فهرست مطالب

خون - سال سوم شماره 4 (پیاپی 11، زمستان 1385)

فصلنامه خون
سال سوم شماره 4 (پیاپی 11، زمستان 1385)

  • 98 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1385/12/25
  • تعداد عناوین: 11
|
  • فردین فتحی، محمدرضا باغبان اسلامی نژاد، بهزاد احسن، مسعود علاسوند، محمد جعفر رضایی، لیلا پیر مرادی، تاکا یوکی آساهارا صفحه 281
    سابقه و هدف
    خون بند ناف حاوی تعداد زیادی سلول های پیش ساز ابتدایی است که برای پیوند بالینی استفاده می شوند ولی درصد موفقیت پیوند این سلول های بنیادی پایین است. لذا در این مطالعه سلول های + CD34هم زمان با سلول های بنیادی مزانشیمی (MSC) به موش های Balb/c اشعه دیده، پیوند زده شد و نتایج به صورت شمارش تعداد کلون در سطح طحال ارزیابی گردید.
    مواد و روش ها
    مطالعه انجام شده از نوع تجربی بود. نمونه گیری به روش تصادفی انجام شد. سلول های +CD34 خون بند ناف انسانی از نمونه خون بند ناف به روش ایمونومگنتیک و MSC از مغز استخوان طبیعی انسان جدا شد. MSC از نظر مارکرهای سطحی CD166 و CD105 و درصد خلوص سلول های + CD34با فلوسایتومتری ارزیابی شد. سلول های + CD34با دوز 106×0.2 تا 1 به طور هم زمان با MSC با دوز 106×0.25 تا 1 به موش 6 تا 8 هفته ای اشعه دیده (Gy 7) پیوند شد. پس از گذشت 11 روز، تعداد کلون ها در سطح طحال شمارش و به روش هماتوکسیلین و ائوزین (H&E) رنگ آمیزی شد. جهت ارزیابی وجود سلول های + CD34انسانی در کلون موجود در طحال، این سلول ها با ذرات آهن (SPIO) نشان دار شده و به موش اشعه دیده تزریق شدند. طحال این گروه به روش آبی پروس رنگ آمیزی شد. در آنالیز آماری جهت بررسی تعداد کلون از آزمایش کروسکال والیس با نرم افزار SPSS استفاده شد.
    یافته ها
    ارزیابی فلوسایتومتری، درصد سلول های تهیه شده از خون بند ناف و مغز استخوان را برای سلول های بنیادی + CD34حدود 90% و MSC را بیش از 96% نشان داد و 100 درصد سلول ها زنده بودند. تعداد کلون های طحال در پیوند هم زمان دوزهای 105×3 و 2 + CD34و دوزهای 106×1 و 0.5 MSC به طور معنی دار در مقایسه با سایر گروه ها افزایش یافت (0.01
    نتیجه گیری
    سلول های بنیادی مزانشیمی باعث تسریع پیوند سلول های + CD34می شود و استفاده از پیوند هم زمان سلول های بنیادی خون بند ناف به همراه سلول های بنیادی مزانشیمی می تواند موفقیت پیوند سلول های بنیادی را افزایش دهد.
    کلیدواژگان: سلول های بنیادی، پیوند هم زمان، خون بند ناف، سلول های مزانشیمی
  • محمدرضا عباس زادگان، مسعود ضیایی، فرهاد خدیوی زند، زهرا بدیعی، بهرام خزاعی، زهره واحدیان، فهیمه مهرابیان، عزت دادخواه صفحه 291
    سابقه و هدف
    هموفیلی A شایع ترین اختلال انعقادی وابسته به X است. میزان شیوع این بیماری در جوامع مختلف حدود 1 تا 2 در هر 10000 نوزاد پسر می باشد. شیوع این بیماری در خراسان جنوبی بسیار بالاست که علت آن را شاید بتوان ایزوله بودن جمعیت آن و وجود ازدواج های فامیلی بسیار زیاد در این منطقه دانست. این مطالعه جهت تعیین ناقلین هموفیلی A در دو روستای کوشکک و توتکری و راه اندازی روش تشخیص پیش از تولد این بیماری انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    مطالعه انجام شده از نوع توصیفی بود. در این تحقیق از 51 نفر (9 خانواده) شامل 34 بیمار هموفیل و خویشاوندان نزدیک آن ها در دو روستای بیرجند واقع در خراسان جنوبی نمونه گیری به عمل آمد و DNA آنان از خون محیطی استخراج گردید. سه مارکر پلی مورفیسم داخل ژنی در ژن فاکتور VIII (HindIII، BclI و AlwNI) برای تعیین ناقلین مورد استفاده قرار گرفت.
