فهرست مطالب

ارمغان دانش - سال دهم شماره 3 (پیاپی 39، پاییز 1384)

نشریه ارمغان دانش
سال دهم شماره 3 (پیاپی 39، پاییز 1384)

  • 118 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1384/10/10
  • تعداد عناوین: 12
|
  • محمدعلی سهم الدینی، شیوا بیگی زاده صفحه 1
    مقدمه و هدف
    تسکین درد در حین عمل جراحی و پس از آن از وظایف مهم متخصصین بیهوشی می باشد. بی دردی منطقه ای که پس از تزریق داروهای مسکن به داخل فضای ساب آراکنویید حاصل می شود نسبت به بی حسی موضعی یا بی دردی سیستمیک عوارض کمتری داشته و بی دردی طولانی تر و با کیفیت بالا ایجاد می کند. هدف از این مطالعه مقایسه اثرات بی دردی افزودن اپی نفرین، میدازولام و مخلوط میدازولام و نئوستیگمین به لیدوکایین در بی حسی نخاعی برای عمل جراحی رزکسیون پروستات از راه شکم می باشد.
    مواد و روش ها
    این تحقیق یک کارآزمایی بالینی دوسوکور تصادفی بوده که در بیمارستان دکتر شریعتی فسا در سال 1383 انجام شد. تعداد 90 بیمار کاندید عمل جراحی انتخابی پروستات از راه شکم که در کلاس 1 و 2 تقسیم بندی انجمن متخصصین بیهوشی آمریکا بودند به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. در گروه یک 100 میلی گرم لیدوکایین 5 درصد به علاوه 5 میکروگرم اپی نفرین، در گروه دو 100 میلی گرم لیدوکایین 5 درصد به علاوه 2 میلی گرم میدازولام و در گروه سه 100 میلی گرم لیدوکایین 5 درصد به علاوه 1 میلی گرم میدازولام توام با 25میکروگرم نئوستیگمین در فضای ساب آراکنوئید تزریق گردید. سپس مدت زمان بی دردی و عوارض همراه نظیر تهوع و استفراغ، دپرسیون تنفسی و خواب آلودگی حین عمل و تا 24 ساعت پس از عمل ثبت گردید. داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون های آماری مجذور کای و تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    مدت زمان بی دردی در گروه یک 130.20±11.59 دقیقه، در گروه دو 321.60±30.90 دقیقه و در گروه سه 1417.8±53.34 دقیقه مشاهده شد. میزان بروز تهوع و استفراغ در گروه یک 6.5 درصد، در گروه دو 6 درصد و در گروه سه 19.4 درصد گزارش شد. خواب آلودگی و دپرسیون تنفسی در هر سه گروه گزارش نشد.
    نتیجه گیری
    با تجویز داخل نخاعی چند دارو که از محل های مختلف در مسیر درد عمل کرده و باعث کاهش درد می شوند، می توان طول مدت بی دردی را افزایش داد، به طوری که با مصرف 25 میکروگرم نئوستیگمین همراه 2 میلی گرم میدازولام همراه با لیدوکائین نخاعی بی دردی در حدود 24 ساعت در بیماران ایجاد شده، در حالی که مهمترین عارضه تهوع و استفراغ بود که با تزریق داروهای ضد تهوع و استفراغ قابل کنترل بود.
    کلیدواژگان: میدازولام، نئوستیگمین، بی حسی نخاعی
  • میترا جبل عاملی، سیامک ظهیری صفحه 9
    مقدمه و هدف
    روش های متعددی برای تامین بی دردی در طی زایمان وجود دارد که هیچ یک از آنها برای تک تک بیماران مناسب نیست. در روش های بلوک عصبی اینتراتکال تجویز بی حس کننده و نظارت بیمار در طی بقیه مراحل زایمان و خروج جنین بایستی به وسیله یک متخصص با تجربه انجام پذیرد. عواملی که بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند عبارت از؛ کلرپروکایین، بوپیواکایین و لیدوکایین می باشند. غلظت و حجم مواد مورد استفاده بستگی به سطح و درجات بلوک حسی و حرکتی مورد نیاز است. تاکنون اپی نفرین با دوزهای 25 میکروگرم و حتی 200 میکروگرم جهت طولانی نمودن بی دردی زایمان به همراه مخدرها و داروهای بی حس کننده موضعی به صورت اینتراتکال مورد استفاده قرار گرفته است. هدف مطالعه حاضر تاثیر دوز کم اپی نفرین در فضای اینتراتکال به همراه بوپیواکائین و فنتانیل بر روی شدت و طول مدت درد می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور است که بر روی 60 زائو با بارداری بدون عارضه مراجعه کننده به بخش های زایمان مراکز آموزشی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1383 انجام گردیده است. در کلیه بیماران بعد از شروع فاز فعال زایمان با دیلاتاسیون 5 سانتی متر بلوک اسپاینال صورت گرفت. در گروه مورد بوپیواکائین 0.125 درصد 1.5 سی سی و فنتانیل 15 میکروگرم به همراه اپی نفرین 25/1 میکروگرم در هر میلی لیتر (800000: 1) و در گروه شاهد همان داروها بدون اپی نفرین استفاده شد. شدت درد قبل و بعد از بلوک به وسیله مقیاس آنالوگ بینایی، طول مدت بی دردی، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک، تعداد ضربان قلب و دفعات تهوع و استفراغ مادر و نمره آپگار دقایق اول و پنجم نوزاد بعد از تولد ثبت و در دو گروه مقایسه شد. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS و شاخص های توصیفی و آزمون تی دانشجویی تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    میانگین و انحراف معیار طول مدت بی دردی کامل در گروه اپی نفرین 95.3±18.2 دقیقه و در گروه بدون اپی نفرین 18.2±15.1 دقیقه بود. میانگین شدت درد در گروه اپی نفرین کمتر از گروه بدون اپی نفرین بود، اما از نظر آماری اختلاف معنی دار نبود. دو گروه از نظر فراوانی تهوع و استفراغ، ضربان قلب و فشارخون سیستولیک و دیاستولیک مادر، همچنین نمره آپگار دقایق اول و پنجم نوزاد اختلاف معنی داری نداشتند.
