فهرست مطالب

مجله فنآوری زیستی در کشاورزی
سال هشتم شماره 1 (بهار 1387)

  • بخش الف
  • تاریخ انتشار: 1387/03/20
  • تعداد عناوین: 21
|
  • مجید امینی دهقی، علی سپهری، خسرو عزیزی صفحه 1
    به منظور بررسی تاثیر تاریخ کاشت و جنستین روی تثبیت نیتروژن و گره زایی، سه گونه یونجه یک-ساله، آزمایشی در شرایط مزرعه در سال های 1383 و 1384 انجام گرفت. گونه های مورد مطالعه شامل Medicago polymorpha، M. radiate و M. rigidula بودند که با مناطق سرد و معتدله سازگاری دارند. آزمایش در قالب طرح اسپلیت اسپلیت پلات بر پایه بلوک های کاملا تصادفی با چهار تکرار انجام گرفت. تاریخ کشت در سه سطح اول و دهم و بیستم اسفندماه به عنوان کرت های اصلی و گونه های یونجه یک ساله به-عنوان کرت های فرعی و جنستین در دو سطح صفر و 20 میکرومول در لیتر در کرت های فرعی فرعی در نظر گرفته شد. نتایج حاکی از آن بود که در سال اول، رشد و نمو، گره زایی و تثبیت نیتروژن بیش تری نسبت به سال دوم به دلیل شرایط دمای مناسب اوایل فصل رشد مشاهده شد. گونه ها از لحاظ تثبیت نیتروژن، گره زایی و سایر صفات مورد بررسی تفاوت معنی داری داشتند. گونه ی M. polymorphaنسبت به دو گونه دیگر از نظر میزان تثبیت نیتروژن و گره زایی، میزان ماده ی خشک ریشه و درصد نیتروژن برتر بود. در تاریخ کشت سوم با مطلوب تر شدن دمای هوا و خاک، بیش ترین مقدار گره زایی و تثبیت نیتروژن در گونه ها مشاهده گردید، اما در تاریخ کشت اول به دلیل تاثیر دمای پایین هوا و خاک، کم ترین میزان گره زایی و تثبیت نیتروژن ایجاد شد. استفاده از جنستین تاثیر افزاینده ای روی گره زایی و تثبیت نیتروژن در هر سه گونه داشت که حاکی از اثر تعدیل کنندگی جنستین و کاهش تاثیر منفی دمای پایین محیط روی گره زایی و تثبیت نیتروژن یونجه یک ساله بود. بررسی اثرات متقابل تیمارهای اعمال شده نشان داد که استفاده از جنستین در تاریخ کشت اول باعث افزایش گره زایی و تثبیت نیتروژن شده که این امر بیان گر تاثیر جنستین در ایجاد مقاومت به سرما برای بهبود گره زایی و تثبیت نیتروژن در هر سه گونه یونجه یک ساله در شرایط مزرعه بود.
    کلیدواژگان: یونجه یک ساله، تاریخ کشت، تثبیت نیتروژن، جنستین، گره زایی
  • حسین انصاری صفحه 19
    خشک سالی به عنوان یکی از مهم ترین بلایای طبیعی و یک پدیده ناگوار اقلیمی که به طور مستقیم جوامع را از طریق تغییرات در دسترسی به منابع آب تحت تاثیر قرار می دهد، هزینه های اقتصادی، اجتماعی و محیطی زیادی را به همراه داشته و خساراتی که به آن نسبت داده می شود به صورت غیرمنتظره ای افزایش می دهد. با توجه به خسارت فوق العاده وسیع و زیانبار این پدیده و به جهت تغییر رویه از مدیریت بحران به مدیریت ریسک، در این پژوهش از شاخص بارندگی استاندارد شده «SPI» برای بررسی روند تغییرات و پایش انواع خشک سالی ها در منطقه خراسان بزرگ (رضوی، شمالی و جنوبی) استفاده شد. نتایج پایش برای تعیین شدت و مقایسه نسبی خسارات خشک سالی، تعیین نسبت اعتبارات مالی و اولویت پرداخت اعتبارات در بخش های کشاورزی و منابع آب استفاده شد. بررسی روند تغییرات خشکسالی در طول سال و در بین مناطق مختلف استان، روند کاملا متفاوتی را نشان داد، حتی روند تغییرات بروز خشکسالی در بازه های زمانی مختلف (انواع خشکسالی) برای یک منطقه مشخص، نیز متفاوت بود. بررسی نتایج پایش و تعیین شدت نسبی خشکسالی برای شش ماه اول سال 2002 میلادی نشان داد که بیشترین شدت وقوع انواع خشکسالی ها با شدت نسبی معادل 47 متعلق به شهرستان گناباد بوده که 9/12 درصد نسبی اعتبارات را با اولویت اول دریافت و شهرستان بجنورد با کمترین شدت نسبی خشکسالی معادل 4، آخرین اولویت پرداخت اعتبار، به میزان نسبی 1/1 درصد از مجموع کل اعتبارات استان را به خود اختصاص داده است.
