فهرست مطالب

Otorhinolaryngology - Volume:18 Issue: 1, 2006

Iranian Journal of Otorhinolaryngology
Volume:18 Issue: 1, 2006

  • 88 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1385/06/25
  • تعداد عناوین: 11
|
  • محمد راه روح، زهره موسوی، سیروس نکویی، آرش خامنه باقری، رسول زکوری صفحات 7-13
    مقدمه
    ندول تیرویید از جمله شکایات شایعی است که در بالین بیماران با آن برخورد می نماییم. بیوپسی سوزنی، اسکن رادیواکتیو و سونوگرافی از جمله روش هایی هستند که بیشتر برای تشخیص و تعیین رویکرد درمانی در یک ندول تیروییدی به کار گرفته می شوند در این میان سونوگرافی از جمله غیر مهاجم ترین و کم عارضه ترین روش های تصویربرداری است و در این تحقیق نیز به بررسی ارزش سونوگرافی و کالر داپلر در ندول های تیروییدی پرداخته ایم.
    روش کار
    در این مطالعه 66 بیمار مبتلا به ندول تیرویید قابل لمس مراجعه کننده به کلینیک غدد بیمارستان امام رضا بین مرداد سال 83-82 که بیوپسی نیز برایشان انجام می شد انتخاب و در بخش رادیولوژی بیمارستان قائم تحت سونوگرافی و کالر داپلر قرار گرفتند و یافته ها با نتایج بیوپسی سوزنی و جراحی مطابقت گردید.
    نتایج
    8% از ندول های مورد بررسی بدخیم و 92% خوش خیم بوده اند. هوموژن بودن ندول تیرویید بیشتر مطرح کننده یک ضایعه خوش خیم است. احتمال بدخیمی در ندول منفرد بیشتر از ندول های متعدد است. در بررسی %91 Color Doppler ندول های خوش خیم و 75% ندول های بدخیم دارای واسکولاریزاسیون در اطراف ضایعه بوده اند. میزان واسکولاریزاسیون اینتراندولر در 30% ندول های بدخیم زیاد و در 60% موارد خیلی زیاد و این میزان ها در ندول های خوش خیم به ترتیب 12% و 6% بوده است. میانگین اندکس مقاومت (RI) در ندول های خوش خیم 0.62±0.12 و در ندول های بدخیم 0.68±0.11 بود و 28? از ندول های خوش خیم و 40% از ندول های بدخیم (RI) بیشتر از 0.75 داشتند. در مقایسه (RI) در ندول های خوش خیم و بدخیم مشاهده شد که (RI) بیش از 0.75 به طور معنی داری در بدخیمی ها بیشتر می باشد (P=0.045).
    کلیدواژگان: سونوگرافی، کالرداپلر، ندول تیروئید، داپلر قدرتی
  • محمد مهدی قاسمی، احمد زمانیان، محمدرضا طالع، علی اصغر رئوف صائب، محمد فرهادی، سعید محمودیان صفحات 15-21
    مقدمه
    تشخیص کاهش شنوایی در شیرخواران و نوزادان به کمک روش های رایج بالینی دشوار است و بچه هایی که از شنوایی محروم اند روی رشد تکلم، زبان و رشد اجتماعی – شناختی آنان اثر سویی داشته و تا دوران دبستان ممکن است تشخیص داده نشوند. به این دلیل غربالگری شنوایی کلیه نوزادان با استفاده از تست های TEOAE و ABR در بدو تولد توصیه شده است. این مطالعه با هدف غربالگری شنوایی کلیه نوزادان متولد شده در 3 بیمارستان تحت مطالعه در مشهد جهت تشخیص و مداخله زودرس و جلوگیری از معلولیت های ناشی از کاهش شنوایی های دو طرفه انجام شد.
    مواد و روش کار
    مطالعه از نوع توصیفی بوده و نوزادان متولد شده، در 24 ساعت اول پس از تولد تحت تست TEOAE قرار می گرفتند و در صورت ارجاع در سه هفته بعد از تولد یک دیگر تست می شدند و نوزادانی را که هر دو تست گذر (pass) نمی کردند تا قبل از سن 3 ماهگی تحت تست ABR قرار داده و موارد کاهش شنوایی های یک طرفه یا دو طرفه را تشخیص و مورد پی گیری یا درمان قبل از سن 6 ماهگی قرار دادیم.