    نتیجه گیری
    اپی نفرین با دوز کم به همراه بوپیواکائین و فنتانیل در فضای اینتراتکال می تواند بدون آثار سو بر روی مادر و جنین باعث طولانی شدن طول مدت بی دردی و کاهش شدت درد گردد.
    کلیدواژگان: زایمان بی درد، اینتراتکال، بوپیواکائین، اپی نفرین، فنتانیل
  • بهادر سرکاری، حسن رضا نژاد، غلامرضا حاتم، محمدحسین معتضدیان، علی میر جلیلی صفحه 17
    مقدمه و هدف
    لیشمانیوز جلدی از بیماری های انگلی است که به وسیله انگل لیشمانیا ایجاد می شود. تظاهرات بالینی این بیماری با توجه به گونه انگل مولد بیماری، ویرولانس انگل و همچنین پاسخهای میزبان متفاوت بوده و از ضایعات پوستی محدود پاپولی شکل تا انواع ضایعات ملتهب گسترده و یا ضایعات مزمن لوپویید متغیر است. این مطالعه با هدف بررسی ویرولانس انگلهای جدا شده از بیماران مبتلا به لیشمانیوز جلدی در استان فارس صورت گرفته است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی انگلهای جدا شده از زخم بیماران مبتلا به لیشمانیوز جلدی مراجعه کننده به بخش انگل شناسی دانشکده پزشکی شیراز در سال 1383در محیط های کشت انگل تکثیر گردیدند. از تعداد 20 نمونه تهیه شده 6 نمونه به کشت انبوه رسیده و جهت بررسی قدرت تهاجمی انگل از رده سلولی ماکروفاژ J774 استفاده گردید. ماکروفاژها در محیط آر پی ام آی حاوی سرم جنین گوساله 10 درصد کشت داده شده و سپس با فرم متاسیکلیک انگل به نسبت 1 به 10 مجاور گردیدند. پس از مدت زمان 3 روز با شمارش صد ماکروفاژ، درصد آلودگی ماکروفاژها و همچنین میانگین تعداد انگلهای موجود در هر ماکروفاژ محاسبه گردید. یافته های آزمایشگاهی به کمک نرم افزار SPSS و آمار توصیفی تجزیه و تحلیل گردیدند.
    یافته ها
    نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که ویرولانس انگلهای جدا شده از بیماران مختلف در لیشمانیوز جلدی متفاوت می باشد به گونه ای که درصد آلودگی ماکروفاژها در ایزوله های مختلف از 10 تا 63 درصد متفاوت بوده و میانگین تعداد انگلهای درون ماکروفاژ از 8 تا 27 عدد متفاوت بوده است. نتایج این بررسی همچنان مشخص نمود که میان شکل ضایعات و قدرت تهاجم انگلها به ماکروفاژها ارتباط وجود دارد به گونه ای که انگلهای با ویرولانس بالا ایجاد فرمهای حادتری از بیماری با زخمهای گسترده تر نموده اند. بررسی محل سکونت بیماران و قدرت تهاجم ماکروفاژی انگلهای جدا شده از آنان مشخص نمود که میان این دو فاکتور تفاوت معنی داری وجود نداشته و این بدان معنی است که انگلهای با ویرولانس بالا در تمامی مناطق مورد مطالعه پراکنده می باشند.
    نتیجه گیری
    انگلهای جدا شده از بیماران مبتلا به لیشمانیوز جلدی دارای ویرولانس متفاوت بوده و این تفاوت می تواند علت تنوع ضایعات پوستی در لیشمانیوز جلدی باشد. شناسایی سوش های با ویرولانس زیاد و بررسی تفاوتهای مولکولی و بیوشیمیایی آنها می تواند در جهت استفاده از این سوشها در تهیه واکسن مناسب علیه لیشمانیوز جلدی و همچنین مطالعات مرتبط با دارو درمانی مفید واقع گردد.
