فهرست مطالب

زنان مامائی و نازائی ایران - سال دهم شماره 1 (بهار و تابستان 1386)

مجله زنان مامائی و نازائی ایران
سال دهم شماره 1 (بهار و تابستان 1386)

  • 110 صفحه، بهای روی جلد: 4,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1386/06/15
  • تعداد عناوین: 16
|
  • راضیه دهقانی فیروزآبادی، عزیزه قانع، نعیمه طیبی صفحه 1
    مقدمه
    جهت آمادگی سرویکس و موفقیت القای زایمان، روش های مکانیکی و دارویی بکار برده می شود. به دلیل موثر بودن اکسی توسین، این دارو رایج ترین دارویی می باشد که در جهان برای القای زایمان در حاملگی های زنده توصیه می شود. داروهای دیگر از خانواده پروستاگلندین ها می باشند که از جمله میزوپروستول که آنالوگ صناعی PGE1 است به عنوان عامل نرم کننده سرویکس معرفی شده است. هدف این مطالعه مقایسه اثر میزوپروستول و اکسی توسین با دوز کم در آمادگی سرویکس و القای زایمان است.
    روش کار
    این مطالعه بصورت کار آزمایی بالینی در سالهای 84-1382 در بیمارستان شهید صدوقی یزد بر روی 100 زن باردار انجام شده است. جامعه مورد بررسی زنانی با جنین زنده ای هستند که سن حاملگی بیش از 37 هفته داشته و سرویکس نامطلوب داشته و اندیکاسیون القای زایمان را نیز داشته اند. مشخصات فردی و نتایج درمان در پرسشنامه جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از تست های آماری مجذور کای، تی مستقل، دقیق فیشر آنالیز گردید.
    نتایج
    مشخصات فردی بیماران و اندیکاسیون های القای زایمان در بین دو گروه مورد مطالعه تفاوت قابل ملاحظه ای از نظر آماری نداشت. زمان لازم از شروع مطالعه تا انجام زایمان بطور متوسط در گروه اکسی توسین با دوز کم 25.1±2.5 ساعت و در گروه میزوپروستول 20.6±2.6 ساعت به دست آمد که از نظر آماری تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود داشت (P=0.001). از نظر آماری تفاوت معنی داری بین دو گروه در خصوص شیوه انجام زایمان دیده نشد (P=0.93). تجویز سولفات منیزیم در گروه میزوپروستول به میزان قابل توجهی بیش از گروه اکسی توسین بوده است (P=0.001).
    نتیجه گیری
    تجویز میزوپروستول واژینال با دوز 25 میکروگرم هر 4 ساعت، داروی نسبتا ایمن و اثربخشی در آماده کردن سرویکس در بیماران کم خطر محسوب می شود و این دارو با عوارض مادری و جنینی همراه نبوده است.
    کلیدواژگان: اکسی توسین، میزوپروستول، القا زایمان
  • علی شمسا، مهدی جلالی، امیر علی آریان، سید محمدرضا پریزاده، اسدالله یغمایی صفحه 9
    مقدمه
    بیماران مبتلا به بیماری پیشرفته کلیه بعد از پیوند موفق کلیه، تمایل شدید به داشتن فرزند و باروری دارند. مطالعات نشان داده است که از هر 50 بیمار زن که پیوند موفق کلیه دارند یک نفر حامله می شود. چون برخی از داروها (در حین حاملگی) مضر می باشند و ممکن است اثرات تراتوژنیک داشته باشند لذا در این مطالعه، اثرات تراتوژنیک سیکلوسپورین جدید «گالنا» روی موش حامله بررسی شده است.
    روش کار
    در این مطالعه تجربی 14 موش حامله balb/c به سه گروه تقسیم شدند.
    گروه تجربی یک شامل 5 موش حامله بود که در روزهای 7، 8، 9 و 10 حاملگی 20 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن، سیکلوسپورین دریافت کردند.
    گروه تجربی دو، شامل 5 موش حامله بود که در روزهای فوق 30 میلی گرم سیکلوسپورین به ازای هر کیلوگرم، دریافت کردند.
    گروه شاهد شامل 4 موش حامله بود که در روزهای فوق حجم مساوی از سرم فیزیولوژی دریافت نمودند. در روز هجدهم حاملگی موش های حامله را با روش جدا کردن سر نابود کردیم و جنین های آنها را از نظر ناهنجاری های مادرزادی با میکروسکوپ مطالعه کردیم. وزن و طول جنس ها را نیز بررسی کردیم.
    نتایج
    مدارک ما نشان می دهد که در هیچ یک از دو گروه ناهنجاری مشاهده نشد ولی میانگین وزن جنین ها در گروه تجربی کمتر از گروه شاهد بود (1.4 گرم در گروه یک، 1.05 گرم در گروه دو و 1.6 گرم در گروه شاهد) (P<0.05). علاوه بر این، میانگین طول جنین ها در گروه های تجربی در مقایسه با گروه شاهد کمتر بود (2.13 سانتی متر در گروه 1 و 2 و 2.4 سانتی متر در گروه شاهد). بیشتر جفت های دو گروه تجربی دارای مناطق انفارکتوس در سمت مادر بودند.