    نتایج
    از 10016 نوزاد 9615 (96 درصد) در مرحله اول آزمون شامل ملاک های گذر (pass) بودند و 401 نفر (4 درصد) به مرحله دوم ارجاع شدند که 289 نفر آنان جهت تست در مرحله دوم مراجعه کردند در تست مرحله دوم (re screen) 266 نوزاد (92 درصد) گذر کرده و 23 نوزاد جهت تست ABR ارجاع شدند. با تست ABR مشخص شد که 10 نوزاد (44 درصد) بدون کاهش شنوایی و 13 نوزاد (56 درصد) دارای کاهش شنوایی اند 8 نوزاد دارای کاهش شنوایی کوکلئار و از نوع عمیق دو طرفه 2 نوزاد دارای کاهش شنوایی کوکلئار از نوع متوسط 3 مورد دارای کاهش شنوایی هدایتی بودند.
    نتیجه گیری
    به دلیل شیوع کم شنوایی مادرزادی و اثرات سو آن بر تکامل کودک با توجه به دسترسی آزمون های دقیق کشف افت شنوایی و هزینه پایین آن غربالگری شنوایی نوزادان در بدو تولد توصیه شده است.
    کلیدواژگان: غربالگری شنوایی، کاهش شنوایی، مادرزادی، مداخله
  • رضا باقری، محمدتقی رجبی مشهدی، حسین مشهدی نژاد صفحات 23-29
    مقدمه
    تومورهای مدیاستن طیف وسیعی از بیماری های خوش خیم یا بدخیم را شامل می شوند. گروهی از این تومورها که در قله قفسه سینه قرار می گیرند، گاهی با انتشار به فضاهای گردنی مشکلات عدیده ای را در تصمیم گیری جراحی این تومورها پدید می آورند، زیرا با رویکرد توراکوتومی اغلب به علت نزدیکی این تومورها به عروق بزرگ قادر به خروج کامل این تومورها از فضاهای گردنی نبوده یا خروج این تومورها به علت عدم رویت عروق بزرگ مجاور توام با حوادث خطرناک و خونریزی های شدید حین جراحی می گردد. هدف از این مطالعه گزارش موارد جراحی شده اینگونه از تومورها به کمک رویکرد Anterior transcervicothoracic می باشد.
    روش کار
    بسته به گسترش تومور در فضای گردنی ابتدا با یک انسزیون مایل در گردن در مجاورت عضله استرنوکلیدوماستویید دیسکسیون فضای گردنی انجام می گردد، در تمامی بیماران سرکلاویکولا همان طرف جهت رویت بهتر عروق ساب کلاوین حذف شده و سپس با ادامه انسزیون به صورت پارسیل استرنوتومی فضای مدیاستن مورد ارزیابی جهت حذف کامل تومور قرار می گیرد. در صورت نیاز جهت خروج کامل تومور با یک توراکوتومی قدامی عمل تکمیل می گردد.
    گزارش بیماران: سه بیمار در مطالعه ما قرار داشته اند که هر سه بیمار خانم بوده اند (در فاصله سنی 10 تا 24 سال). گزارش پاتولوژی سه بیمار عبارتند از: یک بیمار گانگلیونروبلاستوما، یک بیمار نروفیبروما و یک بیماردیگر نیز مدولاری کارسینوما تیرویید. گسترش تومور در فضاهای گردنی در دو بیمار در سمت چپ گردن و یک بیمار در سمت راست گردن بوده و در تمامی بیماران با تکنیک فوق الذکر تومور به صورت کامل خارج شده و تنها در یک بیمار نیاز به توراکوتومی قدامی جهت خروج تومور حجیم در مدیاستن گردید. در تمامی بیماران تومور به صورت کامل خارج شده و در هیچ بیمار حوادث شدید عروقی حین عمل وجود نداشته و تمامی بیماران بدون عوارض بیمارستان را ترک و حداقل بمدت 6 ماه تحت نظر بوده و عود توموری نداشته اند. متوسط بستری در بیمارستان 5.5 روز بوده است.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به اکسپوز خوب عروق بزرگ در فضاهای گردنی و مدیاستینال، با توجه به موفقیت در خروج این تومورها ما این تکنیک را جهت خارج کردن تومورهای مدیاستینال با گسترش به فضاهای گردنی پیشنهاد می کنیم. البته نیاز به مطالعات وسیع تر در آینده جهت قطعیت بیشتر ضروری می باشد.
