فهرست مطالب

مجله جنگل ایران
سال دوم شماره 3 (پاییز 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/09/01
  • تعداد عناوین: 8
|
  • نغمه مبرقعی، غلام علی شرزه ای، جمال قدوسی صفحه 187
    جنگل ها از ارزشمند ترین اکوسیستم های خشکی اند که کالا ها و خدمات متنوعی را فراهم می آورند. یکی از مهم تر ین عملکرد های اکوسیستم جنگلی، نقش آن در حفاظت از منابع آبی و تنظیم ارتفاع و حجم رواناب سطحی در آبخیز هاست. متاسفانه این گونه خدمات اکوسیستمی با وجود اهمیت و ارزش فراوان، به واسطه برخورداری از ماهیت کالا های عمومی، سهمی در معادلات اقتصادی ندارد و رایگان تلقی می شود. به منظور تعیین ارزش این عملکرد، ابتدا باید سهم جنگل در کنترل رواناب سطحی و افزایش مقدار آب ذخیره شده، به صورت کمی محاسبه شده و در ادامه با استفاده از روش های ارزشگذاری اقتصادی خدمات اکوسیستمی، ارزش این عملکرد برآورد شود. در این تحقیق که در بخشی از جنگل های خزری انجام گرفته است، ابتدا ارتفاع و حجم رواناب سطحی در منطقه مورد نظر در وضعیت موجود (جنگل طبیعی) با استفاده از روش تجربی جاستین محاسبه شد، سپس با تعریف دو سناریو شامل تبدیل منطقه به جنگل مخروبه و تبدیل منطقه به مرتع فرسایش یافته، مقدار آب نگهداری شده در منطقه تحقیق در هر یک از این سناریوها برآورد شد. در ادامه با اندازه گیری اختلاف ارتفاع و حجم رواناب بین وضعیت موجود با هر یک از سناریوها، مقادیر کمی آب حفاظت شده در هر حالت برآورد شد. در مرحله بعد ارزش این عملکرد با استفاده از روش هزینه جانشین برآورد شد. نتایج حاکی از آن است که تبدیل منطقه مورد بررسی به جنگل فرسایش یافته تا بیش از دو برابر و تبدیل آن به مرتع فرسایش یافته تا بیش از شش برابر، بر حجم رواناب خروجی از آبخیز می افزاید که این به معنای کاهش آب ذخیره شده در سفره های آب زیرزمینی است. نتایج حاصل از ارزشگذاری نشان می دهد که هر هکتار از منطقه مورد بررسی در حفاظت از منابع آبی در مقایسه با جنگل تخریب یافته، از ارزشی برابر با 102 هزار ریال و در مقایسه با مرتع تخریب یافته از ارزشی برابر با 464 هزار ریال در هکتار برخوردار است.