    یافته ها
    از بین 9 خانواده دارای فرزند مبتلا از 7 مادر خون گیری به عمل آمد. پس از استخراج DNA، آزمایش های PCR-RFLP برای آنان انجام گرفت. بررسی های انجام شده نشان داد که 3 مادر از نظر HindIII، 2 نفر از نظر BclI و یک نفر از نظر AlwNI هتروزیگوت هستند و امکان ردیابی آلل معیوب در این خانواده ها وجود دارد. AlwNI فقط در یکی از 7 مادر مورد مطالعه آگاهی دهنده بود که بر اساس شجره نامه، این خانم از اهالی آن روستا نبوده و هیچ نسبتی با دیگر ساکنین روستا نداشت. در نهایت 4 خواهر ناقل در خانواده های دارای پسر مبتلا شناسایی شد و می توان از نتایج به دست آمده جهت تشخیص پیش از تولد ناقلان شناسایی شده استفاده کرد.
    نتیجه گیری
    مارکرهای پلی مورفیسم HindIII و BclI می توانند مارکرهای مناسبی برای تشخیص پیش از تولد هموفیلی در این دو روستا باشند.
    کلیدواژگان: هموفیلی PCR، RFLP، A
  • عصمت کمالی دولت آبادی، مرتضی کریمی پور، شهرام سمیعی، لیلا کوکبی، سیروس زینلی، نفیسه نفیسی، حمیدرضا هورفر صفحه 299
    سابقه و هدف
    هموفیلی B یک بیماری وابسته به جنس مغلوب است که در اثر کاهش مقدار و یا نقص عملکرد فاکتور IX انعقادی رخ می دهد. ژن فاکتور IX انعقادی به طول 34 کیلو باز، دارای 8 اگزون است. جهش در نواحی مختلف ژن فاکتور IX انعقادی سبب نقص در پروتئین IX انعقادی و بیماری هموفیلی B می گردد. هدف از این مطالعه تعیین جهش در ژن فاکتور IX انعقادی بیماران مبتلا به هموفیلی B در استان اصفهان و یافتن ارتباط بین ژنوتیپ و فنوتیپ این بیماران بود.
    مواد و روش ها
    مطالعه انجام شده از نوع توصیفی بود. نمونه ها به روش غیر تصادفی آسان انتخاب شدند. DNA ژنومیک 24 بیمار مبتلا به هموفیلی B مراجعه کننده به بیمارستان سیدالشهدا (امید) اصفهان، طبق روش استاندارد استخراج شد. PCR و SSCP بر روی ژل پلی اکریل آمید در شرایط غیر تقلیب کننده برای کلیه اگزون ها و نواحی مهم ژن فاکتور IX بیماران انجام گرفت. نمونه هایی که در SSCP، حرکت آن روی ژل در مقایسه با کنترل نرمال متفاوت بود، انتخاب و به روش ختم زنجیره تعیین توالی شدند. توالی های به دست آمده با نرم افزارهای بایوادیت و کروماس تجزیه شدند.
    یافته ها
    70.8%جهش ها از نوع missense، 8.3 % جهش ها از نوع nonsense، 16.7% جهش ها از نوع deletion و 4.2% جهش ها از نوع insertion بودند. پلی مرفیسم مالمو در یک بیمار مشاهده شد. جهش های به دست آمده ناهمگن بوده و حدود نیمی از آن ها در اگزون 8 رخ داده بود که با نتایج موجود در بانک اطلاعاتی بیماران هموفیلی B مطابقت داشت. در طی این تحقیق 4 جهش جدید (C6460G، A17690C، C30857G، C31088G) به دست آمد که تاکنون گزارش نشده بود.
    نتیجه گیری
    از این یافته ها می توان در تشکیل یک بانک اطلاعاتی کشوری و نیز مشاوره ژنتیک در خانواده های این بیماران استفاده کرد.
    کلیدواژگان: هموفیلی SSCP، B، جهش
  • جواد دوزنده، مهرداد روانشاد، سعید عامل جامه دار، فرزانه صباحی صفحه 309
    سابقه و هدف
    ویروس نقص ایمنی اکتسابی تیپ یک (HIV-1) عامل ایجاد کننده سندرم نقص ایمنی اکتسابی انسانی”ایدز” می باشد. انتقال بیماری از طریق انتقال خون در دوره پنجره، در مراکز انتقال خون یک معضل جهانی محسوب می شود. علاوه بر این، نیاز مبرمی برای تشخیص سریع، حساس و دقیق عفونت HIV-1 قبل از ظهور آنتی بادی در بدن فرد آلوده در بیمارستان ها و مراکز بهداشتی احساس می شود. تشخیص ژنوم ویروس HIV-1 در نمونه های مشکوک، باعث جلوگیری از گسترش بیماری در جامعه و شیوع روز افزون بیماری خواهد بود. با استفاده از این روش می توان عفونت را در مراحل ابتدایی و قبل از ظهور آنتی بادی های اختصاصی تشخیص داد. هدف از این پژوهش طراحی روش بسیار حساس و سریع RT-Nested PCR جهت تشخیص عفونت HIV-1 بود.
