فهرست مطالب
نشریه رویش روان شناسی
سال سیزدهم شماره 5 (پیاپی 98، امرداد 1403)
- تاریخ انتشار: 1403/06/20
- تعداد عناوین: 25
-
-
صفحات 1-12
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی کنترل شناختی و جهت گیری هدف در رابطه بین هوش معنوی و وجدانی بودن باتجربه غرقگی بود. روش پژوهش توصیفی_همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان دانشگاه فرهنگیان گیلان در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. تعداد 450 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تجربه غرقگی (1996)، کنترل شناختی (CCFQ، 2018)، هدف پیشرفت (AGQ، 1999)، هوش معنوی (1395)، و خرده مقیاس وجدانی بودن از پرسشنامه پنج عاملی نئو (PI-R، 1992) بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که هوش معنوی و وجدانی بودن اثر مستقیم بر غرقگی دارند (01/0<p). هوش معنوی و وجدانی بودن به واسطه کنترل شناختی اثر غیرمستقیم بر غرقگی دارند (01/0<p). هوش معنوی و وجدانی بودن به واسطه جهت گیری هدف اثر غیرمستقیم بر غرقگی ندارند (05/0>p). نتایج نشان داد که کنترل شناختی باتوجه به نقش هوش معنوی و وجدانی بودن می تواند تبیین کننده غرقگی باشد.
کلیدواژگان: کنترل شناختی، تجربه غرقگی، جهت گیری هدف، هوش معنوی و وجدانی بودن -
صفحات 13-22
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش جنسی و آموزش ارتباط زناشویی بر تعهد زناشویی در زنان متاهل مهاجر بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون_پسآزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان متاهل ایرانی در سال 1402-1401 بودند که طی 5 سال اخیر به کشور امارات مهاجرت کرده بودند. تعداد 45 نفر به صورت دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تجدید نظر شده تعارضات زناشویی (MCQ-R) ثنایی (1387) و پرسشنامه تعهد زناشویی (DCI) آدامز و جونز (1997) بود. یکی از گروه های آزمایش آموزش جنسی را در 10 جلسه 2 ساعته و گروه آزمایشی دیگر نیز آموزش ارتباط زناشویی را در قالب 10 جلسه 2 ساعته به صورت هفته ای یکبار دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. نتایج نشان داد که گروه آموزش جنسی به غیر از مولفه شخصی (05/0>P) بر مولفه های اخلاقی و ساختاری تعهد زناشویی اثربخشی معنادار نداشته است (05/0<P). گروه آموزش ارتباط زناشویی بر هر سه مولفه تعهد زناشویی اثربخشی معنادار و پایداری داشته است (01/0>P). در نهایت، گروه آموزش ارتباط زناشویی در مقایسه با آموزش جنسی بر هر سه مولفه تعهد زناشویی اثربخشی معنادار و پایداری داشته است (01/0>P). نتایج نشان می داد که آموزش ارتباط زناشویی، احتمالا مداخله کارآمدتری در مقایسه با آموزش جنسی برای بهبود تعهد زناشویی زناشویی زنان متاهل مهاجر بوده است.
کلیدواژگان: آموزش ارتباط زناشویی، آموزش جنسی، تعهد زناشویی، زنان متاهل مهاجر -
صفحات 23-32
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی شفقت در رابطه هوش هیجانی و بهزیستی روان شناختی دختران نوجوان بود. روش پژوهش توصیفی -همبستگی با استفاده از مدل یابی ساختاری بود. جامعه آماری شامل دختران نوجوان پایه اول تا سوم (متوسطه دوم) دبیرستان های شهرستان ملایر در سال تحصیلی 1401-1402 بود که به روش نمونه گیری در دسترس 452 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (RSPWB) ریف (1989)، پرسشنامه هوش هیجانی (SEIS) شات و همکاران (1998) و پرسشنامه شفقت (CS) ناس و ساک (2020) بود. از تحلیل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد که که تنظیم هیجان (002/0=P) و بهره برداری هیجان (005/0=P) به عنوان دو مولفه هوش هیجانی و همچنین شفقت (05/0=P) اثر مستقیم معناداری بر بهزیستی روان شناختی داشت، ولی ابراز هیجان اثر مستقیم معناداری بر روی بهزیستی روان شناختی نشان نداد (05/0<P). همچنین نتایج نشان داد که تنظیم هیجان (04/0=P) اثر غیر مستقیم معناداری بر بهزیستی روان شناختی داشت، اما بهره برداری هیجان و ابراز هیجان اثر غیرمستقیم معناداری نشان ندادند (05/0<P). این نتایج نشان می دهد که شفقت با توجه به نقش تنظیم هیجان به عنوان مولفه هوش هیجانی می تواند تبیین کننده بهزیستی روان شناختی دختران نوجوان باشد.
کلیدواژگان: بهزیستی روان شناختی، هوش هیجانی، شفقت، دختران -
صفحات 33-44
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شفقت به خود ذهن آگاه بر پریشانی روان شناختی و کیفیت خواب زنان شاغل مبتلاء به سردرد میگرنی انجام شد. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان شاغل مبتلا به سردرد میگرنی شهر رشت در سال 1402 بود که از بین آنها 60 نفر به روش هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 20 نفری آزمایش و گواه جایگذاری شدند. جهت جمع آوری داده از مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-42، لاویبوند و لاویبوند، 1995) و پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI، بویس و همکاران، 1988) استفاده شد. هر دو گروه آزمایش مداخلات پذیرش و تعهد و شفقت به خود ذهن آگاه را هفته ای یکبار به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای به دریافت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین افسردگی، اضطراب و استرس، و کیفیت خواب پس آزمون سه گروه تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P). همچنین بین میانگین پس آزمون گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شفقت به خود ذهن آگاه تفاوت معناداری در سطح 05/0 مشاهده نشد (05/0<P). بر اساس یافته های این مطالعه بین اثربخشی درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شفقت به خود ذهن آگاه تفاوت معناداری وجود نداشت.
کلیدواژگان: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان شفقت به خود ذهن آگاه، پریشانی روا ن شناختی، کیفیت خواب، سردرد میگرنی -
صفحات 45-56
تنظیم هیجان یکی از موضوعات مورد توجه بسیاری از پژوهشگران است که از جنبه های متعددی مورد بررسی قرار گرفته و قدمتی طولانی در تاریخ بشر دارد. منظور از تنظیم هیجان، فرآیندهای بیرونی و درونی ای است که مسئولیت نظارت، ارزیابی و بهبود بخشیدن به عکس العمل های هیجانی فرد برای رسیدن به اهدافش را به عهده دارند. به طورکلی، هدف پژوهش حاضر، مروری روایتی بر سازه تنظیم هیجان، نقش آن در آسیب شناسی روانی و اختلالات است. مطالعه حاضر با جست جو در پایگاه های اطلاعاتی شامل پاب مد، ساینس دایرکت، اسکوپوس و ریسرچ گیت و با کلیدواژه های هیجان، تنظیم هیجان و مدیریت هیجان و با بررسی مطالعاتی که در بین سال های 1990 تا 2023 منتشر شده، صورت گرفته است. در جستجوی اولیه، 6781 مقاله پیدا شد. مقالاتی که به صورت خلاصه مقالات، گزارش های کوتاه و بدون دسترسی به متن کامل مقاله بودند، از مطالعه حذف شدند و از مقالات باقی مانده، مطابق با هدف پژوهش 82 مقاله انتخاب شد. مرور بر پژوهش ها، نشان دهنده عدم توافق نظر در خصوص تعریف سازه تنظیم هیجان و تاکید بر نقش بسیار مهم و کلیدی این سازه در آسیب شناسی روانی، سلامت و بیماری افراد است و برخی از اختلالات مانند افسردگی، اضطراب اجتماعی و اسکیزوفرنی، با استفاده همیشگی از برخی از راهبردهای تنظیم هیجان خاص رابطه مستقیم دارند. علاوه بر این، مروری بر تحقیقات صورت گرفته در زمینه نقش تنظیم هیجان در آسیب شناسی روانی و اختلالات روانی، لزوم پرداختن به تحقیقات بیش تر در خصوص نقش تنظیم هیجان در برخی از اختلالات روانی از جمله اختلالات شخصیت را نشان می دهد.
کلیدواژگان: تنظیم هیجان، مدیریت هیجان، اختلال روانی، آسیب شناسی روانی، تنظیم هیجان و مرور روایتی، هیجان -
صفحات 57-66
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی تنظیم هیجان ناسازگار در رابطه صفات تاریک شخصیت و پرخاشگری سایبری بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز در سال 1402-1403 تشکیل دادند که از بین آن ها به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای 390 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه صفات پنج گانه تاریک شخصیت (DPQ) یوسفی و همکاران (1400)، فرم کوتاه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ)گارنفسکی و کرایچ (2006) و پرسشنامه پرخاشگری سایبری (CYBA) آلوارزگارسیا و همکاران (2016) بود. برای تحلیل داده های پژوهش از روش تحلیل مسیر بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد از بین صفات پنج گانه تاریک، اثر مستقیم ماکیاولیسم، خودشیفتگی و کینه توزی بر پرخاشگری سایبری (01/0>P) معنادار بود. هم چنین، نتایج گویای آن بود که اثر غیرمستقیم ماکیاولیسم، خودشیفتگی و کینه توزی (01/0>P) به واسطه ی تنظیم هیجان ناسازگار بر پرخاشگری سایبری معنادار بود. علاوه بر این، شاخص های برازش نشان داد مدل نهایی از برازش مناسبی برخوردار است. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که تنظیم هیجان ناسازگار می تواند در تاثیر صفات تاریک شخصیت بر پرخاشگری سایبری نقش داشته باشد.
