فهرست مطالب
نشریه نثر پژوهی ادب فارسی
سال هفتم شماره 14 (بهار 1384)
- 272 صفحه،
- تاریخ انتشار: 1384/09/09
- تعداد عناوین: 12
-
-
راهنمای تدوین مقالاتصفحه 0
-
صفحه 1نظرات جنجال برانگیز خیام، در سروده های اندکش، توجه عمومی خیام پژوهان را به خود واداشته و آنها را از بررسی ساختاری و هنری رباعیات، باز داشته است. کم توجهی به ساختارهنری رباعیات، تا آن حداست که ویژگی های سبکی و زیبایی های هنری سروده های خیام، از چشم بسیاری از اهل ادب و اندیشه دور مانده و فرو پوشیده است. یکی از ویژگی های بنیادی رباعیات خیام، قرینه سازی های پی درپی است. بیش از 90% از رباعیات خیام، از این امکان بیانی سودبرده اند.میزان برخورداری رباعیات خیام از این ویژگی، تا آن جاست که می تواند معیاری برای بازشناخت سروده های او از شعر شاعران دیگر باشد.
در این مقاله، قرینه های موجود در رباعیات خیام درسه دسته زیر تقسیم بندی و بررسی شده است: 1. قرینه های تقابلی ((Antonymous symmetries2. قرینه های تعادلی Equivalent symmetries))3. قرینه های ترادفی (Synonymous symmetries)کلیدواژگان: خیام، رباعی، ساختار رباعی، قرینه، قرینه گرایی، قرینه سازی تقابلی، قرینه سازی تعادلی، قرینه سازی ترادفی، زیبایی شناسی -
صفحه 11تحقیق موجود، سه هدف را دنبال می کند: ابتدا در پی یافتن پاسخ این سوال است که ایا شیوه های تاملی (اندیشه ورزی) و تکانشی (سریع گویی)، تاثیر متفاوتی بر روی یادگیری زبان انگلیسی، بعنوان یک زبان خارجی در بین دانش پژوهان ایرانی مرکز پیش دانشگاهی دارد یا خیر؟ انگاه در پی کشف ارتباط بین جنسیت و میزان موفقیت در فراگیری زبان انگلیسی است و بالاخره پژوهش حاضر به دنبال درک تاثیر متقابل جنسیت و شیوه های شناختی تاملی (اندیشه ورزی) و تکانشی (سریع گویی) بوده است. گام اول در انجام چنین تحقیقی، با استفاده از نسخه بزرگسالان ازمون روان شناسی یاندو و کی گن (1968) به منظور تعیین نوع شخصیت، تقسیم کردن شرکت کنندگان به دو گروه تاملی (اندیشه ورزی) و تکانشی (سریع گویی) بود. گام دوم، اجرای ازمون پیشرفت تحصیلی بود که در واقع همان ازمون پایانی زبان انگلیسی شرکت کنندگان که به طور هماهنگ کشوری انجام شده است، می باشد. نتایج تحقیق دال بر این است که ارتباط معنی داری بین متغیرهای به کار گرفته شده وجود ندارد.
کلیدواژگان: تکانشی- تاملی، اختلاف جنسیت، یادگیری زبان دوم، ویژگی شخصیتی -
صفحه 27یکی از راه های طبقه بندی تشبیه علاوه بر شیوه های متعارف، تقسیم تشبیه از دید اغراقهای هنری است که جدول آن هم با توجه به استعداد و خلاقیت سخنوران قابل گسترش است. هدف هنرمند در این شگردهای بیانی، رهایی از افسردگی و کهنگی و رفع ابتذال از تشبیه و نوسازی آن است که موجب کشف افقهای بیکرانه در سخن و تصاویر مربوط بدان می شود.
در مقاله حاضر,تشبی هات شیخ اجل سعدی درغزل از دید اغراقهای هنری،بررسی و براساس مبانی نظری تبیین شده است و مواضعی را که هنرمند از اصل نظریه عدول کرده و به هنجار هنری و سبک شخصی خود دست یافته، بررسی نموده است.
روش تحقیق دراین گفتار،کتابخانه ای است وبا بهره گیری از فن تحلیل و توصیف محتوا به نقد و تطبیق شواهد پرداخته و نتایج به دست آمده, طبقه بندی و ارائه شده است.
کلیدواژگان: غزل سعدی، تشبیه، تخییل و تخیل، عکس، مشروط، مضمر، اغراق هنری، تصویر، تناسی تشبیه -
صفحه 53از انجا که متون اسلامی چون: قران، احادیث و سایر اثار مربوط به معارف اسلامی از دیرباز و از زمان رسمی شدن پارسی دری در ادبیات ان تاثیر جدی داشته؛ بررسی تاثیر این منابع و چگونگی ان درشعر پارسی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. دراین مقاله،نگارنده ضمن اشاره به متون دینی بعنوان پشتوانه ادبیات جهان و ایران و با در نظر گرفتن تاریخ شکل گیری پارسی دری، سعی کرده است تاثیرات کلام علی (ع) را در اثار منظوم شاعران سده های نخستین (قرن چهارم تا پایان قرن هشتم هجری) مورد بررسی و تحلیل قراردهد.
