فهرست مطالب
نشریه دانشگاه علوم پزشکی بیرجند
سال یازدهم شماره 2 (پیاپی 19، تابستان 1383)
- 74 صفحه،
- تاریخ انتشار: 1383/07/10
- تعداد عناوین: 9
-
صفحه 5خردل گوگردی یکی از مهمترین عوامل شیمیایی جنگی است. علت این امر سهولت و ارزان بودن سنتز خردل است که آن را به راحتی قابل استفاده در عملیات نظامی و تروریستی قرار می دهد. خردل گوگردی یک عامل آلکیله کننده است که سبب تغییر ماهیت اسیدهای نوکلئیک و پروتئین ها و باعث بر هم خوردن هموستاز و در نهایت مرگ سلول می شود. این عامل بسرعت با بافتهای چشمی، تنفسی و پوستی، همچنین با سلول های مغز استخوان و مخاط دستگاه گوارش واکنش می دهد و سبب عوارض حاد و دیررس متعددی می شود که بسیاری از آنها هنوز به خوبی شناخته نشده اند. با توجه به تهدید احتمالی استفاده از خردل گوگردی علیه نیروهای نظامی و حتی استفاده تروریستی آن علیه شهروندان عادی، پزشکان و پیراپزشکان باید با آثار خطرناک این گاز و نحوه مراقبت از مصدومین شیمیایی آشنا باشند؛ به همین منظور در این مقاله اثرات حاد ناشی از مسمومیت با خردل گوگردی همراه با جنبه های سم شناسی، تشخیصی و اقدامات موثر درمانی ارایه می گردد.
کلیدواژگان: خردل گوگردی، گاز جنگی، مسمومیت حاد، اثرات سمی -
صفحه 21زمینه و هدفقهوه به عنوان یک نوشیدنی سنتی، مورد استفاده اکثر دنیا قرار دارد؛ گرچه مصرف این نوشیدنی موجب نشاط، رفع خستگی و افزایش هوشیاری می شود اما مصرف بیش از حد آن، سبب عوارض جانبی زیادی می شود. شواهد زیادی در دست است که نشان می دهد قهوه سبب نارسایی قلبی می شود اما مطالعه ای دال بر تاثیر قهوه بر روی ساختمان میکروسکوپی قلب وجود ندارد. به همین منظور مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر عصاره آبی دانه قهوه بر روی ساختمان میکروسکوپی قلب در موش صحرایی انجام شد.روش بررسیدر این مطالعه تجربی، تعداد 60 موش صحرایی نر از نژاد اسپراگو- داولی انتخاب و به صورت تصادفی به 6 گروه 10 تایی تقسیم شدند (5 گروه مورد و 1 گروه شاهد). به گروه شاهد آب و به گروه های آزمایش از عصاره آبی دانه قهوه به غلظتهای 1.5، 1، 0.5، 0.25 و 0.125 گرم / کیلوگرم به مدت یک هفته خورانده شد؛ سپس نمونه ها تحت بیهوشی عمیق با اتر، تشریح و قلب آنها برداشته شد. بافت مزبور پس از ثابت شدن در فرمالین 10%، انجام مراحل آماده سازی بافتی و رنگ آمیزی با هماتوکسیلین- ائوزین (H&E)، با استفاده از میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفت.یافته هادر گروه های آزمایش هیچ تغییری در ساختار میکروسکوپی سلول های قلبی مشاهده نگردید؛ اما تعداد فیبروبلاست ها و فیبروسیت ها در غلظتهای زیاد در بافت زمینه ای قلب افزایش یافته و عروق خونی وسیع و دچار پرخونی شده بود. این تغییرات به غلظت عصاره وابسته بود و با افزایش غلظت بیشتر مشاهده گردید.نتیجه گیریبه نظر می رسد این تغییرات ساختمانی سبب اختلالات در عملکرد قلب می شود؛ اما برای اظهار نظر قطعی در این مورد لازم است این یافته ها با استفاده از روش های اختصاصی تر مورد بررسی قرار گیرد.
