فهرست مطالب

چشم پزشکی بینا - سال دوازدهم شماره 2 (زمستان 1385)

مجله چشم پزشکی بینا
سال دوازدهم شماره 2 (زمستان 1385)

  • 170 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1386/03/01
  • تعداد عناوین: 24
|
  • سیدمهدی مدرس زاده صفحه 125
    کنگره مشترک جامعه جراحان شبکیه امریکا (ASRS) و جامعه ویتریورتینال اروپا (EVRS) تحت عنوان فستیوال شبکیه کن، در تاریخ 9 تا 13 سپتامبر 2006 در شهر کن واقع در ساحل جنوبی فرانسه (کت دازور) برگزار شد. این شهر دارای مرکزی است که علاوه بر برگزاری فستیوال سینمایی معروف، محل برگزاری فستیوال ها و کنگره های مختلف می باشد. به همین دلیل، این مرکز برای برگزاری این کنگره مشترک در نظر گرفته شده بود. کنگره نسبتا مفصل بود و طی 4.5 روز برگزار شد. برای چشم پزشکان ایرانی نیز که برای سفر به آمریکا، نوعا با مشکلاتی مواجه هستند؛ شرکت در آن فرصتی مغتنم بود.
  • مقالات پژوهشی
  • هوشنگ فقیهی، ابوالقاسم واحدی، محمد ریاضی، زهرا اعلمی هرندی، علی طباطبایی، علیرضا لاشییی، محمدرضا منصوری، نیلوفر پیری صفحه 132
    هدف
    تعیین نتایج اثر تزریق داخل زجاجیه ای تریامسینولون استوناید بر روی ادم ماکولای دیابتی منتشر مقاوم به لیزر.
    روش پژوهش: در یک مجموعه موارد مداخله ای، 54 چشم از 38 بیمار مبتلا به ادم ماکولای دیابتی مقاوم به درمان با لیزر که حداقل 4 ماه از آخرین جلسه لیزر آن گذشته بود؛ وارد مطالعه شدند. تشخیص ادم ماکولا بر اساس معاینه بالینی و (optical coherence tomography) OCT گذاشته شد. در همه موارد، ضخامت مرکزی ماکولا در OCT بیش از 250 میکرون بود. تزریق داخل زجاجیه ای 4 میلی گرم تریامسینولون استوناید انجام شد و بیماران از نظر ضخامت ماکولا، دید اصلاح شده (BCVA)، فشار چشم (IOP) و عوارض احتمالی در یک دوره 6 ماهه بررسی شدند.
    یافته ها
    از 54 چشم مورد مطالعه، در ماه سوم و ششم به ترتیب 47 و 39 چشم معاینه شدند. در OCT اولیه، متوسط ضخامت مرکزی ماکولا 443±138μm بود که در ماه سوم و ششم به ترتیب به میزان 39 درصد و 23.5 درصد کاهش یافت. متوسط BCVA در معاینه اولیه 0.77±0.5 لوگمار بود که در ماه اول، سوم و ششم، به ترتیب 75، 61.4 و 51.4 درصد بهبود یافت. طی مدت پیگیری در 36.3 درصد موارد، IOP بالاتر از 21 میلی لیتر جیوه مشاهده شد که تحت درمان دارویی قرار گرفتند. همه موارد IOP بالا به درمان دارویی پاسخ دادند و پس از 12 ماه، بدون دارو، تحت کنترل بودند. پیشرفت کدورت کپسول خلفی در ماه ششم در 12.8 درصد موارد روی دارد. عوارضی مثل عفونت، خونریزی و جداشدگی شبکیه مشاهده نشدند.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که تزریق داخل زجاجیه ای تریامسینولون، روش مناسبی برای درمان ادم ماکولای دیابتی مقاوم به لیزر باشد ولی اثر آن موقت است و نیاز به بررسی بیشتر دارد.
  • دکترمهدی نیلی احمدآبادی، مهدی بهنیا، رضا کارخانه، محمدصادق فره وش، هوشنگ فقیهی، علی طباطبایی، محمد ریاضی صفحه 141
    هدف
    تعیین اثر تزریق داخل زجاجیه ای تریامسینولون استوناید در یووییت های مزمن مقاوم به درمان از نظر کاهش شدت التهاب، افزایش حدت بینایی و کاهش ضخامت ماکولا.
    روش پژوهش: این مجموعه موارد مداخله ای (interventional case series) بر روی 18 چشم از 10 بیمار مبتلا به یووییت انجام پذیرفت که به رغم تجویز استرویید پری اکولار با یا بدون استرویید سیستمیک، فعالیت بیماریشان پس از 6 ماه فروکش نکرده بود. پس از اطمینان از غیر عفونی بودن یووییت و انجام بررسی های آزمایشگاهی و مشاوره روماتولوژی، تزریق داخل زجاجیه ای 4 میلی گرم تریامسینولون استوناید انجام شد. تغییرات شدت التهاب داخل چشمی براساس میزان یاخته در اتاق قدامی، حدت بینایی بر اساس بهترین دید اصلاح شده (BCVA) برحسب لوگمار و ضخامت ماکولا به وسیله (optical coherence tomography) OCT مورد ارزیابی قرار گرفتند. بیماران حداقل به مدت 6 ماه پیگیری شدند.
    یافته ها
    میانگین BCVA قبل از تزریق 0.81±0.29 لوگمار بود که در هفته اول پس از تزریق به 0.35±0.33 لوگمار و در ماه اول بعد از تزریق به 0.17±0.07 افزایش یافت (P<0.001). پس از آن، میانگین BCVA تا ماه ششم به تدریج کاهش یافت و به 0.46±0.3 لوگمار رسید ولی تفاوت آن با میزان قبل از تزریق، همچنان از نظر آماری معنی دار بود (P<0.001). میانگین فشار داخل چشمی (IOP) در ماه اول به حداکثر خود رسید و به طور متوسط 7.36±0.48 میلی متر جیوه نسبت به قبل از تزریق افزایش یافت ولی تنها در 2 چشم از یک بیمار به بیش از 22 میلی متر جیوه رسید که به خوبی با داروهای موضعی کنترل شد. میانگین ضخامت ماکولا قبل از تزریق 339.8±24.1μm بود که در ماه اول به حداقل خود (197.18±12.7μm) رسید (P<0.001) و پس از آن تا ماه ششم به تدریج افزایش یافت و به 203.57±9.06μm رسید ولی همچنان به طور معنی داری از میزان قبل از تزریق کمتر بود (P<0.001). میانگین تعداد یاخته در اتاق قدامی نیز تا ماه اول کاهش چشم گیری داشت (از 2.6±1 به صفر، P<0.001). ولی پس از آن به تدریج افزایش یافت و به 1.77±0.8 رسید که تفاوتی با وضعیت قبل از تزریق نداشت (P=0.093).
    نتیجه گیری
    تزریق تریامسینولون داخل زجاجیه ای در یووییت های مزمن مقاوم به درمان باعث افزایش حدت بینایی و کاهش ضخامت ماکولا می شود که این اثر تا 6 ماه باقی می ماند. تنها عارضه مشاهده شده در این مطالعه، افزایش گذرا در IOP بود که داروهای موضعی به خوبی کنترل گردید.
  • عبادالله حیدری، علی مهدوی فرد صفحه 151
    هدف
    تعیین نتایج آناتومیک و عملکردی درمان جراحی در چشم های دچار مصدومیت شدید و دید عدم درک نور (NLP).
    روش پژوهش: در این مجموعه موارد مداخله ای آینده نگر، 18 چشم از 18 بیمار دچار مصدومیت شدید چشم و دید NLP و نقص آوران مردمکی (APD) بین 3-4+ که طی سال های 84-1381 به بیمارستان نیکوکاری تبریز مراجعه کرده بودند؛ تحت عمل ویترکتومی عمیق و سایر اعمال جراحی لازم قرار گرفتند. بیماران بین 1-3 بار تحت ویترکتومی عمیق قرار گرفتند و بین 11 ماه تا 3 سال پیگیری شدند.
    یافته ها
    دید همه چشم ها در زمان جراحی NLP بود و در فاصله 3-14 روز پس از آسیب تحت عمل جراحی قرار گرفتند. پس از متوسط پیگیری 20.5 ماه، به جز یک مورد که دچار تایزیس (phthisis) شد؛ سایر چشم ها وضعیت آناتومیک و عملکردی قابل قبولی داشتند. به جز یک مورد که به علت شکستگی اربیت و قطع عصب اپتیک، دید NLP داشت؛ دید بقیه چشم ها بعد از عمل شامل 3 مورد درک نور، 4 مورد دید حرکت دست، 3 مورد دید شمارش انگشتان از فاصله 5 متری و 7 مورد دید 20.200-20.100 یا بهتر بود.
    نتیجه گیری
    دید NLP و APD بین 3-4+ به تنهایی نمی توانند اندیکاسیونی برای تخلیه چشم باشند؛ بنابراین انجام جراحی تجسسی طی 14 روز پس از آسیب، برای حفظ گلوب و دید، ترجیح داده می شود چرا که حفظ گلوب، علاوه بر فراهم کردن پتانسیل بینایی، اثرات مثبت روانی بر بیمار و بستگانش دارد.
  • عباس باقری، دکرت بابک باب شریف، محمد ابریشمی، مژگان رضایی کنوی، سلطان حسین سالور صفحه 158
    هدف
    گزارش 5 مورد ابتلا به هایپرپلازی لنفویید خوش خیم در ناحیه کارونکل و پلیکا و توصیف خصوصیات بالینی و آسیب شناختی آنها.
    معرفی بیماران: پنج بیمار با توده ناحیه کارونکل یا پلیکا، با ظاهر صورتی رنگ شبیه به گوشت ماهی که بین سال های 1376 تا 1385 به مرکز لبافی نژاد مراجعه کرده و جراحی شده بودند؛ مورد بررسی قرار گرفتند. خصوصیات ظاهری، آسیب شناختی و ایمونوهیستوشیمی آنها گزارش شده است. مدت پیگیری بین 2 تا 108 ماه بود. در این مدت، عارضه خاصی در بیماران یا محل عمل دیده نشد.
    نتیجه گیری
    در توده های ناحیه کارونکل و پلیکا با نمای گوشت ماهی باید هایپرپلازی لنفویید خوش خیم را در تشخیص های افتراقی، در نظر داشت. انجام بررسی های آسیب شناسی و ایمونوهیستوشیمی در جهت رد لنفوم یا سایر ضایعات بدخیم ضروری است. برداشتن کامل این ضایعه به نظر می رسد که هیچ نوع عارضه قابل توجهی در کوتاه مدت داشته باشد.
  • سلطان حسین سالور، مریم آل طه، عباس باقری صفحه 164
    هدف
    مقایسه نتیجه به کار بردن فاشیا لاتا و مش مرسیلن در اسلینگ پلک بالا برای تصحیح افتادگی پلک.
    روش پژوهش: تحقیق به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی شده بر روی 9 بیمار مبتلا به افتادگی یک طرفه پلک و 11 بیمار مبتلا به افتادگی دو طرفه و مادرزادی پلک انجام شد. در یک گروه از مش مرسیلن و در گروه دیگر از فاشیا لاتا برای اسلینگ پلک فوقانی استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین شکاف پلکی در گروه مش مرسیلن و گروه فاشیا لاتا، به ترتیب 4.0±1.46 و 3.13±1.72 میلی متر افزایش یافت (P<0.001) ولی در دو گروه نسبت به هم تفاوت آماری معنی داری نداشت (P=0.141). بروز عوارض کوتاه مدت مانند خراش قرنیه و عوارض بلند مدت شامل کم اصلاحی و بیش اصلاحی در دو گروه تفاوت آماری معنی داری نداشت. بروز درماتوشالازی در گروه فاشیا لاتا (10 مورد) بیشتر از گروه مش مرسیلن (2 مورد) بود.
    نتیجه گیری
    مش مرسیلن، با طول اثر نسبتا طولانی و عوارض کم، جایگزین مناسبی برای فاشیا لاتا در درمان افتادگی پلک با عملکرد ضعیف می باشد.
  • حسن کوهیان، رمیصاء فرساد، حسین باقری * صفحه 171
    هدف