    نتیجه گیری
    این یافته ها نشان می دهد که اگر چه سیکلوسپورین (گالنا) اثر تراتوژنیک بر جنین موش balb/c ندارد ولی مصرف آن در حاملگی، منجر به تاخیر رشد داخل رحمی می گردد.
    کلیدواژگان: سیکلوسپورین، جنین، تراتوژنیک، موش balb/c، پیوند کلیه
  • زهرا فردی آذر، صدیقه عبدالهی فرد، فرزاد نجفی پور، ایلناز شهر آزاد صفحه 17
    مقدمه
    دیابت شایعترین عارضه طبی در حاملگی بوده و در صورت عدم کنترل، عوارض متعدد هم جنینی و هم مادری را به دنبال دارد. هدف از این مطالعه بررسی عوارض دیابت بارداری و آشکار در خانم های مراجعه کننده به کلینیک های تخصصی دانشگاه علوم پزشکی تبریز بوده است.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی در زنان باردار در سال 84-1383 در درمانگاه های تخصصی بیمارستان های دانشگاهی الزهرا (س) و طالقانی تبریز انجام شده است. 300 زن باردار با دیابت آشکار و یا دیابت بارداری که طبق آزمایشات تست تحمل گلوکز بیماری آنها تایید شده مورد مطالعه قرار گرفتند. از بیماران قبل از ورود به مطالعه رضایت کسب گردید. مشخصات فردی، نتایج درمان و آزمایشات در پرسشنامه جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی و آزمون کای اسکوئر و تی پردازش شد.
    نتایج
    در میان بیماران مورد مطالعه 126 مورد دیابت آشکار و 174 مورد دیابت بارداری وجود داشت. میانگین سنی بیماران 30.22±5.71 سال بود. %90 بیماران حاملگی برنامه ریزی شده و مشاوره قبل از بارداری نداشتند. میزان عوارض نفروپاتی، رتینوپاتی، هیپرتانسیون و پره اکلامپسی در گروه دیابت آشکار بطور معنی داری بالاتر از گروه دیابت بارداری بود. در بیماران مورد مطالعه شیوع پلی هیدرو امنیوس %10، ماکروزومی %19، زایمان زودرس %18، عفونت ادراری %30، عفونت کاندیدیایی %40، زایمان سزارین %88.3، بازشدن زخم %3.3، ترومبوامبولی %2.3 و مرگ داخل رحمی جنین %2 بود و شیوع آنها در دو گروه تفاوت معنی اری با هم نداشت.
    نتیجه گیری
    در میان عوارض مادری دیابت شیوع هیپرتانسیون، پره اکلامپسی، ماکروزومی سزارین و عفونت بیشتر از بقیه عوارض بود. هیپرتانسیون، پره اکلامپسی، نفروپاتی و رتینوپاتی در گروه با دیابت آشکار بطور معنی داری بالاتر از دیابت بارداری بود. بیشتر بیماران در دو گروه مراقبت قبل از بارداری نداشتند. لذا اجرای برنامه های آموزشی برای زنان سنین بارداری، برنامه غربالگری جهت گروه های پرخطر و توجه به عوارض ذکر شده دیابت در دوران بارداری ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: دیابت بارداری، دیابت آشکار، عوارض مادری دیابت، سرانجام حاملگی
  • محمدحسین صالحی، فاطمه همایی، مریم صالحی صفحه 25
    مقدمه
    کوریوکارسینومای حاملگی بیماری نادر و کشنده ای است ولی اگر بیماران در مراحل اولیه در یک مرکز باتجربه درمان گردند، شانس درمان قطعی دارند. این مطالعه با هدف ارزیابی ده ساله بیماران مبتلا به کوریوکارسینوم حاملگی انجام شده است.
    روش کار
    این مطالعه به روش توصیفی گذشته نگر در سالهای 1380-1370 در بخش ای انکولوژی بیمارستان قائم (عج) و امید مشهد انجام شده است. اطلاعات طبق پرسشنامه تنظیمی از پرونده بیماران جمع آوری شده است و برای توصیف داده ها از جداول فراوانی، نمودار و شاخص های آماری استفاده شد.
    نتایج
    از میان 141 بیمار مبتلا به GTN در این مطالعه 41 مورد کوریوکارسینومای حاملگی بوده است (23.3%). %50 موارد گروه اخیر سن زیر 30 سال داشتند، شایعترین علامت مراجعه بیماران خونریزی واژینال (84.4%) بود. پاسخ بیماران به شیمی درمانی خط اول در %68.4 خوب، در %10.5 ضعیف بوده و در %21.1 هیچگونه پاسخی نداشته است.
    نتیجه گیری
    با توجه به اینکه تعداد زیادی از این بیماران جوان بوده و قابل درمان هستند، لذا توصیه می شود مادام که تشخیص این بیماران محرز گردید، درمان در یک مراکز با تجربه انجام گردد.
