فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی بیرجند - سال سیزدهم شماره 1 (پیاپی 26، بهار 1385)

نشریه دانشگاه علوم پزشکی بیرجند
سال سیزدهم شماره 1 (پیاپی 26، بهار 1385)

  • 80 صفحه، بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1385/04/20
  • تعداد عناوین: 10
|
  • فاطمه قسامی، لیلا انصاری، شهلا مرادی، نوشین افشار مقدم، نوشین میرخشتی، سیدعلی علوی صفحه 5
    زمینه و هدف
    در میان عوارض دیررس مصدومین گاز خردل، مشکلات ریوی از جمله برونشیت مزمن و فیبروز ریوی، مهمترین علت ناتوانی بلند مدت در بیماران می باشد. سیکلوسپورین دارای اثرات ضد التهابی است و در فیبروز ریوی ناشی از سایر علل کاربرد دارد. بر این اساس و با توجه به نقش تنش اکسیداتیو در پاتوژنز برونشیت مزمن و فیبروز ریوی، در این مطالعه اثر درمانی داروی مذکور در عوارض دیررس گازخردل و نقش تنش اکسیداتیو در روند اثر آن بررسی شد.
    روش تحقیق: در این مطالعه تجربی، یک گروه 6 تایی موش سوری نر، پنج ماه پس از مواجهه با گاز خردل به صورت استنشاقی، سیکلوسپورین دریافت کردند. به دنبال بیهوشی عمیق از موش ها نمونه گیری و سپس آنالیزهای بیوشیمیایی انجام شد؛ مقدار هیدروکسی پرولین ریه، H2O2 و ویتامین C سرم و همچنین شمارش افتراقی درصد سلول های التهابی در بافت ریه و درصد فضای آلوئولی آن، گروه شاهد مثبت با شاهد منفی و گروه مورد با شاهد مثبت به روش t-student و Mann-Whitney مقایسه شد.
    یافته ها
    نتایج حاصل نشان دهنده کاهش معنی دار درصد فضای آلوئولی ریه، ارتشاح لنفوسیت ها و کاهش مقدار H2O2 و ویتامین C در گروه شاهد مثبت بود. تجویز سیکلوسپورین باعث کاهش مقدار هیدروکسی پرولین ریه، کاهش ارتشاح لنفوسیت ها و طبیعی شدن مقادیر H2O2 و ویتامین C شد.
    نتیجه گیری
    با توجه به کاهش درصد فضای آلوئولی ریه موش ها در گروه شاهد مثبت دو فرضیه مطرح می شود: یکی رسوب کلاژن و بروز فیبروز ریوی و دیگری ارتشاح سلول های التهابی و بروز التهاب مزمن که در واقع مطابق با آسیبهای ناشی از گاز خردل در مصدومان شیمیایی است. کاهش H2O2 – که می تواند به علت کاهش آنزیم سوپراکسیددیسموتاز باشد- و کاهش ویتامین C نشان دهنده کاهش دفاع آنتی اکسیدانی در سرم موش ها است. تجویز سیکلوسپورین با طبیعی کردن دو عامل ذکر شده و به عبارتی کاهش تنش اکسیداتیو، باعث کاهش هیدروکسی پرولین ریه (شاخص فیبروز) و کاهش ارتشاح لنفوسیت ها (شاخص التهاب مزمن بافتی) می شود.
    کلیدواژگان: گاز خردل، تنش اکسیداتیو، سیکلوسپورین، عوارض دیررس
  • سید سعید مظلومی، محمد زارع، مرضیه فیصل، فاطمه ملکی، فرخ لقا ثروت، مهندس محمدحسین احمدیه صفحه 12
    زمینه و هدف
    سرطان پستان شایعترین سرطان زنان در بیشتر کشورهای جهان محسوب می گردد. یکی از مهمترین راه های تشخیص زودرس این بیماری، خودآزمایی پستان است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش بهداشت بر روی آگاهی، نگرش و عملکرد معلمان زن مدارس راهنمایی شهر یزد در مورد سرطان پستان انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه نیمه تجربی که از نوع قبل و بعد بود، جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه در دو مرحله قبل و بعد از آموزش در مورد 140 معلم زن مدارس راهنمایی شهر یزد انجام شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون آماری McNemar، در سطح معنی داری P?0.05انجام شد.