براین اساس، با اتکاء به نهج البلاغه که جنبه ادبی ان بسیار قوی است و شواهد تاریخی نشان می دهد همواره مورد توجه شاعران و ادیبان عرب و عجم بوده، سعی شده است بیانات مولای متقیان دراشعار شاعرانی چون: فردوسی، سنایی، نظامی، ناصرخسرو، اسدی طوسی و دیگر شاعران این دوره، ردیابی گردد.
بررسی انجام شده نشان می دهد اکثر شاعران این روزگار به تبع بهره گیری از ایات قران و احادیث نبوی به سخنان خداوندگار کلام، علی (ع) نیز توجه تام و تمام داشته و از رهگذر بلاغت و فصاحت ان بزرگوار، اشعار خود را مزین و پرمایه ساخته اند. همچنین نشان داده شده است که به اقتضای زبان ان روزگار، موضوعات نهج البلاغه در شعر پارسی، بیشتر بصورت ترجمه، اقتباس و اخذ مضمون بازتاب دارد و در این مورد عبارات عربی بسیار اندک است.کلیدواژگان: علی (ع)، نهج البلاغه، احادیث، زبان پارسی، پارسی دری، شعر کلاسیک پارسی، سید رضی، فردوسی، ناصر خسرو، نظامی، سنایی -
صفحه 81مقوله جنس دستوری, سالها بعنوان یک مقوله صرفا دستوری و قراردادی که معنای خاصی را منتقل نمی کند در نظر گرفته می شد؛ ولی امروزه نحوه ارائه آن در زبان, به یک مساله اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تبدیل شده است. این مقاله, با اتخاذ رویکردی شناختی - تاریخی قصد دارد نحوه بیان دیدگاه های ارزشی را درقالب این مقوله در زبان فارسی بررسی نماید. نتیجه این بررسی,حاکی از آن است که مقوله جنس از سطح نحو زبان فارسی حذف شده است ولی ازآنجایی که جنسیت گرایی دارای ریشه های شناختی است و در اذهان مردم وجود دارد؛ مقوله جنس تا حدی درواژگان و اصطلاحات و در حد وسیعی درسطح گفتمان فارسی زبانان تجلی یافته و جنبه تعاملی پیدا کرده است. از دیدگاه شناختی حذف مقوله جنس از جهان بینی زبانی(حتی در سطح نحو) نه تنها امکان تغییر مفاهیم دیگر ذهنی را فراهم می کند؛ بلکه چگونگی درک ما را در مورد جهان نیز متاثر و انعطاف پذیرمی سازد و امکان تغییر در نحوه استدلال و دانش ما را در مورد جهان هستی بدنبال خواهد داشت. به هر تقدیر، تغییر پایگاه مقوله جنس و تعاملی شدن آن, نشان می دهد که زبان می تواند امکان بیان نقش منطقی دو جنس را فارغ از دیدگاه های ارزشی در اختیارسخنگویانش قراردهد ولااقل خود مانعی بر سرراه اصلاحات فرهنگی نباشد،کاری که زبان فارسی معاصر قادربه انجام آن است.
کلیدواژگان: جنس دستوری، رویکردی شناختی، فرضیه ساپیر - وورف، طبقه بندی، نمونه اصلی، نشانداری صوری و معنایی، تعابیر استعاری، تصورات استعاری -
صفحه 105نویسندگان در این مقاله سعی دارند به معرفی تعدادی از نامداران کرمان در ادب عربی بپردازند. اقلیم کرمان، دارای پیشینه ارزشمندی در ادبیات و علوم انسانی می باشد، سهم بزرگان کرمان در پهنه ادبیات فارسی و دیگر علوم، تا حدود زیادی روشن است، اما سهم بزرگان آسمان علم و ادب کرمان در زبان و ادب عرب، پوشیده مانده است.
از آنجمله اند بزرگان و نامدارانی همچون، ابوالکفاه معمربن علی کرمانی (اوایل قرن ششم) بدیع الزمان کرمانی (اواسط قرن ششم) تاج القرا محمودبن حمزه کرمانی (سال 500 هجری) ناصرالدین مکرم بین علا کرمانی (اواخر قرن پنجم) و ناصح کرمانی (اوایل قرن ششم). اینان در زمره کسانی هستند که بکلی ناشناخته مانده اند.
این مقاله سعی در معرفی آنها و آثار بر جای مانده از ایشان دارد.
کلیدواژگان: نامداران کرمانی، ادب عربی، قرن 5و6، ابوالکفاه کرمانی، بدیع کرمانی، حمزه کرمانی، ناصرالدین کرمانی، ناصح کرمانی، عبدالرزاق کرمانی -
تفال و طالع بینی در شرفنامهصفحه 135اگاهی از سرنوشت و اینده مبهم و همت گماشتن و توجه به دانستن فرجام کارها، از خصوصیات روحی نوع بشر و خواسته همیشگی او بوده و برای تحقق این خواسته، به وسایل مختلف متوسل شده و راه های گوناگونی را پیموده است. از جمله این راه ها تفال، تطیر و طالع بینی می باشد، که در هر زمان و مکان به گونه ای متفاوت جلوه گر شده است.
