فهرست مطالب

علوم کشاورزی و منابع طبیعی - سال چهاردهم شماره 6 (پیاپی 62، بهمن و اسفند 1386)

نشریه علوم کشاورزی و منابع طبیعی
سال چهاردهم شماره 6 (پیاپی 62، بهمن و اسفند 1386)

  • 222 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1387/03/15
  • تعداد عناوین: 20
|
  • ترویج و آموزش کشاورزی
  • احمد رضوانفر، عبدالمطلب رضایی صفحه 1
    هدف کلی این تحقیق تحلیل همبستگی بین ویژگی های فردی و حرفه ای کارشناسان ترویج استان یزد و عملکرد شغلی آنها می باشد. روش تحقیق، پیمایشی و از نوع توصیفی همبستگی به منظور تعیین رابطه متغیرهای مستقل و وابسته می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق شامل کارشناسان ترویج استان یزد به تعداد 120 نفر می باشد. حجم نمونه این تحقیق با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 67 نفر تعیین گردید. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب استفاده گردید. پرسشنامه ای جهت گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نظر تنظیم و تدوین شد. روایی صوری پرسشنامه با کسب نظرات متخصصان و استادان ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تهران مورد بررسی قرار گرفت و اصلاحات لازم صورت گرفت. ضریب اعتبار پرسشنامه نیز با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ برابر با 97/0 به دست آمد که نشان دهنده اعتبار بالای مقیاس اندازه گیری میزان عملکرد شغلی بود. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از تحقیق از آماره های توصیفی نظیر فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و ضریب تغییرات و آماره های استنباطی مانند تحلیل همبستگی استفاده گردید. یافته ها نشان می دهد که سطح انگیزش شغلی در میان 6/89 درصد کارشناسان متوسط به بالا می باشد. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد بین متغیرهای میزان استفاده از منابع اطلاعاتی و کانال های ارتباطی، میزان مشارکت با رسانه های ارتباط جمعی، میزان مشارکت با مدیریت سازمان و واحد مربوطه، میزان توانایی شغلی، سطح انگیزش شغلی، سطح نگرش شغلی و میزان رضایت از شغل و عملکرد شغلی کارشناسان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد
    کلیدواژگان: ویژگی های فردی و حرفه ای، عملکرد شغلی، کارشناسان ترویج کشاورزی، استان یزد
  • خاکشناسی
  • حسین کریمی، مجید صوفی، غلامحسین حق نیا، رضا خراسانی صفحه 11
    فرسایش آبی یکی از فرآیندهای کلیدی در بوم سازه های نیمه خشک و خشک ایران است. با افزایش فعالیت های عمرانی و تخریب منابع طبیعی به نظر می رسد فرسایش خاک ناشی از تمرکز رواناب سطحی در حال افزایش است. این تحقیق در مناطق دارای فرسایش آبکندی صورت گرفته است. نمونه برداری خاک از آبکندهای معرف (سر و بدنه آبکند) و نقاط شاهد (بدون فرسایش) با سه تکرار و دو عمق در دشت فرودگاه و چاهو در حوضه آبخیز لامرد در جنوب استان فارس صورت پذیرفت. خصوصیات فیزیکوشیمیایی خاک ها اندازه گیری و از میانگین وزنی قطر (MWD) به عنوان شاخصی جهت نشان دادن حساسیت خاک ها به فرسایش استفاده گردید. همچنین جهت تعیین عوامل مؤثر در پایداری از رگرسیون خطی چند متغیره به روش گام به گام استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که MWD در دشت فرودگاه لامرد بسیار کم و پایداری خاکدانه ها دارای محدودیت بسیار شدید می باشد. این عدم پایداری به دلیل نسبت جذب سدیم بالا و فقیر بودن خاک ها از ماده آلی می باشد. همچنین تفاوت معنی داری بین پایداری خاکدانه ها در لایه سطحی و زیرسطحی مشاهده نگردید. در این منطقه ارتباط مثبت و معنی داری بین میانگین وزنی قطر و نسبت به دست آمد و این نشان دهنده تاثیر برجسته سدیم در تبدیل نقش مثبت رس به نقش منفی در پایداری خاکدانه ها در این منطقه می باشد. در منطقه چاهو نیز پایداری خاکدانه ها دارای محدودیت شدید و بسیار شدید می باشد. پایداری خاکدانه ها در لایه سطحی به صورت معنی داری از لایه زیر سطحی بیشتر می باشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که با فرسایش لایه سطحی خطر فرسایش دو چندان می شود. در چاهو بین میانگین وزنی قطر و ماده آلی رابطه مثبت و معنی داری حاصل گردید.