    یافته ها
    آموزش خودآزمایی پستان باعث افزایش آگاهی، نگرش و عملکرد شد و در همه موارد، اختلاف در سطح P<0.001 معنی دار بود. بین عوامل فردی (سن، تحصیلات و سابقه کار) و میزان تاثیر آموزش بهداشت بر آگاهی، نگرش و عملکرد جامعه مورد بررسی ارتباط آماری معنی داری مشاهده نشد. پس از پیگیری یک ماهه از نظر عملکرد، مشاهده شد که 62.86% از زنان مورد مطالعه، قبل از آموزش، خودآزمایی پستان را به علت ندانستن روش های صحیح آن انجام نمی دادند که بعد از آموزش به 33.57% کاهش یافت (P=0.000).
    نتیجه گیری
    به طور کلی، ساده ترین و مهمترین روش در تشخیص زودرس سرطان پستان، معاینه پستان هم توسط فرد و هم توسط پزشک است. توجه به این امر در بیماریابی و تشخیص سرطان پستان در همان مرحل اولیه بسیار کمک کننده است. به همین علت توصیه می شود معلمان تحت برنامه های موثر آموزش بهداشت در خصوص سرطان پستان و چگونگی خودآزمایی آن قرار گیرند.
    کلیدواژگان: سرطان پستان، تاثیر آموزش، آگاهی، نگرش، عملکرد معلمان زن
  • احمد خسروی خراشاد، علی صادقیان، مهر انگیز خواجه کرم الدین، مرتضی میلانی، تهمینه توکلی صفحه 19
    زمینه و هدف
    هلیکوباکترپیلوری عامل یکی از شایعترین عفونتها در دنیاست؛ پروبیوتیک هایی مانند لاکتوباسیل ها از رشد طیف وسیعی از پاتوژن های انسانی و حیوانی جلوگیری می کنند. یکی از پتانسیل های مفید پروبیوتیک ها اثر آنتاگونیستی آنها بر ضد میکرارگانیسم های مضر می باشد؛ به طوری که این ارگانیسم ها در پیشگیری و درمان هلیکوباکترپیلوی می توانند مفید باشند. مطالعه حاضر با هدف تعیین نقش مهارکنندگی لاکتوباسیل های موجود در مواد غذایی روی هلیکوباکترپیلوری انجام شد.
    روش تحقیق: در این مطالعه آزمایشگاهی که در سال 1382 و در بیمارستان قائم وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد، پس از کشت و بررسی 114 نمونه معده، 20 نمونه هلیکوباکترپیلوری جداشد؛ لاکتوباسیل های موجود در 12 نوع ماده لبنی نیز جدا گردید و مایع رویی آنها برداشته شد و پس از کشت هلیکوباکترپیلوری در محیط کشت اختصاصی کلمبیا آگار، اثر مهار رشد مایع رویی برداشت شده، بر باکتری مذکور به روش Well Diffusion Agar بررسی شد. اطلاعات با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه در سطح معنی داری P?0.05، مورد تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    میانگین قطر هاله عدم رشد در تمام موارد 3.1± 7.6 میلیمتر بود (P<0.05). بیشتر نمونه های هلیکوباکترپیلوری توسط مایع رویی حاصل از کشت لاکتوباسیل ها مهار شدند. آزمون آنالیز واریانس یک طرفه در مورد 12 ماده مختلف لبنی معنی دار بود. میانگین قطر هاله عدم رشد مواد لبنی غیر پاستوریزه (2.9±8.2)، بیشتر از مواد پاستوریزه (3.4±7.5) بود؛ همچنین میانگین قطر هاله عدم رشد هلیکوباکترپیلوری در برابر مایع رویی لاکتوباسیل جداشده از محصولات لبنی محلی (1.8±8.9) بیشتر از غیر محلی (3.6±7.2) بود.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این تحقیق، استفاده روزافزون از مواد لبنی حاوی پروبیوتیک، شناسایی مواد غذایی ارگانیسم دار مفید، تهیه مواد غذایی لبنی که حاوی بیشترین و موثرترین لاکتوباسیل باشند و نیز اضافه کردن لاکتوباسیل مفید در مواد لبنی توصیه می شود.
