فهرست مطالب

نشریه پلاسما و نشانگرهای زیستی
سال یکم شماره 1 (پیاپی 10، پاییز 1386)

  • تاریخ انتشار: 1386/09/20
  • تعداد عناوین: 8
|
  • مقایسه سه روش جهت استخراج لیپوپلی ساکارید بروسلا آبورتوس برای تولید آنتی ژن
    رضا شاپوری، اشرف محبتی مبارز، بهمن تبرایی، حجت احمدی، رضا حسینی دوست، احمد زواران حسینی صفحه 1
    گونه های باکتری بروسلا سبب ایجاد عفونت های انسانی و حیوانی می شوند. B.abortus S99 به عنوان گونه رفرانس، برای تهیه آنتی ژن های تشخیصی استفاده می شود. در این تحقیق از سه روش برای استخراج لیپو پلی ساکارید بروسلا استفاده شده است که شامل روش بوتانلی همراه با هضم آنزیمی، روش فنل داغ همراه با هضم آنزیمی و روش فنل داغ اصلاح شده بدون هضم آنزیمی می باشد. فنل داغ اصلاح شده بیشترین کارایی را دراستحصال LPS نشان داد (3/1%). در این تحقیق کتوداوکسی اوکتونات که ترکیب منحصر به فرد در مولکول لیپو پلی ساکارید است 1-9/0% و آلودگی LPS با پروتئین برای هر روش به ترتیب 2%، 2% و 9/2% و میزان آلودگی با اسید نوکلئیک به ترتیب1%، 1% و 4/1% بوده است.
    کلیدواژگان: بروسلا آبورتوس، لیپو پلی ساکارید، آنتی ژن
  • اثر مهاری ماده شبه باکتریوسین تولید شده از لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس جدا شده از ماست بر رشد سودوموناس ائروژینوزا و استافیلوکوکوس آرئوس
    اشرف محبتی مبارز، نوشین منطقی، مرتضی ستاری، رضا حسینی دوست، رضا شاپوری، نیما خرم آبادی صفحه 7
    در این مطالعه ماده شبه باکتریوسین تولید شده توسط شش گونه لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس جدا شده از ماست در محیط MRS براث مورد بررسی قرار گرفت. برای جدا سازی نمونه های لاکتوباسیل محیط حاوی 2-1% گلوکز و pH 7-5/6 بود. حضور گلوکز با این میزان غلظت در محیط سبب افزایش میزان تولید ماده شبه باکتریوسین می شود. بیش ترین مقدار این ماده در فاز رشد لگاریتمی باکتری تولید می گردد. این ماده بعد از عبور از ستون کروماتوگرافی تخلیص و اثرات ضد میکروبی و مهار از رشد بر روی سودوموناس ائروژینوزا و استافیلوکوکوس آرئوس مورد بررسی قرار گرفته که این اثرات در مورد سودوموناس ائروژینوزا بیشتر از استافیلوکوکوس آرئوس بود. یافته ها در این مطالعه نشان داد که این ماده را می توان به صورت خالص شده و عاری از اسیدهای آلی و پراکسید هیدروژن محیط کشت به عنوان یک ماده نگهدارنده بیولوژیکی در صنایع غذایی استفاده کرد.
    کلیدواژگان: لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس، سودوموناس ائروژینوزا، استافیلوکوکوس آرئوس، ماده شبه باکتریوسین
  • نشان دار سازی آنتی بادی مونوکلونال PR81 با 99mTC به منظور تولید یک پرتوداروی بیولوژیک جهت تشخیص سرطان پستان به روش رادیوایمونو سینتی گرافی
    مجتبی صلوتی، حسین رجبی، محمدحسین بابایی، محمد جواد رسایی صفحه 13
    آنتی بادی های مونوکلونال نشان دارشده با مواد رادیواکتیو به خصوص با 99mTc کاربرد وسیعی برای مطالعات تصویربرداری در پزشکی هسته ای پیدا کرده اند. آنتی بادی PR81 یک آنتی بادی مونوکلونال موشی جدید anti-MUC1 بر علیه آدنوکارسینومای پستان انسان است. در این تحقیق ما به یک روش ساده، سریع و موثر برای نشان دارسازی این آنتی بادی با 99mTc دست پیدا کردیم. این آنتی بادی با استفاده از 2-مرکاپتواتانل به نسبت مولی 2000: 1 احیاء و سپس آنتی بادی احیاء شده با 99mTc با استفاده از متیلن دی فسفونات به عنوان ترانس شلاتور نشان دار گردید. بازده نشان دارسازی، با روش کروماتوگرافی لایه نازک آماده ((ITLC 3/2 ± 2/94% بود. میزان رادیوکلوئید از طریق الکتروفورز نیترات سلولز اندازه گیری شد که 7/1 ± 5/2% بود. پایداری برون تنی فرآورده نشان دارشده در سرم تازه انسانی توسط روش کروماتوگرافی غربالی 7/5 ± 70% پس از 24 ساعت بود. آزمایش یک نواختی (integrity) آنتی بادی نشان دارشده از طریق الکتروفورز پلی آکریل امید ((SDS-PAGE مشخص کرد که هیچ گونه قطعه قطعه شدنی در اثر عملیات نشان دارسازی در آنتی بادی رخ نداده است. نتایج مطالعات اتصال سلولی نشان داد که آنتی بادی PR81 نشان دار شده قادر است برای اتصال به آنتی ژن های سطح سلول های سرطانیMCF-7 با آنتی بادی نشان دار نشده PR81 رقابت نماید. مطالعه توزیع حیاتی فرآورده تولید شده در موش های BALB/c طبیعی 4 و 24 ساعت پس از تزریق هیچ گونه تجمع خاصی در بافت های حیاتی مشاهده نشد. نتایج به دست آمده نشان می دهند که می توان فرآورده جدید را به عنوان یک کاندیدای مناسب جهت تشخیص سرطان پستان انسان در نظر گرفت.