    کلیدواژگان: کوریوکارسینومای حاملگی، بیماری تروفوبلاستیک، شیمی درمانی
  • مرضیه فریمایی، محسن قراخانی صفحه 31
    مقدمه
    یکی از فرضیات مطرح در بروز مسمومیت حاملگی، طول مدت مواجهه با اسپرم قبل از بارداری است این مطالعه با هدف تعیین رابطه پره اکلامپسی و مدت زمان مواجهه با اسپرم قبل از بارداری به عنوان یک فاکتور خطر انجام گرفت.
    روش کار
    این مطالعه مورد – شاهدی در سال 1383 در زنان باردار بستری در بیمارستان فاطمیه همدان انجام شده است. 60 نفر زنان حامله تک قلو مبتلا به پره اکلامپسی با فشار خون 90.1403 و پرتئنوری گروه مورد، با 146 نفر زنان حامله غیر مبتلا به پره اکلامپسی گروه شاهد، مقایسه شدند. مشخصات فردی و نتایج بارداری توسط پرسشگران در پرسشنامه جمع آوری شد. داده های حاصل توسط آزمونهای آماری t – test و مدل رگرسیون لجستیک مورد آنالیز و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    نتایج
    60 نفر در گروه مورد با 146 نفر گروه شاهد مقایسه شدند. نتایج از نظر از نظر مدت مواجهه با اسپرم قبل از بارداری، بین دو گروه شاهد و مورد به ترتیب 8.96 ماه و 5.52 ماه بودند (p=0.21). از نظر دفعات مواجهه با اسپرم قبل از بارداری بین دو گروه شاهد و مورد به ترتیب 7.66 بار در ماه مقابل 8.92 بار در ماه بود (p=0.049).
    نتیجه گیری
    گر چه این اطلاعات طول مدت مواجهه با اسپرم قبل از حاملگی را به عنوان ریسک فاکتور در بروز پره اکلامپسی تایید نمی کند اما نشان می دهد تعداد دفعات مواجهه با اسپرم در ماه در گروه پره اکلامپسی قبل از بارداری در مقایسه با زنان غیر مبتلا به پره اکلامپسی به طور فاحشی کمتر از گروه کنترل بوده است.
    کلیدواژگان: پره اکلامپسی، مواجهه با اسپرم، روش پیشگیری از آبستنی
  • فاطمه مستاجران، شهین تاج آرامش صفحه 37
    مقدمه
    پره اکلامپسی یکی از علل عمده مرگ و میر مادران و عامل زایمان زودرس ناشی از مداخلات درمانی می باشد. استرس ناشی از اکسیدان ها از عوامل کلیدی در روند بیماری است هدف این مطالعه تعیین اثر ویتامین E,C در پیشگیری از مسمومیت حاملگی (PIH) می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه کارآزمایی بالینی در سال 1385 در خانم های باردار مراجعه کننده به بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شده است. در این مطالعه 160 خانم حامله که داری خطر ابتلا به مسمومیت حاملگی بودند در دو گروه شاهد و مورد تقسیم شدند. در گروه مورد در هفته 16 الی 24 حاملگی روزانه 1000 میلی ویتامین C و 400 واحد ویتامین E بصورت مکمل خوراکی داده شد. در گروه شاهد هیچ دارویی تجویز نگردید. مشخصات فردی، نتایج آزمایشگاهی در پرسشنامه جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    مسمومیت حاملگی در گروه مورد 9.1% و در گروه شاهد (p=<0.05), %22.3 بوده است که از نظر آماری قابل ملاحظه می باشد.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه میزان PIH در گروه کنترل نسبت به گروه شاهد کاهش قابل ملاحظه ای داشته است. به نظر می رسد اضافه کردن آنتی اکسیدان ها در این بیماران بخصوص از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار باشد.
    کلیدواژگان: مسمومیت حاملگی، ویتامین e، ویتامین c، حاملگی
  • مهوش آگاه، حسین صادقی صفحه 41
    مقدمه
    نظر به اهمیت دوره نقاهت بعد از عمل جراحی و احتمال وجود تجربیات ناخوشایند و دردناک بیماران و با توجه به اثرات شناخته شده موسیقی بر درمان درد، این مطالعه با هدف تعیین اثر موسیقی دلخواه بر کنترل درد در واحد مراقبت های پس از بیهوشی (PACU) بعد از عمل جراحی سزارین انجام گردید.
    روش کار
    در این مطالعه به طریق کارآزمایی بالینی یک سوکور، 80 بیمار کاندید عمل سزارین مراجعه کننده به بیمارستان امیرالمومنین تهران به روش مستمر وارد مطالعه شدند و به روش تصادفی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند. در گروه مورد، موسیقی دلخواه از راه گوشی یک بار مصرف پخش شد اما از گوشی های گروه شاهد هیچ موسیقی پخش نگردید. میزان درد، فشار خون، تعداد ضربان قلب و اشباع اکسیژن خون شریانی در زمان های ورود به 60, 30, PACU و 90 دقیقه پس از آن ارزیابی گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افراز SPSS و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    میانگین سن افراد مورد مطالعه در دو گروه مورد و شاهد یکسان بود. تفاوت معنی داری در میزان درد بین دو گروه در زمان ورود به PACU و 30 دقیقه بعد از آن دیده نشد. میانگین شماره درد در 60 دقیقه بعد از ورود در گروه مورد 1.6±1.3 و در گروه شاهد 3±1.8 بود که تفاوت معنی دار بود (P کمتر از (0.05. میانگین شماره درد در 90 دقیقه بعد از ورود به PACU در گروه مورد بطور معنی داری کمتر از گروه شاهد بود (1.2±1.1 در مقابل P, 3±1.2 کمتر از 0.05). طول مدت اقامت در PACU در گروه مورد بطور معنی داری کمتر از گروه شاهد بود (P=0.001).