    کلیدواژگان: پایداری خاکدانه، فرسایش خاک، فرسایش آبکندی
  • حسین کاظمی پشت مساری، همت الله پیر دشتی، محمد علی بهمنیار صفحه 21
    برای دستیابی به حداکثر محصول در گیاه باقلا وجود عناصر غذایی به مقدار لازم و متعادل در محیط پراکنش ریشه این گیاه ضروری است. به همین منظور در سال زراعی 85-1384 آزمایشی برای ارزیابی تاثیر کودهای فسفره معدنی و زیستی بر برخی صفات زراعی دو رقم باقلا در شهرستان صومعه سرا از استان گیلان انجام شد. این تحقیق در قالب فاکتوریل در طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجراء گردید. عامل کود زیستی در دو سطح (شاهد و مصرف کود زیستی)، عامل کود معدنی در دو سطح (شاهد و 100 کیلوگرم در هکتار سوپر فسفات) و عامل رقم نیز در دو سطح (برکت و توده محلی رایج در گیلان) مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان داد افزایش قابلیت دسترسی فسفر در خاک چه به صورت کود معدنی و چه به صورت کود زیستی بر بسیاری از صفات زراعی هر دو رقم تاثیر مثبت گذاشته به طوری که بالاترین مقدار عملکرد محصول و بیوماس (عملکرد بیولوژیک) با مصرف کود زیستی به دست آمد. علاوه بر آن کود زیستی باعث افزایش تعداد شاخه فرعی در بوته شد. مصرف 100 کیلوگرم کود معدنی فسفره باعث افزایش در ارتفاع آخرین غلاف از سطح زمین، ارتفاع بوته، تعداد دانه در غلاف، وزن صد دانه و طول غلاف شد. در کلیه صفات زراعی به جز ارتفاع بوته، رقم برکت از توده بومی در سطح بالاتری قرار گرفت. در این آزمایش مشخص شد که بیوماس (**82/0= r) و تعداد شاخه فرعی (*45/0=r) به ترتیب بیشترین همبستگی مثبت و معنی داری را با عملکرد نشان دادند.
    کلیدواژگان: باقلا، کود فسفره، کود زیستی، صفات زراعی
  • زراعت و اصلاح نباتات
  • سید محمدجعفر ناظم سادات، سید عبدالرضا کاظمینی صفحه 34
    به منظور بررسی تاثیر تنش آبی و تابش فعال فتوسنتزی بر سرعت فتوسنتز گیاه گندم یک آزمایش مزرعه ای در قالب طرح بلوک های کاملا تصادفی با هفت تیمار آبیاری و 4 تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی کوشکک دانشگاه شیراز به اجراء در آمد. نتایج حاصله بیانگر آن است که گرچه سرعت فتوسنتز در تیمارهای تنش آبی کاهش می یابد، اما بیشترین نرخ کاهش مربوط به تیمارهایی است که تنش آبی برروی آنها در مرحله رشد زایشی و نه رشد رویشی اعمال شده است. در زمان هایی که از دیدگاه تامین آب محدودیت وجود دارد و نمی توان در هر دو مرحله رشد رویشی و زایشی آب را تامین نمود، بهتر است تامین آب به گونه ای انجام شود که گیاه در مرحله رشد زایشی به خصوص در زمان پر شدن دانه باشد. به جز تیمار دیم در سایر تیمارها، با تنش شدید آبی، مقدار دی اکسیدکربن زیر روزنه ای کاهش یافت. اگرچه در تیمار دیم مقدار دی اکسیدکربن زیر روزنه ای بیشتر از سایر تیمارها بود، اما سرعت فتوسنتز و هدایت روزنه ای برای این تیمار بسیار کمتر از سایر تیمارها مشاهده گردید. به عبارت دیگر، در تیمار دیم و به هنگام تشدید تنش آبی به علت عوامل محدودکننده غیرروزنه ای، از دی اکسیدکربن تجمع یافته زیر روزنه ای به طور مؤثر در فرایند فتوسنتز استفاده نشده است. بیشینه سرعت فتوسنتز بین ساعت 30/9 (ساعت 6 گرینویچ) در تیمار دیم تا 30/13 (ساعت 9 گرینویچ) در تیمار خوب آبیاری شده در نوسان بود. اگرچه در تیمارهای تحت تنش، بیشینه سرعت فتوسنتز در زمانی اتفاق افتاد که مقدار تابش فعال فتوسنتزی خیلی کمتر از بیشینه روزانه بود، اما در تیمارهای خوب آبیاری شده در اواخر دوره رشد بیشینه سرعت فتوسنتز و نیز بیشینه مقدار تابش فعال فتوسنتزی همزمان اتفاق افتاد.
    کلیدواژگان: تنش آبی، فتوسنتز، گندم، هدایت روزنه ای، دی اکسید کربن و تابش فعال فتوسنتزی
  • محمدحسین قربانی، افشین سلطانی، سکینه امیری صفحه 44
    این آزمایش به منظور بررسی اثرات شوری و اندازه بذر بر جوانه زنی و رشد گیاهچه گندم به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورها شامل 4 سطح شوری (0، 4/0-، 8/0- و2/1- مگاپاسکال در آزمون جوانه زنی و 0، 3/0-، 6/0- و 9/0- مگاپاسکال در آزمون رشد گیاهچه)، دو سطح اندازه بذر (درشت و ریز) و دو رقم گندم (زاگرس و تجن) بودند. نتایج نشان داد که اندازه بذر تاثیر معنی داری بر سرعت جوانه زنی و وزن خشک گیاهچه داشت به طوری که بذور ریز دارای سرعت جوانه زنی بیشتر نسبت به بذور درشت بودند ولی وزن خشک گیاهچه در بذور درشت بیش از بذور ریز بود اما اندازه بذر بر سایر مؤلفه های جوانه زنی و رشد گیاهچه تاثیر معنی داری نداشت. افزایش تنش شوری سبب کاهش معنی دار مؤلفه های جوانه زنی و رشد گیاهچه در هر دو بذر درشت و ریز شد. سرعت جوانه زنی و وزن خشک گیاهچه در رقم زاگرس نسبت به رقم تجن بیشتر بود ولی اثر رقم بر سایر مؤلفه های جوانه زنی و رشد گیاهچه معنی دار نبود. اثر متقابل اندازه بذر و شوری بر حداکثر جوانه زنی معنی دار بود، بنحوی که بذور ریز در سطوح شوری 0، 4/0- و 8/0- مگاپاسکال (شوری های قابل تحمل برای گندم) دارای درصد جوانه زنی برابر با بذور درشت بودند ولی در بالاترین سطح شوری (2/1- مگاپاسکال)، درصد جوانه زنی در آنها نسبت به بذور درشت، کمتر بود. همچنین، اثر متقابل اندازه بذر و شوری بر طول ساقه چه و وزن خشک گیاهچه معنی داری بود و با افزایش شوری، اختلاف بین طول ساقه چه بذور درشت و ریز و وزن خشک آنها کاهش یافت. در مجموع به نظر نمی رسد استفاده از بذور درشت در شرایط شوری سبب بهبود استقرار گیاهچه های گندم شود و می توان از بذور ریز بدلیل سرعت بالای جوانه زنی و ملاحظه ی اقتصادی در چنین شرایطی استفاده نمود (بذر کمتری مورد نیاز می باشد).
