فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی اراک - سال نهم شماره 1 (پیاپی 34، بهار 1385)

مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک
سال نهم شماره 1 (پیاپی 34، بهار 1385)

  • 90 صفحه، بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1385/04/15
  • تعداد عناوین: 10
|
  • حمید ابطحی، علی هاتف سلمانیان، سیما رافتی صفحه 1
    مقدمه
    مطالعات زیادی جهت بررسی ایمنی زایی شاخص های آنتی ژنیک بروسلا ازجمله پروتئین P39 در حیوانات انجام گرفته است. در این تحقیق سعی شده است تا آنتی ژنیسیته پروتئین نوترکیبP39 در بیماران مبتلا به تب مالت بررسی گردد.
    روش کار
    در این تحقیق تجربی ابتدا پروتئین نو ترکیبP39 در باکتری اشریشیاکلی تولید گردید. برای بررسی آنتی ژنیسیته پروتئین P39 در بیماران مبتلا به تب مالت از آزمون وسترن بلات با شش سرم بیمار و یک سرم مربوط به فرد سالم استفاده گردید.
    نتایج
    در آزمون وسترن بلات آنتی بادی های موجود در سرم بیماران مبتلا به پروتئینP39 نوترکیب متصل گردید.
    نتیجه گیری
    شناسایی پروتئین نوترکیبP39 آنتی بادی های موجود در سرم بیماران مبتلا به تب مالت، نشان گر تشابه اپیتوپ های فرم نوترکیب با شکل طبیعی آن است.
    کلیدواژگان: بروسلا آبورتوس، پروتئین نو ترکیب P39، آنتی ژنیسیته، وسترن بلات
  • شهرام براز، عیسی محمدی، بهروز برومند صفحه 7
    مقدمه
    هدف اصلی درمان و مراقبت بیماران مزمن از جمله مبتلایان به نارسایی مزمن کلیه، ارتقاء سطح سلامت و بهبود کیفیت زندگی آنها است. با این حال مطالعات نشان می دهد که سطح سلامت، عملکرد و کیفیت زندگی در بیماران تحت درمان با همودیالیز نگه دارنده اغلب پایین تر از حد انتظار می باشد. لذا تلاش در جهت یافتن روش های آموزشی موثر که بتواند مشکلات جسمی این بیماران را کاهش دهد و کیفیت زندگی آنها را بهبود ببخشد، ضروری می باشد. هدف از این مطالعه مقایسه تاثیر دو روش آموزشی حضوری و غیرحضوری (بسته آموزشی) مراقبت از خود بر مشکلات و کیفیت زندگی بیماران تحت درمان با همودیالیز نگه دارنده می باشد.
    روش کار
    این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی است. 63 بیمار از سه مرکز دیالیز در تهران انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه قرار داده شدند. بیماران قبل از آموزش با استفاده از پرسش نامه کیفیت زندگی، پرسش نامه تعیین نیاز آموزشی و چک لیست ها مورد ارزیابی قرارگرفتند. پس از تعیین نیازهای آموزشی یک برنامه آموزشی خود مراقبتی براساس الگوی خود مراقبتی اورم و اصول آموزش به بیمار و مشاوره با متخصصین طراحی و برای بیماران گروه اول به صورت آموزش حضوری اجراء گردید. هم زمان با اجرای برنامه یک سری کامل آن فیلم برداری شد و به صورت بسته آموزشی چند رسانه ای درآمد و در طول یک ماه هفته ای یک بار برای بیماران گروه دوم مطالعه در حین انجام دیالیز و نیز در منزل پخش گردید. بعد از اجرای برنامه، دو گروه توسط همان پرسش نامه ها و چک لیست ها ارزیابی شدند. اطلاعات به دست آمده توسط آزمون های آماری تی دانش آموزی، ویلکاکسون و مک نمار تجزیه و تحلیل گردید.
    نتایج
    یافته ها نشان داد اکثر متغیرهای مورد بررسی شامل تست های آزمایشگاهی، فشار خون، اضافه وزن بین دو دیالیز، خارش پوستی، ادم و گرمی مسیر عروقی در هر یک از گروه های آموزش حضوری و آموزش غیرحضوری، قبل و بعد از آموزش به طور معنی داری تغییر نموده بود. هم چنین بهبود کیفیت زندگی (گروه اول با P<0.001 و گروه دوم با (P<0.002 قبل و بعد از مداخله در هر یک از گروه ها دیده شد. اما آزمون های آماری اختلاف معنی داری را درتفاوت میانگین های قبل و بعد از مداخله بین دو گروه نشان نداد.
    نتیجه گیری
    بین دو گروه از نظر میزان اثربخشی دو روش برنامه آموزشی خود مراقبتی تفاوت چشم گیری مشاهده نشد. لذا با توجه به مشکلات و هزینه داربودن روش آموزش حضوری در مقایسه با آموزش غیرحضوری، روش غیرحضوری به عنوان یک روش موثر، ارزان قیمت، ساده و جذاب برای بیماران تحت درمان با همودیالیز توصیه می شود.