    بحث و نتیجه گیری
    در این مطالعه دیده شد که میزان درد در گروه مورد در زمان های 60 و 90 دقیقه پس از ورود به PACU بطور معنی داری کمتر از گروه شاهد است که حاکی از تاثیر پخش موسیقی دلخواه بر کاهش میزان درد بعد از عمل می باشد. تشابه میزان درد در زمان های ورود و 30 دقیقه در دو گروه بیان کننده نیاز به زمان برای تاثیر موسیقی دلخواه بر درد است.
    کلیدواژگان: درد، موسیقی مورد علاقه، واحد مراقبت های بعد از بیهوشی، سزارین
  • هدیه ریاضی، سعید بشیریان، سامره قلیچ خانی صفحه 47
    مقدمه
    ورزش عضلات کف لگن یا ورزش کگل یکی از راه های موثر و بدون عارضه در تقویت و استحکام بخشیدن به عضلات کف لگن می باشد که دارای فواید و مزایای فراوانی بوده و از مهمترین آنها می توان به پیشگیری و درمان بی اختیاری ادراری اشاره نمود. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان بکارگیری ورزش کگل در دوران بارداری و پس از زایمان انجام شد.
    روش کار
    این پژوهش توصیفی در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی همدان در سال 1384 انجام شده است، 245 نمونه بصورت تصادفی ساده انتخاب شده و با استفاده از پرسش نامه و مصاحبه، اطلاعات مورد نظر جمع آوری شده است. آنالیز اطلاعات حاصله با استفاده از نرم افزار آماری SPSS، آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی صورت گرفته است.
    نتایج
    15.1% از زنان در دوران بارداری یا پس از زایمان در خصوص ورزش کگل آموزش دیده بودند که در 62.1% موارد، آموزش آنان از طریق رسانه های گروهی و مطالعات شخصی و پس از آن بیشترین آموزش از جانب ماماها بوده است. از بین افرادی که آموزش دیده بودند تنها 43.25% زنان در دوران بارداری و 21.6% آنان در دوران پس از زایمان این ورزش را انجام دادند که در 59.5% موارد انجام ورزش صحیح نبوده است. 29.7% از زنان بصورت روزانه و تنها 2.7% آنان روزانه سه بار ورزش را انجام داده اند. اکثریت آنان روزی یک بار به انجام تمرینات پرداخته بودند.
    نتیجه گیری
    زنان با ورزش کگل آشنایی نداشته و در ارایه خدمات بهداشتی درمانی نیز آموزش ورزش فوق مد نظر قرار نگرفته است. پرسنل بهداشتی درمانی به عنوان یکی از اجزای حایز اهمیت آموزش در دوران بارداری و پس از زایمان به تقویت عضلات کف لگن توجهی ندارند لذا تعداد بسیار کمی از زنان در خصوص ورزش کگل آموزش دیده اند و از این بین تعداد بسیار کمتری نیز به انجام صحیح ورزش مبادرت می ورزند.
    کلیدواژگان: ورزش کگل، ورزش عضلات کف لگن، بارداری، پس از زایمان
  • زهره یوسفی، فاطمه همایی، مرضیه حسینی صفحه 55
    مقدمه
    هدف از این مطالعه بررسی آمنوره ثانویه به دنبال شیمی درمانی در مبتلایان به سرطان پستان و ارتباط آن با نوع و تعداد دوره های شیمی درمانی می باشد.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی و مقطعی از سال 84-1376 به مدت 8 سال در بخش سرطان بیمارستان های قائم و امید دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد. 120 بیمار مبتلا به سرطان پستان که در سنین قبل از یائسگی بودند و وضعیت عادت ماهیانه آنها در پرونده ها در طول مدت درمان و پیگیری بیمار ثبت شده بود و هیچ کدام تاموکسی فن مصرف نمی کردند انتخاب شدند و به سه گروه تقسیم شدند گروه اول تحت درمان CMF (سیکلوفسفاماید، متوتروکسات، فلوتوراسیل) بودند، گروه دوم رژیم CAF (سیکلوفسفاماید، آدریامایسین، فلوتوراسیل) دریافت کردند و گروه سوم از رژیم AC (آدریامایسین و سیکلوفسفاید) استفاده کردند. متغیرهای مختلف از جمله وضعیت عادت ماهیانه قبل و بعد از شیمی درمانی، شیوع آمنوره و ارتباط آمنوره با نوع ترکیب شیمی درمانی و تعداد دوره های شیمی درمانی مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و بررسی آماری با استفاده از تست کای و تی دانشجویی و آنالیز واریانس انجام شد. ضریب اطمینان مطالعه %95 در نظر گرفته شد و P£5% معنی دار تلقی شد.