کلیدواژگان: تنظیم هیجان ناسازگار، صفات تاریک شخصیت، پرخاشگری سایبری -
صفحات 67-76
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی گرایش به خشونت نوجوانان بر اساس تعارض های خانوادگی با نقش واسطه ای کیفیت روابط والد-فرزند انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعهی آماری پژوهش را کلیه ی نوجوانان پسر و دختر مشغول به تحصیل در مقطع دوم متوسطه شهر اردبیل در سال تحصیلی 1401- 1400 تشکیل دادند که به روش نمونه گیری خوشه ای، نمونه ای به تعداد 312 نفر انتخاب شد. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (IARS، زاده محمدی و همکاران، 1387)، پرسشنامه تعارض والدین -نوجوانان (PACQ، یونسی و همکاران، 1390) و مقیاس رابطه والد-فرزند (PCRS، مورلند و شویل، 1983) بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل مسیر حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافته ها نشان داد که بین تعارض های خانوادگی و گرایش به خشونت نوجوانان رابطه مثبت و بین کیفیت روابط والد-فرزند با گرایش به خشونت و تعارض های خانوادگی رابطه منفی و معنادار وجود دارد (01/0>p). کیفیت روابط والد-فرزند نقش واسطه بین تعارضات خانوادگی و گرایش به خشونت نوجوانان داشت (001/0>p). از یافته ها می توان نتیجه گرفت که تعارض های خانوادگی و کیفیت روابط والد-فرزند نقش کلیدی در گرایش به خشونت نوجوانان دارند و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر در برنامه های کاهش گرایش به خشونت نوجوانان ضروری است.
کلیدواژگان: تعارض های خانوادگی، کیفیت روابط والد-فرزند، گرایش به خشونت، نوجوانان -
صفحات 77-90
روان درمانی تک جلسه ای (SST) مختصرترین نوع درمان کوتاه مدت و دیدگاه متفاوتی به درمان است که از پژوهش های اولیه و اجرای آن در سطح بین المللی، بیش از سی سال می گذرد. هدف از این مطالعه بررسی شواهدی پیرامون اثربخشی و رضایت مراجعان از روان درمانی تک جلسه ای بود که به روش مرور دامنه ای انجام گرفت. به این منظور جستجو از طریق پایگاه های معتبر علمی بین المللیPubMed ,ScienceDirect ,Google Scholar و PsycINFO انجام شد. کلمات کلیدی جستجو شده شامل “Single Session Therapy” “Single Session Counseling”, “Single Session Psychotherapy”, “One Session Therapy”, “One-off Consultation”, “Single Session Intervention”, و “Walk-in Therapy” بود. در مرحله اول جستجو، 585 عنوان مقاله یافت شد و ملاک ورود پژوهش هایی بودند که از ابتدا هم مراجع و هم مشاور، قصد برگزاری مشاوره تنها در یک جلسه را داشتند و پژوهش هایی که روش های خاصی را برای درمان اختلالات انجام داده بود و تحقیقات مرتبط با بیماری های پزشکی از فرایند جستجو حذف گردید. پس از بررسی عناوین، چکیده ها و حذف مقالات نامرتبط، تکراری یا غیرقابل دسترس، صرفا مقالاتی که به تعیین اثربخشی و رضایت مراجعان از شیوه درمان تک جلسه ای پرداخته بودند با استفاده از پروتکل پریزما برای مرور دامنه ای انتخاب و مورد ارزیابی بیشتر قرار گرفت و در نتیجه آن، 21 پژوهش برای بررسی دقیق تر انتخاب شد. از آن جایی که روان درمانی تک جلسه ای موضوع نسبتا جدیدی به حساب می آید، برای جستجوی مقالات هیچ محدودیتی در سال انتشار یا جامعه هدف در نظر گرفته نشد و این یافته ها دربرگیرنده ی تمامی مطالعات انجام شده از این پایگاه های اطلاعاتی تا مرداد 1402 می باشد. نتایج این مطالعات نشان داد که روان درمانی تک جلسه ای برای طیف گسترده ای از مسائل و مشکلات، اثربخش بوده و اکثریت مراجعان شرکت کننده در این یک جلسه، تجربه مثبت و رضایت بخشی از آن داشته اند و همان یک جلسه را برای بهبود مسائلشان کافی دانسته اند. نتایج این مطالعه می تواند برای درمانگرانی که با روش روان درمانی تک جلسه ای آشنا نبوده و به میزان اثربخش بودن آن آگاهی ندارند و نیز مراجعانی که به دلیل طولانی بودن فرایند روان درمانی از انجام آن خودداری می کنند، مفید بوده و میزان اقبال آنان را به مشاوره افزایش دهد.
کلیدواژگان: روان درمانی، روان درمانی تک جلسه ای، مرور دامنه ای، رضایت مراجعان، تک جلسه ای -
صفحات 91-100
هدف پژوهش حاضر مدل یابی ساختاری پیش بینی سلامت روان بر اساس طرحواره های ناسازگار با میانجی گری احساس تنهایی در بین جوانان در غربت ایرانی بود. روش پژوهش، توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری در این پژوهش را جوانان ایرانی تشکیل دادند که در سال 1402 در کشورهای خارج از ایران به سر می برند. بنابراین با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس تعداد 200 جوان در خارج از ایران انتخاب شد. ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه های وضعیت سلامت روانی (GHQ، گلدبرگ و میلر، 1972)، طرحواره های ناسازگار اولیه (YSQ، یانگ، 1998) و احساس تنهایی راسل (UCLQ، راسل، 1993) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. همچنین یافته ها نشان داد که طرحواره های ناسازگار بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، جهت مندی به سلامت روان، گوش بزنگی بیش از حد و بازداری و محدودیت های مختل به ترتیب از طریق احساس تنهایی بر سلامت روان جوانان ایرانی ساکن خارج از ایران اثر غیرمستقیم مثبت دارند (01/0>P). در نتیجه یکی از عوامل تاثیرگذار بر احساس تنهایی جوانان مهاجر، رفتارهای اولیه والدین در دوران کودکی و طرحواره هایی است که به صورت عمیق و بنیادی در ذهن فرد شکل گرفته اند و بر همه رفتارها، افکار و احساسات و در نتیجه سلامت روان آن ها تاثیرگذار هستند.
کلیدواژگان: احساس تنهایی، سلامت روان، طرحواره های ناسازگار -
صفحات 101-112
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان فراشناخت بر ابرازگری هیجانی زنان متعارض انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمام زنان متعارض مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و خدمات روان شناختی منطقه 1 شهر تهران در سال 1402 بود که از بین آنها 45 زن به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگذاری شدند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی (1379،MCQ) و پرسشنامه ابرازگری هیجانی کینگ و امونز (1990، EEQ) بود. مداخله ی مبتنی بر طرح واره درمانی و درمان فراشناخت در 8 جلسه دوساعته، هفته ای دو بار به صورت گروهی برای گروه آزمایش اول و دوم اجرا شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها نشان داد بین میانگین پیش آزمون و پس آزمون سه گروه در ابرازگری هیجانی (ابراز هیجان مثبت، ابراز هیجان منفی و ابراز صمیمیت) در سطح معناداری (05/0<p) تفاوت معناداری وجود داشت و علاوه بر این بین پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری در سطح 05/0P< مشاهده نشد. همچنین بین میانگین پس آزمون و پیگیری در دو گروه آزمایش تفاوت معناداری در سطح (05/0<p) وجود داشت. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که طرح واره درمانی نسبت به درمان فراشناختی از اثربخشی بیشتری برخوردار است.
کلیدواژگان: ابرازگری هیجانی، فراشناخت، زنان متعارض، طرح واره درمانی -
صفحات 113-124
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی استرس ادراک شده در ابطه بین ذهن آگاهی، خودشفقت ورزی با سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت در زنان شاغل بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه زنان شاغل در سازمان ها و اداره های دولتی استان تهران در سال 1401 بود که از بین آنها 400 زن به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسش نامه پنج عاملی ذهن آگاهی (FFMQ، بائر و همکاران، 2006)، مقیاس شفقت به خود فرم کوتاه (SCS-SF، رائس و همکاران، 2003)، پرسشنامه استرس ادراک شده (PSS، کوهن و همکاران،1983) و نیمرخ سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت (HPLPII، والکر و همکاران، 1987) بود. داده ها به روش تحلیل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان دهنده برازش مطلوب داده ها با مدل پیشنهادی پژوهش بود. ذهن آگاهی و استرس ادراک شده بر سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت اثر مستقیم معنادار داشتند (001/0< P) ولی اثر مستقیم خودشفقت ورزی بر سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت معنادار نبود (008/0< P) . همچنین ذهن آگاهی و خود شفقت ورزی با میانجی گری استرس ادراک شده بر سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت اثر غیر مستقیم معنادار داشتند (001/0< P). از این یافته ها می توان نتیجه گرفت افزایش ذهن اگاهی و خودشفقت ورزی باعث کاهش استرس ادراک شده در زنان شاغل می شود و سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت را افزایش می دهد.