    تعیین تاثیر درمان به روش بستن چشم بر حدت بینایی بیماران بزرگسال مبتلا به تنبلی چشم آمتروپیک.
    روش پژوهش: در یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده، 66 بیمار 9-35 ساله مبتلا به تنبلی چشم آمتروپیک مراجعه کننده به درمانگاه صدری شاهرود، انتخاب و به طور تصادفی (یک در میان) به گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. حدت بینایی هر دو چشم در افراد هر دو گروه بر اساس لوگمار (LogMAR) تعیین شد. در گروه آزمون، با توجه به حدت بینایی چشم مبتلا به تنبلی چشم، 3 تا 6 ساعت استفاده از پد چشمی در ساعات بیداری بر روی چشم سالم توصیه گردید. در گروه شاهد هیچ گونه مداخله ای صورت نگرفت. حدت بینایی هر دو چشم در هر دو گروه در مقاطع 3 و 6 ماه بعد از درمان نیز تعیین شد.

    یافته ها

    میانگین سنی افراد مورد مطالعه 16±4.6 سال در گروه آزمون و 17.2±7.1 سال در گروه شاهد بود (p=0.42). میانگین حدت بینایی در گروه آزمون در زمان شروع درمان 0.39±0.17 لوگمار بود که 3 ماه بعد به 0.19±0.09 لوگمار و در 6 ماه بعد از درمان به 0.07±0.03 لوگمار رسید (P<0.0001). میانگین حدت بینایی در گروه شاهد، در شروع مطالعه و در ماه های سوم و ششم مطالعه، به ترتیب 0.29±0.14، 0.3±0.11 و 0.26±0.1 لوگمار بود که تفاوت معنی داری نداشتند. به علاوه، تفاوت میانگین حدت بینایی بین گروه آزمون و شاهد در زمان شروع مطالعه معنی دار نبود ولی در ماه های سوم و ششم به طور معنی داری در گروه آزمون بالاتر بود. تفاوت معنی داری بین میانگین های حدت بینایی چشم بر اساس زمان های مختلف توصیه شده برای بستن چشم سالم (3-4، 2 و 5-6 ساعت) وجود نداشت.

    نتیجه گیری

    درمان تنبلی چشم به روش بستن چشم سالم، در افراد بزرگسال نیز موجب افزایش حدت بینایی می گردد و سن افراد مانعی برای این بهبود بینایی نمی باشد. لذا کاربرد روش بستن چشم جهت برنامه ریزی درمان و بازتوانی بزرگسالان مبتلا به تنبلی چشم پیشنهاد می گردد.

  • امین الله نیک اقبالی، خلیل قاسمی فلاورجانی*، احمد خیرخواه، پژمان بختیاری صفحه 177
    هدف

    ارزیابی میزان گشاد شدن مردمک با تزریق لیدوکایین بدون ماده نگهدارنده در اتاق قدامی طی جراحی فیکوامولسیفیکیشن.
    روش پژوهش: در 31 چشم از 31 بیمار مبتلا به آب مروارید که 4 بیمار به دیابت و 4 بیمار به سودواکسفولیشن مبتلا بودند؛ برای گشاد کردن مردمک طی عمل جراحی فیکوامولسیفیکیشن و قراردادن لنز داخل چشمی (IOL)، تنها از تزریق لیدوکایین 1 درصد بدون ماده نگهدارنده در اتاق قدامی استفاده شد. قطر قرنیه در آغاز عمل و 90 ثانیه پس از تزریق لیدوکایین، تحت شرایط نوری یکسان و با استفاده از کالیپر اندازه گیری شد.

    یافته ها

    بیماران شامل 16 مرد و 15 زن با میانگین سنی 67.3±9.9 سال بودند. قطر مردمک 90 ثانیه پس از تزریق لیدوکایین به 7.03±0.61 میلی متر رسید که نشانگر افزایش میانگین 4.39±0.53 میلی متر بود (P<0.001). تا انتهای جراحی هیچ گونه نیازی به تزریق میدریاتیک دیگر پیدا نشد. اگر چه میانگین قطر مردمک پس از تزریق در بیماران مبتلا به سودواکسفولیشن نیز نسبت به قبل از تزریق به طور متوسط 3.53 میلی متر افزایش نشان داد (P<0.01) ولی به طور مشخص کمتر از آن دسته از بیمارانی بود که دچار سودواکسفولیشن نبودند (P<0.01). قطر عرضی مردمک در بیماران مبتلا به دیابت، تفاوت معنی داری با سایر بیماران نداشت.

    نتیجه گیری

    استفاده از لیدوکایین 1 درصد بدون ماده نگهدارنده به صورت تزریق داخل اتاق قدامی، اثر گشادکنندگی سریع و موثری بر مردمک دارد و می تواند جایگزینی برای دیگر میدریاتیک های موضعی و تزریقی باشد.

