فهرست مطالب

علوم پزشکی رازی - سال سیزدهم شماره 4 (پیاپی 53، زمستان 1385)

مجله علوم پزشکی رازی
سال سیزدهم شماره 4 (پیاپی 53، زمستان 1385)

  • 206 صفحه، بهای روی جلد: 6,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1386/01/25
  • تعداد عناوین: 25
|
  • محمدیوسف اعرابی مقدم، کیهان صیادپور صفحه 7
    زمینه و هدف
    شیوع کاردیومیوپاتی اتساعی در کودکان، 36 مورد در هر 100000 نفر است. از مسایل مهم، پیش آگهی می باشد که براساس گزارش ها، احتمال طول عمر 5 ساله، حدود 50% و 10 ساله، حدود 25% می باشد. اهداف این مطالعه، بررسی پیش آگهی، درمان و مرگ و میر مبتلایان به کاردیومیوپاتی اتساعی در ایران می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی، پرونده های تمام نوزادان و کودکان مبتلا به کاردیومیوپاتی اتساعی بستری شده بین سالهای 1369 تا 1383 در بخش کودکان این مرکز، مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    از 115 بیمار، 67 نفر، مذکر (58%) و 48 نفر، مونث (42%) بودند. میانگین سنی، 4/8 سال و میانگین وزن، 5/21 کیلوگرم بود. دیسترس تنفسی، شایع ترین یافته بود (3/71% بیماران) و نارسایی احتقانی قلب با شیوع 62%، در مقام بعدی بود. 94 بیمار (82%)، تحت درمان طبی شامل دیژیتالیس، فورزماید و داروهای مهار کننده آنزیم مبدل آنژیوتانسین (کاپتوپریل) مرخص شدند. 21 بیمار (18%)، با تابلوی نارسایی احتقانی قلب و دیس ریتمی، در اولین بستری فوت شدند. در پیگیری انجام شده (میانگین مدت پیگیری، 6 سال و بین صفر تا 13 سال بود)، 56% بیماران در دسترس، هنوز زنده بودند.
    نتیجه گیری
    پیش آگهی کاردیومیوپاتی اتساعی با سن شروع زیر 2 سال، نارسایی احتقانی قلب و دیس ریتمی، کماکان وخیم است، ولی تلاش های جدید در استفاده از داورهایی نظیر L-carnitine، هورمون رشد، ایمونوگلبولین داخل وریدی، پیوند قلب و روش های جدید جراحی، افق های جدیدی را به روی این بیماران می گشاید.
    کلیدواژگان: کاردیومیوپاتی اتساعی، کودکان، پیگیری، سرنوشت
  • بهنام اخباری، اسماعیل ابراهیمی، مهیار صلواتی، حسین فراهینی، مهندس محمدعلی سنجری صفحه 15
    زمینه و هدف
    اندازه گیری زمان واکنشی عضلات پرونئال به منظور ارزیابی عینی بی ثباتی عملکردی مفصل مچ پا انجام گرفته است. گزارش در مورد بررسی تکرارپذیری روش های بکار رفته تنها به صفحه فرونتال اختصاص یافته و تکرارپذیری صفحه مایل تاکنون به اثبات نرسیده است. هدف از این مطالعه، تعیین تکرارپذیری زمان بندی فعالیت عضلانی مچ پا بر روی سیستم ایجاد کننده اغتشاش مچ پا در صفحه مایل تحت شرایط مختلف اغتشاش بیرونی می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه زمان تاخیری شروع فعالیت، دامنه حداکثر فعالیت و زمان تاخیری حداکثر فعالیت عضلات مچ پا متعاقب اینورژن ناگهانی مچ پا در 10 مرد و زن سالم و 10 مرد و زن مبتلا به بی ثباتی مچ پا، توسط سیستم اغتشاش مچ پا و الکترومیووگرافی سطحی تعیین گردید. نوع مطالعه در این تحقیق، متدولوژیک بوده و از آزمون های آماری تکرارپذیری نسبی (مدل 1 و 1) و تکرارپذیری مطلق(خطای معیار اندازه گیری) استفاده شد.
    یافته ها
    دامنه مقادیر (Intraclass correlation coefficient) ICC برای زمان تاخیری شروع فعالیت عضلات پرونئوس لانگوس (99/0-97/0)، تیبیالیس قدامی (99/0-92/0)، پرونئوس برویس (99/0-96/0) و سولئوس(99/0-98/0)، در زوایای 10، 20 و 30 درجه در صفحه مایل محاسبه گشت. این دامنه مقادیر برای دامنه حداکثر فعالیت عضلات پرونئوس لانگوس(99/0-92/0)، تیبیالیس قدامی (99/0-97/0)، پرونئوس برویس(99/0-95/0) و سولئوس(99/0-96/0) بوده و برای زمان تاخیری حداکثر فعالیت عضلات پرونئوس لانگوس(99/0-95/0)، تیبیالیس قدامی(99/0-94/0)، پرونئوس برویس(99/0-91/0) و سولئوس(99/0-9/0) بدست آمد. همچنین دامنه مقادیر (standard error measurement) SEM برای زمان تاخیری شروع فعالیت عضلات پرونئوس لانگوس(06/2-76/0)، تیبیالیس قدامی (15/3-91/0)، پرونئوس برویس (72/1-89/0) و سولئوس(22/1-67/0) در زوایای 10، 20و 30 درجه در صفحه مایل برحسب میلی ثانیه تعیین گردید. این دامنه مقادیر برای دامنه حداکثر فعالیت عضلات پرونئوس لانگوس (82/10-98/2)، تیبیالیس قدامی (58/4-51/3)، پرونئوس برویس(23/4-4/3) و سولئوس(05/10-27/4) بر حسب میکروولت بوده و برای زمان تاخیری حداکثر فعالیت عضلات پرونئوس لانگوس(81/6-4/2)، تیبیالیس قدامی (19/9-66/2)، پرونئوس برویس (75/14-87/3) و سولئوس (67/17-25/4) بر حسب میلی ثانیه محاسبه شد.
    نتیجه گیری
    تعیین زمان بندی فعالیت عضلات مچ پا، به عنوان روش اندازه گیری تکرارپذیر، ثابت گردید.
    کلیدواژگان: زمان تاخیری، مفصل مچ پا، اغتشاش بیرونی، بی ثباتی عملکردی، تکرار پذیری
  • فرزاد ایزدی، آبتین درودی نیا، مهدی شکرآبی، پدرام کاوند، نسیم حیدری، بهزاد پوستی صفحه 23
    زمینه و هدف
    با توجه به نقش شناخته شده ایمنی سلولی در پیش آگهی تومورهای بدخیم در محدوده سر و گردن، بویژه نوع اسکواموس سل کارسینوما (SCC=Squamous cell carcinoma)، در این مطالعه سعی شد تا برآوردی از میزان فعالیت ایمنی بیماران مبتلا به تومورهای (خوش خیم و بدخیم) سر و گردن انجام شود و ارتباط آن با نوع و شدت درگیری تومورال و نیز پیش آگهی بیماری سنجیده شود.
    روش بررسی
    مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی با بررسی 40 بیمار مبتلا به تومورهای سر و گردن مراجعه کننده به بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص) و فیروزگر تهران (آذرماه 1382 تا مردادماه 1384) می باشد. پس از تست با DNCB ((Dinitrochlorobenzene و درجه بندی پاسخ جلدی، با فاصله زمانی سه هفته، خونگیری از بیماران انجام شد و پس از جداسازی لنفوسیت ها و کشت آنها در محیط کشت سلولی و تحریک توسط محرک PHA ((Phytohemagglutinin، میزان سیتوکین های تولیدی توسط لنفوسیت های خون محیطی به روش ELISA ((Enzyme-linked immunoadsorbent assay، تعیین و با اطلاعات مربوط به تشخیص پاتولوژیک، مرحله بیماری تومورال (مرحله 1 تا 4) و نیز نتایج مربوط به پیگیری بالینی بیماران، مقایسه شد.
    یافته ها
    در این مطالعه مشخص شد که در بیماران مبتلا به تومور بدخیم پیشرفته تر (مراحل 3 و 4)، در مقایسه با مراحل 1 و 2، میزان واکنش پوستی با درجه بالا (درجه 3 و 4)، کمتر است. در بیماران مبتلا به تومور بدخیم اپیتلیال، تست پوستی با درجه کمتری نسبت به تومورهای غیراپیتلیالی و نیز خوش خیم، مثبت شد. میزان انترلوکین 2 نیز با افزایش مرحله بیماری (مراحل 1 تا 3)، افزایش و با ورود بیماری به مرحله چهارم، واضحا کاهش پیدا می کرد. اگر چه چنین یافته ای در مورد انترلوکین 12 و انترفرون گاما نیز دیده شد، ولی از نظر آماری معنی دار نبود. در این مطالعه ارتباط معنی داری بین درجه واکنش پوستی و میزان تولید سیتوکین ها پیدا نشد. در پایش نیز از 4 بیمار فوت شده، 3 مورد دارای تست پوستی ضعیف و همگی دارای سطوح پایین انترلوکین 2 بودند.
    نتیجه گیری
    این تحقیق نشان دهنده ارتباط واضح بین میزان واکنش پوستی، با مرحله بیماری و نیز نوع تشخیص اولیه می باشد، در ضمن سطح انترلوکین 2 نیز در مرحله نهایی سیر بیماری، کاهش قابل توجهی پیدا می کند. با توجه به مشاهده ارتباط بین فعالیت سیستم ایمنی و شدت و نوع بیماری، می توان از این یافته ها در مطالعات آینده جهت تصمیم گیری در انتخاب درمان و تعیین پیش آگهی بیماری استفاده کرد.
    کلیدواژگان: ایمنی سلولی، تومور سر و گردن، دی، نیتروکلروبنزن
  • میترا براتی، فاطمه قاسمی، مرضیه فتحی صفحه 33
    زمینه و هدف
    دیابت، یکی از شایع ترین بیماری های مزمن در جامعه بوده و با مکانیسم های متعددی سبب نقص ایمنی شده و شیوع عفونت های مختلف را افزایش می دهد. علاوه بر آن، عفونت می تواند سبب ایجاد هیپرگلیسمی و حملات کتواسیدوز در این بیماران گردد. در این مطالعه سعی بر این بوده تا شیوع دیابت در بیماران مبتلا به سپسیس و عوامل مرتبط با فرجام این بیماران مورد بررسی قرار گیرد.
    روش بررسی
    این مطالعه، به صورت توصیفی مقطعی و با انتخاب 300 نفر، به صورت نمونه گیری تصادفی، در بیمارانی که طی سالهای 82-1380 با تشخیص سپسیس در بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص) بستری شده بودند، انجام گرفت. نتایج، با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (version 11.5) (میانگین، انحراف معیار و...) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    میانگین سنی بیماران، 2/57 سال (SD=28.4) بود. از 300 بیمار بررسی شده، 158 نفر(7/52%) دچار دیابت بودند. شایع ترین محل عفونت، دستگاه تنفسی و سپس، دستگاه ادراری بود. بررسی فرجام بیماران در دو گروه دیابتی و غیردیابتی، نشانگر اختلاف آماری بین آنها بود (Pvalue=0.001). مورتالیتی بیماران با افزایش سن، بیش تر بود و با افزایش فاصله زمانی شروع درمان از شروع علایم نیز، بیش تر بود88 (Pvalue=0.001). نفر از بیماران دو علامت از 4 علامت Systemic) SIRS inflamatory response syndrome) را در بدو بستری داشتند که 16 نفر (2/18%) آنها، فوت کردند. 156 نفر، 3 علامت را دارا بودند که 116 نفر (4/74%) از آنها، فوت کردند. 56 نفر، 4 علامت داشتند که 47 نفر (84%) از آنها، فوت کردند (Pvalue=0.001). از 158 نفر بیمار مبتلا به دیابت، 67 نفر میانگین قند بالای 250 میلی گرم در دسی لیتر داشتند که 65 نفر (97%) آنها، فوت کردند و 55 نفر، میانگین قند بین 180 تا 250 میلی گرم در دسی لیتر داشتند که 46 نفر (84%) آنها، فوت کردند و 36 نفر، میانگین قند کمتر از 180 میلی گرم در دسی لیتر داشتند که 15 نفر (42%) آنها، فوت کردند. اختلاف بین این سه گروه، از نظر آماری معنی دار بود (Pvalue=0.0014).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که با افزایش سن، خطر بروز سپسیس و مرگ ناشی از آن، در گروه دیابتی و غیر دیابتی افزایش می یابد. همچنین مرگ ناشی از سپسیس در دیابتی ها، بیش از غیر دیابتی ها بوده و درمان سریع می تواند مرگ و میر را کاهش دهد. با افزایش شدت بیماری (تعداد بیش تر معیارهای SIRS)، مورتالیتی افزایش می یابد، در حالی که کنترل دقیق قند خون می تواند پیش آگهی بیماری را بهبود بخشد.
    کلیدواژگان: دیابت قندی، سپسیس، پاسخ التهابی سیستمیک
  • فرزاد ایزدی، بهزاد پوستی، رویا ستاره شناس، آرتیس عرفان صفحه 41
    مقدمه
    تومورهای بدخیم حنجره معمولا در سنین 60-50 سالگی و بیش تر در جنس مذکر دیده می شوند. این تومورها ارتباط نزدیکی با مصرف سیگار و الکل دارند. علایم این تومورها شامل خشونت صدا، دیسفاژی و درد مزمن گلو می باشد. نوع نادری از بدخیمی حنجره، آدنویید کیستیک کارسینوما است که از انواع تومورهای غدد بزاقی می باشد.