    مواد و روش ها
    پژوهش انجام گرفته از نوع بنیادی کاربردی بود. روش RT-Nested PCR به منظور جداسازی سکانسی حفاظت شده از بخش ژن gag در ویروس HIV-1 طراحی و به کار گرفته شد. ابتدا با کمک روش ترانس کریپتاز معکوس، از روی ژنوم RNA ویروس، cDNA ساخته و پس از آن با روش Nested-PCR با استفاده از دو جفت آغازگر اختصاصی و در دو مرحله، قطعه ای از ژن مورد نظر ویروس HIV-1 تکثیر داده شد و با کمک الکتروفورز، محصولات PCR مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده با کمک آزمون ANOVA و نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    تعداد 25 نمونه سرمی از مراحل مختلف عفونت (شامل مراحل بدون علامت، علامت دار و ایدز) و هم چنین 15 نمونه پانل استاندارد و 20 نمونه سرمی منفی جمع آوری شد و با روش فوق مورد بررسی قرار گرفت. در تمام موارد مثبت، باند مورد نظر بر روی ژل آگارز مشاهده شد، ضمن این که در هیچ کدام از نمونه های منفی، باندی مشاهده نگردید.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج به دست آمده در این پژوهش، نشان داده شد که روش راه اندازی شده دارای حساسیت و اختصاصیت بالایی جهت تشخیص عفونت ویروس HIV-1 می باشد. هم چنین با توجه به حساسیت روش، به نظر می رسد که ژنوم ویروسی را می توان قبل از تغییرات سرمی و ظهور آنتی بادی ها تشخیص داد و از این رو می توان دوره پنجره تشخیص عفونت را کوتاه تر کرد.
    کلیدواژگان: PCR دوگانه، RT، PCR، ویروس نقص ایمنی اکتسابی انسانی تیپ یک، ژن gag
  • شیلا غفاری، فرشته مجلسی، عباس رحیمی فروشانی، مهتاب مقصودلو صفحه 317
    سابقه و هدف
    با توجه به این که عوارض موضعی بعد از اهدای خون در بسیاری از موارد باعث انصراف و عدم مراجعه بعدی برای اهدای خون می شود، این مطالعه با هدف بررسی فراوانی عوارض موضعی ناشی از اهدای خون و برخی عوامل موثر بر آن در اهداکنندگان خون تهران و ارایه راه کارهای مناسب جهت از میان بردن این عوامل انجام شد، تا ضمن کاهش عوارض موضعی بتوان با حفظ سلامت اهداکنندگان، مهم ترین علت انصراف آن ها را از اهدای مجدد خون برطرف نمود.
    مواد و روش ها
    مطالعه به صورت مقطعی و توصیفی تحلیلی در 554 نفر از اهداکنندگان خون که از اسفند 83 تا شهریور 84 در 4 پایگاه خون گیری ثابت و 4 پایگاه خون گیری سیار، خون اهدا کرده بودند، انجام شد.
    نمونه گیری به روش تصادفی طبقه بندی شده متناسب با حجم مراجعین به پایگاه صورت گرفت و داده ها از طریق تکمیل پرسشنامه و مشاهده توسط محقق جمع آوری گردید. نتایج توسط آزمون های آماری کای دو و دقیق فیشر و نرم افزار 11.5 SPSS تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    نتایج حاصله نشان داد که فراوانی عوارض موضعی 26% می باشد. شایع ترین عارضه موضعی نیز کبودی (22.7%)، درد (8.5%)، تندرنس (5.6%) و هماتوم (5.1%) گزارش شد. فراوانی عوارض موضعی با نحوه وارد کردن سوزن در رگ، عدم جابه جایی در زیر پوست، خون گیری طولانی، خون گیری ناقص و انجام کار سنگین با دست مربوطه در 12 ساعت اول پس از اهدای خون ارتباط معنی دار داشت (0.0001>p). بین میزان بروز عارضه موضعی با جنس و شغل اهدا کننده و تحصیلات خون گیر ارتباط معنی دار وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به فراوانی های به دست آمده برای عوارض موضعی در این مطالعه به خصوص هماتوم، نتیجه گیری می شود که بالا رفتن کیفیت خون گیری و رعایت استانداردها منجر به کاهش عوارض شده و وجود عوارض کمتر در نهایت منجر به افزایش میزان اهداکنندگان مستمر می گردد. هم چنین از انصراف آن ها برای اهدای مجدد خون جلوگیری می کند.