    کلیدواژگان: گندم، اندازه بذر، شوری، جوانه زنی، رشد گیاهچه
  • الهام الهی فرد، محمدحسن راشد محصل، اسکندر زند، مهدی نصیری محلاتی صفحه 53
    به منظور بررسی مقاومت علف هرز فالاریس به علف کش فنوکساپروپ – پی - اتیل، آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار، در گلخانه تحقیقاتی بخش علف های هرز موسسه تحقیقات آفات و بیماری های گیاهی تهران، انجام شد. آزمایش شامل شانزده توده فالاریس بود که با مقدار توصیه شده علف کش فنوکساپروپ – پی- اتیل (ai/hag 75) تیمار شدند. در این آزمایش چهار توده GR14، FR8، GR7 و KhR3 با دارا بودن GR50 و LD50بیشتر از 50 درصد، به تیمار با مقدار توصیه شده علف کش از خود مقاومت نشان دادند. درجه مقاومت محاسبه شده برای درصد وزن خشک توده ها به ترتیب برابر با 95/9، 52/14، 56/19 و 3/24 و برای درصد بوته های زنده مانده به ترتیب برابر با 77/7، 11/10، 3/12 و 91/15 بود.
    کلیدواژگان: فالاریس، فتوکساپروپ، پی، اتیل، مقاومت
  • سیدمهدی جدی حسینی، سرالله گالشی، افشین سلطانی، فرشید اکرم قادری صفحه 63
    شوری یکی از مهمترین عوامل کاهش عملکرد بسیاری از گیاهان زراعی می باشد. با این وجود، بین گیاهان زراعی و حتی بین گونه های گیاهی از لحاظ تحمل به شوری تنوع وجود دارد. بین ژنوتیپ های پنبه نیز از لحاظ تحمل به شوری تنوع وجود دارد، از این رو شناخت مکانیسم های تحمل به شوری در این گیاه، به نژادگران را در اصلاح ژنوتیپ های مقاوم به شوری کمک خواهد کرد و امکان کشت این گیاه در اراضی شور فراهم می شود. بدین منظور آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در 3 تکرار در 29 اردیبهشت 1382 در گلخانه دانشکده علوم زراعی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان برروی پنبه انجام گرفت. فاکتورها شامل سطوح شوری (صفر، 5 و10 دسی زیمنس بر متر) و 4 ژنوتیپ پنبه شامل سیندوز و شیرپان (ژنوتیپ های متحمل به شوری) سای اکرا و 43347 (ژنوتیپ های حساس به شوری) بودند. صفات مورد ارزیابی شامل سدیم و پتاسیم برگ، نسبت پتاسیم به سدیم برگ، پرولین و عملکرد وش در بوته بود. اندازه گیری در مرحله برداشت (چین اول) انجام گرفت. نتایج آزمایش نشان داد که ژنوتیپ های متحمل به شوری از نظر صفات پتاسیم برگ، نسبت پتاسیم به سدیم و غلظت پرولین برگ نسبت به ژنوتیپ های حساس به شوری برتری داشتند. همچنین غلظت سدیم برگ در ژنوتیپ های متحمل کمتر از ژنوتیپ های حساس بود. عملکرد ژنوتیپ های متحمل به مراتب بیشتر از ژنوتیپ های حساس بود و بالا بودن عملکرد در این ژنوتیپ ها مربوط به وزن قوزه بالاتر آنها بود. به طور کلی به نظر می رسد ژنوتیپ های متحمل از تجمع بیش از حد سدیم در بخش هوایی کاسته و میزان پتاسیم را افزایش می دهند، در نتیجه نسبت پتاسیم به سدیم در این ژنوتیپ ها بالاتر بوده و سمیت سدیم کاهش می یابد و با توجه به میزان بالای پرولین در آنها که منجر به تنظیم اسمزی بهتر می گردد، می توانند فرآیندهای حیاتی خود را بهتر انجام داده و با تولید مواد فتوسنتزی بالاتر و انتقال کارآمدتر این مواد از بخش های رویشی به بخش های زایشی و افزایش وزن قوزه ها، عملکرد خود را افزایش دهند.
