فهرست مطالب

نشریه دانش زیستی ایران
سال دوم شماره 2 (تابستان 1386)

  • تاریخ انتشار: 1386/05/11
  • تعداد عناوین: 8
|
  • عباس اخوان سپهی، شادی سلسله ذاکری، محمدرضا رضاپناه، کامیار متواضع صفحه 1
    پپتیدهای ضد قارچی گروه ایتورین، مهمترین ترکیبات ضدقارچی تولید شده توسط اغلب گونه های جنس باسیلوس (Bacillus) به ویژه باسیلوس سوبتیلیس (Bacillus subtilis) هستند و اکثرا" می‎توانند از رشد قارچ‎های بیماری‎زای گیاهی ممانعت کنند. به‎منظور بررسی این نوع ترکیبات ضدقارچی، دو جدایه از باکتری باسیلوس سوبتیلیس در محیط نوترینت براث و در انکوباتور شیکردار (30 درجه سانتی‎گراد و 100 دور در دقیقه) برای 24 ساعت کشت داده شد و فعالیت ضدقارچی آنها علیه قارچ‎های (ATCC 1460)Fusarium solaniوPythium ultimum (ATCC 20692) طی روش کشت چاهک گذاری، مورد بررسی قرار گرفت و بهینه‎سازی شرایط رشد برای جدایه منتخب این باکتری در همین محیط و برای پارامترهایی مانند منابع کربن (گلوکز، آرابینوز، لاکتوز و ساکارز) و نیتروژن (عصاره مخمر، پپتون، نیترات آمونیم و نیترات پتاسیم)، اسیدیته و دما به‎منظور افزایش میزان تولید متابولیت های ضدقارچی انجام شد. این متابولیت ها، جداسازی و از طریق روش HPLC، با ایتورین و سورفاکتین مقایسه گردید. ترکیبات فعال به‎صورت پیک‎هایی در کروماتوگرام HPLC متابولیت‎های تخلیصی باکتری مشخص شدند که زمان ظهور اکثر آن‎ها مشابه با ترکیبات آنتی‎بیوتیکی گروه ایتورین بود. فعالیت ضدقارچی و اثرات سینرژیستی ایتورین، سورفاکتین و متابولیت‎های ضدقارچی باسیلوس سوبتیلیس نیز طی روش کشت چاهک گذاری، بررسی شد. نتایج نشان داد که این باکتری و متابولیت‎های آن می‎توانند از رشد قارچ‎های فوق‎الذکر جلوگیری کنند و فعالیت ضدقارچی آن‎ها علیه قارچ پیتیوم اولتیموم با کد 20692، 8 درصد بیشتر از قارچ فوزاریوم سولانی با کد 1460 بود و همچنین در محیط نوترینت براث حاوی قند گلوکز و عصاره مخمر با pH خنثی و دمای 32-29 درجه سانتی‎گراد، توانایی تولید برخی پپتیدهای ضدقارچی گروه ایتورین مانند ایتورین و سورفاکتین را داراهستند. میانگین قطر هاله عدم رشد پیتیوم اولتیموم در روش چاهک گذاری در برابر میزان μl 50 از مخلوط حاوی باسیلوس سوبتیلیس، متابولیت‎های خالص شده آن، غلظت 1 میلی‎گرم بر میلی‎لیتر ایتورین یا سورفاکتین و مخلوط ایتورین و سورفاکتین مورد بررسی قرار گرفت و نتایج به‎ترتیب 25، 20، 13، 13 و 16 میلی‎متر و برای مخلوط سه تیمار آخر، 29 میلی‎متر به‎دست آمد. به‎نظر می‎رسد این باکتری و یا متابولیت‎های آن بتوانند در کنترل بیولوژیک قارچ‎های بیماری‎زای گیاهی و کنترل خسارت وارده به بسیاری از انواع محصولات کشاورزی، کاندید مناسبی باشند.