    کلیدواژگان: عوارض، اهدای خون، فاکتورهای خطر
  • لادن حسینی گوهری، عیسی نورمحمدی، علی اکبر شرفی تفرشی مقدم، لیلا مستعان، آنتی دوروزیوتو صفحه 325
    سابقه و هدف
    برای موفقیت بیشتر برنامه پیشگیری از تالاسمی، انجام آزمایش بیوسنتز زنجیره های گلوبین به عنوان یک آزمایش تکمیلی در کنار تجزیه DNA ضروری می باشد. با توجه به اهمیت موضوع، هر آزمایشگاهی باید دامنه مرجع این آزمایش را متناسب با روش به کار گرفته جهت افتراق انواع سندرم های تالاسمی به دست آورد. روش بیوسنتز زنجیره های گلوبین روش نسبتا مشکل ولی مرجع جهت مطالعه سندرم های تالاسمی می باشد. هم چنین برای تعیین جهش های ساختمانی زنجیره های گلوبین کاربرد دارد. هدف از این مطالعه، راه اندازی روش بیوسنتز زنجیره های گلوبین و تعیین نسبت زنجیره های a/b در افراد سالم بود.
    مواد و روش ها
    مطالعه انجام شده از نوع تجربی بود. در این مطالعه نسبت زنجیره های گلوبین در دو مرحله بر اساس روش کلگ ودرال (تغییر شکل یافته) اندازه گیری گردید. آنالیز زنجیره های گلوبین بر روی 30 پرسنل آزمایشگاهی سالم و بستگان آن ها که دارای درصد HbA2 و اندکس های خونی نرمال بودند صورت گرفت. در این روش، نمونه غنی از رتیکولوسیت با مخلوطی از اسیدهای آمینه که یکی از آن ها (لوسین) با مواد رادیو ایزوتوپ نشان دار شده، انکوبه می گردد. پس از شستشوی اضافه رادیو اکتیویته و رسوب گلوبین، زنجیره های مختلف به وسیله کروماتوگرافی تعویض کاتیونی، از یکدیگر جدا می شوند.
    یافته ها
    در این تحقیق نسبت زنجیره های a/b در همکاران سالم آزمایشگاهی بدون سابقه b تالاسمی در خانواده محاسبه گردید. میانگین نسبت زنجیره، 0.12±1.045 (SD 1 ± mean) با دامنه 1.165 – 0.925 به دست آمد که این نسبت با نسبت به دست آمده توسط سایر محققان در دنیا هم خوانی داشت.
    نتیجه گیری
    در هر برنامه غربالگری تالاسمی، مشکلات تشخیص به وجود می آید که بدون آزمایش بیوسنتز زنجیره ها قابل حل نمی باشند. روش کلگ ودرال در حالی که از قابلیت تکرارپذیری و قابلیت اعتماد خوبی برخوردار است، بسیار طولانی می باشد (4 روز کاری). امروزه از روش های دیگری مانند HPLC فاز معکوس نیز برای جداسازی زنجیره ها استفاده می گردد. بنابراین هر آزمایشگاهی متناسب با روشی که به کار می برد باید دامنه مرجع خود را تعیین نماید.
    کلیدواژگان: a گلوبین، b گلوبین، هموگلوبین، محدوده طبیعی، کروماتوگرافی تعویض یونی
  • ماندانا بیگی بروجنی، مژده صالح نیا، مجتبی رضازاده ولوجردی، مهدی فروزنده، سید جواد مولی، ابراهیم حاجی زاده صفحه 333
    سابقه و هدف
    تمایز سلول های بنیادی جنینی در شرایط کشت، سیستم آزمایشی را برای بررسی اثرات فرضی فاکتورهای رشد فراهم می کند. امروزه پیدا کردن فاکتورهای رشد و عوامل محیطی مورد نیاز برای خون سازی اهمیت دارد. هدف از این مطالعه مشخص کردن اثر دوزهای مختلف EPO و BMP4 بر تمایز سلول های بنیادی جنینی و ارزیابی تعداد و اندازه کل کلنی ها و تعداد کلنی های اریتروییدی بود.