    کلیدواژگان: پنبه، تنش شوری، صفات فیزیولوژیک
  • سعید خماری، کاظم قاسمی گلعذانی، هوشنگ آلیاری، سعید زهتاب سلماسی، عادل دباغ محمدی نسب صفحه 72
    به منظور بررسی اثر محدودیت آب بر فنولوژی، اجزای عملکرد و عملکرد دانه سه رقم آفتابگردان (آذرگل، مهر و آرماویرسکی) یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1382 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز واقع در اراضی کرکج به مورد اجرا گذاشته شد. رژیم های آبیاری شامل آبیاری کامل، آبیاری تا دانه بندی و آبیاری تا گلدهی و سه رقم آذرگل، مهر و آرماویرسکی بودند. نتایج تجزیه های آماری نشان داد که طول دوره رشد، گلدهی و پر شدن دانه تحت تاثیر محدودیت آب قرار گرفت. صفات طول دوره گلدهی و پر شدن دانه بین ارقام معنی دار بود. بیشترین طول دوره گلدهی (11 روز) برای رقم آذرگل و بیشترین طول دوره پر شدن دانه (42 روز) برای رقم آرماویرسکی به دست آمد. رژیم های آبیاری محدود در مقایسه با آبیاری کامل موجب کاهش قطر قسمت فوقانی ساقه، قطر طبق و تعداد دانه در طبق گردیدند. در شرایط آبیاری تا گلدهی، بیشترین درصد پوکی طبق (23 درصد) حاصل شد. رقم آرماویرسکی در مقایسه با ارقام آذرگل و مهر دارای بیشترین درصد پوکی طبق (18 درصد) بود. عملکرد دانه در رژیم های مختلف آبیاری تفاوت معنی داری داشت. در شرایط آبیاری محدود، عملکرد دانه کاهش یافت. بیشترین عملکرد دانه مربوط به آبیاری کامل برابر 3083 کیلوگرم در هکتار و کمترین آن مربوط به آبیاری تا گلدهی برابر 1930 کیلوگرم در هکتار بود. در نهایت مشخص گردید که مرحله گلدهی در آفتابگردان بسیار حساس به تنش کمبود آب می باشد و وقوع تنش در این دوره منجر به کاهش شدید تعداد دانه در طبق و عملکرد دانه می شود. بنابراین، تامین آب در دوره گلدهی آفتابگردان اهمیت ویژه ای در بهبود عملکرد آن دارد.
    کلیدواژگان: افتابگردان، رقم، عملکرد دانه، فنولوژی، محدودیت آب
  • عباس ابهری، سرالله گالشی، ناصر لطیفی، مهدی کلاته صفحه 81
    به منظور بررسی اثر برخی از پارامترهای رشد بر عملکرد ژنوتیپ های گندم آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در گلخانه دانشکده علوم زراعی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در سال زراعی 83-1382 انجام شد. تیمار های آزمایش شامل ژنوتیپ در چهار سطح (a- para2//Jup/Bjy/vee/4/2*kauz, b- vee/koel//weaver, c- vee#7/kauz, d- kauz/star) و تیمار آبیاری در سه سطح (D1: تیمار شاهد آبیاری در تمام مدت فصل رشد در حد ظرفیت گلدانی، D2: تیمار تنش خشکی از مرحله کامل شدن برگ پرچم (قبل از گرده افشانی) تا انتهای فصل رشد به میزان 20 درصد ظرفیت گلدانی و D3: تیمار تنش خشکی از مرحله بعد از گرده افشانی تا انتهای فصل رشد آبیاری درحد 20 درصد ظرفیت گلدانی) بود. نتایج نشان داد که تیمارهای تنش باعث کاهش سطح برگ، وزن خشک برگ، تعداد پنجه بارور، وزن خشک کل و عملکرد دانه شد و همچنین ارتفاع بوته در تیمار تنش خشکی قبل از گرده افشانی نسبت به تیمار شاهد و تنش خشکی بعد از گرده افشانی کاهش یافت در صورتی که تعداد پنجه نابارور ژنوتیپ ها در تیمار های تنش نسبت به تیمار شاهد افزایش یافت. کاهش عملکرد دانه در اثر کاهش درنتیجه تعداد پنجه بارور و تعداد سنبله در واحد سطح بود.
    کلیدواژگان: تنش خشکی، عملکرد، گرده افشانی و گندم
  • شیلات
  • بررسی و مقایسه وضعیت آلودگی تخم مقاوم (سیست) آرتمیا ارومیانا به عوامل قارچی در دو گروه انباری و تازه صید شده
    عبدالغفار اونق، قاسم یوسف بیگی، علیرضا خسروی صفحه 93
    آلودگی های قارچی سیست آرتمیا می تواند یکی از دلایل مهم پائین بودن درصد تخم گشایی سیست آرتمیا ودرنتیجه از مشکلات عمده در زمینه عمل آوری سیست و پرورش آرتمیا باشد. در این مطالعه آلودگی های قارچی سیست آرتمیا اورمیانا مورد بررسی قرارگرفت. برای این منظور در طول یک ماه از نیمه تیر لغایت نیمه مرداد 1383 در پنج نوبت نمونه گیری انجام گرفت. درهر نوبت از یک ایستگاه صید سیست (جزیره اسلامی، جزیره آرزو، جزیره اسپیر، جزیره اشک، جزیره تپه شاهی) در دریاچه ارومیه تعداد 10 نمونه و هر نمونه حداقل 20 گرم برداشت گردید و همزمان تعداد 10 نمونه 20 گرمی از سیست های انباری مربوط به همان صیدگاه ها در محل مرکز بهره برداری برداشت گردید. نمونه های سیست اخذ شده به آزمایشگاه قارچ شناسی دانشکده دامپزشکی دانشگاه ارومیه منتقل و در محیط سابورو دکستروز آگار کشت داده شد. از روز دوم تا ده روز قارچ های رشد یافته در سطح آگار بررسی گردید و پرگنه های مجزا برای تشخیص دقیق کشت مجدد شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که عمده قارچ های جدا شده عبارت بودند از: گونه های مختلف پنی سیلیوم، اسکوپولاریوپسیس، آلترناریا، ورتیسلیوم، گونه های فوزاریوم، آسپرژیلوس فلاووس، آسپرژیلوس فومیگاتوس، آسپرژیلوس نایجر، هلمینتوسپوریوم و اپی کوکوم. آزمایش کمی شمارش کپک در هر گرم سیست برای 100 نمونه انجام شد و نتایج به دست آمده نشان داد که میانگین تعداد کپک در هر گرم سیست انباری برابر 47/6554±9422 بوده و میانگین تعداد آن در سیست های تازه صید شده برابر 27/313±447 کپک می باشد. بررسی آماری براساس آنالیز واریانس دو گروه سیست انباری و سیست تازه صید شده از نظر تعداد قارچ در هر گرم سیست و درصد آلودگی به قارچ های مختلف نشان داد که اختلاف معنی دار آماری وجود دارد (05/0P<).
