فهرست مطالب

فصلنامه مقالات و بررسیها
شماره 2 (پیاپی 75، 1383)

  • جلد دوم
  • تاریخ انتشار: 1383/06/20
  • تعداد عناوین: 12
|
  • ضیاء موحد صفحات 11-19
    عقلانیت به معنای سازگاری، ارتباطی مستقیم با استنتاج منطقی دارد. این ارتباط که جنبه صوری منطق را در بر می گیرد، اندیشه پنهان در برهان خلف است.
    کلیدواژگان: منطق، عقلانیت، سازگاری، برهان خلف
  • سهراب علوی نیا صفحات 21-38
    باورهای ما مبتنی بر دو پایه شواهد تجربی و نظریه پردازیند ولی در ریاضیات اساس کار، برهان عقلی است. برهان عقلی نیز متکی به مقدمات و پیش فرضهاست. ولی نمی توان این فرایند برهان را تا بی نهایت ادامه داد و بالاخره باید به اصول موضوعه رسید. معمولا همین اصول موضوعه، معرف شاخه ای از ریاضیاتند. مثلا حساب با اصول موضوعه پئانو تعریف می شود. ریاضی دانان، در اواخر قرن 19 م و اوائل 20 م کشف کردند که اصول موضوعه شاخه های مختلف ریاضیات را می توان به اصولی بنیادی تر، یعنی اصول موضوعه نظریه مجموعه ها، فروکاست. مساله این است که اصول نظریه مجموعه ها را ثابت نمی کنیم، به بداهت ذاتی آنها هم عقیده نداریم، پس چرا آنها را قبول می کنیم؟ آیا می توانیم این اصول را کم و زیاد کنیم یا آنها را به دلخواه خود تغییر دهیم؟ صدق یا کذب آنها را چگونه در می یابیم؟ از کجا به تمامیت و سازگاری آنها پی می بریم؟ طبیعت گرایی، در حل این مشکلات می کوشد. در این پژوهش تلقی و برداشت نگارنده از طبیعت گرایی مطرح می شود و نظر پروفسور پنه لوپه مدی، نقد و رد می گردد.
    کلیدواژگان: اصول موضوعه، سازگاری، نظریه مجموعه ها، بنیادگرایی، رئالیسم علمی، طبیعت گرایی، کل گرایی، مدی
  • نادیا مفتونی، احد فرامرز قراملکی صفحات 39-59
    علم شناسی امروزه به تبع علوم، توسعه فراوان یافته و رهیافتهای متنوعی چون علم شناسی منطقی-فلسفی، روان شناسی علم، جامعه شناسی علم و تاریخ علم را در برگرفته است. دانشمندان مسلمان با توسعه و رشد دانشهای مختلف روزگار خود، به بسط و تکامل علم شناسی نیز پرداخته اند و چهار رهیافت عمده و متفاوت در شناخت علوم به دست آورده اند. علم شناسی منطقی که ریشه ارسطویی دارد، در کتابهای منطق به میان آمده، و بر تحلیلهای پیشینی، ضابطه ای و ارائه اصول و قواعد حاکم بر علوم مبتنی است. علم شناسی تطبیقی، با بررسی مقایسه ای دانشها به ارائه الگویی برای طبقه بندی آنها می پردازد. این رهیافت، مطالعه پسینی است و نزد دانشمندان مسلمان بسط فراوان یافته است. علم شناسی تاریخی نیز ریشه ارسطویی دارد و با رهیافت پسینی و تجربی، به مطالعه تاریخی رشد علوم و نظریه های علمی می پردازد. دانشمندان مسلمان با گشودن مبحثی در سرآغاز هر علم با عنوان رؤوس ثمانیه، در واقع به علم شناسی مورد پژوهانه نیز پرداخته اند. در این مقام، انطباق علم شناسی منطقی بر علم خاص، چالش انگیز بوده و مسائل راهبردی برای هر دو ساحت علوم و علم شناسی به میان آورده است.
    کلیدواژگان: علم شناسی، احوال العلوم، اجزاء العلوم، احصاء العلوم، علم شناسی مورد پژوهانه، تاریخ علم، رؤوس ثمانیه، علم شناسی تطبیقی
  • محمدحسین گنجی صفحات 61-72
    رابطه دین و فلسفه همچنین نسبت نقل و عقل، از مسائل مهمی است که از دیرباز ذهن متفکران ادیان مختلف را به خود مشغول کرده است. اندیشمندان مسلمان نیز از این امر مستثنا نبوده و در آثار خود به این مطلب پرداخته اند. در فرهنگ مسلمانان مشهور آنست که متکلمان به این دلیل که مبانی فلسفه را معارض با شریعت می دانسته اند، با فلسفه مخالف بوده اند. بارزترین چهره مخالف فلسفه را ابوحامد غزالی، اندیشمند بزرگ قرن 5 ق می دانند که با نوشتن تهافت الفلاسفه، ظاهرا بزرگترین لطمه را به فکر فلسفی در عالم اسلام وارد کرده است. در این مقاله، به روشی تطبیقی و با توجه به سیر تاریخی مساله مورد بحث، آرائ و مبانی غزالی با فارابی و ابن سینا از فیلسوفان مقدم بر او، و ابن رشد از فیلسوفان قرن 6 ق و از معروفترین معارضان او، و طباطبایی از فیلسوفان معاصر، مقایسه گردیده و نشان داده شده که مخالفت غزالی- و دیگر متکلمان- با فلسفه، در حقیقت مخالفت با آراء معینی از فلسفه، و نه خود فلسفه بوده است. بنابراین، مخالف شمردن وی با فلسفه چندان درست به نظر نمی رسد.