    معرفی بیمار: در این مقاله، یک مورد نادر آدنویید کیستیک کارسینومای حنجره (ساب گلوت) در یک خانم 22 ساله، بدون داشتن ریسک فاکتور خاص، معرفی می شود. بیمار با علایم درد، خشونت صدا و تنگی نفس فعالیتی مراجعه نمود. پس از انجام بیوپسی از توده ناحیه ساب گلوت و تشخیص پاتولوژیک آدنویید کیستیک کارسینوما، بیمار تحت عمل توتال لارنژکتومی قرار گرفته و در طی پیگیری 5/2 ساله، شواهدی از عود یا متاستاز دور دست نداشته است.
    نتیجه گیری
    وجود علایم در راه هوایی فوقانی نیاز به بررسی دارد. در صورتی که این علایم با مصرف دارو بهبود نیابند، بیمار باید تحت بررسی بیش تر از جمله تصویربرداری و یا لارنگوسکوپی تشخیصی مستقیم یا غیرمستقیم قرار گیرد. شک به بدخیمی در موارد تومورهای حنجره حتی در سنین جوانی جهت جلوگیری از تشخیص دیررس و پیشرفت بیماری باید مورد توجه قرار گیرد.
    کلیدواژگان: آدنویید کیستیک کارسینوما، توتال لارنژکتومی، ساب گلوت
  • ماه جبین تکلیف، مریم ابوالحسنی صفحه 47
    مقدمه
    کارسینوم آدنکسال میکروسیستیک، واریانت نادر اسکروزان کارسینوم داکتال غدد اکرین است که در عمق، تهاجمی است. این تومور اغلب به اشتباه به عنوان ضایعات خوش خیم و بدخیم دیگر پوستی تشخیص داده شده و به صورت نامناسب درمان می گردد، که با میزان بالای عود موضعی همراه می باشد.
    معرفی بیمار: در این گزارش، آقای 59 ساله ای معرفی می شود که به علت توده ای موجود از بدو تولد در پشت گردن، که اخیرا رشد کرده بود، تحت بیوپسی انسیزیونال قرار گرفت. در معاینه ریزبینی، توموری انفیلتراتیو حاوی توبول های کوچک طنابی شکل و زاویه دار در استرومای فیبروزه در درم مشاهده شدند که شکلهای دم قورباغه ای و ویرگولی داشتند و برای بیمار تشخیص سیرنگوما مطرح شد. در مرحله بعد، بیوپسی اکسیزیونال ضایعه انجام شد. در معاینه ریزبینی، توموری با گسترش به زیر درم مشاهده گردید که حاوی کراتینوسیت های بازالویید بود و گاها دارای سیستم های شاخی و فولیکول های مو کامل تشکیل نشده، بود. در قسمتهای دیگر، مجاری و ساختمان های غددی با دو لایه سلول مشاهده گردیدند. تومور به اعصاب و عضلات اسکلتی گسترش یافته، ولی فاقد آتیپی و میتوز بود. با توجه به یافته های فوق، تشخیص آدنوم آدنکسال میکروسیستیک برای بیمار مطرح شد.
    نتیجه گیری
    از آنجا که در صورت مدنظر قرار دادن این تومور نادر مهاجم پوست و تشخیص صحیح، استفاده از روش جراحی موهس، منجر به کاهش قابل توجه میزان عود موضعی می گردد، به نظر رسید گزارش این مورد، مفید واقع شود. همچنین در این گزارش، تومور در زمینه یک ضایعه موجود از بدو تولد مشاهده گردید، که از این نظر نیز، در خور توجه می باشد.
    کلیدواژگان: 1، سیرنگوما 2، آدنکسال 3، میکروسیستیک 4، جراحی موهس
  • مرتضی جوادی صفحه 53
    زمینه و هدف
    در ایران بیش ترین اعمال جراحی سر و گردن، برداشتن لوزه می باشد و با توجه به اینکه هر عمل جراحی، سه نمونه پاتولوژی دارد و باعث هزینه و اتلاف وقت زیادی خواهد شد، در این مطالعه سعی شد تا یک بررسی تحقیقاتی پیرامون این مساله انجام شود. هدف از طرح و اجرای این مطالعه، تعیین لزوم بررسی روتین هیستوپاتولوژی در تمام نمونه های حاصل از اعمال جراحی آدنوتانسیلکتومی می باشد.
    روش بررسی
    مطالعه به طریقه گذشته نگر بر روی 313 بیمار که در طی سالهای 82-1379 در بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) تحت عمل آدنوتانسیلکتومی قرار گرفته بودند، انجام شد. جهت آنالیز اطلاعات در این مطالعه از آزمون دقیق فیشر استفاده شد.
    یافته ها
    با توجه به مطالعات انجام شده، از بین 313 بیمار با میانگین سنی 8/10 سال (78-1 سال)، تنها 3 مورد (9/0%) سن بالای 50 سال داشتند، با توجه به p>0.01، رابطه معنی داری بین سن و هیستولوژی مثبت وجود داشت. همچنین بین بروز تغییر صدا (60 مورد، p=0.4)، وجود دیسفاژی (26 مورد، 0.2=p) (20%=R)، کاهش وزن غیرقابل توجیه (1 مورد)، نامتقارن بودن سایز لوزه ها در معاینه (29 مورد)، وجود توده گردنی (34 مورد، 0.8=p) و لوزه عفونی (15 مورد، 0.12=p) با بروز بدخیمی، ارتباط قابل توجهی وجود داشت که به عنوان عوامل مطرح کننده وجود بدخیمی، باید مورد توجه قرار گیرند.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج بدست آمده، در بیماران بدون ظن بالینی و بدون وجود ریسک فاکتورهای بدخیمی، نیازی به انجام بررسی های هیستوپاتولوژیک روتین خصوصا در سنین کودکی وجود ندارد.
    کلیدواژگان: هیستوپاتولوژی، آدنوتانسیلکتومی، دیسفاژی
  • سیدمهدی جلالی، حمید قادری، شهرام سهرابی طرفی، دکتربتول شریعتی صفحه 59
    زمینه و هدف
    بیماران مشکوک به آپاندیسیت به وسیله شرح حال، معاینه فیزیکی و نتایج آزمایشگاهی ارزیابی می شوند. در این بیماران، تشخیص کلینیکی، مشکل و اشتباه تشخیصی، شایع است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی ارزش تشخیصی پروتئین فعال (C-Reactive Protein) C در موارد مشکوک به آپاندیسیت است.
    روش بررسی
    در یک مطالعه آینده نگر، در 299 بیمار با درد حاد شکمی که با شک به آپاندیسیت تحت نظر گرفته شده بودند، میزان CRP اندازه گیری شد و نتیجه آن، با نتیجه نهایی تشخیص پاتولوژی یا پیگیری بیماران، مقایسه گردید. نتایج توسط آزمون Chi-square مورد بررسی قرار گرفت و صحت، دقت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی آن تعیین گردید.
    یافته ها
    نتایج این مطالعه نشان داد که صحت تشخیصی آزمون CRP در تشخیص آپاندیسیت، 70% (محدوده اطمینان 95% از 65% تا 4/74%)، حساسیت آن، 7/80% (محدوده اطمینان 95% از 2/71% تا 6/87%)، ویژگی آن، 4/65% (محدوده اطمینان 95% از 8/58% تا 5/71%)، ارزش اخباری مثبت، 3/49%(محدوده اطمینان 95% از 3/41% تا 4/57%) و ارزش اخباری منفی، 0/89% (محدوده اطمینان 95% از 2/83% تا 0/93%) است. میزان Odds ratio این تست نیز معادل 8(محدوده اطمینان 95% از 3/4 تا 4/14) است.
    نتیجه گیری
    نتایج بدست آمده از آزمون CRP می تواند در تشخیص یا رد کردن تشخیص در موارد مشکوک به آپاندیسیت کمک کننده باشد.
    کلیدواژگان: آپاندیسیت حاد، ارزش تشخیصی، پروتئین فعال C
  • ولی الله حسنی، محمد فرهادی، آذین میرصدرایی صفحه 67
    زمینه و هدف
    پاراستامول، یک مسکن غیرمخدری وNSAIDs NON (Non Non-steroidal anti-inflammatory drugs) با عملکرد مرکزی است. این دارو در آثار ضد دردی، با داروهای مخدر موجود شباهت دارد، اما از آنجا که عوارض مربوط به آنها را ندارد، با آنها متفاوت است. رمی فنتانیل، یک مخدر کوتاه اثر است که در این مطالعه تاثیر این دو دارو بر عمق بیهوشی با استفاده از BIS ((Bispectral index مورد بررسی قرار گرفته است.BIS، پارامتری از (Electroencephalograph) EEG است. مقدار صفر BIS، نشان دهنده الکتروآنسفالوگرام ایزوالکتریک و عدد 100، بیانگر بیداری است.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی است که بر روی 100 بیمار کلاس یک(American society of anesthesiologists) ASA که کاندید انجام عمل جراحی آندوسکوپی سینوس بودند، انجام شد. در ضمن، بیماران خارج از محدوده سنی 45-15 سال که در کلاس یک ASA قرار نمی گرفتند، از مطالعه خارج شدند. افراد مورد مطالعه به صورت تصادفی به دو گروه 50 نفری (گروه 1: پاراستامول و گروه 2: رمی فنتانیل) تقسیم شدند. برای هر دو گروه فوق نیز از فنتانیل به مقدار 1 میکروگرم به ازای هر کیلوگرم از وزن به عنوان پیش دارو استفاده شد. در گروه اول، جهت القای بیهوشی، پروپوفل به میزان 5/2 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم و سیس آتراکوریوم به میزان 15/0 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم به طور وریدی تجویز شد و به عنوان نگهدارنده بیهوشی، پروپوفل به میزان 100 میکروگرم به ازای هر کیلوگرم در دقیقه به طور انفوزیون N2O 50%، O2 50%(معادل حجم دقیقه ای [Minute volume=MV]) و پاراستامول به صورت انفوزیون به میزان 1 گرم هر 4 ساعت تجویز گردیدند. در گروه دوم، جهت القای بیهوشی، پروپوفل به میزان 5/2 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم و سیس آتراکوریوم به میزان 15/0 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم به طور وریدی تجویز گردیدند و به عنوان نگهدارنده بیهوشی، پروپوفل به میزان 100 میکروگرم به ازای هر کیلوگرم در دقیقه به صورت انفوزیون O2 50% و N2O 50%(معادلMV) و رمی فنتانیل به میزان 1 میکروگرم به ازای هر کیلوگرم در دقیقه به طور وریدی تجویز گردیدند. در هر دو گروه، با استفاده از دستگاه BIS، عمق بیهوشی در زمان القای بیهوشی، لارنگوسکوپی، لوله گذاری، برش جراحی و حین جراحی اندازه گیری شد. همچنین فشارخون و ضربان قلب بیماران نیز در پرسشنامه ثبت گردید. سپس اطلاعات موجود وارد رایانه گردید.
    یافته ها
    داده ها با استفاده از آزمون T Test نمونه ای غیر وابسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. از نظر آماری Pvalue<0.05، معنی دار بحساب می آمد. تجزیه تحلیل آماری متغیرها، تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه مورد نظر نشان نداد (Pvalue<0.05)، به عبارت دیگر از نظر تاثیر بر عمق بیهوشی، تفاوتی بین پاراستامول و رمی فنتانیل وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    مطالعه فوق نشان می دهد که انفوزیون پاراستامول می تواند جایگزین انفوزیون رمی فنتانیل در عمق بیهوشی شود و تثبیت همودینامیک بیمار در طول عمل را اعمال نماید.
    کلیدواژگان: پاراستامول، رمی فنتانیل، آندوسکوپی سینوس
  • کامی حسینیان خسروشاهی، فاطمه غفاری فر، زهره شریفی، عبدالحسین دلیمیی اصل، کاوس صلح جو صفحه 73
    زمینه و هدف
    بیماری توکسوپلاسموزیس توسط تک یاخته انگلی به نام توکسوپلاسماگوندی (Toxoplasma gondii) ایجاد می شود.SAG1 Surface Antigen 1))، آنتی ژن اختصاصی مرحله ای است که فقط در مرحله تاکی زوئیت وجود دارد و در مراحل اسپوروزئیت و برادی زوئیت وجود ندارد و به مقدار فراوان و به طور یکنواخت بر روی سطح داخل و خارج سلولی تاکی زوییت ها توزیع شده است. این آنتی ژن دارای دو گلیکوفرم است و آنتی ژن، کاملا conformational است. ژن کد کننده SAG1، به صورت Single copy بوده و هیچ اینترونی ندارد. SAG1، ایمونوژنیک ترین ساختار تاکی زوئیت T.gondii است و به همین خاطر در چندین روش تشخیصی و برای تهیه واکسن نوترکیب و زیر واحدی علیه بیماری توکسوپلاسموزیس، استفاده شده و مورد توجه بوده است. هدف از این مطالعه، کلون کردن قطعه SAG1 در پلاسمید PTZ57R و ترانسفورم کردن پلاسمید نوترکیب در سویه های DH5? و TG1 باکتری های E.coli می باشد.
    روش بررسی
    این تحقیق یک مطالعه تجربی می باشد. برای این کار، ابتدا انگل توکسوپلاسما در صفاق موش سوری تکثیر داده و آنگاه انگل با PBS(Phosphate buffered saline) شستشو داده شد. جهت تهیه و نگهداری انگل، از موش سوری ماده استفاده شد. DNA((Deoxyribonucleic acid ژنومی توکسوپلاسما، با روش فنل کلر فرم، استخراج شده، سپس با کمک پرایمرهای اختصاصی ویژه ژن SAG1، ژن مورد نظر با روش PCR ((Polymrase chain reaction تکثیر شد و با استفاده از ژل آگاروز، محصول PCR، الکتروفورز شده و اندازه ژن تکثیر شده با استفاده از مارکر تعیین شد. محصول PCR با استفاده از کیت تجارتی، خالص شده و سپس به کمک آنزیم T4DNA Ligase، محصول PCR به داخل یک کلونینگ وکتور کلون شد. در نهایت پلاسمید نوترکیب به داخل سلولهای مستعد E.coli دو سوش TG1 و DH5? ترانسفورم شد.