    کلیدواژگان: سیست آرتمیا، آلودگی قارچی، آسپرژیلوس ها، رایزوپوس، موکور
  • علوم گیاهی
  • محمد باقر باقریه نجار، پل دایکول صفحه 100
    هر چند اشعه ماورای بنفش (UV) در فتوسنتز گیاهان نقش مهمی ایفا نمی کند اما قادر است رشد رویشی و زایشی گیاهان را در مناطق مرتفع به مخاطره اندازد. یکی از اثرات اشعه UV در گیاهان صدمه به مولکول DNA می باشد که اگر قبل از همانند سازی DNA یا در حین آن ترمیم نگردد، باعث می شود تقسیم سلولی متوقف شود. مسیرهای بیوشیمیایی مختلف و پروتئین های بسیاری در ترمیم صدمات وارده به DNA دخالت دارند که از جمله آنها می توان به پروتئین های خانواده RecQ اشاره کرد که در پروکاریوت ها و گروه های مختلف یوکاریوت ها یافت می شوند. اخیرا توالی کامل ژنوم گیاه اربیدوپسیس (Arabidopsis thaliana) تعیین گردیده و هفت ژن متعلق به خانواده RecQ در آن یافت شده است. گیاهانی که در آنها ژن AtRecQl4A جهش یافته است در مقایسه با گیاه وحشی در ترمیم برخی صدمات وارده به DNA ناتوان تر هستند. این موضوع مبین نقش ژن RecQl4AAt در کنترل پاسخ گیاه به صدمات وارده به DNA می باشد. جهت بررسی دقیق تر نقش ژن RecQl4A در ترمیم صدمات وارده توسط اشعه UV گیاهان جهش یافته و وحشی تیمار شده با شدت های مختلف اشعه UV جهت سپری کردن دوره ترمیم تحت شرایط نوری متفاوت قرار گرفتند تا مسیرهای مختلف ترمیمی در آنها فعال گردد. نتایج حاصل از جداسازی و مطالعه فنوتیپی سه لاین مستقل گیاهان جهش یافته نشان داد که ژن RecQl4A اربیدوپسیس در مسیرهای ترمیمی فعال در تاریکی، نور قرمز و مسیر فتولیزی ترمیم صدمات وارده به DNA نقش اساسی ایفا می کند. نتایج حاصل از این تحقیق پیشنهاد می کند احتمالا با دست ورزی ژن RecQl4A در گیاهان می توان گیاهان تراریختی تولید کرد که مقاومت بیشتری به اشعه UV داشته باشند.
    کلیدواژگان: اربیدوپسیس، اشعه ماورای بنفش، RecQ، تمامیت ژنوم
  • علوم مرتع
  • سعید محتشم نیا، قوام الدین زاهدی، حسین ارزانی صفحه 111
    این تحقیق به بررسی پوشش گیاهی مراتع منطقه نیمه استپی استان فارس با توجه به خصوصیات ادافیکی و فیزیوگرافی می پردازد. در این راستا، یک سایت مرتعی در منطقه انارک مشکان در اقلید فارس به وسعت 11504 هکتار انتخاب شد و جهت تعیین گروه های اکولوژیک گیاهی، در چهار طبقه ارتفاعی2400 تا 2800 متری اندازه گیری پارامترهای تراکم و وفور در تعداد 268 پلات یک متر مربعی در امتداد 4 ترانسکت 300 متر طولی و 8 ترانسکت 100 متر عرضی در قالب شکل کلی I به تفکیک هر طبقه ارتفاعی صورت گرفت. با استفاده از دو تکنیک DCA و TWINSPAN طبقه بندی پوشش گیاهی براساس گروه های اکولوژیک گیاهی انجام شد و سپس با استفاده از نقشه شکل زمین بر مبنای سه نقشه ارتفاع، شیب و جهت در محیط ILWIS شاخص تشابه SÖrenson جهت بررسی شباهت و عدم شباهت میان قطعات نمونه محاسبه و از روی آن تعداد و محل حفر پروفیل خاک تعیین شد. در نهایت در 87 پروفیل بدست آمده عوامل ادافیکی نظیرساختمان، بافت خاک، کربن آلی K، P، N، pH و Ec آهک وگچ و عوامل فیزیوگرافی شامل ارتفاع، شیب و جهت اندازه گیری شد و با کاربرد دو تکنیک DCA و CCA ارتباط میان خصوصیات پوشش گیاهی و عوامل محیطی مورد بررسی قرارگرفت. نتایج این تحقیق نشان داد در شکل گیری 17 گروه اکولوژیک گیاهی عوامل محیطی شامل آهک، سیلت و رس، کربن آلی و پتاسیم در طبقه ارتفاعی 2500-2400 متری، عوامل فیزیوگرافی به همراه pH و رس درطبقه ارتفاعی2600-2500، در طبقه ارتفاعی2700-2600 متری عوامل فیزیوگرافی به همراه گچ و pH، شن و فسفر و در طبقه ارتفاعی2800-2700 متری شن و آهک موثر بوده است
    کلیدواژگان: CCA، DCA، TWINSPAN، عوامل ادافیکی و فیزیوگرافی، اقلید
  • گیاهپزشکی
  • میرمعصوم عراقی، کامران رهنما، سید اسماعیل رضوی، عبدالقیوم ابراهیمی صفحه 124