تفال و طالع بینی، دریچه هایی به سوی عالم غیب و ناشناخته هستند. تفال زاییده امید و تطیر، نتیجه یاس و ناامیدی است و به همین دلیل در فرهنگ اسلامی مطرود است.
بی شک، ادبیات غنی فارسی از تاثیر این اعتقاد مردمی برکنار نبوده، در متون مختلف منثور و منظوم، جای جای از این مساله و انواع ان سخن گفته شده است.
اسکندر، شخصیت برجسته منظومه شرفنامه حکیم گنجه، زندگی خود را با طالع بینی منجمان اغاز می کند و تصمیمهای بزرگ زندگیش را با تفال به انجام می رساند. نظامی در هر فرصتی بر ان است که اعتقادات خود را در این زمینه منعکس کند، اعتقاداتی که با تکیه بر فرهنگ اسلامی، تطیر را ناپسند دانسته و بر فال نیکو تاکید می کند. بنابراین دراین منظومه، تفال و طالع بینی، جایگاهی ویژه دارد.
کلیدواژگان: طالع بینی، تفال، تطیر، اسکندر، شرفنامه، شعر -
صفحه 157بررسی استفاده های شعرا و نویسندگان بزرگ از نوشته های پیشینیان خود و تعیین میزان اخذ و اقتباس و انفعالات آنان از نگاشته های گذشتگان، می تواند ما را به شناخت هرچه بیشتر آن شعرا و نویسندگان مدد رساند. هرچند یافتن همه سرچشمه ها وآبشخورهای فکری یک شاعر یا نویسنده ممکن نیست ؛ اما جستجو و تفحص در این باره تا حد مقدور می تواند بخشی از مآخذ و منابع مطالعه و زیربنای تفکرات او را برای ما آشکار سازد.
در این پژوهش، تعدادی ازحکایات کلیات سعدی مورد تحقیق و تفحص قرار گرفته و تا حد مقدور کوشش شده است که مآخذ احتمالی سعدی و نحوها ستفاده های او از آثار گذشتگان و نتایجی که از این داستانها گرفته، بررسی شود.
کلیدواژگان: حکایت، کلیات سعدی، مآخذ سعدی، شخصیت -
صفحه 189یکی از مهم ترین شاخه های نقد ادبی، تصحیح یا نقد متن است که به بررسی اصالت متن می پردازد.
نگارنده با کشف غزلی واحد در “دیوان خاقانی“و“کلیات شمس تبریزی“، در این مقاله از منظر نقد متن شناختی به این غزل نگریسته است. تتبع مولانا در اثار و اقوال پیشینیان و از ان جمله خاقانی، سابقه حضور غزلی از سلطان ولد در دیوان کبیر، تقدم خاقانی نسبت به مولوی، بررسی شکل غزل، تخلص شعر، بررسی نسخه ها و... از جمله دلایلی است که در رد انتساب این غزل به مولوی, مورد استناد و استشهاد قرار گرفته است. از نتایج این مقاله می توان به تاثر مولانا از خاقانی، خطای درج غزلی از خاقانی درکلیات شمس و استفاده از این خطا در ارائه پیشنهاد تصحیح واژه ای از غزل خاقانی اشاره کرد.
کلیدواژگان: نسخه برداری، نقد متن شناختی، مولوی، خاقانی -
صفحه 207شوهر اهوخانم، بلندترین رمان فارسی واثر پراوازه علی محمد افغانی است. وجود نشانه ها و ویژگی های گوناگون مکتبهای ادبی اروپایی و افزونی برخی از انها، نشانگر تاثر احتمالی نویسنده از اصول و جنبه های مختلف ان مکتبهاست.کثرت نشانه ها و جنبه های رئالیستی در این رمان بلند،گویای ان است که سبک و شیوه غالب نویسنده در پرداخت عناصر داستان، رئالیستی است. موفقیت نویسنده در انطباق داستان، ماجراها و شخصیتها با اصول مکتب رئالیسم، در جای جای رمان مشهود است. نویسنده با ساختن شخصیتها و بیان نسبتا دقیق واقعیات اجتماعی، ایینه تمام نمایی را فرا روی خواننده می نهد تا بدان وسیله به معضلات جامعه خویش بنگرد. با وجود فراوانی عناصر رئالیستی، برخی از جنبه های دیگر مکتبها بویژه جنبه های رمانتیک در این رمان بلند، با ان عناصر در کشاکش است؛ از جمله: فلسفه بافی بعضی از شخصیتها،وصفهای مبالغه امیز رمانتیک، پرداختن به تخیلات، اندیشه های ایدالیستی و...که این رمان بلند را از وجه غالب پرداخت رئالیستی ان دور می کند.کلیدواژگان: رمان، رمانتیسم، مکتبهای ادبی، شخصیت، جبر اجتماعی، واقعیت، تاثیر