    کلیدواژگان: تومور مدیاستن، تومور سرویکومدیاستن، رویکرد قدامی سرویکوتوراسیک
  • کرامت مظفری نیا، مریم عامی زاده صفحات 31-39
    مقدمه
    کشف راه کارهای لازم برای کاهش درد بعد از عمل تنسیلکتومی همواره مد نظر بوده است و بدین منظور از روش های مختلفی مثل پوشانیدن سطح برهنه محل عمل توسط Sucralfate، فیبرین یا تزریق مواد بی حس کننده موضعی برای بلوک اعصاب حسی منطق عمل استفاده شده است.
    روش کار
    120 بیمار 6 تا 40 ساله در دو گروه شاهد و مورد به طور تصادفی مورد مطالعه قرارگرفته اند. در گروه بیمار بعد از عمل تونسیلکتومی اقدام به تزریق موضعی 3 تا 10cc از محلول بوپیواکائین 0.5% همراه با 200000/1 اپی نفرین در چین ها و حفره لوزه ای شده در حالی که در گروه شاهد همین مقدار سرم فیزیولوژی تزریق گردیده است. شدت درد 6-12-18 ساعت بعد از خاتمه عمل از طریق(VSS)؛Visual Analogue Scale (قبل و بعد از خوردن مایعات) در هر دو گروه مشخص، مقایسه و ارزیابی گردید.
    نتایج
    در گروه مورد مطالعه در مقایسه با گروه کنترل تغذیه بهتر انجام شد و درد کمتری داشتند همچنین زمان شروع تغذیه دهانی کمتر بود. درد بعد از تونسیلکتومی با جنس، اندازه لوزه و اندیکاسیون عمل ارتباطی ندارد.
    نتیجه گیری
    تزریق موضعی آن به همراه اپی نفرین 200000/1 در پایانه های اعصاب حسی لوزه باعث کاهش درد بعد از عمل تونسیلکتومی در بالغین و اطفال می شود.
    کلیدواژگان: تونسیلکتومی، درد، بوپی واکائین، اپی نفرین
  • احمد میمنه جهرمی، احمد زمانیان صفحات 41-47
    مقدمه
    بزرگی آدنوئید به عنوان یکی از علل اصلی اختلال در عملکرد شیپوراستاش و ایجاد OME در نظر گرفته شده است. گروهی از متخصصین ENT و اطفال معتقدند که نمی توان به کمک ارزیابی کلینیکی تنها سایز آدنوئید را تخمین زد و بر اساس آن آدنوئید کتومی سود می برند وجود ندارد. هدف از این مطالعه اندازه گیری نسبت آدنوئید به نازوفارنژیال در کودکان مبتلا به هیپرتروفی آدنوئید و OME می باشد تا به استناد نتایج آن کودکانی را که از آدنوئید کتومی سود خواهند برد مشخص شوند.
    روش کار
    مطالعه به صورت توصیفی تحلیل روی 50 بیمار مبتلا به OME و هیپرتروفی آدنوئید مراجعه کننده به درمانگاه ENT بیمارستان امام رضا (ع) انجام شد. از بیماران نمای لترال گردن استاندارد گرفته شد و اندازه ها با استفاده از آن بررسی و محاسبه شدند. A/N ratio به دست آمده از مطالعه فوق باA/N ratio به دست آمده در کودکان نرمال در همان گروه های سنی که در مطالعات دیگر به دست آمده بود مقایسه شدند و اثرات اندازه آدنوئید روی علایم انسدادی و ریسک ایجاد OME بررسی شد.