    کلیدواژگان: فلسفه، نقل، عقل، دین، غزالی
  • امیر شیرزاد صفحات 73-88
    تبیین هستی شناسانه نسبت حق تعالی با خلق از مهمترین مباحث مورد نظر همه دانشمندان الهی اعم از متکلمان، حکیمان و عارفان است. این بحث از یک سو مبتنی بر مباحث امور عامه و از سوی دیگر مقصود از آن، هستی شناسی در تفکر الهی است. به هر حال، تفاوت در مبانی امور عامه، تاثیر به سزایی در تصویر سازی از نسبت حق با خلق دارد. نسبت حق با خلق در تصویر کلامی به رابطه «صانع و مصنوع» و در تصویر فلسفی مشائی به رابطه «علت و معلول» بر می گردد. این امر در فلسفه صدرایی با تجلیلی نو از علیت چهره ای دیگر می یابد که می توان آن را به دو تمثیل عمده «شمس و شعاع» و «واقعیت و صورت مرآتی آن» ارجاع نمود. پس از توضیح و تطبیق این دو تصویر، همراه با ذکر برخی مبانی و نتایج آنها، ترجیح تصویر دوم بر تصویر نخست بیان می شود.
    کلیدواژگان: ملاصدرا، هستی شناسی، علیت، عین الربط، تمثیل، شمس و ضوء، صورمرآتی
  • لیلا پژوهنده صفحات 89-103
    این گفتار به تحلیل «کلام نفسی» و «کلام لفظی» در آثار مولوی می پردازد و نشان میدهد که در یک چشم انداز کلی، تقسیم و تفکیک سخن و زبان به زبان لفظی و زبان یا کلام نفسی و نیز لوگوس باطنی و لوگوس به بیان آمده، به زمانی بسیار دور باز می گردد. با تاکید بر تاثیر چشمگیر بحثهای مطرح در حوزه اشعری بر آثار مولوی در دو بخش مجزا، کلام در قلمرو الوهیت و قلمرو انسان شناسی مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد و در ادامه، اصول و مبانی یاد شده با آراء مولوی مقایسه و بررسی می شود.
    کلیدواژگان: کلام نفسی، لوگوس، مولوی، کلام اشعری، کلام لفظی
  • محمد حسنی صفحات 105-126
    نظریه ادراکات اعتباری از نوآوری های محمدحسین طباطبایی است که به رغم ارتباطی که با پیشینه مباحث فلسفی در جهان اسلام دارد، در نوع خود ابتکاری وابداعی است. این مقاله تلاش می کند تا دیدگاه ارزش شناسی طباطبایی را در قالب برخی مسائل مربوط به این حوزه بررسی نماید. جایگاه وجودی ارزش، ارتباط ارزش و واقع، نحوه تولید ارزشها و اطلاق و نسبیت ارزشها، از جمله مسائلی است که مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
    کلیدواژگان: ارزش شناسی، نظریه ادراکات اعتباری، طباطبایی، نسبیت گرایی، مطلق گرایی، ارزش
  • عین الله خادمی صفحات 127-146
    اخوان الصفا در رسایل خود بعد از پیشینه تاریخی بحث نظام فیض، درباره چگونگی پیدایش کثیر از واحد، دو نظریه بیان کرده اند. بر مبنای نظریه اول، مراتب طولی فیض عبارتند از: خدا= عقل فعال = عقل منفعل (نفس کلی) = هیولای اولی= جسم مطلق (هیولای ثانیه). بر مبنای نظریه دوم، بین مراتب طولی فیض و سلسله اعداد (از 1 تا 9) تناظر وجود دارد و این سلسله طولی عبارتند از: خدا= عقل=نفس=هیولی= طبیعت= جسم فلک=ارکان چهارگانه و طبایع چهارگانه= مولدات سه گانه. نظریه اول، مبین وامداری اخوان الصفا از افلوطین، و نظریه دوم ترتیب منطقی بیان تاریخچه نظام فیض، مبین وامداری اخوان الصفا از فیثاغوریان است. اخوان الصفا با ایجاد تغییراتی در نظریه افلوطین وفیثاغوریان آن را پذیرفتند. بین نظریه اول و دوم آنان، از جهاتی مشابهت و از جهاتی تمایز وجود دارد. اخوان الصفا از باب تسامح و تقارب با فیلسوفان نظریه اول را مطرح کردند. نظریه دوم احتمالا به جهت برخورداری از زبان رمزآلود و تناظر بین سلسله مراتب فیض و سلسله اعداد و شواهد دیگر از رسائل اخوان الصفا و مجمل الحکمه، نظریه نهایی اخوان الصفا است.