    کلیدواژگان: روش هزینه جانشین، روش جاستین، حفاظت از منابع آبی، خدمات اکوسیستم جنگلی، جنگل های خزری، ارزشگذاری اقتصادی
  • حسن پوربابایی، حسن منافی، طوبی عابدی صفحه 197
    هدف از این تحقیق بررسی تنوع زیستی گونه های چوبی رویشگاه سفید مازوی گرجستانی (Quercus petraea subsp. iberica) در دو منطقه چوبه درق و دارانای ارسباران است. با استفاده از روش آماربرداری تصادفی بلوکی قطعات نمونه تعیین و در داخل قطعات نمونه 10 آری، نوع گونه های درختی شناسایی و قطر برابرسینه آنها اندازه گیری شد. همچنین نوع گونه های درختچه ای شناسائی و تعداد آنها شمارش شد، تجدید حیات دانه زاد و شاخه زاد سفید مازوی گرجستانی و گونه های همراه آن نیز در میکروپلات های یک آری شمارش شد. تحلیل داده ها به کمک شاخص های تنوع سیمپسون، N2 هیل، شانون- وینر، N1 مک آرتور و یکنواختی ویلسون و اسمیت (Evar) انجام گرفت و اهمیت گونه های درختی و درختچه ای (SIV) نیز در هر دو رویشگاه محاسبه شد. نتایج نشان داد که غنای گونه های درختی و درختچه ای در رویشگاه چوبه درق به ترتیب، 11 و 18 عدد و در رویشگاه دارانا 13 و 10 عدد است. شاخص های تنوع و یکنواختی در رویشگاه چوبه درق در لایه گونه های درختی به ترتیب 495/0، 144/2، 256/1، 489/2 و 657/0 و در لایه درختچه ای به ترتیب 683/0، 723/3، 937/1، 234/4 و 693 /0 است. این شاخص ها در رویشگاه دارانا در لایه گونه های درختی به ترتیب 651/0، 462/3، 002/2، 092/4 و 639/0 و در لایه گونه های درختچه ای به ترتیب 287/0، 142/1، 655/0، 284/1 و 289/0 به دست آمد. در لایه گونه های درختی بیشترین مقدار SIV در رویشگاه های چوبه درق و دارانا به سفید مازوی گرجستانی (به ترتیب 064/203 و 710/166 درصد) و کمترین آن به گونه بارانک (به ترتیب 203/3 و 908/3 درصد) تعلق داشت.
    کلیدواژگان: تنوع گونه های چوبی، سفید مازوی گرجستانی، چوبه درق، دارانا، ارسباران
  • علی جان پور احمد، عباس بانج شفیعی، جواد اسحاقی راد صفحه 209
    جنگل های بلوط غرب به دلیل موقعیت، عملکرد و تنوع زیستی حاکم بر آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. احیا و توسعه این جنگل ها به وضعیت تجدید حیات توده های جنگلی وابسته است. هدف این تحقیق، بررسی خصوصیات کمی و کیفی تجدید حیات بخشی از توده های جنگلی آذربایجان غربی در شهرستان پیرانشهر است. به این منظور، ابتدا 460 هکتار از توده های جنگلی منطقه پیردانه انتخاب و سپس61 قطعه نمونه دایره ای به مساحت یک آر با شبکه آماربرداری300×250 متر برداشت شد. در هر یک از قطعات نمونه، کلیه نهال های یکساله و چندساله به تفکیک گونه تا قطر 5/7 سانتی متر همراه با عوامل رویشگاهی ثبت شد. براساس بررسی حاضر، میانگین تعداد تجدید حیات در توده های جنگلی مورد بررسی4130 اصله در هکتار برآورد شد که در این میان دو گونه دارمازو و وی ول از جنس بلوط، بیشترین درصد آمیختگی را به خود اختصاص داده اند. ساختار تجدید حیات توده های مورد بررسی، شاخه و دانه زاد است. همچنین بین میانگین تعداد نهال های دانه زاد و نهال های شاخه زاد گونه های وی ول و دارمازو و گلابی وحشی به احتمال 95درصد اختلاف معنی داری وجود دارد. این اختلاف در مورد تجدید حیات زالزالک و دیگر گونه ها معنی دار نیست. بین میانگین تعداد در قطعه نمونه نهال های گونه های اصلی چون وی ول و دارمازو در سطوح مختلف عوامل محیطی، مثل جهت دامنه و تاج پوشش توده مادری به احتمال 95 درصد اختلاف معنی داری وجود دارد.