کلیدواژگان: خودشفقت ورزی، استرس ادراک شده، سبک زندگی دهنده ارتقاء دهنده سلامت، ذهن آگاهی، زنان شاغل -
صفحات 125-134
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی توان بخشی شناختی رایانه ای کاپیتانز لاگ بر عملکرد خواندن و کارکردهای اجرایی دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر نارساخوان 12-8 سال بود که در سال تحصیلی 1401-1400 به مرکز آموزش و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری شماره 2 ناحیه 1 آموزش و پرورش شهر کرج مراجعه کرده بودند. از بین آنها 30 دانش آموز به صورت هدفمند وارد مطالعه شده و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. دانش آموزان گروه مداخله طی 10جلسه بصورت دو جلسه هفتگی به مدت 45 دقیقه تحت مداخله توانبخشی شناختی رایانه ای کاپیتانر لاگ قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل آزمون خواندن و نارساخوانی (RDT-NEMA)کرمی نوری و مرادی (1384)، فهرست رتبه بندی رفتار عملکرد اجرایی (BRIEF) جیویا و همکاران (2000) و نرم افزار کاپیتانز لاگ (نسخه 2018) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که بین میانگین پس آزمون عملکرد خواندن و کارکردهای اجرایی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود داشت (01/0 > P). علاوه بر این نتایج نشان داد که این مداخله توانسته تاثیر خود را در طول زمان نیز به شکل معناداری حفظ نماید (01/0 > P). درنتیجه می توان گفت به کمک توان بخشی شناختی-رایانه ای کاپیتانزلاگ می توان گام موثری در بهبود عملکرد خواندن و کارکردهای اجرایی دانش آموزان نارساخوان برداشت.
کلیدواژگان: توان بخشی شناختی-رایانه ای، عملکرد خواندن، کارکردهای اجرایی، نارساخوانی، کاپیتانز لاگ -
صفحات 135-144
پژوهش حاضر با هدف تبیین مدل سلامت روان بر اساس استرس ناباروری با واسطه گری استرس ادراک شده در زنان نابارور انجام شد. روش پژوهش، توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری در این پژوهش را کلیه زنان مراجعه کننده به مرکز ناباروری رویان و بیمارستان صارم در شهر تهران برای درمان ناباروری در سال 1402 تشکیل دادند. لذا از طریق مراجعه به این مراکز و بررسی پرونده زنان نابارور و با در نظر گرفتن معیارهای ورود، تعداد 270 نفر از آن ها به عنوان نمونه پژوهش به صورت دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری، پرسشنامه های استرس ادراک شده PSS)، کوهن، 1983)، استرس ناباروری (FPI، نیوتن، 1999) و سلامت روانی (GHQ، گلدبرگ و هیلر، 1972) بودند. تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری انجام شد. نتایج برازندگی مدل پیشنهادی حاکی از برازش خوب مدل با داده ها بود. بر اساس یافته های به دست آمده استرس ناباروری بر سلامت روان و استرس ادراک شده اثر مثبت و معنادار دارد (01/0>P). همچنین استرس ادراک شده بر سلامت روان اثر مثبت و معنادار دارد (01/0>P). همچنین با ورود متغیر استرس ادراک شده به مدل اثر غیرمستقیم استرس ناباروری بر سلامت روان معنادار شد (01/0>P). بنابراین نتایج این پژوهش اهمیت استرس ادراک شده را به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین استرس ناباروری با سلامت روان زنان نابارور نشان داد.
کلیدواژگان: استرس ادراک شده، سلامت روان، استرس ناباروری -
صفحات 145-156
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی اشتیاق تحصیلی در رابطه هویت تحصیلی با احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دختر انجام شد. این مطالعه توصیفی-همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان خرم آباد در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از میان آن ها 800 نفر با روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند. سپس با استفاده از پرسشنامه ی احساس تعلق به مدرسه (SBSQ، بری و همکاران، 2004)، مقیاس هویت تحصیلی (AIS، واز و ایزاکسون، 2008) و مقیاس اشتیاق تحصیلی (AES، فردریکز و همکاران، 2004) مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی پژوهش از برازش مطلوب برخوردار بود. نتایج نشان داد هویت تحصیلی موفق با احساس تعلق به مدرسه دارای رابطه مثبت معنادار و هویت تحصیلی سردرگم با احساس تعلق به مدرسه رابطه منفی معنادار (001/0=P) دارد. اثر مستقیم اشتیاق تحصیلی بر احساس تعلق به مدرسه و همچنین هویت تحصیلی موفق، سردرگم و دیررس بر اشتیاق تحصیلی معنادار بود (001/0=P). اثر غیرمستقیم هویت تحصیلی موفق (001/0<p)، سردرگم (01/0<p)، دنباله رو (05/0<p) و دیررس (001/0<p) بر احساس تعلق به مدرسه با نقش میانجی اشتیاق تحصیلی معنادار بود. به عبارت دیگر، اشتیاق تحصیلی در رابطه بین هویت تحصیلی با احساس تعلق به مدرسه نقش میانجی دارد.
کلیدواژگان: اشتیاق تحصیلی، هویت تحصیلی، احساس تعلق به مدرسه، دانش آموزان دختر -
صفحات 157-168
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در رابطه بین پریشانی روانشناختی با افکار خودکشی در زنان دارای تجربه شکست عشقی انجام شد. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از تمامی زنان دارای تجربه شکست عشقی در سطح شهر تهران در سال 1402 بود که از بین آنها 250 نفر با روش نمونه گیری هدفمند از طریق فراخوان اینترنتی در کاربران شبکه های اجتماعی انتخاب شدند. داده ها به وسیله پرسشنامه گرایش به ایدهپردازی خودکشی بک و همکاران (1979، BSSI)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لوی بوند و لویبوند (1995، DASS) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گراس و جان (2003،CERQ) جمع آوری گردید. داده های به دست آمده از طریق آزمون ضریب همبستگی و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین پریشانی روان شناختی و مولفههای آن با افکار خودکشی همبستگی مثبت و معنادارای وجود دارد (01/0>P). همچنین نتایج حاکی از تایید نقش واسطه ای راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در ارتباط بین پریشانی روانشناختی با افکار خودکشی در زنان دارای تجربه شکست عشقی بود (01/0>P). مدل اصلاح شده نیز از برازش مطلوبی برخوردار بود. بنابراین، میتوان با ارائه مداخلات و آموزشهای به موقع و مناسب در راستای تقویت مهارت هیجانی-شناختی و کاهش پریشانی روانشناختی در زنان دارای تجربه شکست عشقی از پیامدهای افکار خودکشی در این افراد کاست.
کلیدواژگان: راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، پریشانی روان شناختی، افکار خودکشی، شکست عشقی -
صفحات 169-178
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اضطراب رابطه جنسی بر اساس خودپنداره جنسی و طرح واره های جنسی در مردان دارای نارسایی قلبی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل مردان مبتلا به نارسایی قلبی مراجعه کننده به بیمارستان شهید دکتر لواسانی شهر تهران در 6 ماهه اول (فروردین تا شهریور) سال 1402 بود که از بین آنها 287 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها از طریق مقیاس اضطراب رابطه جنسی دیویس و همکاران (2006،SCAS)، پرسشنامه خودپنداره جنسی اسنل (1995،MSSCQ) و مقیاس طرح واره جنسی مردان اندرسون و همکاران (1999،MSSS) جمع آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد خودپنداره جنسی و طرح واره های جنسی، قادر به پیش بینی اضطراب رابطه جنسی بوده اند (05/0>p) و درمجموع 1/54 درصد از واریانس اضطراب رابطه جنسی را تبیین می کنند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که خودپنداره جنسی و طرح واره های جنسی نقش معنی داری در پیش بینی اضطراب رابطه جنسی دارند و لزوم توجه به این عوامل برای کاهش اضطراب رابطه جنسی در مردان دارای نارسایی قلبی ضروری به نظر می رسد.
کلیدواژگان: خودپنداره جنسی، طرح واره های جنسی، اضطراب رابطه جنسی، نارسایی قلبی -
صفحات 179-188
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر طرح واره های جنسی و رضایت جنسی زنان متعارض بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر متشکل از تمامی زنان متعارض مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و روانشناسی شهرستان کرج در سال 1402 بود که از بین آنها 30 نفر به روش نمونه گیری غیرتصادفی و دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) جایگذاری شدند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی (1379، MCQ)، پرسشنامه طرح واره خودجنسی- فرم زنان آندرسون و سیرانوسکی (1994، WSSS) و مقیاس رضایت جنسی متسون و تراپنل (2005، SSS-W) بود. گروه آزمایش طی 10 جلسه ی 90 دقیقه ای و هفته ای یک بار جلسات زوج درمانی هیجان مدار جانسون را دریافت کردند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین پس آزمون طرح واره جنسی و رضایت جنسی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 05/0>p وجود دارد. در نتیجه زوج درمانی هیجان مدار می تواند به عنوان روش درمانی موثر در جهت بهبود طرح واره جنسی و افزایش رضایت جنسی زناشویی زنان متعارض مورد استفاده قرار گیرد.