    کلیدواژگان: پایش خشک سالی، مقیاس زمانی، شاخص بارندگی استاندارد شده، شدت خشک سالی، خراسان
  • محمد جواد ارشدی، حمیدرضا خزاعی، محمد کافی صفحه 33
    دربین عناصر ضروری برای رشد و نمو گیاه سیب زمینی (Solanum tuberosum L.) نیتروژن نقش مهم تری در افزایش سطح برگ، سرعت رشد بخش های هوایی و عملکرد غده دارد. بنابراین برای تعیین زمان و مقدار کود نیتروژن تکمیلی در مراحل مختلف رشد سیب زمینی، به کارگیری یک روش قابل اعتماد برای ارزیابی نیتروژن قابل جذب خاک در طول فصل رشد مورد نیاز می باشد. بدین منظور جهت استفاده از کلروفیل متر برای تشخیص زمان نیاز گیاه به کود نیتروژن و افزایش کارایی مصرف آن، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد به اجرا درآمد. کود نیتروژن سرک در دو سطح 100 و 150 کیلوگرم در هکتار در دو شاخص نیتروژن 90 و 95 درصد، با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج نشان داد شاخص نیتروژن 95 درصد در مقابل شاخص نیتروژن 90 درصد از کارایی بیشتری در افزایش عملکرد برخوردار است، اما در شاخص 95 درصد، سطوح کود نیتروژن 100 و 150 کیلوگرم در هکتار اختلاف معنی داری با یکدیگر نداشتند. شاخص های نیتروژن و سطوح کود نیتروژن نیز تاثیر معنی داری بر روی تعداد ساقه اصلی و تعداد غده در بوته نداشتند. افزایش مقادیر کود سرک درصد غده های درشت و متوسط را افزایش و درصد غده های ریز را کاهش داد. تولیدکنندگان سیب زمینی بایستی کود نیتروژن را برای بهینه کردن عملکرد محصول به کار برند، اما به-کارگیری کافی و به موقع کود نیتروژن نیازمند استفاده از یک روش سریع و مقرون به صرفه است. به نظر می رسد مدیریت مصرف کود نیتروژن به کمک دستگاه کلروفیل متر علاوه بر دستیابی به عملکرد غده مطلوب، منجر به کاهش مصرف کودهای نیتروژن می گردد.
    کلیدواژگان: کود نیتروژن، عملکرد، اجزای عملکرد سیب زمینی، کلروفیل متر، شاخص نیتروژن
  • مصطفی عطری، منصور غلامی، فرهاد کرمی صفحه 47
    توت فرنگی یکی از محصولات با ارزش باغی است که عمر قفسه ای بسیار کوتاهی دارد. در این پژوهش تاثیر تیمار کلرید کلسیم بر بهبود عمر قفسه ای توت فرنگی رقم کردستان مورد بررسی قرار گرفت. بوته های توت فرنگی رقم کردستان، در دفعات مختلف (یکبار، دوبار و سه بار) و با غلظت های مختلف کلرید کلسیم (صفر، 3/0 و 5/0 درصد) محلول پاشی گردیدند. سپس میوه های هم اندازه و هم رنگ (با قرمز شدگی حدود 75 % برای هر میوه) برداشت شده و برخی صفات شامل مواد جامد محلول کل، اسیدیته کل، pH، سفتی بافت میوه، مقدار آنتوسیانین، میزان ماده خشک، مقدار کلسیم میوه و میزان وقوع پوسیدگی در میوه ها اندازه گیری و مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که دوبار و سه بار محلول پاشی با غلظت های 3/0 و 5/0 درصد کلریدکلسیم، درصد پوسیدگی میوه ها را به طور معنی داری کاهش داد و در افزایش ماندگاری موثر بود. محلول پاشی با کلریدکلسیم تاثیر اندکی بر سایر صفات مورد ارزیابی داشت. تکرار محلول پاشی در غلظت های مورد اشاره از کلرید کلسیم بر کاهش درصد پوسیدگی میوه ها اثر معنی داری داشت ولی بر سایر صفات تاثیر معنی داری مشاهده نگردید.
