فهرست مطالب

نشریه دانشور پزشکی
پیاپی 63 (تیر 1385)

  • تاریخ انتشار: 1385/04/11
  • تعداد عناوین: 12
|
  • فرحناز اصغری، حسین مزدارانی، مسعود سلیمانی صفحه 1
    هدف
    بررسی القای آپوپتوز در رده سلولی NB4 تیمار شده با آرسنیک تری اکسید به وسیله آزمون کامت یا الکتروفورز تک سلول بر روی ژل و قابلیت به کارگیری آزمون کامت خنثی به عنوان ابزاری برای شناسایی سریع سلول های آسیب دیده و آپوپتوتیک.
    موا دو
    روش ها
    در این تحقیق، رده سلولی NB4 در شرایط آزمایشگاهی تحت تاثیر دوز های مختلف آرسنیک تری اکسید (μmol/l 3-1/0) قرار گرفت و پس از 24 ساعت، آزمون کامت خنثی بر روی نمونه های موجود انجام و نتایج آن، به منظور بررسی آسیب های وارد بر DNA طی فرایند آپوپتوز بررسی گردید. در این روش، سلول ها بعد از تیمار، در میان لایه های آگارز قرار داده شدند و پس از انجام مرحله لیز، الکتروفورز بر روی آن ها انجام گردید. سلول های با میزان آسیب DNA پس از رنگ آمیزی با رنگ فلورسانت متصل شونده به DNA (برومید اتیدیوم) در زیر میکروسکپ فلورسانس، شکلی شبیه به ستاره دنباله دار ایجاد می کنند. فراوانی سلول های آپوپتوتیک برای هر نمونه تعیین و با روش آزمون «تی» و من ویتنی مقایسه گردیدند.
    یافته ها
    تیمار سلول های NB4 با آرسنیک تری اکسید (ATO) موجب القای آپوپتوز شده است. این اثر در عین حال که وابسته به دوز و زمان تیمار است با 01/0p< با گروه کنترل برای تمام دوزهای مورد استفاده اختلاف معنادار را نشان می دهد.
    نتیجه گیری
    نتایج این تحقیق نشان می دهد آرسنیک تری اکسید از قابلیت بالایی برای القای آپوپتوز برخوردار است و نیز آزمون کامت خنثی یک روش کاربردی مناسب برای بررسی و ارزیابی آپوپتوز القا شده توسط داروها محسوب می شود.
    کلیدواژگان: آرسنیک تری اکسید، رده سلولی NB4، آپوپتوز، آزمون کامت خنثی
  • سیده بتول حسن پورازغدی، الهه سالاری صفحه 9
    زمینه و هدف
    مطالعات نشان داده که نیمی از خانم های زائو از درد شدید تا غیرقابل تحمل شکایت دارند. متوسط شدت درد زایمان در ردیف شدیدترین دردها در انسان گزارش شده است. بر همین اساس، این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش تمرینات تنفسی بر شدت درد زایمان در زنان نخست زا انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه نیمه تجربی، تعداد 50 زن باردار نخست زا با سن حاملگی 2±36 هفته از مراکز بهداشت درمان شهرستان بجنورد به روش نمونه گیری غیراحتمالی و مبتنی بر هدف انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. به کلیه مادران درباره مراحل مختلف زایمان آگاهی داده شد. به گروه آزمون علاوه بر اطلاعات فوق، درباره انجام تکنیک های تنفسی نیز آموزش داده شد. سپس در زمان مراجعه مادران به زایشگاه برای دو گروه در تمام طول زایمان هر ساعت یک بار بسته به شرایط زائو، معاینه مهبلی جهت ملاحظه پیشرفت زایمان صورت می گرفت و در دیلاتاسیون (اتساع دهانه رحم) (4–3)، (6–5)، (8–7) و (10–9) سانتی متر و در فاز نهفته مرحله دوم زایمان شدت درد زایمان با نشان دادن مقیاس دیداری درد به زائو مشخص می شد. اطلاعات به وسیله پرسشنامه جمع آوری گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون مجذور کای دو، تی استیودنت و من ویتنی استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج پژوهش نشان داد که میانگین شدت درد زایمان در مرحله اول زایمان در گروه آزمون به طور معنادار کم تر از گروه شاهد بود (04/0(p=؛ ولی میانگین شدت درد زایمان در مرحله دوم بین دو گروه آزمون و شاهد تفاوت معنا دار آمار (05/0(p> نشان نداد. همچنین اطلاعات موجود نشان دادند 8/80 درصد واحدهای پژوهش در گروه آزمون معتقد بودند انجام تکنیک های تنفسی حین مراحل زایمان کمک به تحمل درد می کند.