    نتایج
    از 120 بیمار مورد بررسی %58.3 زیر 40 سال بودند. شایعترین نوع آسیب شناسی سرطان پستان در این افراد، داکتال کارسینوما (%89.3) بود. شایعترین نوع رژیم شیمی درمانی CMF و CAF و بعد AC بود. میزان شیوع آمنوره ثانویه در افراد تحت مطالعه %74.1 که این یافته در افراد بالای 40 سال شایعتر بود. شیوع آمنوره گروه %72.5 CMF در گروه %71.4 CAF و در گروه %83.4 AC بود (P=0.6). میانگین تعداد دوره های شیمی درمانی در گروه 6.2±2.6 CMF و در گروه 7.2±0.6 CAF و در گروه 6.4±0.5 AC بود (P=0.3). مدت آمنوره از 2.3 تا 4 سال متفاوت بود که در سه گروه شیمی درمانی تفاوت آماری مشخصی نداشت (P=0.5).
    نتیجه گیری
    شیمی درمانی در مبتلایان به سرطان پستان قبل از سنین یائسگی علاوه بر اثر سیتوتوکسیک دارو روی سلول های سرطانی با مهار فعالیت تخمدان موجب آمنوره می شود.
    کلیدواژگان: سرطان پستان، آمنوره، شیمی درمانی
  • ناهید لرزاده، سعید نجفی، حق وردی زاده، مهرانگیز پارسا صفحه 61
    مقدمه
    اولیگوهیدرآمنیوس یک پدیده شایع در حاملگی های طول کشیده و تاخیر رشد جنین می باشد. هدف از این مطالعه بررسی اثر مایع درمانی مادر با مایعات داخل وریدی ایزوتونیک، مایعات داخل وریدی هیپوتونیک و مایعات خوراکی روی شاخص مایع آمنیوتیک در زنان مبتلا به اولیگوهیدرآمنیوس می باشد.
    روش کار
    این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی در سال 1383 در بیمارستان عسلی خرم آباد انجام شده است. 80 بیمار با AFI پایین تر از 5 سانتی متر و سن حاملگی بیشتر از 35 هفته و بدون عوارض مادری در چهار گروه 20 نفری مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه یک داخل وریدی ایزوتونیک 2 لیتر در عرض 2 ساعت، گروه دو داخل وریدی هیپوتونیک 2 لیتر در عرض 2 ساعت، گروه سه مایع درمانی خوراکی 2 لیتر در عرض 2 ساعت و گروه شاهد بدون تجویز مایع درمانی) به صورت تصادفی مورد مطالعه قرار گرفتند. متغیرهای سن مادر، سن حاملگی و تعداد حاملگی و تعداد تولدهای زنده و میزان (AFI) قبل و یک ساعت بعد از مایع درمانی در پرسشنامه جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده بوسیله نرم افزار SPSS و آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد. جهت مقایسه متغیرهای آزمون تی جفت شده و فیشر استفاده شده و مقادیر P<%5 معنی دار در نظر گرفته شد.
    نتایج
    افزایش میانگین AFI بعد از مایع درمانی خوراکی به طور واضح بیشتر از سایر گروه ها بود. میانگین معیار AFI در این گروه از 1±6.3 به 09.1±6 افزایش یافت. در گروه مایع درمانی داخل وریدی هیپوتونیک میانگین و انحراف معیار AFI از 83.0±2.4 به 94.0±98.5 و در گروه مایع درمانی داخل وریدی ایزوتونیک میانگین و انحراف معیار AFI از 49.0±42.4 به 7.0±3.5 افزایش یافت که این تغییرات نسبت به گروه کنترل معنی دار بود. P<0.001. در گروه کنترل AFI معنی دار نبود از 0.68±01.4 به 0.6±4.08.
    نتیجه گیری
    مایع درمانی مادران با مایع خوراکی، مایع هیپوتونیک و ایزوتونیک در موارد اولیگوهیدرآمنیوس AFI را افزایش می دهد مایع درمانی خوراکی بیشتر از سایر گروه ها موثر بوده است.
    کلیدواژگان: اولیگوهیدر آمنیوس، اندکس مایع آمنیوتیک، مایع درمانی مادر
  • فاطمه غفاری، فرشته عزیزی، سید رضامظلوم صفحه 69
    مقدمه
    روی آوردن روز افزون زنان به اشتغال در خارج از مرزهای خانواده، سبب ایجاد استرس های جدید در آنها گشته و سلامت روانی آنها را تهدید کرده و نقش بنیادی زن در خانه و پرورش فرزندان را دچار مشکل می سازد این مطالعه با هدف تعیین رابطه تعدد نقش با سلامت روان پرستاران شاغل دانشگاه علوم پزشکی بابل انجام گرفت.