    درختان نارون مناطق جنگلی استان گلستان همچون سایر مناطق جنگلی کشور نظیر مازندران، گیلان و ارسباران در دو دهه اخیر در اثر بیماری مرگ هلندی دچار زوال شدیدی شده اند. به طوری که خطر انقراض دو گونه مهم نارون ملج (Ulmus glabra Huds.) و اوجا (U. carpinifolia Borkh) در این مناطق در سال های اخیر به شدت مطرح بوده است. به منظور بررسی بیماری مرگ نارون در طی سال های 1383 تا 1385 بازدیدهای مکرر از برخی مناطق جنگلی استان گلستان انجام گرفت. در این بازدیدها علائم مختلف اعم از زردی، پژمردگی، ریزش برگ ها، سرخشکیدگی، خشک شدن تمام یا بخشی از درختان تنومند و از همه مهمتر علائم تغذیه سوسک های پوستخوار (که عامل اصلی انتشار عامل بیماری هستند) به شکل خطوط برجسته یا تونل هایی باریک و کشیده داخل پوست تنه به وفور دیده شد. پس از نمونه برداری از این درختان، نمونه ها به آزمایشگاه منتقل گردیدند. نتایج بررسی ها حاکی از وجود عامل بیماری در اغلب مناطق یاد شده بود. بررسی ها نشان داد که اغلب جدایه های قارچ عامل بیماری متعلق به گونه جدید Ophiostoma novo-ulmi هستند. همچنین بررسی برخی ویژگی های مورفولوژیک و فیزیولوژیک جدایه های دو گونه O. ulmi و O. novo-ulmi نشان داد که به طور کلی جدایه های گونه جدید عامل بیماری مرگ نارون (O. novo-ulmi) با داشتن پرگنه هایی نواری، فیبری تا گلبرگ مانند و رشد روزانه بیشتر (متوسط 6/3 میلی متر در روز)، بهینه دمای رشدی (متوسط 22-20 درجه سانتی گراد) و وزن خشک توده زنده کمتر، از جدایه های گونه O. ulmi با متوسط رشد روزانه 5/2 میلی متر قابل تفکیک هستند. نتایج تعیین میزان درصد پژمردگی نهال های نارون چینی (U. parvifolia Jacq.) که برای اولین بار در کشور انجام گرفت نیز نشان داد که علیرغم مقاومت این گونه نسبت به برخی از جدایه های عامل بیماری، جدایه های گونه جدید Ophiostoma novo-ulmi عامل بیماری نیز به دلیل اختلاف معنی دار درصد پژمردگی و ریزش برگ ها از قدرت بیماری زایی بیشتری در مقایسه با جدایه های گونه O. ulmi برخوردار هستند.
    کلیدواژگان: انقراض، عامل اخیر بیماری مرگ هلندی نارون، استان گلستان، نارون، Ophiostoma novo، ulmi
  • مقایسه روش های تولید آ‎پوتسیم جدایه های قارچ Sclerotinia sclerotiorum از مزارع کلزا در شرایط آزمایشگاهی
    زهرا وکیلی زارج، کامران رهنما، سید اسماعیل رضوی، منصور صلاتی صفحه 139
    پوسیدگی سفید ساقه کلزا با عامل قارچی Sclerotinia sclerotiorum مهمترین بیماری این گیاه در شمال کشور است. این قارچ عامل بیماری با تولید سختینه در خاک بقای خود را حفظ کرده یافته و آپوتسیم ها نیز از همین سختینه ها منشاء می گیرند. در این تحقیق ابتدا از 19 جدایه خالص سازی شده از مزارع کلزا استان گلستان، به روش کوهن و پوردی سختینه تولید گردید و سپس سختینه ها به منظور تامین نیاز سرمایی به مدت 7-6 هفته در دمای 4 درجه سانتی گراد نگهداری شدند. برای تولید آپوتسیم از روش های پتری حاوی آب آگار، پتری و گلدان حاوی پرلیت مرطوب و گلدان های حاوی ماسه مرطوب استفاده شد. سپس پتری ها و گلدان ها ابتدا در شرایط دمایی 10 درجه سانتی گراد به منظور تولید پایه آپوتسیم و سپس در دمای 1 14 درجه سانتی گراد با دوره نوری 14 ساعت به منظور ظهور آپوتسیم کامل قرار گرفتند. بعد از 5-4 هفته در محیط پرلیت مرطوب و 7-6 هفته در محیط آب آگار و 8-7 هفته در محیط شن مرطوب آپوتسیم کامل به دست آمد. در جدایه های مختلف تفاوت هایی از نظر تعداد آپوتسیم و زمان تشکیل آن وجود داشت، به طوری که حتی در 5 جدایه از 19 جدایه آزمایش شده هیچ آپوتسیمی تولید نگردید و در برخی جدایه ها از یک سختینه حدود 35-30 آپوتسیم تولید شد. از هر سختینه به طور متوسط 15آپوتسیم و حداقل آن 4-3 آپوتسیم تولید شده بود. به طور کلی، روش پرلیت مرطوب در مقایسه با دو روش دیگر به مدت زمان کمتری برای تولید آپوتسیم نیاز داشت.