    یافته ها
    نمونه DNA خالص سازی شده با استفاده از پرایمرهای اختصاصی ژن SAG1، PCR گردید. محصول PCR به صورت یک باند bp960 (960جفت باز) در ژل آگاروز 1% مشاهده گردید. محصول PCR درون پلاسمید PTZ57R، کلون گردید، سپس پلاسمید نوترکیب درون باکتری اشرشیاکلی سوش های TG1، DH5? ترانسفورم گردید. برای شناسایی پلاسمید نوترکیب، ابتدا به کمک ژن مقاومت به آنتی بیوتیک، کلونی های حاوی پلاسمید نوترکیب روی محیط LB جامد حاوی (5- bromo-4 chloro-3 indolyl beta diGalactopyranosid) XGAL، IPTG(Isopropyl-beta-dithio Galactopyranosid) و آمپی سیلین جداسازی گردیدند، سپس پلاسمید نوترکیب استخراج شد و با روش PCR، ژن مورد نظر تایید گردید. پلاسمید نوترکیب حاوی ژن SAG1 تحت تاثیر برش آنزیمی قرار گرفت که قطعات bp2982 و bp864 بدست آمده نیز نشانه تایید کار می باشد. کلونی های TG1 و DH5? که در محیط LB رشد کرده بودند، شمارش گردیدند و میانگین و انحراف معیار برای این دو سویه در هر پلیت براساس آزمون آماری Mannwhitny مقایسه گردید.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که پلاسمید PTZ57R و استرین TG1 اشرشیاکلی بکار رفته در این تحقیق، برای نگهداری ژن SAG1 مناسب می باشند.
    کلیدواژگان: توکسوپلاسما گوندی، آنتی ژن سطحی اصلی (SAG1)
  • فروغ رفیعی، سیده فاطمه اسکویی، منصوره نیکروش صفحه 83
    زمینه و هدف
    مسایل و مشکلات دیرپای حاکم بر مراکز سوختگی تهران، منجر به فرسودگی شغلی پرستاران شده است. این پدیده، پاسخ های شدیدی را برانگیخته و منجر به تحت فشار قرار دادن پرستاران، بیماران و سازمان گشته است. چالشی که پیش روی مسوولین و مدیران پرستاری قرار دارد، شناسایی عوامل افزاینده یا کاهش دهنده پاسخ پرستاران به فرسودگی شغلی، توسعه نظام های اجرایی مناسب برای ارتقاء سازگاری مثبت و تسهیل مراقبت با کیفیت است. بنابراین مطالعه حاضر به عنوان بخشی از پژوهشی وسیع، به هدف کاوش و توصیف ادراکات پرستاران از عوامل موثر بر پاسخ های آنان به فرسودگی شغلی انجام گرفت.
    روش بررسی
    در این پژوهش، از روش تحقیق کیفی نظریه پایه استفاده شد. 38 نفر، از طریق نمونه گیری هدف دار و نظری، در مطالعه شرکت کردند و داده ها، با استفاده از مصاحبه های بدون ساختار و 21 جلسه مشاهده با مشارکت در نوبت های کاری مختلف، جمع آوری گردید. تمامی مصاحبه ها بر روی نوار، ضبط و سپس وارد رایانه گردیدند و مشاهدات بر روی فرم های مخصوص، ثبت شدند. به منظور تحلیل داده ها، از روش مقایسه مداوم استفاده شد و کدگذاری داده ها در سه سطح باز، محوری و انتخابی صورت گرفت و طبقه اصلی، طبقات فرعی و خصوصیات هر طبقه پدیدار گردید.
    یافته ها
    نتایج پژوهش نشان داد که خصوصیات فردی پرستاران و بیماران و حمایت اجتماعی سازمان، پاسخ پرستاران به فرسودگی شغلی را تحت تاثیر قرار داده است. تعامل مشخصات فردی پرستاران و بیماران، تاثیر قدرتمندی بر درک فرسودگی شغلی داشت و پاسخ های عاطفی، نگرشی، رفتاری و سازمانی به فرسودگی شغلی را تعدیل نمود و نوع رفتار مراقبتی را معین کرد. حمایت اجتماعی، اثری تسکین دهنده داشت و پاسخ های عاطفی و برخی از جنبه های پاسخ های نگرشی را تغییر داد.
    نتیجه گیری
    تاثیر قدرتمند خصوصیات مثبت فردی و حساسیت آن به فشارهای طولانی و شدید سازمانی، مطرح کننده اجرای روش های کاهش تنیدگی و پا برجا نگهداشتن اخلاقیات از طریق اهمیت دادن بیش تر، به جنبه های اخلاقی مراقبت است. بعلاوه با توجه به اثر تسکین دهنده حمایت اجتماعی سازمان و اهمیت آن برای رفاه پرستاران، مدیران پرستاری، مسوول ایجاد محیط های کاری حمایت کننده و برانگیزنده برای پرستاران می باشند.
    کلیدواژگان: فرسودگی شغلی، نظریه پایه، مراقبت، بخش سوختگی
  • زهره ریحانی، فرید بحرپیما، حسین باقری صفحه 95
    زمینه و هدف
    امروزه در فیزیوتراپی، توجه خاصی به تمرینات در زنجیره حرکتی بسته معطوف شده است. یکی از این تمرینات، چمباتمه زدن یا اسکات می باشد. علی رغم اتفاق نظر در مورد فعال شدن طیف وسیعی از دستجات عضلانی در حین انجام اسکات، مطالعات اندکی در رابطه با بررسی الگوی فعالیت عضلات اندام تحتانی در طی حرکت اسکات موجود است. در این رابطه، نظراتی در مورد تاثیر تغییر وضعیت اندام تحتانی جهت ایزوله کردن و فعال کردن برخی از عضلات اندام تحتانی مطرح است. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر وضعیت اندام تحتانی در حین اسکات پارالل بر روی فعالیت الکتریکی عضلات واستوس مدیالیس، واستوس لاترالیس، اداکتورماگنوس و دو سررانی بود.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع توصیفی تجربی (Experimental-Descriptive) بود که در آن 20 زن داوطلب سالم غیرورزشکار شرکت کردند. از افراد خواسته شد در سه وضعیت ابداکشن و چرخش خارجی رانها، اداکشن و چرخش داخلی رانها و حالت عادی، حرکت اسکات پارالل را انجام دهند. در حین انجام حرکت، از عضلات مذکور، ثبت EMG((Electromyography بعمل آمد و پارامترهای استخراج شده از سیگنال های ثبت شده، نرمالیزه گشته و به وسیله آزمون آنالیز واریانس (اندازه گیری مکرر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج بدست آمده، حاکی از این بودند که تغییر وضعیت اندام تحتانی، تاثیر معنی داری بر فعالیت عضلات مورد مطالعه در حین اسکات ندارد.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که در برنامه های تقویتی که در توانبخشی استفاده می شوند، تغییر وضعیت مفصل ران، تاثیری بر تقویت اختصاصی هیچ کدام از عضلات مورد آزمایش نداشته و تمام آنها به طور یکسان تقویت می گردند.
    کلیدواژگان: الکترومیوگرافی، اسکات، تقویت عضلانی، تمرینات زنجیره حرکتی بسته
  • زهره روحانی، مینو نارویی نژاد صفحه 105
    زمینه و هدف
    نازایی، یک مشکل نسبتا شایع است. شیوع آن را، یک مورد از هر 6 زوج گزارش کرده اند. از بین عواملی که به زنان مربوط است، علل تخمدانی و لوله ای، مهم ترین عوامل هستند که قابل درمان نیز می باشند. لاپاراسکوپی، تست طلایی جهت بررسی لوله های رحمی است ولی به علت گران بودن، نیاز به بیهوشی و مشکلات دیگر، هیستروسالپنگوگرافی را به عنوان تست غربالگری پیشنهاد کرده اند. هدف از این مطالعه، بررسی شیوع پاتولوژی لوله های فالوپ در بیماران مبتلا به نازایی اولیه و ثانویه، با انجام هیستروسالپنگوگرافی بوده است.
    روش بررسی
    در این مطالعه مورد شاهدی، به صورت تصادفی، از هر گروه از بیماران مبتلا به نازایی اولیه و ثانویه، 50 نفر که جهت انجام هیستروسالپنگوگرافی توسط متخصص زنان به بخش رادیولوژی بیمارستان قدس معرفی شده بودند، پس از رد احتمال حاملگی و عفونت در روز 11-6 سیکل قاعدگی، مورد آزمایش قرار گرفتند و نتایج حاصله در فرمهای مخصوص ثبت شد.
    یافته ها
    آنومالی های رحمی در 10 بیمار (20%) در گروه مبتلا به نازایی اولیه مشاهده شد که 7 مورد (14%) مربوط به لوله های رحمی بود. در گروه مبتلا به نازایی ثانویه، در 22 بیمار (44%) پاتولوژی لوله رحمی مشاهده شد. نتایج بدست آمده با نرم افزار (10 version) spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با انجام T-Test مشاهده شد که بین دو گروه، از نظر شیوع پاتولوژی لوله های رحمی، تفاوت آماری قابل توجهی وجود دارد (P<0.001).
    نتیجه گیری
    پاتولوژی لوله های رحمی در بیماران مبتلا به نازایی ثانویه، شایع تر بود. با توجه به اینکه بیماری های التهابی لگن مهم ترین علت زمینه ساز می باشند، لازم است به تشخیص بموقع و درمان عفونت های سیستم ژنیتال و همچنین ارتقاء سطح بهداشت و آگاهی جامعه، توجه بیشتری شود.
    کلیدواژگان: نازایی، لوله های فالوپ، هیستروسالپنگوگرافی
  • نسرین شایانفر، مهرنوش عطار، یلدا نیلی پور صفحه 113
    مقدمه
    سارکوم آلوئولار بافت نرم، تومور بدخیم بافت نرم است که بروز اولیه آن به صورت متاستاز اولیه به ارگان های مختلف مثل ریه و مغز، غیر معمول نیست. در بررسی مقالات متعدد، متاستاز این تومور در قسمتهای مختلف مغز گزارش شده است، ولی گزارشی از متاستاز همزمان تومور به مخچه وجود ندارد؛ لذا هدف از ارایه این مقاله، گزارش مورد نادر متاستاز همزمان تومور به مغز و مخچه، به عنوان تظاهر اولیه بیماری است.
    معرفی بیمار: در این گزارش، خانم 18 ساله ای معرفی می شود که به علت سردرد شدید، حالت تهوع، سرگیجه و تاری دید مراجعه کرده و با تشخیص تومور مغزی تحت عمل جراحی قرار گرفته بود، تشخیص پاتولوژی ایشان براساس یافته های مورفولوژیک و ایمونوهیستوشیمی، متاستاز سارکوم آلوئولار بافت نرم به مغز و مخچه بود.
    نتیجه گیری
    در بررسی مقالات مختلف وجود متاستاز این نوع سارکوم به مخچه نادر بوده و گزارشی در این مورد وجود نداشته است.
    کلیدواژگان: 1، سارکوم آلوئولار بافت نرم 2، متاستاز 3، مخچه
  • بهزاد صدری، مهرزاد نعمت الهی، رضا شهرامی صفحه 119
    زمینه و هدف
    تهوع و استفراغ بعد از جراحی (PONV=Post operative nausea-vomiting)، یک مشکل شایع بعد از اعمال جراحی می باشد، جدا از ناراحتی که برای بیمار ایجاد می نماید، ممکن است باعث بروز عوارض جدی بعد از عمل، مثل باز شدن محل برش جراحی، اختلالات الکترولیتی و تاخیر در ترخیص بیمار از بیمارستان گردد. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر طب فشاری به عنوان یک جانشین غیردارویی برای جلوگیری از PONV در بیمارانی که تحت عمل آدنوتونسیلکتومی قرار می گیرند، بود.
    روش بررسی
    در یک مطالعه آینده نگر تصادفی از نوع کارآزمایی بالینی، بر روی 177 کودک 10-5 سال که کاندید عمل تونسیلکتومی در بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) بودند، بررسی انجام شد. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم گردیدند. در گروه مورد، دستبندی که دارای یک دکمه بود، بلافاصله بعد از بیهوشی، بر روی مچ هر دو دست به طوری بسته می شد که دکمه آن بر روی نقطه P6 قرار می گرفت. نقطه P6 بر روی سطح قدامی دست، حدود 2 اینچ بالاتر از چین دیستال مچ دست، بین تاندون عضلات فلکسور کارپی رادیالیس و تاندون عضله پالماریس لونگوس قرار دارد. در گروه شاهد، دستبند به صورت برعکس به مچ دست بسته می شد. بیمارانی که دارای سابقه بیماری های مادرزادی قلب، بیماری شدید ریوی و استفراغ طی اعمال جراحی قبلی بودند و یا دچار طولانی شدن مدت عمل جراحی به علت عوارض بیهوشی و یا جراحی شده بودند، از مطالعه حذف شدند. درد بعد از عمل، با استامینوفن و استفراغ بعد از عمل، با متوکلوپرامید درمان شد. جمع آوری اطلاعات در طی 6 ساعت بعد از عمل جراحی انجام شد.
    یافته ها
    در این مطالعه، 177 بیمار در غالب دو گروه مورد و شاهد بررسی شدند. از کل 89 بیمار در گروه مورد، 22 مورد(7/24%)، و از 88 بیمار گروه شاهد، 49 مورد (7/55%) دچار عارضه تهوع و استفراغ بعد از عمل شدند. در این مطالعه تفاوتی بین دو گروه از نظر داده های دموگرافیک، نوع جراحی و نیاز به بی دردی دیده نشد. اطلاعات هر گروه، جمع آوری شد و برای اینکه تاثیر این تکنیک در کنترل استفراغ بعد از عمل بررسی گردد، از آزمون تقریب Z برای مقایسه یک نسبت در دو جامعه مستقل استفاده شد. داده ها به صورت تعداد بیمار از کل جامعه، براساس درصد جمع آوری شد و Pvalue کمتر از 05/0 معنی دار تلقی گردید.