    کلیدواژگان: همودیالیز، مراقبت از خود، کیفیت زندگی، آموزش حضوری، آموزش غیرحضوری
  • کتایون صمیمی راد، بابک شهباز، مهدی نوروزی، محمود محمودی، مسعود فیاض واثقی صفحه 23
    مقدمه
    فراوانی بالایی از آلودگی با ویروس هپاتیت C در بیماران همودیالیزی از سراسر جهان گزارش شده است. برای بیماران دیالیزی فاکتورهای خطر مانند دریافت خون، طول مدت دیالیز، دریافت پیوند کلیه و در سال های اخیر انتقال بیمارستانی ویروس در واحدهای دیالیز مطرح می باشد. در این مطالعه فراوانی آنتی بادی ضد ویروس هپاتیت C و فاکتورهای خطر مربوطه در بیماران دیالیزی استان مرکزی بررسی شده است.
    روش کار
    در این مطالعه مقطعی- تحلیلی از تمامی 204 بیمار دیالیزی استان مرکزی نمونه خون گرفته شد. نمونه ها از نظر آنتی بادی ضد ویروس هپاتیت C با روش الیزای نسل سوم آزمایش شدند. سپس نمونه های مثبت به جهت حذف موارد مثبت کاذب، با روش تاییدی ایمیونوبلات (RIBA) نسل سوم مورد بررسی قرار گرفتند و با استفاده از اطلاعات پرسش نامه ای، فاکتورهای خطر ارزیابی شدند. آنالیز آماری با استفاده از آزمون های کای دو و رگرسیون لجستیک انجام شد.
    نتایج
    10 بیمار (9/4 درصد) از نظر آنتی بادی بر علیه ویروس هپاتیت C مثبت بودند. دراین بررسی مدت زمان درمان با دیالیز (0.004 =P)، سابقه پیوند کلیه (0.032 =p) و مونث بودن (0.030 =p) رابطه معنی داری را با مثبت شدن آنتی بادی بر ضد ویروس هپاتیتC نشان داد. در این مطالعه ارتباط معنی داری بین سابقه تزریق خون و مثبت شدن از نظر آنتی بادی بر علیه ویروس هپاتیت C مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    به نظرمی رسد انتقال بیمارستانی ویروس هپاتیت C در واحدهای دیالیز یکی از راه های ایجاد موارد جدید عفونت در بیماران دیالیزی استان مرکزی است. رعایت اصول توصیه شده از طرف CDC در مرکز دیالیز می تواند در کاهش فراوانی عفونت HCV در بیماران دیالیزی این استان موثر باشد.
    کلیدواژگان: ویروس هپاتیت C، فراوانی همودیالیز، عامل خطر، انتقال بیمارستانی، پیوند کلیه، تزریق خون
  • افسانه طلایی، حمید مجیدی، علی چهرئی، کیوان قسامی صفحه 34
    مقدمه
    دیابت یکی از بیماری های شایع جوامع امروزی است. اکنون صد میلیون دیابتی در دنیا زندگی می کنند که تا 30 سال آینده دو برابر می شوند. جمعیت دیابتی ایران بالاتر از یک و نیم میلیون نفر تخمین زده می شود. شیوع نوروپاتی علامت دار در دیابت15 درصد است ولی در بررسی با NCV شیوع آن 50 درصد می باشد. با توجه به این که نوروپاتی یکی از مزاحم ترین علایم بیماران دیابتی است و در حال حاضر درمان موثری برای آن وجود ندارد، لزوم یافتن راه های جدید درمانی مطرح می شود.
    روش کار
    این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی، در یک دوره سه ماهه برروی بیماران دیابتی مراجعه کننده به کلینیک دیابت بیمارستان ولیعصر(عج) اراک، در سال 84 انجام شد. 100 بیمار دیابتی به صورت تصادفی انتخاب و به طور مساوی به شکل یک در میان در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. معاینه کامل حسی - حرکتی توسط یک نفر صورت گرفت. پرسش نامه ای نیز جهت ثبت علائم بالینی و شرح حال بیمار تهیه شد که شامل علائم درد، خواب رفتن اندام، پارستزی اندام ها و معاینات انجام شده شامل تست prink pin، حس پوزیشن و بررسی حس ارتعاش بود. NCV نیز از تمامی بیماران انجام شد. قند و HbA1c بیماران نیز بررسی گردید. سپس ویتامین B12 در گروه مداخله به میزان 2000 میکرو گرم دو بار در هفته و قرص نور تریپتیلین در گروه کنترل به میزان 10 میلی گرم شبی یک عدد، به مدت 3 ماه تجویز شد. بعد از 3 ماه بیماران مجددا معاینه شده و نتایج حاصل مقایسه گردید. اطلاعات به دست آمده با استفاده از شاخص های میانگین و انحراف معیار و آزمون های آماری کای اسکوئر، کی- اس، لون، تی و من ویتنی تجزیه و تحلیل شد.
