فهرست مطالب

مجله پژوهش پرستاری ایران
پیاپی 10-11 (پاییز و زمستان 1387)

  • تاریخ انتشار: 1388/06/20
  • تعداد عناوین: 10
|
  • علی قزلقاش، فروزان آتش زاده شوریده، حمید علوی مجد، فریده یغمایی صفحات 7-15
    مقدمه
    با توجه به نارسایی های سیستم فعلی آموزش و روش های سنتی در آماده نمودن حرفه ای دانشجویان و با عنایت به نیاز مبرم گروه پزشکی به دانش نوین و جامع، باید روش ها و شیوه های آموزشی را که قادر باشد دانشجویان را خودمحور، خود راهبر و برخوردار از قدرت استدلال و قضاوت بار آورد، مورد استفاده قرار داد. در این پژوهش روش های معلم محوری و یادگیرنده محوری مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. هدف از این پژوهش تعیین و مقایسه تاثیر یادگیری خواندن صحیح الکتروکاردیوگرام با استفاده از سه روش سخنرانی (معلم محوری) و حل مساله و خودآموز با رایانه (یادگیرنده محوری) در دانشجویان ترم 4 کارشناسی پیوسته پرستاری دانشکده پرستاری مامایی شهید بهشتی سال 86-1385 بود.
    روش
    این پژوهش به صورت نیمه تجربی سه گروهی با اندازه گیری قبل و بعد است که بر 41 دانشجوی ترم 4 کارشناسی پرستاری انجام شد. قبل از شروع آموزش، در هرسه گروه پیش آزمون انجام گرفت و پس از اتمام دوره آموزش در هر سه گروه پس آزمون نیز انجام گرفته و میزان تاثیر روش های آموزشی بر یادگیری مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که تفاوت میانگین نمرات پس آزمون خواندن صحیح الکتروکاردیوگرام در سه گروه آموزشی با انجام آزمون آنالیز واریانس یک طرفه آماری با هم اختلاف داشت (001/0p<، 38/2=df، 695/12=f). یعنی هر سه روش آموزشی در یادگیری مؤثر بود و آزمون توکی نشان داد که گروه یادگیری به روش خود آموز با رایانه از دو گروه دیگر متفاوت بود و در زیر مجموعه ای جدا از دو گروه دیگر قرار گرفته است و این دو گروه خود با یکدیگر تفاوتی ندارند. آزمون آماری کروسکال والیس نشان داد که بین روش های مختلف یادگیری با سطوح یادگیری دانشجویان ارتباط معنادار آماری وجود دارد (001/0p<، 2=df، 615/16=2).
    نتیجه گیری
    از یافته های این پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که هر سه روش آموزش در یادگیری دانشجویان تحت بررسی مؤثر بود ولی اثر روش آموزش به روش خود آموز با رایانه از دو روش دیگر کمتر بود. با توجه به تعداد اندک نمونه، انجام مطالعات دیگری با تعداد نمونه بیشتر و در سایر دروس پیشنهاد می گردد.
    کلیدواژگان: یادگیری، سخنرانی، حل مساله، خودآموز با رایانه، دانشجویان پرستاری، الکتروکاردیوگرام
  • حسین نامدار، محمد ارشدی، دکترحسین ابراهیمی، محمدحسن صاحبی حق صفحات 17-23
    مقدمه
    نگرش ها در هدایت رفتار انسان ها به سوی اهداف، آگاهی از پیامدهای آن و پردازش مؤثر اطلاعات پیچیده درباره محیط زندگی نقش بسزایی دارند آمادگی افراد برای پذیرش و حمایت از بیماران روانی نیز به مقدار قابل توجهی در بازگشت موفق بیماران به جامعه تاثیر دارد. این مطالعه با هدف بررسی نگرش دانشجویان پرستاری به بیماری های روان انجام گرفت.
    روش
    در یک مطالعه توصیفی - تحلیلی 153 نفر دانشجوی پرستاری دانشکده پرستاری و مامایی تبریز در نیمسال دوم سال تحصیلی 1386- 1387 (کل جامعه پژوهش) انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل دو بخش مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه 34 سؤالی نگرش نسبت به بیماری های روان (OMI) بود. تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS v. 11.5 انجام گرفت.
    یافته ها
    یافته های این پژوهش نشان داد که میانگین نمره کلی نگرش دانشجویان نسبت به بیماری های روان بالاتر از میانگین آزمون بوده و درکل نگرش دانشجویان نسبت به بیماری های روان مثبت بود (18/13±44/117). آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه میانگین نمره کل دانشجویان پرستاری در مورد نگرش نسبت به بیماری های روان را بر حسب سال های مختلف تحصیلی معنادار نشان داد (001/0=p و 69/6=F). در کل دانشجویان پرستاری اعتقاد کمتری به جداسازی، اعمال یک سری اقدامات محدودکننده و شرم آور بودن و پنهان نگه داشتن وجود این بیماری ها و اعتقاد بیشتری به همدلی و مهربانی، پیشرفت روند درمان و وجود یک سری رفتارهای کلیشه ای و منفی در این بیماران داشتند.
    نتیجه گیری
    اگر چه یافته ها نشان داده است نگرش مثبت دانشجویان بالاتر از میانگین بوده ولی با توجه به میزان نگرش منفی خصوصا در ابعاد داشتن تفکر قالبی در مورد این بیماری ها، لزوم توجه بیشتر مربیان روان پرستاری و گنجاندن بحث های عمیق تر در مورد شناسایی ریشه های این نگرش ها و اصلاح آن در قالب برنامه های آموزشی وجود دارد.