  • محمدرضا روحانی، منصور وافی، شاهرخ ایزدی صفحه 182
    هدف
    مقایسه اثر استفاده از ادرنالین در جراحی آب مروارید با کارگذاری لنز به دو روش بولوس یا اینفیوژن حین عمل، بر روی تراکم و ویژگی های موفولوژیک یاخته های اندوتلیوم ناحیه مرکزی قرنیه با استفاده از ConfoScan-III.
    روش پژوهش: تعداد 71 چشم مبتلا به آب مروارید از 71 فرد 40-70 ساله به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. در یک گروه، ادرنالین به صورت بولوس با غلظت 1.10،000 در ابتدای عمل در داخل قدامی تزریق شد و در گروه دیگر، ادرنالین با غلظت 1.1،000،000 به صورت اینفیوژن در طول عمل استفاده شد. وضعیت دید، اندازه مردمک با مدریاتیک، کدورت عدسی بر اساس LOCS-III و وضعیت اندوتلیوم قبل از عمل و هم چنین وضعیت مردمک حین عمل و زمان موثر فیکو (EPT) ثبت می شد. برای همه بیماران از یک نوع لنز تاشوی اکریلیک هیدروفیلیک استفاده شد. یک ماه بعد، همه موارد تحت معاینه کامل و بررسی وضعیت یاخته های اندوتلیوم قرنیه قرار گرفتند.
    یافته ها
    دو گروه از نظر سن، جنس، وضعیت مردمک، EPT و کدورت عدسی مشابه بودند. تعداد یاخته های اندوتلیوم قبل از عمل در گروه بولوس 2737±321 و در گروه اینفیوژن 2742±426 بود (P=0.1). میزان پلومورفیسم و پلی مگاتیسم یاخته های اندوتلیوم قبل از عمل، در گروه بولوس به ترتیب 62.78±5.47 و 29.30±5.08 درصد و در گروه اینفیوژن به ترتیب 62.23±4.35 و 31.61±5.78 درصد بود که تفاوت دو گروه از نظر این دو مولفه، معنی دار نبود. قطر مردمک در زمان کارگذاری لنز، در گروه اینفیوژن در 48 درصد موارد و در گروه بولوس در 33 درصد موارد بیش از 6mm بود (P=0.5). بعد از عمل، تراکم یاخته های اندوتلیوم در گروه بولوس 8.87 درصد و در گروه اینفیوژن 7.21 درصد کاهش یافت (P=0.13). میزان افزایش پلی مگاتیسم در روش بولوس 1.72±2.95 درصد و در روش اینفیوژن 2.03±3.56 درصد بود (P=0.13). میزان پلومورفیسم در گروه بولوس 0.25 درصد و در گروه اینفیوژن 0.24 درصد افزایش یافت (P=0.8).
    نتیجه گیری
    دو روش مصرف ادرنالین (بولوس و اینفیوژن) از نظر اثر بر روی مردمک و تاثیر بر روی تراکم و مورفولوژی یاخته های اندوتلیوم قرنیه تفاوتی ندارند.
  • حسن هاشمی، محمد علی جوادی، محمد امین سیدیان صفحه 188
    هدف
    تعیین میزان تاثیر و ایمن بودن لیزیک (LASIK: laser in situ keratomileusis) در اصلاح نزدیک بینی و آستیگماتیسم باقی مانده به دنبال پیوند نفوذی قرنیه (PK).
    روش پژوهش: در 14 چشم از 13 بیمار به دنبال PK دچار نزدیک بینی و یا آستیگماتیسم بالا بودند و تحمل لنز تماسی یا عینک را نداشتند؛ عمل لیزیک انجام شد. زمان انجام لیزیک، حداقل یک سال بعد از PK و حداقل 4 ماه پس از برداشتن آخرین بخیه بود. همه بیماران عیب انکساری ثابت و آستیگماتیسم منظم و قرنیه داشتند. عمل لیزیک به روش استاندارد در بیماران عادی انجام شد. در همه موارد، قبل از لیزیک و 6، 3، 1 و 12 ماه پس از آن، دید اصلاح نشده، بهترین دید اصلاح شده با عینک (BSCVA)، شمار یاخته های اندوتلیوم قرنیه و نیز وضعیت پیوند بررسی و مقایسه شد.
    یافته ها
    میانگین معادل کروی (SE) قبل از عمل -6.44±2.19 دیوپتر بود که 6 ماه پس از عمل به 1.47±2.03 دیوپتر رسید (P=0.002). میانگین سیلندر قبل از عمل 3.69±1.84 دیوپتر بود که در آخرین پی گیری به 2.55±1.15 دیوپتر رسید (P=0.003). BSCVA در آخرین پیگیری، در 4 چشم تغییری نکرد، در 8 چشم به میزان 1 تا 4 خط بهبود یافت و در 2 چشم به میزان 1 و 4 خط کاهش یافت. تنها عارضه حین لیزیک عبارت بود از وقوع یک مورد فلپ buttonhole. در هیچ چشمی، قرنیه پیوند شده کدر نشد و فرآیند رد پیوند اتفاق نیفتاد. تغییر شمار یاخته های اندوتلیوم قبل و بعد از عمل، از نظر آماری معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    در بیمارانی که به دنبال پیوند قرنیه دچار نزدیک بینی یا آستیگماتیسم هستند و نمی توانند عینک یا لنز تماسی را تحمل کنند؛ انجام لیزیک یک راه درمان موثر و نسبتا کم عارضه است. به نظر می رسد که قابلیت پیش بینی و اصلاح توسط لیزیک، در مورد نزدیک بینی بهتر از آستیگماتیسم است.
  • علیرضا برادران رفیعی، فرید کریمیان، محمدعلی جوادی، مهرداد محمدپور، بهرام عین الهی، محمد زارع جوشقانی، محمدرضا جعفری نسب صفحه 196
    هدف
    ارزیابی نتایج آناتومیک و پیامدهای بالینی جراحی اندوکراتوپلاستی به روش جداسازی دسمه (DSEK) در چشم های مبتلا به کراتوپاتی تاولی بعد از جراحی آب مروارید.
    روش پژوهش: بیست چشم از 20 بیمار (13 مرد و 7 زن) شامل 15 مورد مبتلا به کراتوپاتی تاولی سودوفاکیک و 5 مورد مبتلا به کراتوپاتی تاولی آفاکیک بررسی شدند. بیماران حداقل 6 ماه پیگیری شدند. لنتیکول دهنده در 12 مورد توسط میکروکراتوم و در 8 مورد به روش دستی تهیه شد. در صورت وجود اسکار وسیع یا وسکولاریزیشن شدید قرنیه، بیماران از مطالعه خارج شدند. جراحی DSEK با برداشتن اندوتلیوم و دسمه گیرنده و جایگزین کردن آن با لنتیکول دهنده انجام شد.
    یافته ها
    میانگین سن بیماران 64.6±6.7 سال بود. متوسط پیگیری بیماران بعد از عمل 7.3±2.1 ماه بود. در آخرین ویزیت پیگیری، 15 قرنیه شفاف بودند و در 5 مورد، جراحی با شکست همراه بود. میانگین دید اصلاح شده نهایی بیماران قبل از عمل 1.96±0.38 لوگمار بود که پس از عمل به 0.52±0.09 لوگمار افزایش یافت (P<0.0001). میانگین کراتومتری توپوگرافیک بیماران قبل از عمل 46.0±2.9 دیوپتر و پس از عمل 44.4±1.7 دیوپتر بود (P=0.219). میزان آستیگماتیسم قبل از عمل 2.5±1.7 دیوپتر بود که بعد از عمل 1.1±2.3 دیوپتر کاهش یافت (P=0.229). میانگین ضریب منظمی سطح قرنیه (SRI) در توپوگرافی قبل از عمل 1.47±0.60 که بعد از عمل به 0.43±0.17 کاهش یافت (P=0.006) موردی از دفع اندوتلیوم دیده نشد.
    نتیجه گیری
    جراحی DSEK روش موثری در درمان مبتلایان به کراتوپاتی تاولی پس از جراحی آب مروارید می باشد و می تواند جایگزین مناسبی برای پیوند نفوذی قرنیه در این گروه از بیماران باشد.
  • سیدعلی میردهقان، مژگان رضایی کنوی، محمدعلی جوادی، روشنک نظری صفحه 203
    هدف
    تعیین حساسیت و ویژگی اسکن کانفوکال در تشخیص کراتیت های آکانتامیبی و قارچی بر اساس نتایج اسمیر و کشت.
    روش پژوهش: در همه بیماران مبتلا به کراتیت عفونی مراجعه کننده به بیمارستان لبافی نژاد از مردادماه 1383 تا اسفند ماه 1384، علاوه بر انجام کشت و اسمیر از قرنیه و یا جالنزی بیماران، اسکن کانفوکال قرنیه نیز انجام شد. سپس حساسیت و ویژگی اسکن کانفوکال براساس نتایج کشت و اسمیر محاسبه گردید.
    یافته ها
    مطالعه بر روی 133 بیمار با میانگین سنی 48.1±22.7 سال (محدوده 9 تا 83 سال) شامل 69 فرد مذکر (51.9 درصد) و 64 فرد مونث (48.1 درصد) انجام شد. سابقه استفاده از لنز تماسی و آسیب قرنیه هر کدام در 21 درصد و جراحی قبلی قرنیه در 38.3 درصد موارد وجود داشت. نتایج اسمیر و کشت قرنیه یا جالنزی در 71 مورد (53.4 درصد) مثبت بودند که 40 مورد به علت عفونت باکتریایی، 16 مورد به علت عفونت قارچی و 15 مورد به علت عفونت آکانتامیبی بودند. نتایج اسکن کانفوکال در 50 مورد (37.6 درصد) مثبت بود که در 27 مورد ساختمان های شبیه به ریسه قارچ و در 23 مورد ساختمان های شبیه به کیست یا تروفوزوییت یافت شدند. حساسیت و ویژگی اسکن کانفوکال در تشخیص کراتیت های آکانتامیبی به ترتیب 100 درصد و 84 درصد و در تشخیص کراتیت های قارچی به ترتیب 93.4 درصد و 77.8 درصد بود.
    نتیجه گیری
    اسکن کانفوکال یک ابزار تشخیصی غیر تهاجمی در تشخیص سریع کراتیت های قارچی و آکانتامیبی است که براساس نتایج اسمیر و کشت، از حساسیت و ویژگی بالایی برخوردار می باشد. اسکن کانفوکال هم چنین در رد ساختمان های شبه قارچ یا شبه آمیب در مراحل اولیه کراتیت های باکتریایی، قبل از مشخص شدن نتایج میکروب شناسی و نیز در بیمارانی که نتیجه ارزیابی میکروب شناسی منفی است؛ ابزار مفیدی می باشد.
  • مژگان رضایی کنوی، پژمان فهیم، محمد کرباسی، مجید قلعه نویی، کامبیز بیات ماکو، طاهر چمنی، هادی کرمانی صفحه 211
    هدف
    ارزیابی کیفی و کمی یاخته های اندوتلیوم قرنیه دهندگانی که به علت مسمومیت با قرص برنج (فسفید آلومینیوم) فوت کرده اند.
    روش پژوهش: اندوتلیوم 8 قرنیه از 4 دهنده ای که به علت مسمومیت با فسفید آلومینیوم فوت کرده بودند؛ با استفاده از اسلیت لامپ و میکروسکوپ اسپکولار از نظر تعداد، پلومورفیسم و پلی مگاتیسم بررسی گردید. در یکی از قرنیه های فوق، 5 ماه پس از پیوند، معاینه با اسکن کانفوکال نیز انجام شد و با نتایج میکروسکوپ اسپکولار قبل از پیوند مقایسه گردید.
    یافته ها
    سن دهندگان بین 21 تا 60 سال بود. همه قرنیه های مورد مطالعه در ارزیابی اولیه شفاف بودند و تراکم یاخته های اندوتلیوم آنها از نظر کیفی، خیلی خوب تا عالی بود. تعداد یاخته های اندوتلیوم بین 2600 تا 3300 با میانگین 2920 یاخته در میلی متر مربع بود. دامنه پلومورفیسم یاخته ای از 33 تا 50 درصد با میانگین 40 درصد و دامنه پلی مگاتیسم از 31 تا 39 درصد با میانگین 35 درصد بود. اسکن کانفوکال در یکی از قرنیه های پیوندی، 5 ماه پس از پیوند انجام شد که شمارش یاخته های اندوتلیوم قرنیه 2848 یاخته در میلی متر مربع با پلی مگاتیسم 40.8 درصد و پلومورفیسم 44.9 درصد بود.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که مسمومیت با فسفید آلومینیوم (قرص برنج) اثر منفی بر شمارش و سلامت یاخته های اندوتلیوم قرنیه ندارد.
  • نوید نیلفروشان، خلیل قاسمی فلاورجانی *، محمدرضا رزاقی نژاد، پژمان بختیاری صفحه 216
    هدف