    روش کار
    این پژوهش توصیفی در سال 1383 در کارشناسان پرستاری زن در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی بابل انجام شده است. 120 نفر از کارشناسان پرستاری زن که از روش نمونه گیری چند مرحله ای به روش طبقه ای، خوشه ایو تصادفی انتخاب شدند مورد مطالعه قرار گرفتند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه استاندارد GHQ-28 برای بررسی سلامت روان و پرسشنامه پژوهش گر ساخته برای بررسی نقشها استفاده شده است. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی پردازش شد.
    نتایج
    نتایج این تحقیق نشان داد که 41.8 درصد پرستاران مورد مطالعه بالاتر از نقطه برش پرسشنامه GHQ-28 قرار داشتند. یعنی دچار اختلال در سلامت روان بودند. نتایج همچنین نشان داد که بین میزان نقش درمانی – مراقبتی با سلامت روان ارتباط معنی داری وجود داشت (P<0.001). اما ارتباطی بین سلامت روان با سایر نقش های حرفه ای وجود نداشت. بین میزان نقش های غیر حرفه ای (همسری، خانه داری، نان آوری، فراهم کننده و مادری) با سلامت روان ارتباط معنی داری وجود داشت اما ارتباطی بین سلامت روان با سایر نقش های غیر حرفه ای وجود نداشت. بین تعداد نقش های غیر حرفه ای با سلامت روان ارتباط معنی داری وجود داشت (P<0.001). در حالی که ارتباطی بین تعداد نقش های حرفه ای و سلامت روان وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    یافته ها نشان داد که 41.8 درصد پرستاران مورد مطالعه بالاتر از نقطه برش پرسش نامه قرار داشتند، لذا توجه به شیوع بالای اختلالات روانی در پرستاران، اهمیت تاکید بر بهداشت روانی این گروه از اجتماع مشخص گردید. یافته ها می تواند پیشنهاداتی را جهت بهینه سازی زمینه های مشارکت زنان در فعالیت های اجتماعی و شغلی با در نظر داشتن نقش اساسی زن در خانه و تربیت فرزندان به دنبال داشته باشد.
    کلیدواژگان: تعدد نقش، سلامت روان، پرستاران زن
  • مهرانگیز زمانی، ماندانا منصور غنایی، مرضیه فریمانی، شهلا نصرالهی صفحه 79
    مقدمه
    منوراژی به خونریزی قاعدگی بیش از 80 سی سی در هر سیکل اطلاق می گردد %50 بیماران زیر 40 سال سن دارند و به طور تخمینی %30 زنان منورایرا تجربه می کنند و %20 مبتلایان منورازی آنمی دارند داروهای ضد التهاب غیراستروئیدی مثل مفنامیک اسید به خصوص در مواردی که جلوگیری از بارداری مورد نیاز نیست و به علت لزوم مصرف تنها در زمان قاعدگی بر دیگر داروها برتری دارند. ویتاگنوس داروی گیاهی که با نام عمومی گیاه زنان مشهور است قدمت مصرف 2000 ساله دارد ویتاگنوس تولید هورمون لوتئینیزان را افزایش می دهد و در درمان نازایی، سندرم قبل قاعدگی، دیسمنوره، منورازی، امنوره، فیبروکیستیک سینه، اکنه هیپرپرولاکتینمی بکار می رود بعلت عوارض مصرف طولانی مدت ضد التهابها این مطالعه با هدف بررسی اثر درمتنی ویتاگنوس انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی بالینی در زنان مبتلا به منوراژی در سال 83-1382 در بیمارستان فاطمیه شهرستان همدان انجام شده است. 900 نفر از بیماران که منوراژی آن به علات اختلال عملکرد رحمی بوده است مورد مطالعه قرار گرفتند. بیماران به طور تصادفی به دو گروه 45 نفری مورد و شاهد تقسیم شدند. مقدار خونریزی بیماران توسط جدول هیگام تعیین گردید. سپس بررسی هموگلوبین انجام شد. بیماران گروه مورد تحت درمان با مفنامیک اسید و گروه شاهد تحت درمان با ویتاگنوس به مدت 4 ماه قرار گرفتند و بیمارانی که هموگلوبین 9-13gr/dl و علایم آنمی داشتند از هر دو گروه تحت درمان با 200 میلی گرم آهن خوراکی روزانه به مدت 3 ماه قرار گرفتند. پس از طی دوره درمان، مجددا مقدار خونریزی قاعدگی بیمار توسط جدول هیگام بررسی شد و هموگلوبین بیمار مورد آزمایش قرار گرفت. مشخصات فردی، نتایج آزمایشگاهی و درمان در پرسشنامه جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    توزیع سنی بین دو گروه اختلاف آماری نداشت. مفنامیک اسید و ویتاگنوس هر دو در بیماران مبتلا به منوراژی باعث کاهش قابل ملاحظه خونریزی قاعدگی شدند که در مقایسه با یکدیگر تفاوت معنی دار آماری نداشتند. مفنامیک اسید و ویتاگنوس هر دو در بیماران مبتلا به منوراژی باعث افزایش قابل ملاحظه هموگلوبین شدند که در مقایسه با یکدیگر تفاوت معنی دار آماری نداشتند ولی مفنامیک اسید در مقایسه با ویتاگنوس از عوارض بیشتری برخوردار بود که از لحاظ آماری تفاوت مشاهده شده معنی دار بود (P<0.05).