کلیدواژگان: زوج درمانی هیجان مدار، طرح واره های جنسی، رضایت جنسی، زنان متعارض -
صفحات 189-198
هدف این پژوهش ساخت و اعتباریابی پرسشنامه مدیریت کلاس دوره متوسطه (HSCMQ) بود. در این پژوهش توصیفی-پیمایشی از بین دبیران دوره دوم متوسطه استان لرستان در سال تحصیلی 1400-1399 نمونه ای به حجم 351 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای (نسبتی) انتخاب شدند و به پرسشنامه محقق ساخته مدیریت کلاس دوره متوسطه پاسخ دادند. پایایی پرسشنامه با روش های آلفای کرونباخ، تنصیف اسپیرمن-براون و گاتمن و روایی و ساختار عاملی آن با روش های روایی سازه و روایی همزمان تعیین شد. تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که پرسشنامه 60 گویه ای مدیریت کلاس دوره متوسطه دارای 3 مولفه اساسی ویژگی های عمومی، تخصصی و سازمانی معلمان است. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که مدل اندازه گیری مدیریت کلاس دوره متوسطه از برازندگی نسبتا مناسبی برخوردار است و ساختار 3 عاملی آن تائید شد (99/0=CFI، 97/0=GFI و 055/0=RMSEA). روایی همزمان این پرسشنامه نیز از طریق همبسته کردن گویه های آن با گویه های مقیاس سنجش مدیریت کلاس تحولی در مدارس ابتدایی (مقتدایی، 1400) و پرسشنامه مدیریت هدفمند کلاس درس مجازی (شیوندی چلیچه و همکاران، 1401) تائید شد (05/0<p). ضرایب آلفای کرونباخ، تنصیف اسپیرمن-براون و همبستگی گاتمن برای کل پرسشنامه به ترتیب 82/0، 77/0 و 74/0 به دست آمد. در نتیجه پرسشنامه مدیریت کلاس دوره متوسطه (HSCMQ) برای اندازه گیری مدیریت کلاس در معلمان دوره متوسطه معتبر و قابل اطمینان است.
کلیدواژگان: تحلیل عاملی تاییدی، روان سنجی، مدیریت کلاس، معلمان -
صفحات 199-208
هدف از این پژوهش بررسی روایی و پایایی مقیاس هوش اخلاقی نوجوانان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع زمینه یابی بود. جامعه آماری دانش آموزان متوسطه اول و دوم استان اصفهان در سال 1402-1401 بودند. بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 400 دانش آموز در مرحله اول و 900 دانش آموز در مرحله دوم پژوهش انتخاب شدند. داده ها با استفاده از روش تحلیل عامل اکتشافی و تاییدی، پایایی مقیاس با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و ضریب تنصیف و روایی آن به روش همگرایی و وابسته به ملاک با پرسشنامه هوش اخلاقی آبادیان و رباط میلی (MIQAR، 1399) مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که هر کدام از شاخص های تحلیل عاملی تاییدی مقیاس مذکور از جمله RMSEAI،PCFI ،TLI وcfi از مقدار مطلوب و مناسبی برخوردار بودند. ضریب آلفا و ضریب تنصیف کل مقیاس نیز 96/0و 93/0 به دست آمد. نتایج تحلیل عامل اکتشافی منجر به استخراج 7 عامل(احترام، مسئولیت پذیری، وجدان، مهربانی، خویشتن داری، صداقت و بخشش) شد. بارهای عاملی تمام مولفه ها بالاتر از 4/0و از نظر آماری معنادار بود (001/0>P). روایی وابسته به ملاک با مقیاس هوش اخلاقی به مقدار 52 /0 و معنادار گزارش شد (001/0>P). با توجه به وضعیت مطلوب روایی و پایایی، مقیاس هوش اخلاقی نوجوانان، می تواند به عنوان ابزاری معتبر و مفید برای بررسی و سنجش هوش اخلاقی نوجوانان مورد استفاده قرار گیرد.
کلیدواژگان: هوش اخلاقی، پایایی، روایی، مقیاس، نوجوانان -
صفحات 209-218
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علی بین ذهن آگاهی و تصویر بدنی در نوجوانان با نقش میانجی گر راهبردهای مقابله ای بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهرستان قائم شهر در سال تحصیلی 1401-1402 بود که با روش نمونه گیری خوشه ای 300 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه چندبعدی روابط بدن خود (MBSRQ) کش، 1985، پرسشنامه راهبردهای مقابله ای (WOCQ) لازاروس، 1984 و پرسشنامه ذهن آگاهی (KIMS) بائر، اسمیت و آلن، 2004 بود. به منظور تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد که ذهن آگاهی اثر مستقیم معناداری بر تصویر بدنی دارد (001/0>p). رابطه مستقیم بین ذهن اگاهی با سبک مقابله هیجان مداری منفی و با سبک مقابله مسئله داری مثبت و معنادار بود (001/0>p). رابطه مستقیم بین سبک مقابله هیجان مداری با تصویر بدنی منفی و ضریب مسیر بین سبک مقابله مسئله داری با تصویر بدنی مثبت و معنادار بود (001/0>p). رابطه غیرمستقیم بین ذهن آگاهی و تصویر بدنی از طریق مقابله هیجان مداری و مسئله مداری مثبت و معنادار بود (001/0>p). نتیجه می شود که راهبردهای مقابله ای نقش میانجی بین ذهن آگاهی و تصویر بدن در نوجوانان دارد.
کلیدواژگان: تصویر بدنی، ذهن آگاهی، راهبردهای مقابله ای، نوجوانان -
صفحات 219-228
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس وظیفه شناسی، همدلی زناشویی و بخشش زناشویی در زنان متاهل انجام شد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادین و از لحاظ روش از نوع مطالعات توصیفی_همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه زنان متاهل ساکن استان لرستان در بهار سال 1402 بود که از بین آن ها به صورت در دسترس 840 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس رضایت زناشویی انریچ (EMS، اولسون و همکاران، 1987)، پرسشنامه پنج عاملی نئو (NEO-FFI، کاستا و مک کرا، 1992)، مقیاس همدلی زناشویی (MES، جولیف و فرینگتون، 2006) و مقیاس بخشش رنجش خاص زناشویی (MOFS، پالاری و همکاران، 2009) بودند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد بین رضایت زناشویی با وظیفه شناسی، همدلی زناشویی و بخشش زناشویی همبستگی معنادار وجود دارد (p<0/01). علاوه براین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که 1/38 درصد از واریانس رضایت زناشویی توسط متغیرهای پیش بین تبیین می شود که در آن بخشش به عنوان قوی ترین متغیر پیش بین ظاهر می شود و به دنبال آن همدلی و سپس وظیفه شناسی قرار می گیرند (p<0/001). از یافته ها می توان نتیجه گرفت که وظیفه شناسی، همدلی زناشویی و بخشش زناشویی نقش کلیدی در رضایت زناشویی زنان دارند و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر در برنامه های مداخله ای طراحی شده برای افزایش رضایت زناشویی زنان ضروری است.
کلیدواژگان: رضایت زناشویی، وظیفه شناسی، همدلی، بخشش، زنان -
صفحات 229-238
پژوهش حاضر با هدف مقایسه صمیمیت زناشویی، خودکارآمدی والدینی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان والدین کودکان مبتلا به سرطان و والدین کودکان سالم انجام شد. این مطالعه از نوع علی مقایسه ای بود. از میان والدینی که به بیمارستان محک شهر تهران در سال های 1400 و 1401مراجعه کردند، 146 والد دارای کودک مبتلا به سرطان و 146 والد دارای کودک سالم به صورت نمونه گیری در دسترس از شهر تهران انتخاب شدند و پرسشنامه صمیمیت زناشویی (MIS، والکر و تامپسون ، 1983)، مقیاس خودکارآمدی والدینی (PSAM، دومکا و دیگران، 1996) و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ؛ گرانفسکی و کرایچ، 2006) را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که تفاوت معنی داری در میانگین تمامی متغیرها (به غیر از کم اهمیت شماری) در دو گروه مشاهده شد. بررسی نتایج نشان داد که میانگین صمیمیت زناشویی، خودکارآمدی والدینی و نمره کل راهبردهای انطباقی در گروه سالم بیشتر از گروه دارای کودک مبتلا به سرطان بود (05/0>p) و میانگین کل راهبردهای غیرانطباقی در گروه دارای کودک مبتلا به سرطان بیشتر از گروه سالم بود (05/0>p). نتایج پژوهش نشان داد که شرایط بیماری کودکان سرطانی می تواند بر جنبه هایی از روابط زناشویی و برخی از متغیرهای روان شناختی والدین از جمله خودکارآمدی آنها تاثیر منفی گذاشته و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان آن ها با شرایط دشوار تا حدی متفاوت از کودکان عادی است.