    کلیدواژگان: ایتورین، باسیلوس سوبتیلیس، فورازیوم سولانی، پیتیوم اولتیموم، مبارزه بیولوژیک
  • راضیه تقوی زاد، حسن نظریان، اسماعیل خسروی صفحه 11
    گونه Psilotum nudum L. با توجه به قدمت زیاد در پیدایش، یعنی دوره دونین، دارای اهمیت خاص در دیرین‎شناسی گیاهی است. همچنین اهمیت دارویی آن مشخص شده است. در ایران در سال 82 تنها یک نمونه از آن، به‎عنوان یک رکورد جدید با تحقیقات ریخت‎شناختی مورد شناسایی قرار گرفت و معرفی شد. اینک طی این پژوهش، نمونه های کشف شده دیگری را با تحقیقات تشریحی، علاوه بر ریخت‎شناسی، معرفی می‎نماییم. گونه P. nudum L. در مازندران و به‎صورت اپی‎فیت روی تنه درختان کهن‎سال توسکا (Alnu glutinosa) به‎حالت آویخته روییده بود. طول گیاه به‎طور متوسط 30 سانتی‎متر است. ساقه هوایی، دارای انشعابات دوشاخه‎ای است. روی ساقه هوایی، خطوط برجسته طولی، برگ‎های فلسی بسیار کوچک با آرایش مارپیچی و براکته های دوقسمتی نگهدارنده سینانژیوم وجود دارد. سینانژیوم‎ها با آرایش مارپیچی، روی ساقه قرار گرفته‎اند و هر یک حاوی سه هاگدان متصل به‎هم هستند. با آزمایش‎های تشریحی، نوع استل نیز تعیین گردید و مشخص شد که استل در ریزوم، پروتواستل و از نوع اکتینواستل است و در ساقه هوایی، از نوع سیفونواستل است.
    کلیدواژگان: تشریحی، دو شاخه‎ای، اپی‎فیت، سینانژیوم، استل، Psilotum nudum L
  • اکرم عیدی، علی مازوجی، پونه شاه محمدی، فاطمه نبیونی، زهرا خابوری صفحه 15
    جنس درمنه از نظر ویژگی های گیاه شناسی و خصوصیات دارویی همواره مورد توجه بوده و در طب سنتی برای درمان بیماری های مختلفی استفاده می شود. در تحقیق حاضر، اثر هیپوگلیسمیک عصاره الکلی بخش های هوایی گیاه درمنه کوهی (Artemisia aucheri) در موش های صحرایی سالم و دیابتی شده توسط استرپتوزوتوسین مورد بررسی قرار گرفت. تیمار خوراکی عصاره الکلی بخش های هوایی گیاه (50، 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن) به مدت 14 روز موجب کاهش معنی داری در سطح گلوکز و افزایش معنی دار در سطح انسولین در موش های دیابتی می شود که این اثر در حیوانات سالم مشاهده نشد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که گیاه درمنه کوهی، دارای اثرات هیپوگلیسمیک در حیوانات دیابتی است و باید جهت مقاصد درمانی مورد توجه قرار گیرد.