    کلیدواژگان: هلیکوباکترپیلوری، لاکتوباسیل، پروبیوتیک
  • ایرج ضاربان، محمد عباس زاده بزی، میترا مودی، حسن مهرجوفرد، حمیدرضا غفاری صفحه 25
    زمینه و هدف
    با توجه به نقشی که شپش سر در انتقال بیماری های مختلف دارد و به عنوان یک عامل مهم در سنجش سطح بهداشت جامعه و بخصوص بهداشت فردی محسوب می شود، مطالعه حاضر با هدف ارزشیابی برنامه آموزش بهداشت به منظور کاهش میزان آلودگی به شپش سر انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه تجربی (آزمون- شاهد) در سال 1382 بر روی دانش آموزان دختر مدارس ابتدایی شهر زابل انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه، برگ ثبت شواهد مستقیم رفتار یا فرم بازنگری و معاینه از نظر وجود نمف و شپش بالغ بود. پس از تعیین میزان آلودگی به شپش سر در افراد مورد مطالعه و انجام آزمون اولیه، برنامه و محتوای آموزشی تهیه گردید؛ سپس 175دانش آموز پایه پنجم مبتلا به شپش سر به صورت تصادفی به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. در گروه آزمون، مداخله آموزشی صورت گرفت. بعد از 1.5 ماه آزمون ثانویه انجام شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمونهای t زوجی و Chi-Square در سطح معنی داری P?0.05تحلیل شدند.
    یافته ها
    از بین 1066 دانش آموز، 313 نفر (29.4%) آلودگی به شپش سر داشتند. پس از مداخله آموزشی، میزان آلودگی در گروه آزمون به 17.6% کاهش یافت ولی در گروه شاهد تغییری نکرد. در گروه آزمون اختلاف معنی داری از نظر تاثیر برنامه آموزش بهداشت بر آگاهی، نگرش و عملکرد بهداشتی مشاهده شد (P<0.001) ولی در گروه شاهد این اختلاف معنی دار نبود. بین میزان آلودگی به شپش سر با متغیرهای میزان تحصیلات والدین، پایه تحصیلی، دفعات استحمام در هفته، وجود حمام در منزل، میزان درآمد ماهیانه، بعد خانوار و استفاده از وسایل مشترک (مقنعه، روسری، شانه و حوله) ارتباط معنی داری وجود داشت (P<0.02) (84.8 =?2).
    نتیجه گیری
    در این تحقیق برنامه آموزش بهداشت در کاهش آلودگی به شپش سر تاثیر مثبت داشت؛ بر این اساس توصیه می شود آموزش بهداشت فردی به صورت مدون در کتابهای آموزشی گنجانده شود و در مورد علائم و نحوه انتقال و پیشگیری، در مدارس و جلسات اولیا و مربیان، به والدین آموزش داده شود.
    کلیدواژگان: آموزش بهداشت، شپش سر، دختر، مدارس ابتدایی، زابل
  • مولود آقاجانی دلاور، انسیه شفیق، رضاعلی محمدپور صفحه 32
    زمینه و هدف
    برای تشخیص سیتولوزی تنها اسمیرهای حاوی میزان کافی سلول های آندوسرویکس مناسب می باشند. مطالعه حاضر با هدف مقایسه کیفیت نمونه های پاپ اسمیر و سلول های آندوسرویکس به دست آمده توسط دو ابزار نمونه گیر پاپ اسمیر، سرویکس براش و اسپاچولا آیر انجام شد.
    روش تحقیق: در یک آزمون بالینی تصادفی، از 184 خانم مراجعه کننده به مرکز بهداشتی، به طور تصادفی توسط سرویکس براش (89 نفر) یا اسپاچولاآیر (95 نفر) نمونه گیری به عمل آمد. اسمیرها توسط تنها یک ماما گرفته شد. وجود یا عدم شکایت از درد در ضمن انجام پاپ اسمیر ثبت گردید. همکار بافت شناس از نوع وسیله به کار رفته در تهیه نمونه ها آگاه نبود؛ کیفیت پاپ اسمیر، شمارش سلول های آندوسرویکس و اسکواموس و منطقه انتقالی و خونی توسط یک نفر متخصص آسیب شناسی بررسی گردید؛ همچنین تغییرات سلولی بر طبق سیستم بتسدا نیز ارزیابی شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمونهای Fisher، Chi-Square و t در سطح معنی داری P?0.005 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    کیفیت سلول های موجود در هر دو گروه شبیه هم بود. در گروه سرویکس براش، 91% اسمیرها حاوی سلول های آندوسرویکس و 19.1% سلول های متاپلازی بود اما در گروه اسپاچولاآیر، 78.9% اسمیرها حاوی سلول های آندوسرویکس و 13.7% سلول های متاپلازی بود؛ تفاوت بین دو گروه معنی دار بود (P<0.02) درد در 8.5% از افراد گروه سرویکس براش و 22.2% از افراد گروه اسپاچولا گزارش شد؛ تفاوت معنی داری در کاربرد آسان یا میزان درد بیمار در طی نمونه گیری با هر دو روش وجود داشت (P=0.01).