    کلیدواژگان: ویتاگنوس، منوراژی، هموگلوبین
  • صنم مرادان، حمیدرضا همتی صفحه 87
    وقتی که یک حاملگی داخل رحمی و یک حاملگی خارج رحمی همزمان وجود داشته باشد. حاملگی هتروتوپیک نامیده می شود. معمولا این نوع حاملگی بدنبال استفاده از روش های کمک باروری اتفاق می افتد و بروز آن بدنبال یک حاملگی طبیعی نادر است. تشخیص سریع و درمان این وضعیت بسیار مهم است و می تواند از ایجاد مرگ و میر در این بیماران جلوگیری کند.
    معرفی بیمار: این مطالعه گزارش یک مورد به دنبال حاملگی طبیعی است بیمار خانمی 33 ساله است، حاملگی اول که در 8 هفته حاملگی بدون سابقه نازایی با استفاده از روش های کمک باروری مراجعه کرده است شکایت اصلی بیمار لکه بینی واژینال و درد حاد شکمی است در معاینه فیزیکی درد شکمی عمومی و حساسیت ضمایم رحم و حساسیت در حرکات دهانه رحم وجود داشت.
    در زمان بستری، بیمار در وضعیت شوک بود لذا لاپاراتومی اورژانسی جهت بیمار انجام شد. مقدار زیادی لخته و خون در حفره لگن وجود داشت و یک حاملگی خارج رحمی پاره شده در ناحیه آمپول لوله فالوپ سمت راست مشهود بود، لذا سالپنژکتومی سمت راست انجام شد اما بیمار یک روز بعد از عمل دچار خونریزی شدید واژینال و درد شکم شد. در سونوگرافی، یک حاملگی 8 هفته داخل رحمی با جنین مرده گزارش شد. حدود 20 دقیقه بعد از سونوگرافی بیمار محصولات حاملگی را به طور کامل دفع کرد. گاهی حاملگی متروتوپیک بدنبال یک حاملگی طبیعی به وجود می آید. اگر چه حاملگی هتروتوپیک به دنبال یک حاملگی طبیعی نادر است ولی در همه حاملگی های خارج رحمی به دنبال یک حاملگی طبیعی و بدون وجود فاکتور خطر نیز باید احتمال این نوع حاملگی را در نظر گرفت.
    کلیدواژگان: حاملگی هتروتوپیک، حاملگی خارج رحمی
  • ناهید زیرک، قاسم سلطانی، سعید جهانبخش، فاطمه اخلاقی صفحه 91
    مقدمه
    بی حسی به روش اسپاینال – اپیدورال توام به طور شایع در اعمال جراحی سزارین استفاده می شود. مزایای این تکنیک شامل شروع سریع و عمیق بی حسی اسپاینال به همراه امکان دسترسی به بلوک اپیدورال جهت تداوم بی حسی و بی دردی می باشد. هدف از این مطالعه بررسی بی حسی توام اسپاینال – اپیدورال در اعمال جراحی سزارین بوده است.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی در اعمال جراحی سزارین در سال 84-1383 در بیمارستان امام رضا (ع) انجام شده است. 56 خانم با حاملگی ترم با تکنیک بی حسی اسپاینال – اپیدورال که کاندید عمل جراحی سزارین اورژانس یا الکتیو بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. تکنیک در وضعیت نشسته انجام شد. سوزن اپیدورال شماره 18 نوع تویی همراه کاتتر، سوزن اسپاینال نوع لانست شماره 26 استفاده شد.
    داروی بی حس کننده موضعی بوپی واکائین 12) %0.5 میلی گرم) به همراه فنتانیل (25 میکروگرم) به فضای ساب دورال تزریق شده و سطح بی حسی در حد T4 مورد نظر بود. مشخصات فردی، نتایج عمل جراحی، میزان سردرد و تهوع بعد از عمل در پرسشنامه جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    شکست کلی در تکنیک (%16.07) بود که شامل مواردی بود که نیاز به انجام بیهوشی عمومی شد (%1.78)، مواردی که خروج مایع مغزی نخاعی رویت نشد و نیاز به انجام بی حسی از طریق کاتتر اپیدورال بود (%3.57)، شکست در امکان تزریق از طریق کاتتر اپیدورال بود (%5.36). تغییرات همودینامیک در مادر در %83.9 موارد دیده شد که در %50 نیاز به تجویز افدرین بود، میزان سردرد بعد از سوراخ کردن سخت شامه %0 و میزان تهوع %42.8 بدست آمد.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این مطالعه بهتر است بی حسی اپی دورال در بیمارانی که جراحی سزارین طولانی برای آنها خطرناک است و یا مواردی که منعی برای بیهوشی عمومی وجود دارد و یا هدف بی دردی بعد از عمل باشد، استفاده گردد.