کلیدواژگان: قهوه، ساختمان قلب، میکروسکوپ نوری -
صفحه 26زمینه و هدفآلودگی هوا دستاورد زندگی ماشینی و صنعتی در جهان امروز است و سرب موجود در آن از مهمترین عوامل موثر در سلامت افراد جامعه می باشد. هیپرکلسترولمی یکی از مهمترین عوامل خطر ابتلا به بیماری های قلبی- عروقی و آترواسکلروز می باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط میزان سطح سرمی کلسترول و سطح سرمی سرب انجام شد.روش بررسیدر این مطالعه تجربی، 20 خرگوش نر سفید، با وزن0.28 ± 1.89 کیلوگرم تهیه شد؛ حیوانات پس از گرفتن نمونه خون جهت اندازه گیری سطح سرمی سرب، تری گلیسیرید، کلسترول،HDL، LDLو VLDL، به طور تصادفی به دو گروه (مورد و شاهد) تقسیم شدند. گروه مورد (11 خرگوش) تغذیه با رژیم معمولی همراه با آب آشامیدنی سرب دار حاوی ppm 547 سرب و گروه شاهد (9 خرگوش) تغذیه با رژیم معمولی همرا با آب آشامیدنی بدون سرب به مدت 40 روز دریافت نمودند؛ سپس مجددا از خرگوشها نمونه خون گرفته شد. سطح سرمی سرب به روش جذب اتمی بدون شعله با کوره گرافیکی و سطح سرمی تری گلیسیرید، کلسترول، HDL، LDL و VLDL توسط کیت آنزیمی اندازه گیری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون آماری student t مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند0.05 P< به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.یافته هادر این تحقیق، مقایسه سطح سرمی سربی در دو گروه اختلاف معنی داری را نشان داد (p<0.001). سطح کلسترول، HDL و LDL در گروه مورد نسبت به گروه شاهد افزایش معنی داری را نشان داد)به ترتیب0.002 P=، 0.003 P= و (P=0.001؛ در حالیکه سطح سرمی تری گلیسیرید و VLDL در گروه مورد کاهش معنی داری را در مقایسه با گروه شاهد نشان داد)به ترتیب0.012 P= و0.012 (P=.نتیجه گیریدر مطالعات فراوان ارتباط بین سطح سرمی کلسترول و میزان ابتلا به آترواسکلروز و بیماری های قلبی- عروقی به اثبات رسیده است. در این مطالعه مقایسه سطح سرمی سرب در دو گروه اختلاف معنی داری را نشان داد ((P<0.001؛ از طرف دیگر سرب از راه های متفاوتی می تواند بر روند متابولیسم چربی ها تاثیر بگذارد. در این مطالعه، افزایش سطح سرمی کلسترول HDL و LDL در اثر تماس با سرب به اثبات رسید.
-
صفحه 31زمینه و هدفیکی از اثرات شناخته شده ترکیبات تریاک، اسپاسم اسفنکتر اودی می باشد که در نهایت ممکن است سبب افزایش قطر مجاری صفراوی خارج کبدی در معتادان شود. اولتراسونوگرافی به علت این که روشی در دسترس و غیر تهاجمی می باشد، معمولا اولین روش تصویرنگاری مجاری صفراوی است. مطالعه حاضر با هدف اندازه گیری قطر مجرای صفراوی مشترک (Common Bile Duct: CBD) به وسیله اولتراسوند در افراد معتاد به ترکیبات تریاک و بررسی ارتباط بین قطر CBD با مدت زمان اعتیاد انجام شد.