    کلیدواژگان: جنگل های بلوط غرب، تجدید حیات، درصد آمیختگی، دانه زاد و شاخه زاد
  • مقداد جورغلامی، باریس مجنونیان صفحه 221
    چوبکشی با حیوانات در بسیاری از مناطق، حتی در کشورهای صنعتی، گزینه ای مناسب است. در مقایسه با تجهیزات چوبکشی زمینی، استفاده از حیوانات به هم خوردگی و کوبیدگی خاک و صدمه به توده باقی مانده را به طور معنی داری کاهش می دهد. این تحقیق در پارسل های 220 و 225 بخش نمخانه جنگل آموزشی و پژوهشی خیرود انجام گرفت. به منظور ارزیابی صدمه به تجدید حیات و گروه های زادآوری در اثر حمل چوب با قاطر، آماربرداری صد در صد از زادآوری های موجود در مسیر های مال رو قبل و بعد از عملیات حمل چوب، به انجام رسید. نمونه برداری مربوط به کوبیدگی خاک در مسیرهای حمل چوب با قاطر صورت گرفت. نتایج این بررسی نشان داد که در اثر حمل چوب به شیوه سنتی با قاطر، 22 درصد از تجدید حیات عرصه جنگل خسارت دیدند و نکته قابل توجه این است که در اثر این شیوه حمل چوب، هیچ گونه صدمه به درختان سرپا مشاهده نشد. در مجموع 3/4 درصد از کل منطقه در اثر کاربرد عملیات حمل سنتی دچار به هم خوردگی و درجاتی از کوبیدگی شد. آنالیز واریانس اثر دفعات عبور و شیب بر وزن مخصوص ظاهری خاک، نشان داد که دفعات عبور قاطر و شیب و اثر متقابل آنها اثر معنی داری بر وزن مخصوص ظاهری خاک ندارند (05/0>p). همچنین نتیجه آزمون t جفتی نشان داد که حمل چوب به روش سنتی از نظر آماری اثر معنی داری بر وزن مخصوص خاک در مسیرهای حمل چوب قبل و بعد از تردد قاطر دارد.
    کلیدواژگان: روش سنتی حمل چوب، صدمه به توده، کوبیدگی خاک، وزن مخصوص ظاهری، زادآوری
  • روح الله پرما، شعبان شتایی صفحه 231
    در این تحقیق قابلیت داده های سنجنده ETM+ در تهیه نقشه های تنوع و تراکم تاج پوشش درختان جنگلی جنگل های قلاجه استان کرمانشاه تجزیه و تحلیل شد. اطلاعات زمینی از طریق نمونه برداری سیستماتیک و با 114 قطعه نمونه 36/0 هکتاری تهیه شد. تطابق هندسی تصاویر با روش نقاط کنترل زمینی انجام گرفت. باندهای مصنوعی از راه اعمال نسبت گیری طیفی، ایجاد شاخص های گیاهی مناسب، تجزیه مولفه های اصلی، تبدیل تسلدکپ و ادغام ایجاد شد. برای طبقه بندی تراکمی تاج پوشش، نمونه های تعلیمی انتخاب و مجموعه باندی مناسب برای طبقه بندی به کمک نمونه های تعلیمی و با استفاده از شاخص واگرایی برگزیده شد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش طبقه بندی حداکثر تشابه به انجام رسید و نقشه به دست آمده با نقشه واقعیت زمینی مورد ارزیابی صحت قرار گرفت. نتایج نشان داد نقشه حاصل دارای صحت کلی 52 درصد و ضریب کاپای 25/0برای چهار طبقه تراکمی و صحت کلی71 درصد و ضریب کاپای 39/0برای دو طبقه کلی تنک و نیمه انبوه است. در تهیه نقشه تنوع از شاخص تنوع گونه ای شانون- وینر استفاده شد و مقدار این شاخص در هر قطعه نمونه محاسبه شد. پس از استخراج مقادیر ارزش های طیفی هر قطعه نمونه در باندهای اصلی و مصنوعی و انجام آزمون نرمال سازی کولموگروف- اسمیرونوف، برای انتخاب بهترین باندها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد و از بین40 باند اصلی و مصنوعی، 3 باند ETM4، NDVI و MSAVI2 انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل ارتباط بین تنوع گونه ای و باندهای مذکور، از رگرسیون بهترین زیرمجموعه استفاده شد. نتایج حاصل از رگرسیون نشان داد که ترکیب خطی مورد بررسی به عنوان متغیرهای مستقل در مقایسه با دیگر باندها و ترکیبات به کار گرفته شده بهتر می تواند تنوع گونه ای درختان و درختچه ها را برآورد کند (327/0 = Radj2). نتایج به دست آمده نشان دهنده قابلیت به نسبت کم داده های ETM+ در تهیه نقشه تراکم تاج پوشش و برآورد تنوع گونه ای درختی و درختچه ای در منطقه مورد بررسی است.