    نتایج
    اختلاف نمره درد بعد از درمان نسبت به قبل از درمان بر اساس مقیاس معیار آنالوگ بینایی (VSA) در گروه B12 به طور میانگین 66/3 (25/4-06/3) و در گروه نورتریپتیلین 48/0 (13/1-54/0) کاهش داشت (P<0.001). اختلاف نمره پارستزی در گروه ویتامین B12 به طور میانگین 98/2 (44/3-51/2) و در گروه نورتریپتیلین 06/1 (47/1-64/ (0کاهش داشت(p<0.001). هم چنین اختلاف نمره مورمور در گروه (2.93-4.02) 3.48 B12 و در گروه نورتریپتیلین 02/1(43/1-6/0) کاهش داشت (p<0.001). اختلاف آماری معنی داری بین تغییراتNCV، ارتعاش، حس پوزیشن و pin prink در دو گروه مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    تغییرات علایم بالینی نوروپاتی در گروه درمان شده با B12 نسبت به گروه درمان شده با نورتریپتیلین از نظر آماری معنی دار و تغییرات علایم معاینات فیزیکی معنی دار نبود.
    کلیدواژگان: دیابت، نوروپاتی، نورتریپتیلین، ویتامین B12
  • نیره قمیان، مرضیه لطف علیزاده صفحه 41
    مقدمه
    تشخیص خانم هایی که در ریسک بیشتری از نظر سزارین هستند در ساعت های اولیه شروع مرحله فعال زایمان از اهمیت به سزایی برخوردار است زیرا با انجام اقدامات لازم جهت تسریع زایمان از افزایش مرگ و میر و عوارض مادر به علت سزارین های تاخیری پیش گیری خواهد شد. این مطالعه به هدف تعیین ارتباط اتساع دهانه رحم و نزول جنین طی 2 ساعت اول مرحله فعال زایمان با روش زایمان در زنان اول زا دارای نوزاد ترم صورت گرفته است.
    روش کار
    این مطالعه در مدت 8 ماه از مرداد 83 لغایت اسفند 83 بر روی 216 خانم حامله اول زا با حاملگی ترم و نمایش سری و جنین تک قلو که در مرحله فعال زایمان خود به خودی بوده و به بیمارستان امام رضا(ع) مشهد مراجعه نموده بودند، صورت گرفت. میزان تغییر در اتساع دهانه رحم و نزول جنین در طی 2 ساعت اول مرحله فعال زایمان مورد بررسی قرار گرفت و برحسب روش زایمان بیماران به دو گروه زایمان واژینال و سزارین تقسیم شدند. فقط سزارین هایی که به دلیل اختلالات تعویقی یا توقفی زایمان صورت گرفته بودند مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها توسط آزمون های تی، آنالیز واریانس یک طرفه و مربع کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    نتایج
    در زنانی که میزان تغییر در اتساع دهانه رحم آنها طی 2 ساعت اول پس از شروع مرحله فعال زایمان بیشتر بود، احتمال سزارین کمتر بود (p<0.001). هم چنین در مواردی که میزان نزول جنین در طی 2 ساعت اول مرحله فعال زایمان بیشتر بود میزان سزارین کمتر بود(p<0.001). بین وضعیت پرده ها در شروع مرحله فعال زایمان و روش زایمان ارتباط آماری معنی داری وجود نداشت، اما بین نیاز به تقویت زایمان با اکسی توسین و روش زایمان ارتباط آماری معنی داری وجود داشت(p<0.001).
    نتیجه گیری
    با بررسی میزان تغییر اتساع دهانه رحم و نزول جنین در طی 2 ساعت اول مرحله فعال زایمان می توان تا حدود زیادی پیش بینی نمود که کدام یک از زنان اول زا با حاملگی ترم، زایمان واژینال خواهند نمود.
    کلیدواژگان: اتساع دهانه رحم، مرحله فعال زایمان، نزول جنین، زایمان واژینال، سزارین
  • طاهره اشرف گنجویی، دکترطیبه نادری، بابک عشرتی، نوشین باباپور صفحه 49
    مقدمه
    تعیین هر چه دقیق تر وزن جنین درپیش گیری از عوارض زایمانی و هم چنین در تصمیم گیری متخصصین از نظر نحوه اجرای زایمان حیاتی است. این امر خصوصا در موارد مشکوک به ماکروزومی و یا تاخیر رشد جنین (IUGR) و هم چنین در زایمان های زودرس اهمیت دارد. هدف از این تحقیق تعیین اعتبار تخمین کلینیکی، سونوگرافیک و مادر در برآورد وزن جنین در مقایسه با وزن بدو تولد نوزاد می باشد.
    روش کار
    در این مطالعه مقطعی، 246خانم ترم مراجعه کننده به بیمارستان شهید باهنر و بیمارستان افضلی پور شهر کرمان مورد بررسی قرار گرفتند. واحدهای مورد پژوهش که کاندید سزارین بودند (اکثرا به دلیل سابقه قبلی سزارین) پس از تخمین سونوگرافیک توسط سونوگرافیست، حداکثر طی یک هفته جهت ختم حاملگی بستری شده و توسط دو متخصص و یک دستیار ارشد تخمین کلینیکی وزن جنین صورت می گرفت. ضمنا از مادرانی که سابقه زایمان قبلی داشتند راجع به وزن تقریبی جنین فعلی سوال می شد. همه تست کننده ها از نتایج تخمین وزن جنین توسط سایرین و هم چنین تخمین سونوگرافیک نا آگاه بودند و پس از انجام سزارین وزن نوزاد به عنوان استاندارد طلایی در نظر گرفته می شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی زوج و مربع کای استفاده شد.