    کلیدواژگان: لیشمانیوز جلدی، ویرولانس، ماکروفاژ 774 J
  • ناصر توکلی، سیدابوالفضل مصطفوی، مژده دهقان، معصومه دهقانی، زینب رفیعی پور صفحه 25
    مقدمه و هدف
    ایبوپروفن یکی از ایمن ترین و پرمصرف ترین داروهای ضدالتهاب غیراستروییدی است. این دارو در بازار دارویی ایران، به فرم سوسپانسیون خوراکی و نیز قرص های 200 و400 میلی گرمی فیلم کوت و شوگرکوت موجود است. از جمله مشکلات مربوط به اشکال دارویی جامد (قرص) ایبوپروفن، می توان به فقدان بیواکیوالانسی، حلالیت آبی پایین دارو، اثرات جانبی گوارشی آن و سخت تر شدن قرص در اثر پدیده کهنگی اشاره نمود که انجام مطالعات کاملی را در زمینه این فرم ایجاب می نماید. در تحقیق حاضر چگونگی انحلال دارو از قرص های شوگرکوت و فیلم کوت ایبوپروفن مورد مطالعه قرار گرفته و با روند آزاد سازی دارو از فراورده استاندارد مقایسه شده است.
    مواد و روش ها
    این یک مطالعه تجربی آزمایشگاهی است که بر روی قرص ایبوپروفن در آزمایشگاه فارماسیوتیکس دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1382 انجام گرفته است. سه نوع قرص ایبوپروفن مورد آزمایش از میان نمونه های موجود در بازار دارویی (شوگر کوت، فیلم کوت و استاندارد) انتخاب شد. این قرص ها دارای شماره سری ساخت و تاریخ انقضا بود و بر اساس نمونه گیری تصادفی برگزیده شد. به منظور انجام آزمایش سرعت انحلال روش شماره یک فارماکوپه آمریکا (متد سبد چرخان) در محیط های مختلف در درجه حرارت 37 درجه سانتی گراد با سرعت چرخش 150 دور در دقیقه مورد استفاده قرار گرفت. علاوه بر آن، آزمایش های فارماکوپه ای دیگر نظیر؛ اندازه گیری سختی قرص ها، میزان فرسایش، یکنواختی محتوی و زمان از هم پاشیدن قرص ها مطابق فارماکوپه های رسمی آمریکا یا انگلیس انجام شد. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS و آزمون های آماری آنالیز واریانس یک طرفه، دانکن و مجذور کای تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    نتایج آزاد سازی قرص های ایبوپروفن استاندارد، شوگرکوت و فیلم کوت در محیط اسیدی به ترتیب نشان دهنده انحلال 5، 8 و 12 درصد دارو پس از 30 دقیقه بود. میزان داروی آزاد شده پس از 20 دقیقه در محیط بافر فسفات در مورد هر دو فراورده شوگرکوت و فیلم کوت حدود 80 درصد و در مورد فراورده استاندارد تقریبا 100 درصد بود. هر دو نمونه قرص شوگرکوت و فیلم کوت از لحاظ اختصاصات فارماکوپه ای دیگر نظیر تست زمان از هم پاشیدن در محدوده معیارهای فارماکوپه قرار داشتند.
    نتیجه گیری
    در حالی که الگوی آزادسازی دارو از دو فراورده شوگرکوت و فیلم کوت در محیط بافر فسفات مشابه با یکدیگر و منطبق بر معیارهای فارماکوپه آمریکا و انگلیس می باشد، با این حال آزادسازی آهسته تر دارو از قرص های شوگرکوت نسبت به فیلم کوت در محیط اسیدی نشان دهنده مقاومت موثرتر روکش قندی نسبت به روکش لایه نازک می باشد.
    کلیدواژگان: ایپوپروفن، قرص، شوگرکوت، فیلم کوت
  • طوبی مومن، مهران کریمی، محمود حقیقت صفحه 35
    مقدمه و هدف
    حملات حاد دردناک، شاه علامت بیماری کم خونی سلول داسی شکل است. درد شکم هم یک علامت شایع در این افراد است. دقت زیادی لازم است تا بین دردهای ثانویه به انسداد عروقی و سایر بیماری های شکمی در این بیماران افتراق داده شود. بیشتر موارد گاستریت اولیه به علت عفونت با ارگانیسم هلیکوباکترپیلوری ایجاد می شوند. هلیکوباکترپیلوری همچنین در ارتباط با درد راجعه شکمی در کودکان مطرح شده است. مطالعه حاضر نقش عفونت هلیکوباکترپیلوری را در بیماران با کم خونی سلول داسی شکل بررسی می کند و این که آیا این ارگانیسم می تواند درد راجعه شکمی را در این بیماران تقلید کند یا خیر؟
    مواد و روش ها
    این یک مطالعه توصیفی مقطعی است که بر روی همه بیماران کم خونی سلول داسی شکل یعنی 30 بیمار که به درمانگاه مطهری شیراز در سال 1383 مراجعه کرده اند، انجام شده است. ابتدا 11 بیمار با درد راجعه شکمی انتخاب شدند، سپس بر اساس پرسشنامه و مصاحبه حضوری به وسیله پزشک، 7 بیمار که علایمی قویا به نفع بیماری زخم پپتیک داشتند، انتخاب و تحت گاسترودئودنوسکوپی قرار گرفتند و برای تست سریع اوره آز بیوپسی از ناحیه آنتروم معده گرفته شد. تعداد 6 بیمار که در آندوسکوپی زخم پپتیک و تست اوره آز مثبت داشتند، تحت درمان چهار دارویی برای هلیکوباکترپیلوری قرار گرفتند و به مدت 9 ماه پیگیری شدند. تست سرمی ایمونوگلوبولین جی علیه هلیکوباکترپیلوری قبل و همچنین بعد از درمان برای اثبات ریشه کنی عفونت، از آنها فرستاده شد. داده های جمع آوری شده به صورت توصیفی بررسی شد.