    کلیدواژگان: نگرش، بیمارهای روان، دانشجویان پرستاری
  • مریم اسماعیلی، فاطمه حسینی صفحات 25-32
    مقدمه
    بیماری مولتیپل اسکلروزیس نوعی بیماری پیشرونده و تحلیل برنده غلاف میلین سلول های عصبی در سیستم عصبی مرکزی است علت بیماری مشخص نیست اما عوامل متعددی از جمله سابقه ابتلا به بیماری های عفونی، نقص سیستم ایمنی، استرس و تنیدگی و عوامل محیطی متعدد می تواند در ایجاد بیماری مؤثر باشد. بیماری مولتیپل اسکلروزیس به عنوان یک بیماری مزمن با بروز ناگهانی و غیر قابل پیش بینی سبب بروز استرس های گوناگون در ابعاد مختلف زندگی بیماران می گردد. به نظر می رسد آگاهی از میزان استرس بیماران می تواند گامی مؤثر در جهت مقابله با استرس باشد. مطالعه حاضر به منظور تعیین میزان استرس در بیماران مبتلا به MS مراجعه کننده به انجمن مولتیپل اسکلروزیس ایران انجام شده است.
    روش
    این مطالعه یک مطالعه مقطعی می باشد. نمونه های این پژوهش 600 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بودند که به روش نمونه گیری مستمر انتخاب شدند و پس از توضیح کار و کسب رضایت پرسشنامه های خود ایفا (پرسشنامه استاندارد سنجش استرس کودرون) جهت تکمیل در اختیار بیماران قرار داده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری توصیفی و آزمون آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد.
    یافته ها
    داده ها نشان داد میزان استرس در سطح عادات فکری و زندگی شخصی (3/79%) بیماران دارای عادات فکری استرس زا و همچنین (3/76%) نمونه ها دارای بافت استرس زا در زندگی شخصی بودند. آزمون آماری آنالیز واریانس ارتباط معناداری را بین میزان استرس در سطح عادات فکری و سن (01/0=p)، وضعیت اشتغال (00/0=p) و طول مدت بیماری نشان داد (000/0=p).
    نتیجه گیری
    از آن جا که نتایج حاصل از مطالعه میزان استرس بالایی را در بیماران نشان داد شناسایی منابع ایجادکننده استرس و ارایه آموزش های مناسب جهت مقابله و یا سازگاری با استرس های ناشی از بیماری مزمن MS جهت ارتقا کیفیت زندگی بیماران ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: استرس زا، مولتیپل اسکلروزیس، عادات فکری استرس زا
  • آزاد رحمانی، عاطفه الله بخشیان، عباس داداش زاده، حسین نامدار، محمدعلی اکبری صفحات 33-41
    مقدمه
    پرسنل فوریت های پزشکی در موقعیت های پرتنشی با بیماران خود مواجه می شوند و این امر می تواند منجر به بروز خشونت علیه آنان گردد. تاکنون ماهیت خشونت فیزیکی علیه پرسنل فوریت های پزشکی در کشور ایران بررسی نشده است. بنابراین، هدف این مطالعه تعیین انواع خشونت فیزیکی محل کار علیه پرسنل فوریت های پزشکی استان آذربایجان شرقی از دیدگاه این پرسنل می باشد.
    روش
    این پژوهش از نوع توصیفی می باشد که در سال 1387 انجام گرفت. جامعه پژوهش عبارت بود از 160 نفر از پرسنل فوریت های پزشکی شاغل در مراکز اورژانس پیش بیمارستانی استان آذربایجان شرقی که با روش سرشماری به عنوان نمونه مطالعه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از یک پرسشنامه ترکیبی استفاده گردید که مشخصات فردی-اجتماعی پرسنل مورد بررسی، فروانی خشونت فیزیکی علیه آنان و عوامل مؤثر با بروز خشونت در اورژانس پیش بیمارستانی از دیدگاه این پرسنل را بررسی می نمود. پرسشنامه ها با پست برای واحدهای مورد مطالعه ارسال شد 138 پرسشنامه برای محققین عودت داده شد (ضریب بازگشت 25/86%). برای تجزیه و تحلیل یافته ها از نرم افزار آماری SPSS v.13 و آمار توصیفی استفاده گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که 7/37% از پاسخگویان گزارش نمودند که در سال گذشته خشونت فیزیکی را در محل کار خود تجربه نموده اند. از دیدگاه پرسنل شایع ترین علت خشونت محل کار علیه آنان کمبود آگاهی مردم به وظایف پرسنل فوریت پزشکی بوده است. بیشترین واکنش پاسخگویان به خشونت فیزیکی دعوت کردن مهاجمین به آرامش بوده است (9/52%) و مهم ترین دلیل برای این واکنش بیهوده بودن پی گیری موارد خشونت (1/34%) ذکر شده است.
    نتیجه گیری
    نتایج این پژوهش، در مقایسه با نتایج مطالعات کشورهای دیگر، نشان دهنده شیوع نسبتا بالای خشونت فیزیکی علیه پرسنل فوریت های پزشکی استان آذربایجان شرقی می باشد. برای کاهش سطح خشونت فیزیکی علیه این پرسنل آموزش عمومی و همچنین، آموزش کادر فوریت پزشکی در زمینه کنترل خشونت توصیه می شود.