    نتایج
    وزن زمان تولد از 2100 گرم تا 5300 گرم متفاوت بود (با میانگین وزنی 3339±443 گرم). در صورتی که معیار وزن 2500 تا 4000 گرم به عنوان وزن طبیعی تلقی شود حساسیت اندازه گیری وزن توسط معاینه کننده ها 8/11 درصد و ویژگی این سنجش 6/99 درصد بود(با ارزش اخباری مثبت و منفی به ترتیب7/66 درصد و 8/93 درصد). در حالی که حساسیت اندازه گیری وزن توسط سونوگرافی 6/17 درصد و ویژگی این سنجش5/93 درصد بود (با ارزش پیش گویی مثبت و منفی به ترتیب3/14درصد و 1/92 درصد). هم چنین حساسیت اندازه گیری وزن توسط مادر 3/6 درصد و ویژگی آن 98 درصد بود.
    نتیجه گیری
    بین اندازه گیری توسط سونوگرافی و متوسط اندازه گیری توسط سه نفر معاینه کننده اختلاف معنی داری وجود نداشت. بنابر این پزشکان با کسب تجربه شاید بتوانند با دقت مشابه و شاید هم بیشتر، در تخمین وزن جنین کمک کنند.
    کلیدواژگان: وزن جنین، سونوگرافی، وزن موقع تولد، تخمین کلینیکی، تخمین مادر
  • پرویز مافی، محمدحسین جاویانی صفحه 57
    مقدمه
    پیشرفت های فراوانی در زمینه پیوند انگشتان قطع شده دست صورت گرفته که مدیون پیشرفت های حاصل شده درزمینه روش های جراحی میکروسکوپی و درک متخصصین مربوطه در زمینه تروماهای دست می باشد. در این مطالعه نتایج و روش عمل جراحی پیوند انگشتان دست در 97 مورد پیوند انگشت بررسی شده است.
    روش کار
    دراین مطالعه توصیفی تعداد 66 بیمار با 97 انگشت قطع شده که تحت عمل جراحی پیوند انگشت قرار گرفتند، بررسی شده اند. فقط انگشتانی که قطع کامل شد ند مورد مطالعه قرار گرفتند و انگشتانی که حتی کوچک ترین ارتباط پوستی با استامپ پروگزیمال انگشت داشتند از مطالعه حذف شد ند. هم چنین انگشتانی مورد مطالعه قرار گرفتند که قطع آنها در محاذات یا بعد از مفصل MCP بوده است. جهت ارایه اطلاعات به دست آمده از آمار توصیفی استفاده شده است.
    نتایج
    میزان موفقیت عمل جراحی پیوند 7/57 درصد یعنی 56 انگشت از 97 انگشت پیوند شده بوده است. 58 بیمار مذکر و 8 بیمار مونث بوده اند. بیماران بین 9 تا 52 سال داشته اند. مدت زمان بستری بیماران در پیوندهای ناموفق بین 3 تا 5 روز و در پیوندهای موفق بین 12 تا 16 روز بوده است. روش جراحی و مراقبت بعد ازعمل جراحی درتمام بیماران یکسان بوده است.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج به دست آمده در این مطالعه به نظر می رسد علت تفاوت نتایج و کمبود موفقیت جراحی نسبت به آمار کشورهای دیگر عدم انتقال صحیح انگشتان قطع شده به مرکز پیوند انگشت و تاخیر در اعزام بیمار به مرکز درمانی باشد. در ضمن مساله منحنی یادگیری دستیاران جراحی ترمیمی نیز در این زمینه موثر است.
    کلیدواژگان: قطع انگشت، پیوند انگشت، موفقیت پیوند
  • قاسم مسیبی، علی قضاوی، محمود رضا خزاعی، محمدعلی پایانی صفحه 68
    مقدمه
    پراکسیداسیون مولکول های بیولوژیک از جمله لیپیدها با واسطه رادیکال های آزاد در پاتوژنز بیماری مولتیپل اسکلروزیس و آنسفالومیلیت خودایمن تجربی (EAE)، مدل حیوانی مولتیپل اسکلروزیس، موثر است. ویتامین E به عنوان یک آنتی اکسیدان ممکن است با کاهش عوامل اکسیدان از جمله نیتریک اکساید در مهار بیماری موثر باشد. در این مطالعه اثر ویتامین E بر روی روند بیماری EAE و میزان نیتریک اکساید و اسید اوریک مورد بررسی قرار گرفت.
    روش کار
    در این مطالعه تجربی موش های نر نژاد C57BL/6 در دو گروه درمانی (هر گروه 8 سر) با شرایط سنی و وزنی مشابه قرار گرفتند. 1) موش های مبتلا به EAE تحت درمان با ویتامینE، که 10 میلی گرم بر حسب وزن ویتامین E هر دو روز یک بار به صورت داخل صفاقی از سه روز قبل تا 19 روز پس از ایجاد بیماری دریافت کردند 2) موش های مبتلا به EAE درمان نشده که تنها حلال ویتامین را با همان جدول زمانی دریافت نمودند. هم چنین 5 سر موش نر نژاد C57BL/6 با شرایط سنی و وزنی مشابه به عنوان گروه سالم در نظر گرفته شد. شدت بیماری، میزان اسید اوریک و نیتریک اکساید در گروه ها مورد بررسی قرار گرفت.