    کلیدواژگان: درمنه کوهی، هیپوگلیسمیک، گیاهان دارویی، موش صحرایی
  • شهرزاد خاکپور، مهسا هادی پور جهرمی، آریاندخت فطروس صفحه 31
    خستگی در طی فعالیت، به‎معنای ناتوانی در تامین انرژی لازم جهت انقباضات عضلانی است. تاکنون اثرات ضدخستگی و تقویت قوای جسمانی گیاهان متعددی مورد بررسی قرار گرفته که برخی نیز در کلینیک پذیرفته شده‎اند. هدف مطالعه حاضر، تعیین اثرات ضدخستگی عصاره هیدروالکلی ریشه گیاه آدمک یا چله‎داغ (‎‎Biebersteinia multifida DC) با استفاده از آزمون شنای اجباری و اندازه‎گیری شاخص‎های بیوشیمیایی مرتبط با خستگی در سرم خون موش‎های آزمایشگاهی می‎باشد. عصاره ریشه گیاه آدمک با غلظت 7/4 و 10 میلی‎گرم بر کیلوگرم به‎مدت 7 روز به‎صورت خوراکی ((Gavage به موش‎های آزمایشگاهی نر نژاد BALB/c تجویز شد. آزمون شنای اجباری در روزهای 1و 7 از تمامی آن‎ها به‎عمل آمد و زمان بی‎حرکتی، ثبت گردید. پس از 7 روز، خون‎گیری از قلب حیوانات صورت گرفت و میزان گلوکز (Glc)، نیتروژن اوره (BUN)، کرآتین‎کیناز (CK)، لاکتات‎دهیدروژناز (LDH) و پروتئین کل (TP) سرم خون توسط اتوآنالیزور تعیین گردید. زمان بی‎حرکتی در حیوانات گروه تجربی در طی آزمون شنای اجباری با غلظت 4 و 7 میلی‎گرم بر کیلوگرم در مقایسه با گروه کنترل، به‎طور معنی‎داری کاهش یافت. تجویز خوراکی عصاره این گیاه به‎مدت 7 روز با غلظت 4 و 7 میلی‎گرم بر کیلوگرم موجب افزایش معنی‎دار میزان گلوکز و پروتئین خون، با غلظت 10 میلی‎گرم بر کیلوگرم موجب کاهش معنی‎دار کرآتین‎کیناز و با غلظت 4 و 7 میلی‎گرم بر کیلوگرم موجب کاهش معنی‎دار میزان لاکتات دهیدروژناز سرم خون حیوانات شد. سایر نتایج به‎دست آمده با غلظت‎های 4، 7 و 10 میلی‎گرم بر کیلوگرم عصاره ریشه گیاه آدمک، تفاوت معنی‎داری در میزان نیتروژن اوره خون و سایر شاخص‎های بیوشیمیایی در مقایسه با گروه کنترل ایجاد نکرد. نتایج به‎دست آمده مؤید اثر عصاره ریشه گیاه آدمک در تقویت قوای جسمانی است و همچنین، تجویز مداوم عصاره ریشه این گیاه به‎مدت 7 روز، شاخص‎های خونی نشان‎دهنده آسیب عضلانی را در طی فعالیت بدنی کاهش می‎دهد.
    کلیدواژگان: گیاه آدمک، تست شنای اجباری، شاخص‎های بیوشیمیایی، قوای جسمانی
  • مریم عیدی، امید پویان، پونه شاه محمدی، حجت الله سعیدی، مسیح بهار صفحه 39
    نقش کلیدی کارنی تین در متابولیسم اسپرم به دلیل وجود سطوح بالای L – کارنی تین در مایع اپی دیدیمی پیشنهاد شده است. در پژوهش تجربی حاضر، میزان غلظت L – کارنی تین پلاسمای سمینال در افراد نابارور آستنوزواسپرمیک، اولیگوزواسپرمیک، تراتوزواسپرمیک و نکروزواسپرمیک، مورد مقایسه قرار گرفته است. آنالیز منی بر اساس استانداردهای سازمان بهداشت جهانی (WHO) روی نمونه های منی انجام شد. پارامترهای منی مورد بررسی شامل سیال شدن، pH، حجم، تراکم اسپرم، تحرک اسپرم، درصد زنده بودن اسپرم و درصد مورفولوژی طبیعی اسپرم در نظر گرفته شد. غلظت L – کارنی تین پلاسمای سمینال توسط کیت اندازه گیری شد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که L – کارنی تین موجود در پلاسمای سمینال در نمونه های اسپرمی که تحرک کمی دارند، کاهش معنی داری در مقایسه با نمونه های با تحرک بیشتر نشان می دهد (p<0.001). از طرف دیگر، غلظت L – کارنی تین پلاسمای سمینال در نمونه هایی که درصد اسپرم های مرده بیشتری دارند، کمتر است (p<0.001). همچنین، غلظت L – کارنی تین پلاسمای سمینال در نمونه هایی که درصد اسپرم های با شکل طبیعی، کمتر است یا در نمونه هایی که تراکم اسپرم کمی دارند، به طور معنی داری کمتر است (به ترتیب p<0.01 و p<0.001). بنابراین، تحقیق حاضر نشان داد که غلظت L- کارنی تین پلاسمای سمینال در افراد نابارور با نامطلوب بودن کیفیت منی، پایین تر از افراد با کیفیت منی مطلوب است و تیمار L- کارنی تین در این افراد می تواند تاثیر مفیدی در قدرت باروری آن ها داشته باشد.
