فهرست مطالب

Anatomical Sciences Journal - Volume:2 Issue: 2, 2004

Anatomical Sciences Journal
Volume:2 Issue: 2, 2004

  • 83 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1383/05/14
  • تعداد عناوین: 8
|
  • تاثیر کاردیوژل و ماتریژل بر فراساختار کاردیومیوسیت های مشتق از سلولهای بنیادی جنینی موشی
    حسین بهاروند، مهناز آذرنیا، کاظم پریور، سعید کاظمی آشتیانی صفحه 1
    هدف
    بررسی اثر کاردیوژل و ماتریژل بر فراساختار کاردیومیوسیت های مشتق از سلول های بنیادی جنینی
    مواد و روش ها
    کاردیومیوسیت های حاصل از تمایز خود به خود سلول های بنیادی جنینی رویان B1 (مشتق از موش نژاد C57BL/6) بر ماده زمینه برون سلولی (ECM: Extracellular Matrix) مشتق از فیبروبلاست های قلبی (کاردیوژل)، ماده زمینه برون سلولی تجاری (ماتریژل) و گروه کنترل (بدون ECM) تا 21 روز کشت شدند. خصوصیات فراساختاری کاردیومیوسیت های با میکروسکوپ الکترونی گذاره (TEM: ransmission Electron Microscopy) ارزیابی شدند.
    یافته ها
    بررسی فراساختاری بلوغ کاردیومیوسیت ها، وجود میوفیبریلی سازمان یافته همراه با صفحات اینترکاله، لوله های T نوار های I-A-, Z- و M- را در روز چهاردهم در کاردیومیوسیت های کاردیوژلی نشان داد و در روز بیست و یکم کشت در تمام گروه ها، ساختار های فوق بروز کردند.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که امکان تولید کاردیو میوسیت های بالغ (از نظر فراساختاری) از سلول های بنیادی جنینی وجود دارد و کاردیوژل مشتق از فیبروبلاست قلبی در بلوغ سریع تر فراساختار کاردیو میوسیت های مشتق از سلول های بنیادی جنینی موثر است.
    کلیدواژگان: سلولهای بنیادی جنینی، فراساختار کاردیومیوسیت، کاردیوژل، ماتریژل، ماده زمینه برون سلولی
  • تاثیر دوزهای مختلف پروژسترون بر پارامترهای حرکتی اسپرم موش پس از بیش فعال شدن
    مجید کاتبی، منصوره موحدین، میر عباس عبدالوهابی، محمد اکبری، فرید ابوالحسنی، علیقلی سبحانی صفحه 13
    هدف
    هدف این پژوهش عبارت است از بررسی الگوی حرکتی و تغییراتی که در پارامترهای حرکتی اسپرم موش پس از بیش فعال شدن با پروژسترون پیش می آید.
    مواد و روش ها
    اسپرم از ناحیه دمی اپیدیدیم موش بالغ نژاد ICR به دست آمد و دوزهای مختلف پروژسترون (100, 10, 1 میکرو متر بر میلی گرم) به آن اضافه شد و به مدت 10 و 90 دقیقه انکوباسیون صورت گرفت. ...
    کلیدواژگان: پروژسترون، بیش فعال شدن، اسپرم، موش
  • بهبود تکوین و کیفیت جنینهای هشت سلولی موش در محیط کشت حاوی فاکتور محرک کولونی ماکروفاژ گرانولوسیت
    صفحه 23
    هدف
    فاکتور محرک کولونی گرانولوسیت- ماکروفاژ (GM-CSF: Granolocyte Macrophage Colony Stimulating Factor) فاکتوری از خانواده لنفوهماتوپوییتیکی است که توسط سلول های اپی تلیالی اندومتر ترشح می شود و جنین مراحل پیش از لانه گزینی گیرنده آن را بروز می دهند. در این تحقیق تکوین جنین های هشت سلولی در حضور و غیاب GM-CSF با هم مقایسه شد.
    مواد و روش ها
    موش های نژاد NMRI پس از تحریک تخمک گذاری با (pregnant Mare Serum Gonadotropin) pMSC و (human Chorionic Gonadotropin) hCGبا فاصله 48 ساعت و انجام جفت گیری در روز سوم بارداری با جا به جایی مهره های گردنی کشته شدند و جنین های هشت سلولی تخلیه شده و درون قطرات محیط کشت قرار داده شدند و در دو گروه کشت شدند: یک گروه شاهد شامل جنین های هشت سلولی در محیط کشت T6 حاوی 5 میلی گرم بر میلی لیتر آلبومین سرم گاوی و یک گروه آزمون که در محیط آن ها 2 نانوگرم بر میلی لیتر GM-CSF نیز افزوده شده بود. تکوین جنین های هشت سلولی به مدت 96 ساعت بررسی شد. بلاستوسیست ها برای شمارش تعداد کل سلول ها رنگ آمیزی شدند و قطر آن ها اندازه گیری شد.