    نتایج
    نتایج نشان داد که شدت علایم کلینیکی در موش های تحت درمان با ویتامین E (4±0.8) در مقایسه با گروه درمان نشده(5.3±0.44) به طور معنی داری کمتر می باشد(p<0.01). هم چنین بین روز شروع حمله بیماری در گروه تحت درمان با ویتامینE و درمان نشده (به ترتیب روز 13±1 و روز11±1 پس از القا بیماری) اختلاف وجود داشت که البته معنی دار نبود. غلظت اسید اوریک در موش های تحت درمان با ویتامینE در مقایسه با گروه درمان نشده به طور معنی داری کمتر بود(p<0.001). تفاوتی در میزان نیتریک اکساید در بین دو گروه مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    ویتامینE تاثیری بر میزان نیتریک اکساید ندارد اما موجب کاهش سطح اسید اوریک می گردد. به نظر می رسد که ویتامینE از طریق افزایش مصرف اسید اوریک می تواند سبب تاخیر شدت شروع بیماری و کاهش شدت بیماری شود.
    کلیدواژگان: مولتیپل اسکلروزیس، آنسفالومیلیت خودایمن تجربی، ویتامین E، نیتریک اکساید، اسید اوریک، موش نژاد C57BL، 6
  • محمدعلی زرگر شوشتری، ابوالفضل گل محمدی، میثم جمشیدی، هرمز سلیمی صفحه 76
    مقدمه
    کارسینوم سلول کلیوی می تواند همراه با گسترش ترومبوز به ورید کلیوی و ورید اجوف تحتانی باشد. درمان مناسب این بیماران شامل نفرکتومی رادیکال همراه با خارج کردن ترومبوز می باشد. در این مقاله، مروری بر نحوه برخورد با این بیماران صورت گرفته است.
    موارد: این مطالعه از نوع سری مواردی می باشد. طی سال های 1379 تا 1384، 148 بیمار با تشخیص تومور کلیوی محدود به ژروتا (مرحله T3یا پایین تر) در بیمارستان شهید هاشمی نژاد پذیرفته شدند. در میان این بیماران 14 مورد درگیری ورید اجوف تحتانی وجود داشت که در هشت مورد رادیکال نفرکتومی به همراه ترومبکتومی انجام پذیرفت. این بررسی بر روی 8 بیمار اخیر صورت گرفته است.
    نتایج
    متوسط سنی بیماران 4/51 سال، 6 نفر مرد و 2 نفر زن بودند. شایع ترین علامت هنگام مراجعه درد پهلو در75 درصد، هماچوری آشکار در 5/62 درصد و علایم ساختاری در 50 درصد موارد بوده است. تمامی بیماران تومور محدود به ژروتا داشته و متاستاز دوردست مشاهده نشد. درگیری ورید اجوف تحتانی در 6 مورد زیر وریدهای کبدی و در 2مورد دیگر داخل کبدی بوده است. هیچ مورد مرگ و میر مربوط به جراحی دیده نشد. عوارض بعد از عمل شامل 2 مورد آتلکتازی و 1 مورد ترومبوز ورید عمقی بود که با درمان حمایتی بهبود یافت.
    نتیجه گیری
    با رعایت اصول صحیح جراحی در بیماران با کارسینوم سلول کلیوی همراه با گسترش ترومبوز به ورید اجوف تحتانی، بدون افزایش شیوع عوارض جراحی، می توان ترومبوز را به همراه کلیه به صورت رادیکال خارج کرد و میزان بقای طولانی مدت در این بیماران انتظار می رود.
    کلیدواژگان: کارسینوم سلول کلیوی، ترومبوز وریدی کلیوی، ترومبوز ورید اجوف تحتانی، جراحی
  • مهری جمیلیان صفحه 84
    مقدمه
    سندرم بیضه های زن ساز اختلالی است که میزان وقوع آن از یک در 20000 تا یک در 64000 تولد جنس مذکر متغیر است. مشخصات سندرم، فنوتیپ طبیعی زنانه، کاریوتایپ مردانه XY 46، تستوسترون خونی طبیعی یا افزایش یافته و LH طبیعی تا افزایش یافته می باشند. در این مقاله یک مورد سندرم بیضه های زن ساز گزارش می شود.
    مورد: بیمار خانم مجرد 16 ساله ای بود که به علت آمنوره اولیه و فقدان صفات ثانویه جنسی به بیمارستان طالقانی اراک مراجعه کرده بود. بیمار از نظر دستگاه تناسلی خارجی زنانه طبیعی، بدون رشد سینه ها و دچار فقدان رویش موهای اگزیلری و پوبیس بود. وی سابقه عمل جراحی فتق اینگوئینال دو طرفه داشت. در آزمایشات هورمونی، سطوح پلاسمایی FSH و LH افزایش یافته و سطوح پلاسمایی تستوسترون و استرادیول نرمال بودند. در سونوگرافی و CT اسکن لگن، رحم و ضمایم دیده نشد. کاریوتایپ کروموزومی XY 46 گزارش گردید.
