in de-escalating tensions in its approach to regional developments, especially the competition between Iran and Saudi Arabia. The present paper is a descriptive analysis using the documentary and library resources.

    Keywords: China, Iran, Saudi Arabia
  • Taha Krami *, Mostafa Mohammadi Ramezani Pages 127-143

    In the last decade,balance between cooperation and strategic competition in the interactions between the two countries,China and the United States, has been lost, and strategic competition has become an element that regulates and shapes the relationship between these two countries in all areas and bilateral and multilateral issues.The most important reason for this can be seen in the failure of the United States to change the Grand approach of China on the one hand and strengthen its capabilities on the other hand.The West Asian region is not exempt from this issue and the strategic competition between the two countries can also be seen in this area.A region that,although it was not a priority of the United States,has again become a concern of the United States due to the expansion and diversification of China's presence in this region, and under the concept of strategic competition,the weight and importance of West Asia for this country is increasing againTherefore,the man question of the article is what are the components of the strategic competition between China and America in the West Asian region?results of this research show that America,realizing the depth of China's increasing relations in the West Asian region, is revising its policies and increasing innovation in this region.Trying to create new political and economic security alliances in the region in the form of normalizing relations between the Zionist regime and the Arab countries,increasing economic and infrastructural entanglement of allies and expanding cooperation. Security issues are examples of the new American approach

    Keywords: Strategic Competition, US, China
  • Marzieh Sadat Alvand * Pages 145-169
    Maintaining balanced relations with Iran and Saudi Arabia, two comprehensive strategic partners, holds increasing significance for China's developmental trajectory. This study delves into China's pragmatic approach of balancing and stable interactions with both Iran and Saudi Arabia through the lens of strategic hedging. The primary inquiry of this article is to discern the factors and drivers underpinning China's sustained commitment to its hedging strategy in cultivating equilibrium with these two state. The research findings underscore that the People's Republic of China has effectively safeguarded its strategic interests in its interactions with Iran and Saudi Arabia by employing a blend of cooperative diplomacy, strategic flexibility, an overarching policy of amicable engagement, and a deliberate avoidance of confrontations with the United States. Furthermore, China's mediation efforts in the Iran-Arabia diplomatic agreement in April 2023 serve as tangible evidence of Beijing's steadfast dedication to upholding its approach of equilibrium and strategic hedging vis-à-vis these two regional powerhouses. Methodologically, this research adopts a qualitative approach based on the descriptive-analytical method, with data being sourced from an array of library references.
    Keywords: Strategic Hedging, Balanced Interaction, Cooperative Diplomacy
  • TONGYU WU TONGYU * Pages 171-191
    The inclusion of Iran has forged a connection between the Shanghai Cooperation Organization (SCO) and West Asia. From the “Shanghai Five” mechanism to the SCO, this organization has shifted its focus on regional connections to a sense of community and a shared future. It has now evolved into a major force in the construction of a more stable security environment in the Eurasian region. The SCO welcomes new members from near and far. The accession of Iran marks the beginning of the SCO’s “westward expansion”, showing the SCO’s growing regional influence and organizational appeal. Confronted with the diplomatic siege amidst extreme pressure and international sanctions, Iran upholds the diplomatic principles of “Dignity, Wisdom and Expediency.” It flexibly adjusts its “Look West” policy to a “Look East” policy and uses dynamic diplomacy to shift its status from “Independence” to “Engagement”. In the meantime, Iran’s attitude towards its accession to the SCO changed from a “vague attempt” to a “clear action”, and it secured full membership in the SCO with its determination for “firm accession”. Iran insists on strategic independence in the complex international environment, actively integrates into the SCO, and seeks membership in the BRICS. Its “Look East” policy aims to amplify its strategic depth, avert internal and external difficulties and shuttle the hegemony of the “Western” liberal international order.
    Keywords: Iranian Diplomacy, SCO, “Look East”