    یافته ها
    7 بیمار از 11 بیمار (63/63 درصد) با کم خونی سلول داسی شکل و درد راجعه شکمی تحت گاسترودئودنوسکوپی قرار گرفتند که یافته های آندوسکوپی در 6 نفر (85.7 درصد) از آنها زخم پپتیک را نشان داد. در این 6 بیمار، تست سرمی ایمونوگلوبولین جی علیه هلیکوباکترپیلوری و تست اوره آز مثبت بود. بعد از درمان همه آنها بهبود کامل را در مدت یک ماه نشان دادند و تست سرمی ایمونوگلوبولین جی علیه هلیکوباکترپیلوری که 6 ماه بعد از درمان فرستاده شده بود، منفی شد.
    نتیجه گیری
    برای افتراق بین دردهای شکمی ثانویه به انسداد عروقی در بیماران کم خونی سلول داسی شکل و دردهای شکمی که به علل دیگر از جمله بیماری زخم پپتیک ایجاد می شوند، دقت زیادی لازم است. برای افتراق اپیزودهای حاد دردناک از دردهایی که به علت زخم پپتیک ناشی از هلیکوباکترپیلوری ایجاد می شود، تاریخچه و معاینه فیزیکی می تواند کمک کننده باشد. دل دردهای راجعه که به طور شایع تری همراه با استفراغ، بیدار شدن های شبانه و یا خونریزی گوارشی هستند، به احتمال بیشتری مطرح کننده حضور بیماری زخم پپتیک هستند. با قطعی کردن تشخیص بیماری زخم پپتیک و شروع کردن هرچه زودتر درمان مناسب، می توان از عوارض بیشتر در بیماران کم خونی سلول داسی شکل جلوگیری کرد.
    کلیدواژگان: کم خونی سلول داسی شکل، درد راجعه شکمی، هلیکوباکترپیلوری
  • سیما بشارت، محمدرضا ربیعی، زهرا رزقی، حمیدرضا بذرافشان صفحه 43
    مقدمه و هدف
    در مطالعات مختلف گزارش شده که دیابت منجر به اختلالاتی در سطوح پلاسمایی بعضی از عناصر معدنی کمیاب (ضروری) مانند منیزیم می شود و خود منیزیم نیز در پاتوژنز و پیشرفت دیابت موثر است. هدف از این مطالعه بررسی میزان منیزیم سرم و ارتباط آن با برخی شاخص های فردی در افراد دیابتی تیپ دو مراجعه کننده به کلینیک دیابت شهرستان گرگان بوده است.
    مواد و روش ها
    این یک مطالعه توصیفی تحلیلی به صورت مقطعی است که پس از انجام یک مطالعه مقدماتی در کلینیک دیابت گرگان و تعیین حجم نمونه با توجه به فرمول های آماری، طی سه ماهه تابستان 1382 در بیماران دیابتی تیپ دو مراجعه کننده به کلینیک دیابت گرگان به صورت نمونه گیری تصادفی آسان (بیمارانی که حاضر به شرکت در مطالعه بودند پس از دادن رضایت کتبی تا رسیدن به حجم نمونه مورد نظر وارد مطالعه شدند) انجام شد. پس از پرکردن پرسشنامه حاوی مشخصات فردی به آزمایشگاه ارجاع داده شده و با گرفتن 5 سی سی خون وریدی به صورت ناشتا، سطح متوسط منیزیم سرمی به روش اسپکتروفتومتری و سطح هموگلوبین گلیکوزیله نیز به عنوان شاخص گلیسمیک به روش کالریمتری اندازه گیری شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارSPSS و آزمون های کای دو، تی دانشجویی و تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    سطح متوسط منیزیم سرم در افراد مورد مطالعه 1.63±0.96 میلی گرم در دسی‎لیتر بوده و در 43 نفر (8/47 درصد) از مراجعه کنندگان سطح منیزیم سرم کمتر از نرمال بود. بیشترین افراد دچار هیپومنیزیمی (8/69 درصد)در گروه سنی 60-41 سال بودند. سطح سرمی منیزیم در دو جنس تفاوت آماری معنی داری نداشت. در افراد دارای سطح سواد بالاتر از دیپلم، میانگین منیزیم سرمی پایین تر بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به درصد بالای هیپومنیزیمی در افراد دیابتی تیپ دو مورد مطالعه پیشنهاد می گردد به بیماران دیابتی راجع به مصرف منابع غذایی حاوی منیزیم مانند؛ سبزیجات، غلات و دانه ها و غذاهای دریایی آموزش های لازم داده شود.