    نتیجه گیری
    توصیه شده است که به دلیل خطر نئوپلازی، بیضه موجود باید در زمان مناسب در آورده شود و هورمون درمانی لازم نیز برای بیمار صورت گیرد. هم چنین برخورد با بیمار و خانواده وی به حساسیت و دقت زیادی نیاز دارد.
    کلیدواژگان: سندرم بیضه های زن ساز، آمنوره اولیه، فتق اینگوئینال
|
  • Dr Hamid Abtahi, Dr Ali Hatef Salmanian, Dr Sima Rafati Page 1
    Introduction
    In many studies, immunogenicity of Brucella proteins such as P39 in animals is investigated. In this study, we evaluated antigenicity of recombinant P39 from Brucella abortus in patients with Brucellosis.
    Materials And Methods
    In this experimental study, at first recombinant P39 was produced in Escherichia coli. Sera reactivity of six infected individuals against the recombinant P39 protein was analysed by Western Blot.
    Results
    Data indicated that P39 protein from Brucella abortus was recognized by patients, sera antibodies.
    Conclusion
    Our data showed that recombinant P39 protein can be detected as an antigen by sera in infected human. Therefore, recombinant P39 have same epitopes with natural form of this antigen.
    Keywords: Brucella abortus, recombinant P39 protein, antigenicity, Western Blot
  • Shahram Baraz, Dr Iesa Mohammadi, Dr Behruz Boroumand Page 7
    Introduction
    The main goal of treatment and care of chronic patients including those suffering from end stage chronic renal failure is to promote their health and their quality of life (QOL). Various researches have shown that health level, performance status and QOL, especially for hemodialysis patients are often less than expected. So, an attempt to find effective and cost benefit education methods in this area seems to be necessary. This study is done to compare the effects of two educational methods of direct and indirect (multimedia educational package) self-care program on QOL and physical problems of hemodialysis patients.
    Materials And Methods
    This quasi experimental research was carried out on two groups of hemodialysis patients. Sixty three patients were selected from three main dialysis centers in Tehran and allocated randomly into two groups (group one 32 and group two 31 patients). The first group used the direct educational program and the second group used the indirect educational package (multimedia). Patients were assessed before education using QOL questionnaire (short form SF-36), need assessment questionnaire and checklists. After determining educational needs and status of the patients, a self care educational program was designed based on self care model and the principles of patient education and also through counseling with nephrologists and nutritionists. The educational program was implemented directly on group one (direct education). Also it was recorded and indirectly used for the second group as a multimedia educational package once a week within one month during dialysis. After implementation of the self care educational program, both groups were assessed and measured again by same questionnaires and checklists. Data was analysed using student T, Wilcoxon and Mc Nemar tests.
    Results
    Findings showed that most of studied variables including laboratory tests, blood pressure, weight gain between two dialysis, skin itching, edema and some vascular complications are decreased significantly in each group before and after education. QOL was also significantly improved in each group. But there was no significant difference between the two groups.
    Conclusion
    Since, there was no significant difference between the two groups in terms of efficiency of two methods of direct and indirect (multimedia) educational self care programs and also due to the problems and higher costs of the direct educational program comparing to the indirect method, the indirect method is recommended as an effective, cost benefit, simple and patient-friendly method for hemodialysis patients.
    Keywords: Hemodialysis, self care, quality of life, direct education, indirect education
  • Dr Kataun Samimi Rad, Mr Babak Shahbaz, Mr Mahdi Noroozi, Dr Mahmood Mahmoodi, Mr Masoud Fayaz Vaseghi Page 23
    Introduction
    A high prevalence of HCV infection among hemodialysis patients has been reported worldwide. Risk factors such as history of blood transfusion, duration of hemodialysis and recently nosocomial transmission of HCV in hemodialysis units have been identified. In this study the prevalence of Hepatitis C virus antibody and risk factors in hemodialysis patients in Markazi province is investigated.
    Materials And Methods
    In this cross-sectional analythical study, blood samples were obtained from all 204 hemodialysis patients. Samples were tested for anti-HCV antibodies by using third generation enzyme immunoassay. The reactive samples on ELISA were confirmed by the third generation RIBA. Risk factors were evaluated by a questionnaire. Data was analysed using Chi square and logistic regression.
    Results
    The prevalence of anti-HCV antibody among hemodialysis patients was 4.9%.Duration of hemodialysis was identified as a major risk factor in transmission of HCV (p=0.004). There was a significant relationship between anti-HCV positivity and previous renal transplantation (p=0.032). Female sex was another risk factor for HCV infection (p=0.030). There was no significant relationship between anti-HCV positivity and history of blood transfusion.
    Conclusion
    Nosocomial transmission of HCV within hemodialysis units seems to be a route of infection in patients on hemodialysis in Markazi province. Application of dialysis precautions recommended by CDC can reduce the prevalence of HCV infection among hemodialysis patients in this province.
