فهرست مطالب

نشریه علوم سیاسی
سال سوم شماره 4 (پیاپی 12، زمستان 1379)

  • تاریخ انتشار: 1379/10/11
  • تعداد عناوین: 19
|
  • سرمقاله
  • مقالات
  • صفحات 10-16
  • دیدگاه های مختلف جامعه شناختی در قبال مساله کارگزار و ساختار
    صفحه 12
    به طور کلی در علوم اجتماعی، چهار دیدگاه کارگزار محور، ساختار محور، ساخت یابی و واقع گرایی انتقادی در مورد نحوه نگرش به پدیده ها مطرح هستند. هر یک از این دیدگاه ها، با توجه به برداشتی که از ماهیت پدیده های اجتماعی دارند، در تحلیل و تبیین، کانون تمرکز خود را یا رفتارهای کارگزاران یا ویژگی های ساختاری و یا هر دو قرار می دهند. مقاله حاضر سعی دارد، پایه های هستی شناختی دیدگاه های مذکور و همچنین نقاط ضعف و قوت آنها را بررسی اجمالی کند.
  • دکتر تیجانی عبدالقادر حامد ترجمه: مهران اسماعیلی صفحات 17-44

    پس از بررسی مفاهیم و مبانی اندیشه سیاسی در آیات مکی قرآن در قسمت اول، در قسمت دوم به بررسی تجارب پیامبران از نوح تا موسی: در چارچوب این اندیشه و به عنوان نمونه های عملی آن پرداخته شده است. در این مطالعه ضمن شناخت کنش سیاسی متقابل مردم و پیامبر، روشن می گردد که پیامبرانی چون نوح، هود، صالح، شعیب و لوط شیوه متفاوتی با شیوه موسی در اقامه دین داشته اند. از زمان موسی سیاست استخلاف (جانشینی) جایگزین سیاست استئصال (حذف و نابودی) گردید و موسی در درگیری سیاسی خود در صدد تامین عناصر حاکمیت، برآمد هر چند تمامی پیامبران در اقامه دین الهی با حاکمان به درگیری سیاسی می پرداختند.

  • محسن مهاجرنیا صفحات 45-70

    معلم ثالث ابوعلی مسکویه از جمله فیلسوفان قرون چهارم و پنجم است که در دستگاه سیاسی آل بویه همکاری داشته است. او بامشاهده جنگ داخلی و بحران سیاسی خلافت بعد از سی سال تجربه فعالیت سیاسی، صحنه سیاست را ترک و وارد عرصه اندیشه شد و برای حل بحران زمان خویش به چاره جویی پرداخت. جامعیت علمی مسکویه منظومه ای را سامان داد که هر عنصری از آن پاسخ گوی بخشی از دغدغه های اوست. در این منظومه عنصر شریعت در حقیقت باز سازی نظام مطلوبی است که جامعه اسلامی از آن دور شده بود و شعاع انحراف از فضایل و ارزش های اخلاقی به حدی بود که مسکویه راه اصلاح را تنها در عنصر «تهذیب اخلاق» جست و جو می کرد. استفاده از آموزه ها و اندرزهای جاویدان، مسکویه را وا داشت تا «تجارب سیاسی» گذشتگان را در قالب عنصر «تاریخ» مطرح کند. و خردگرایی و بازگشت به عقلانیت ضرورتی بود که عنصر «فلسفه» را وارد منظومه فکری مسکویه کرد. آنچه در سرتاسر این منظومه در کنار همه عناصر با کار ویژه های خود جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است عنصر سیاست است، از این رو مسکویه به عنوان فیلسوفی سیاسی مطرح شده است.

  • منصور میراحمدی صفحات 71-93

    فهم دقیق مفهوم آزادی سیاسی و اقسام آن بدون توجه به عناصر تشکیل دهنده مفهوم آزادی سیاسی امکان پذیر نیست؛ از این رو در این نوشتار، نویسنده با تجزیه و تحلیل عناصر و مولفه های تشکیل دهنده مفهوم آزادی سیاسی، تلاش می کند تحلیل مختصری از مفهوم آن را ارائه کند. وی در این راستا، با استفاده از الگوی نظری مک کالوم مولفه های سه گانه آزادی سیاسی را بیان می کند. در این تحلیل، «اشخاص و تشکل های سیاسی» مهم ترین مولفه اول (عامل، فاعل)، «دولت ها» مهم ترین مولفه دوم (مانع، رادع) و «انجام دادن رفتارهای سیاسی» و «برخورداری از حقوق اساسی» مهم ترین مولفه سوم (هدف، غایت) تلقی شدند. بر اساس این الگو، آزادی سیاسی زمانی شکل می گیرد که اشخاص و تشکل های سیاسی در انجام رفتارهای سیاسی مطلوب خود و برخورداری از حقوق اساسی خود از محدودیت ها و موانعی که دولت ها ممکن است در برابر آنها ایجاد کنند، رها و آزاد باشند.