    کلیدواژگان: خشونت محل کار، خشونت فیزیکی، تکنسین فوریت های پزشکی
  • فریبا برهانی، رویا غلامرضابیگی، عباس عباس زاده، مهری کهن صفحات 43-53
    مقدمه
    دوران قبل از عمل جراحی می تواند اثرات مخربی برای کودک داشته باشد. نگرانی قبل از عمل با اختلالات رفتاری متعددی بعد از عمل جراحی ارتباط دارد. با توجه به این که 65% کودکانی که تحت عمل جراحی قرار می گیرند از نگرانی قبل از عمل رنج می برند، بنابراین تعیین ارتباط نگرانی با اختلالات رفتاری می تواند به تشخیص بهتر این عوارض توسط پرستار کمک کرده تا با برنامه ریزی صحیح در جهت کاهش نگرانی های قبل از عمل از بروز عوارض و اختلالات بعد از عمل جراحی کم کرد. هدف مطالعه حاضر تعیین ارتباط نگرانی های قبل از عمل و آشفتگی های خواب در کودکان تحت عمل جراحی بستری در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی کرمان می باشد.
    روش
    این پژوهش، یک پژوهش توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی می باشد که در آن میزان نگرانی قبل از جراحی و ارتباط آن با آشفتگی های خواب بعد از جراحی مورد بررسی قرار گرفته و اطلاعات در یک مقطع جمع آوری گردیده است. 309 کودک سن بین 14-8 ساله که تحت عمل جراحی و بیهوشی قرار گرفتند به عنوان آزمودنی در این تحقیق شرکت کردند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد نگرانی قبل از عمل شامل 4 بعد (بیماری، جراحی، بستری شدن و تزریقات) و پرسشنامه پژوهشگر ساخته اختلالات خواب شامل 4 بعد (آشفتگی های کلی خواب، آشفتگی های قبل از خواب، آشفتگی های حین خواب، آشفتگی های بعد از خواب) می باشد، جمع آوری گردید. داده ها با نرم افزار SPSS v.13 و با استفاده از آزمون های آماری آنالیز واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی پیرسون و آمارهای توصیفی تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    از 309 کودک شرکت کننده در این تحقیق، 118 نفر دختر و 191 نفر پسر با میانگین سن 64/10 سال بودند. کمترین میزان نگرانی مربوط به سن 14سال و بیشترین مربوط به سن 12 سال بود. همبستگی مثبت و معناداری بین نگرانی های قبل از عمل و آشفتگی های خواب بعد از عمل مشاهده شد (31/0=r) کودکانی که تحت عمل جراحی تنفس قرار گرفتند بیشترین و کودکانی که تحت عمل جراحی برداشت توده قرار گرفتند کمترین میزان نگرانی را داشتند. و میزان نگرانی در افرادی که از استان های دیگر آمده بودند بیشتر دیده شد و ارتباط معنادار معکوس بین نگرانی و سن دیده شد (05/0p<). ارتباط معناداری بین نوع بخش و محل سکونت با نگرانی یافت نشد. آشفتگی های خواب با سن ارتباط معنادار معکوسی نشان دادند (05/0p<) و رابطه ای بین آشفتگی های خواب و بخش بستری و محل سکونت دیده نشد. عوامل نگرانی کودک ارتباط مثبت معناداری با سن، جنس و نوع جراحی نشان دادند (05/0p<).
    نتیجه گیری
    یافته های این بررسی نشان می دهد که کودکان زیادی در هنگام عمل جراحی دچار ترس و نگرانی می شوند و این ترس و نگرانی با آشفتگی خواب آن ها ارتباط مستقیم معناداری دارد. این یافته حداقل دو کاربرد زیر را دارد. نخست اینکه نشان می دهد موضوع آن قدر اهمیت دارد که ضروری است در زمینه ابعاد مختلف آن مطالعات بیشتری انجام شود. دوم اینکه پرستاران می بایست با همکاری تیم سلامت برنامه ای برای کاهش میزان نگرانی کودکان و حتی والدین آن ها تدوین کرده و این برنامه را به صورت یکی از اقدامات سازمانی خود در مراقبت از کودکان تحت عمل جراحی درآورند.
    کلیدواژگان: نگرانی قبل از عمل، آشفتگی های خواب، کودکان، عمل جراحی
  • جبار حیدری، هدایت جعفری، محمد علی افضلی، رضاعلی محمدپور، قهرمان محمودی صفحات 54-62
    مقدمه
    ازدواج و تشکیل خانواده یکی از عوامل مؤثر در بهداشت روان و شیوه زندگی افراد محسوب می شود که نقش آن در کاهش نابسامانی های فردی و اجتماعی مشخص گردیده است. به منظور برنامه ریزی اصولی و بالابردن سطح آگاهی جوانان از معیارهای صحیح ازدواج اطلاع از نظرات آنان ضروری است. این مطالعه با هدف تعیین معیارهای ازدواج از دیدگاه دانشجویان مجرد دانشگاه علوم پزشکی مازندران در سال 1385 می باشد.