    Keywords: Hepatitis C virus_antibody prevalence_hemodialysis_risk factor_nosocomial transmission_kidney transplantation_blood transfusion
  • Dr Afsaneh Talaie, Mr Hamid Magidi, Dr Ali Chehrei, Dr Keyvan Ghasami Page 34
    Introduction
    Diabetes is one of the most prevalent diseases in the world. Today there are 100 milion diabetics around the world and in Iran it is about 1.5 milion. The prevalence of symptomatic neuropathy is 15% but with NCV it will increase to 50%. Regarding the suffer produced by neuropathy and that there is no effective treatment for that, this is necessary to investigate new treatment options.
    Materials And Methods
    This is a clinical trial study, done during a 3 months period in vali-e-asr hospital in year 2004. 100 diabetic patients were selected randomly and divided into two equal groups. A complete sensorimotor assessment was performed and a questionnaire consisting history and clinical symptoms including limb pain, murmur and paresthesia and examinations such as pin prink test, position and vibration assessment, was completed. NCV was also done and blood sugar and HbA1c was measured. In case group 2000 micrograms vit B12 was prescribed twice weekly and in control group 10mg nortiptiline every night was prescribed. After 3 months patients were assessed again. Data was analysed using mean and standard deviation and Chi square, K-S, Leven, T and Mann Whitney tests.
    Results
    Based on visual analage scale the difference between pain number before and after treatment was decreased 3.66 (3.66-4.25) in case and 0.48 (0.54-1.13) in control group (P<0.001). Also the difference between paresthesia number before and after treatment was decreased 2.98 (2.51-3.44) in case and 1.06 (064-1.47) in control group (P<0.001). The difference between murmur number before and after treatmat was decreased 3.48 (2.93-4.02) in case and 3.48(2.93-4.02) in control group (P<0.001). There was no significaut difference between NCV, vibration, position and pin prink test results.
    Conclusion
    Changes in clinical symptoms in case group in comparison to those in control group was significant, but changes in physical assessment findings (pin prink, Position, vibration and NCV) was not significamt.
    Keywords: Diabetes, neuropathy, Nortriptiline, vit B12
  • Dr Nayereh Ghomian, Dr Marzeieh Lotfalizadeh Page 41
    Introduction
    Diagnosing parturients in risk of cesarean section early in the beginning of active phase of labor, is very important. This may let take necessary action to accelernate labor (delivery) and prevent maternal mortality and morbidity due to late cesarean section.
    Materials And Methods
    During a period of 8 months from July 2004 to March 2005, 216 primiparous women, with term pregnancy and cephalic single fetus, referred to Imam Reza hospital in (during) active phase of labor, were studied. Changes of cervical dilatation and descent of the conceptus were observed. Parturients were devided to two groups, vaginal delivery and cesurean section. Protraction or arrest disorders were the indications of cesarean deliveries. Findings were analysed through using T-Test, unilateral variance and Chi square test.
    Results
    The more changes in cervical dilatation in the first 2 hours of active phase of labor, the less possibility of cesarean delivery (p<0.001). Also the more rate of the conceptus descent in the first 2 hours of active phase of labor, the less rate of cesarean section (p<0.001). There was no significant statistical relationship between condition of membranes at the onset of active labor and method of delivery, however there was a significant relationship between oxytocin augmentation and method of delivery (p<0.001).
    Conclusion
    In primiparous women with term pregnancy, vaginal delivery would be fairly predictable by observing changes of cervical dilatation and conceptus descent during the first 2 hours of active phase of labor.
    Keywords: Cervical dilatation, active phase of labor, conceptus descent, vaginal delivery, cesarean section
  • Dr Tahereh Ashraf Ganjoei, Dr Tayebeh Naderi, Dr Babak Eshrati, Dr Nushin Babapoor Page 49
    Introduction
    Estimation of fetal weight is very important in preventing delivery complications and also in selecting delivery method. This is specially important in potential macrosomia, IUGR and also preterm labor. The objective of this study is to compare the accuracy of ultrasonic, clinical and mother, fetal weight estimation in pregnant women in Kerman.
    Materials And Methods
    In this cross sectional study 246 women with singleton, term pregnancies admitted for cesarean section within the following week, were studied. Estimation of fetal weight (EFW) was done using sonography and then by two obstetricians and one senior resident who were unaware of the other clinical and ultrasonic results. Mother's estimation of their baby weight was also asked. Statistical analysis was done by paired T and Chi square tests. We also used ROC (Radar Operating Characteristics) curve to compare the accuracy of different tests.
    Results
    Fetal birth weight was 3339±443 gr. In the 2500-4000 gr birth weight the sensitivity of predicting clinical birth weight was 11.8% with 99.6% specificity and for sonographic EFW was 12.6% with 92.1% specificity.
    Conclusion
    Clinical estimation of birth weight in term pregnancies is as accurate as routine ultrasonic estimation obtained in the preceding week of delivery.
    Keywords: Fetal weight, ultrasound, birth weight, Kerman
  • Dr Parviz Mafi, Mohammad Hossein Javiani Page 57
    Introduction
    Many progresses has been made in the field of digital replantation which is based on progresses in microsurgery and surgeons skills in hand trauma. In this study, procedure and results of 97 digital replantatios are investigated.
    Materials And Methods
    In this descriptive study 66 patients with 97 amputated fingers, who underwent replantation were studied. Only completely amputated fingers were studied and fingers with even the least connection to the proximal stump by a skin bridge were omitted from the study. Amputations were at the level or distal to the MCP joint.