    نتایج
    از 50 بیمار مورد مطالعه 6 نفر بین 6-4 سال، 37 نفر بین 8-6 سال، و 7 نفر بین 10-8 سال سن داشتند که مقایسه A/N ratio در گروه های مختلف سنی در بیماران مبتلا به OME با افراد نرمال تفاوت معنی داری نشان نداد (P=0.43). 16 بیمار (32%) بدون علایم انسدادی و 34 بیمار (44%) دارای علایم انسدادی بودند که میانگین A/N ratio در گروه بدون علایم انسدادی (0.44) و در گروه دارای علایم انسدادی به ترتیب (0.49) برای خرخر شبانه (0.62) برای خرخر شبانه همراه با تنفس دهان و (0.75) برای خرخر شبانه و تنفس دهانی همراه و هیپونازالیتی بود. مطالعه فوق مشخص ساخت که در بیماران مبتلا به OME میانگین A/N ratio در گروهی که علایم بارز هیپرتروفی آدنوئید (علایم انسدادی) را دارند به شکل معنی داری بالاتر از گروه بدون علامت است (P<0.001).
    نتیجه گیری
    این مطالعه مشخص ساخت که در بیماران مبتلا به OME و دارای علایم انسدادی، آدنوئید کتومی می تواند اقدام موثری در جهت رفع علایم انسدادی باشد ولی بیمارانی که هیپرتروفی آدنوئید بدون بدون علایم انسدادی دارند از آدنوئید کتومی سودی نخواهند برد.
    کلیدواژگان: اوتیت میانی ترشحی، آدنوئید، نازوفارنکس، خرخر
  • مجید رضوی، مهریار تقوی گیلانی، احسان خدیوی صفحات 49-53
    مقدمه
    تهویه جت یکی از روش های تهویه بیمار است که بدون استفاده از لوله تراشه قابل انجام است. این روش در مواردی که بیمار مشکل لوله گذاری تراشه دارد، در لارنگوسکوپی و جراحی های حنجره، در نارسایی های تنفسی و یا فیستول برونکوپلورال قابل استفاده است. برای استفاده از این روش یک کانول باریک مثل سوند نلاتون یا آنژیوکت از مسیر بینی یا دهان و یا از غشا کریکوتیرویید داخل تراشه گذاشته می شود. تعداد تنفس از 15-10 در دقیقه تا 200-100 تنفس در دقیقه قابل استفاده است و حجم جاری از 5-10 cc/kg تا 2-1 به بیمار رسانده می شود و فشار اکسیژن 15-50 Psi است. عارضه مهم این روش خم شدن کانول، احتباس هوا، پنوموتوراکس و آمفیزم زیر جلدی است.
    معرفی بیمار: در این بیمار برای تداخل کمتر با روش جراحی یک کانول باریک از طریق دهان داخل تراشه گذاشته شد و با کمک دستگاه جت، تنفس به تعداد 15-10 و حجم جاری حدود 5ml/kg به بیمار منتقل و بیهوشی وریدی برای بیمار تزریق گردید. به دنبال انسداد در ناحیه حلق با لارنگوسکوپ یا خونریزی، هوا در ریه احتباس یافته و پنوموتوراکس دو طرفه ایجاد شد که با تشخیص سریع و گذاشتن Chest-Tube مشکل سریعا برطرف شد و بیمار با حال عمومی خوب بعد از چند روز از بخش مرخص شد.
    نتیجه گیری
    در صورت استفاده از این روش باید مراقب بازدم بیمار بود و در صورت وجود انسداد راه هوایی سریعا انسداد برطرف و تهویه جت متوقف گردد.
    کلیدواژگان: پنوموتوراکس، آمفیزم زیر جلدی، تهویه جت
  • سید بصیر هاشمی، بهروز گندمی، درخشنده صفحات 5-8
    مقدمه
    در این مطالعه در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان خلیلی شیراز، علل انسداد راه های هوایی فوقانی که منجر به تراکئوستومی شده اند از لحاظ اندوسکوپیک مورد بررسی قرار گرفتند.
    مواد و روش کار
    47 بیمار که در عرض 2 سال تراکئوستومی شده اند تحت بررسی آندوسکوپی قرار گرفتند تا علل انسداد راه های هوایی در آنها مشخص شود.
    نتایج
    از 47 بیمار این مطالعه 40 نفر مرد و 7 نفر زن، با میانگین سن 31.9 سال بودند. شایعترین علل انسداد تنگی ساب گلوت (40.5%) و کارسینوم حنجره (38.3%) بودند که علت تنگی ساب گلوت نیز در اکثر این موارد (95%) لوله گذاری طول کشیده داخل تراشه بود. علل دیگر با شیوع کمتر شامل تروما به حنجره (4.5%)، فلج طناب صورتی (2.1%)، التهاب سوپراگلوت (2.1%) جسم خارجی تراشه (2.1%) تریسموس شدید (2.1%) و آسم پایدار (2.1%) می شوند.