    مواد و روش ها
    مطالعه انجام شده از نوع تجربی بود. در این مطالعه از سلول های اجسام شبه جنینی 4 روزه با منشا سلول های بنیادی جنینی رده CCE استفاده شد. سلول ها به وسیله EDTA-Trypsin از هم جدا شدند و در دو گروه آزمایشی حاوی دوزهای مختلف(ng/ml 80، 40، 20، 10، 5، 0) BMP4 و (ng/ml 160، 80، 40، 20، 10، 0) EPO در محیط نیمه جامد حاوی متیل سلولز کشت داده شدند. پس از گذشت 10 روز، دو گروه از لحاظ اندازه کلنی ها، تعداد و درصد کلنی های بنزیدین مثبت مورد ارزیابی قرار گرفتند.
    یافته ها
    پس از جمع آوری اطلاعات، مشخص شد تمام دوزهای BMP4 و EPO از لحاظ آماری به طور معنی داری باعث افزایش اندازه کلنی ها شده بودند. مقایسه دوزهای مختلف BMP4 نشان داد که با افزایش دوز، تعداد کل کلنی کاهش می یابد و با گروه کنترل اختلاف معنی داری دارد (0.05
    نتیجه گیری
    در مجموع به نظر می رسد که از بین دو فاکتور بررسی شده، EPO در تحریک سلول های بنیادی جنینی و تمایز آن ها به سمت کلنی های اریتروییدی مناسب تر است و دوز ng/ml 20 EPO نسبت به بقیه دوزها بهترین تاثیر را دارد.
    کلیدواژگان: سلول های بنیادی جنینی، Bone Morphogenetic Protein 4، اریتروپویتین
  • بهمن دلالت، علی اکبر پورفتح الله، علی اکبر موثق پور، مسعود سلیمانی، حسین مزدارانی، سعید کاویانی، ثریا راثی قائمی صفحه 343
    سابقه و هدف
    خون بند ناف حاوی تعداد زیادی سلول های پیش ساز ابتدایی است که برای پیوند بالینی استفاده می شوند ولی درصد موفقیت پیوند این سلول های بنیادی پایین است. لذا در این مطالعه سلول های + CD34هم زمان با سلول های بنیادی مزانشیمی (MSC) به موش های Balb/c اشعه دیده، پیوند زده شد و نتایج به صورت شمارش تعداد کلون در سطح طحال ارزیابی گردید.
    مواد و روش ها
    مطالعه انجام شده از نوع تجربی بود. نمونه گیری به روش تصادفی انجام شد. سلول های +CD34 خون بند ناف انسانی از نمونه خون بند ناف به روش ایمونومگنتیک و MSC از مغز استخوان طبیعی انسان جدا شد. MSC از نظر مارکرهای سطحی CD166 و CD105 و درصد خلوص سلول های + CD34با فلوسایتومتری ارزیابی شد. سلول های + CD34با دوز 106×0.2 تا 1 به طور هم زمان با MSC با دوز 106×0.25 تا 1 به موش 6 تا 8 هفته ای اشعه دیده (Gy 7) پیوند شد. پس از گذشت 11 روز، تعداد کلون ها در سطح طحال شمارش و به روش هماتوکسیلین و ائوزین (H&E) رنگ آمیزی شد. جهت ارزیابی وجود سلول های + CD34انسانی در کلون موجود در طحال، این سلول ها با ذرات آهن (SPIO) نشان دار شده و به موش اشعه دیده تزریق شدند. طحال این گروه به روش آبی پروس رنگ آمیزی شد. در آنالیز آماری جهت بررسی تعداد کلون از آزمایش کروسکال والیس با نرم افزار SPSS استفاده شد.
    یافته ها
    ارزیابی فلوسایتومتری، درصد سلول های تهیه شده از خون بند ناف و مغز استخوان را برای سلول های بنیادی + CD34حدود 90% و MSC را بیش از 96% نشان داد و 100 درصد سلول ها زنده بودند. تعداد کلون های طحال در پیوند هم زمان دوزهای 105×3 و 2 + CD34و دوزهای 106×1 و 0.5 MSC به طور معنی دار در مقایسه با سایر گروه ها افزایش یافت (0.01
    نتیجه گیری
    سلول های بنیادی مزانشیمی باعث تسریع پیوند سلول های + CD34می شود و استفاده از پیوند هم زمان سلول های بنیادی خون بند ناف به همراه سلول های بنیادی مزانشیمی می تواند موفقیت پیوند سلول های بنیادی را افزایش دهد.
    کلیدواژگان: سلول های بنیادی، پیوند هم زمان، خون بند ناف، سلول های مزانشیمی
|