    نتیجه گیری
    طب فشاری، یک روش ساده، غیر تهاجمی، کم هزینه و اثربخش برای کنترل PONV می باشد که در بیماران مختلف بکار گرفته شده است. اگر چه در یک مطالعه که بر روی 100 بیمار که تحت عمل آدنوتونسیلکتومی قرار گرفته بودند، تفاوت معنی داری در گروه مورد و شاهد دیده نشده است، در مطالعه حاضر اختلاف 30% بین گروه مورد و شاهد از نظر بروز PONV دیده شد که با توجه به آزمون انجام شده، Pvalue آن کمتر از 001/0 بدست آمد. به طور خلاصه پیشنهاد می شود که برای کاهش بروز PONV، از طب فشاری در بیمارانی که تحت آدنوتونسیلکتومی قرار می گیرند، استفاده شود.
    کلیدواژگان: تهوع و استفراغ بعد از جراحی، طب فشاری، نقطه میریدین (P6)، آدنوتونسیلکتومی
  • نسرین ضیامجیدی، عبدالوهاب احسانی زنوز، محسن فیروزرای صفحه 127
    زمینه و هدف
    هگزوکیناز تیپ I، عمده ترین ایزوآنزیم موجود در بافت مغز است که به طور برگشت پذیر به غشا خارجی میتوکندری متصل می شود. در شرایط طبیعی، مقدار زیادی از HK-I (Hexokinase-I) به غشا متصل است. فرم متصل آنزیم، فعال تر از فرم محلول آن است و با این مکانیسم، فعالیت آنزیم کنترل می شود. متابولیت هایی که بر روی نشستن و بلند شدن آنزیم از سطح میتوکندری موثرند، اثر تنظیمی بر روی مصرف گلوکز در مغز دارند. از آنجایی که در بیماری فنیل کتونوری (PKU=Phenylketonuria)، افزایش فنیل آلانین و متابولیت های آن منجر به عقب ماندگی ذهنی می شود، در این مطالعه، اثرات این متابولیت ها روی اتصال هگزوکیناز به میتوکندری و جداشدن آن مورد بررسی قرار گرفت تا رابطه متابولیسم گلوکز با اثر تخریبی این متابولیت ها بر روی سلولهای مغزی مشخص شود.
    روش بررسی
    این بررسی از نوع مطالعات تجربی است. فعالیت هگزوکیناز با روش اسپکتروفتومتری و جفت شده با فعالیت (Glucose-6-phosphate dehydrogenase) G6PD اندازه گیری شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که فنیل آلانین و فنیل لاکتیک اسید، هیچ تاثیری بر فعالیت آنزیم و جدا شدن آن از میتوکندری و همچنین اتصال مجدد آن به میتوکندری ندارند، در حالی که فنیل پیروویک اسید، فعالیت آنزیم را کاهش می دهد و رها شدن آنزیم از میتوکندری را در غیاب گلوکز 6-فسفات افزایش می دهد.
    نتیجه گیری
    بنابراین، این احتمال وجود دارد که فنیل پیروویک اسید با کاهش فعالیت هگزوکیناز و افزایش فرم محلول آن، باعث کاهش مصرف گلوکز و تولید ATP((Adenosine triphosphate شود و در نتیجه سلولهای مغز در اثر کمبود انرژی و عناصر ضروری دیگر، قادر به رشد و تکامل نگردند.
    کلیدواژگان: هگزوکیناز تیپ I، فنیل کتونوری، فنیل پیروویک اسید، میتوکندری مغز
  • معرفی 2 مورد میلولیپوم آدرنال
    مژگان عسگری، محمود عراقی صفحه 135
    مقدمه
    میلولیپوم از تومورهای غیر کارکردی خوش خیم نسبتا نادر غده آدرنال است که اکثرا به صورت اتفاقی و در هنگام اتوپسی کشف می شود. اغلب کوچک و یکطرفه بوده و اختلال بالینی ایجاد نمی کنند ولی در مواردی، اختلالات هورمونی گزارش شده است.
    معرفی بیمار: در این مقاله 2 مورد بیمار مبتلا به این تومور که هر دو با تشخیص incidentaloma در بیمارستان هاشمی نژاد تحت عمل جراحی قرار گرفته اند، معرفی می شوند.
    نتیجه گیری
    در بررسی میکروسکوپی هر دو مورد، بافت چربی رسیده به همراه جزایری از سلولهای خونساز، مشاهده و میلولیپوما گزارش گردید.
    کلیدواژگان: 1 - میلولیپوم 2 - غده آدرنال 3 - تومور غیر کارکردی
  • بررسی ارتباط نوروپاتی دیابتی با غلظت هموگلوبین گلیکوزیله
    هاله قوامی، فضل الله احمدی، شاهین مهین، ربابه معماریان، حسن انتظامی صفحه 141
    زمینه و هدف
    نوروپاتی دیابتی تقریبا در 50% افراد مبتلا به دیابت نوع II و نوع I طولانی مدت، بروز می کند. پاتولوژی نوروپاتی دیابتی در رابطه با استرس اکسیداتیو و گلیکه شدن پیشرفته محصولات انتهایی و تغییر دایمی مسیر پلی یول و فعال شدن پروتئین کیناز C می باشد. هدف این مطالعه، بررسی و مطالعه بیماران دیابتی از نظر نوروپاتی دیابتی و ارتباط شاخص گلیسمیک (HbA1c) با نوروپاتی دیابتی می باشد.
    روش بررسی
    این مطالعه، یک مطالعه توصیفی تحلیلی است که توسط مصاحبه، پرسشنامه، انجام معاینات عصبی، EMG –NCV (conduction velocity (Electromyography-Nerve و آزمایش قند خون (HbA1c) در 30 بیمار(65-40 ساله) با تشخیص قطعی دیابت نوع II، در بیمارستان امام رضا (ع) ارومیه انجام شده است.
    یافته ها
    در این مطالعه، تاثیر دیابت روی اعصاب محیطی بررسی شد. در کل گروه مورد مطالعه، در 20% بیماران HbA1c کمتر از 5/7%، در 14% از آنها HbA1c در حدود 5/9-5/7% بود و در 66% از بیماران HbA1c بیش از 5/9% بود. در کل گروه مورد مطالعه، 23% بیماران بدون علامت بوده و شکایتی از علایم پارستزی نداشتند، که از این گروه، 57% در دسته کنترل عالی دیابت با HbA1c کمتر از 5/7% و 43% در گروه کنترل متوسط دیابت با HbA1c در حدود5/9-5/7% قرار داشتند؛ مابقی بیماران (77%) علامت دار بودند که فقط 8% از آنها HbA1c کمتر از 5/7% داشتند، در 18% از آنها HbA1c در حدود 5/9-5/7% بود و مابقی بیماران این گروه(74%)، جزء گروه کنترل ضعیف دیابت با HbA1c بیش تر از 5/9% بودند. در بررسی الکترونوروفیزیولوژیک انجام شده در کل بیماران، 5/43% بیماران، پلی نوروپاتی حسی و 5/36%، پلی نوروپاتی حسی حرکتی داشتند. 100% از افرادی که پلی نوروپاتی حسی حرکتی توام داشتند، جز گروه کنترل ضعیف دیابت (HbA1c کمتر از 5/9%) بودند.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های فوق، از آنجا که همبستگی معنی داری بین نوروپاتی و میزان قند خون و HbA1c بالا وجود دارد، بدیهی است در صورت حفظ HbA1c مطلوب، می توان از شدت عوارض عصبی دیابت (نوروپاتی دیابتی) کاست.
    کلیدواژگان: دیابت، نوروپاتی، هموگلوبین گلیکوزیله
  • فراوانی آنتی بادی ضد سرخک در سرم دانشجویان نظامی، بعد از واکسیناسیون سراسری در ایران
    غلامعلی قربانی، نعمت الله جنیدی، کاظم احمدی، علی مهرابی توانا، غلامحسین علیشیری صفحه 149
    زمینه و هدف
    اپیدمی سرخک در کشورهای در حال توسعه بخصوص در ایران ادامه دارد و به همین علت وزارت بهداشت اقدام به واکسیناسیون همگانی در سن 25-5 سالگی در سال 1383 نمود. هدف از این مطالعه، بررسی فراوانی آنتی بادی ضد سرخک بعد از واکسیناسیون سراسری بر علیه سرخک در بالغین نظامی می باشد.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع مقطعی است که یک ماه بعد از واکسیناسیون همگانی در 865 نفر از دانشجویان ارتش که کارت واکسیناسیون داشتند، در تهران در سال 1383 انجام شد. اطلاعات دموگرافیک شامل سن، واکسیناسیون قبلی و ابتلا به سرخک جمع آوری شد. مقدار 5 میلی لیتر خون از هر دانشجو گرفته شد و با تست الیزا از کیت IgG Enzygnost و IgM ضد سرخک شرکت بهرنیگ آلمان مورد آزمایش قرار گرفت. سطح کیفی آنتی بادی، با فتومتری و تعیین Cut off OD و سطح کمی آنتی بادی، با MIU/ml طبق دستور سازمان بهداشت جهانی و طبق فرمول کیت انجام شد و با برنامه SPSS کامپیوتر، مورد آنالیز آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    در این مطالعه همه دانشجویان مرد بودند و میانگین سنی آنها 19.16±1.1 SD سال بود. سابقه واکسیناسیون ضد سرخک در زمان کودکی، در 586 نفر(7/67%)، مثبت بود. سابقه تماس با بیماران مبتلا به سرخک، در 34 نفر (9/3%) و سابقه ابتلا به سرخک در 23 نفر (7/2%)، مثبت گزارش گردید. آنتی بادی ضد سرخک IgG، در 846 نفر (8/97%) مثبت بود و 8/0% افراد، IgM مثبت بودند و مابقی، منفی بودند. فقط در 19 نفر (2/2%)، IgM و IgG، منفی گزارش گردید.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه مشخص شد که 2/2% افراد هیچ گونه آنتی بادی بر علیه سرخک نداشتند، اما علت شکست اولیه و علت عدم ساخت آنتی بادی در تعدادی از دانشجویان مشخص نشد؛ لذا توصیه می شود که این مساله در مطالعات آینده مورد بررسی قرار گیرد.
    کلیدواژگان: سرخک، واکسن، آنتی بادی، نظامیان
  • بررسی اثر انفوزیون اکستراآمنیوتیک نرمال سالین به تنهایی و توام با دگزامتازون برای القاء زایمان
    مریم کاشانیان، سلوی سادات نقاش صفحه 155
    زمینه و هدف
    ختم حاملگی در مواردی که سرویکس برای القاء مناسب نیست، یکی از مشکلات مامایی است و پیدا کردن روش هایی که باعث آماده شده سرویکس و پاسخ هر چه بهتر به القاء زایمان شوند، همیشه مدنظر بوده است. هدف از این مطالعه، مقایسه اثر تزریق اکسترا آمنیوتیک نرمال سالین به تنهایی و توام با دگزامتازون برای آماده ساختن سرویکس و القاء زایمان بود.
    روش بررسی
    مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی دوسوکور در بیمارستان شهید اکبرآبادی و در فاصله زمانی فروردین سال 1381 تا فروردین سال 1382 صورت گرفته است. 84 زن باردار که حاملگی 40 هفته یا بیش تر و Bishop score کمتر از 5 داشتند و جنین آنها سفالیک و یک قلو بود و جهت ختم حاملگی بستری شده بودند، وارد مطالعه شدند و به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. در 41 بیمار، دگزامتازون به میزان 20 میلی گرم توام با نرمال سالین و در 43 بیمار، نرمال سالین به تنهایی در فضای اکستراآمنیوتیک انفوزیون گردید (EASI=Extramniotic saline infusion) و بعد از 6 ساعت از انجام EASI در هر دو گروه، اینداکشن با اکسی توسین جهت بیمار شروع شد و سپس سیر زایمان در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت.
    یافته ها
    از نظر سن، پاریتی و Bishop Score اولیه، بین دو گروه، اختلاف آماری معنی دار وجود نداشت. از جمع 84 بیمار تحت بررسی، 75 مورد وارد فاز فعال شدند که 38 نفر (37/88%) در گروه EASI و 37 نفر(25/90%) در گروه دگزامتازون بودند که تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود. فاصله زمانی تجویز اکسی توسین تا زایمان در گروه دگزامتازون، 86/2±25/7 ساعت و در گروه نرمال سالین، 91/3±76/9 ساعت بود که اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (P=0.002). بین میزان سزارین، دفع مکونیوم توسط جنین، آپگار نوزادان، وزن موقع تولد و نیاز بهNICU (unit (Neonatal intensive care بین دو گروه اختلاف معنی دار وجود نداشت. بین گراویدیتی و فاصله زمان اینداکشن تا زایمان، رابطه معکوس آماری وجود داشت (0.001=P و-0.474 =r).
    نتیجه گیری
    تزریق اکستراآمنیوتیک نرمال سالین، روش مناسب و ارزانی برای ripe کردن سرویکس و پاسخ به اینداکشن است و اضافه کردن دگزامتازون به آن، می تواند سیر لیبر را کوتاه تر کند.