کلیدواژگان: خودکارآمدی والدینی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، صمیمیت زناشویی، مقایسه والدین، کودکان مبتلا به سرطان -
صفحات 239-248
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مداخله ذهنیت رشد یابنده دوئیک بر تاب آوری تحصیلی و خود ناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان دختر ابتدایی شهر اصفهان بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی بود که در سال تحصیلی 1402-1401 در مدارس شهر اصفهان مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 30 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری تحصیلی (ARQ) ساموئلز (2004) و پرسشنامه خودناتوان سازی تحصیلی (ASHS) شوینگر و استینسمر پلستر (2011) بود. گروه آزمایش در 8 جلسه 50 دقیقه ای مداخله ذهنیت رشد یابنده دوئیک را دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده گردید. یافته ها نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون تاب آوری تحصیلی و خودناتوان سازی تحصیلی در دو گروه تفاوت معناداری در سطح (05/0>P) وجود داشت. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان گفت مداخله تغییر ذهنیت دوئیک می تواند در افزایش تاب آوری تحصیلی و کاهش خود ناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان موثر باشد.
کلیدواژگان: تاب آوری تحصیلی، خود ناتوان سازی تحصیلی، مداخله ذهنیت رشد یابنده دوئیک -
صفحات 249-258
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه سرسختی روان شناختی با بهزیستی تحصیلی و نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان انجام شد. طرح این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان متوسطه دوم شهر قیر در سال تحصیلی 1401-1402 تشکیل می دادند که از بین کلیه دانش آموزان، 244 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها به وسیله پرسشنامه بهزیستی تحصیلی (AWBQ؛ تومینین- سوینی و همکاران، 2012)، پرسشنامه سرسختی روانشناختی (PHQ؛ کوباسا و همکاران، 1982) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ؛ گارنفسکی و کرایج، 2006) جمع آوری شد؛ داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که سرسختی روان شناختی به صورت مستقیم و مثبت بر بهزیستی تحصیلی تاثیر می گذارد (05/0>P). نتایج دیگر نشان داد که تنظیم شناختی هیجان بین سرسختی روان شناختی و بهزیستی تحصیلی نقش میانجی دارد (05/0>P)؛ همچنین شاخص های برازش نیز نشان داد مدل پیشنهادی از برازندگی مطلوبی برخوردار است. بنابراین باتوجه به نتایج مطالعه حاضر و نقشی که سرسختی روانشناختی و تنظیم شناختی هیجان در بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دارد، تدوین و اجرای برنامه های آموزشی در این زمینه برای دانش آموزان پیشنهاد می شود.
کلیدواژگان: بهزیستی تحصیلی، تنظیم شناختی هیجان، سرسختی روانشناختی، دانش آموزان -
صفحات 259-270
مطالعه حاضر با هدف کشف چالش های ارتباط درمانی در مداخلات خانواده درمانی انجام شد. روش پژوهش کیفی و رویکرد پدیدارشناسی انتخاب گردید. میدان پژوهش را کلیه درمانگران حوزه های خانواده درمانی در استان تهران با حداقل 5 سال تجربه کار در سال های 1400-1401 تشکیل دادند. 15 مشارکت کننده از طریق نمونه گیری هدفمند و طی یک فراخوان انتخاب شدند. نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. جهت جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. تحلیل داده ها براساس روش تحلیل مضمون براون و کلارک (2019) انجام شد. تحلیل نتایج منجر به تولید 1 مضمون اصلی، 3 مضمون فرعی و 7 مفهوم اولیه شد. مضمون اصلی «ضعف در مدیریت پویایی های سیستمی» بود. مضمون فرعی نخست «ضعف در پیاده سازی دید سیستمی خانواده درمانگر» با مفاهیم اولیه (ضعف آموزش، ضعف نظارت و غفلت از درمان فردی خود) بود. مضمون فرعی دوم «مهارت ناکافی خانواده درمانگر در رعایت تعاملات متوازن در جلسات خانوادگی»، شامل مفاهیم اولیه (مهارت نادیده گرفته نشدن تمام اعضا در جلسه و ناهمخوانی جنسیت با درمانگر) بود. و مضمون فرعی سوم «مهارت ناکافی خانواده درمانگر در مدیریت تنش جلسات خانوادگی» به همراه مفاهیم اولیه(ضعف مهارت کنترل هیجانی و تمایل کمتر به برگزاری جلسات خانوادگی) بود. نتایج نشان داد مهارت ناکافی خانواد ه درمانگر در مدیریت پویایی های پیچیده و پنهانی در تعامل با سیستم خانواده، چالش در ارتباط درمانی است. بر این اساس، لزوم بسترسازی های آموزشی و کاربردی در حوزه ارتباط در مداخلات خانواده درمانی برجسته می گردد.
کلیدواژگان: خانواده درمانی، ارتباط درمانی، مطالعه کیفی، رویکرد پدیدارشناسی
-
Pages 1-12
The present study investigated the mediating role of cognitive control and goal orientation relationship between spiritual intelligence and conscientiousness with flow experience. The research method was descriptive-correlation based on structural equation modeling. The statistical population included Farhangian University of Guilan students in 2022-2023. Some 450 students were selected using the convenience sampling method. The research tools include goal orientation (AGQ) (1999), conscientiousness subscale from Neo's five-factor (PI-R) (1992), flow experience (1996), spiritual intelligence (2017) cognitive control (CCFQ) (2018). Structural equation analysis was used to analyze the data. The results showed the optimal fit of the research model. The result showed that spiritual intelligence and conscientiousness have a significant direct effect on flow (P<0/01), Spiritual intelligence and conscientiousness do not have an indirect impact on the flow through goal orientation (P> 0.05). These results show that cognitive control can explain the flow due to the role of spiritual intelligence and conscientiousness.
Keywords: Cognitive Control, Flow Experience, Goal Orientation, Spiritual Intelligence, Conscientiousness -
Pages 13-22
The purpose of this study was to compare the effectiveness of sexual education and marital relationship education on marital commitment in immigrant married women. The research method was semi-experimental with a pre-test-post-test design The statistical population of the research included married Iranian women in 2022-2023 who had immigrated to the Emirate during the last 5 years. 45 people were convenience Sampling selected and randomly divided into three groups (each group of 15 people). The research tool included The Revised Marital Conflicts Questionnaire (MCQ-R) Thanai (2007) and the Dimensions of Commitment Inventory (DCI) Adams and Jones (1997). One of the experimental groups received sexual education in 10 sessions 2-hour and the other experimental group received marital relationship training in 10 sessions 2-hour once a week. A mixed variance analysis was used to analyze the data. The results showed that apart from the personal component (P<0.05), the sexual education group had no significant effect on the moral and structural components of marital commitment (P>0.05). The marital relationship training group had a significant and stable effect on all three components of marital commitment (P<0.01). Finally, the marital relationship education group had a significant and stable effect on all three components of marital commitment compared to sexual education (P<0.01). The results showed that marital relationship education was probably a more effective intervention compared to sexual education to improve the marital commitment of married immigrant women.
Keywords: Marital Relationship Education, Sexual Education, Marital Commitment, Immigrant Married Women -
Pages 23-32
The present study aimed to investigate the mediating role of compassion in the relationship between emotional intelligence and the psychological well-being of adolescent girls. The research method used was descriptive correlation using structural modeling. The statistical population included teenage girls from first to third grades (second secondary) of high schools in Melair City in the academic year of 2022-2023, and 452 people were selected as the sample size by the available sampling method. The research tools included Ryff's Psychological Well-Being Scale (RSPWB) Riff (1989), Schutte Emotional Intelligence Scale (SEIS) Shot et al. (1998), and Compassion Questionnaire (CS) Nas and Sack (2020). Structural equation analysis was used to analyze the data. The results showed the optimal fit of the research model. The results showed that emotion regulation (P=0.002) and emotion exploitation (P=0.005) as two components of emotional intelligence as well as compassion (P=0.05) have a significant direct effect on psychological well-being. However, emotional expression did not significantly affect psychological well-being (P<0.05). Also, the results showed that emotion regulation (P=0.04) has an important indirect effect on psychological well-being, but emotion exploitation and emotion expression did not show a significant indirect effect (P<0.05). These results show that compassion, considering the role of emotion regulation as a component of emotional intelligence, can explain the psychological well-being of adolescent girls.
Keywords: Psychological Well-Being, Emotional Intelligence, Compassion, Girls -
Pages 33-44
The present study aimed to compare the effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy (ACT) and Mindful Self-Compassion Therapy (MSCT) on psychological distress and sleep quality in employed women suffering from migraine headaches. The present research employed a quasi-experimental design with a pre-test-post-test and control group. The population of the study included all employed women suffering from migraine headaches in Rasht city in the year 2023. Sixty individuals were deliberately chosen from this pool and then randomly allocated into three groups, each consisting of 20 participants: experimental group 1, experimental group 2, and a control group. The Depression, Anxiety, and Stress Scale (DASS-42, Lovibond & Lovibond, 1995) and the Pittsburgh Sleep Quality Index (PSQI, Buysse et al., 1988) were used to collect data. Both experimental groups received interventions of ACT and MSCT once a week for a duration of 8 sessions, each lasting 90 minutes. The data were analyzed using multivariate analysis of covariance in SPSS24. The results indicated that, after controlling for the pre-test effects, there was a significant difference in the post-test mean scores of depression, anxiety, stress, and sleep quality among the three groups (P<0.01). Additionally, no significant difference was observed in the post-test mean scores between the ACT and MSCT groups at the 0.05 level (P>0.05). Based on the findings of this study, there is no significant difference between the effectiveness of ACT and MSCT.