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های این مطالعه، سرویکس براش قادر به تهیه اسمیرهای بهتری در مقایسه با اسپاچولا می باشد.
    کلیدواژگان: پاپ اسمیر، اسپاچولا، سرویکس براش
  • علی اسماعیلی ندیمی، دکترجعفر احمدی کهنعلی، یونس نوذری صفحه 37
    زمینه و هدف
    مطالعات متعددی ارتباط بین عوامل التهابی مختلف با بیماری عروق کرونر را مورد بررسی قرار داده اند. نشان داده شده که سلول های سفید خون محیطی، عامل خطر مستقل بیماری عروق کرونر هستند. مطالعات کمی ارتباط زیر رده های سلول های سفید با بیماری عروق کرونر را مورد بررسی قرار داده اند. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین سلول های سفید و زیر رده های آن با وجود و شدت آترواسکلروز عروق کرونر انجام شد.
    روش تحقیق: در این مطالعه مقطعی، 307 بیمار مراجعه کننده به بخش آنژیوگرافی بیمارستان امام خمینی (ره) وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه خون تمام بیماران جهت بررسی شمارش کامل سلول های سفید و اندازه گیری قند و کلسترول گرفته شد؛ سپس از بیماران آنژیوگرافی عروق کرونر به عمل آمد. پس از تعیین شدت تنگی عروق، معادل آن در سیستم Gensini تعیین شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری در موارد تعیین ارتباط متغیرهای پیوسته با هم از همبستگی پیرسون و تعیین ارتباط متغیرهای رتبه ای (Gensini Score) با متغیرهای عددی پیوسته از همبستگی اسپیرمن استفاده شد. سطح معنی داری آماری? ?0.05 در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    73.8% از بیماران مرد و 26.2% زن بودند؛ میانگین سنی بیماران 55.4 سال بود. میانگین تعداد سلول های سفید در مردان 7400 و در زنان 7200 در میلیمتر مکعب بود. میانگین شاخص درگیری عروق کرونر (Gensini Score) در مردان 41.6 و در زنان 25.6 بود. پس از حذف عوامل سن، جنس، سیگار، کلسترول، فشار خون و نمایه توده بدنی، ارتباط معنی داری بین تعداد کل سلول های سفید خون (P=0.02)و پلی مورفونوکلئرها (P=0.04) با شدت آترواسکلروز عروق کرونر به دست آمد.
    نتیجه گیری
    نتایج این تحقیق نشان داد که بین تعداد سلول های سفید و پلی مورفونوکلئرها و شدت درگیری آترواسکلروتیک عروق کرونر ارتباط وجود دارد که می تواند نمایانگر نقش پدیده التهابی در آترواسکلروز باشد.
    کلیدواژگان: آترواسکلروز، عروق کرونر، سلول های سفید خون
  • غلامحسین محمودی راد، زهرا محمودی راد صفحه 42
    زمینه و هدف
    کنترل فشار خون یکی از مشکلات اساسی مبتلایان به پرفشاری خون می باشد که در نتیجه عدم پذیرش بیماری و درمان از جانب بیمار به وجود می آید. با توجه به این که سطح دانش بیماران می تواند عامل مهمی در پذیرش درمان این گونه بیماری ها باشد، مطالعه حاضر به منظور بررسی سطح آگاهی و دانش بیماران مبتلا به پرفشاری خون از میزان فشار خون خود، علایم و عوارض بیماری پرفشاری خون انجام شد.
    روش تحقیق: این مطالعه توصیفی- تحلیلی در سال 1383 و در بخشهای مختلف (اورژانس، قلب، CCU و درمانگاه های تخصصی) بیمارستان ولی عصر (عج) شهر بیرجند انجام شد. 385 بیمار از جامعه آماری در دسترس انتخاب شدند و مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای حاوی دو بخش اطلاعات جمعیت شناختی و سنجش دانش بیماران از محدوده فشار خون خود، فشار خون سیستول و دیاستول و سطح دانش آنان از علایم و عوارض بیماری پرفشاری خون بود. روایی پرسشنامه توسط چهار نفر متخصص قلب مورد تایید قرار گرفت. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از جداول توصیفی و آزمون Chi-Square سطح معنی داریP?0.05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    از میان 385 بیمار مورد پژوهش 28.4% در گروه سنی 51-60 سال قرار داشتند؛ میانگین سنی این افراد 13.14±58 سال بود. پاسخ 77.1% و 44.9% از بیماران به ترتیب به سوالات مربوط به محدوده فشار خون سیستول و دیاستول صحیح بود. 73% محدوده فشار خون خود را می دانستند. 79.9% از بدون علامت بودن بیماری پرفشاری خون و 59% نسبت به عوارض کلیوی بیماری پرفشاری خون آگاهی نداشتند. سطح دانش 32.5% در حد ضعیف و 23.4% در حد متوسط قرار داشت. بین سطح دانش با جنس و منبع کسب اطلاعات (P<0.05) با تحصیلات، محل سکونت، شغل (P<0.001) ارتباط معنی دار آماری وجود داشت.