    کلیدواژگان: تراکم تاج پوشش، تنوع درختی، ETM+، زاگرس، قلاجه
  • رضا باقری، شعبان شتایی صفحه 243
    به منظور برنامه ریزی برای آینده جنگل ها، اطلاع از وضعیت گستره آنها طی دهه های گذشته ضروری است. با توجه به تایید قابلیت تصاویر ماهواره ای در تهیه نقشه گستره جنگل، به کارگیری آنها در بررسی تغییرات گستره جنگل و مدلسازی پراکنش مکانی آنها مفید خواهد بود. این پژوهش با هدف تعیین پراکنش و مقدار کاهش سطح جنگل، طی سال های 1366 تا 1385 و امکان مدلسازی کاهش گستره جنگل و ارتباط آن با عوامل فیزیوگرافی و برخی عوامل انسانی با رگرسیون لجستیک انجام گرفت. بعد از انجام دادن تصحیحات هندسی تصاویر TM و طبقه بندی آن با استفاده از الگوریتم حداکثر احتمال، نقشه گستره جنگل مربوط به سال1366 تهیه شد. همچنین نقشه گستره جنگل سال 1385 با استفاده از تصاویر ادغام شده LissШ ماهواره IRS با باند پانکروماتیک سنجنده HRG ماهواره Spot به روش مشابه تهیه شد. نقشه تغییرات گستره جنگل از تقاطع دو نقشه حاصل به دست آمد. برای بررسی ارتباط مکانی کاهش گستره جنگل با عوامل فیزیوگرافی و انسانی از رگرسیون لجستیک با متغیرهای توپوگرافی شیب، جهت شیب، ارتفاع از سطح دریا و متغیرهای انسانی فاصله از جاده و روستا و مقدار جمعیت استفاده شد. نتایج نشان می دهد که در طول 19 سال حدود 2400 هکتار از سطح جنگل های منطقه کاهش یافته است. نتایج مدلسازی کاهش گستره جنگل با رگرسیون لجستیک با Pseudo R2 برابر با 114/0 و ضریب ROC برابر با 72/0، نشان دهنده توافق نسبی مدل به دست آمده با نقشه کاهش گستره جنگل است. بر اساس نتایج، متغیرهای شیب، فاصله از روستا و جاده با مقدار تخریب رابطه عکس دارند. با افزایش ارتفاع از سطح دریا در این منطقه مقدار تخریب افزایش می یابد و تخریب در اطراف روستاهای پرجمعیت بیشتر است.