    یافته ها
    جنین های هشت سلولی در حضور GM-CSF تکوین سریع تری داشته اند به طوری که سرعت تکوین آن ها 48، 72 و 96 ساعت پس از برداشت جنین نسبت به گروه شاهد بیشتر بوده است و همچنین میزان درصد بلاستوسیست های حاصل از این جنین در دو گروه شاهد و حاوی GM-CSF به ترتیب 77.86 و 88.62 درصد بود که از نظر آماری این اختلاف معنی دار بود (p<0.005) قطر بلاستوسیست های حاصل از این جنین ها به ترتیب134.11 و 138.97 میکرومتر بود و تعداد کل سلول بلاستوسیست های حاصل از این جنین ها در دو گروه فوق نیزبه ترتیب 81 و 95.60 سلول بود که از این نظر نیز اختلاف معنی داری مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق به نظر می رسد GM-CSF می تواند سرعت تکوین اولیه و نیز تشکیل بلاستوسیست را در جنین های هشت سلولی را بهبود بخشیده و قطر بلاستوسیست و تعداد کل سلول بلاستوسیست های حاصل از آن ها را نیز افزایش دهد.
    کلیدواژگان: فاکتور محرک کولونی گرانولوسیت ماکروفاژ، جنین هشت سلولی، بلاستوسیست
  • تاثیر کمبود پروتامین در اسپرم انسان بر تراکم زودرس کروموزوم
    ندا نقشی زادیان، حسین ایمانی، محمدحسین نصر اصفهانی، شهناز رضوی، حسین مزدارانی، محمد مردانی صفحه 29
    هدف
    بعد از آنوپلوییدی، عدم فعال شدن اووسیت منجر به القای تراکم زودرس کروموزوم (PCC: prematur chromosomal condensation) می شود که شایع ترین علت عدم موفقیت لقاح (Intra Cytoplasmic Sperm Injection) IcsI است. از آن جایی که کیفیت اووسیت در القای PCC نقش اساسی دارد و هدف این مطالعه صرفا بررسی اثر فاکتور های اسپرمی بر القای PCC است بنابراین در این مطالعه از اووسیت های موش استفاده شد.
    مواد و روش ها
    اووسیت متافاز MII از موش سوری تهیه شد. هم زمان اسپرم مردان نابارور از نظر کمبود پروتامین توسط رنگ آمیزی کرومومایسین A3 بررسی شد و به دو گروه با میزان طبیعی و کمبود پروتامین تقسیم بندی شد. سپس اووسیت های جمع آوری شده توسط اسپرم های دو گروه مذکور به روش درون سیتوپلاسمی (ICSI) تزریق شدند. پس از 3 ساعت این اووسیت ها به محیط حاوی کالسی مید منتقل و 19 ساعت بعد برای بررسی وضعیت کروماتین اسپرم و تخمک، اووسیت ها تثبیت و با رنگ گیمسا رنگ آمیزی شدند.
    یافته ها
    درصد اسپرم های PCC و سر دست نخورده (Intact) در تخمک های متافاز II تزریق شده و همچنین درصد مرفولوژی غیر طبیعی سر اسپرم در دو گروه از نظر آماری اختلاف چشمگیری را نشان داد. در ضمن ارتباط معنی داری بین کمبود پروتامین و درصد PCC (p=0.004) سر های (p=0.015) Intact در تخمک های متافاز II تزریق شده و مرفولوژی غیر طبیعی سر اسپرم (P=0.013) مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    کمبود پروتامین در اسپرم های تزریق شده به داخل تخمک های موش آن ها را مستعد PCC می نماید و اسپرم هایی که کمبود پروتامین و یا هیستون اضافه دارند، شانس بیشتری برای ایجاد یا القای PCC دارند و هر چه درصد کمبود پروتامین سراسپرم بیشتر باشد، درصد اسپرم های PCC در تخمک های تزریق شده افزایش می یابد و درصد سرهای دست نخورده کاهش می یابد که این امر احتمالا منجر به کاهش درصد لقاح پس از ICSI می شود.