    کلیدواژگان: Sclerotinia sclerotiorum، پوسیدگی سفید ساقه، کلزا، تولید آپوتسیم
  • مهدی مهرابی کوشکی، دوستمراد ظفری، حمید روحانی صفحه 151
    اثرات قارچ کش‪های کربوکسین تیرام، تریادیمنول، کاربندازیم و کاربندازیم + ایپرودیون روی رشد میسیلیومی و اسپور زایی گونه های T. virens، T. harzianum، T. brevicompactum، T. koningi و Trichoderma sp در محیط غذایی PDA ضعیف شده (1⁄4- strength PDA) بررسی گردید. غلظت‪های مختلف 01/0، 1/0، 5/0، 1، 10 و 100 میلی گرم ماده مؤثره بر لیتر مورد استفاده قرار گرفت. دامنه EC50 قارچکش‪های کربوکسین تیرام، تریادیمنول، کاربندازیم و کاربندازیم+ ایپرودیون روی گونه های تریکودرما در حد 95 درصد اطمینان به ترتیب 87/21-1/17، 09/17-71/2، 40/0-13/0 و 48/0-19/0 میلی گرم ماده مؤثره بر لیتر محاسبه شد. براساس EC50های به دست آمده، دو قارچ کش کربوکسین تیرام و تریادیمنول برای تحقیقات بیشتر استفاده شدند تا اثرات بازدارندگی آن‪ها روی جوانه‪زنی اسپور پنج گونه تریکودرما در آزمایشگاه تعیین شود. در این آزمون، کربوکسین تیرام و تریادیمنول در محیط غذایی PDB با غلظت 1000 میلی گرم بر لیتر ماده مؤثره، جوانه‪زنی اسپور تریکودرما را به ترتیب 100 و 3/52- 41 درصد کاهش دادند. براساس EC50های به دست آمده بر مبنای تاثیر قارچ‪کش بر رشد پرگنه، درصد اسپور‪های جوانه‪نزده، شاخص حداقل غلظت بازدارندگی (MIC) و نسبت های مصرف مزرعه ای علیه سیاهک پنهان، تریادیمنول سازگاری بیشتری با گونه های تریکودرما نسبت به سایر قارجکش‪های مورد مصرف نشان داد.
    کلیدواژگان: گونه های تریکودرما، سیاهک پنهان، قارچ کش، سازگاری، کنترل بیولوژیکی
  • حسن ملکی زیارتی، نواز الله صاحبانی، کامران رهنما، ناهید نوری صفحه 161
    اثر جدایه Bi قارچ تریکودرما در تحریک مقاومت القایی سیستمیک گیاهچه گوجه فرنگی رقم کینگ استون براساس میزان فنل کل تولید شده در ریشه و ساقه گوجه فرنگی اندازه گیری شد. ریشه های گیاهچه ها به وسیله قارچ تریکودرما Trichoderma harzianum و لارو سن دوم نماتد Meloidogyne javanica با روش تقسیم ریشه(Split root system) مایه زنی گردید. تغییرات میزان فنل کل در ریشه و ساقه از روز اول بعد از مایه زنی به طور روزانه و به مدت 7 روز با استفاده از روش اسپکتروفتومتری در طول موج 725 نانومتر اندازه گیری شد. حداکثر میزان فنل کل ریشه در تیمار مایه زنی با نماتد در روز هفتم 612/0 میکروگرم بر گرم ریشه گیاه اندازه گیری شد. در تیمار مایه زنی با قارچ حداکثر میزان فنل کل در روز ششم بعد از مایه زنی، 633/0 میکروگرم بر گرم ریشه گیاه اندازه گیری شد. همچنین در بررسی امکان سیستمیک شدن ترکیبات فنلی در کاهش آلودگی نماتد Meloidogyne javanicaتوسط قارچ تریکودرما در ساقه حداکثر میزان فنل کل 579/0 میکروکرم بر گرم ساقه گیاه در روز هفتم بعد از مایه زنی اندازه گیری شد. نتایج تغییرات در میزان فنل کل در ریشه و ساقه در طی زمان های مختلف پس از مایه کوبی نشان داد که امکان تحریک مقاومت القایی سیستمیک در گیاه گوجه فرنگی به وسیله قارچ تریکودرما علیه نماتد Meloidogyne javanica وجود دارد.