    Results
    Success rate of replantation was %57.7 which is 56 fingers from the total of 97 fingers. 58 patients were male and 8 female. Patients age was between 9-52 years. The total hospitalization period was 3-5 days for unsuccessful and 12-16 days for successful replantations. After the operation, Aspirin was used as the anticoagulant and heparin was used only after reexploration or in severe crushing injuries or in cases with vein graft use. Type of surgery and postoperative care was the same in all patients.
    Conclusion
    Based on the results, it seems some reasons of lower success rate in our study in comparison to other countries are wrong transportation method of the amputed fingers and delay in patient transportation. Also surgeons, skill in plastic surgery seems to be effective.
    Keywords: Finger amputation, replantation, amputation, replantation success
  • Dr Ghasem Mosayebi, Mr Ali Ghazavi, Mr Mahmood Reza Khazaei, Mr Mohammad Ali Payani Page 68
    Introduction
    Free radical-mediated peroxidation of biological molecules, such as lipids, is implicated in the pathogenesis of multiple sclerosis and it's animal model experimental allergic encephalomyelitis(EAE). Low concentration of antioxidant vitamin E has been observed in serum of multiple sclerosis. However, it is not known whether vitamin E has protective effect in EAE. Vitamin E may inhibit EAE by effect on the level of uric acid and Nitric Oxide (NO) production.
    Materials And Methods
    In this experimental study some male C57BL/6 mice were placed in two therapeutic groups (n=8 per group) with age and weight-matched as follow: 1)Vitamin E-treated EAE mice (10mg/kg/every two days of vitamin E given i.p from day-3 until day+19 after disease induction, 2) Non-treated EAE mice (EAE control) received vehicle alone with same schedule. In addition, 5 age and weight-matched male C57BL/6 mice served as normal (non-EAE) controls. Clinical score of disease, uric acid and NO levels of the groups were analysed.
    Results
    Results showed that vitamin E-treated mice had significantly less clinical score of EAE (4±0.8) than non-treated EAE induced mice (5.3±0.44), (p<0.01). Also, there was difference at the onset day of the disease between vitamin E-treated and non-treated EAE-induced mice (day 13±1 and day 11±1, respectively), although was not significant. Concentration of uric acid in vitamin E treated mice were significantly lower than EAE control (p<0.001). There was no difference at the level of NO between the groups.
    Conclusion
    Vitamin E had no effect on NO level, but decreased serum uric acid level. It suggests that vitamin E can reduce or delay the onset of EAE by increasing uric acid consumption.
    Keywords: Multiple sclerosis_experimental autoimmune encephalomyelitis_vitamin E Nitric Oxide_Uric acid_C57BL_6 mouse
  • Dr Mohammad Ali Zargar Shooshtari, Dr Abolfazl Golmohammadi, Dr Meysam Jamshidi, Dr Hormoz Salimi Page 76
    Introduction
    Renal cell carcinoma can be presented with extension of thrombosis to renal vein and inferior vena cava. Management of these patients consists of radical nephrectomy and thrombectomy. In this study we reviewed approach to these patients.
    Materials and Methods
    This is a case series report. During 1379 to 1384, 148 patients diagnosed with renal cell carcinoma (RCC) limited to Gerota’s fascia (stage T3 or less) were admitted to Hasheminejad hospital. Fourteen patients had inferior vena cava (IVC) involvement. Radical nephrectomy as well as thrombectomy was performed in 8 patients. This investigation is done on these 8 patients.
    Results
    Patient's average age was 51.4 years. Six patients were male (75%) and 2 female (25%). The most common symptoms were flank pain (75%), gross hematuria (62.5%) and structural symptoms (50%). All patients had tumors limited to Gerota’s fascia without any distant metastasis. Infrahepatic involvement of IVC was seen in 6 patients and in 2 patients thrombosis extended above the hepatic vein (infrahepatic). No perioperative mortality was seen. Postoperative complications were atelectasia in 2 patients and deep vein thrombosis in one which was treated with conservative management.
    Conclusion
    By skillful surgical approach in patients with RCC and IVC involvement, thrombosis can be completely excised without increasing the rate of complications and longterm survival could be expected.
    Keywords: Renal cell carcinoma, renal vein thrombosis, inferior vena cava thrombosis, surgery
  • Dr Mehri Jamilian Page 84
    Intruduction: Testicular feminization syndrome is a disorder with the prevalence of 1 in 20000 to 64000 male births. It,s characteristics are female phenotype, male caryotype (64XY) and normal to increased testosterone and LH levels. In this article a case of testicular feminization is reported. Case: The patient was a 16 years-old woman with primary amenorrhea and without secondary sexual characteristics. The patient had normal female external genitalia, absent axillary and pubic hair, immature breast, and repaired bilateral inguinal hernia with pathology report of immature testicular tissue. FSH and LH levels were elevated. Testosteroe level was normal. Sonography and CT scan of pelvis did not show uterus and adnex. Karyotype was 46XY.
    Conclusion
    It is recommended that due to the risk of neoplasia, the existing testes must be removed. Also hormone therapy must be done for the patient.
    Keywords: Testicular feminization syndrome, primary amenorrhea, inguinal hernia