    ارزیابی ضخامت قرنیه و ویژگی های اندوتلیوم و فشار داخل چشمی (IOP) در بیمارانی که به دلیل آب مروارید مادرزادی تحت جراحی لنزکتومی – ویترکتومی قدامی قرار گرفته اند و مقایسه آنها با افراد هنجار.
    روش پژوهش: در 31 چشم از 17 بیمار در سنین 4-22 سالگی که با تشخیص آب مروارید مادرزادی در سنین 2-72 ماهگی تحت جراحی لنزکتومی – ویترکتومی قدامی قرار گرفته بودند؛ پاکی متری مرکزی قرنیه و اسپکولار میکروسکوپی و اندازه گیری IOP با تونومتر گلدمن انجام شد. همه بیماران در زمان مطالعه دارای قرنیه شفاف و بدون شواهد بیماری گلوکوم بودند. این اندازه گیری ها در 40 چشم از 20 فرد هنجار تطبیق دهی شده از نظر سنی و جنسی با گروه بیماران نیز انجام پذیرفتند و نتایج به دست آمده، با هم مقایسه شدند.

    یافته ها

    بیماران شامل 9 دختر و 8 پسر با میانگین سنی 12.7±6.6 سال بودند که در سنین 19.6±19 ماهگی جراحی شده بودند. میانگین ضخامت مرکزی قرنیه در گروه بیماران 632±45 میکرون و در گروه شاهد 546±33 میکرون بود (P<0.001). در شمارش یاخته ای اندوتلیوم، ضریب تغییرات (coefficient of variation) و میانگین سطح یاخته ای بین دو گروه، اختلاف معنی داری مشاهده نشد. IOP در گروه بیماران 22.1±3.9 میلی متر جیوه و در گروه شاهد 14.0±1.6 میلی متر جیوه بود (P<0.001).

    نتیجه گیری

    اگر چه در این مطالعه شفافیت قرنیه و ویژگی های اندوتلیوم در بیمارانی که به دلیل آب مروارید مادرزادی تحت عمل جراحی قرار گرفته اند با افراد هنجار، تفاوت قابل توجهی نداشت؛ ضخامت مرکزی قرنیه و IOP، به وضوح از افراد هنجار بیشتر بود. با توجه به احتمال بروز گلوکوم پس از جراحی آب مروارید مادرزادی، لازم است که برای تمیز دادن گلوکوم واقعی از افزایش کاذب IOP، اندازه گیری ضخامت مرکزی قرنیه را قویا در نظر داشت.