روش بررسیدر این مطالعه مقطعی- تحلیلی، 110 معتاد مراجعه کننده به کلینیک ترک اعتیاد رفسنجان مورد بررسی قرار گرفتند. قطر CBD در این افراد توسط اولتراسونوگرافی اندازه گیری شد و همراه با سایر اطلاعات لازم شامل سن، مدت زمان اعتیاد و یافته های آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار INSTAT و آزمون واریانس یک طرفه (One-way ANOVA) برای مقایسه میانگین قطر CBD در گروه های سنی و آزمون Tukey-Kramer برای انجام مقایسات زوجی و ضریب همبستگی Pearson به منظور تعیین ارتباط بین مدت زمان اعتیاد با قطر مجاری صفراوی استفاده گردید؛ در هر آزمون0.05 P< به عنوان اختلاف معنی دار در نظر گرفته شد.یافته هادر این تحقیق افزایش معنی داری در دامنه قطر CBD افراد معتاد در مقایسه با قطر طبیعی CBD وجود داشت؛ میانگین قطر CBD معتادان در گروه های سنی مختلف تفاوت معنی داری با هم داشتند0.0001) (P<؛ همچنین ارتباط معنی داری بین قطر CBD و مدت سالهای اعتیاد به دست آمد) 0.74=r،0.001 (P<؛ به طوری که با افزایش سالهای اعتیاد میانگین قطر CBD افزایش یافته بود.نتیجه گیریاعتیاد به ترکیبات تریاک یکی از عوامل افزایش قطر مجاری صفراوی خارج کبدی است؛ بنابراین چنانچه در این افراد عامل انسدادی در سونوگرافی کشف نشود و آزمایشات سرمی بیلی روبین و آلکالین فسفاتاز آنها طبیعی باشد، نیاز به بررسی های اضافی ضروری به نظر نمی رسد.
کلیدواژگان: اولتراسونوگرافی، مجرای صفراوی مشترک، اعتیاد، تریاک -
صفحه 36زمینه و هدفدیابت شایعترین عارضه طبی در حاملگی است. در آغاز قرن بیستم زنان مبتلا به دیابت اکثرا نابارور بودند و افراد معدودی که حامله می شدند، پیش آگهی وخیمی داشتند. مرگ مادر یک تهدید واقعی بود. این مطالعه به منظور مقایسه عوارض مادری و جنینی در مادران حامله مبتلا به دیابت انجام شد.روش و بررسیدر این مطالعه مقطعی، کلیه خانمهای باردار که از ابتدای سال 1380 تا پایان سال 1383 به طور منظم جهت ویزیت پره ناتال به مطب مراجعه کردند، مورد مطالعه قرار گرفتند. FBS در ابتدای حاملگی و در هفته 28-32 مجددا کنترل شد. FBS بالاتر از 95 غیر طبیعی تلقی گردید. بیماران به دو گروه مورد (دیابتی) و شاهد (غیر دیابتی) تقسیم شدند؛ اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون نسبت شانس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. P<0.05 به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.یافته هادر مجموع 502 نفر مورد بررسی قرار گرفتند، حداقل سن این افراد 17 سال و حداکثر سن 43 سال بود؛ میانگین سنی بیماران در گروه مورد ± 4.9 31.6 و در گروه شاهد 4.2 ± 29.2 سال بود. 3.6% از این افراد مبتلا به دیابت بودند (78% دیابت حاملگی، 22% دیابت آشکار). متوسط تعداد حاملگی ها 2.2 در گروه شاهد و 3.3 در گروه مورد بود. ارتباط معنی داری بین دیابت و نازایی(P<0.05) (15.78-1.51 CI، (OR=4.5 و افزایش تعداد سزارین(OR=10.33، CI 3.48-30.65) (P<0.001) وجود داشت. هیچ مورد مرگ مادر و جنین مشاهده نشد.نتیجه گیریگرچه دیابت شایعترین عارضه طبی در حاملگی است ولی با کنترل دقیق مادر و جنین می توان عوارض مادری و جنین را به طور چشمگیری کاهش داد.