    روش
    پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک با تعداد 380 دانشجوی دختر و پسر مجرد دانشگاه علوم پزشکی مازندران در سال 1385 انجام گردید. ابزار پژوهش پرسشنامه ای شامل مشخصات فردی و معیار ازدواج بود. معیارهای انتخاب در سه سطح لیکرتی خیلی مهم، مهم تاحدودی مهم تعیین می شدند. یافته های حاصله با استفاده از آزمون آماری توصیفی و آزمون استنباطی کای دو به استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    داده ها نشان داد که 60% دانشجویان مؤنث و در محدوده سنی 23-18 سال قرار داشتند. اکثر این دانشجویان (7/46%) در ترم تحصیلی 4-1 قرار داشتند. همچنین یافته ها نشان داد که نگرش دانشجویان نسبت به معیارهای تفاهم اخلاقی و وفاداری در حدود بالای 90% و در معیارهای مسؤولیت پذیری و زیبایی و جذابیت بیش از 70% در حد خیلی مهم ارزیابی گردید. میزان اهمیت معیارها با متغیرهای سن، جنس، مقطع تحصیلی و معیارهای انتخاب همسر مثل: تفاهم اخلاقی، وفاداری به همسر، زیبایی و جذابیت ظاهری، رضایت والدین، عشق و علاقه، تشابه تحصیلی، داشتن مذهب مشترک، تشابه علاقه و سلیقه در زندگی، عدم وجود بیماری ارثی در خانواده ارتباط و تفاوت معناداری دارد. به طوری که معیارهای ارزشمند برای دانشجویان پسر به ترتیب تفاهم اخلاقی، وفاداری، مسؤولیت پذیری، زیبایی و جذابیت ظاهری و شناخت قبل از ازدواج، اما برای دانشجویان دختر تفاهم اخلاقی، وفاداری، رضایت والدین، شناخت قبل از ازدواج، عشق و علاقه، مسؤولیت پذیری، زیبایی و جذابیت ظاهری بوده است.
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که معیارهای ازدواج دانشجویان مطالعه شده اعم از پسر و دحتر، مبتنی بر ارزش ها و معیارهای اصیل و فرهنگی است. لذا از منظر تامین بهداشت و سلامت ازدواج که یکی از رسالت ها و وظایف اجتماعی حرف بهداشتی و درمانی از جمله پرستاری است، بیش از اینکه در صدد فراهم نمودن امکانات مالی آن تلاش کنیم، برای تسهیل و بقای ازدواج ها باید شرایطی و بستری هایی را با رعایت معیارهای فرهنگی، دینی و اجتماعی فراهم کرد تا دانشجویان پسر و دختر بتوانند با باورهای و سلوک اخلاقی و تعهد و مسؤولیت پذیری همدیگر قبل از ازدواج آشنا شوند.
    کلیدواژگان: معیار ازدواج، دانشجویان
  • منصوره کریم اللهی، حیدر علی عابدی صفحات 63-73
    مقدمه
    نماز یک عملکرد معنوی است که باعث ارتباط با موجود متعالی می شود و یک عمل ساده برای برگرداندن ذهن و قلب بسوی مقدسات است. نماز یک عملکرد اساسی در بیشتر ادیان عمده جهان از جمله اسلام، مسیحیت، یهودیت، بودیسم و غیره است. متون زیادی در رابطه با دین، معنویت و شفا وجود دارد. گر چه ارتباط بین نماز و سلامتی بسیار بیان شده است محققین هنوز بسیار باید یاد بگیرند. ما هنوز درباره نماز و مشکلاتی که بیماران در اقامه آن مواجه اند چیزی نمی دانیم. این مطالعه به منظور تبیین تجارب بیماران از نماز در بیمارستان انجام شده است.
    روش
    مطالعه حاضر با روش کیفی با رویکرد تحلیل محتوا انجام شده است. نمونه گیری به روش آسان و در دسترس با انتخاب تعداد 33 بیمار بستری در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اردبیل انجام شد و روش جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. مصاحبه های ضبط شده کلمه به کلمه پیاده گردید. برای کاهش داده ها، نام گذاری داده ها و به دست آوردن کدهای تحلیلی و در نهایت تشخیص موضوعات از روش تحلیل محتوا استفاده شد.
    یافته ها
    یافته های حاصل از تحلیل داده ها به دسته بندی های زیر ختم گردید: موانع اقامه نماز، امکانات لازم برای اقامه نماز، تطبیق، نتیجه اقامه نماز در بیمارستان و عوامل تسهیل کننده نماز.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که بیماران در اقامه نماز، این نیاز اساسی روحی و معنوی خود در بیمارستان با مشکلات عدیده ای روبرو هستند و متاسفانه هیچ گونه کمکی در این مورد انجام نمی گیرد. در پایان با توجه به نتایج مطالعه پیشنهاداتی برای بهبود کیفیت و کمیت اقامه نماز در بیمارستان ارایه گردید.
    کلیدواژگان: نماز، عبادت، بیمار، بستری، بیمارستان
  • محبوبه نم نباتی، پروانه اباذری، صدیقه طلاکوب صفحات 75-86
    مقدمه
    اداره درد یکی از حقوق مهم کودکان و یکی از اولویت های درمان است. تسکین درد از بروز عواقب ناگوار و عوارض جدی پیشگیری می کند و نوید بخش رشد و تکامل طبیعی نسل آینده است. پرستاران از جمله افراد کلیدی هستند که بیشترین ارتباط را با کودکان دردمند دارند و با بررسی و درمان درد کودکان می توانند از بروز مشکلات بعدی پیشگیری کنند. مطالعه تجربیات آنان نقش ارزنده ای را در چگونگی اداره درد ایفا می کند. هدف از این مطالعه بررسی تجارب پرستاران از درد کودکان است.