    نتیجه گیری
    تنگی ساب گلوت ثانویه به انتوباسیون طولانی مدت علت عمده انسداد راه هوایی فوقانی منجر شونده به تراکئوستومی است. تبدیل لوله گذاری تراشه به تراکئوستومی در بیمارانی که به تهویه کمکی طولانی مدت نیازمند هستند می تواند از تنگی ساب گلوت پیشگیری کند و عوارض جدی لوله گذاری طول کشیده را کاهش دهد
    کلیدواژگان: انسداد راه هوایی فوقانی، تنگی ساب گلوت، انتوباسیون طولانی مدت، تراکئوستومی
  • نوریه شریفی، امیدی، توکل افشاری، قنادان، خدادوست صفحات 9-13
    مقدمه
    بررسی های اپیدمیولوژیک نقش اتیولوژیک ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) را در سرطان سلول سنگفرشی حنجره مورد تایید قرار می دهد. در این مطالعه میزان بروز ویروس پاپیلومای تیپ 16 (HPV16) در کارسینوم سلول سنگفرشی و بافت نرمال حنجره مورد بررسی قرار می گیرد.
    روش کار
    این مطالعه در مورد 55 نمونه، 40 مورد کارسینوم سلول سنگفرشی حنجره، 10 مورد مخاط دیسپلازیک و 5 مورد بافت نرمال حنجره به روش مولکولی PCR جهت بررسی حضور HPV16 انجام شده است.
    نتایج
    مخاط نرمال و 10 مورد بافت دیسپلازیک حنجره هیچ کدام آلودگی به ویروس HPV را نشان ندادند. 7 مورد از 40 نمونه کارسینوم سلول سنگفرشی ویروس پاپیلومای انسانی را نشان دادند (12.7%).
    نتیجه گیری
    نتایج به دست آمده نقش اتیولوژیک DNA ویروس پاپیلوما را در کارسینوم سلول سنگفرشی حنجره نشان می دهد
    کلیدواژگان: ویروس پاپیلومای انسانی (HPV)، کارسینوم سلول سنگفرشی، حنجره
  • سیدعلی بنی هاشم راد، محمود تمیزی، عبدالله بنی هاشم صفحات 15-19
    فیبروماتوزیس ارثی لثه یک حالت نادر با اتیولوژی نامعین می باشد و به عنوان ایدیوپاتیک تعریف شده است. شکل توارث آن را از نوع اتوزومال مغلوب و اتوزومال غالب، ذکر کرده اند. در تحقیق ما که در دانشکده دندانپزشکی مشهد انجام شد یک گروه از اعضای خانواده را در سه نسل بررسی و برای مدت حدود سی سال پی گیری نمودیم، این پژوهش که به صورت کلینیکال و هیستولوژیکال بود، از مسن ترین عضو گروه با کشیدن دندان های باقیمانده شروع و لثه اضافی نیز برداشته شد...
    کلیدواژگان: لثه، فیبروماتوزیس، ارثی
  • داوود عطاران، محمد توحیدی، اثنی عشری صفحات 21-25
    مقدمه
    گاز خردل به عنوان عامل شیمیایی به طور وسیعی بر علیه رزمندگان ایرانی استفاده شد. شایعترین عارضه این گاز بر روی سیستم تنفسی، بیماری مزمن انسدادی ریه است. هدف این مطالعه بررسی برونشکتازی به عنوان عارضه تاخیری آسیب گاز شیمیایی است.
    روش کار
    152 بیمار که در تماس با گازهای شیمیایی جنگی بودند انتخاب شدند. شرح حال، معاینه فیزیکی رادیوگرافی قفسه سینه، سی تی اسکن ریه و اسپیرومتری انجام شد.
    یافته ها
    از میان 152 بیمار با عوارض ریوی گازهای شیمیایی 34 بیمار برونشکتازی تشخیص داده شدند. سایر موارد عمدتا آسم و بیماری مزمن انسدادی و ندرتا تنگی مجاری بزرگ هوایی و فیبروز نسج بینابینی ریه بود. ضایعات برونشکتازی در 67.6% موارد دو طرفه، 33.4% موارد یکطرفه بود. شایعترین محل های برونشکتازی به ترتیب لوب تحتانی راست، لوب تحتانی چپ، لوب میانی راست، لینگولا و لوب فوقانی چپ بود. اختلال اسپیرومتری در همه بیماران وجود داشت و شایعترین یافته طرح انسدادی (58%) بود.