Keywords: Acceptance, Commitment Therapy, Mindful Self-Compassion Therapy, Psychological Distress, Sleep Quality, Migraine Headaches -
Pages 45-56
Emotion regulation is one of the topics of interest to many researchers which has been studied from various aspects and has a long antiquity in human history. Emotion regulation means the external and internal processes that are responsible for monitoring, evaluating, and improving a person's emotional responses to achieve their goals. Generally, the aim of the present study is a narrative review of the emotion regulation structure and its role in psychopathology and mental disorders. The present study was conducted by searching databases including Pub Med, Science Direct, Scopus, and ResearchGate with keywords emotion, emotion regulation, and emotion management, and it has been done by reviewing the studies published between 1990 and 2023. 6781 articles were found in the initial search. Articles that were summaries of articles, and short reports without access to the full text of the article were excluded from the study, and 82 articles were selected from the remaining articles following the purpose of the research. A review of the research shows that there is no consensus regarding the definition of the structure of emotion regulation and emphasis on the very important and key role of this structure in psychopathology, health and illness of people and some disorders such as depression, social anxiety, and schizophrenia have a direct relationship with the constant use of some specific emotion regulation strategies. In addition, a review of the research conducted on the role of emotion regulation in psychopathology and mental disorders shows the need for more research on the role of emotion regulation in some mental disorders, including personality disorders.
Keywords: Emotion Regulation, Emotion Management, Mental Disorder, Psychopathology, Narrative Review, Emotion -
Pages 57-66
The purpose of this study was to investigate the mediating role of maladaptive emotion regulation in the relationship between dark personality traits and cyber aggression. The descriptive-correlation research method was path analysis. The research community was formed by all the students of Tabriz University in 1402-1403, from which 390 people were selected as a sample by multi-stage cluster random sampling. The tools of this research included the Dark Five Personality Traits Questionnaire (DPQ) by Yousefi et al. (1400), the short form of the Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (CERQ) by Garnefsky and Kraich (2006), and the Cyber Aggression Questionnaire (CYBA) by Álvarez-García et al. (2016). The path analysis method was used to analyze the research data. The findings showed that among the dark traits, the direct effect of Machiavellianism, narcissism, and spitefulness on cyber aggression was significant (P<0.01). Also, the results showed that the indirect effect of Machiavellianism, narcissism, and spitefulness (P<0.01) through maladaptive emotion regulation on cyber aggression was significant. In addition, the fit indices showed that the final model has a good fit. From the above findings, it can be concluded that maladaptive emotion regulation can play a role in the influence of dark personality traits on cyber aggression.
Keywords: Maladaptive Emotion Regulation, Dark Personality Traits, Cyber Aggression -
Pages 67-76
This study aimed to predict adolescents' tendency to violence based on family conflicts with the mediating role of the quality of parent-child relationships. The present study was a descriptive-correlation type of path analysis. The statistical population of the research was made up of all the boys and girls studying in the second level of secondary school in Ardabil in the academic year of 2022-2023, and a sample of 312 people was selected by cluster sampling method. The tools of this research included the Iranian adolescent's risk-taking scale (IARS, Zadeh Mohammadi et al., 2007), the parent-adolescent conflict questionnaire (PACQ, Younesi et al., 2011), and the parent-child relationship scale (PCRS, Moreland and Shovel, 1983). The data were analyzed using the path analysis method. The results of the path analysis indicated the appropriate fit of the model. The findings showed that there is a positive relationship between family conflicts and adolescents' tendency to violence, and there is a negative and significant relationship between the quality of parent-child relationships with violent tendencies and family conflicts (p<0.01). quality of parent-child relationships played a mediating role between family conflicts and teenagers' tendency to violence (p<0.001). It can be concluded that family conflicts and the quality of parent-child relationships play a key role in adolescents' tendency to violence, and it is necessary to pay attention to these factors in interaction with each other in programs to reduce adolescents' tendency to violence.
Keywords: Family Conflicts, Quality Of Parent-Child Relationships, Tendency To Violence, Adolescents -
Pages 77-90
Single-session therapy (SST) is the briefest type of short-term therapy and a different perspective on therapy, which has been more than thirty years since its initial research and implementation at the international level. The purpose of this study was to examine the evidence about the effectiveness and satisfaction of clients from SST, which was conducted using a Scoping Review method. For this purpose, the search was conducted through international scientific databases PubMed, ScienceDirect, Google Scholar, and PsycINFO. The keywords used in the search included "Single Session Therapy", "Single Session Counseling", "Single Session Psychotherapy", "One Session Therapy", "One-off Consultation", "Single Session Intervention", and "Walk-in Therapy". In the first stage of the search, 585 article titles were found. The inclusion criteria were studies where the client and the therapist intended to conduct the counseling session only in a single session. At the same time, researchers who had carried out specific methods to treat disorders and research related to medical illnesses were excluded from the search process. After checking the titles, and abstracts and excluding irrelevant, repetitive, or unavailable articles, only articles that determined the effectiveness and satisfaction of clients with the SST method were selected and further evaluated using the RISMA-ScR protocol. As a result, 21 studies were selected for more detailed review. Since single-session therapy is a relatively new topic, no restrictions on the year of publication or the target community were considered for the search of articles, and these findings include all the studies conducted from this database up to August 2023. The results showed that SST is effective for a wide range of issues and problems, and the majority of clients participating in this one session had a positive and satisfactory experience and considered the one session sufficient to improve their issues. The results of this study can be useful for therapists who are not familiar with the Single Session Therapy method and are not aware of its effectiveness, as well as for clients who refrain from therapy due to the length of the process and can increase their interest in counseling.
Keywords: Psychotherapy, Single Session Therapy, Scoping Review, Clients' Satisfaction, Single Session -
Pages 91-100
The current research aimed to model mental health predictability based on incompatible schemas with the mediation of loneliness among young people in Iranian sojourn. The research method was the descriptive-correlation type of path analysis. The statistical population in this research was formed by young Iranians who live in countries outside of Iran in 2023. Therefore, using the available sampling method, 200 young people outside Iran were selected. The measurement tools in this research were mental health status questionnaires (GHQ, Goldberg and Miller, 1972), early maladaptive schemas (YSQ, Young, 1998), and Russell's feelings of loneliness (UCLQ, Russell, 1993). Pearson correlation tests and path analysis were used to analyze the data. The findings showed that the research model was a good fit. Also, the findings showed that the incompatible schemas of cut and rejection, impaired self-management and performance, orientation towards mental health, excessive listening, and impaired inhibition and limitations, respectively, through the feeling of loneliness, affect the mental health of Iranian youth. Residents outside Iran have a positive indirect effect (P<0.01). As a result, one of the factors influencing the feeling of loneliness of immigrant youth is the early behavior of parents during childhood and the schemas that are deeply and fundamentally formed in a person's mind and affect all behaviors, thoughts, and feelings, and as a result, their mental health. are influential.
Keywords: Loneliness, Mental Health, Maladaptive Schemas -
Pages 101-112
The present study was conducted to compare the effectiveness of schema therapy and metacognitive therapy on the emotional expression of conflicted women. The research method was semi-experimental with a pre-test-post-test design and a control group with a three-month follow-up period. The statistical population of the present study included all conflicted women who were referred to counseling clinics and psychological services in the 1st district of Tehran in 2023, from which 45 women were selected using the available sampling method and were randomly assigned to two experimental groups and one control group. The measurement tools included the Sanai Marital Conflict Questionnaire (MCQ, 2000) and King and Emmons's Emotional Expression Questionnaire (EEQ, 1990). The intervention based on schema therapy and metacognitive therapy was implemented in 8 two-hour sessions, twice a week, as a group for the first and second experimental groups. Analysis of variance with repeated measurements was used for data analysis. The findings showed that there was a significant difference between the pre-test and post-test averages of the three groups in emotional expression (positive emotion expression, negative emotion expression, and intimacy expression) at a significance level of P<0.05, and in addition, there was a significant difference between the post-test and follow-up at the P<0.05 level was not observed. Also, there was a significant difference between the post-test and follow-up averages in the two test groups at the P<0.05 level. From the above findings, it can be concluded that schema therapy is more effective than metacognitive therapy.
Keywords: Emotional Expression, Metacognitive, Conflicted Women, Schema Therapy -
Pages 113-124
The purpose of this study was to investigate the mediating role of perceived stress in the relationship between mindfulness, self-compassion, and health-enhancing lifestyle in working women. The descriptive-correlational research method was structural equation modeling. The statistical population was all women working in government organizations and offices of Tehran province in 1401, from which 400 women were selected as a sample. The research tools are the Five Factor Mindfulness Questionnaire (FFMQ, Bauer et al., 2006), the Short Form Self-Compassion Scale (SCS-SF, Rais et al., 2003), the Perceived Stress Questionnaire (PSS, Cohen et al. et al., 1983) and the Health Promoting Lifestyle Profile (HPLPII, Walker et al., 1987). The data were analyzed by structural equation analysis. The findings showed the optimal fit of the data with the proposed research model. Mindfulness and perceived stress had a significant direct effect on a health-promoting lifestyle (P<0.001) But the direct effect of self-compassion on a health-promoting lifestyle was not significant (P=0.008). Also, mindfulness and self-compassion with the mediation of perceived stress had a significant direct effect on health-promoting lifestyle (P < 0.001). From these findings, it can be concluded that increasing mindfulness and self-compassion reduces perceived stress in working women and increases health-promoting lifestyle.