    کلیدواژگان: L، کارنی تین، تحرک اسپرم، زنده بودن اسپرم، تراکم اسپرم، مورفولوژی طبیعی اسپرم، ناباروری مردان
  • معصومه هلالی زاده، علیرضا فیض بخش، حکیم فرجی صفحه 47
    ترکیبات فنلی که به لحاظ گستره وسیع کاربرد صنعتی، در محیط زیست به‎وفور یافت می‎شوند، درجه سمیت بالایی را نشان می‎دهند و در فهرست اولیه آلودگی های آژانس حفاظت از محیط زیست ایالات متحده (EPA) و اتحادیه اروپا قرار گرفته‎اند. این ترکیبات، از مهمترین آلوده‎کننده های آب، خاک و هوا هستند که وجودشان در هوای آلوده، آب آشامیدنی، مواد غذایی و خطر ابتلا به سرطان ریه و پوست را افزایش می‎دهد. هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی اثر یک جلسه تمرین هوازی زیر بیشینه در هوای آلوده بر میزان ترکیبات فنلی بزاق ورزشکاران بود. به همین منظور، تعداد 20 ورزشکار زن با میانگین سنی 2±23 سال که حداقل سابقه 2 سال تمرین مستمر داشتند، مورد گزینش قرار گرفتند. این ورزشکاران همگی بخش عمده‎ای از تمرینات خود را در طول هفته در ورزشگاه شهید شیرودی واقع در منطقه هفت تیر شهر تهران انجام می‎دادند و این در حالی است که آلودگی هوا در این منطقه از تهران در سطح بالا و نگران‎کننده‎ای قرار دارد. ضمنا گروه کنترل تحقیق، شامل 20 زن غیرورزشکار داوطلب، با میانگین سنی 1±23 سال بودند که در روز آزمایش، به‎عنوان تماشاچی و یا همراه ورزشکاران در ورزشگاه شهید شیرودی حضور یافته بودند. پروتکل تمرینی گروه آزمایش (ورزشکاران)، آزمون پیاده‎روی 4800 متر (3 مایل) بود که یک فعالیت زیر بیشینه هوازی محسوب می‎شود. نمونه‎گیری بزاقی از ورزشکاران در 4 مرحله قبل از تمرین، بلافاصله بعد از تمرین، یک ساعت پس از تمرین و 24 ساعت بعد از تمرین انجام شد. از گروه کنترل، نمونه‎گیری بزاقی تنها در یک مرحله و در شرایط استراحت، به‎عمل آمد. اندازه‎گیری ترکیبات فنلی مورد نظر، با تزریق مقدار مشخصی از محلول واجذب شده به یک دستگاه کروماتوگرافی گازی مجهز به آشکارساز یونیزاسیون شعله (GC-FID) انجام شد. آزمون آماری به‎کار رفته در تحقیق حاضر، آزمون تعقیبی Tukey بود که به‎منظور مقایسات چندگانه میان گروه ها به‎کار برده شد. بر اساس تجزیه و تحلیل آماری یافته های تحقیق، میانگین ترکیبات فنلی موجود در بزاق ورزشکاران در نوبت دوم نمونه‎گیری، افزایش معنی‎داری نسبت به نوبت اول اندازه‎گیری نشان داد (05/0p<). در نوبت سوم و چهارم، این مقادیر نسبت به نوبت دوم، تغییر معنی‎داری نشان نداد. همچنین، تحلیل