    نتیجه گیری و پیشنهادها: نتایج این پژوهش نشان داد انجام تکنیک های تنفسی باعث کاهش شدت درد و تحمل درد در مرحله اول زایمان می شود. مشاهدات آماری این تحقیق بر آموزش مادران باردار برای انجام تکنیک های تنفسی حین مراحل زایمان جهت کاهش و یا تحمل درد تاکید می کند.
    کلیدواژگان: آموزش، تمرینات تنفسی، شدت درد زایمان، زنان نخست زا
  • سکینه رخشنده رو، علیرضا حیدرنیا، اسدا& رجب صفحه 15
    مقدمه
    این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی است که در سال 1380 به منظور بررسی میزان تاثیر آموزش بهداشت بر کیفیت زندگی بیماران دیابتی مراجعه کننده به انجمن دیابت ایران انجام گردیده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه 40 بیمار دیابتی غیروابسته به انسولین (نوع II) به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان واحدهای پژوهش انتخاب گردیدند (40 تا 65 سال). ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق، پرسشنامه بود که برای گردآوری اطلاعات مربوط به واحد های تحت مطالعه در دو مرحله تکمیل شد. پس از انجام آزمون اولیه، مداخله آموزشی انجام گرفت. 3 ماه بعد، آزمون ثانویه صورت گرفت و پرسشنامه ها مجددا تکمیل شد. در این مطالعه برای بررسی میزان تاثیر آموزش بهداشت بر کیفیت زندگی و حیطه های آن در افراد تحت مطالعه، قبل و بعد از آموزش، از آزمون آماری تی زوج و همچنین برای بررسی میزان تاثیر آموزش بهداشت بر سؤالات کلی «1» و «2» درباره کیفیت زندگی در افراد تحت مطالعه، قبل و بعد از آموزش، از آزمون آماری ویلکاکسون استفاده گردید.
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج نشانگر تاثیر مثبت آموزش بهداشت بر کیفیت زندگی افراد دیابتی تحت مطالعه بود، به طوری که میانگین امتیازات کیفیت زندگی از 1/9±2/35 قبل از آموزش به 7/9±6/53 بعد از آموزش افزایش پیدا کرد (001/0(p<. نتایج این تحقیق نشان داد که برنامه آموزشی منسجم در زمینه دیابت، کیفیت زندگی افراد دیابتی را به طور قابل ملاحظه ارتقا می دهد.
    کلیدواژگان: آموزش بهداشت، دیابت، کیفیت زندگی
  • مسعود رودباری، سید حسن صانعی صفحه 21
    سابقه
    رعایت دستورالعمل های نگارش مقالات پزشکی خصوصا دستورالعمل های مربوط به قوانین آماری، از جمله موضوعاتی است که محققین علوم پزشکی و هیات تحریریه مجلات پزشکی غالبا با آن سروکار دارند. بسیاری از مقالات به دلیل عدم رعایت این اصول، امکان چاپ پیدا نکرده، یا به دلیل لزوم بازنگری عودت داده می شوند و با تاخیر زمانی طولانی چاپ می شوند. از سوی دیگر، دلایلی چون دغدغه های متعدد محققین علوم پزشکی، ماهیت دشوار علم آمار، عدم تجربه، و گذشت زمان طولانی از دوره آموزش آنان، موجب می شوند که اشتباهات فاحش آماری در اغلب مقالات علمی به چشم بخورد.
    هدف
    این مقاله ضمن بررسی نیاز های آماری که قسمت های مختلف مقالات پزشکی به آن ها احتیاج دارد، به ارائه دستورالعمل های آماری پرداخته است تا با رعایت آن ها از سوی نگارندگان، امکان چاپ مقالاتشان افزایش یابد.
    روش بررسی
    این دستورالعمل ها می تواند به نیاز های آماری بسیاری از محققین پاسخ واضح و روشن داده، آن ها را از مراجعه مستقیم به کتب مرجع آماری بی نیاز سازد.