    کلیدواژگان: مدلسازی، کاهش گستره جنگل، TM، LissШ، رگرسیون لجستیک
  • محسن کلاگری، پروین صالحی شانجانی صفحه 253
    گونه پده (Populus euphratica Oliv.) به طور طبیعی در مناطق گسترده ای از ایران انتشار یافته و بومی مناطق خشک و نیمه خشک است. تنوع جغرافیایی و اقلیمی در گستره انتشار این گونه، از جمله عوامل مهم در ایجاد تفاوت های مورفولوژیکی و ژنتیکی میان درختان در رویشگاه های مختلف به شمار می آید. به منظور تعیین تنوع ژنتیکی موجود بین درختان پایه نر و ماده پده، بررسی پروتئین محلول به روش ژل پلی اکریل آمید الکتروفورز (SDS-PAGE) روی 44 نمونه عصاره برگ متعلق به یازده رویشگاه طبیعی که از نظر محیطی، طول و عرض جغرافیایی و ارتفاع از سطح دریا با یکدیگر اختلاف داشتند انجام شد. باندهای پروتئینی درختان نر و ماده برای پروونانس های مورد بررسی بر روی ژل نمایان و جایگاه هر یک از باندها از طریق تعیین فاصله حرکت نسبی آنها مشخص شد. در مجموع 22 باند مجزا با تحرک متفاوت بر روی ژل ظاهر شد. نتایج حاصل از الگوی باندی پروتئین ها نشان داد که درختان نر و ماده دارای تفاوت هایی در ظهور بعضی از باندها در فواصل تحرک مختلف هستند به طوری که پایه های نر دارای تعداد باندهای بیشتری نسبت به پایه ماده هستند. همچنین نتایج حاصل از تجزیه به مولفه های اصلی، تفاوت بین پایه های نر و ماده را نشان داده است. گروه بندی پروونانس های پده نشان داد که پایه های با مبداء های جغرافیایی شرقی و جنوبی کشور در گروه متفاوت قرار دارند. هچنین پروونانس با مبداء جلفا در شمال غرب نیز در یک گروه مجزا قرار گرفت. با وجود رابطه همبستگی بین فاصله جغرافیایی و فاصله ژنتیکی میان پروونانس های پده (P=0.07)، این رابطه از نظر آماری معنی دار نبوده است.
    کلیدواژگان: پده، پروتئین محلول، تنوع ژنتیکی، تنوع جغرافیایی، SDS، PAGE
  • مژگان عباسی، علی اصغردرویش صفت، مایکل شب من صفحه 263
    آگاهی دقیق از چگونگی انعکاس طیفی پدیده ها از اهمیت بسیار زیادی در سنجش از دور برخوردار است. بازتاب ثبت شده از تاج پوشش درخت می تواند به علت تفاوت زاویه برگ ها، شاخه ها و همچنین فضای درونی تاج پوشش، با بازتاب نمونه برگ همان درخت متفاوت باشد. از این رو ضروری است که علاوه بر بازتاب طیفی سطح رویی برگ، سطح زیرین برگ نیز مورد بررسی قرار گیرد. اینچنین اطلاعات، لازمه مدلسازی بازتاب تاج درختان و توده های جنگلی است. هدف از این تحقیق تهیه و بررسی بازتاب طیفی دو سطح زیر و روی برگ دو گونه راش و ممرز در شرایط طبیعی و بررسی تفاوت طیفی آنها با استفاده از شاخص های حساس به کلروفیل و کارتنوئید است. در این تحقیق اندازه گیری های طیفی با استفاده از یک دستگاه طیف سنج زمینی به نام ASD FieldSpec با دامنه طول موج طیفی کامل 2500-350 نانومتر بر روی نمونه های بر گ 52 درخت در شرایط طبیعی در جنگل خیرود نوشهر انجام و در مجموع 312 منحنی طیفی ثبت شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تهیه منحنی های بازتاب طیفی گونه ها نشان می دهد که در گونه ممرز، مقدار انعکاس طیفی سطح زیر برگ در تمامی طول منحنی بیشتر از سطح روی برگ است. در حالیکه در گونه راش، بازتاب، تنها در محدوده مرئی و مادون قرمز دور در سطح زیرین بیشتر و در مادون قرمز نزدیک کمتر است. به منظور بررسی دقیق تر تفاوت های بازتاب طیفی گونه ها در دو سطح برگ، شاخص های طیفی حساس به غلظت کلروفیل و کارتنوئید و رنگدانه های فتوسنتزی محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. ارزش شاخص NDI در سطح روی برگ نسبت به سطح زیرین بیشتر است. در مقابل بر اساس شاخص های SIPI و PRI ارزش ها در سطح روی برگ نسبت به سطح زیرین کمتر است. در هر سه مورد تفاوت معنی داری (01/0α =، 0001/0p<) بین دو سطح برگ در گونه های ممرز و راش دیده می شود.
    کلیدواژگان: طیف سنجی زمینی، طیف سطح زیر و روی برگ، شاخص طیفی، راش، ممرز