کلیدواژگان: دیابت، حاملگی، عوارض -
صفحه 40زمینه و هدفدر سالهای اخیر ارزش آزمایشهای روتین در ارزیابی قبل از عمل مورد تردید قرار گرفته است؛ مطالعه حاضر به منظور بررسی ارزش رادیوگرافی قفسه سینه در تصمیم گیری و اداره بیهوشی انجام شد.روش و بررسیدر این مطالعه مقطعی 425 بیمار بالای 60 سال کاندید عمل جراحی انتخابی کوچک از گروه های ASA I و ASA II مورد بررسی قرار گرفتند. عوارض این اعمال و تغییر در اداره بیهوشی در بیمارانی که یافته غیرطبیعی در معاینه بالینی یا رادیوگرافی قفسه سینه داشتند، مورد مقایسه قرار گرفت. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون نسبت شانس (Odds Ratio) مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.یافته هادر مجموع 11% از بیماران در معاینه بالینی و 27.1% در رادیوگرافی، یافته غیر طبیعی داشتند. عارضه این عمل در 5.2% و نیاز به تغییر روش بیهوشی فقط در 1,9% از بیماران مشاهده شد که در گروه ASA II به طور معنی داری نسبت به گروه ASA I بیشتر بود (P<0.001) در بیمارانی که در معاینه بالینی سالم تشخیص داده شده بودند و سه یافته غیر طبیعی در رادیوگرافی داشتند، هیچ گونه عارضه یا نیاز به تغییر روش بیهوشی مشاهده نگردید.نتیجه گیریانجام رادیوگرافی قفسه سینه در غیاب علایم واضح کلینیکی، تاثیر چندانی در تخمین عوارض حین عمل و تغییر روش بیهوشی ندارد.
کلیدواژگان: رادیوگرافی قفسه سینه، بیهوشی، بررسی قبل از عمل -
صفحه 46زمینه و هدفبیماری تالاسمی ماژور شایعترین کم خونی ارثی است که به علت افزایش ازدواج ناقلین مینور با یکدیگر در سراسر کشور رو به افزایش نهاده است. از مشکلات این بیماران اختلالات و عوارض ناشی از افزایش آهن بر روی سایر سیستم های بدن از جمله دستگاه درون ریز می باشد. مطالعه حاضر به منظور بررسی اختلالات عملکرد غدد تیروئید و پاراتیروئید در بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور انجام شد.روش بررسیدر این مطالعه توصیفی- تحلیلی، بیماران تالاسمی ماژور مراجعه کننده به کلینیک بیماری های خاص در بیمارستان ولیعصر بیرجند طی سال 1382 مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران بعد از معاینه بالینی در شرایط استاندارد وزن شدند. کودکانی که وزن پایین تر از صدک 5 NCHS داشتند، به عنوان اختلال رشد در نظر گرفته شدند. هورمون های عملکرد تیروئید(T3, T4, T3 Uptake, TSH) و پاراتیروئید (PTH) و فریتین به روش رادیوایمونواسی و آزمایشهای کلسیم، فسفر و آلکالین فسفاتاز با دستگاه اتوآنالیزر انجام گرفت. از جداول میانگین و انحراف استاندارد برای گزارش یافته ها استفاده شد.یافته هااز 31 بیمار مبتلا به تالاسمی ماژور (17 پسر و 14 دختر)، وزن 15 نفر (43.8%) زیر صدک 5% استاندارد NCHS بود. سطح سرمی فریتین در همه بیماران بالاتر از حد طبیعی بود. با وجود سطح سرمی بالای فریتین، علایم بالینی و آزمایشگاهی مبنی بر هیپوتیروئیدی در بیماران یافت نشد. میانگین هورمون های تیروئیدی T3, T4, T3 Uptake و TSH در بیماران تالاسمی ماژور در مقایسه با افراد طبیعی اختلاف بارزی نشان نداد. هیپوپاراتیروئیدی در حدود 12.9% از افراد مشاهده شد.نتیجه گیریبا توجه به کاهش رشد در بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور و طبیعی بودن عملکرد غده تیروئید در این بیماران پیشنهاد می شود عملکرد هورمون های رشد، شبه انسولین I و ذخیره هورمون رشد و عوامل دیگر که در رشد کودکان دخیل هستند، مورد بررسی قرار گیرد. شیوع نسبتا بالایی از کم کاری غده پاراتیروئید در بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور یافت شد. با توجه به شیوع نسبتا بالای عوارض اندوکرین در این بیماران، تزریق مرتب خون به منظور نگهداری هموگلوبین بیمار بالاتر از gr/dl 10 و تزریق مرتب دسفرال در جهت حفظ فریتین سرم کمتر از ng/ml 1500 توصیه می شود.