    کلیدواژگان: سرطان پستان، MUC1، آنتی بادی مونوکلونال، نشان دارسازی با 99mTc
  • اثر کربنات کلسیم بر کاهش آثار زیان بار گاز دی اکسید گوگرد در گیاه لوبیا گونه Phaseolus vulgaris L.
    احمد مجد، مرضیه فریدون پور، سایه جعفری صفحه 19
    در این پژوهش،نقش باز دارندگی کربنات کلسیم (CaCO3) به عنوان یک کانی قلیایی بر آسیب های ناشی از گاز دی اکسید گوگرد (SO2) جوی در گیاه لوبیا (phaseolus vulgaris L.) مورد بررسی قرار گرفت. از ابتدای کشت، بذرهای لوبیا در معرض گاز دی اکسید گوگرد با غلظت های مختلف (002/0، 004/0، 008/0، 016/0، گرم بر متر مکعب) قرار گرفتند، تعدادی از بذر ها با کربنات کلسیم با غلظت 3 میلی مولار و برخی دیگرفقط با آب آبیاری و به عنوان گیاهان شاهد در نظر گرفته شدند. در گیاهان شاهد ی که تنها با آب، آبیاری شده بودند آثار زیان بار دی اکسید گوگرد مانند کلروزه شدن، نکروزه شدن، زخم در سطح پهنک برگ و... مشاهده شد. افزودن کربنات کلسیم به محیط کشت، آثار زیان بار دی اکسید گوگرد را در هر غلظتی کاهش داد. دی اکسید گوگرد موجب افزایش پرولین و قند محلول، کاهش کلروفیل و پروتئین شد. استفاده از کربنات کلسیم باعث کاهش پرولین و قند محلول، و افزایش کلروفیل و پروتئین برگ ها نسبت به گیاهانی که تنها با دی اکسید گوگرد تیمار شده بودند، گردید. این نتایج نشان می دهد که کاربرد کربنات کلسیم در غلظت به کار گرفته شده mM)3) می تواند موجب خنثی سازی و یا کاهش آثار زیان بار دی اکسید گوگرد بر گیاهان مورد آزمایش باشد.
    کلیدواژگان: دی اکسید گوگرد، کر بنات کلسیم، لوبیا
  • شناسایی باکتری های E. coli تولیدکننده توکسین مقاوم به حرارت ST، حساس به حرارت LT و شبه شیگلاییSLT در مدفوع بیماران مبتلا به اسهال به روش PCR
    امیر حسین تارمچی، ساناز مهمازی، مهدی پیری صفحه 27
    گونه های E.coli آنتروتوکسیژنیک (ETEC) از عوامل مهم بیماری های اسهالی در انسان و حیوانات اهلی به شمار می روند. این گونه ها آنتروتوکسین های LT، ST و یا هر دو را تولید می نمایند. گونه های E.coli تولید کننده توکسین شبه شیگلایی (SLTEC) طیف وسیعی از بیماری ها را در انسان مانند اسهال های غیر خونی و کولیت هموراژیک ایجاد می کنند. این گونه های بیماری زای E.coli از سایر انواع فلور طبیعی روده انسان و سایر حیوانات قابل افتراق نمی باشند و روش های کشت افتراقی انتخابی برای آن ها وجود ندارد. در این مطالعه، قسمت هایی از ژن های توکسین زای مورد نظر تکثیر شد. گونه های E.coli تولید کننده توکسین از طریق وجود محصولات اختصاصی PCR در روی ژل شناسائی گردید.از 31 نمونه باکتری به دست آمده از بیماران، فقط یک مورد باکتری E.coli توکسین زا وجود داشت که دارای هر دو ژن ST و LT به طور توام بود.به نظر می رسد که بهترین روش شناسایی گونه های ETEC و SLTEC در باکتری E.coli استفاده از روش PCR برای نشان دادن وجود ژن های مربوط به این توکسین ها می باشد. این روش بسیار اختصاصی، سریع و ساده می باشد.