    کلیدواژگان: کمبود پروتامین، تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم، لقاح، تراکم زود رس کروموزوم
  • بررسی نقش ویتامین E در کاهش بروز ناهنجاری های جنینی در موشهای دیابتی
    محمدرضا نیکروش، مهدی جلالی صفحه 43
    هدف
    از آنجا که ویتامین E به عنوان یک آنتی اکسیدان موثر قادر است رادیکال ها را کاهش دهد، این امکان وجود دارد که بتواند جنین های مادران دیابتی رادر مقابل نقایص مادرزادی محافظت نماید. بنابراین در این پژوهش سعی شده است تا نقش ویتامین E در جلوگیری از بروز ناهنجاری های جنینی در موش های دیابتی مطالعه و ارزیابی شود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه از 36 موش باکره نژاد Balb/c استفاده شد که 24 مورد آنان با بهره گیری از تجویز آلوکسان دیابتی شدند و به دو گروه آزمون 1 و 2 تقسیم شدند. از 12 مورد باقی مانده نیز به عنوان گروه کنترل استفاده شد. در مرحله بعد موش های ماده دیابتی و غیر دیابتی با موش های نر هم نژاد آمیزش داده شده و با مشاهده پلاک واژینال، روز صفر بارداری در هریک از آنان به ثبت رسید. سپس برای نمونه های گروه آزمون 1 به صورت یک نوبت در روز (به مدت 15 روز) 150 mg/kg ویتامین E تجویز شد، در حالی که در گروه تجربی 2 از آب مقطر استفاده شد. پس از مراقبت همه نمونه ها در شرایط استاندارد خانه حیوانات (آب و غذای کافی و نور مناسب) در روز بیستم بارداری با استفاده از قطع نخاع و عمل سزارین همه جنین ها از شاخه های رحم خارج شده و پس از بررسی ظاهری، تغییرات تکاملی و ناهنجاری های پدید آمده ثبت شد.
    یافته ها
    در گروه آزمون 1 (درمان شده با ویتامین E) در مقایسه با گروه آزمون 2 نتایج بارزی از افزایش تعداد جنین ها، افزایش وزن جنینی و افزایش طول سری دمی دیده شد و مشابهت آن از این حیث به گروه کنترل نزدیک بود. در عوض میزان ناهنجاری های (از قبیل، اسپینا بیفیدا، نقایص اندام و نقایص اسکلتی) که در گروه آزمون 2 به صورت قابل توجهی بروز نموده بود در گروه آزمون 1 به شکل معنی داری کاهش نشان داد.
    نتیجه گیری
    ویتامین E به عنوان یک آنتی اکسیدان موثر با کاستن از رادیکال های آزاد اکسیژن که موجب آسیب های بافتی می شود، قادر است میزان ناهنجاری های جنینی را در موش های دیابتی کاهش دهد.
    کلیدواژگان: دیابت، ویتامین E، ناهنجاریهای جنینی، موش
  • مطالعه تغییرات حجمی گلومرولها، کورتکس و مدولای کلیه جنین رت به دنبال مصرف کربنات لیتیوم با استفاده از روش استریولوژیک
    حمیدرضا محمودزاده ثاقب، زهرا حیدری، هوشنگ رفیقدوست، مریم سربیشگی صفحه 49
    هدف
    بررسی آثار لیتیوم بر کلیه جنین رت و تعیین تغییرات حجمی آن با استفاده از روش بدون سوگرایی استریولوژیک
    مواد و روش ها
    30 موش صحرایی آزمایشگاهی ماده و 10 نر از نژاد Sprague Dawely به صورت تصادفی انتخاب شدند. پس از جفت گیری و مشاهده اسپرم در اسمیر واژینال روز صفر بارداری در نظر گرفته شد. رت های باردار به 3 گروه تقسیم شدند (n=10) گروه تجویز 50 میلی گرم کربنات لیتیوم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن و گروه شاهد مثبت همین مقدار کربنات سدیم در روز های 7، 10،13،16 و 19 بارداری به روش تزریق داخل صفاقی دریافت نمود. گروه شاهد هیچ ماده ای دریافت ننمود. روز بیستم بارداری، تحت بیهوشی عمیق با اتر پس از باز کردن جدار قدامی شکم، جنین ها خارج، و از هر رت مادر، 5 جنین به طور تصادفی سیستماتیک انتخاب و از هر جنین کلیه راست پس از تثبیت در محلول Lillie تغییر یافته و پاساژ معمول بافتی و قالب گیری در پارافین، برش هایی به ضخامت 5 میکرومتر با فاصله ثابت نسبت به یک دیگر تهیه و توسط H&E رنگ آمیزی شد. برای تعیین پارامتر های حجمی کلیه از تکنیک استریولوژی با تکیه بر اصل کاوالیه استفاده شد.