    یافته ها
    دستور العمل های ارائه شده در این مقاله شامل نکاتی است که در قسمت های روش کار، تجزیه و تحلیل و تفسیر داده ها کاربرد دارد، به طوری که محققین را تا حدودی از مشاوره آمارشناسان بی نیاز می سازد. غالب این دستورالعمل ها به قسمت تجزیه و تحلیل داده ها مربوط بوده، شامل روش های تجزیه و تحلیل با توجه به انواع مشاهدات و روش های مختلف مطالعه و همچنین اشتباهات رایجی است که محققین در تشخیص روش های مختلف آماری با آن مواجه هستند.
    نتیجه گیری و بحث: امید است ارائه این دستورالعمل ها بتواند گامی کوچک، اما مؤثر در بالا بردن کیفیت مقالات پزشکی در مجلات علمی برداشته، محققین را در ارائه هر چه بهتر و علمی تر تحقیقاتشان توانمند سازد.
    کلیدواژگان: دستورالعمل، آمار، مقالات، پزشکی
  • مهرداد روغنی، توراندخت بلوچ نژادمجرد، محمدرضا واعظ مهدوی صفحه 35
    مقدمه و هدف
    اختلالات عروقی از شایع ترین عوارض بیماری دیابت قندی در جامعه انسانی محسوب می گردد. جدیدا استفاده از فلاونوییدها، از جمله کوئرستین در پیشگیری از اختلالات ناشی از دیابت مطرح شده است. لذا در این تحقیق اثر عروقی کوئرستین بر تون پایه و فعال حلقه های آئورتی در موش های صحرایی که تحت تاثیر استرپتوزوتوسین دیابتی شده اند مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش کار
    پاسخگویی انقباضی حلقه های آئورت سینه ای موش های صحرایی پیش منقبض شده با نورآدرنالین در دو گروه کنترل و دیابتی شده توسط استرپتوزوتوسین، پس از گذشت 4 هفته، توسط بساط بافت ایزوله مورد بررسی قرار گرفت.
    نتایج
    یافته های بررسی نشان داد اگرچه کوئرستین قادر به ایجاد تغییر معنادار در تونیسیته پایه حلقه های آئورتی در موش های گروه کنترل و دیابتی نیست، ولی در موش های دیابتی در مقایسه با موش های گروه کنترل، موجب شل شدگی وابسته به دوز در حلقه های آئورتی که قبلا با نورآدرنالین منقبض شده اند می شود (01/0p<).
    نتیجه گیری
    اثر شل کنندگی کوئرستین فقط در حلقه های آئورتی پیش منقبض شده در موش های سالم و دیابتی مشاهده می گردد و این ماده بر تون پایه عروقی تاثیر ندارد.
    کلیدواژگان: کوئرستین، دیابت قندی، تون عروقی، موش صحرایی
  • آرمین زارعیان جهرمی، سادات سیدباقر مداح، فضل الله غفرانی پور صفحه 41
    سابقه
    استعمال دخانیات از بزرگ ترین معضلات عصر حاضر است که عواقب خطرناک آن بر هیچ کس پوشیده نیست. نوجوانی دوره ای بحرانی است که طی آن، رفتارها غیربهداشتی و خصوصا استعمال دخانیات آغاز می گردد.
    هدف
    هدف این مطالعه بررسی تاثیر برنامه درگیرسازی والدین بر میزان استعمال دخانیات در نوجوانان پس تعیین شده است.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی (quasi-experimental) است که به صورت طرح گروه کنترل با نمونه گیری غیرتصادفی همسان سازی شده (non randomize matching control group) به منظور بررسی تاثیر برنامه درگیرسازی والدین بر استعمال دخانیات نوجوانان پسر مدارس راهنمایی منطقه 6 تهران" صورت گرفته است. نمونه ها 76 نفر از نوجوانان پسر 16-13 ساله بودند که پس از همسان سازی به صورت تخصیص تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. وضعیت استعمال دخانیات در دو محور مصرف سیگار و قلیان توسط پرسشنامه، و میزان درگیرسازی والدین از طریق چک لیست که اعتبار آن مورد تایید قرار گرفته بود، قبل و بعد از برنامه درگیرسازی سنجیده شد. سپس مطابق با نیازسنجی صورت گرفته، برنامه درگیرسازی طراحی گردید و در 3 مرحله قبل از درگیرسازی، اجرای برنامه درگیرسازی و بعد از درگیرسازی به اجرا درآمد. در مرحله اول، میزان درگیرسازی والدین در ابتدای امر سنجیده شد و سپس در مرحله دوم، برنامه طراحی شده به صورت جلسات حضوری در 4 جلسه، جزوات آموزشی و پیگیری تلفنی انجام پذیرفت. در مرحله سوم، مجددا این میزان درگیرسازی والدین (در دو مرحله) و نیز استعمال دخانیات در نوجوانان مورد آزمون و سنجش قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج به دست آمده از بررسی، حاکی از عدم وجود تفاوت آماری معنادار به لحاظ مصرف دخانیات در دو گروه آزمون و شاهد قبل از مداخله بود؛ اما پس از اجرای برنامه درگیرسازی والدین، استعمال دخانیات در دو گروه آزمون و شاهد دارای اختلاف معنا داری به لحاظ آماری است (05/0>p). علاوه بر این، میزان درگیرسازی والدین که در 3 مرحله قبل از درگیرسازی، 2 هفته پس از پایان درگیرسازی و یک ماه پس از اتمام درگیرسازی جهت بررسی تداوم فرایند درگیرسازی اندازه گیری شده بود، از طریق آزمون آماری آنالیزواریانس با اندازه های تکراری (Repeat Measure ANOVA) مورد ارزیابی قرار گرفت که نتایج، نشان دهنده افزایش میزان درگیرسازی و وجود اختلاف معنادار آماری در این زمینه است (0001/0>p).