    کلیدواژگان: اشرشیا کولی، آنتروتوکسین، واکنش زنجیره ای پلیمراز، اسهال
  • بررسی رشد و میزان بقاء ناپلی آرتمیا (Artemia urmiana) غنی سازی شده (در انکوباسیون سرد) با امولسیون اسیدهای چرب و جلبک Dunaliella tertiolect
    رامین مناف فر، ناصر آق، بهروز ابطحی صفحه 35
    دو عامل غنی سازی، شامل جلبک تک سلولی Dunaliella tertiolecta و امولسیون اسیدهای چرب در غنی سازی ناپلی Artemia urmiana استفاده شد و میزان رشد و بقاء لاروها پس از غنی سازی و حداکثر زمان ممکن برای نگه داری لاروها در دمای oc4 مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور ناپلی های غنی سازی شده آرتمیا و لاروهای غنی نشده به عنوان نمونه شاهد، به انکوباتوری با دمایoc4 انتقال و میزان تلفات و رشد لاروها هر 12 ساعت یک بار تا 72 ساعت تحت شرایط گرسنگی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که اندازه ناپلی آرتمیا طی دوره غنی سازی با امولسیون اسیدهای چرب درحدود 200 میکرومتر و در غنی سازی با جلبک در حدود 300 میکرومتر افزایش می یابد. هم چنین دمای oc4 باعث کاهش متابولیسم شده و رشد لاروها در این دما کاملا متوقف می شود ولی با افزایش زمان انکوباسیون تلفات لاروهای غنی شده نسبت به نمونه های شاهد به خصوص در نمونه غنی شده با امولسیون اسیدهای چرب، به صورت معنی داری افزایش می یابد، یعنی بین افزایش زمان انکوباسیون و تلفات لاروها ارتباط مستقیمی وجود دارد. با توجه به نتایج فوق و با ضریب اطمینان 95% می توان گفت که جهت پیش گیری از تلفات و افت ارزش غذایی لاروهای غنی شده آرتمیا نباید آن ها را بیش از 24 ساعت در دماهای پایین نگهداری نمود.
    کلیدواژگان: آرتمیای ارومیه، ناپلیوس، غنی سازی، جلبک دونالیلا، اسیدهای چرب، انکوباسیون سرد
  • اثر هیپرکسی نورموباریک متناوب و پیوسته بر ادم مغزی و نفوذپذیری سد خونی مغزی در مدل سکته مغزی رت
    محمدرضا بیگدلی، سهراب حاجی زاده، علی خوش باطن صفحه 43
    پیش شرطی سازی ایسکمی یکی از پدیده های درون زاد است که می تواند تحمل به ایسکمی (Ischemic Tulerance) را در بافت های مختلف مانند مغز ایجاد کند. تحریکات آسیب رسان در دوزهای نزدیک اما زیر آستانه کشنده، آسیب سلولی و پاسخ های سازشی را القا می کند که مغز را در برابر استرس های دیگر از همان نوع (تحمل) یا نوع دیگر استرس ها (تحمل متقابل) مقاوم می سازد. از طرف دیگر، یکی از اصلی ترین عوامل مرگ سلولی بعد از سکته مغزی شکسته شدن سد خونی-مغزی است که در اثر خروج آب و تورم سلول ها منجر به مرگ آنها می شود. در این مطالعه اثر هیپرکسی نورموباریک (NBHO) پیوسته و متناوب بر ادم مغزی و سد خونی-مغزی مورد بررسی قرار گرفته است. ابتدا رت ها به صورت گروه های پیوسته و متناوب در معرض NBHO قرار می گرفتند، بعد از 24 ساعت، آنها تحت جراحی انسداد شریان میانی مغز (MCAO) به مدت 60 دقیقه قرار گرفته و سپس 24 ساعت به آنها اجازه برقراری مجدد جریان خون داده می شد. آنگاه، IT القا شده در اثر NBHO در شرایط متناوب و پیوسته از لحاظ نقص های نورولوژیک، ادم مغزی، توزین نیمکره های مغز ایسکمی و غیرایسکمی و نفوذپذیری سد خونی-مغزی به واسطه تزریق ایوانس