Keywords: Self-Compassion, Perceived Stress, Health Promoting Lifestyle, Mindfulness, Working Women -
Pages 125-134
This study aimed to determine the effectiveness of Captain's Log computerized cognitive rehabilitation on reading performance and executive functions of dyslexic students. The research method was semi-experimental with a pre-test-post-test design, a control group, with a one-month follow-up period. The statistical population included all dyslexic male and female students aged 8-12 who had been referred to the Education and Rehabilitation Center for Special Learning Difficulties No. 2, District 1, Karaj City, in the academic year 2021-2022. Among them, 30 students were purposefully included in the study and were randomly assigned to two test groups (15 people in each group). The intervention group students were subjected to Captain's Log computerized cognitive rehabilitation intervention for 45 minutes twice a week for 10 sessions. The research tools included the reading and dyslexia test (RDT-NEMA - Karami Nouri and Moradi, 2014), the executive performance behavior rating list (BRIEF - Givia et al., 2000), and the Captain's Log software (2018 version). Data analysis was done by variance analysis with repeated measurements. The findings showed a significant difference between the post-test average reading performance and executive functions in the experimental and control groups (P < 0.01). In addition, the results showed that this intervention could significantly maintain its effect over time (P < 0.01). It can be concluded that with the help of Captain's Log computer-based cognitive rehabilitation, an effective step can be taken to improve the reading performance and executive functions of dyslexic students.
Keywords: Computerized Cognitive Rehabilitation, Executive Functions, Reading Performance, Dyslexia, Captain’S Log -
Pages 135-144
The present study was conducted to explain the mental health model based on infertility stress with the mediation of perceived stress in infertile women. The research method was the descriptive-correlation type of structural equation analysis. The statistical population in this research was made up of all women who were referred to Royan Infertility Center and Sarem Hospital in Tehran for infertility treatment in 2023. Therefore, by referring to these centers examining the files of infertile women and taking into account the inclusion criteria, 270 of them were selected as the research sample. The measurement tools were perceived stress questionnaires (PSS), Cohen, 1983), infertility stress (FPI, Newton, 1999), and mental health (GHQ, Goldberg, and Hiller, 1972). Data analysis was done using Pearson correlation and structural equations software. The results of the fit of the proposed model indicated a good fit of the model with the data. Based on the findings, infertility stress has a positive and significant effect on mental health and perceived stress (P<0.01). Also, perceived stress has a positive and significant effect on mental health (P<0.01). Also, by entering the perceived stress variable into the model, the indirect effect of infertility stress on mental health became significant (P<0.01). Therefore, the results of this research showed the importance of perceived stress as a mediating variable in the relationship between infertility stress and the mental health of infertile women.
Keywords: Perceived Stress, Mental Health, Infertility Stress -
Pages 145-156
The present study investigates the mediating role of academic enthusiasm in the relationship between academic identity and female students’ sense of belonging to the school. It is a descriptive-correlational study through the structural equation method. The statistical population included all female secondary school students in Khorramabad city in the academic year of 2022-2023 and 800 students were selected using available sampling. evaluated by the sense of belonging to school questionnaire (SBSQ, Brew et al., 2004), Academic Identity Statuses Scale (AISS, Was & Isaacson, 2008), and academic enthusiasm scale (AES, Fredricks et al., 2004). Data analysis was done by the structural equation method. the results showed the proposed research model had a good fit. The findings showed that the direct and positive effect of academic identity achievement academic identity achievement on the sense of belonging, and the direct and negative effect of academic identity diffusion on the sense of belonging, are significant. The direct effect of academic enthusiasm on the sense of belonging is significant (P=0.001). The direct effect of achievement, diffusion, and academic identity moratorium on academic enthusiasm is significant (P=0.001). The indirect effect of achievement (P<0/001), diffusion (P<0/01), foreclose (P<0/05), and academic identity moratorium (P<0/001) on sense belonging with the mediating role of academic enthusiasm is significant. Thus, academic enthusiasm plays a mediating role in the relationship between academic identity and a sense of belonging.
Keywords: Academic Enthusiasm, Academic Identity, Sense Belonging To School, Female Students -
Pages 157-168
The present study was conducted to investigate the mediating role of cognitive emotion regulation strategies in the relationship between psychological distress and suicidal thoughts in women who experienced love failure. The descriptive-correlation research method was Path Analysis. The statistical population of the present study consisted of all women who experienced love failure in the city of Tehran in 2023, out of which 250 people were selected through a targeted sampling method through an internet call among social network users. The data were collected by Beck et al.'s suicidal ideation questionnaire (1979, BSSI), Levibond and Levibond's depression, anxiety, and stress scale (1995, DASS), and Gross and John's (2003, CERQ) cognitive emotion regulation questionnaire. was collected The obtained data were analyzed through correlation coefficient test and Path Analysis. The results showed that there is a positive and significant correlation between psychological distress and its components with suicidal ideation (P<0.01). Also, the results indicated the confirmation of the mediating role of cognitive emotion regulation strategies in the relationship between psychological distress and suicidal thoughts in women who experienced love failure (P<0.01). The modified model also had a favorable fit. Therefore, it is possible to reduce the consequences of suicidal thoughts in these people by providing timely and appropriate interventions and training to strengthen emotional-cognitive skills and reduce psychological distress in women who have experienced love failure.
Keywords: Emotional Regulation Difficulties, Psychological Distress, Suicidal Ideation, Love Breakup -
Pages 169-178
The present study was conducted to predict sexual relationship anxiety based on sexual self-concept and sexual schemas in men with heart failure. The present research method was descriptive-correlational. The statistical population included men with heart failure who were referred to Shahid Dr. Lavasani Hospital in Tehran in the first 6 months (April to September) of 2023, and 287 of them were selected as a sample using a purposive sampling method. Data were collected through Davis et al.'s Sexual Communication Anxiety Scale (SCAS, 2006), Snell's Multi-dimensional Sexual Self-concept Questionnaire (MSSCQ, 1995), and Anderson et al.'s Men's Sexual Self-Schema (MSSS, 1999). Multiple regression was used to analyze the data. The findings of the research showed that sexual self-concept and sexual schemas were able to predict sexual relationship anxiety (p<0.05) and explained 54.1% of the variable variance of sexual relationship anxiety. Therefore, it can be concluded that sexual self-concept and sexual schemas play a significant role in predicting sexual relationship anxiety and the need to pay attention to these factors to reduce sexual relationship anxiety in men with heart failure seems essential.
Keywords: Sexual Self-Concept, Sexual Schemas, Sexual Anxiety, Heart Failure -
Pages 179-188
The present study aimed to determine the effectiveness of emotionally focused couple therapy on sexual schemas and sexual satisfaction of conflicted women. The research method was semi-experimental with a pre-test-post-test design and a control group. The statistical population of the present study consisted of all conflicted women who were referred to counseling and psychology clinics in Karaj city in 2023, and 30 of them were selected by non-random and available sampling method, and were randomly placed in two groups (15 people in the experimental group and 15 people in the control group). The measurement tools included Sanaie's Marital Conflicts Questionnaire (MCQ, 2000), Andersen & Cyranowski's Women sexual-self Schema Questionnaire (WSSS, 1994), and Meston & Trapnell's Sexual Satisfaction Scale for Women (SSS-W, 2005). The experimental group received Johnson's emotionally focused couple therapy sessions during 10 sessions of 90 minutes and once a week. Data were analyzed using multivariate analysis of covariance. The results showed that by controlling the effect of the pre-test, there is a significant difference between the mean of the post-test of sexual schema and sexual satisfaction in the two experimental and control groups at the p<0.05 level. As a result, emotion-oriented couple therapy can be used as an effective treatment method to improve the sexual schema and increase the marital sexual satisfaction of conflicted women.
Keywords: Emotionally Focused Couple Therapy, Sexual Schemas, Sexual Satisfaction, Conflicted Women -
Pages 189-198
This research aimed to construct and validate the High Schools Classroom Management (HSCMQ). In this descriptive-survey study, among the high school teachers in Lorestan in the academic year 2020-2021, a sample of 351 people was selected by multi-stage random sampling method (stratified) and answered the researcher-made questionnaire of high school classroom management. The reliability of the questionnaire was determined by Cronbach's alpha, Spearman-Brown Split-half, and Guttman methods and its validity and factor structure were determined by construct validity and concurrent validity methods. Exploratory factor analysis showed that the 60-item high school classroom management questionnaire has 3 basic components of general, specialized, and organizational characteristics of teachers. The results of confirmatory factor analysis showed that the model of high school classroom management has good fitness and its 3-factor structure was confirmed (CFI=0.99, GFI=0.97, and RMSEA=0.055). The concurrent validity of this questionnaire was also confirmed by correlating its items with the items of the Virtual Classroom Purposeful Management Questionnaire (Sheivandi Choliche et al., 2022) and the Scale Transformative Classroom Management in Elementary Schools (Moghtadaie, 2021) (p<0.05). Cronbach's alpha coefficients, Spearman-Brown Split-half and Guttman correlation for the whole questionnaire were 0.82, 0.77, and 0.74, respectively. Therefore, the High Schools Classroom Management (HSCMQ) offers a valid and reliable measure of classroom management for high school teachers.