    کلیدواژگان: منیزیم سرم، دیابت تیپ دو، هموگلوبین گلیکوزیله
  • مریم حضرتی، نسرین زحمتکشان، طاهره دژبخش، علیرضا نیک سرشت، بهرام ضیغمی صفحه 53
    مقدمه و هدف
    بیماری های مزمن در همه دوره های زندگی افراد تاثیرگذار است و امروزه نه تنها افراد سالمند بلکه افراد میانسال و جوان را نیز درگیر می کند. بیشتر این بیماری ها به دلیل ناتوانی های زیادی که برجای می گذارند، تاثیرات قابل توجهی بر کیفیت زندگی افراد ایجاد می کنند. یکی از بیماری های مزمن و ناتوان کننده مولتیپل اسکلروزیس است که در بالغین جوان دیده می شود. این بیماری با التهاب ماده سفید مغز، از بین رفتن میلین و گلیوزیس سلول های مغزی همراه است که باعث اختلالات نورولوژیکی متعدد و ناتوانی طولانی مدت در این بیماران می شود. هدف از انجام این پژوهش تعیین تاثیر فرایند نوتوانی بر کیفیت زندگی بیماران مولتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به درمانگاه های مغز و اعصاب وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز می باشد.
    مواد و روش ها
    در این پژوهش تجربی جهت بررسی کیفیت زندگی از پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس که 12 جنبه کیفیت زندگی را شامل می شود، استفاده گردید. همچنین میزان ناتوانی بیمار با استفاده از مقیاس سنجش میزان ناتوانی که یک مقیاس 10 رتبه ای است تعیین شده است. نمونه مورد مطالعه 75 بیمار به مولتیپل اسکلروزیس بوده که به درمانگاه های مغز و اعصاب وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال 1383 مراجعه کرده و به صورت تصادفی در دو گروه مورد (35 بیمار) و شاهد (40 بیمار) قرار گرفتند. در ابتدا پرسشنامه کیفیت زندگی به وسیله بیمار تکمیل شده و میزان نمره سنجش میزان ناتوانی بیمار تعیین گردید. سپس مداخلات نوتوانی شامل 10 جلسه فیزیوتراپی، 5 جلسه آموزش، 2 جلسه مشاوره روانی و روان درمانی گروهی بر حسب نیاز بیماران در گروه مورد علاوه بر درمان های معمول انجام می گرفت، در حالی که گروه شاهد در این مدت تنها درمان های معمول (دارودرمانی) را دنبال می کردند و سپس در فاصله یک ماه پس از اجرای فرایند و سه ماه پس از آن مجددا کیفیت زندگی و نمره سنجش میزان ناتوانی بیماران در هر دو گروه تعیین و با هم مقایسه گردید. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS و شاخص های توصیفی و آزمون های تی مستقل، تی زوجی، کای دو، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون اندازه گیری تکراری تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    نتایج پژوهش بیانگر آن است که بیماران در گروه مورد در فاصله یک ماه پس از اجرای فرایند در 7 جنبه و سه ماه پس ازآن کلیه جنبه های کیفیت زندگی افزایش قابل ملاحظه و معنی داری را نشان داده اند، در حالی که در گروه شاهد یک ماه و سه ماه پس از فرایند کاهش آماری معنی داری در 5 جنبه از جنبه های کیفیت زندگی دیده شده و در سایر جنبه ها تفاوت آماری معنی داری مشاهده نگردید. قابل توجه این که در فاصله یک تا سه ماه از اجرای فرایند گروه مورد این افزایش را در 11 جنبه همچنان حفظ کرده بودند. همچنین در نمره سنجش میزان ناتوانی بیماران در گروه مورد قبل، یک ماه و سه ماه پس از فرایند تفاوت آماری معنی داری مشاهده نشد. در گروه شاهد نیز یک ماه پس از فرایند تفاوت معنی داری در این نمره مشاهده نگردید، اما سه ماه پس از فرایند و در فاصله یک تا سه ماه از اجرای فرایند کاهش آماری معنی داری مشاهده گردید (03/0=p و 009/0=p).
    نتیجه گیری
    نتایج نشان می دهد که فرایند نوتوانی موجب افزایش کیفیت زندگی و رضایت از زندگی در بیماران مولتیپل اسکلروزیس گردیده است. همچنین این فرایند توانایی انجام فعالیت های روزانه را بهبود می بخشد، در حالی که بر نمره سنجش میزان ناتوانی این بیماران تاثیری ندارد. لذا پیشنهاد می گردد علاوه بر درمان های معمول فرایند نوتوانی به عنوان بخشی از برنامه درمان این بیماران در نظر گرفته شود.
    کلیدواژگان: فرایند نوتوانی، مولتیپل اسکلروزیس، کیفیت زندگی
  • آسیه مبارکی، قادرزاده باقری، کرامت الله زندی قشقایی صفحه 65
    مقدمه و هدف
    سزارین شایع ترین عمل جراحی در بخش زنان و زایمان و یکی از روش های ختم بارداری است. این روش مانند هر عمل جراحی دیگر عوارضی را در پی دارد. سازمان جهانی بهداشت حداکثر میزان سزارین بر اساس اندیکاسیون های واقعی و عملی، 15 درصد پیشنهاد نموده است. حال آن که در بسیاری از جوامع مانند ایران، میزان سزارین بسیار بالاتر بوده و در بسیاری موارد اندیکاسیون علمی انجام شده عمل سزارین متولی تعیین نوع زایمان نیست، بلکه ناآگاهی، عقاید، رفتارها و نگرش های غیر آزمون شده و غلط تعیین کننده نوع انجام زایمان شده است. در این راستا هدف از این مطالعه بررسی شیوع سزارین و علل آن در شهر یاسوج است.