    نتیجه گیری و بحث: نتایج این مطالعه حاکی است که برنامه درگیرسازی طراحی شده قابلیت اصلاح رفتارهای غیر بهداشتی نوجوانان پسر در بعد استعمال دخانیات و نیز افزایش درگیرسازی والدین را داشته است، فلذا فرضیه این تحقیق، مبنی بر کاهش استعمال دخانیات در نوجوانانی که خانواده در آموزش و تصحیح رفتارهای غیر بهداشتی ایشان درگیر شده، مورد تایید قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصل پیشنهاد می شود برای پیشگیری و جلوگیری از استعمال دخانیات در نوجوانان و ارتقای سلامت آنان از راهکاری عملی برنامه درگیرسازی طراحی شده در این پژوهش استفاده گردد.
    کلیدواژگان: درگیرسازی والدین، استعمال دخانیات، نوجوانان
  • سمیه شاهرخی، زهیرمحمد حسن، طوبی غضنفری، محمدعلی محققی، شهرام شهابی صفحه 53
    هدف
    غضروف کوسه دارای ویژگی ضد رگزایی و تحریک سسیستم ایمنی است که باعث مهار رشد تومور می شود و البته در مورد اثر آن بر سیستم ایمنی، اطلاعات بسیار کمی در دست است. لذا در مطالعه حاضر، تاثیر عصاره غضروف کوسه بر تحریک لنفوسیت های خون محیطی و میزان ترشح IFNγ این سلول ها در بیماران سرطان پستان بررسی شد.
    مواد و روش کار
    بدین منظور، پس از تهیه پودرغضروف کوسه و توزیع آن ها در کپسول های دارو، بسته های دارو کد گذاری شدند. بیماران مبتلا به سرطان پستان، علاوه بر هورمون درمانی، کپسول های غضروف کوسه (گروه تست) و کپسول های نشاسته (گروه کنترل) را طبق پروتکل درمانی مصرف کردند و قبل و بعد از دوره درمانی از آنان خونگیری می شد. پس از جداسازی و کشت لنفوسیت ها و انجام تست MTT مایع رویی کشت سلول ها جمع آوری و تست الایزا انجام شد.
    نتایج
    نتایج حاصل نشان داد که با افزایش دوره درمان در گروه تست، تکثیر لنفوسیت ها و میزان ترشح IFNγ بعد از مصرف دارو در گروه تست افزایش داشت، در حالی که در گروه کنترل تفاوت معناداری دیده نشد.
    بحث و نتیجه گیری
    بنابراین عصاره غضروف کوسه با تحریک تکثیر لنفوسیت های خون محیطی و تولید IFNγ سبب تقویت دفاع بدن در مقابله با تومور می شود.