  • محمدعلی جوادی، فیروز میربابایی قفقازی، روشنک نظری، محمدرضا جعفری نسب صفحه 221
    هدف
    بررسی روش محاسبه قدرت قرنیه برای اندازه گیری قدرت لنز داخل چشمی (IOL) در بیمارانی که قبلا تحت عمل جراحی رفرکتیو قرنیه قرار گرفته اند.
    روش پژوهش: در این مجموعه موارد، 13 چشم از 9 بیمار با سابقه جراحی رفرکتیو قرنیه که تحت عمل جراحی آب مروارید قرار گرفته بودند؛ بررسی شدند. جهت محاسبه قدرت قرنیه در یک مورد از (clinical history method) CHM در 2 مورد از کراتومتری دستی، در 3 مورد از SimK و در 7 مورد از flattest K براساس توپوگرافی رایانه ای در ناحیه 3 میلی متر مرکزی استفاده شد. در هیچ مورد از (contact lens method) CLM استفاده نشد. قدرت IOL با استفاده از فرمول SRKT و به روش مسطح سازی (applantation) محاسبه گردید. همه بیماران توسط یک جراح (م.ع.ج) تحت عمل فیکوامولسیفیکیشن و کارگذاری IOL قرار گرفتند. نتایج رفرکتیو (معادل کروی) نهایی ارایه شده اند.
    یافته ها
    بیماران شامل 7 مرد و 2 زن با میانگین سنی 51.2±9.3 سال بودند. از 13 چشم مورد مطالعه، 3 چشم قبلا RK (کرانوتومی شعاعی)، 4 چشم لیزیک و 6 چشم PRK (کراتکتومی فوتورکتیو) شده بودند. دو مورد جهت اصلاح دوربینی و بقیه موارد جهت اصلاح نزدیک بینی، تحت عمل جراحی رفرکتیو قرار گرفته بودند. در یک مورد که از CHM استفاده شد؛ رفرکشن بعد از عمل، دوربین (+1.5 دیوپتر) بود. در مواردی که از کراتومتر دستی و SimK استفاده شد؛ نتایج رفرکتیو متغیر و غیرقابل قبول تر بودند (-0.35±0.39 دیوپتر) و در این گروه، بهترین نتایج مربوط به بیمارانی بود که بین 0.5 تا یک دیوپتر بر قدرت IOL محاسبه شده، اضافه شده بود.
    نتیجه گیری
    برای تعیین قدرت قرنیه به منظور محاسبه قدرت IOL در بیماران دارای سابقه جراحی کراتورفرکتیو، به نظر می رسد در مواردی که اطلاعات قبل از عمل آنها در دسترس نیست؛ استفاده از flattest K براساس توپوگرافی قرنیه و اضافه نمودن 0.5 تا یک دیوپتر به قدرت IOL به دست آمده در چشم هایی که قبلا تحت عمل رفرکتیو برای نزدیک بینی قرار گرفته اند و استفاده از steepest K و کم نمودن یک دیوپتر از قدرت IOL به دست آمده در چشم هایی که قبلا تحت عمل رفرکتیو برای دوربینی قرار گرفته اند؛ روش مفیدی خواهد بود.
  • مقالات مروری
  • محمدعلی جوادی، فیروز میربابایی قفقازی صفحه 227
    روش های مختلفی برای محاسبه قدرت قرنیه به منظور تعیین قدرت لنز داخل چشمی (IOP) پس از جراحی کراتورفرکتیو ارایه شده اند. کراتومتری دستی در بیمارانی که قبلا تحت عمل رفرکتیو لیزری برای نزدیک بینی قرار گرفته اند؛ میزان مسطح شدگی (flattening) قرنیه را کمتر از حد واقعی نشان می دهد. توپوگرافی با توجه به این که بیش از 1000 نقطه را در 3 میلی متر مرکزی اندازه گیری می نماید؛ نسبت به کراتومتر دستی، ارجحیت دارد. در صورت دسترسی به اطلاعات قبل از عمل رفرکتیو بیماران، به نظر می رسد که روش (clinical history method) CHM، هم چنان روش دقیق تری جهت تعیین قدرت IOL در این بیماران باشد. پیدایش برنامه های نرم افزاری جدید مانند فرمول BESSt جهت تعیین قدرت IOL در این بیماران، افق های روشنی را در مواردی که اطلاعات قبل از عمل رفرکتیو قرنیه موجود نیست؛ به وجود آورده اند. در صورت عدم دسترسی به اطلاعات قبل از عمل، انجام توپوگرافی و استفاده از مسطح ترین کراتومتری در 3 میلی متری مرکزی قرنیه در بیمارانی که قبلا تحت عمل رفرکتیو برای نزدیک بینی قرار گرفته اند؛ روش نسبتا مناسبی خواهد بود.
  • علیرضا برادران رفیعی، فرساد نوری زاده، محمدعلی جوادی، حسین موحدان، احمد شجاعی، هاشم خویی صفحه 234
    اشک دارای ویژگی های ضد میکروبی، تغذیه ای، مکانیکی و اپتیکی است؛ هم چنین دارای ترکیباتی مانند عوامل رشدی، فیبرونکتین و ویتامین های مختلف برای حمایت از تکثیر، مهاجرت و تمایز اپی تلیوم قرنیه و ملتحمه می باشد. فقدان این عوامل اپی تلیوتروفیک برای مثال در چشم خشک می تواند منجر به اختلالات شدید سطح چشم مانند نقص های اپی تلیومی پایدار شود. به تازگی، کاربرد سرم اتولوگ به شکل قطره های چشمی به عنوان درمان جدیدی در اختلالات شدید سطح چشم مورد توجه قرار گرفته است. قطره های چشمی مشتق از سرم را می توان به صورت یک فرآورده خونی بدون ماده نگه دارنده تهیه کرد. این فرآورده ها، به طور طبیعی آلوژنیک نیستند و ویژگی های بیومکانیکی و بیوشیمیایی آن ها مشابه اشک طبیعی است. آزمایش های کشت یاخته ای نشان داده اند که مورفولوژی یاخته های اپی تلیومی قرنیه و کارکرد آن ها در صورت استفاده از قطره سرم نسبت به جایگزین های ساختگی اشک، بهتر حفظ می شود. مطالعات هم گروهی بالینی، کاربرد موفقیت آمیز آن را در خشکی های شدید چشم و نقص های اپی تلیومی پایدار نشان داده اند. روش های تولید و کاربرد قطره های چشمی مشتق از سرم اتولوگ به میزان قابل ملاحظه ای در مطالعات مختلف متفاوتند. با توجه به این که این تفاوت ها می توانند ویژگی های بیوشیمیایی متفاوتی ایجاد کنند؛ در نهایت می توانند بر تاثیرات اپی تلیوتروفیک این محصول نیز تاثیر بگذارند. قبل از این که نقش قطعی قطرات چشمی سرم در درمان بیماری های شدید سطح چشم به طور کامل به اثبات برسد؛ ارزیابی ویژگی های آن در یک مطالعه گسترده تصادفی شده شاهددار لازم است. هم چنین با توجه به مطالعات مختلف، دو روش خاص برای تهیه قطره سرم پیشنهاد می گردد.
  • گزارش موارد بیماری
  • عباس باقری، فرید کریمیان، محمد ابریشمی صفحه 245
    هدف
    معرفی بیماری که به علت قوز قرنیه تحت پیوند یک طرفه قرنیه قرار گرفته بود و به دنبال آن دچار ایزوتروپی حاد گردید.
    معرفی بیمار: جوان 17 ساله ای به دلیل قوز قرنیه دو طرفه، در چشم راست تحت پیوند نفوذی قرنیه قرار گرفت و پس از 12 ساعت، با برداشتن پانسمان از چشم عمل شده، چشم چپ دچار ایزوتروپی یکنواخت با درجه انحراف بالا گردید. دوبینی بیمار با کمک لنز تماسی، عینک منشوری و تزریق سم بوتولینوم درمان شد. پس از انجام پیوند نفوذی قرنیه در چشم چپ، فیوژن وی بازگشت نمود و طی 3 سال پیگیری، باقی ماند.
    نتیجه گیری
    ایزوتروپی حاد یکنواخت می تواند پس از هر گونه از دست دادن فیوژن، از جمله بستن یک چشم به هر دلیلی، در یک فرد آسیب پذیر ایجاد شود. در این بیماری باید فیوژن با روش های غیرجراحی حفظ گردد تا این که با روش های جراحی، فیوژن دایم به بیماری بارگردانده شود.
  • فرید کریمیان، روشنک نظری، پرویز زرین بخش صفحه 250
    هدف
    معرفی بیماری که به دنبال عمل جراحی لیزیک دچار کراتیت عفونی یک طرفه ناشی از اکتینومایسس اسراییلی (Actinomyces israelii) شد.
    معرفی بیمار: بیمار خانم 28 ساله ای بود که 5 ماه پس از انجام عمل جراحی لیزیک هر دو چشم، با احساس جسم خارجی و تاری دید مختصر در چشم چپ مراجعه نمود. در معاینه با بیومیکروسکوپ، در نزدیکی حاشیه فلپ، در سطح فاصل فلپ و بستر استرومای زیرین، منطقه ای با حدود مشخص از ارتشاح یاخته های التهابی وجود داشت و بر روی آن ناحیه ای از رنگ پذیری با فلورسین مشاهده می شد. با بلند کردن فلپ در آن ناحیه و تراشیدن ضایعه زیر فلپ، نمونه ای جهت رنگ آمیزی و کشت تهیه گردید. نتیجه رنگ آمیزی و کشت، اکتینومایسس اسراییلی را نشان داد. براساس آزمایش حساسیت آنتی بیوتیکی، درمان لازم انجام شد و عفونت کنترل گردید.
    نتیجه گیری
    در تشخیص افتراقی کراتیت های عفونی دیررس پس از لیزیک، علاوه بر قارچ ها و مایکوباکتریوم های آتیپیک، اکتینومایسس نیز باید مدنظر قرار گیرد. در این گونه موارد، بلند کردن فلپ قرنیه جهت کاهش حجم عفونت، تهیه نمونه از ضایعه و انجام رنگ آمیزی و کشت و رسیدن به تشخیص قطعی کمک کننده است. با توجه به امکان بروز عفونت های گوناگون، اصول استریلیته کامل جهت انجام جراحی های رفرکتیو باید به طور دقیق رعایت گردد.
  • مژگان رضایی کنوی، علیرضا فروتن، نیکو افسر، محسن رحمتی کامل، محمد علی جوادی صفحه 256
    هدف
    معرفی تظاهرات بالینی، آسیب شناسی، میکروب شناسی و اسکن کانفوکال کراتیت ناشی از کاندیدا در دو بیمار به دنبال عمل جراحی پیوند لایه ای عمیق قرنیه (DALK).
    معرفی بیماران: بیمار اول، 2 ماه بعد از انجام DALK در چشم راست، دچار رسوبات سفید تا کرم رنگی در ناحیه سطح فاصل (interface) قرنیه دهنده و گیرنده، بدون بروز شکایت خاصی شده بود که با حدس بالینی احتمال رشد اپی تلیوم به داخل سطح فاصل، براساس اسکن کانفوکال، درمان با استرویید موضعی ادامه یافت. به علت پیش رفت ضایعات و بروز علایم التهابی دفع پیوند، شستشوی ناحیه سطح فاصل به عمل آمد و به علت پاره شدن لایه دسمه حین شستشو، پیوند نفوذی قرنیه انجام گردید. در نمای آسیب شناسی قرنیه، ساختمان های مخمرمانندی در بخش خلفی استرومای قرنیه (منطبق با ناحیه سطح فاصل) مشاهده گردیدند. کشت و اسمیر مستقیم مایع شستشو، وجود کاندیدا گلابراتا (Glabrata) را به اثبات رسانید. بیمار دوم 5/2 ماه بعد از انجام DALK در چشم چپ، دچار تورم و قرمزی چشم پیوندی و ارتشاح ناحیه سطح فاصل، نزدیک محل بخیه ها به همراه وسکولاریزیشن منطقه ای شده بود. در این بیمار نیز با حدس بالینی رشد اپی تلیوم به داخل ناحیه سطح فاصل براساس اسکن کانفوکال، درمان با استرویید موضعی ادامه یافت که به علت عدم پاسخ به درمان طبی، تحت جراحی پیوند نفوذی قرنیه قرار گرفت. بررسی آسیب-شناسی، کراتیت گرانولوماتوز ناشی از عناصر مخمرمانند و نتایج کشت قرنیه نیز وجود عفونت با کاندیدا آلبیکانس را به اثبات رسانیدند.
    نتیجه گیری
    نمای بالینی و اسکن کانفوکال در عفونت های کاندیدیایی در ناحیه سطح فاصل به دنبال پیوند لایه ای عمیق قرنیه، ممکن است شبیه به رشد اپی تلیوم به داخل ناحیه سطح فاصل باشد و تشخیص و درمان مناسب عفونت را به تاخیر اندازد. لذا باید این نوع عفونت را در تشخیص های افتراقی رسوبات ناحیه سطح فاصل، بعد از عمل پیوند لایه ای عمیق قرنیه، در نظر گرفت.
  • علیرضا برادران رفیعی، مهرداد اخلاق پسند، محمد پاکروان صفحه 264
    هدف
    گزارش یک مورد ماکولوپاتی ناشی از هایپوتونی پس از ضربه غیرنافذ به چشم و ارایه روش درمانی آن.