    مواد و روش ها
    این یک مطالعه توصیفی به صورت مقطعی بوده که در شهر یاسوج از اول فروردین تا آخر اسفند 1382به مدت یک سال انجام پذیرفته است. جمعیت آماری 3596 نفر بوده که نمونه مورد مطالعه معادل جمعیت آماری بود. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده که از طریق مصاحبه با مادرانی که برای انجام زایمان به زایشگاه و اتاق عمل بیمارستان امام سجاد (ع) یاسوج مراجعه کرده بودند و پرونده بیماران تکمیل شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و شاخص های توصیفی آنالیز شد.
    یافته ها
    نتایج بررسی نشان داد که تعداد کل زایمان در این بیمارستان طی یک سال 3596 مورد بود که 89/73 درصد زایمان ها طبیعی، 06/26 درصد به صورت سزارین و 05/0 درصد با وسایل فورسپس و واکیوم بوده است. در این مطالعه 19/68 درصد زنان سزارین شده را زنان نخست زا و دوم زا به خود اختصاص دادند. تعداد 42 درصد از زنان چندزا پس از زایمان لوله های رحمی آنها بسته شد. شایع ترین علت سزارین به ترتیب شامل؛ سزارین تکراری 69/23 درصد، انتخابی 67/13 درصد، عدم تناسب سر جنین با لگن مادر 56/13 درصد، دیسترس جنینی 45/13 درصد، پرزانتاسیون های غیرسفالیک 63/11 درصد و بیماری های مادر 35/10 درصد بوده است.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه میزان شیوع سزارین نسبت به استاندارد جهانی بالاست، لذا پیشنهاد می شود جهت کاهش میزان سزارین های غیر ضروری بر اساس واقعیت های فرهنگی و علمی، راهکارهای مناسبی از جمله؛ آموزش صحیح و به موقع و مشاوره خانواده از طریق رسانه های جمعی مورد نظر بوده تا گام موثری در جهت ارتقای سطح سلامت مادران و نوزادان برداشته شود.
    کلیدواژگان: شیوع، سزارین، عوامل مرتبط
  • مژگان ندافی، طاهره کشاورز، حمیدرضا طباطبایی صفحه 73
    مقدمه و هدف
    ارتباطات اجتماعی تاثیر مثبتی بر سلامت فیزیکی و روانی دارند. ارتباطات اجتماعی به هنگام استرس در زمانهای مختلف زندگی از فرد حمایت کرده و باعث احساس ارزشمندی، سلامت روانی و کنترل محیط می شوند. در زمان بارداری، حمایت اجتماعی برای سلامتی و بهداشت مادر ضروری است. حمایت مادر باعث تشویق وی در انجام رفتارهای بهداشتی و تغییرات روش زندگی برای بهبود بهداشت و سلامت فیزیکی می شود. از آنجا که تولد نوزاد در بافت یک خانواده و جامعه رخ می دهد، عوامل اجتماعی دموگرافیک ممکن است بر حمایت اجتماعی بارداری تاثیر بگذارد. زنان باردار به حمایت اعضای خانواده، دوستان و مراقبین بهداشتی نیاز دارند. برخی برنامه های حمایتی در بارداری می تواند از زایمان زودرس، وزن کم نوزاد زمان تولد و زایمان سزارین جلوگیری کند. با توجه به موارد ذکر شده این پژوهش با هدف تعیین وضعیت جسمی اجتماعی زنان باردار مراجعه کننده به درمانگاه های بارداری انجام پذیرفت.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی تحلیلی به صورت تصادفی، 290 زن باردار مراجعه کننده به درمانگاه های بارداری شیراز در سال 1383 مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها از پرسشنامه های هولمز و تفسیر زندگی کوپر اقتباس شده است. با این پرسشنامه وضعیت جسمی، خانوادگی فامیلی، مالی، شغلی و شخصی اجتماعی زنان باردار مطالعه و ارتباط آن با عوامل دموگرافیک بررسی شد. در ضمن روایی محتوایی پرسشنامه با نظر افراد متخصص و پایایی آن با روش دو نیمه سازی و آلفای کرونباخ 8/0بررسی گردید و مورد تایید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های مجذور کای، غیر پارامتریک اسپیرمن و مان ویتنی یو و نرم افزار SPSS استفاده شد.