    کلیدواژگان: غضروف کوسه ماهی، MTT، سرطان پستان، IFNγ
  • محمود صفاری، حسین شریفی، طاهره خامه چیان صفحه 61
    زمینه
    حدود نیمی به مردم جهان به عفونت با هلیکوباکترپیلوری دچارند، اما فقط بعضی از افراد، علائم بالینی ظاهر می کنند. علاوه بر ویژگی های ژنتیکی میزبان و فاکتورهای محیطی، خصوصیات آنتی ژنی باکتری نیز در پاتوژنسیتی سویه ها مؤثر است. هدف این مطالعه، بررسی ساختمان آنتی ژنی سویه های مختلف هلیکوباکترپیلوری در بیمارانی است که عفونت آن ها با روش های استاندارد طلایی تشخیص و وضعیت پاتولوژی آن ها مشخص شده است.
    مواد و روش ها
    از میان 127 بیمار مورد مطالعه که به صورت تصادفی انتخاب شدند از هر کدام دو نمونه از قسمت آنتر معده، همراه با 5 سی سی خون گرفته شد و روی بیماران تست های اوره از سریع، هیستولوژی، پاتولوژی، الیزا و کشت در محیط اختصاصی و شرایط میکروآئروفیلیک انجام گرفت. سپس با استفاده از عصاره آنتی ژن باکتری که با NOG استخراج شده بود روی 37 نمونه HP که با استاندارد طلایی آلودگی آن ها تایید شده بود تست ایمنوبلات انجام شد. نتایج ایمنوبلات با استفاده از کیت استاندارد Helico blot 2-0 system مورد تایید و کنترل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج به دست آمده نشان داد که در 7/94 درصد از بیماران مبتلا به دئودنیت، آنتی بادی علیه cag A (116 KDa) و در6/73 درصد آنتی بادی علیه Vac A (89KDa) وجود دارد، درحالی که این میزان در گاستریت 83 و 54 درصد و در بیماران مبتلا به سرطان معده و متاپلازی به ترتیب 8/81 و 7/72 درصد بود. آنتی بادی علیه آنتی ژن های 66 (Ureas B)، 61، 58 (HSP) کیلودالتون در بیماران مبتلا به گاستریت بیش تر و آنتی بادی علیه آنتی ژن های 45، 37، 35 کیلودالتون کم تر دیده شد. در سایر موارد اختلاف قابل توجهی مشاهده نگردید.
    بحث و نتیجه گیری
    با بررسی و مطالعه نتایج فوق به نظر می رسد مطالعه ساختمان آنتی ژنیک سوش آلوده کننده در پیش گویی شدت بیماری نمی تواند به تنهایی مؤثر باشد و سایر فاکتورها نقش مهم تری در شدت بیماری دارند.
    کلیدواژگان: هلیکوباکترپیلوری، آنتی ژن، Vac A، Cag A، ایمنوبلات
  • علی علی نژاد، صدیقه امینی کافی آبادی، شهرام سمیعی، علی اکبر پورفتح الله صفحه 67
    زمینه
    شایع ترین علت مرگ در آمریکا، ترومبوز است و سالیانه بیش از دو میلیون نفر در اثر ترومبوز شریانی یا وریدی جان می سپارند. حملات ترومبوتیک ممکن است در اثر یک ناهنجاری مادرزادی یا تغییرات اکتسابی رخ بدهند. واژه «ترومبوفیلی» برای توصیف هر نوع ناهنجاری مرتبط با افزایش تمایل به ترومبوآمبولی وریدی، چه ارثی و چه اکتسابی، مورد استفاده قرار می گیرد.
    فاکتورهای خطر بالینی که مستعد ترومبوز وریدی هستند عبارتند از: 1) آسیب دیدگی دیواره عروقی، 2) فاکتور v لیدن و مقاومت به پروتئین c فعال شده، 3) کمبود مهار کننده های پروتئازی در گردش، 4) افزایش سطوح پروترومبین، 5) آنتی بادی های ضد فسفولیپیدی، 6) افزایش هموسیستئین در خون، 7) کاهش فعالیت سیستم فیبرینولینیک، 8) بدخیمی.
    عوامل ارثی و اکتسابی متعددی در ایجاد ترومبوز وریدی دخالت دارند که از بین عوامل ارثی می توان از جهش های فاکتور V لیدن، پروترومبین G20210A، آنزیم متیلن تترا هیدروفولات ردوکتاز C677T و هاپلوتیپ HR2، و از بین عوامل اکتسابی از آنتی بادی های ضد فسفولیپیدی و ترومبوفیلی های مادرزادی نام برد.