Keywords: Confirmatory Factor Analysis, Psychometric, Classroom Management, Teachers -
Pages 199-208
This research aimed to investigate the validity and reliability of the moral intelligence scale of adolescents. The research was a descriptive survey. The statistical population was the first and second high school students of Isfahan province in 2024-2023. Based on the multi-stage cluster sampling method, 400 students were selected in the first stage and 900 students were selected in the second stage of the research. The data were analyzed using exploratory and confirmatory factor analysis, the reliability of the scale using Cronbach's alpha coefficient and its halving coefficient, and its validity using the convergence method and dependent on the criterion with the moral intelligence questionnaire of Abadian and Rabat Milli) MIQAR ((2020). Each of the confirmatory factor analysis indices of the mentioned scale, including RMSEAI, PCFI, TLI, and CFI, had a suitable value. The alpha coefficient and the halving coefficient of the whole scale were also 0.96 and 0.93. The results of exploratory factor analysis led to the extraction of 7 factors (respect, responsibility, conscience, kindness, self-control, honesty, and forgiveness). Factor loadings of all components were higher than 0.4 and statistically significant (P<0.001). Criterion-dependent validity with the ethical H. scale was reported as 0.52 and significant (P<0.001). Due to the favorable state of validity and reliability, the scale of the moral intelligence of adolescents can be used as a valid and useful tool to check and measure the moral intelligence of adolescents.
Keywords: Moral Intelligence, Scale, Reliability, Validity, Adolescents -
Pages 209-218
The purpose of the present study was to investigate the causal relationship between mindfulness and body image in adolescents with the mediating role of coping strategies. The research method was descriptive-correlation based on Structural equation modeling. The statistical population of the research included all high school boys students in Qaimshahr city in the academic year 2022-2023, and 300 students were selected as a sample by cluster sampling method. The tools of this research included the Multidimensional Body Self-relation Questionnaire (MBSRQ) Cash, 1985, the Way of Ciping questionnaire (WOCQ) Lazarus, 1985 and the Kentucky Inventory of mindfulness skills (KIMS) Bauer, Smith, and Allen, 2004. Structural equation analysis was used to analyze the data. The results showed the optimal fit of the research model. The results showed that mindfulness has a significant direct effect on body image (p<0.001). The direct relationship between mindfulness with a negative emotion-oriented coping style and with a positive problem-oriented coping style was significant (p<0.001). The direct relationship between an emotional-oriented coping style with a negative body image and the path coefficient between a problematic coping style with a positive body image was significant (p<0.001). The indirect relationship between mindfulness and body image through emotion-oriented coping and problem-oriented coping was positive and significant (p<0.001). It is concluded that coping strategies play a mediating role between mindfulness and body image in adolescents.
Keywords: Body Image, Mindfulness, Coping Strategies, Adolescents -
Pages 219-228
This study aimed to predict marital satisfaction based on conscientiousness, marital empathy, and marital forgiveness in married women. This research was basic, and regarding the procedure, it was a descriptive-correlation study. The statistical population of the present study was all the married women of Lorestan province in the spring of 2023, from whom 840 people were selected as a sample by available sampling. Research tools included: Enrich Marital Satisfaction Scale (EMS, Olson et al., 1987), NEO Five-Factor Inventory (NEO-FFI, Costa & McCrae, 1992), Marital Empathy Scale (MES, Jolliffe & Farrington, 2006), and Marital Offence-Specific Forgiveness Scale (MOFS, Paleari et al., 2009). Data were analyzed using Pearson's correlation test and multiple regression. The research results showed that there is a significant correlation between marital satisfaction with conscientiousness, marital empathy, and marital forgiveness (p<0.01). Additionally, the regression analysis outcomes indicated that 38.1% of the variance in marital satisfaction can be explained by predictor variables, wherein forgiveness emerges as the strongest predictor variable, followed by empathy and then conscientiousness (p<0.001). It can be concluded that conscientiousness, marital empathy, and marital forgiveness play a key role in women's marital satisfaction, and it is necessary to pay attention to these factors in interaction with each other in intervention programs designed to increase women's marital satisfaction.
Keywords: Marital Satisfaction, Conscientiousness, Empathy, Forgiveness, Women -
Pages 229-238
The present study was conducted to compare parents of children with cancer and parents of healthy children in terms of marital intimacy, parental self-efficacy, and emotion regulation strategies. The method of the present study was of comparative causal type. 146 parents (73 couples) were selected from among the parents with children with cancer who were referred to MAHAK hospital in 2020 and 2021 and 146 parents with healthy children were selected by sampling in Tehran. They completed the Marital Intimacy Questionnaire (MIS; Walker and Thompson, 1983), the parental self-efficacy scale (PSAM; Domka et al., 1996), and the cognitive-emotion regulation strategies questionnaire (CERQ; Granofsky and Kraich, 2006). Independent T-test and SPSS_27 software were used to analyze the data. The results showed that the mean of marital intimacy, parental self-efficacy, and the total score of adaptive strategies of emotion regulation strategies in the healthy group was higher than the group with children with cancer, (p<01/0) and the mean of the total non-adaptive strategies in the group with children with cancer was higher than the healthy group was (p>01/0). The results of the research showed that the disease conditions of children with cancer can hurt aspects of marital relations and some psychological variables of parents, and their cognitive coping with difficult conditions is somewhat different from normal children.
Keywords: Parental Self-Efficacy, Cognitive Emotion Regulation Strategies, Marital Intimacy, Comparison Of Parents, Children With Cancer -
Pages 239-248
The purpose of this research was to determine the effectiveness of Deweyk's growth mindset intervention on academic resilience and academic self-handicapping of elementary school girl students in Isfahan City. The present study was a semi-experimental study with a pre-test-post-test design and a control group. The statistical population of this research included all sixth-grade female students who were studying in the schools of Isfahan City in the academic year 2022-2023. Using the random and cluster sampling method, 30 students were selected as a sample and were randomly placed in experimental (n=15) and control (n=15) groups. The research tools included Samuels' Academic Resilience Questionnaire (ARQ) (2004) and Schwinger & Stiensmeier-Pelster Academic Self- Handicapping Questionnaire (ASHS) (2011). The experimental group received Dweck's developmental mindset intervention in 8 50-minute sessions. Multivariate analysis of the covariance test was used to analyze the data. The findings showed that by controlling the effect of the pre-test, there was a significant difference in the level (P<0.05) between the mean of the post-test of academic resilience and academic self-handicapping in the two groups Based on the findings of the present research, it can be said, it can be said that the Deweyk's growth mindset intervention can be effective in increasing academic resilience and reducing academic self-handicapping of students.
Keywords: Academic Resilience, Academic Self-Handicapping, Dweck’S Growth Mindset Intervention -
Pages 249-258
The present study aimed to investigate the relationship between Hardiness psychology and academic well-being and the mediating role of students' Cognitive emotion regulation. The design of this research was descriptive and correlational. The statistical population of the research was made up of all the second high school students in the academic year of 2022-2023 in Qir city of these, 244 people were selected by convenience. Data were collected by Academic Well-being Questionnaire (AWBQ; Tuominen-Soini et al, 2012), the Psychological Hardiness Questionnaire (PHQ; Kobasa et al, 1982), and the Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (CERQ; Garnefski- Kraaij, 2006) The data were analyzed using the structural equation modeling method. The results showed that Hardiness psychology directly and positively affects academic well-being (P<0.05). Other results showed that cognitive emotion regulation has a mediating role between Hardiness psychology and academic well-being (P<0.05); Also, the fit indices showed that the proposed model has a good fit. Therefore, according to the results of the present study and the role of Hardiness psychology and cognitive emotion regulation in the academic well-being of students, it is suggested to develop and implement educational programs in this field for students.
Keywords: Academic Well-Being, Cognitive Emotion Regulation, Hardiness Psychology, Students -
Pages 259-270
This study was conducted to discover the challenges of therapeutic communication in family therapy interventions. The research method was a qualitative method and phenomenological approach. The field of research was formed by all therapists in the field of family therapy in Tehran province with at least 5 years of work experience in 2022-2023.15 participants were selected by invitation through a purposive sampling. Sampling continued until data saturation A semi-structured interview was used to collect data. Data analysis was done based on the theme-analysis method of Brown and Clark (2019). The analysis of the results led to the production of 1 main theme, 3 sub-themes, and 7 initial concepts. The main theme was "weakness in managing system dynamics". The first sub-theme was "weakness in implementing the systemic view of the family therapist" with basic concepts (weakness of training, weakness of supervision, and neglect of one's treatment). The second sub-theme "insufficient family-therapist skill in maintaining balanced interactions in family meetings" included basic concepts (skill not to ignore all members in the meeting and gender mismatch with the therapist). The third sub-theme was "Insufficient skill of the family therapist in managing the tension of family meetings" along with the primary concepts (weak emotional control skills and less willingness to hold family meetings). The results show that the insufficient skill of the family therapist in managing complex and hidden dynamics in interaction with the family system is a challenge in therapeutic communication. Based on this, the need for educational and practical foundations in the field of communication in family therapy interventions is highlighted.
Keywords: Family Therapy, Therapeutic Communication, Qualitative Study, Phenomenological Approach