    کلیدواژگان: بی حسی مامایی، بی حسی اسپاینال، اپیدورال توام، سردرد بعد از سوراخ کردن سخت شامه
  • شهناز آرام، مریم گلشاهی، فاطمه گلشاهی، الهه امیری صفحه 97
    مقدمه
    دیلاتاسیون و کورتاژ روش بررسی معمولی آندومتر می باشد که مشکلات زیادی از قبیل هزینه بستری در بیمارستان و عوارض بیهوشی دارد. اخیرا روش نمونه برداری با برس برای تشخیص بیماری های آندومتر بکار رفته و دارای عوارض و هزینه های کمتر می باشد. این مطالعه با هدف مقایسه نمونه برداری از حفره رحم با کورت و برس از نظر حساسیت، اختصاصیت و ارزش اخباری مثبت و منفی انجام شده است.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی – مقطعی در بیمارستان های بهشتی و الزهرا اصفهان در سال 1383 انجام شده است. 120 بیمار که با شکایت گوناگون جهت دیلاتاسیون و کورتاژ در بیمارستان بستری شده بودند با بیهوشی عمومی ابتدا توسط نمونه برداری با برس و سپس به روش معمول دیلاتاسیون و کورتاژ از آنها نمونه گیری شد نمونه ها توسط یک پاتولوژیست مورد مطالعه قرار گرفت. مشخصات فردی و نتایج آزمایشگاه در پرسشنامه جمع آوری و توسط نرم افزار SPSS 10 و آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    میزان حساسیت نمونه برداری با برس نسبت به دیلاتاسیون و کورتاژ %93، اختصاصیت نمونه برداری با برس نسبت به دیلاتاسیون و کورتاژ %100، ارزش اخباری مثبت %100 و ارزش اخباری منفی %65 بود. گزارشات ناموفق (نسج ناکافی) پاتولوژی در روش نمونه برداری با برس %16.7 و در روش دیلاتاسیون و کورتاژ %10.8 بوده است.
    نتیجه گیری
    روش نمونه برداری با برس یک روش تقریبا جدید برای تشخیص ضایعات خوش خیم و بدخیم رحمی می باشد که می تواند بعنوان یک روش غربالگری و همچنین روش ارزیابی اولیه ضایعات آندومتر باشد. بنابراین این روش می تواند جایگزین دیلاتاسیون و کورتاژ تلقی گردد. زیرا این روش هم برای بیمار و هم برای پزشک انجام دهنده آسانتر می باشد، در ضمن هزینه آن نیز کمتر بوده و بیمار درد و ناراحتی کمتری را متحمل می شود.
    کلیدواژگان: دیلاتاسیون و کورتاژ، نمونه برداری با برس، حساسیت، اختصاصیت
  • عطیه منصوری، زینب شبانیان صفحه 103
    مقدمه
    تاکنون از روش ها و داروهای گوناگونی جهت کاهش درد زایمان استفاده شده است. هدف مطالعه با توجه به ارزان و در دسترس بودن و مصرف آسان ایندومتاسین بررسی اثرات این دارو در درد زایمان بر مادر و جنین بوده است.
    روش کار
    این تحقیق کارآزمایی بالینی و دوسوکور در سال 1383 در زنان باردار اول زا در بیمارستان حضرت زینب (س) انجام شده است. 100 نفر از زنان باردار اول زا به صورت تصادفی به دو گروه مورد مطالعه قرار گرفتند. در گروه مورد هنگام شروع فاز فعال زایمان ایندومتاسین رکتال 50 میلی گرم در ساعت و در گروه شاهد پلاسبو تجویز گردید. سپس در هر یک از دو گروه به بررسی سیر زایمان، در مراحل مختلف زایمان، میزان خونریزی مادر و آپگار دقایق یک و پنج و وزن نوزاد پرداخته شد. مشخصات فردی، وضعیت درد در پرسشنامه جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    میانگین سن بیماران 21.51 سال بود. بیماران غالبا (%81) به خاطر شروع درد زایمان و بقیه پارگی کیسه آب مراجعه کرده بودند. میانگین درجه درد در شروع مرحله فعال در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت، اما میانگین درجه درد یک ساعت پس از تجویز دارو در هنگام دیلاتاسیون کامل در گروه کننده ایندومتاسین به طور قابل توجهی کمتر بود (P=0.001 و P=0.049) و میانگین درجه درد جنین در دو گروه مورد و شاهد تفاوت معنی داری نداشت. در بررسی وزن، آپگار دقیقه 1 و 5 هماتوکریت مادر قبل و بعد از زایمان در دو گروه مورد و شاهد تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های این مطالعه، تجویز ایندومتاسین رکتال در هنگام زایمان موجب در حد قابل قبولی در بیماران می شود که از نظر آماری معنی دار است ولی سیر زایمان را کمی می نماید که از نظر آماری معنی دار نیست و در مجموع با توجه به بی عارضه بودن آن هنگام زایمان، از این روش به عنوان روشی برای کاهش درد زایمان بهره گرفت.
    کلیدواژگان: زایمان، بی دردی، ایندومتاسین