    یافته ها
    بر اساس یافته های به دست آمده از مطالعه، اکثریت افراد مورد مطالعه تحصیلات پایین زیر دیپلم (4/64 درصد) و خانه دار (1/94 درصد) بودند. از طرفی فاصله بیش از دو سال بین فرزندان (9/57 درصد) و موارد بارداری با برنامه ریزی قبلی (4/72 درصد) گزارش شد. در بررسی وضعیت فیزیکی زنان باردار، بیشترین میزان مشکلات جسمی در موارد تغییرات خواب (2/64 درصد)، تغییرات عادات غذا خوردن (6/51 درصد)، تغییرات تفریحات (1/82 درصد) و کاهش فعالیتهای جاری زندگی (8/93 درصد) دیده شد. همچنین مطالعه حاضر نشان داد که تعداد بارداری بر وضعیت جسمی فیزیکی زن باردار تاثیر دارد، بدین معنی که تعداد بارداری بالاتر باعث پایین آمدن سلامت جسمی زن باردار می گردد (004/0 p=)، ولی میزان تحصیلات و فاصله بارداری بر بهبود وضعیت فیزیکی تاثیری ندارد. طبق نتایج این مطالعه در مورد وضعیت خانوادگی فامیلی، بیشترین اتفاقات منفی شامل؛ مشکلات شغلی همسر (8/30 درصد)، اختلاف بین افراد خانواده (4/27 درصد)، اختلاف با خانواده همسر (7/25 درصد)، اختلاف زن بااردار با همسر (31 درصد)، کاهش میل جنسی (7/48 درصد) کاهش میل جنسی همسر (6/27 درصد) و تغییر مکان (8/32 درصد) بوده است. همچنین میزان تحصیلات بالا (001/0 p<) و تعداد بارداری کم (02/0 p=) بر ایجاد حمایت خانوادگی اجتماعی خوب تاثیر مثبت دارد، ولی فاصله بارداری با آن رابطه ای ندارد. نتایج این مطالعه همچنین نشان می دهد که میزان تحصیلات، تعداد بارداری، فاصله بارداری بر وضعیت مالی، وضعیت شغلی، وضعیت شخصی اجتماعی تاثیری ندارد و رابطه ای را نشان نمی دهد. در ضمن وضعیت شخصی اجتماعی خوب زنان باردار بر وضعیت شغلی تاثیر مثبت دارد (01/0 p=)، ولی وضعیت سلامتی جسمی و مالی با وضعیت شغلی ارتباطی ندارند.
    نتیجه گیری
    تعداد بارداری کمتر باعث بهبود وضعیت جسمی زن باردار و علاوه بر آن میزان تحصیلات نیز باعث افزایش حمایت خانوادگی اجتماعی خوب می گردد، ولی این عوامل با وضعیت مالی، وضعیت شغلی و وضعیت شخصی اجتماعی ارتباطی ندارد. وضعیت شخصی اجتماعی خوب زن در ایجاد وضعیت شغلی بهتر تاثیر مثبت دارد.
    کلیدواژگان: وضعیت جسمی، وضعیت اجتماعی، زنان باردار
  • فرامرز احمدی جهان آباد، خسرو مشرف زاده، کورش داوری، ظفر پریسای، خداکرم دیانتی، جلال الدین آبروان صفحه 83
    مقدمه و هدف
    بخش بهداشت امروزه در بسیاری از کشورها با تنگناهای شدید منابع روبروست، از این رو مدیران این بخش باید با توجه به محدودیت منابع، ضرورت عقلی حکم می کند که حداکثر بهره وری از آنان را به عنوان یک جزء لاینفک مدیریت سیستم بهداشت و درمان درآورند. برای اجرای این مهم استفاده از ابزارهایی چون تحلیل هزینه، هزینه اثر بخشی و هزینه فایده ضروری است. لذا مطالعه فوق به منظور تحلیل هزینه خدمات بهداشتی درمانی در بخش بهداشت استان کهگیلویه و بویراحمد به اجرا درآمد.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی تحلیلی به صورت مقطعی و گذشته نگر می باشد که در استان کهگیلویه و بویراحمد در سال 1382 انجام گرفته است. نمونه پژوهش شامل؛ 3 مرکز بهداشت شهرستان، 25 واحد مرکز بهداشتی درمانی شهری و روستایی و 131 خانه بهداشت می باشد. ابزار گردآوری فرم ها و اسناد آماری موجود در واحدهای مورد مطالعه بوده است. اطلاعات گردآوری شده با نرم افزار SPSS و آزمون مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج حاصله از پژوهش فوق بیانگر آن است که در خانه های بهداشت خدمت جلب مشارکت مردم و آموزش همگانی گرانترین و ارایه کمک های اولیه ارزانترین خدمت بوده اند. در مراکز بهداشتی درمانی روستایی و مراکز بهداشتی درمانی شهری خدمات جرمگیری دندان گرانترین، نسخه پیچی و تنظیم خانواده ارزانترین خدمت هستند. در میان مراکز بهداشتی درمانی شهری حداکثر هزینه مربوط به شهرستان گچساران و حداقل مربوط به شهرستان بویراحمد است. در بین مراکز بهداشتی درمانی روستایی و مرکز بهداشت شهرستان، شهرستان کهگیلویه حداکثر هزینه و شهرستان بویراحمد حداقل هزینه را به خود اختصاص داده اند، اما هزینه های مربوط به خانه های بهداشت بالاترین هزینه مربوط به شهرستان بویراحمد و کمترین هزینه به شهرستان کهگیلویه اختصاص دارد.
    نتیجه گیری
    نتایج پژوهش مشخص می نماید که هرچه فراوانی خدمات بیشتر و زمان انجام آنها کمتر باشد قیمت تمام شده آنها کمتر خواهد بود، بنابراین مدیران و کارشناسان حوزه بهداشت و درمان در رده ستادی و عملیاتی می توانند با برنامه ریزی بلند مدت و کوتاه مدت در روش ارایه خدمات گران تجدید نظر نمایند، منتهی نباید گران بودن یک خدمت منجر به حذف آن از سیستم شبکه بهداشت درمان گردد.