    نتیجه گیری
    به منظور پیشگیری از افزایش مرگ و میر و آسیب های جبران ناپذیر ناشی از کم اهمیت شمردن بیماری، بهتر است به افراد در معرض خطر و مبتلایان به بیماری پرفشاری خون آموزشهای لازم داده شود.
    کلیدواژگان: پرفشاری خون، آگاهی، دانش
  • سکینه عموییان، مهدی فرزادنیا، ناصر طیبی میبدی صفحه 48
    زمینه و هدف
    لیپوسارکوم از شایعترین سارکوم های بافت نرم در بالغین با طیف شیوع بین 9.8-16% می باشد و با وجود سلول های لیپوپلاست در میکروسکوپ، قابل شناسایی است. حداکثر سنی آن در دهه 5 و7 و در مردان شایعتر می باشد. اغلب در اندام تحتانی و خلف صفاق گزارش شده است؛ گزارشاتی از جایگزین های نادرتر نیز وجود دارد. تقسیم بندی لیپوسارکوم بر اساس پنج زیر گروه بافت شناسی است که عموما نشانگر میزان تمایز تومور می باشد و شامل انواع خوب تمایزیافته، میگزویید، با سلول گرد، ددیفرانسیه و پلئومورفیک است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی شاخص های سن، جنس، جایگزینی و میزان بروز نسبی لیپوسارکوم انجام شد.
    روش تحقیق: در این مطالعه گذشته نگر، با بررسی تمام نمونه های ارسالی به آزمایشگاه های آسیب شناسی بیمارستان امام رضا (ع)، درمانگاه ویژه بیمارستان امام رضا (ع) و بیمارستان قائم (عج)، طی 10 سال (1371-1381)، کل موارد سارکوم بافت نرم و از آن میان لیپوسارکوم استخراج و سپس ارزیابی آماری انجام شد.
    یافته ها
    از بین 115 مورد (0.12% ازکل نمونه ها) سارکوم بافت نرم، 26 مورد لیپوسارکوم (25%) وجود داشت (16 مورد مرد و 10 مورد زن). طیف نسبی بیماران بین 16- 77 سال و اکثرا بین 40-49 سال بود. شایعترین محل ضایعه در اندام تحتانی و نواحی غیرشایع شامل مدیاستن، خلف زبان، نازوفارنکس، لابیا ماژور و مری بود. شایعترین زیر گروه و طرح عمده مشاهده شده در ریزبینی، نوع میگزویید بود.
    نتیجه گیری
    بر مبنای این مطالعه، لیپوسارکوم یک تومور نسبتا شایع در منطقه مورد مطالعه می باشد و با توجه به احتمال بروز آن در هر قسمتی از بدن، بهتر است در برخورد با توده ای دارای سلول های شبیه لیپوبلاست، لیپوسارکوم در تشخیص افتراقی مطرح گردد؛ از طرفی چون زیرگروه بافت شناسی مهمترین عامل پیش آگهی می باشد، بهتر است در طبقه بندی لیپوسارکوم تا حد امکان تلاش شود؛ زیرا برخی از لیپوسارکوم ها ترکیبی از دو یا چند جزء را نشان می دهند (لیپوسارکوم نوع مخلوط). نمونه برداری های متعدد از مناطق مختلف تومور توصیه می شود.
    کلیدواژگان: لیپوسارکوم، سارکوم بافت نرم، سارکوم، لیپوبلاست
  • طیبه خزاعی، طاهره خزاعی، غلامرضا شریف زاده صفحه 56
    زمینه و هدف
    پرستاران در طول خدمت خود با تنش های مختلفی مواجه هستند که از آن جمله می توان به فرسودگی شغلی اشاره کرد. این نوع تحلیل رفتگی در اثر تنش های مداوم ایجاد می شود و عوارض زیادی در خانواده، زندگی اجتماعی و فردی و سازمان بر جای می گذارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان فرسودگی شغلی پرستاران و برخی عوامل مرتبط با آن در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی بیرجند انجام شد.