    کلیدواژگان: کنترل بیولوژیک، ترکیبات فنلی، Trichoderma harzianum، Meloidogyne javanica، مقاومت القایی سیستمیک گوجه فرنگی
  • ماشین های کشاورزی
  • محمدهاشم رحمتی، علی حاجی احمد صفحه 169
    در این تحقیق ضمن رفع معایب دستگاه ردیف کار نیوماتیک بذر گوجه فرنگی، عملکرد آن با کارنده مکانیکی رایج در منطقه کرج در قالب آزمون t در یک مزرعه آزمایشی مقایسه گردید. دقت در کاشت، درصد سبز شدن بذرها، دقت در تامین فاصله مناسب بین بذرها برروی ردیف کشت، درصد شکستگی بذرها، میزان پراکندگی جانبی بذرها از خط کاشت، میزان انحراف از عمق کاشت موردنظر و میزان مصرف بذر در واحد سطح، عواملی بودند که برای ارزیابی این ردیف کار مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین درصد سبز شدن بذرها، درصد شکستگی بذرها، میزان انحراف از عمق کاشت مورد نظر و میزان مصرف بذر در واحد سطح عواملی بودند که در مورد کارنده مکانیکی اندازه گیری شدند تا امکان مقایسه بین عملکرد این دو دستگاه فراهم شود. نتایج به دست آمده نشان داد که اصلاحات انجام شده روی ردیف کار نیوماتیک به طور معنی داری سبب بهبود کارایی آن شده است. با مقایسه نتایج حاصل از ارزیابی عملکرد ردیف کار نیوماتیک و کارنده مکانیکی می توان دریافت که استفاده از ردیف کار نیوماتیک به جای کارنده مکانیکی رایج علاوه بر افزایش دقت در کشت موجب صرفه جویی معنی داری در مصرف بذر می گردد و با توجه به قیمت بسیار بالای بذر گوجه فرنگی استفاده از کارنده مکانیکی را غیر اقتصادی می نماید
    کلیدواژگان: کاشت گوجه فرنگی، ردیف کار نیوماتیک، آزمون و ارزیابی، بذرکاری
  • مهندسی آب و آبخیزداری
  • صالح ارشد، سعید مرید، هادی میرابوالقاسمی صفحه 180
    اکثر طرح های آبی از قبیل سدها، پل ها، ایستگاه های پمپاژ که برروی رودخانه ها یا در حاشیه آن احداث می گردند، به نوعی متاثر از تغییرات مورفولوژیکی رودخانه هستند. از این رو، بررسی این پدیده از مهمترین بخش مطالعات طرح های فوق محسوب می شود. با توجه به ابعاد و وسعت این تغییرات استفاده از تصاویر ماهواره ای و امکان پردازش اطلاعات با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی می تواند در تسریع و تدقیق این مطالعات نقش مؤثری را ایفا کند. در این تحقیق روند تغییرات مورفولوژیکی رودخانه کارون در بازه گتوند تا ایستگاه فارسیات بر اساس چهار سری تصویر ماهواره ای Landsat-TM و IRS-LISS-III در دوره زمانی 1382-1369 مورد بررسی قرار گرفته است و روش افزایش کنتراست به روش بسط خطی اشباع شده به همراه فیلتر گذاری با فیلتر بارز سازی لبه به عنوان روشی مناسب در تعیین مرز بین آب و زمین تشخیص داده شد. نتایج نشان می دهد که خصوصیات قوس ها در طول رودخانه در حال تغییر است و مقدار جابجایی عرضی قوس ها در مناطقی به 1950 متر در طول 13 سال می رسد. همچنین تراکم و اندازه انحنای قوس ها به سمت پایین دست جابجا شده اند. تغییرات زمانی ضریب خمیدگی قوس ها در محدوده گتوند تا بند قیر کاملا مشهود بوده در حالیکه در بازه بند قیر تا فارسیات این تغییرات ناچیز می باشد.
    کلیدواژگان: مورفولوژی رودخانه، پیچانرود، پلان رودخانه، سنجش از دور، رودخانه کارون
  • تورج هنر، محمدحسن طرازکار صفحه 195
    سرریزهای جانبی از جمله تاسیسات آبی می باشند که به منظور حفاظت و آبگیری به طور گسترده ای در سیستم های آبیاری و هیدرولیک استفاده می گردند. از مهمترین نکات قابل توجه در بحث این سازه ها تخمین صحیح میزان دبی عبوری می باشد که تاکنون محققین بی شماری براساس محدوده مشخصی از متغیرهای انتخابی به بررسی این موضوع پرداخته و روابط گوناگونی را در شرایط مختلف ارائه نموده اند. در این تحقیق براساس اطلاعات آزمایشگاهی موجود با استفاده از روش شبکه های عصبی مصنوعی به تحلیل ضریب آبدهی سرریزهای جانبی تخت و مایل پرداخته شده است. جهت آزمون دقت پیش بینی نتایج شبکه عصبی مصنوعی از حدود 90 درصد داده ها به عنوان نمونه آموزشی و از 10 درصد دیگر به عنوان داده های آزمایشی (اعتبار سنجی) استفاده شد و در نهایت نتایج تخمین ضریب آبدهی توسط روابط محققین مختلف با استفاده از معیار دقت مورد ارزیابی قرار گرفت که در این خصوص روش شبکه عصبی مصنوعی نسبت به سایر روش ها از دقت بالاتری برخوردار است.
    کلیدواژگان: سرریز جانبی، ضریب آبدهی، شبکه عصبی مصنوعی
  • ابوالفضل مساعدی، معصومه غریب صفحه 203
    سیل یکی از حوادث مهم طبیعی در جهان است که خسارات مالی آن در بعضی دوره ها بیش از سایر حوادث طبیعی می باشد. در این تحقیق آمار دبی روزانه 34 ساله دوره 48-1347 تا 81-1380 ایستگاه هیدرومتری رامیان مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور، ابتدا آبنمودهای روزانه برای کل دوره آماری ترسیم گردید. سیل های مشاهده شده نیز به دو دسته سیل ساده و سیل مرکب تقسیم شدند و خصوصیات هر یک از سیل ها (بالغ بر370 مورد) شامل زمان های تداوم، اوج و فروکش، دبی اوج و حجم سیل تعیین گردید. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که تعداد وقوع سیل در طول دوره آماری در حال افزایش است و در فصل زمستان بیشترین احتمال وقوع سیل وجود دارد. همچنین، سیل های فصل بهار بیشترین زمان های تداوم، اوج و فروکش سیل را به خود اختصاص می دهند، علاوه بر آن بیشترین حجم سیل در این فصل اتفاق افتاده است که علت این امر، بارندگی توام با ذوب برف در این فصل می باشد. سیل های فصل تابستان نیز کمترین زمان های تداوم، اوج و فروکش و بیشترین دبی اوج را به خود اختصاص می دهند که علت آن را می توان به خصوصیات بارندگی در این فصل مرتبط دانست.
    کلیدواژگان: خصوصیات سیل، تغییرات زمانی سیل، آبنمود، گرگانرود، گلستان