    روش
    پژوهش حاضر کیفی و روش آن پدیده شناسی است در این روش تجربیات 19 پرستار شاغل در بخش های مختلف داخلی-جراحی و عفونی کودکان یکی از بیمارستان های شهر اصفهان در ایران، با استفاده از روش مصاحبه جمع آوری گردید. نمونه گیری به صورت مبتنی بر هدف انجام شد و با استفاده از روش کلایزی، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    تجارب پرستاران در دو حیطه اصلی بررسی و به کارگیری اقدامات درمانی مورد پژوهش قرار گرفت. یافته های حاصل از تجارب پرستاران در 3 مفهوم محوری توانایی شناسایی، واکنش و باورها و هفت زیر مفهوم شامل آگاهی از واقعیت درد، اهمیت نقش مراقب، وابستگی به دارو، صبر داشتن، تعاملات بین فردی، باورها نسبت به دارو نما، نگرش منفی نسبت به حضور مادر حین پروسیجرها قرار گرفت.
    نتیجه گیری
    تجارب پرستاران نشانگر توانایی و آگاهی آنان از ماهیت درد، عوامل مؤثر بر آن و درک نقش مادر می باشد. مطالعه تجربیات آنان سرمایه ای ارزنده ای در جهت اداره بهتر درد است. بنابراین ضرورت دارد که در برنامه ریزی های آموزش پرستاری به موضوع درد در کودکان توجه بیشتری مبذول گردد و دوره های آموزش اداره درد برای تربیت پرستاران مجرب و ورزیده در نظر گرفته شود. علاوه بر این، مشارکت و نقش پزشکان در اداره درد کودکان نیز مدنظر قرار گیرد و همچنین جهت اجرای استانداردهای اداره درد شرایط و تسهیلات مناسب مهیا گردد.
    کلیدواژگان: تجربه پرستاران، اداره درد، کودکان
  • معصومه رامبد، فروغ رفیعی صفحات 87-97
    مقدمه
    کیفیت زندگی بیماران تحت همودیالیز، همواره تحت تاثیر اختلالات جسمی، روانی- اجتماعی و تغییرات سبک زندگی این گروه می باشد. به نظر می رسد حمایت اجتماعی درک شده بتواند در بهبود کیفیت زندگی این افراد دخالت نماید. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط حمایت اجتماعی درک شده و کیفیت زندگی در بیماران تحت همودیالیز انجام شد.
    روش
    این مطالعه از نوع همبستگی - توصیفی بود. 202 بیمار مبتلا به نارسایی مزمن کلیوی تحت درمان با همودیالیز مراجعه کننده به بخش های همودیالیز مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی ایران از طریق تمام سرشماری در این مطالعه شرکت کردند. داده ها با بهره گیری از بخش دوم پرسشنامه منابع شخصی و ابزار کیفیت زندگی فرانس و پوورس طی چهار ماه جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS v.14 تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد بیشتر بیماران از سطح بالای حمایت اجتماعی درک شده (9/64%) و کیفیت زندگی مطلوب (54%) برخوردار بودند. حمایت اجتماعی درک شده با بعد سلامتی و عملکرد (05/0p≤ و65/0=r)، اقتصادی- اجتماعی (05/0p≤ و67/0=r)، روانی- معنوی (05/0p≤ و63/0=r) و خانوادگی کیفیت زندگی (05/0p≤ و51/0=r) در ارتباط بود. علاوه بر این کیفیت زندگی کلی با حمایت اجتماعی درک شده ارتباط معنادار آماری داشت (0001/0= p، 72/0=r).
    نتیجه گیری
    حمایت اجتماعی از طریق فراهم کردن تجربیات مثبت، رضایت از نقش های اجتماعی و افزایش سازگاری با شرایط تنش زا در بیماران تحت همودیالیز می تواند سبب بهبود کیفیت زندگی آن ها شود. وجود ارتباط بین کیفیت زندگی و حمایت اجتماعی درک شده، لزوم توجه پرستاران به منابع حمایتی بیمار را آشکار می سازد. بنابراین پرستاران باید برنامه هایی را در جهت افزایش درک حمایت اجتماعی در بیماران تحت همودیالیز فراهم ساخته و از این طریق به بیماران در بهبود کیفیت زندگی آن ها کمک نمایند.
    کلیدواژگان: کیفیت زندگی، حمایت اجتماعی درک شده، همودیالیز
  • میترا ذوالفقاری، محمدرضا سرمدی، رضا نگارنده، بهمن زندی، فضل الله احمدی صفحات 99-109
    مقدمه
    سیستم آموزش الکترونیکی ترکیبی با به کارگیری ابزارهای متنوع و فن آوری های پیشرفته سعی در بهبود کیفیت یادگیری دارد. هدف در این پژوهش پس از طراحی و به کارگیری نظام آموزش الکترونیکی ترکیبی، تعیین میزان رضایتمندی دانشجویان و اساتید دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی تهران از این روش می باشد.