    کلیدواژگان: توت فرنگی، کلرید کلسیم، محلول پاشی، عمر قفسه ای، رقم کردستان
  • حسن باب الحوایجی، محمد خانجانی صفحه 57
    کرم سیر (Dyspessa ulula pallidata) یکی از مهم ترین آفت های سیر است که در مزرعه و انبار باعث خسارت به محصول سیر در منطقه همدان می شود. کنترل شیمیایی راهکار مناسبی برای مبارزه با آن نبوده لذا استفاده از روش های زراعی برای کنترل آن ضروری به نظر می رسد. بدین منظور اثر زمان برداشت در جلوگیری از آلودگی محصول به آفت، در 5 تاریخ برداشت از خردادماه تا تیرماه و به فاصله ده روز در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 4 تکرار در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا طی دو سال بررسی شد. ملاک اولین تاریخ برداشت تغییر رنگ تخم ها در قسمت ابتدای مجرای تخم حشره بود. اثر تاریخ های مختلف برداشت روی عملکرد، قابلیت انباری و آلودگی محصول به کرم سیر مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که عملکرد محصول در تاریخ های اول و دوم برداشت بیش از تاریخ های دیگر بود و تاریخ های دیگر نیز از این نظر در سطح 1% تفاوت معنی دار داشتند. از لحاظ قابلیت انباری محصول، بین تیمارهای مختلف تفاوت آماری معنی دار وجود نداشت. بنا بر این تغییر در تاریخ برداشت نه تنها در قابلیت انباری سیر اثر سویی ایجاد نکرد بلکه محصول نیز فاقد آلودگی به کرم سیر گردید.
    کلیدواژگان: سیر، کرم سیر، کنترل آفت، همدان
  • احمد رضا بلندی، حسن حمیدی، حسین سابقی، رضا خوشبزم صفحه 67
    در این پژوهش پتانسیل جوانه زنی و شاخص های عملکرد میکروتیوبرهای حاصل از دو رقم سیب-زمینی تجاری به نام های آگریا و مارفونا که دارای قطر کوچک تر از 5، 5 تا 10 و بزرگتر از 10 میلی متر بودند و 3 تا 5 ماه دوره ی خواب را گذرانده بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. درصد میکروتیوبرهای جوانه زده و جوانه نزده و هم چنین وزن، تعداد و قطر مینی تیوبرها یادداشت گردید. ارتباط مثبت و معنی داری بین قطر میکروتیوبر با درصد جوانه زنی آن ها مشاهده گردید و میکروتیوبرهایی که دارای قطر بزرگ تر بودند عملکرد بهتری را از خود نشان دادند. نتایج نشان داد که رقم مارفونا با 37/56 درصد جوانه زنی، عملکرد بهتری را نسبت به رقم آگریا (87/48%) دارد در صورتی که از نظر صفات شاخص عملکرد، رقم آگریا برتری داشت. در ارقام مورد مطالعه، میکروتیوبرهای با قطر بزرگ تر که دوره خواب طولانی تری را گذرانده بودند نسبت به میکروتیوبرهای کوچک تر که دوره خواب کوتاه تری را گذرانده بودند از نظر وزن، تعداد و قطر مینی تیوبر برتری نشان دادند. در این پژوهش اثر متقابل بین تیمارهای مختلف برای اکثر صفات مرتبط با شاخص عملکرد معنی دار بود.