    ترومبین، پروتئین C را فعال می سازد و پروتئین C انعقاد را به وسیله غیرفعال ساختن فاکتورهای Va و VIIIa مهار می کند. یک مکانیسم جدید برای ترومبوفیلی فامیلی در سال 1993 مورد شناسایی قرار گرفت که با مقاومت ذاتی به پروتئین C فعال شده مشخص می شود. به طور فیزیولوژیک، فاکتور پنج فعال شده (FVa) سریعا توسط پروتئین C فعال (APC) به منظور حفظ حالت طبیعی هموستاز غیرفعال می شود. غیرفعال شدن کامل FVa طبیعی با شکستگی هایی در R506، R306 و R679 توسط APC در ارتباط است. به نظر می رسد شکسته شدن R506 برای ارائه مطلوب جایگاه های شکست در R306 و R679 ضروری باشد و شکستگی هایی در R506 و R679 توانایی کوفاکتوری FVa را در واکنش، هم با FXa و هم با پروترومبین از بین می برد. چندین نقص ژنتیکی در FV گزارش شده و اعتقاد بر این است که از بین این ها جهش Leiden، در موقعیت506 [گلوتامین جانشین آرژنین شده است (R506Q)] منجر به مقاومت به APC می شود و زمینه ژنتیکی با شرایط انعقاد پذیری بالا را به وجود می آورد. موتاسیون FV لیدن، شایع ترین ریسک فاکتور زمینه ای برای ترومبوز وریدی است. با توجه به اهمیت جهش فاکتور V لیدن به عنوان عامل زمینه در بروز عوارض ترومبوامبولی برآن شدیم تا به بررسی فراوانی این جهش در بیماران ترومبوفیلیک مراجعه کننده به سازمان انتقال خون تهران بپردازیم.
    روش کار
    در این تحقیق، ابتدا مقاومت به پروتئین C (APC-R) 300 بیمار به روش Clotting انداره گیری شده و سپس DNA نمونه هایی که APC-R غیرطبیعی داشتند (23 بیمار) به روش chelex استخراج گردید. سپس روی نمونه ها PCR انجام گرفت و بعد از آن، محصولات PCR تحت تاثیر هضم آنزیمی توسط آنریم MnlI قرار گرفتند و آنگاه روی نمونه ها الکتروفورز انجام گرفت.
    نتایج
    در این مطالعه 300 نفر مورد مطالعه قرار گرفتند که 131 نفر مرد و 169 نفر زن بودند و میانگین سنی آن ها 42 سال)67/8±(SD= بود (از نوزاد 40 روزه تا فرد 67 ساله) که 10 درصد سابقه DVT، 6/7 درصد سقط جنین، 3/9 درصد مصرف OCP، 3/10 درصد سابقه جراحی، 3/3 درصد سابقه فامیلی، 3 درصد امبولی ریه، 9/9 درصد ترومبوز در جاهای غیرمعمول، 3 درصد سایر موارد بودند. براساس الکتروفروز انجام گرفته مشخص شد که 10 بیمار دارای جهش لیدن در فاکتور Vهستند و بدین ترتیب، فراوانی جهش در بیماران ترومبوفیلیک 3/3 درصد است.
    بحث و نتیجه گیری
    در مطالعات انجام گرفته، فراوانی جهش فاکتور V لیدن در بیماران ترومبوفیلیک 60–45 درصد گزارش شده، در حالی که شیوع این جهش در بیماران مورد مطالعه ما بسیار کم تر و حدود 3/3 درصد است. لذا این احتمال وجود دارد که در بیماران مورد مطالعه ما، جهش فاکتور V لیدن به عنوان فاکتور زمینه ای در ایجاد ترومبوز خیلی مهم نباشد و شاید در این بیماران، جهش های ژنی دیگری وجود داشته باشند که در ایجاد ترومبوز مهمند و باید در سایر مطالعات مورد بررسی قرار گیرند
    کلیدواژگان: ترومبوآمبولی، واکنش زنجیره ای پلیمراز، فاکتور پنج لیدن، مقاومت به پروتئین C
  • عباسعلی کریمپور، امیراسماعیل نژادمقدم، سیدسعید موسوی درکا صفحه 75
    سابقه و هدف
    اغلب مطالعاتی که به بررسی تاثیرات سیستم هم کشتی (co-culture)، از جمله هم کشتی سلول های کومولوس بر تکوین جنین پرداخته اند، تاثیر مثبت آن را مورد تایید قرار داده اند. اما در خصوص تاثیر محیط القا شده (conditioned medium) توسط سلول های سوماتیک سیستم هم کشتی، مطالعات انجام پذیرفته کم تر است و همچنین یافته های گزارش شده متناقض هستند. هدف این مطالعه، بررسی تاثیر محط القا شده توسط سلول های کومولوس انسان بر تکوین جنین های موش است.