    کلیدواژگان: تزریق اکستراآمنیوتیک نرمال سالین، دگزامتازون، تزریق اکستراآمنیوتیک دگزامتازون، سرویکس نامناسب، ripening سرویکس
  • بررسی تاثیر درمان با آهن خوراکی بر عملکرد شناختی زنان مبتلا به کم خونی فقر آهن
    زینت کمالی، شهریار اقتصادی، بهروز بیرشک، عزیزه افخم ابراهیمی، کتایون پورولی صفحه 161
    زمینه و هدف
    کم خونی فقر آهن، مهم ترین انواع سوء تغذیه مواد مغذی در زنان می باشد که توام با پیامدهایی در کارکرد سلولهای مختلف بدن بویژه سلولهای مغزی و عملکردهای ذهنی و فیزیولوژیکی مغز می باشد. از سوی دیگر تاثیر کمبود آهن در سنین مختلف، متفاوت بوده و پاسخ سلولهای مغزی نیز ممکن است متفاوت باشد. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر درمان با آهن خوراکی بر عملکرد شناختی زنان مبتلا به کم خونی فقر آهن مراجعه کننده به چهار مرکز پزشکی، آموزشی و درمانی دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال 1382 انجام شد.
    روش بررسی
    مطالعه به روش کارآزمایی بالینی از نوع before and after treatment بر روی 42 خانم 18 الی 49 ساله که براساس معیارهای تشخیص کم خونی سازمان جهانی بهداشت، مبتلا به کم خونی فقر آهن بودند، انجام گرفت. علاوه بر معیارهای هماتولوژی، شاخص های بیوشیمیایی شامل غلظت فریتین و آهن سرم، ظرفیت تام اتصال پذیری آهن و درصد اشباع ترانسفرین نیز اندازه گیری شدند. عملکرد شناختی هر فرد با استفاده از مقیاس تجدید نظر شده حافظه وکسلر شامل حافظه تصویری، حافظه کلامی، حافظه بصری و تمرکز/توجه ارزیابی شد. سپس به هر نمونه، تحت نظر پزشک معالج به مدت 8 هفته، به میزان 2 عدد قرص سولفات فرو تجویز گردید و در پایان هفته هشتم، مجددا شاخص های مذکور مطابق روز اول ارزیابی گردیدند. دریافت خوراکی آهن و مواد مغذی از بررسی 24 ساعت یادآمد خوراک، قبل از مصرف قرص آهن، هفته های چهارم و هشتم از شروع مصرف قرص آهن بدست آمد. داده های رژیم غذایی توسط نرم افزار Nutritionist IV، استخراج شدند و مورد مقایسه قرار گرفتند.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که تمامی شاخص های هماتولوژیک و بیوشیمیایی که قبل از مصرف قرص سولفات فرو کمتر از مقادیر طبیعی بودند، در پایان هفته هشتم به میزان معنی داری افزایش یافتند (P<0.001). میزان دریافت آهن از طریق غذا در 3 روز ثبت شد که، با یکدیگر اختلاف معنی دار آماری نداشت و به میزان 8/28 میلی گرم بود. در مطالعه حاضر، هر چهار تست حافظه کلامی، تصویری، بصری و تمرکز/توجه به ترتیب 7/43%، 5/34%، 2/27% و 3/43% افزایش یافتند و تفاوت نمرات آنها نسبت به قبل از درمان، معنی دار بود(P<0.001). همچنین بین افزایش غلظت هموگلوبین با حافظه تصویری (r=-31، p<0.05)، هماتوکریت با حافظه تصویری (r=0.32، p<0.05) و MCH (Mean corpuscular haemoglobin) با حافظه کلامی (r=0.33، p<0.05) همبستگی معنی دار وجود داشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج، افزایش آهن بدن، منجر به بهبود حافظه و تمرکز در زنان بالغی که مبتلا به کم خونی فقر آهن هستند می شود، ولی دلایل فیزیولوژیکی و روانشناختی آن نیاز به مطالعه بیش تر دارد.
    کلیدواژگان: کم خونی فقر آهن، عملکرد شناختی، آهن درمانی
  • معرفی یک مورد بیمار مبتلا به کارسینوم نورواندوکرین نازوفارنکس
    دکترعلیرضا محبی، سید علیرضا امامی صفحه 169
    مقدمه
    کارسینوم نورواندوکرین از جمله نئوپلاسم های سیستم نورواندوکرین می باشد که مشتمل بر ارگان هایی است که سلولهای APUD(Amine precursor uptake & decarboxylation) در آنها ناشایعند. در بدن انسان، شایع ترین محل کارسینوم، دستگاه GI(Gastrointestinal) و ریه می باشد. این تومورها از نظر هیستولوژیک، با واکنش های مثبت نسبت به رنگهای نقره و به مارکرهای اختصاصی بافتهای نورواندوکرین مثل NSE(Neuron-specific Enolase)، سیناپتوفیزین و کروموگرانین A مشخص می شوند.
    معرفی بیمار: بیمار خانم 74 ساله ای بود که با مشکل گرفتگی بینی 6 ماهه، اپیستاکسی، آنوسمی و کاهش شنوایی مراجعه کرده بود. در معاینه، توده ای پولیپویید و عروقی در نازوفافکس دیده شد. در سی تی اسکن، توده ای هموژن و ایزودانس در نازوفارنکس، بدون خوردگی استخوانی وجود داشت.
    نتیجه گیری
    پس از تایید تشخیص تومور کارسینویید با واسطه مارکرهای اختصاصی و با رنگ آمیزی های مخصوص، فاکتورهایی برای پیش بینی بدخیمی تومور وجود دارد. در درمان تومورهای بدخیم نورواندوکرین، بویژه واریانت های مهاجم تومور، کموتراپی سیستمیک بویژه cisplatin و etoposide موثر است؛ نقش رادیوتراپی، palliative است.
    کلیدواژگان: 1، تومور نورواندوکرین 2، کارسینوم نورواندوکرین 3، تومور نازوفارنکس
  • مجید مشک گو، محمدعلی تقی پور، امین شمس اختری صفحه 177
    زمینه و هدف
    بیماری هیداتید، هنوز به عنوان یک مشکل بهداشتی در کشورهای مدیترانه ای و خاورمیانه نظیر ایران باقی مانده است. زندگی در مناطق روستایی و حومه، یک عامل خطر مهم برای این بیماری می باشد. این کیست ها معمولا در کبد، ریه و مغز یافت می شوند. کیست های هیداتید مدیاستن، بسیار نادرند. هدف از این مقاله، معرفی یک مورد بسیار نادرتر و تقریبا منحصر به فرد از کیست هیداتید مدیاستن با تهاجم به ورید براکیوسفالیک راست است که با موفقیت تحت عمل جراحی قرار گرفته است.
    معرفی بیمار: بیمار خانم 37 ساله ای بود، که با شکایت تنگی نفس فعالیتی و با تشخیص کیست هیداتید مدیاستن، از طریق برش میداسترنوتومی تحت جراحی قرار گرفت. توده به ورید براکیوسفالیک چسبندگی داشت که ضمن برداشت کامل توده، ورید براکیوسفالیک صدمه دید که به صورت اولیه ترمیم گردید؛ در طی عمل جراحی دوم، ورید براکیوسفالیک با استفاده از Patch پری کاردیال ترمیم گردید و سندرم ورید اجوف فوقانی حاصله از آن، مرتفع گردید. نهایتا بیمار با حال عمومی خوب ترخیص گردید و در پیگیری 6 ماهه، عود یا مشکلی دیگر عارض نشد.
    نتیجه گیری
    کیست های اولیه هیداتید مدیاستن را باید در بیماران با توده مدیاستن در مناطق اندمیک کیست هیداتید در نظر گرفت. به دلیل عناصر حیاتی مجاور آن، این کیست ها باید بدون تاخیر، تحت درمان جراحی قرار گیرند.
    کلیدواژگان: 1، کیست هیداتید 2، مدیاستن 3، براکیوسفالیک 4، توده مدیاستن
  • اثرات ناموکسیفن بر فراساختار و تعداد سلولهای هیپوکامپ جنین و نوزاد موش صحرایی
    نوروز نجف زاده، ملیحه نوبخت، سیدبهنام الدین جامعی، پروانه طباطبایی، طیبه رستگار، فرزانه محمدزاده صفحه 185
    زمینه و هدف
    استروییدهای مادری، اثرات گوناگونی بر روی تکامل مغز دارند. تاموکسیفن، به عنوان آنتاگونیست استروژن در مغز باعث مرگ سلولی در سلولهای هیپوکامپ در حال تکامل موش صحرایی می گردد. استروژن تاثیر مهمی بر روند اعمال شناخت، یادگیری، پیری، آنژیوژنزیس، نوروژنزیس و حفاظتی نورون ها دارد. در این مطالعه، اثر تاموکسیفن به عنوان آنتاگونیست استروژن بر فرا ساختمان و مورفولوژی هیپوکامپ در حال تکامل موش صحرایی بررسی شد.
    روش بررسی
    در این بررسی که از نوع تجربی بوده است، 12 دسته موش صحرایی، در 3 گروه کنترل، تجربی و sham مورد مطالعه قرار گرفتند که در هر گروه، 4 رده سنی، شامل جنین فول ترم (E22)، نوزاد یک روزه (P1)، یک هفته (P7) و سه هفته (P21) مورد آزمایش قرار گرفت. تزریق تاموکسیفن در حلال پروپیلن گلیکول، 2 روز قبل از زایمان، روزی 2 بار انجام گرفت و پس از طی پروسه های لازم، نواحی مختلف Subiculum، D.G، CA3 و CA1 هیپوکامپ، به وسیله میکروسکوپ نوری و الکترونی مطالعه گردید. جهت آنالیز داده ها از آزمون آماری ANOVA و T-Test استفاده گردید که Pvalue<0.05 اختلاف آماری معنی داری را نشان می دهد.
    یافته ها
    نتایج مشخص می سازد که تراکم سلولی در نواحی CA1 و سابیکولوم هیپوکامپ، کاهش می یابد و الکترومیکروگراف ها، پیکنوزه شدن هسته، متراکم شدن و حاشیه ای شدن کروماتین ها، پارگی غشا هسته، متورم شدن میتوکندری ها و تغییر ساختار کریستا در میتوکندری را، عمدتا در نواحی CA1 و سابیکولوم نشان می دهند. بیش ترین میزان تغییرات در مراحل اولیه تکامل یعنی جنین فول ترم و نوزاد یک روزه مشاهده می گردد.
    نتیجه گیری
    با توجه به اثر استروژن روی نوروژنزیس، تزریق تاموکسیفن باعث تغییراتی در رشد سلولهای پیرامیدال هیپوکامپ می گردد. زمان پایداری تاثیر تاموکسیفن، نقش موثری در این مطالعه داشته است که با توجه به رشد حداکثر این سلولها در روزهای آخر جنینی و روز اول تولد، بیش ترین تغییرات در این روزها حاصل می گردد.
    کلیدواژگان: هیپوکامپ، تاموکسیفن، تکامل، استروژن، موش صحرایی
  • همایون هادیزاده خرازی، شیدا اویس قرن صفحه 197
    زمینه و هدف
    به نظر می رسد که در حال حاضر تصویربرداری رزنانس مغناطیسی (MRI=Magnetic resonance image)، در مقاطع کرونال، قبل و بعد از تزریق ماده حاجب، حساس ترین و اختصاصی ترین روش برای تصویربرداری غده هیپوفیز باشد. با این وجود، به علت نتایج منفی کاذب در کشف میکروآدنوم های هیپوفیزی با این روش و اهمیت کشف این میکروآدنوم ها، از انحراف طرفی ساقه هیپوفیز در MRI، جهت حمایت از وجود میکروآدنوم هیپوفیزی استفاده می شود. این مطالعه به منظور تعیین درصد فراوانی انحراف طرفی ساقه غده هیپوفیز به عنوان یک واریان نرمال در جامعه ایرانی در افراد بالغ بدون وجود بیماری هیپوفیز به کمک MRI، طرح ریزی شد تا یک مبنای نرمال برای تسهیل ارزیابی غده هیپوفیز در بیماری های نورواندوکرین و کشف میکروآدنوم های هیپوفیز فراهم آورد.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع مقطعی، توصیفی و آینده نگر می باشد که بر روی تصاویر کرونال MRI مغز 60 بیمار که به دلایلی غیر از وجود بیماری هیپوفیز، در بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) در طی فروردین لغایت شهریور ماه 1383، MRI مغز شده بودند، انجام گرفت و از آنها سن، جنس و وجود و نوع انحراف طرفی ساقه هیپوفیز استخراج گردید.
    یافته ها
    40% افراد مورد مطالعه، دارای انحراف طرفی ساقه غده هیپوفیز نرمال در MRI به عنوان یک واریان نرمال بودند. این انحراف طرفی در 7/26% افراد، مربوط به موقعیت اکسنتریک غده هیپوفیز نسبت به خط میانی مغز بود و در 3/13% افراد، به علت محل اتصال اکسنتریک ساقه هیپوفیز خارج از خط وسط غده هیپوفیز بود. بین وجود و چگونگی انحراف طرفی ساقه غده هیپوفیز نرمال در MRI و سن و جنس فرد، ارتباط معنی داری وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    بین درصد فراوانی انحراف طرفی در بیماران غیرمبتلا به بیماری هیپوفیز در جامعه ایرانی و آمار خارجی در MRI، اختلاف معنی داری وجود نداشت. بنابراین با توجه به درصد فراوانی بالای انحراف طرفی ساقه هیپوفیز نرمال در جمعیت ایرانی، این جابجایی به تنهایی نمی تواند برای حمایت از وجود میکروآدنوم هیپوفیزی در MRI استفاده شود.
    کلیدواژگان: انحراف طرفی ساقه هیپوفیز، غده هیپوفیز نرمال، تصویربرداری رزنانس مغناطیسی (ام، آر، آی)
|
  • M.Y. Arabi Moghaddam, K. Sayadpour Zanjani Page 7
    Background and Aim
    In childhood, dilated cardiomyopathy has a prevalence of 36 in 100000. Its prognosis is one of the most important matters. The chance of 5-year survival is reported to be around 50% and 10-year one around 25%. We aimed to study the prognosis, treatment, and mortality of dilated cardiomyopathy patients in Iran. Patients &
    Method
    In this descriptive study, the medical records of all infants and children with dilated cardiomyopathy hospitalized between 1990 and 2004 were reviewed.