کلیدواژگان: فریتین، تئروئید، پاراتیرئید، تالاسمی -
صفحه 51زمینه و هدفتغذیه سالم در دوران کودکی و رشد قد و وزن آنها از شاخصهای مهم بهداشتی به شمار می رود و یکی از مهمترین مشکلات کودکان، بی اشتهایی و امتناع از خوردن غذا است. با توجه به نگرش جامع هومیوپاتی و ماهیت داروهای آن، در این مطالعه تاثیر استفاده از روش هومیوپاتی برای اصلاح رفتار غذایی کودکان مورد بررسی قرار گرفت.روش بررسیدر این مطالعه تجربی دو سویه کور، ابتدا کودکان 1 تا 6 ساله دارای مشکل غیر عضوی در رفتار غذایی (به صورت امتناع از خوردن غذا و یا بیزاری از گوشت) از طرف متخصصان کودکان ارجاع شدند. پس از تکمیل پرسشنامه و تعیین داروهای فوق رقیق مناسب هر کودک به وسیله شرح حال هومیاپاتی، کودکان به طور تصادفی یک در میان دارو (مورد) و یا دارونما (شاهد) دریافت نمودند. پس از 4 تا 6 نوبت مصرف دارو، وضعیت رفتار غذایی کودکان مجددا ارزیابی شد و نتیجه درمان در دو گروه با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمونهای آماری t و ANOVA مورد مقایسه و تحللیل قرار گرفت. P<0.05 به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.یافته هااز 121 کودک مورد بررسی، 62 دختر و 59 پسر با میانگین سن3.68±1.28 سال بودند. دو گروه از نظر سن، جنس، اشتغال مادر، شدت و مدت اختلال رفتار غذایی با هم تفاوتی نداشتند (P>0.05).میانگین کل امتیاز رفتار غذایی کودکان در هر دو گروه افزایش معنی داری نشان داد (P<0.05). تغییر کل امتیاز در گروه هومیوپاتی 6.85 ± 27.27 و در گروه شاهد13.73 18.55± بود (P<0.05).میانگین تغییر امتیاز میل و مصرف غذا در کودکان گروه مورد و شاهد به ترتیب12.50 ± 14.42 و11.70 ±7.9 بود (P=0.001).با وجود افزایش معنی دار امتیاز میل به گوشت در طی درمان، این تغییر در بین دو گروه تفاوت معنی داری نداشت0.05) (P>.نتیجه گیریاین مطالعه، روش هومیوپاتی را برای کودکانی که بدون مشکل عضوی از خوردن غذا امتناع می کنند، پیشنهاد می نماید. لازم است پزشکان، محققان و سایر دست اندرکاران بهداشتی، درمانی با این روش از طب مکمل، آشنایی بیشتری پیدا کندکلیدواژگان: رفتار غذایی، بی اشتهایی، بیزاری از غذا، هومیوپاتی، داروهای فوق رقیق
-
صفحه 58بیمار معرفی شده در این مقاله یک مرد 47 ساله مبتلا به اسکیزوفرنی است که به دنبال مصرف کلوزاپین و فلوفنازین دچار سندرم Neuroleptic Malignant Syndrome (NMS) شده بود. ویژگی خاص این بیمار، ابتلا به سندرم NMS پس از قطع داروهای مذکور به مدت 10 روز بود. با توجه به سابقه مصرف داروی نرولپتیک، هیپرترمی، رژیدیتی، کاهش سطح هوشیاری، تاکیکاردی، فشار خون مواج، تعریق فراوان، افزایش سطح CPK و لکوسیتوز بدون علت عفونت خاص و عدم مشاهده ضایعه ارگانیک مغزی تشخیص سندرم NMS تایید گردید و بعد از درمان با بروموکریپتین، آمانتادین، کلونازپام و لوودوپا-C علایم بهبود پیدا کرد و با هوشیاری کامل ترخیص گردید.
کلیدواژگان: عوارض دارویی، سندرم نرولپتیک بدخیم، روان پرشی