    مواد و روش ها
    جنین های مورد مطالعه از موش NMRI با سن 8-6 هفته پس از تحریک تخمدانی به دست آمدند. سلول های کومولوس از مایع فولیکولی زنانی که تحت عمل آسپیراسیون تخمدانی برای اقدامات درمانی نازایی قرار گرفته بودند تهیه شد. سلول های مزبور با روش سانتریفوژ از مایع فولیکولی جدا و با روش پرکل به طور نسبی از سلول های خونی جدا گردیدند و در محیط هامز F10 به مدت 48 ساعت کشت داده شدند تا پوشش سلولی تک لایه ایجاد شود. محیط القا شده از سطح این پوشش جدا و پس از سانتریفوژ و فیلتر شدن مورد استفاده قرار گرفت. دو سری مطالعه طراحی و انجام پذیرفت. در سری اول 317 جنین یک سلولی موش در محیط هم کشتی سلول های کومولوس در Ham،s F10 (GC)، محیط هامز القا شده توسط سلول های هم کشتی (CM) و محیط هامز تنها (HF) به مدت 120 ساعت کشت داده شدند. در سری دوم 391 جنین دو سلولی موش در محیط های یاد شده به مدت 72 ساعت کشت داده شدند. مراحل مختلف تکوین جنین هر 24 ساعت بررسی و ثبت گردید. مقایسه بین میانگین مراحل مورد مطالعه توسط آزمون کای دو انجام پذیرفت.
    یافته ها
    11، 24 و 14 درصد جنین های یک سلولی به ترتیب در محیط های HF، GC و CM مرحله توقف دو سلولی (two cell block) را پشت سرگذاشته، به مرحله 4 سلولی رسیدند. این نسبت در گروه CM نسبت به گروه HF تفاوتی نداشت، اما به طور معنا دار از گروه GC کم تر بود (05/0p<). همچنین میزان جنین هایی که به مرحله بلاستوسیت رسیدند در گروه CM تفاوتی با گروه HF نداشته، ولی به طور معنا دار از گروه GC کم تر بوده است. در سری دوم، آزمایش های میزان جنین های دو سلولی ای که به مرحله بلاستوسیت رسیدند در گروه CM به طور معنا دار از گروه HF بیش تر (05/0p<) و از گروه GC کم تر (05/0p<) بوده است.
    نتیجه گیری
    براساس یافته های تحقیق می توان گفت که محیط القا شده توسط سلول های گرانولوزای انسان دارای اثر مثبت بر تکوین جنین های اولیه موش است، ولی تاثیر آن کم تر از سیستم هم کشتی این سلول ها بوده، نمی تواند جایگزین کاملی برای آن محسوب شود.
    کلیدواژگان: سلول کومولوس، سیستم هم کشتی، محیط القا شده جنین موش
  • فرزانه گلفام، علیرضا خلج، سیدسعید سیدمرتاض، پریسا گلفام صفحه 81
    مقدمه
    سینوس پیلونیدال، مثل هر زخم مزمن دیگر، اعم از زخم سوختگی و اسکار، استعداد تغییرات بدخیم دارد. بدخیمی سوار شده بر این ضایعه اغلب از نوع کارسینوم سلول های سنگفرشی است.
    روش و بیماران: این مطالعه با بررسی مراجع و مقالات در این زمینه به درمان های مطرح، اعم از جراحی، کموتراپی و رادیوتراپی می پردازد و همچنین بیماری با عارضه مذکور معرفی می گردد.
    یافته ها
    تاکنون در منابع علمی بین المللی حدود 60 مورد از این عارضه گزارش شده است. در بررسی انجام شده مشاهده گردید ابتلای بیمار به سینوس پیلونیدال غالبا طولانی مدت بوده، SCC سوار شده بر آن از سایر انواع SCC مهاجم تر است و احتمال عود بیش تر دارد.
    نتیجه گیری
    بدخیمی در زمینه سینوس پیلونیدال طول کشیده عارضه ای نادر و رزکسیون کامل ضایعه طول کشیده و بررسی میکروسکوپی دقیق آن بسیار حا ئز اهمیت است.
    کلیدواژگان: سینوس پیلونیدال، کارسینوم اپیدرمویید، التهاب مزمن