    Results
    Among 115 patients, 67(58%) were boys and 48(42%) were girls, with a mean age of 8.4 years(ranging from 3 months to 16 years) and mean weight of 21.5 Kg. The most common clinical manifestation was respiratory distress in 71.3% and congestive heart failure(CHF) in 62% of the patients. Ninety-four(82%) were discharged after medical therapy with a combination of digitalis, furosemide and angiotensin-converting enzyme inhibitor(captopril). Twenty-one patients(18%) died in the picture of severe CHF and dysrhythmias during the first admission. A mean follow-up of 6 years(ranging from 0 to 13 years) revealed that 56% were still alive.
    Conclusion
    The prognosis is still poor especially for those under 2 years of age or with CHF or dysrhythmias, but new attempts have been made to use different therapeutic modalities like L-carnitine, growth hormone, intravenous immunoglobulin, cardiac transplantation, and new surgical approaches in pediatric patients.
    Keywords: 1) Dilated Cardiomyopathy 2) Children 3) Follow, up 4) Outcome
  • B. Akhbari, E. Ebrahimi Takamjani, M. Salavati, H. Farahini, M.A. Sanjari Page 15
    Background and Aim
    Peroneal reaction time measurement has been used to objectively evaluate functional instability of the ankle joint. The reliability of the method has been reported only in frontal plane, but it has not been proven in oblique plane. The purpose of this study was to determine the reliability of ankle musculature latency, peak and time of activation measurements on a tilting platform(APS=Ankle Perturbation System) in response to sudden external oblique perturbation under different conditions. Patients &
    Method
    The latency, peak and time of activation of 10 healthy and 10 unhealthy subjects with functional ankle instability(FAI) were examined in a methodological study. The latency, peak and time of activation after sudden inversion of the ankle were determined by APS and surface EMG(Electromyography). Relative reliability(1&1 model) and absolute reliability(Standard Error of Measurement) were used as statistical methods.
    Results
    The ranges of ICC(Intra-class Correlation Coefficient) values for latency of Peroneus Longus(0.97-0.99), Tibialis Anterior(0.92-0.99), Peroneus Brevis(0.96-0.99), and Soleus(0.98-0.99) for 10, 20, and 30 degrees of oblique Plane were obtained. These values for peak of activation of Peroneus Longus(0.92-0.99), Tibialis Anterior(0.97-0.99), Peroneus Brevis(0.95-0.99), Soleus(0.96-0.99) and for time of activation of Peroneus Longus(0.95-0.99), Tibialis Anterior(0.94-0.99), Peroneus Brevis(0.91-0.99), and Soleus(0.9-0.99) were calculated too. The ranges of SEM(Standard Error of Measurement) values for latency of Peroneus Longus(0.76-2.06), Tibialis Anterior(0.91-3.15), Peroneus Brevis(0.89-1.72), and Soleus(0.67-1.22) were also obtained. These values for peak of activation of Peroneus Longus(2.98-10.82), Tibialis Anterior(3.51-4.58), Peroneus Brevis(3.4-4.23), Soleus(4.27-10.05) and for time of activation of Peroneus Longus(2.4-6.81), Tibialis Anterior(2.66-9.19), Peroneus Brevis(3.87-14.75), and Soleus(4.25-17.67) were calculated as well.
    Conclusion
    Determination of timing of muscle activity was proven as a reliable measurement technique.
    Keywords: 1) Timing of Muscle Activity 2) Ankle Joint 3) External perturbation
  • F. Izadi, A. Doroudinia, M. Shekarabi, P. Kavand, N. Heidari, B. Pousti Page 23
    Background and Aim
    Considering the role of cellular immunity in prognosis of malignant tumors of the head and neck, especially SCCs(Squamous Cell Carcinoma), we intended to investigate cellular immune system activity in patients with head and neck tumors, whether malignant or benign, and then compare it with the kind, severity and prognosis of tumoral involvement. Patients &
    Method
    This is a cross-sectional study performed on 40 head and neck tumor patients in Hazrat-e-Rasoul and Firouzgar hospitals from November 2003 to June 2005. After skin testing with DNCB(Dinithrochlorobanzen) and grading skin reactions, blood sampling was performed within 3 weeks and after isolating, culturing, and stimulating the lymphocytes with PHA(phytohemaggulotini) stimulant, the amount of cytokine production was measured using ELISA(Enzyme Linked Immunosorbent Assay) method. Then the results were compared with the information pertained to pathologic diagnosis, the stage of the disease, and also the results of clinical follow-up.
    Results
    Patients with more advanced malignant tumors(stages 3&4) had weaker skin reactions compared with the early stages of the disease(10.5% contre 87.5% p<0.001). Also in epithelial malignant tumors, skin reactions were weaker than non-epithelial and benign tumors(40% contre 90%). With increasing stages of the malignant disease(up to stage 3), IL-2(Interlukin-2) production also increased but in the fourth stage there was a significant reduction in IL-2 production(P<0.01). Similar findings were also noted about IL-12 and INF-G (Interferon-gama) but they were not statistically significant. In this study there was not a significant relationship between the grade of skin reaction and cytokine production. The follow-up revealed that 3 out of 4 expired patients had weak skin reactions and very low levels of IL-2.
    Conclusion
    This study showed a significant relationship between the grade of skin reaction and pathologic diagnosis and the stage of the disease. Also, levels of IL-2 production decrease significantly in the late stages of the malignant disease. Significant relationship between cellular immune system activity and the kind and severity of tumoral involvement can influence our decision on the choice of treatment and also help us predict the prognosis of the tumoral disease.
    Keywords: 1) Cellular Immunity 2) Head, Neck Tumor 3) DNCB(Dinithrochlorobanzen)
  • M. Barati, F. Ghasemi, M. Fathi Page 33
    Background and Aim
    Diabetes mellitus is one of the commonest chronic diseases in community which induces immunodeficiency and infection through multiple mechanisms. In addition, infections can also bring about hyperglycemia and ketoacidosis. In this study, we have tried to evaluate the frequency of diabetes and the factors related to its outcome in patients with sepsis. Patients &
    Method
    This is a descriptive cross-sectional study which involves 300 randomly sampled cases who had been admitted to Rasoul-e-Akram Hospital and diagnosed with sepsis between 2001 and 2003. The data was analyzed by SPSS version 11.5.
    Results
    The mean age of the patients was 52.7 years(SD=28.4). 158(52.7%) out of 300 patients had diabetes. The most common sites of infection were respiratory tract and then urinary tract. Evaluation of the outcome of the patients in two diabetic and non-diabetic groups demonstrated a statistical difference(P.value=0.001). Mortality rate increased with aging and delay in beginning the treatment(P.value=0.001). With respect to 4 signs of SIRS, 88 cases revealed 2, 156 had 3, and 56 presented with all signs at the time of admission. 16(18.2%) of the first group, 116(74.4%) of the second group, and 47(84%) of the third group expired, though(P.value=0.001). Of 158 patients with diabetes, 67 cases of whom 97% expired had average blood glucose more than 250mg/dl, 55 ones of whom 84% expired had average blood glucose between 180-250 mg/dl, and 36 patients of whom 42% expired had average blood glucose less than 180 mg/dl. These 3 groups, however, demonstrated statistical differences(P.value=0.001).
    Conclusion
    This study demonstrates that aging can increase the rate of sepsis and its mortality in both diabetic and non-diabetic groups. Also, mortality of sepsis in diabetics is more than non-diabetics and quick treatment of it can decrease this mortality. In addition, mortality increases with an increase in the severity of the disease, i.e. more SIRS criteria, and strict control of blood glucose can result in a better prognosis.
    Keywords: 1) Diabetes Mellitus 2) Sepsis 3) SIRS(Systemic Inflammatory Response Syndrome)
  • F. Izadi, B. Pousti, R. Setareh Shenas, A. Erfan Page 41
    Introduction
    Malignant tumors of larynx, mostly seen in males, are usually observed during the fifth and sixth decades of life. These tumors are usually associated with tobacco and alcohol usage. The symptoms of these tumors are hoarseness, dysphagia and a chronic sore throat. A rare form of laryngeal malignancy is adenoid cystic carcinoma as a malignant minor salivary gland tumor. Case Report: In this article, we report a rare case of laryngeal adenoid cystic carcinoma(ACC) in subglottic area in a 22-year-old female without any risk factors. The patient was referred suffering from pain, hoarseness and exertional dyspnea. After performing a biopsy on the subglottic mass and confirming the pathologic diagnosis of adenoid cystic carcinoma, the patient underwent total laryngectomy. During a period of 2.5-year follow-up, no sign of recurrence or distant metastasis was reported.
    Conclusion
    The presence of upper airway symptoms needs to be evaluated. If there is no improvement in the symptoms using medical treatment, the patient should be evaluated by imaging techniques or direct or indirect diagnostic laryngoscopy. In order to prevent late diagnosis and disease progression, there should be a suspicion of malignant lesions in laryngeal tumors even at young ages.
    Keywords: 1) Adenoid Cystic Carcinoma 2) Total laryngectomy 3) Subglottic Area
  • M. Taklif, M. Abolhasani Page 47
    Introduction
    Microcystic adnexal tumor is a rare sclerosing variant of ductal carcinoma of eccrine sweat gland which is deeply invasive. This tumor which is said to have high recurrence rate is often misdiagnosed as other benign or malignant skin lesions and improper treatment is administered. Case Report: We report herein a 59-year-old man who underwent incisional biopsy for a congenital lesion on posterior neck which had grown recently. Microscopic examination exhibited an infiltrative tumor constituted by small cord-like and angulated tubules with tadpole or comma-like shapes, individually set in abundant fibrous stroma in dermis. So the diagnosis was syringoma. In the next step, the lesion underwent excisional biopsy. Histologic examination noted a tumor in dermis with extension to subcutis which contained basaloid keratinocytes with occasional horn cysts and abortive hair follicles. In other areas, ducts and gland-like structures lined by two-cell layers predominated. The tumor had extended to skeletal muscle and perineurial structures, but no significant atypia or mitosis was identified. Eventually, with respect to the above-mentioned features, the diagnosis was microcystic adnexal tumor.
    Conclusion
    It seems useful to report this case since correct diagnosis of this rare invasive skin tumor and proper use of Mohs’ surgery lead to a significant decrease in recurrence rate. In this reported case, the noticeable point was that this tumor was set in a congenital lesion.
    Keywords: 1) Syringoma 2) Adnexal 3) Microcystic 4) Moh's Surgery
  • M. Javadi Page 53
    Background and Aim
    Tonsillectomy is the most common head and neck surgery in Iran. Considering that any operation involves three specimens and this can cause a considerable waste of time and cost, we intended to conduct a survey. The aim of designing and performing this research was to evaluate the value of histopathology done on all obtained specimens of adenotonsilectomy. Patients &
    Method
    This retrospective study included 313 patients who had undergone adenotonsilectomy in Rasoul-e-Akram Hospital between 2000 and 2003. Fisher test was applied to analyze the information.
    Results
    The age of the subjects ranged from 1 to 78 with an average age of 10.8. Only 3 cases(0.9%) who were above 50 years old yielded positive results. Considering p<0.01, there is a meaningful relationship between age and positive histological result. Also, a significant relationship was seen between malignancy and a change of voice in 60 cases(P=0.4), dysphagia in 26 cases(P=0.2, R=20%), unexplained weight loss in 1 case, asymmetric tonsils in 29 cases, neck mass in 34 cases(P=0.8), and infected tonsils in 15 cases(P=0.12). Therefore, the above-mentioned signs and symptoms can be considered as malignancy factors.
    Conclusion
    Regarding the results of the study, there is no need to send tonsilectomy specimens to laboratory for histopathological evaluation, especially in children and patients without risk factors and clinical suspicions.
    Keywords: 1) Histopathology 2) Adenotonsilectomy 3) Dysphagia
  • S.M. Jalali, H. Ghaderi, Sh Sohrabi Taraghi, B. Shariati Page 59
    Background and Aim
    The patients suspected of appendicitis are evaluated by history, physical examinations and laboratory results. The aim of this study was to assess the diagnostic value of C-reactive protein in patients with suspected acute appendicitis. Patients &
    Method
    In a prospective study, 299 patients with acute abdominal pain who had been admitted to hospital for observation were enrolled. Serum CRP measurements were performed and the results were compared with the final results of histopathology or follow-up results. The results were analyzed using Chi-square test and their accuracy, sensitivity, specificity, and positive and negative predictive values were determined.
    Results
    The findings showed that the accuracy of CRP test in diagnosing appendicitis was 70%(CI=Confidence Interval 95% from 65% to 74.4%), the sensitivity was 80.7%(CI95% from 71.2% to 87.6%), the specificity was 65.4%(CI95% from 58.8% to 71.5%), and the positive and negative predictive values were 49.3%(CI95% from 41.3% to 57.4%) and 89.0%(CI95% from 83.2% to 93.0%) respectively. The odds ratio was 8(CI95% from 4.3 to 14.4).
    Conclusion
    The results of CRP test can help a surgeon rule out or confirm the diagnosis of appendicitis in suspicious cases.