    یافته ها
    اطلاعات حاصل نشان دهنده کاهش معنی دار حجم گلومرول ها به میزان 52 درصد، کورتکس به میزان 42 درصد، مدولا 49 درصد و حجم تمام کلیه 44 درصد نسبت به گروه شاهد است.
    نتیجه گیری
    تجویز لیتیوم در دوران بارداری روی حجم قسمت های مختلف کلیه جنین خصوصا گلومرول ها تاثیر می گذارد و از آنجایی که پارامتر های طبیعی حجمی کلیه معیار تکامل کلیه محسوب می شوند به نظر می رسد لیتیوم می تواند باعث نقص در تکامل کلیه شود.
    کلیدواژگان: لیتیوم، کلیه، استریولوژی، رت
  • تاثیر ولتاژها و زمانهای مختلف بر میزان تکوین جنین های تتراپلویید حاصل از الکتروفیوژن جنینهای دو سلولی گاو
    محمدرضا دارابی، محمدحسین نصر اصفهانی، حسین بهاروند، حسین ایمانی، محمد مردانی صفحه 57
    هدف
    اهمیت سلول های شبیه بنیادی جنینی و شبیه سازی بر کسی پوشیده نبوده و تولید بافت ها و حیوانات شبیه سازی شده را می توان با ادغام و تزریق این سلول ها به مورولا و بلاستوسیست های تتراپلویید انجام داد. جنین های تتراپلویید که از آن ها به عنوان بستری برای رشد و تکوین سلول های شبیه بنیادی جنینی استفاده می شود را می توان با روش الکتروفیوژن جنین های دو سلولی در آزمایشگاه تولید نمود. هدف این مطالعه ارزیابی آثار ولتاژ و زمان بر میزان تکوین جنین های تتراپلویید حاصل از الکتروفیوژن و مقایسه آن با گروه های کنترل است.
    مواد و روش ها
    پس از بلوغ و لقاح آزمایشگاهی توده های تخمک کومولوس، جنین های دو سلولی حاصل، به سه گروه تقسیم شدند: 1- گروه فیوز شدن (FG: fuesd Group) شامل جنین های دو سلولی بود که بلاستومر هایشان بعد از الکتروفیوژن؛ در ولتاژ های (0.5، 0.75، 1، 1.25، 1.5 کیلو ولت بر سانتی متر) و زمان های مختلف (20، 40، 60، 80، 100 میکروثانیه) به هم فیوز شدند. 2- گروهی که بعد از الکتروفیوژن بلاستومر های شان در هم فیوز نشد (ECG: Exposed Control Group) 3- گروه کنترل که در معرض الکتروفیوژن قرار نگرفتند (UCG: Unexposed control Group) جنین ها در محیط SOF1 SOF2 کشت شدند و میزان تکوین در هر یک از گروه ها با هم مقایسه شد.
    یافته ها
    افزایش ولتاژ به طور معنی داری سبب کاهش میزان تکوین شد. افزایش زمان در ولتاژ های بالا به طور معنی داری سبب کاهش میزان تکوین شد و در ولتاژ های پایین موجب افزایش آن شد. میزان تکوین در گروه ECG نیز از گروه FG تبعیت نمود و در گروه FG و ECG به طور معنی داری از گروه UCG کمتر بود.
    نتیجه گیری
    بهترین میزان تکوین می تواند در ولتاژ 0.75 کیلو ولت بر سانتی متر و مدت زمان 60 میکروثانیه حاصل شود.
    کلیدواژگان: گاو، تتراپلویید، الکتروفیوژن، ولتاژ، تکوین
  • تفاوت جنسی در شاخصهای آناتومی سطحی قشر پاراهیپوکامپال در افراد طبیعی و مبتلایان به بیماری های آلزایمر و پارکینسون با استفاده از روش های استریولوژیک و ماکروسکوپیک
    حسین حقیر، پرویز مهر آئین صفحه 67
    هدف
    هدف از این مطالعه تعیین تفاوتهای جنسی شاخصهای آناتومی سطحی (مساحت و ضخامت) قشر پاراهیپوکامپال نیمکرده چپ مغز در افراد سالم و راست دست و در افراد راست دست مبتلا به بیماری های آلزایمر و پارکینسون است.
    مواد و روش ها
    این تحقیق یک مطالعه مقطعی توصیفی است که روی 72 نمونه اتوپسی مغز طبیعی (38 مرد و 34 زن)، 11 مغز آلزایمری (4 مرد و 7 زن) و 13 مغز پارکینسونی (9 مرد و 4 زن) انجام گرفت. ...
    کلیدواژگان: تفاوت جنسی، قشر پاراهیپوکامپال، آناتومی سطحی، بیماری آلزایمر، بیماری پارکینسون