    روش
    در این مطالعه توصیفی- مقایسه ای، جمعیت هدف شامل اعضا هیات علمی و دانشجویان پرستاری و مامایی مقاطع مختلف تحصیلی در دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی تهران بودند. 17 نفر از مدرسینی که داوطلب شرکت در طرح بودند دروس خود را به شیوه الکترونیکی ترکیبی آماده و اجرا نمودند. در مجموع 22 درس (45 واحد درسی) از دروس مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری تخصصی پرستاری و نیز کارشناسی و کارشناسی ارشد مامایی به شیوه الکترونیکی ترکیبی در نیمسال اول 88-1387 اجرا و نظرات دانشجویان و مدرسین از این شیوه با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و مقیاس دیداری مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده ها با نرم افزار SPSS v.16 و با استفاده از آزمون های توصیفی (فراوانی و درصد) و آزمون های غیر پارامتریک (ویلکاکسون) مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    از مجموع 181 دانشجویی که در این مطالعه به پرسشنامه پاسخ دادند (پاسخ دهی 2/82%)، 4/67% از اجرای برنامه ابراز رضایت کامل داشتند و 3/24% از دانشجویان از آموزش به شیوه الکترونیکی ترکیبی ابراز نارضایتی نمودند. همچنین رضایت دانشجویان از 4 محور (مسایل فنی و ساختاری، مسایل مربوط به یادگیرنده، مسایل مربوط به طرح درس و محتوا و مسایل مربوط به حمایت از یادگیرنده) مورد بررسی قرار گرفت. 2/88% مدرسین نیز از به کارگیری این شیوه در تدریس ابراز رضایت کامل داشتند. هم دانشجویان و هم مدرسین استفاده از روش الکترونیکی ترکیبی را به روش رایج تدریس ترجیح می دادند (001/0=p).
    نتیجه گیری
    با توجه به این که سیستم آموزش الکترونیکی ترکیبی با امکان انعطاف پذیری در یادگیری و با قابلیت بهره گیری از مزایای هر دو روش آموزش حضوری و الکترونیکی رضایت مدرسین و دانشجویان را در پی داشت پیشنهاد می گردد که به عنوان یک روش ارایه آموزش مؤثر در دانشگاه های علوم پزشکی کشور مورد توجه قرار گیرد. ضمن آن که به جنبه های افزایش تعامل و روش های ایجاد انگیزه در آموزش الکترونیکی ترکیبی توجه بیشتری گردد.
    کلیدواژگان: آموزش الکترونیکی ترکیبی، رضایتمندی، دانشجویان پرستاری و مامایی، اعضای هیات علمی
|
  • Pages 7-15
    Introduction
    Considering present inadequacies of educational system in preparing students professionally as well as the medical team’s need for novel and holistic knowledge, the educational methods should be applied which can promote independency, self-directing, reasoning and judgment of the students. The study compared the teacher oriented and learner oriented educational methods.
    Methods
    A semi-experimental study was conducted to compare the three groups, after and before the intervention. 41 nursing students in their forth semester were recruited in the study. Pre-test and post-test was taken before and after the intervention in all three groups to assess the effects of applied methods on learning.
    Results
    The results revealed a significant difference in mean scores of post-test among the three groups by means of one-way analysis of variance [f=12.695, df (2,38), P<0.001]. All thee methods were effective. Tukey test showed a difference between the self-learning via internet group with the others, but no difference between the other two. The kruskal-wallis test showed a significant difference between students’ level of learning and learning methods (df =2, x²=16.615, P<0.001).
    Conclusion
    The study showed the effectiveness of all three methods but the effect of self-learning via internet was lower than others. The study recommends future research studies with bigger sample size, also on other course subjects due to its small sample size.
  • Pages 17-23
    Introduction
    Attitudes play an important role in directing human behaviors to goals, being aware of outcomes and efficient processing of complex information about the life world. People preparedness for accepting and supporting mentally ill persons has a great impact on patients’ successful integration in the society. The study aimed at assessing the attitude of nursing students toward mental illnesses.
    Methods
    In this descriptive-analytical study, a census sample of 153 nursing students who were studying in second semester was participated (Total numbers of study population). Data was gathered using a two-part questionnaire consisted of demographic characteristics and a 34 items questionnaire on attitude toward mental illnesses (OMI). Data were analyzed by SPSS (version 11.5) software.
    Results
    The results indicate that participants’ mean scores of OMI, was higher than the test’s average score and students had a positive attitude toward mental illnesses (117/44±13/18). One-way analysis of variance showed a significant mean difference among students in different education years (F=6.69, p≤0.001). In general, nursing students didn’t believe much on isolation, restrictions, hiding the illness and stigmatization but on sympathy and compassion, good treatment progress and some stereotypical negative behaviors of patients.
    Conclusion
    Even though students’ positive attitude was higher than the average score, but considering negative attitude in having stereotyping thoughts on mental illnesses, there is a need for more attention of nursing instructors in including profound discussions in order to recognize the sources of such attitudes and correcting them through educational plans.
  • Pages 25-32
    Introduction
    Multiple Sclerosis (MS) is a demyelinating progressive disease which afflicts central nervous system. The cause remains uncertain but various factors such as infection, stress, immune deficiency and environmental factors may contribute to this disease. As a chronic disease with sudden and unpredictable attack, MS results in various stresses in patients’ lives. It seems that the more we know the extent of stress in patients’ lives, the more we can control it. The present study aimed at determining the extent of stress in patients suffering from MS who have referred to MS Association of Iran.
    Method
    A cross sectional study was conducted using sequential sampling to recruit 600 patients suffering from MS. Data were collected through a self-administered questionnaire (Coudron questionnaire). Descriptive statistics and one-way analysis of variance were used to analysis the data.