بلو (EB) و اندازه گیری میزان خروج آن از رگ مورد بررسی قرار می گرفت. یافته های ما نشان می دهد که NBHO متناوب و پیوسته در القای IT درگیر هستند. آثار IT در روش های پیوسته و متناوب یکسان نبودند و NBHOمتناوب نسبت به پیوسته اثر قوی تری داشت. پیش درمان هیپرکسی پیوسته، ادم مغزی و خروج EB از رگ را به طور معنی دار کاهش نمی دهد، در حالی که هیپرکسی متناوب سطح آسیب مغزی را به طور معنی دار کاهش می داد. نقص های نورولوژیک در هیپرکسی پیوسته و متناوب به طور معنی دار کاهش می یافت، البته اثر هیپرکسی متناوب قوی تر از هیپرکسی پیوسته بود. اگرچه هیپرکسی پیوسته باعث کاهش نقص های نورولوژیک می شود، اما تغییرات ادم مغزی و غلظت EBقابل توجه نیست. در صورتی که هیپرکسی متناوب نه تنها دارای آثار جانبی و سمی کمتر است، بلکه غلظت EBو ادم مغزی را به طور معنی دار کاهش می دهد.
    کلیدواژگان: پیش شرطی سازی به ایسکمی، سکته مغزی، ادم مغزی، سدخونی- مغزی، تحمل به ایسکمی
  • بررسی اثرات بنزوات سدیم (C6H5COONa)بر غلظت هورمون های جنسی و تیروئیدی موش های آزمایشگاهی نر
    داود سهرابی، فرزانه فاخری صفحه 53
    بر اساس برخی گزارشات ممکن است بنزوات سدیم اثرات سوئی برروی ترشحات غدد آندوکرینی ازجمله بیضه وتیروئید داشته باشد. بنزوات سدیم به عنوان یک داروی ضد عفونی کننده(محافظ) مصرف می شود. هدف ازاین مطالعه تعیین اثرات بنزوات سدیم بر غلظت هورمون های جنسی نر وتیروئیدی درموش سفید آزمایشگاهی کوچک نر است. در این تحقیق 18 سرموش سفید کوچک نر بالغ در سه گروه 6 تایی شامل دو گروه تجربی ویک گروه شاهد (کنترل) به صورت تصادفی انتخاب شده است. به گروه شاهد به مدت 60 روز آب آشامیدنی طبیعی داده شد، به گروه اول تجربی روزانه mg/kg/day 140 بنزوات سدیم محلول در آب وبه گروه دوم تجربی روزانه mg/kg/da 280 بنزوات سدیم محلول در آب به مدت 60 روز داده شد. بعد از دو ماه تجربه ازهر سه گروه موش ها بعد از بی هوشی خون گیری از بطن چپ به عمل آمد. بعداز سانتریفوژ و تهیه سرم های خونی به روش RIA سنجش هورمون های FSH، LH و تستوسترون وT3، T4، TSH انجام پذیرفت. آنالیز آماری برای مقایسه میانگین ها با استفاده از نرم افزارspss وآزمونT-TESTصورت گرفت. نتایج نشان داد که در گروه های تجربی کاهش معنی داری در مقدار هورمون تستوسترون نسبت به گروه کنترل وجود دارد. درصورتی که کاهش هورمون هایLH و FSH فقط درگروه های تجربی 2 نسبت به گروه کنترل معنی داراست (01/0 P<). تفاوت هورمون های T3، T4، TSHفقط درگروه تجربی2 نسبت به گروه کنترل معنی دار است (01/0 P<). یافته های ما نشان می دهد که بنزوات سدیم موجب کاهش هورمون تستوسترون شده است. ازطرفی موجب کاهش معنی داری درهورمون های FSH، LH درگروهای دوم تجربی شده است. این هورمون ها در اسپرماتوژنز و باروری نقش مهمی دارند و ممکن است کاهش این هورمون ها موجب کندی یا حتی توقف اسپرماتوژنز گشته و ناباروری ایجاد نماید. باتوجه به یافته های این پژوهش و مطالعات افراد دیگر پیشنهاد می شود در حد امکان درمواد غذایی، دارویی و بهداشتی کمتر از بنزوات سدیم استفاده شود.
    کلیدواژگان: بنزوات سدیم، تستوسترون، هورمون های تیروئیدی