    کلیدواژگان: تحلیل هزینه، قیمت تمام شده، هزینه اثربخشی، هزینه فایده
  • زهرا ملازم، سیما محمدحسینی، زهره کریمی، قادرزاده باقری صفحه 95
    مقدمه و هدف
    استرس شغلی، واکنش جسمی و روانی مضری است که در اثر تعامل فرد و محیط به وجود می آید و از عدم هماهنگی بین نیازهای کاری با توانایی ها و خواسته های شخص ناشی می شود. پرستاری از جمله مشاغلی است که افراد را در معرض استرس شغلی قرار می دهد و در نتیجه بر کیفیت کار آنان تاثیر می گذارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین برخی عوامل تنش زا و درجه تنش زایی این عوامل از نظر پرستاران شاغل در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان کهگیلویه و بویراحمد طراحی گردید.
    مواد و روش ها
    این پژوهش یک مطالعه توصیفی تحلیلی و مقطعی می باشد. جامعه پژوهش شامل کلیه 142 نفر کارشناس پرستاری است که در زمان انجام پژوهش یعنی سال 1381 در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان کهگیلویه و بویراحمد مشغول به کار بوده اند. ابزار گردآوری اطلاعات از پرسشنامه کوپر و توصیف شغل اقتباس شده بود که پس از تکمیل، داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و شاخص های توصیفی و آزمون های تی، آنالیز واریانس، پیرسون و دانکن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، شدیدترین عوامل تنش زای شغلی در پرستاران به ترتیب شامل؛ عدم رضایت از میزان حقوق و مزایا (5/72 درصد)، حجم زیاد کار (3/61 درصد)، انجام وظیفه در روزهای تعطیل (1/52 درصد)، عدم مقبولیت شغل در جامعه (4/51 درصد) و اختلال در خواب و استراحت (7/50 درصد) بوده و وجود وسایل جدید در محیط کار و عدم آگاهی از کاربرد آنها (4/20 درصد) و کمبود مهارت در رابطه با شغل (1/14 درصد) به عنوان عواملی که کمترین تنش را در پرستاران ایجاد می نمایند، تعیین گردید. همچنین مقایسه میانگین های نمرات عوامل تنش زای نمونه های مورد پژوهش برحسب شهرستان و بیمارستان محل خدمت با آزمون آنالیز واریانس اختلاف معنی دار آماری را نشان داد (05/0 p<). در بررسی های آماری، ضریب همبستگی پیرسون مبین وجود ارتباط مثبت و معنی دار بین تعداد فرزندان و تنش (05/0 p<) و بین سن و تنش (05/0 p<) بود. یافته های دیگر پژوهش نشان داد که بین جنس، نوع بخش، سابقه خدمت، نوع استخدام، وضعیت تاهل، میزان حقوق و مزایا و بومی بودن با تنش ارتباط یا اختلاف معنی دار آماری وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به این که تنش در پرستاران به طور بالقوه نتایج زیان آوری به دنبال خواهد داشت و تعادل جسمی و روانی افراد را بر هم زده و کارایی آنان را در ابعاد مختلف کاهش می دهد، لذا با عنایت به نتایج این پژوهش می باید مسوولان در جهت کاهش عوامل تنش زایی مانند؛ عدم رضایت از حقوق و مزایا، حجم زیاد کار و... اقدام نمایند.
    کلیدواژگان: عوامل تنش زا، تنش، پرستار
  • محمدرضا شیرزادی، ناهید پدرام صفحه 105
    مقدمه و هدف
    اکتیما کونتاژیوزوم یک بیماری ویروسی خوش خیم در انسان است که از طریق تماس مستقیم با حیوانات اهلی یا غیر مستقیم با گوشت و چاقوی آلوده منتقل می شود. ضایعه معمولا در دست ایجاد شده و منفرد است، ولی ابتلای سایر نقاط بدن نیز گزارش شده است. در این گزارش به اولین مورد ثبت شده اکتیما کونتاژیوزوم که ضایعه به جز دست در ساق پاها نیز ایجاد شده است، پرداخته می شود.
    معرفی بیمار: بیمار مرد 30 ساله ای است که در مرداد ماه سال 1381 به کلینیک کارخانه خود در شهر تهران مراجعه کرده است. وی 31 روز قبل از مراجعه به دنبال قطعه قطعه کردن گوشت دچار صدمه در انگشت اشاره دست چپ شده و همزمان و مکررا اقدام به خاراندن ساق پاها نموده است و در کمتر از یک هفته ضایعات در محل بریدگی دست و محل خاراندن ساق پا ایجاد شده است. به دلیل طولانی شدن بیماری از ضایعه نمونه برداری و تشخیص اکتیما کونتاژیوزوم داده شد و بیمار با استفاده از داروی ضد عفونی کننده موضعی بتادین بهبود یافت.
    نتیجه گیری
    شایعترین محل ابتلاء بیماری اکتیما کونتاژیوزوم در دست ها می باشد و معمولا ضایعه منفرد است، ولی در صورت بروز ضایعات متعدد و حتی در نقاط دیگر بدن تشخیص رد اکتیما کونتاژیوزوم نمی شود، لذا وجود سابقه تماس با حیوانات اهلی به طور مستقیم یا غیر مستقیم یک راهنمای مهم در تشخیص بیماری می باشد تا از اقدامات درمانی غیر لازم پرهیز کرد.
    کلیدواژگان: اکتیما کونتاژیوزوم، ضایعه، سابقه تماس