    Results
    79.3% of the patients had stressful thought habits and 76.3 % of them had stressful context in their private lives. Results of one-way analysis of variance showed a significant relationship between the amount of stressful thought habits and age (P=0.01), employment status (P=0.00) and duration of disease (P<0.000).
    Conclusion
    Since the findings of this research revealed high stress of MS patients, identifying stress sources to improve their life qualities, providing appropriate education for coping and adapting with chronic disease related stress, seems to be necessary.
  • Pages 33-41
    Introduction
    Emergency medical technician (EMT) personnel encounter with their patients in stressful situations which may result in workplace violence (WPV) against them. There is no relevant study undertaken to investigate physical WPV against Iranian EMT personnel yet. Therefore, the present study was designed to determine the nature of physical WPV toward EMT personnel in East Azerbaijan Province (EAP).
    Methods
    This descriptive study was undertaken in 2008, with a sample of 160 EMT personnel drawn from pre-hospital settings in EAP. They were selected by census sampling. Data were gathered through a posted questionnaire (with a response rate of 86.25%) consisting of participants’ social and personal characteristics, the prevalence of physical assaults and violence incidence’s relevant factors from their point of view. All statistics were computed using the SPSS software (version 13).
    Results
    Results showed that 37.7% of respondents experienced physical assault during the previous year. The most frequent response to physical WPV was “to invite the offender to calm down” (9/52%) since they considered it useless to follow up the case (34.1%).
    Conclusion
    The study reveals the high frequency of violent events on EMT personnel in EAP, compare to other countries. To make the violence level against personnel down, public education and continuing education for EMT personnel is recommended.
  • Pages 43-53
    Introduction
    Preoperative worries can have adverse impacts in children. It has associations with a number of behavioral disturbances after the surgery. Considering the rate of 65% of children candidates for surgery, suffering from preoperative worries, recognition of worries relationship with behavioral disturbances has great impotence. It could help nurses to diagnose such complications better in order to have a proper plan for reducing preoperative worries and disturbances after surgery. The study aimed at determining the association of preoperative worries and sleep disturbances in children undergo surgery in hospitals affiliated to Kerman Medical University.
    Method
    A correlational descriptive – analytic study was conducted cross-sectionally. A total of 309 children, aged 8-14 years old were who had undergone general anesthesia and surgery, participated in the study. Data were collected through standard preoperative worries questionnaire in four dimensions of disease, surgery, hospitalization and injection procedures, and sleep disturbances questionnaire (researcher- made) in 4 domains of general sleep disturbances, disturbances prior to sleep, disturbances during sleep and disturbances after sleep. All statistics were computed using the SPSS software (version 13). ANOVA and Pearson correlation coefficients were used as statistical tests for analysis.
    Results
    Among 309 participants, 118 were female and 191 males. Their mean age was 10/64 years old. 14 years old participants had the minimum scores of worries and 12 years old ones, the maximum. The results showed a significant correlation between preoperative worried and sleep disturbances after surgery (r=0/31). The children who underwent respiratory surgery had the highest levels of worries and the children with mass resection surgery showed the lowest levels of worries. Also, the children who had come from other provinces expressed more worries. A negative correlation was found between worries scores and age (p>0.05) but no significant correlation between worries scores hospitalized care units and residential place (p>0.05). Worried related factors had significantly positive correlation with age, gender and kind of surgery (p>0.05).
    Conclusion
    The study revealed that children experience fear and worries in surgery which is directly associated with their sleep disturbances. The study calls for more investigation on different aspects of issue. Nurses should provide plans for decreasing levels of children and their parents’ worries in collaboration with other health team members and make it as an acting plan for taking care of such children.
  • Pages 54-62
    Introduction
    Marriage is one of the effective factors in the mental health and individuals life styles which its role in reducing personal and social disruptions has been acknowledged. In order to plan properly and increase youth’s awareness of right marital criteria, get to know their viewpoint is necessary. The study aimed at assessing single students’ marital criteria in Mazandaran University of Medical Sciences, 2006.
    Methods
    Using descriptive- analytic study method, 380 unmarried male and female students were selected through systematic random sampling. The data were collected using a questionnaire consisting demographic characteristics and marriage criteria, on a 3-point rating scale from very important, till important to some extent. All statistics were computed by the SPSS software data, using X2 test.
    Results
    Most of the participants were female, ranging in age from 18 to 23 years. The students, mostly (46.7%) were studying in 1-4th semesters. In general, the participant had positive attitude to marriage. Variables like age, sex and level of education were significantly correlated with spouse selection criteria like mutual understanding, faithfulness, beauty and attractiveness, parents’ agreements, love, education similarities, having same religion, having same taste, and not having heritable disease in the family.
    Conclusion
    The study revealed the valuable criteria for the male students as mutual understanding, faithfulness, being responsible, beauty and attractiveness and knowing each other before marriage. The valuable criteria for female student were mutual understanding, faithfulness, parent’s agreement, knowing each other before marriage, love, being responsible, beauty and attractiveness. Youth marriage should be facilitated by providing financial supports and more protection, knowing their viewpoints.
  • Pages 63-73
    Background
    Prayer is a “spiritual practice which establishes communication with a higher being and is the simple act of turning our mind and our heart to the sacred. It is an act central to the practice of most major world religions, including Christianity, Judaism, Islam, Buddhism, etc. There is many published literature about religion, spirituality and healing. Although the relationship between prayer and health well established, researchers have much to learn. We still do not know about the prayer and difficulties people have in saying their prayers in hospital. The present study was conducted to explore patients’ experiences of prayer in hospitals.