    کلیدواژگان: نظریه فیض، اخوان الصفا، افلوطین، فیثاغوریان، خدا، عقل، طبیعت، جسم، فلک، نفس، هیولی
  • جلال زارعی صفحات 147-160
    احمد احسائی (1166-1241 ق) یکی از با نفوذترین چهره های دو سده اخیر شمرده شده است. او نوآوری های گوناگونی در مسائل کلامی و به ویژه جهان شناسی، پدید آورده است. این مقاله در جستجوی پاسخ به این پرسش است که آیا احسائی آموزه های جهان شناختی خود را، آن چنان که خود ادعا می کند، مستقیما از ائمه اثنی عشر اقتباس نموده است؟ با مقایسه برخی از آراء و نظرات او با پیشاهنگان عرصه اندیشه در صدد برآمده ایم تا تاثیر پذیری او را از سرچشمه های متنوع نشان دهیم.
    کلیدواژگان: احمد احسائی، جهان شناسی، مزداپرستی، اخوان الصفا، اسماعیلیه، شیخ اشراق، ابن عربی، ملاصدرا
  • علی ارشد ریاحی صفحات 161-178
    نظریه «نفس کلی و نفوس افلاک» در این مقاله با توجه به بطلان مبانی آن که از طبیعیات قدیم گرفته شده، ابطال گردیده و تاثیر آن بر فهم صدرا از آیات قرآن مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. به این منظور، با بررسی تمام کتب تفسیری و فلسفی صدرا، مواردی که او آیات قرآن را بر نفس کلی و یا نفوس افلاک منطبق کرده، جمع آوری شده است. سپس با توجه به سایر آیات، روایات، معنای ظاهری و سیاق آیات و قرائن موجود در آنها، معنای آن آیات به دست آمده و با توجه به خصوصیاتی که برای نفس کلی و نفوس افلاک در فلسفه ذکر شده، صحت و سقم انطباق آن آیات بر این نظریه، معلوم و این نتیجه به دست آمده است که نمی توان هیچ یک ازچهارده موردی را تایید کرد که صدرا آیات قرآن را بر این نظریه تطبیق کرده است.
    کلیدواژگان: قوای نفس، نفس کلی، نفس، فلک، قدر، قضاء، مراتب علم الهی، صادراول، faculties of soul، soul
  • ساختار «برهان سینوی» و نقد و بررسی ادله آن
    سید عباس ذهبی صفحات 179-199
    طرح مباحث خداشناسی و الهیات بالمعنی الاخص در فلسفه اسلامی اهمیت خاصی دارد. در این میان، مساله اثبات وجود خدا از اهمیت بیشتری برخوردار است و محوریت دیگر مسائل خداشناسی را به خود اختصاص می دهد. جایگاه و نقش ابن سینا و تاثیر او در حکیمان بعد از خودش از یک طرف و شهرت برهان سینوی در اثبا ت وجود خدا از طرف دیگر، تاملی دوباره در این استدلال را می طلبد تا با تحلیل ادله آن، نقاط قوت و ضعف آشکار گردد، اشکالات دوازده گانه قال طرح بر آن تبیین شود، صحت و سقم اشکالات مطرح شده و پاسخ های آن مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد تا در پرتو آن، بتوان درست و نادرست بودن ادعای ابن سینا و صدر المتالهین را درباره نامیدن این برهان به برهان «صدیقین» مورد داوری قرار داد و این نزاع تاریخی را حل نمود.
    کلیدواژگان: دور، برهان صدیقین، برهان سینوی، وجوب و امکان، تسلسل، اثبات واجب
  • رضا رسولی شربیانی صفحات 201-217
    پژوهش حاضر پس از ملاحظه تعاریف مختلف از نظریه مطابقت در صدق از ارسطو و حکیمان مسلمان تا منطق دانان جدید غرب، به طرح اشکالات عمده ترین چالش با آن یعنی شبهه دروغگو می پردازد. منطق دانان و حکیمان مسلمان از جمله تفتازانی، دوانی و صدر الدین دشتکی، راه های مختلفی در این مقام ارائه کرده اند. در میان منطق دانان غربی نیز راه حل راسل و نظریه مراتبی زبان آلفرد تارسکی از معروفترین راه حلهای معاصر برای حل شبهه دروغگو تلقی شده است. پس از بررسی تطبیقی و انتقادی راه حلهای یاد شده، بر مبنای نظریه اصالت وجود و قاعده اتحاد عاقل و معقول ملاصدرا، تبیین قابل قبولی از نظریه مطابقت ارائه می شود، به گونه ای که اشکالات مطرح شده برآن وارد نباشد.
    کلیدواژگان: صدق، نظریه مطابقت، شبهه دروغگو، معرفت شناسی صدرایی