  • آیت قنبری صفحات 115-143

    پس از ظهور تجدد در غرب، پیامدهایش به آن منطقه از جهان محدود نگردید، بلکه سایر جوامع از جمله ایران را نیز تحت تاثیر قرار داد. در مقابل پدیده تجدد، سه نوع عکس العمل پیدا شد: عده ای شیفته و شیدای آن شدند، گروهی دیگر آن را طرد کرده، به دیده تنفر نگریستند و دسته سومی خواستار برخورد منطقی و عاقلانه با آن شدند. با توجه به این مطالب، این مقاله در دو بخش ارائه شده است: در بخش اول، تعریف مدرنیته و دیدگاه های برخی از اندیشمندان درباره آن و نیز ابعاد تجدد و شاخص های آن مانند اومانیسم و عقل گرایی و امواج تجدد بیان شده است؛ بخش دوم، تاثیر پدیده مدرنیته در ایران در بعد گرایش و شیفتگی را مورد توجه قرار می دهد و سپس به بعد دوم تاثیر، یعنی ایجاد تنفر و انزجار اشاره می کند.

  • جیمز روزنو ترجمه: سید داود آقایی صفحات 144-160

    از دید روزنو، با از بین رفتن انحصار نقش دولت ها به عنوان بازیگران بین المللی، جهان از یک سیستم مرکزی خارج و به یک سیستم چند مرکزی تبدیل گردیده که در آن صدها بازیگر مستقل و خود مختار جدید پدید آمده اند. در این جهان که بر اساس افزایش آگاهی و مهارت های افراد و شهروندان بنا گردیده است معیار مشروعیت و اقتدار، دیگر از ارزش های سنتی، قانونی و نهادی استخراج نمی شود، بلکه موفقیت و ارزیابی عملکردها سنگ بنای مشروعیت و اقتدار است و این چه در حوزه داخلی و چه در عرصه بین المللی مشهور است.
    رشد تکنولوژی، مبادله فراوان افکار و اندیشه ها و گسترش ارتباطات و نتایج گسترده ای که انقلاب انفورماتیک به وجود آورده، مبانی رفتار و روابط بین الملل را تغییر داده است. در این میان سازمان ملل متحد به علت از میان رفتن نقش محوری دولت ها و دگرگون شدن و انعطاف پذیری اصل حاکمیت می تواند نقش عمده تر و گسترده تری را در جهان ایفا کرده و حتی به مبنا و ارائه دهنده ملاک های مشروعیت و اقتدار بدل گردد.

  • عباس زارع صفحات 161-188

    نوشتار حاضر، در صدد بررسی و تحلیل دو مقطع تاریخی، یعنی دوره قاجار تا نهضت مشروطیت و دوره پهلوی تا انقلاب اسلامی، از منظر چگونگی پیدایش و زوال مشروعیت سیاسی می باشد. سوال اساسی در این بررسی آن است که «چه نسبتی میان ظهور بحران مشروعیت از یک سو و فروپاشی نظام سیاسی حاکم در دو مقطع نهضت مشروطه و انقلاب اسلامی از سوی دیگر وجود دارد؟» در این راستا، منابع مشروعیت سیاسی قاجاریه و پهلوی و عوامل و زمینه های زوال این مشروعیت و نیز عناصر مشروعیت ساز جایگزین در دو انقلاب، مورد تحلیل قرار گرفته است.

  • علیرضا زهیری صفحات 189-218

    هویت به عنوان یک پدیده سیال و چند وجهی، حاصل یک فرآیند مستمر تاریخی است که تحت تاثیر شرایط محیطی، همواره در حال تغییر است. این که عناصر تشکیل دهنده هویت چیست، موضوع مطالعات گسترده ای است که در باب شناسایی ملت ها صورت می گیرد.
    در این رهگذر هویت ملی ایرانیان از دو آیین مایه گرفته است: آیینی از گذشته باستانی اش که آمیزه ای از ادبیات و فرهنگ و روح ایرانی بود و دین جدید که دگرگونی ژرفی را در فکر و فرهنگ و هویت ایرانی به وجود آورد.
    باظهور و گسترش تمدن جدید غربی که با پیشرفت علم و تکنولوژی، قدرت افسون کننده خود را به دیگران نشان می داد، دوران حیرانی و پریشانی ایرانیان و زمینه چالش در هویت دیرینه ایرانی اسلامی پدیدار شد.