    معرفی بیمار: خانم 34 ساله ای به دلیل کاهش بینایی چشم چپ متعاقب ضربه غیرنافذ مراجعه نمود. معاینه چشم راست کاملا طبیعی بود. دید چشم چپ در بدو ورود، شمارش انگشتان در فاصله یک متر و معاینه با اسلیت لمپ طبیعی بود. در معاینه فوندوس، تاخوردگی های متعدد در نوار پاپیلوماکولر شبکیه و مشیمیه قابل رویت بودند. فشار چشم چپ 4 میلی متر جیوه بود. در گونیوسکوپی، شکاف سیکلودیالیز در فاصله ساعت 1 تا 11 دیده شد. بیمار تحت درمان با لیزر آرگون در محل سیکلودیالیز قرار گرفت. دو ماه پس از لیزردرمانی، دید اصلاح شده چشم چپ 20/20 بود و چروکیدگی شبکیه از بین رفت. فشار چشم چپ با قطره تیمولول 5/0 درصد دوبار در روز، 15 میلی متر جیوه بود.
    نتیجه گیری
    ضربه غیرنافذ چشم با ایجاد شکاف سیکلودیالیز می تواند باعث هایپوتونی و به دنبال آن، ماکولوپاتی گردد. درمان با لیزر آرگون در محل سیکلودیالیز می تواند در درمان هایپوتونی و بهبود دید موثر باشد.
  • مقاله تصویری
  • ناصر وافی صفحه 270
    بیمار مرد 70 ساله ای است که به علت ادم دیابتی منتشر ماکولا در چشم چپ تحت تزریق داخل زجاجیه ای اواستین قرار گرفت. روز بعد از تزریق، بیمار از درد و قرمزی چشم شکایت داشت و در معاینه با اسلیت لمپ، وجود فلیر (flare) و یاخته به میزان 2+ و هایپوپیون در حد 1mm در اتاق قدامی مشاهده گردید (تصویر 1). بیمار با تشخیص اندوفتالمیت بعد از تزریق داخل زجاجیه ای در بخش بستری شد. در همان روز بستری برای او پاراسنتز اتاق قدامی و زجاجیه و تزریق داخل زجاجیه ای داروهای سفتازیدیم و ونکومایسین انجام گردید. برای بیمار آنتی بیوتیک داخل سیاهرگی و قطره چشمی ونکومایسین و سفتازیدیم نیز شروع شد. پاسخ کشت منفی گزارش شد و در روز سوم به دلیل افزایش هایپوپیون، تحت عمل ویترکتومی مغزه ای (core vitrectomy) قرار رفت. دید بیمار یک ماه بعد از ضایعه، در حد حرکت دست بود. وضعیت چشم بیمار پس از ویترکتومی در تصویر (2) مشاهده می گردد.
|
  • Faghihi H., Vahedi A., Riazi M., Alami Harandi Z., Tabatabaei A., Lasheie A., Mansouri Mr, Piri N., Nili M., Mirshahi A., Karkhaneh R., Javadian A., Farahvash , Movasat M Page 132
    Purpose
    To determine if intravitreal injection of triamcinolone acetonide is safe and effective in the treatment of diabetic macular edema unresponsive to prior laser photocoagulation.
    Methods
    Fifty-four eyes of 38 patients with clinically significant macular edema which had received at least two sessions of laser photocoagulation according to Early Treatment Diabetic Retinopathy Study guidelines were enrolled in this study. At least four months after laser therapy; eyes with residual central macular thickness (CMT) greater than 250 µm on optical coherence tomography (OCT) and visual loss from baseline were offered intravitreal injection of 4 mg triamcinolone acetonide. Visual and anatomic responses as well as complications related to the injection procedure and corticosteroid medication were observed.
    Results
    Mean baseline best corrected visual acuity (BCVA) and CMT were 0.77±0.5 LogMAR and 443±138 µm, respectively. All patients completed one month of follow up and 39 of 54 eyes (72.2%) completed 6 months of follow up. Mean BCVA was 0.64±0.45, 0.56±0.48, and 0.79±0.55 LogMAR at months 1, 3, and 6, respectively. Central macular thickness measured by OCT decreased by 39% and 23.5%, at the third and sixth month visits, respectively. Intraocular pressure exceeded 21 mmHg in 36.3% of the eyes. Cataract progression was noted in 12.8% of phakic eyes.
    Conclusions
    Intravitreal triamcinolone seems a promising therapeutic method for diabetic macular edema refractory to conventional laser photocoagulation without any significant complication, however the effect seems to be temporary. Further studies are warranted to assess the long-term efficacy and safety and also the need for retreatment.
  • Nili Ahmadabadi M., Behnia M., Karkhane R., Farahvash , Faghihi H., Tabatabai A., Riazi M., Mirshahi A., Lashei A., Mansouri M., Javadian A., Alami Harandi Z., Movasat M., Shams H Page 141
    Purpose
    To evaluate the effect of intravitreal triamcinolone acetonide injection for management of chronic refractory uveitis in terms of inflammation, visual acuity and macular thickness.
    Methods
    This interventional case series was conducted on uveitic eyes with no remission despite proper administration of periocular and/or systemic steroids. After systemic and rheumatologic evaluations and confirmation of non-infectious nature of uveitis, 18 eyes of 10 patients underwent intravitreal injection of 4 mg triamcinolone acetonide. Changes in intraocular inflammation, best-corrected visual acuity (BCVA), intraocular pressure (IOP) and macular thickness on optical coherence tomography were assessed during six months of follow-up.
    Results
    Mean BCVA increased from a baseline value of 0.81±0.29 to 0.35±0.33 LogMAR one week and to 0.17±0.07 LogMAR one month after the injection, respectively (P<0.001). It decreased thereafter to 0.46±0.3 LogMAR at the sixth month visit, but was still significantly greater than the baseline value (P<0.001). Mean IOP reached its maximum level one month post-injection with an increase of 7.36±0.48 mmHg compared to the baseline value, however only two eyes had IOP>22 mmHg which were successfully controlled using topical IOP-lowering medication. Mean central macular thickness decreased from 339.8±24.1 m to its minimum value (197.18±12.7 m) one month after the injection (P<0.001) and then increased to 203.57±9.06 m at sixth month visit, still less than the baseline value (P< 0.001).
    Conclusion
    Intravitreal injection of triamcinolone acetonide in chronic refractory uveitis improves visual acuity and decreases central macular thickness which is sustained for at least six months. The only noticeable complication, transient IOP elevation can be controlled with topical medications.
  • Heidari E., Mahdavi Fard A Page 151
    Purpose
    To evaluate the anatomical and functional outcomes of surgical treantment in severely traumatized eyes with no light perception (NLP) vision.
    Methods
    In this prospective interventional case series, 18 eyes of 18 patients with severe trauma and NLP vision and RAPD of 3-4+ admitted in Nikookari Hospital, Tabriz-Iran during 2002-2005 underwent deep vitrectomy and other appropriate procedures for one to three times and were followed for 11 to 36 months.
    Results
    All eyes had NLP vision at the time of surgery and underwent the operations 3-14 days after the injury. After mean follow up of 20.5 months, except for one case of phthisis, other eyes achieved acceptable anatomic and functional outcomes. Postoperative vision was NLP in one case due to orbital fracture and optic nerve disruption, light perception in three cases, hand motion in four cases, counting fingers in three cases and 20/100-20/200 or better in seven eyes.
    Conclusion
    NLP vision with RAPD of 3-4+ alone may not be indication for enucleation. Performing exploratory surgery within 14 days after the injury may salvage the globe and improve vision, this approach also entails positive psychological effects on patients and relatives.
  • Bagheri A., Babsharif B., Abrishami M., Rezaei Kanavi M., Saloor H Page 158
    Purpose
    To report five cases of benign reactive lymphoid hyperplasia of the caruncle and plica and describe their clinical course and pathology. Case Report: Five patients with fish flesh pinkish masses in the caruncle and plica were referred to Labbafinejad Hospital from 1997 to 2006. The masses were excised. Clinical appearance and course as well as pathology and immunohistochemistry confirmed benign reactive lymphoid hyperplasia. They followed for 2-108 months. No complications were detected during the follow up period.
    Conclusion
    In masses of caruncle and plica with above-mentioned appearance, benign reactive lymphoid hyperplasia must be considered in the differential diagnosis. Pathologic and immunohistochemical evaluation should be performed to rule out lymphoma. Removal of these lesions incurs no complications in short-term period.
  • Saloor H., Ale, Taha M., Bagheri A Page 164
    Purpose
    To compare Mersilene mesh and autogenous fascia lata in the management of low-function ptosis.
    Methods
    A randomized clinical trial was performed on 31 eyelids with poor levator function. Patients were randomly assigned to two groups: 16 eyelids in the Mersilene mesh group and 15 eyelids in the autogenous fascia lata group.
    Results
    Nine patients with congenital unilateral and 11 patients with bilateral ptosis underwent sling procedure. There was no difference between the two groups in terms of functional (lid fissure height stability) and cosmetic (lid margin contour) results. Dermatochalasis was seen more in the fascia lata group (10 cases) compared to the Mersilene mesh group (2 cases). Extrusion of Mersilene mesh occurred in 2 eyelids.
    Conclusion
    Mersilene mesh has favorable long-term functional results and a low rate of complication. This material may be an alternative to autogenous fascia lata as a suspensory material in ptosis surgery.
  • Koohian H., Ramisa F., Baghery H Page 171
    Purpose