    Method
    Using qualitative method (content analysis), semi-structured interviews were conducted with a purposeful sample of 33 patients drawn from hospitals affiliated to Ardabil University of Medical Sciences. The recorded interviews were transcribed verbatim. For data reduction, labeling Patients’ experience of prayer in hospital and finding analytical codes, content analysis method were used.
    Results
    Following categories were identified in data analysis: barriers of saying prayer, facilities required for saying prayer, adjustment, outcomes of saying prayer in hospital and facilitating factors for prayer.
    Conclusion
    Findings revealed that patients have problem in saying prayer as their main spiritual need, in hospitals. They unfortunately, do not receive any help in this regard. The study provides some recommendations for promoting the quality and quantity of saying prayer in hospital.
  • Pages 75-86
    Background
    Pain Management is an important children right and a priority in treatment. Pain alleviation prevents severe complications and side effects and provides the children, a normal growth and development. Nurses are the key personnel who have the most interactions with pain experiencing children. They can prevent further problems by assessing and managing pain. Studying their experiences could play a valuable role in managing pain. The present study aimed at exploring the experiences of nurses of pain management in hospitalized children.
    Methods
    A phenomenology study was recruited to conduct the study. In-depth interviews were undertaken with a theoretical purposive sample of 19 nurses working in medical-surgical and infection pediatric wards in a hospital in Esfahan. The data analysis using Coallizzi seven-stages method.
    Results
    Nurses` experiences were studied in two main areas of assessments and interventions. Three major themes were identified namely: the ability of detection, reaction and beliefs. The sub-themes included: being aware of pain reality, caregiver role, medication dependency, having tolerance, interpersonal interaction, beliefs regarding placebo, negative attitude to mother’s attendance during procedures.
    Conclusion
    Nurses’ experiences reflect their abilities and knowledge of pain, the influential factors and understanding the mother role. Studying their experiences is a valuable contribution in better pain management. So, it’s necessary to pay more attention to the pain subject in nursing curriculum and providing pain management educational programme to train experienced nurses. The role of physician and their participation should be considered in managing children’s pain. The required facilities and condition for applying standards of pain management should be provided as well.
  • Pages 87-97
    Introduction
    Quality of life in hemodialysis patient can be affected by Physical, psychosocial and lifestyle disturbances. It seems that perceived social support can improve quality of life in these patients. Therefore, this study aimed at determining the relationship between perceived social support and quality of life in hemodialysis patients.
    Method
    This descriptive- correlational study was conducted with 202 patients with chronic renal failure, recruited through consensus method. They have been under hemodialysis treatment in one of the hemodialysis care units, affiliated to Iran University of Medical Sciences. Data were collected using the "Personal Resources Questionnaire 85" (PRQ-85) part 2 and The "Ferrans and Powers quality of life Index- dialysis version". All statistics were computed using the SPSS software (version 14).
    Result
    Finding indicated that patients had a high perceived social support (64.9%), good quality of life (54.0%) and socio-economic condition (p≤0.65, r=0.05). Perceived social support was positively correlated with aspects of health and function (r =0.65, p≤0.05), socioeconomic (r = 0.67, p≤0.05), psychological-spiritual (r = 0.63, p≤0.05), and family subscales of quality of life (r=0.51 p≤0.05). Total quality of life was also significantly correlated with perceived social support (r= 0.72, p<0.0001).
    Conclusion
    Social support can promote quality of life by providing hemodialysis patients, positive experiences, socially rewarding roles, or improved ability to cope with stressful events. Association between quality of life and perceived social support indicates the need for giving more attention to support resources of these patients by nurses. Based on these findings, nurses should provide plans to increase perceived social support in hemodialysis patients and by this, help the patients to improve quality of life.
  • Pages 99-109
    Introduction
    Blended-E-Learning system utilizes various methods and advanced technology to improve learning quality. This study aimed at assessing students’ and faculty members’ satisfaction with blended-e-learning system which was developed within some courses in School of Nursing and Midwifery of Tehran University of medical Science.
    Methods
    The study was carried out using a descriptive-comparative method. Volunteer teachers (n=17) in different programmes (BS, MS and PhD) designed their courses appropriate with blended-e-learning system. In total, 22 courses (45 credit points) of bachelor, master and PhD in Nursing as well as bachelor and master in Midwifery were presented through blended-e-learning system in first semester of educational year, 2008-2009. A self-constructed questionnaire of satisfaction was used the collect the data at end of the semester. All statistics were computed through the SPSS software (version 16) using descriptive (frequency, percentages) and non-parametric statistical tests (Wilcoxon test).
    Results
    A total of 181 students answered the questionnaire (with a response rate of 88.2%). 67.4% students were highly satisfied with the system while 24.3% were dissatisfied. Students’ satisfaction was assessed within four domains of structure and practical issues learner related issues curriculum and content related issues and learner support related issues. Among faculty members, 88.2% were well satisfied with teaching in blended-e-learning system. Both students and faculty members preferred blended-e-learning system to conventional method (P<0.0001).
    Conclusion
    Considering the learning flexibility of blended-e-learning system and provided opportunity in taking advantages of face to face and electronic education, both which resulted learners and teachers’ satisfaction, the study recommends blended-e-learning system as an effective method of education to be used in universities of medical sciences in the country. It’s suggested to pay specific attention to enhance the interaction and motivation in blended-e-learning education.