    Keywords: 1) Acute Appendicitis 2) Diagnostic Value 3) C, Reactive Protein
  • V. Hasani, M. Farhadi, A. Mirsadraee Page 67
    Background and Aim
    Paracetamol is a non-opioid and non-NSAID(non non-steroidal anti-inflammatory drug) analgesic with central function. Analgesic effect of paracetamol is similar to opioids and NSAIDs but different from them in terms of side effects. Remifentanil is a short-acting opioid. In our study, we assess the effect of these two drugs on the depth of anesthesia using BIS monitoring. BIS(Bispectral) index is a complex EEG(Electroencephalograph) parameter. Bispectral index values of 0 represent an isoelectric EEG, where values of 100 represent awareness. Patients &
    Method
    This study was done on 100 ASA-1(American Society of Anesthesiologists) patients who were candidates for endoscopic sinus surgery. Patients who were out of the age range of 15-45 years were excluded. Then the patients were randomly divided into two groups of 50. The first group included patients using paracetamol and the other group used remifentanil. Both groups received 1μg/kg of fentanil as premedication. Induction of anesthesia in the first group was started by using propofol 2.5mg/kg and then cysatracurium 0.15mg/kg. Propofol 100μg/kg/min+N2O 50%,O2 50%(equal minute volume)+paracetamol 1gr/Q4h were administered for maintenance. In the other group the induction was similar to the first group, but for maintenance propofol 100μg/kg/min+N2O 50%, O2 50%(equal minute volume)+remifentanil 1μg/kg/min were administered. For each group, depth of anesthesia was measured during laryngoscopy, intubation and incision. Blood pressure and heart rate were recorded on collecting data sheets too.
    Results
    Data was analyzed using independent sample t-test and PV<0.05 was statistically significant. The analysis of data showed no significant difference between the two groups(PV>0.05). As a result, there is no difference between the effect of paracetamol and remifentanil on the depth of anesthesia.
    Conclusion
    These findings suggest that infusion of paracetamol replace remifentanil in order to observe hemodynamic stability during the surgery.
    Keywords: 1) Paracetamol 2) Remifentanil 3) Endoscopic Sinus Surgery
  • K. Hosseinian Khosroshahi, F. Ghaffarifar, Z. Sharifi, A.H. Dalimi Asl, K. Solhjo Page 73
    Background and Aim
    Toxoplasmosis is caused by a protozoan parasite called toxoplasma gondii. SAG1 is an antigen which only exists in tachyzoite stage. This antigen which has two glycoforms is a conformational antigen. The aim of this research is to study cloning of SAG1 gene in PTZ57R and transformation of recombinant plasmid in E.coli(TG1 & DH5a).
    Material and Method
    Tachyzoites of T.gondii are able to multiplicate in mouse macrophages. SAG1(30 KDa) is one of the three surface antigens and a main candidate for DNA vaccine. Also, SAG1 is the most immunogenic antigen of toxoplasmosis and a major surface antigen of the proliferative tachyzoite form of T.gondii. SAG1 genome with a 960 bp band is single copy. In this study, the DNA of toxoplasma gondii was extracted and SAG1 genome was amplified. Then PCR(Polymrase Chain Reaction) product was purified and cloned in PTZ57R and finally transformed into two strains of E.coli(TG1 & DH5α).
    Results
    The DNA of toxoplasma gondii was extracted and SAG1 gene was amplified. The PCR product was seen as a 960 bp band in 1% agarose gel. After cloning and transformation, to recognize the E.coli recombinant plasmid, the bacteria were cultured in LB with ampicilin, X-Gal and IPTG. The mean and standard deviation of colonies that grew in LB were measured. To confirm the data, the plasmids were extracted and the DNA of SAG1 was amplified and digested by BamH I enzyme. The recombinant plasmid was restricted by enzyme and two 2982 and 864 bp bands were obtained.
    Conclusion
    It was noticed that as for transformation of plasmid with the DNA of SAG1, TG1 is more suitable than DH5α. This method is useful for cloning and storing the important genome of toxoplasma gondii, SAG1.
    Keywords: 1) Toxoplasma Gondii 2) SAG1 3) E.coli(TG1, DH5a) 4) PTZ57R(plasmid)
  • F. Rafiee, F. Oskouie, M. Nikravesh Page 83
    Background and Aim
    Intense and long-standing problems in burn centers in Tehran have led nurses to burnout. This phenomenon has provoked serious responses and has put the nurses, patients and the organization under pressure. The challenge for managers and nursing executives is to understand the factors which would reduce or increase the nurses’ responses to burnout and develop delivery systems that promote positive adaptation and facilitate the quality of care. This study, as a part of an extensive research, aims to explore and describe the nurses’ perceptions of the factors affecting their responses to burnout. Patients &
    Method
    This qualitative study made use of grounded theory as a research method. Thirty-eight participants were recruited through purposeful and theoretical sampling. Data was collected by unstructured interviews and 21 sessions of participant observation during all working shifts. The interviews were tape recorded and transcribed by computer and observations were documented as field notes on special forms. Constant comparison was used for data analysis. Open, axial, and selective coding were done and then core category, sub-categories and their attributes emerged.
    Results
    The results revealed that nurses’ and patients’ personal characteristics and social support influenced nurses’ responses to burnout. Personal characteristics of the nurses and patients, especially when interacting, had a more powerful effect. They altered emotional, attitudinal, behavioral and organizational responses to burnout and determined the kind of caring behavior. Social support had a palliative effect and altered emotional responses and some aspects of attitudinal ones.
    Conclusion
    The powerful effect of positive personal characteristics and their sensitivity to long-standing and intense organizational pressures suggests new approaches to executing stress reduction programs and refreshing the nurses’ morale by attaching more importance to ethical aspects of caring. Moreover, regarding palliative effect of social support and its importance for nurses’ well-being, nursing executives are responsible for providing a working environment that supports nurses and motivates them.
    Keywords: 1) Burnout 2) Grounded Theory 3) Caring 4) Burn Unit
  • Z. Reihani, F. Bahrpeyma, H. Bagheri Page 95
    Background and Aim
    Closed kinetic chain exercises are the most popular methods of lower limb muscles strengthening both in physical therapy and sports. One of these exercises is squatting. Despite the common idea about the activation of many muscular groups during this exercise, there is little research work on the activation pattern of muscles while squatting. In this regard, some researchers propose that there be different activation patterns while squatting in different hip positions. The purpose of this study was to show whether hip position can alter electromyographic(EMG) activity of vastus medialis, vastus lateralis, adductor magnus, and biceps femoris muscles. Patients &
    Method
    Twenty non-athletic healthy females participated in this experimental descriptive study. They were asked to make parallel squat moves in three different positions namely abduction, adduction, and neutral. While exercising, EMG signals associated with the above-mentioned muscles were recorded and parameters of normalized EMG were analyzed using ANOVA(repeated measure).
    Results
    The findings showed that there was no significant difference between EMG patterns recorded in different positions of squatting.
    Conclusion
    It is concluded that in strengthening programs for rehabilitation purposes, hip position has no specific effect on any of different muscles tested in this study and all are strengthened equally.
    Keywords: 1) Electromyography 2) Squatting 3) Strengthening
  • Z. Rohani, M. Naroienejad Page 105
    Background and Aim
    Infertility is a relatively common problem, the prevalence of which is reported to be one in six couples. Among female factors, ovarian and tubal factors which are treatable are the most important ones. Laparascopy is the golden test for evaluation of fallopian tubes but because of its expensiveness, the necessity of general anesthesia and other problems, hysterosalpingography has been suggested as the screening test. The aim of the study was to assess the prevalence of fallopian tube abnormality in patients with primary and secondary infertility using hysterosalpingography. Patients &
    Method
    In this case-control study 50 subjects were randomly selected from groups of primary and secondary infertility patients who were referred to the radiology department of Ghods Hospital for hysterosalpingography. After excluding pregnancy and genital infection, the patients underwent hysterosalpingography between the sixth and eleventh days of the menstrual cycle and the results were registered in proper forms.
    Results
    Uterin abnormality was found in 10 patients(20%) with primary infertility, 7 of whom(14%) were related to fallopian tubes. 22 patients(44%) with secondary infertility were seen to have fallopian tube pathology. Acquired results were analysed. Using SPSS software(version 10) and t-test, a statistically significant difference in the prevalence of fallopian tube pathology was observed between the two groups(P<0.001).
    Conclusion
    Fallopian tube abnormalities are more common in patients with secondary infertility. Considering the fact that pelvic inflammatory disease is the most common predisposing factor, on time diagnosis of genital infections, health care improvement and increasing the knowledge of society seem to be necessary.
    Keywords: 1) Infertility 2) Fallopian Tube 3) Hysterosalpingography
  • N. Shayanfar, M. Attar, Y. Nilipour Page 113
    Introduction
    Alveolar soft part sarcoma is a malignant soft tissue tumor whose metastasis to other organs like lung and brain as a primary presented symptom is not unusual. In the literature there are many reports of metastasis to different parts of brain, but cerebellar metastasis has not been reported yet. In this case study, we discuss a rare occurrence of simultaneous metastasis to brain and cerebellum as a primary presented symptom. Case Report: An 18-year-old woman who was referred due to nausea, vertigo, a severe headache, and blurred vision underwent craniotomy for the resection of brain tumor. Pathologic diagnosis was alveolar soft part sarcoma with metastasis to brain and cerebellum.
    Conclusion
    However, metastasis of this type of sarcoma to cerebellum is considered rare and has not been reported yet.
    Keywords: 1) Alveolar Soft Part Sarcoma 2) Metastasis 3) Cerebellum
  • B. Sadri, M. Nematollahi, R. Shahrami Page 119
    Background and Aim
    Postoperative nausea and vomiting(PONV) is a common problem after surgery. Apart from increased patient dissatisfaction, PONV may lead to serious complications including disruption of surgical incisions and anastomosis, electrolyte imbalance, and delay in postoperative rehabilitation. The purpose of this study was to evaluate acupressure as a nonpharmacological alternative for the prevention of PONV in patients undergoing adenotonsilectomy. Patients &
    Method
    We conducted a prospective, randomized, clinical trial to assess the efficacy of acupressure band in prevention of PONV after adenotonsilectomy. The band was placed on patients’ wrists after establishing invasive monitoring and before induction of anesthesia. In the band group, spherical beads of the acupressure band were in contact with the P6 point, which is located on the anterior surface of the forearm, 2 inches proximal to the distal wrist crease between the tendons of flexor carpi radialis and palmaris longus muscles. In the control group, an identical band with a head was placed in the opposite position. Patients with a previous history of congenital heart disease, severe pulmonary dysfunction, prolonged duration of operation due to the complication of anesthesia or surgery, and vomiting during operation were excluded from the study. A standard track for adenotonsilectomy anesthesia was employed. Postoperative pain relief was achieved with acetaminophen and standard pharmacological treatment of nausea and vomiting was applied. Data collection was performed within 6 hours after surgery.
    Results
    177 children ranging 5 to 10 years were studied in two groups(case-control). 22(24.7%) out of 89 patients in the case group presented with PONV, while 49(55.7%) out of 88 patients in the control group did so. There was no difference between the two groups with respect to demographic data, surgical characteristics, and analgesic requirements. Numerical and categorical data were analyzed by comparing two proportions(z-test) between two independent populations. Data was recorded as number of patients in percent. A Pvalue of less than 0.05 was considered statistically significant.
    Conclusion
    Acupressure is a simple, noninvasive and cost-effective method in prevention of PONV and has been used successfully in different patient populations. Although in one study on the effects of acupressure on PONV in 100 patients undergoing adenotonsilectomy there was no significant difference between the case and control group, we found out that inter-group difference with respect to PONV was approximately 30%, which is suggestive of statistical significance(Pvalue<0.001). In conclusion, we recommend that acupressure be applied to decrease PONV after adenotonsilectomy.
    Keywords: 1) Postoperative Nausea, Vomiting(PONV) 2) Acupressure
  • N. Zia Majidi, A. Ehsani, Zonouz, M. Firoozrai Page 127
    Background and Aim
    Hexokinase type I is the most predominant form of the enzyme in brain. It binds reversibly to the outer mitochondria membrane. In normal condition the major part of the enzyme binds to the membrane. Membrane bound form of the enzyme is more active than the soluble form, so this is more a control mechanism of the enzyme activity. Those metabolites that affect the binding or releasing of the enzyme from the mitochondria have regulatory effect on glucose consumption of the cell. Since an increase in phenylalanine and its metabolites causes mental retardation in patients with phenylketonuria, we have studied the effects of these metabolites on the activity, binding and releasing of the enzyme to determine the destructive effect of these metabolites in relation to glucose metabolism in brain.
    Material and Method
    This investigation was an experimental study in which hexokinase activity was determined spectrophotometrically by using G6PD(Glucose-6-Phosphate Dehydrogenase) coupled assay.
    Results
    The results show that phenylpyruvic acid decreases the enzyme activity in bound and soluble forms and increases the release of the enzyme from mitochondria whereas phenylalanine and phenyllactic acid have no effect on the enzyme activity, release and rebinding.
    Conclusion
    It is possible that phenylpyruvic acid causes the reduction of glucose consumption by decreasing hexokinase activity. Therefore, ATP(Adenosine Triphosphate) production declines in brain cells.
    Keywords: 1) Hexokinase Type I 2) Pheylketonuria 3) Phenylpyruvic Acid
  • Adrenal Myelolipoma: A Report of Two Cases
    M. Asgari, M. Araghi Page 135
    Introduction
    Myelolipoma is one of the rare benign nonfunctioning tumors of adrenal gland that is often diagnosed incidentally or during autopsy. This tumor is usually small, unilateral and causes no clinical disorders but there have been some cases coexisting with endocrine disorders. Case Report: The present study reports two patients who underwent adrenalectomy with the clinical impression of incidentaloma in Hashemi-Nejad Hospital.
    Conclusion
    Microscopic evaluation of both specimens revealed mature fat tissue admixed with islands of hematopoietic cells, which was diagnosed as myelolipoma.
    Keywords: 1) Myelolipoma 2) Adrenal Gland 3) Nonfunctioning Tumor
  • Assessment of the Relation between Diabetic Neuropathy & HbA1C Concentration
    H. Ghavami, F. Ahmadi, Sh Mehin, R. Meamarian, H. Entezami Page 141
    Background and Aim
    Diabetic neuropathy occurs in approximately 50% of individuals with long-standing type I and type II DM(Diabetes Mellitus). The pathology of diabetic neuropathy involves oxidative stress, advanced glycation end products, polyol pathway flux, and protein kinase C activation.The purpose of this study was screening for diabetic neuropathy and analysing the relation between HbA1C and diabetic neuropathy.