    To evaluate the effect of patch therapy on visual acuity in adults with ametropic amblyopia.

    Methods

    This randomized clinical trial was performed on 66 patients with unilateral ametropic amblyopia aged 9 to 35 years reffered to a clinic in Shahroud. The patients were randomly assigned to two groups. In the treatment group, based on the visual acuity of the amblyopic eye, 3-6 hours daily patching of the sound eye with an eye pad was prescribed; no patching was performed in the control group. Visual acuities of both eyes were compared between the two groups before and 3 and 6 months after patch therapy.

    Results

    Mean age of patients was 16±4.6 years in the treatment group and 17.2±7.1 years in the control group (P=0.42). Mean visual acuity was 0.39±0.17 LogMAR before patch therapy which increased to 0.19±0.09 LogMAR after 3 months and 0.07±0.03 LogMAR after 6 months in the treatment group (P<0.001). There was no significant change in mean visual acuity of the control group during the same period. There was no significant difference between mean visual acuity of the treatment group based on duration of daily patching.

    Conclusion

    This study revealed that patch therapy on the sound eye can improve visual acuity in amblyopic eye in adults and that age is not an obstacle for this promotion. Therefore, use of patch therapy is recommended for rehabilitation of adults with ametropic amblyopia.

  • Nikeghbali A., Ghasemi Falavarjani K., Kheirkhah A., Bakhtiari P Page 177
    Purpose

    To evaluate pupil dilation with intracameral injection of preservative-free lidocaine 1% during phacoemulsification.

    Methods

    This interventional case series included 31 consecutive senile cataract patients scheduled for phacoemulsification and intraocular lens (IOL) implantation. Pupil dilation was achieved using intracameral preservative-free lidocaine 1% without any preoperative or intraoperative mydriatics. Pupil diameter was measured by calipers immediately before and 90 seconds after intracameral injection of lidocaine.

    Results

    Patients included 16 male and 15 female subjects with mean age of 67.3±9.9 years. Four patients were diabetic and four cases had pseudoexfoliation. Pupil diameter increased from 2.63±0.3 mm preoperatively to 7.03±0.61 mm 90 seconds after intracameral injection of lidocaine with a mean increase of 4.39±0.53 mm (range 3.4-5.2, P<0.001). Mean post-injection mydriasis was significantly greater in patients without pseudoexfoliation (7.1 mm vs 6.00 mm, independent t test and Mann-Whitney test, P<0.01). There was no significant difference between diabetic and non-diabetic patients regarding of pre- and post-injection diameter of the pupil.

    Conclusion

    Intracameral preservative-free lidocaine 1% provides rapid and effective mydriasis and can be a safe alternative to other topical and intracameral mydriatics used in phacoemulsification.

  • Rouhani Mr, Vafi M., Izadi S Page 182
    Purpose
    To compare the morphology and function of corneal enthothelial cell in early postoperative period after phacoemulsification with infusion or bolus intracameral adrenaline.
    Methods
    In this prospective randomized study, 71 eyes of 71 patients scheduled for phacoemulsification were randomly assigned to two groups: one group (31 eyes) received bolus intraocular adrenaline at 1/10,000 concentration and the other group (30 eyes) received adrenaline infusion at 1/1,000,000 concentration intraoperatively. Pre- and one month postoperatively, a complete ophthalmologic examination as well as endothelial evaluation with ConfoScan III was performed. Effective ¬¬phaco time (EPT) and pupillary condition during the surgery were recorded.
    Results
    Differences between the two groups were not statistically significant in demographic characteristics, lens opacity and EPT. Endothelial cell density was 2737±321 in the bolus group vs 2742±426 in the infusion group preoperatively (P=0.1). After one month, the rate of cell loss was 7.21% in the infusion group and 8.87% in the bolus group (P= 0.13). Pupil diameter was >6 mm in 48% of the infusion group vs 33% of the bolus group (P=0.5).
    Conclusion
    Adrenaline was safe at the studied concentrations and there was no significant difference between bolus and infusion routes of administration in terms of effects on pupil and endothelial cells.
  • Hashemi H., Javadi Ma, Seyedian Ma Page 188
    Purpose
    To assess the efficacy and safety of laser in situ keratomileusis (LASIK) for correction of residual myopia and astigmatism after penetrating keratoplasty (PK).
    Methods
    In this prospective interventional case series, LASIK was performed on 14 eyes of 13 patients unable to wear glasses or contact lenses after PK. The interval between LASIK and PK was at least one year. All patients had stable refractive error and regular and symmetric astigmatism for a minimum of 4 months after removal of all sutures. Uncorrected visual acuity (UCVA), best spectacle corrected visual acuity (BSCVA), endothelial cell count and corneal transplant integrity were recorded before and 1, 3, 6, and 12 months after LASIK surgery.
    Results
    Mean spherical equivalent (SE) refractive error before LASIK was -6.44±2.19 diopters (D), which was reduced to -1.47±2.03 D at the last postoperative visit (P= 0.002). Mean cylinder before LASIK was 3.69±1.84 D, which was reduced to 2.55±1.15 D at final follow up (P= 0.003). BCVA remained unchanged in 4 eyes, improved by 1 to 4 lines in 8 eyes and decreased by 1 and 4 lines in 2 other eyes. One case of flap buttonhole occurred intraoperatively. There were no surgical corneal transplant complications. The difference between mean endothelial cell count before and after LASIK was not significant.
    Conclusion
    LASIK is an effective and relatively safe treatment modality for residual myopia and astigmatism after PK in patients who are spectacle and contact lens intolerant. LASIK seems to be more effective and predictable in treating the myopia than astigmatism.
  • Baradaran, Rafii A., Karimian F., Javadi Ma, Mohammadpour M., Einollahi B., Zare Joshaghani M., Jafarinasab M., Mirdehghan A Page 196
    Purpose
    To evaluate the anatomical and visual outcomes of Descemet`s stripping with endothelial keratoplasty (DSEK) in patients with bullous keratopathy after cataract surgery.
    Methods
    The study was performed on 20 eyes of 20 patients (13 male, 7 female) with bullous keratopathy (pseudophakic=15, aphakic=5). Donor lenticule was prepared using a microkeratome (n=12) or manual dissection (n=8). Patients were excluded in case of extensive corneal scarring and/or vascularization. DSEK surgery was performed by removal of recipient endothelium and Descemet`s membrane, and replacement by the donor lenticule. Patients were followed at least for 6 months.
    Results
    Mean age at surgery was 64.66.7 years and mean follow up was 7.32.1 months. At final follow up 15 grafts were clear. Failure was seen in 5 cases. Visual acuity LogMAR was 1.960.38 before and 0.520.09 after the procedure (P<0.0001). Mean topographic keratometry was 46.02.9 D before surgery which reached 44.41.7 D postoperatively (P=0.219). Preoperative astigmatism was 2.51.7 D which decreased to 1.12.3 D at final follow up (P=0.229). Mean pre- and postoperative surface regularity index (SRI) were 1.470.60 and 0.430.17, respectively (P=0.006). No case of endothelial rejection was observed.
    Conclusion
    DSEK surgery is an effective treatment modality in cases of bullous keratopathy after cataract surgery with acceptable anatomical and visual outcomes.
  • Mirdehghan A., Rezaei Kanavi M., Javadi Ma, Nazari R Page 203
    Purpose
    To determine the sensitivity and specificity of confocal scan in the diagnosis of fungal and acanthamoeba keratitis based on the results of corneal and/or contact lens case smear and culture.
    Method
    Confocal scan and corneal and/or contact lens case smear and culture were performed in all patients with a clinical diagnosis of infectious keratitis who were referred to Labbafinejad Medical Center from 2004 to 2006.
    Results
    A total of 133 eyes of 133 patients (52% male) with mean age of 48.0+22.6 years (range 9-83) were included in the study. Previous history of contact lens wear, ocular trauma and ocular surgery was present in 21%, 21% and 38.3%, respectively. Overall, corneal and/or contact lens case smear and culture were positive in 71 eyes (53.4%) for bacteria (40 cases), fungi (16 cases) and acanthamoeba (15 cases). Confocal scan was positive in 50 cases (37.6%) which revealed hypha-like structures in 27 cases (20.3%) and cyst and/or trophozoite-like structures in 23 cases (17.3%). The sensitivity and specificity of confocal scan were 100% and 84% for diagnosing acanthamoeba keratitis versus 93.4% and 77.8% for diagnosing fungal keratitis, respectively.
    Conclusion
    In vivo corneal confocal scan is a rapid non-invasive tool for the diagnosis of acanthamoeba and fungal keratitis with high sensitivity and specificity based on smear and culture results. It may also be helpful in excluding fungal or acanthamoeba-like structures in cases with negative bacteriological results and in early bacterial keratitis before clarification of microbiologic results.
  • Rezaei Kanavi M., Fahim P., Karbasi M., Ghalenoei M., Bayat Makoo K., Chamani T., Kermani H Page 211
    Purpose
    To evaluate corneal endothelial cells of donors who died from aluminum phosphide intoxication.
    Methods
    Endothelial cell count and quality of eight corneas from four donors with aluminum phosphide intoxication were evaluated by slit lamp biomicroscopy and specular microscopy at the Eye Bank of I.R. Iran. Confocal scan examination was carried out only in one of the recipients.
    Results
    Donor age ranged from 21 to 60 years. All corneas were clear and the estimated endothelial cell density was very good to excellent. The endothelial cell density ranged from 2600 to 3300 cell/mm2 with a mean of 2920 cell/mm2. The pleomorphism ranged from 33% to 50% with mean of 40% and the polymegathism ranged from 31% to 39% with mean of 35%. In one recipient, 5 months after penetrating keratoplasty, the endothelial cell density was 2848 cells/mm2 on confocal scan with 40.8% polymegathism and 44.9% pleomorphism.
    Conclusion
    Oral intoxication with aluminum phosphide seems not to affect corneal endothelial cell count and viability. Further experimental study is suggested.
  • Nilforushan N., Ghasemi Falavarjani K., Razeghinejad Mr, Bakhtiari P Page 216
    Purpose

    To investigate central corneal thickness (CCT), endothelial cell characteristics and intraocular pressure (IOP) in congenital cataract extracted eyes and to compare the results with eyes of normal age and sex matched controls.