    اختلاف معنی دار بین اختلالات اسپیرومتری و سن در بیماران برونشکتازی با سایر بیماران مثل آسم و بیماری مزمن انسدادی وجود نداشت.
    نتیجه
    برونشکتازی در بیماران با آسیب گازهای شیمیایی جنگی و مشکلات ریوی، بایستی مد نظر قرار گیرد.
    کلیدواژگان: گاز خردل، برونشکتازی، آسیب ناشی از استنشاق
  • محمد توحیدی، سید حسین احمدی حسینی، داوود عطاران، سید حسین فتاحی صفحات 27-34
    مقدمه
    متاستاز داخل برونش و تراشه ثانوی به نئوپلاسم های خارج ریوی نادر است. بیماران با متاستاز داخل برونش معمولا در مراحل پیشرفته بیماری می باشند و پیش آگهی بدی دارند. از سال 1367 با 14 مورد بیمار به متاستاز داخل برونش ثانویه به تومورهای بدخیم خارج ریوی مواجه شدیم.
    روش کار
    متاستاز داخل برونش به متاستاز نئوپلاسم خارج ریوی ثابت شده به داخل برونش های ساب سگمانتال و برونش های مرکزی که در معرض دید برونسکوپ باشند، اطلاق می شود. علایم کلینیکی، رادیولوژیکی و آسیب شناسی این 14 مورد بررسی شده و راه ایجاد و توسعه تومور داخل برونش بر اساس تقسیم بندی Kiryu شرح و توصیف می گردد.
    نتایج
    محل تومورهای اولیه مشتمل بر موارد زیر می باشد: کانسر پستان 4 مورد (سه مورد زن و یک مورد مرد)، کارسینوم کولورکتال 1 مورد، کارسینوم کلیه 1 مورد، کارسینوم آمبریونال بیضه 1 مورد، کارسینوم سرویکس 2 مورد، ملانونم 1 مورد، سارکوم استئوژنیک 2 مورد، کارسینوم پاپیلر تیرویید 1 مورد، کارسکوم پروستات 1 مورد.
    تظاهرات کلینیکی: شامل سرفه، هموپتیزی، تنگی نفس و علایم غیر اختصاصی مانند بی اشتهایی و کاهش وزن می باشد.
    یافته های رادیولوژیک عبارتند از: کلاپس در 5 مورد، توده پارانشیم ریه 5 مورد، ندول های متعدد 2 مورد، برجستگی هیل ریه 2 مورد. فاصله زمان متوسط تشخیص تومور اولیه تا متاستاز داخل برونش 39.5 ماه بود. ضایعه آندوبرونکیال به وسیله برونسکوپی فایبروپتیک تشخیص و ماهیت متاستاتیک آن از نظر هیستوپاتولوژی در همه بیماران اثبات شد. 6 نفر به وسیله رادیوتراپی اکسترنال درمان شده و بهبودی علامتی پیدا کردند. 5 نفر شیمی درمانی و 2 بیمار تحت رزکسیون جراحی متاستاز قرار گرفتند. پیش آگهی بیماران به طور کلی بد بود و احتمال متاستازهای خارج ریوی در نواحی دیگر وجود داشت.
    نتیجه گیری
    موارد گزارش شده ما از نظر تظاهرات بالینی و رادیولوژیکی شبیه موارد دیگر گزارش شده در مقالات پزشکی می باشد درمان موضعی برای تسکین علایم موثر است. ولی پیش آگهی وخیم و اکثر بیماران متاستازهای خارج ریوی مناطق دیگر دارند. تمام بیمارانی که تومور بدخیم خارج ریوی اولیه دارند و مشکوک به متاستاز ریوی می باشند می بایستی تحت برونسکوپی فایبروپتیک قرار بگیرند تا تشخیص متاستاز داخل برونش داده شود و از سرطان اولیه ریه افتراق گردد.
    کلیدواژگان: متاستاز داخل برونش و تراشه، برونسکوپی فایبروپتیک، متاستاز ریوی، پیش آگهی