    Material and Method
    This descriptive-analytical study was carried out by means of interview, questionnaire, HbA1C testing, neurologic physical exams, and EMG(Electromyography) in Imam Reza Hospital in Urmia. 30 diabetic patients aged between 40 and 65 took part in the study.
    Results
    We investigated the effects of DM on peripheral nerves. 20% of the patients had HbA1C less than 7.5%, 14% between 7.5% and 9.5%, and 66% more than 9.5%. 23% of the whole study group were asymptomatic, with no complaints of paresthesia. Among these patients 57% were in the group of good control of DM with HbA1C less than 7.5% and 43% were in the group of intermediate control of DM with HbA1C between 7.5% and 9.5%. The rest of the patients(77%) were symptomatic and included 8% with HbA1C less than 7.5%, 18% with HbA1C between 7.5% and 9.5%, and the rest of them(74%) were in the group of poor control of DM with HbA1C more than 9.5%. Electroneurophysiologic exam that was performed on the whole study group revealed that 43.5% of the patients had sensory polyneuropathy and 36.5% suffered from sensory-motor polyneuropathy. All the patients with sensory-motor polyneuropathy were in the group of poor control of DM with HbA1C more than 9.5%.
    Conclusion
    Considering the findings, control of blood glucose level near the normal range with acceptable amounts of HbA1C will reduce the intensity of diabetes - related neuropathy.
    Keywords: 1) Diabetes 2) Neuropathy 3) HbA1C
  • Prevalence of Antimeasles Antibody in the Serum of Military Students after Mass Vaccination in Iran
    Gh.A. Ghorbani, N. Jonaidi, K. Ahmadi, A. Mehrabi Tavana, Gh.H. Ali Shiri Page 149
    Background and Aim
    Epidemics of measles are still continuing in developing countries especially Iran. For this reason, ministry of health provided mass vaccination for all persons between the ages of 5 and 25 in 2004. The aim of this study is to determine the prevalence of antimeasles antibody in military students after vaccination. Patients &
    Method
    This cross-sectional study was carried out, one month after mass vaccination, on 865 military students who had vaccination cards in the capital city of Tehran in 2004. Demographic information included age, history of measles vaccination and past history of measles or close contact. Blood samples(5 cc) were taken from each student and were assayed for antimeasles antibody by ELISA kits manufactured by Enzygnost Behring of Germany. Qualitative level of antibody was determined by cut off OD and quantitative level by MIU/ml as per WHO orders and kit formula. SPSS software was used to analyze the data.
    Results
    All participants of the study were men with a mean age of 19±1.1 SD. More than 586(67.7%) of students had been vaccinated in their childhoods, 34(3.9%) had close contact with measles cases and 27(2.7%) had positive history of measles. Antimeasles antibody was positive for IgG in 97.8% and for IgM in 0.8% of the cases. Only 19(2.2%) of students were negative for IgG and IgM.
    Conclusion
    It was noticed that 2.2% of the students did not have any antimeasles antibody, which puzzled us why some students suffered from lack of the synthesis of antibody. Therefore, further evaluation of this issue is recommended.
    Keywords: 1) Measles 2) Vaccine 3) Antibody 4) Military Students
  • Evaluation of the Effect of Extra-Amniotic Normal Saline Infusion(EASI) per se or Combined with Dexamethasone on Labor Induction
    M. Kashanian, S. Naghash Page 155
    Background and Aim
    Pregnancy termination in cases with unripe cervix is a problem for obstetricians and finding a way to ripen the cervix in order to get a better response to the induction of labor is ideal. The aim of the present study is to make a comparison between extra-amniotic normal saline solution infusion per se and combined with dexamethasone for cervical ripening and labor induction. Patients &
    Method
    A double-blind randomized clinical trial was performed in Akbarabadi Hospital in Tehran between March 2002 and 2003. The subjects were 84 pregnant women with gestational age of 40 weeks or more, Bishop score≤5, single cephalic presentation, and intact membrane who had been admitted for termination of pregnancy. They were randomly assigned to two groups. 41 cases received dexamethasone(20 mg) plus extra-amniotic saline solution infusion(EASI) and for 43 patients EASI alone was prescribed. 6 hours after EASI, labor induction was started by oxytocin. Then the progress of labor was followed and compared in both groups.
    Results
    There was no statistically significant difference between the groups according to age, parity, gravidity, and primary Bishop score. From 84 patients, 75 cases entered the active phase of labor. They included 38 patients(88.37%) in EASI group and 37 patients(90.25%) in combined group but the difference was not significant. The duration between oxytocin infusion and delivery time was 7.25±2.86 hours and 9.76±3.91 hours in combined and EASI groups respectively, which showed a statistically significant difference(P=0.002). There was also no significant difference between the two groups according to cesarean section rate, meconium passage by fetus, neonatal Apgar score, birth weight, and need for NICU(Neonatal Intensive Care Unit). However, there was a statistically significant negative relation between gravidity and the interval between oxytocin induction and delivery(P=0.001, r=-0.474).
    Conclusion
    Extra-amniotic saline solution infusion is a suitable and inexpensive method for cervical ripening and labor induction and adding dexamethasone to it can shorten the duration of labor without any significant risk for mother or her fetus.
    Keywords: 1) Extra, Amniotic Normal Saline Solution Infusion 2) Dexamethasone
  • Study of the Effect of Iron Therapy on Cognitive Function in Women with Iron Deficiency Anemia
    Z. Kamali, Sh Eghtesadi, B. Birashk, A. Afkham Ebrahimi, K. Pourvali Page 161
    Background and Aim
    Iron deficiency anemia(IDA) is the most prevalent nutritional problem in the world, particularly among children and females of reproductive age in developing countries. IDA alters brain biochemistry and function with possible irreversible damage at the cellular and neuronal levels. On the other hand, the effects of iron deficiency may vary depending on age and as a result different neural responses can be received. The objective of this study was to investigate the effect of iron therapy on cognitive function in women with IDA who were referred to educational clinical centers of Iran University of Medical Sciences in 2003. Patients &
    Method
    In this clinical before-after treatment trial, 42 women aged 18 to 49, who were known as cases of IDA according to WHO criteria(Hb<12g/dl, Hct<36%, MCV<82 fl, MCH<26pg, and MCHC<32g/l), were selected. The effect of iron therapy was assessed by hematological, biochemical(serum iron and ferritin, TIBC=Total Iron Binding Capacity, and TS=Transferin Saturation) and cognitive tests which were done before treatment started and repeated after the intervention. We used four tests of so called Wechsler Memory Scale-Revised as assessment of cognitive function. The dietary iron intake was evaluated before and in the fourth and eighth weeks after iron therapy using a 24-hour food recall. The data were analyzed using Nutritionist IV and SPSS software.
    Results
    Post intervention hematological and biochemical measures of iron status improved noticeably(P<0.001). Dietary iron intake was 28.8 mg/d, which did not change considerably before, during and after iron therapy. Figural memory, Digits Span, Verbal Paired Associate, and Visual Reproduction scores (34.5%, 43.3%, 43.7% and 27.2% respectively) increased significantly after intervention(P<0.001). There were positive correlations between an increase in Hb and figural memory(P<0.05, r=0.31), Hct and figural memory(P<0.05, r=o.32), and MCH and Digits Span(P<0.05, r=0.33).
    Conclusion
    These findings show that iron therapy in iron deficient women improves their memory, but further studies are required to assess physiological and psychological causes.
    Keywords: 1) Iron Deficiency Anemia 2) Cognitive Function 3) Iron Therapy
  • A Case Report of Nasopharyngeal Neuroendocrine Carcinoma
    A.R. Mohebbi, A.R. Emami Page 169
    Introduction
    Neuroendocrine carcinoma is one of the neoplasms of neuroendocrine system which involves organs sparing of APUD cells. The most common sites of this carcinoma are gastrointestinal and pulmonary system. From a histologic standpoint, these tumors are reactive to silver stains and specific markers like NSE(Neuron Specific Enolase), synaptophysin, and chromogranin A. Case Report: A 74-year-old woman with a complaint of 6-month nasal stuffiness, epistaxis, anosmia, and hearing loss was referred to the hospital. In her nasal examination, a vascular polypoid mass in nasopharynx was noticed. CT-scan showed a homogeneous, isodense mass in nasopharynx without bony erosion.
    Conclusion
    After confirming the diagnosis of carcinoid tumor using specific markers and special stains, there are some factors to predict its malignancy. Systemic chemotherapy(esp. cisplatin & etuposide) is effective to treat malignant neuroendocrine tumors especially aggressive variants. Radiotherapy has palliative effect.
    Keywords: 1) Neuroendocrine Tumor 2) Neuroendocrine Carcinoma
  • M. Moshkgoo, M.A. Taghipoor, A. Shams Akhtari Page 177
    Introduction
    Hydatid disease remains a health problem for Mediterranean and Far Eastern countries such as Iran. Living in rural or suburban areas is an important risk factor for the disease. These cysts are usually located in the liver, lung, and brain and mediastinal hydatid cysts are rarely found. The objective of this investigation was to present a very rare and nearly unique case of mediastinal hydatid cyst with invasion to right brachiocephalic vein. The patient underwent an operation successfully. Case Report: A 37-year-old female who was complaining of exertional dyspnea underwent an operation with the diagnosis of mediastinal hydatid cyst. Surgical approach was midsternotomy and because of the above-mentioned invasion, brachiocephalic vein was injured during dissection. However, the vein was repaired with a pericardial patch during the second operation and resulted SVC(superior vena cava) syndrome was resolved too. No recurrence was seen in a period of 6 month follow-up.
    Conclusion
    Primary hydatid cysts of the mediastinum are distinct clinical entities that should be considered in a patient with a mediastinal mass who lives in endemic regions and because of surrounding vital structures, the cyst should be removed surgically without delay.
    Keywords: 1) Hydatid Cyst 2) Mediastinum 3) Brachiocephalic 4) Mediastinal Mass
  • The Effects of Tamoxifen on Ultrastructure and the Number of Hippocampal Cells in Rat's Fetus and Neonate
    N. Najafzadeh, M. Nobakht, S.B. Jameii, P. Tabatabaii, T. Rastgar, F. Mohammadzadeh Page 185
    Background and Aim
    Maternal steroids modulate various functions in the brain. However, tamoxifen(TAM) treatment, as an estrogen antagonist, induces cell death in the hippocampus formation of a prenatal and postnatal rat. Estrogen influences cognitive functions, learning process, aging, vasodilation, angiogenesis, neurogenesis and neuroprotection. The present study deals with the effects of tamoxifen on ultrastructure and morphology of developing hippocampus in rats.
    Material and Method
    In this experimental study, we examined twelve bands of rats in three groups of control, experimental and sham. In each group, there were four age ranges: full-term embryo(E22), one-day newborn(P1), seven-day newborn (P7), and three-week newborn(P21). Full-term animals received four doses of tamoxifen in propylene glycol and their brains were removed 6 hours after the last injection. We studied hippocampal regions such as CA1, CA3, D.G. and subiculum through light and electron microscopy. Statistical significance of the differences was assessed by ANOVA and t-test using SPSS program. A value of P<0.05 was considered significant.
    Results
    The obtained findings reveal a decrease in the density of cells in various regions such as CA1 and subiculum. Electron microscopy showed pyknosis, increased nucleus density, chromatin clumping, mitochondrial inflammation and changes in mitochondria crista, mostly in CA1 and subiculum.
    Conclusion
    Maximum changes have been seen in E22 and P1 groups. Considering the effect of estrogen on neurogenesis, tamoxifen injection can bring about changes in hippocampal pyramidal cells. The novel finding of this study is the difference in the density of cells at various stages of development. Also, the results show that tamoxifen effects on full-term embryos and one-day newborns are significantly great.
    Keywords: 1) Hippocampus 2) Tamoxifen 3) Development 4) Estrogen 5) Rat
  • H. Hadizadeh Kharrazi, Sh Oveisgharan Page 197
    Background and Aim
    Magnetic resonance imaging(MRI) in the coronal plane before and after contrast is currently considered to be the most specific and sensitive technique for imaging pituitary gland. However, because of the false negative results of this method in the detection of pituitary microadenomas and the importance of finding these microadenomas, infundibular deviation or tilt in MRI is used to support the existence of pituitary microadenomas. This study was performed to determine the frequency of this tilt as a normal variant in adult Iranian population with no pituitary disease and to establish a normal base to facilitate the assessment of pituitary gland in neuroendocrine diseases and the detection of microadenomas.
    Material and Method
    This study was a cross-sectional observational prospective survey performed on coronal brain MRIs of 60 patients who had been examined for reasons other than pituitary disease in Hazrat – e – Rasoul Hospital from March until September 2004. The obtained data concerned sex, age, existence and type of infundibular tilt.
    Results
    40% of the studied population had infundibular tilt of normal pituitary gland in MRI as a normal variation. This tilt was due to the lateral eccentricity of normal pituitary gland in relation to the midline of the brain in 26.7% of the above-mentioned cases and due to the eccentric insertion of pituitary stalk off the midline of the normal gland in the other 13.3%. There was no significant relationship between existence and type of infundibular tilt of normal pituitary gland in MRI and sex and age.
    Conclusion
    There was no significant difference in the frequency of infundibular tilt between Iranian population with no pituitary disease and the American study group. Therefore, with respect to the high frequency of stalk deviation of normal pituitary gland in Iranian population, such displacement should not be used by itself to support the presence of pituitary microadenoma in MRI.
    Keywords: 1) Infundibular Tilt 2) Normal Pituitary Gland