    Methods

    CCT and IOP measurements and specular microscopy were performed in 31 eyes of 17 cases of extracted congenital cataracts and 40 eyes of 20 age and sex matched subjects as control group. Mean of three pachymetry measurements of the central cornea was taken as CCT. IOP was measured using an applanation tonometer.

    Results

    Mean CCT was 632 ± 45 µm in cataract extracted eyes vs 546 ± 33 µm in the control eyes (P<0.001, independent t test and Mann Whitney test). There was no significant difference in cell count, coefficient of variation, and mean cell area of the corneal endothelial cells between the two groups. Mean IOP was 22.1 ± 3.9 mmHg in the cataract extracted eyes and 14.0 ± 1.6 mmHg in the control group (P<0.001, independent t test).

    Conclusions

    Although the cornea was clinically clear and there was no significant difference in endothelial characteristics of congenital cataract extracted eyes compared to normal controls, central corneal thickness in operated eyes was significantly greater than that of controls. To differentiate actual glaucoma from artifactual IOP increase, CCT measurement should strongly be considered in these patients.

  • Javadi Ma, Mirbabaei Ghafghazi F., Nazari R., Jafarinasab Mr Page 221
    Purpose
    To determine corneal power for intraocular lens (IOL) power calculation in eyes with previous keratorefractive surgery.
    Methods
    In 13 eyes of 9 patients with previous keratorefractive surgery undergoing phacoemulcification, IOL power was calculated using the clinical history method (CHM) in one case, manual keratometry (MKR) in 2, SimK in 3, and flattest K (topographically derived) in 7 cases. SRK-T formula with applanation method was used. Final refractions (SE) are presented.
    Results
    Patients included 7 male and 2 female subjects aged 51.2±9.3 (range 41-70 years). Postoperative refraction was hyperopic (+1.5 D) in eyes with the CHM, variable and unpredictable in cases with the MKR and SimK and more desirable (-0.35±0.39 D) in cases of flattest K. In this latter group the best postoperative refraction was achieved in cases which 0.5 to 1.00 D was added to the calculated IOL power.
    Conclusion
    It seems using topographically derived flattest K for IOL power calculation and adding 1.00 D to the calculated IOL power in eyes with previous myopic-refractive surgery, and using the steepest K together with subtracting 1.00 D from the calculated IOL power in eyes with previous hyperopic-refractive surgery is useful when pre-refractive surgery data are not available.
  • Javadi Ma, Mirbabaei Ghafghazi F Page 227
    With the increasing number of keratorefractive surgical procedures in the past years, an increasing number of cataract operations in eyes with previous keratorefractive surgery is anticipated. Although cataract extraction seems to be feasible without major technical obstacles, intraocular lens (IOL) power calculation remains problematic. Insertion of measured k-readings after myopic photorefractive keratectomy (PRK), or laser in situ keratomileusis (LASIK) into standard IOL power-predictive formulas commonly results in substantial under correction and postoperative hyperopic refraction or anisometropia. Several methods have been developed to provide accurate measurements of corneal power which include: clinical history method, contact lens method, Feiz-Mannis formula, aphakic refraction technique, cornea bypass method and the BESSt formula. Newer methods such as the BESSt formula represent a significant step toward greater accuracy in IOL power calculation in eyes with previous laser refractive surgery, especially when prerefractive surgery data is unavailable. The “clinical history method” should be applied whenever refraction and k-reading before the keratorefractive procedure are available, however if the pre- refractive surgery data is unknown, the use of the flattest K value in the central 3 mm region of the topography map will be useful. This article briefly reviews each of the above-mentioned methods.
  • Baradaran, Rafii A., Nourizadeh F., Javadi Ma, Movahedan H., Shojaei A., Khooei H Page 234
    Tears have antimicrobial, nourishing, mechanical, and optical properties and contain components such as growth factors, fibronectin and vitamins to support proliferation, migration and differentiation of corneal and conjunctival epithelial cells. Lack of these epitheliotrophic factors, as in dry eye, can result in severe ocular surface disorders such as persistent epithelial defects. Recently, the use of autologous serum in the form of eye drops has been reported as a new treatment for severe ocular surface disorders. Serum eye drops may be produced as an unpreserved blood preparation. They are by nature non-allergenic and their biomechanical and biochemical properties are similar to normal tears. In vitro cell culture experiments showed that corneal epithelial cell morphology and function are better maintained by serum than by pharmaceutical tear substitutes. Clinical cohort studies have reported its successful use for severe dry eyes and persistent epithelial defects. However, the protocols to prepare and use autologous serum eye drops varied considerably between the studies. In addition to different biochemical properties, protocol variations may also influence the epitheliotrophic effect of the product. Before establishing the definitive role of serum eye drops in the management of severe ocular surface diseases in a large randomized controlled trial, this has to be evaluated in more detail. Based upon the literature reviewed here, two preliminary standard operating procedures for the preparation of serum eye drops are proposed.
  • Bagheri A., Karimian F., Abrishami M Page 245
    Purpose
    To report a case of bilateral kertatoconus who presented with acute comitant esotropia after penetrating keratoplasty in the fellow eye.Patient and
    Findings
    A 17-year-old male with keratoconus underwent penetrating keratoplasty in his right eye. He experienced diplopia after removal of the patch from the operated eye 12 hour postoperatively due to esotropia in his left (unoperated) eye. Diplopia was controlled using prism glasses and botulinum toxin A until penetrating keratoplasty was performed in his left eye which resulted in return of fusion which remained stable after 3 years of follow up.
    Conclusion
    Acute comitant esotropia may occur after loss of fusion due to patching of one eye in a vulnerable patient. In this patient fusion was preserved with non-surgical methods until it was permanently returned surgically.
  • Karimian F., Nazari R., Zarrin, Bakhsh P Page 250
    Purpose
    To present a case of delayed-onset unilateral keratitis due to Actinomyses israelii after laser in situ keratomileusis. Patient and
    Findings
    A 28-year-old lady was referred to our clinic with foreign body sensation and mild blurring of vision in her left eye. She had undergone bilateral LASIK about five months ago. On examination, there was an area of infiltration at the interface with an overlying area which stained with fluorescein in the center of the cornea. The LASIK flap was elevated and scraping of the interface and the bed was performed. Results of culture and smear showed Actinomyses israelii as the causative agent. Antibiotic treatment was initiated according to the sensitivity results and the infection was controlled.
    Conclusion
    Actinomyses must be considered in differential diagnosis of delayed-onset infectious keratitis after LASIK in addition to fungal and atypical Mycobacteria. Elevation of the flap and scraping the involved area can be helpful in obtaining specimens for culture and smear as well as reducing the infectious bulk. Adherence to aseptic techniques is mandatory for prevention of infections.
  • Rezaei Kanavim., Foroutan Ar, Rahmati Kamel M., Afsar N., Javadi Ma Page 256
    Purpose
    To report the clinical, histopathologic, microbiologic and confocal microscopic features of Candida keratitis after deep anterior lamellar keratoplasty (DALK).Patients and
    Findings
    The first patient presented with asymptomatic white to cream-colored interface deposits two months after DALK. Confocal scan disclosed clusters of hyper-reflective fine granular deposits in the interface with no evidence of inflammation or hypha-like structures. With a presumptive clinical diagnosis of progressive epithelial down-growth, irrigation of the interface was performed. Finally, penetrating keratoplasty was performed due to rupture in the Descemet’s membrane. Histopathologic examination of the cornea disclosed yeast-like structures at the interface area. Microbiologic results of the irrigation fluid demonstrated Candida glabrata. The second patient presented with symptomatic infiltration of the inferior interface close to the suture site 2.5 months after DALK. Confocal scan disclosed foci of inflammation with clusters of hyper-reflective round-shaped structures that resembled epithelial cells. With a clinical diagnosis of epithelial downgrowth and progression of the lesion, penetrating keratoplasty was performed. Histopathologic examination of the cornea revealed acute and chronic granulomatous keratitis due to yeast-like structures. The microbiologic results demonstrated infection with Candida albicans.
    Conclusion
    Clinical and confocal features of interface Candida keratitis may resemble those of epithelial down-growth, which may postpone correct diagnosis and treatment. Candida keratitis should be considered in cases of interface deposits after any form of lamellar keratoplasty.
  • Baradaran, Rafii A., Akhlaghpasand M., Pakravan M Page 264
    Purpose
    To report a case of hypotonous maculopathy after blunt trauma and its treatment.Patient and
    Findings
    A 34-year-old woman presented with decreased visual acuity in her left eye following blunt trauma. Right eye examination was unremarkable, but visual acuity of left eye was counting fingers. Slit lamp biomicroscopy of the left eye was within normal limits, but on funduscopy, papillomacular chorioretinal wrinkling was present. Intraocular pressure (IOP) of left eye was 4 mmHg. On gonioscopy, a cyclodialysis cleft was seen from 11 to 1 oclock. Argon laser therapy to cyclodialysis cleft was performed. Two months later, best spectacle corrected visual acuity of left eye was 20/20 and chorioretinal wrinklings disappeared and IOP was 15 mmHg with timolol 0.5% twice daily.
    Conclusion
    Blunt ocular trauma may result in cyclodialysis cleft which can lead to hypotony and maculopathy, consequently. Argon laser photocoagulation to the cyclodialysis cleft might be an effective way to relieve hypotony and improve vision.