آماری داده ها نشان داد که میانگین ترکیبات فنلی نمونه های بزاقی گروه کنترل در مقایسه با هر یک از نوبت‎های نمونه‎گیری از گروه آزمایش، بطور معنی‎داری کمتر است (05/0p<). به‎طور کلی شواهد حاکی است که تمرین هوازی زیربیشینه در هوای آلوده می‎تواند موجب افزایش معنی‎دار غلظت انواع ترکیبات فنلی، شامل فنل (PN)، 2،4- دی‎متیل‎فنل (2,4-DMP)، 4-نیتروفنل (4-NP) و 3-کلروفنل (3-CP) در بزاق ورزشکاران شود که احتمالا دلیل اصلی آن، افزایش میزان تهویه ریوی در حین ورزش هوازی و در نتیجه، جذب بیشتر ترکیبات فنلی از طریق تنفس در هوای آلوده است. متاسفانه قرارگرفتن طولانی‎مدت در معرض این ترکیبات سمی که از ماندگاری بالایی در محیط بیولوژیک بدن برخوردارند، می‎تواند به‎تدریج تاثیر منفی بر عملکرد دستگاه تنفسی ایجاد نماید و موجب کاهش بازده قلبی تنفسی ورزشکاران شود.
    کلیدواژگان: نمونه‎گیری بزاقی، ترکیبات فنلی، آزمون پیاده‎روی 4800 متر، کروماتوگرافی گازی
  • سیامک یوسفی سیاهکلرودی، منا ایزدیان صفحه 55
    تمساح پوزه‎کوتاه با نام علمی palustris Crocodylus، نام انگلیسی "Mugger" و نام محلی " گاندو" در مناطق پراکنش آن در ایران، تمساحی است با جثه متوسط تا بزرگ، با پوزه پهن که آفتاب‎گرفتن، بارزترین فعالیت روزانه آن به شمار می رود. این گونه، همانند سایر خویشاوندان خود، بسیار کند به‎نظر می‎رسد، ولی هنگام شکار و شنا، بسیار سریع و چالاک عمل نموده و از منابع مختلف غذایی، از حشرات گرفته تا پستانداران، تغذیه می‎کند. جمعیت موجود در ایران، تنها بخش کوچکی از جمعیت جهانی این گونه به شمار می‎رود. این گونه، در آخرین طبقه‎بندی اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت، در گروه آسیب‎پذیر طبقه‎بندی شده است (3). شناسایی زیستگاه های تمساح پوزه‎کوتاه و راه‎کارهای حفاظتی آن‎ها طی یک بررسی یک ساله، از بهمن ماه 1384 تا بهمن ماه 1385 در شهرستان‎های چابهار، سرباز و نیک‎شهر انجام گرفت. به این منظور، 26 ایستگاه تعیین شد. برای مطالعه زیستگاه های تمساح در منطقه، نسبت به بازدید و جمع‎آوری اطلاعات موردنیاز از قبیل مختصات جغرافیایی، جوامع محلی، پوشش گیاهی منطقه، جنس بستر و... اقدام گردید. در این مرحله، مکان‎های مشاهده تمساح‎ها نیز گزارش شد. در مرحله بعد، عوامل تهدید کننده زندگی تمساح پوزه‎کوتاه مورد بررسی قرار گرفت که مشخص شد مهمترین عامل تهدید کننده، تخریب زیستگاه ها است.
    کلیدواژگان: تمساح پوزه‎کوتاه، زیستگاه، ایران