  • رولند رابرتسون ترجمه: دکتر علیرضا شجاعی زند صفحات 219-229

    دست کم از ابتدای قرن چهارم میلادی زمانی که کنستانتین به ترویج مسیحیت به عنوان دین رسمی امپراتوری روم همت گمارد به بعد است که درباره مناسبات «دین و دولت»، ادبیات گسترده ای گرد آمد. این ادبیات کمتر مورد استناد و رجوع مستقیم جامعه شناسان قرار گرفته است، چرا که بخش عمده آن انحصارآ به برداشتی مسیحی از «تجمعات دینی» و تعریفی غربی از «دولت» استوار است. ما در این جا در صدد تبیین این مساله بسیار پیچیده که دولت اول بار کی و کجا پدید آمد نیستیم؛ اما در عین حال آگاهیم که هر گونه بحث جدی در باب «دین و دولت» باید به مشکل عمومی روش هایی توجه کند که بیش از این که در سنت های دینی فرهنگی تجسم یافته باشد، از جهان بینی های متفاوت سرچشمه می گیرد؛ از این رو در این نوشته به طور مشخص به جهان بینی بودیسم، هندوئیسم، مسیحیت و اسلام اشاره و با هم مقایسه می شوند.

  • سید محمدرضا موسویان صفحات 245-266

    محقق طوسی با توجه به اهداف حکومت اسلامی وظایف اصلی حکومت را در سه عنوان ذیل مطرح می کند: 1 تبیین احکام الهی(افتا)؛ 2 قضاوت و دادرسی؛ 3 کارگزاری سیاست. عنصر مصالح عمومی مسلمانان، نقش محوری در انجام این وظایف داشته که از سویی گستردگی و از سوی دیگر حدود و ثغور آنها را موجب می شود. کارویژه هایی که در ذیل وظایف مذکور مطرح می شود عبارتند است از: نصب امرا و حکام، تعیین قاضی، اجرای احکام الهی، جهاد، دفاع از حقوق شهروندان، ایجاد ساختار مالی، ولایت برافراد بدون سرپرست، و مقابله با عوامل بحران اقتصادی. بحث پایانی اختیارات جانشینی امام معصوم7 در عصر غیبت است که شیخ طوسی با استناد به روایات و استدلال های عقلی در صدد اثبات تمامی اختیارات فوق برای فقیه جامع الشرایط است.

  • ل.م. سافی ترجمه: دکتر سید احمد موثقی صفحات 267-290

    اندیشه سیاسی در جهان عرب متاثر از دو طرز فکر بنیادگرا و نوگراست که به ترتیب ریشه در افکار محمد بن عبدالوهاب و سید جمال الدین اسد آبادی دارد. در مقاله حاضر نمایندگان معاصر این دو رهیافت به ترتیب سید قطب و مالک بن نبی هستند که با وجود آن که هر دو سخن از اسلام و باز گشت به اسلام اصیل و راستین دارند، ولی رهیافت و جهان بینی و درون مایه های فکری آنان متفاوت از هم است. بنیادگرایی اسلامی در اندیشه سید قطب، ضد عقل و فلسفه بوده و با مسائل جامعه و جهان، شکلی و ظاهری برخورد می کند و مدرنیته و تمدن جدید غربی را به دلیل مادی گرایی و عدم توجه آن به جنبه های اخلاقی و معنوی، به طور مطلق رد می کند. در مقابل، نوگرایی دینی با جهت گیری رادیکال و عمیق و ساختاری در اندیشه مالک بن نبی، رویکردی عقلی و عملی و انتقادی و نوآورانه دارد و مسائل جوامع مسلمان را مسائل توسعه و توسعه نیافتگی در ابعاد مختلف می داند و مدرنیته و تمدن جدید غربی را به طور مقایسه ای با دنیای اسلام مورد ارزیابی قرار می دهد.

  • میراث سیاسی
  • محسن مهدی ترجمه: ابونصر محمدالفارابی صفحات 291-307
  • نقد و معرفی
  • محمد خردمند صفحات 308-313
  • محمد خردمند صفحات 314-320
  • گزارش های علمی
  • دکتر علیرضا صدرا صفحات 321-345