    روش تحقیق: این مطالعه توصیفی- تحلیلی در سال 1384 انجام شد؛ جامعه پژوهش شامل کل پرستاران بیمارستانهای دانشگاهی شهر بیرجند و روش نمونه گیری سرشماری بود. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه چند قسمتی شامل مشخصات فردی و مقیاس Maslach Burnout Inventory (MBI) برای ارزیابی میزان فرسودگی شغلی در سه حیطه خستگی عاطفی، مسخ شخصیت و فقدان موفقیت فردی بود. اطلاعات با استفاده از آزمونهای t، Chi-Square و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری P?0.05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    35.5% از افراد احساس تحلیلی عاطفی را در حد خفیف، 54.2% احساس مسخ شخصیت را در حد شدید و 37.5% احساس عدم موفقیت فردی را در حد شدید گزارش کردند. میزان فرسودگی شغلی پرستاران در بعد تحلیل عاطفی (P=0.026) و در بعد مسخ شخصیت (P=0.034) در دو جنس تفاوت معنی داری نشان داد؛ همچنین مقایسه میانگین نمره احساس عدم موفقیت فردی بین افراد متاهل و مجرد (P=0.028) و نیز فراوانی احساس مسخ شخصیت در نوبتهای مختلف کاری تفاوت معنی داری را نشان داد (P=0.029).
    نتیجه گیری
    فرسودگی شغلی پدیده ای شایع در پرستاران است و این مساله به عوامل متعددی از جمله شرایط محیط کار، تجربه کاری، بالا بودن حجم کار، فشارهای روانی، رضایت شغلی و سختی شرایط کار بستگی دارد؛ پیشنهاد می شود این عوامل مورد بررسی دقیق تر قرار گیرند تا برای پیشگیری و کاهش فرسودگی شغلی راهکارهایی اندیشیده شود.
    کلیدواژگان: فرسودگی شغلی، متغیرهای فردی، پرستار
  • محمدرضا ابوالفضلی، لیلا علیزاده صفحه 62
    سندرم QT طولانی که به صورت QT اصلاح شده بیش از 0.46 ثانیه در مردان و 0.47 در زنان تعریف می شود، می تواند علل ایدیوپاتیک یا ثانویه داشته باشد. نوع ایدیوپاتیک می تواند یک اختلال فامیلیال همراه با کری حسی- عصبی باشد که سندرم ژرول لانژ نلسون (Jervell & Lange Nielsen: JLN) نامیده می شود و به صورت اتوزومال مغلوب منتقل می گردد. گرچه این سندرم به راحتی با مشاهده طولانی بودن فاصله QT در الکتروکاردیوگرافی (ECG) همراه با سابقه حملات سنکوپ و تشنجات مکرر تشخیص داده شود، اما در بیشتر موارد ECG بیمار طبیعی تلقی می شود و بیمار با تشخیص مشکلات نورولوژیک درمان می گردد. بیمار معرفی شده اولین مورد تشخیص داده شده این سندرم در بیمارستان امام رضا (ع) وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد می باشد؛ بیمار یک دختر 12 ساله با سابقه کری حسی- عصبی است که به علت عدم تشخیص، سالها تحت درمان با داروهای ضد تشنج بوده و حملات مکرر شبه تشنج و سنکوپ که هر کدام می توانسته منجر به مرگ ناگهانی قلبی شود، ادامه داشته است. پس از مراجعه به درمانگاه قلب و بررسی های اولیه سندرم JLN تشخیص داده شد. پس از آن، بیمار تحت درمان با بتا بلوکر دوز بالا قرار گرفت و با توجه به خطر بالای مرگ ناگهانی قلبی، جهت تعبیه دفیبریلاتور داخل قلبی به تهران ارجاع شد. تشخیص و درمان بموقع در انواع سندرم های QT طولانی مادرزادی، بخصوص این سندرم جالب که همراه با کری حسی- عصبی بود، نیاز به دقت تشخیصی و شک بالینی قوی در برخورد اولیه دارد تا بتوان این گروه افراد را که بیشتر در سنین کودکی و نوجوانی هستند، از خطر مرگ ناگهانی و عوارض مصرف داروهای نابه جا رهانید.
    کلیدواژگان: سندرم ژرول، لانژ نلسون، ایدیوپاتیک، سندرم QT طولانی، سندرم QT مادرزادی طولانی