    کلیدواژگان: سیب زمینی، مینی تیوبر، اندازه میکروتیوبر، دوره خواب، عملکرد
  • علی گنجعلی، مهدی پارسا، میترا خطیب صفحه 77
    دستیابی به اطلاعاتی که بتواند دانش ما را در ارتباط با واکنش بذر به میزان رطوبت و درجه حرارت خاک بیفزاید، در تصمیم گیری های دقیق زمان کاشت با اهمیت است. متاسفانه اطلاعات در مورد واکنش جوانه زنی ژنوتیپ ها و ارقام نخود به درجه حرارت، تنش خشکی و هم چنین اثرات توام آن ها محدود است، لذا آزمایشی با هدف بررسی واکنش جوانه زنی به رژیم های دمایی و تنش خشکی و هم چنین برآورد دماهای کاردینال، روزهای فیزیولوژیکی و زمان حرارتی مورد نیاز برای جوانه زنی ژنوتیپ های نخود انجام شد. شش ژنوتیپ نخود شامل: 361 MCC، 951 MCC، MCC 180MCC 873، MCC 13 و MCC 463 در 5 سطح خشکی شامل پتانسیل های آب صفر، 4-، 8-، 12- و 16- بار در دماهای 3، 5، 10، 15، 20، 25، 30 و 35 درجه سانتی گراد در محیط کنترل شده به صورت آزمایش اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار مورد مطالعه قرار گرفتند. هیچ یک از ژنوتیپ ها در پتانسیل های آب 8-، 12- و 16- بار جوانه زنی نداشتند و لذا سطوح فوق از آزمایش حذف شدند. درصد بذرهای جوانه زده به صورت روزانه ثبت و سرعت جوانه زنی بر اساس عکس روز تا 50 درصد (تجمعی) جوانه زنی محاسبه شد. برای کمی سازی واکنش سرعت جوانه زنی به دما، تعیین دماهای کاردینال و هم چنین روزهای فیزیولوژیکی و زمان حرارتی مورد نیاز برای جوانه زنی از مدل دندان مانند استفاده گردید. دما، تنش خشکی و برهم کنش دما و تش خشکی، تاثیر معنی داری بر درصد و سرعت جوانه زنی ژنوتیپ های نخود داشتند. دماهای بالاتر و پایین تر از دامنه دمای مطلوب، تاثیر محدودکنندگی بیشتری در شرایط تنش(4- بار) نسبت به شرایط بدون تنش(صفر بار) بر صفات مربوط به جوانه زنی ژنوتیپ ها داشت. تنوع ژنتیکی قابل توجهی میان ژنوتیپ ها از نظر درصد نهایی جوانه زنی و سرعت جوانه زنی مشاهده گردید. ژنوتیپ های MCC 463 وMCC 873 در شرایط تنش و بدون تنش از بالاترین درصد و سرعت جوانه زنی برخوردار بودند. به طور کلی متوسط دامنه دمای مطلوب برای جوانه زنی ژنوتیپ ها در شرایط تنش و بدون تنش مشابه و برابر 26-20 درجه سانتی گراد برآورد شد. تنها در شرایط تنش خشکی، تفاوت های قابل ملاحظه ای میان ژنوتیپ ها از نظر روزهای فیزیولوژیکی و زمان حرارتی مورد نیاز برای جوانه زنی ژنوتیپ ها وجود داشت. تنش خشکی زمان حرارتی مورد نیاز برای جوانه زنی بذر را 8/2 برابر نسبت به شرایط بدون تنش افزایش داد.
    کلیدواژگان: نخود، تنش خشکی، سرعت جوانه زنی، دماهای کاردینال، زمان حرارتی
  • خلیل قربانی، علی خلیلی، پرویز ایران نژاد صفحه 89
    تغییرات شدید در وضع هوا و اقلیم موجب تغییرات عمده در میزان بازده محصول می شود. تحقیقات بسیاری در زمینه نقش هر یک از عناصر جوی روی عملکرد و اجزاء عملکرد توسط پژوهش گران مختلف با دیدگاه هواشناسی کشاورزی انجام پذیرفته است. بررسی روابط بین محصول و عوامل جوی موضوعی است که از گذشته مورد توجه پژوهش گران بوده است و امروزه از چنین روابطی برای پیش بینی عملکرد استفاده می شود. در پژوهش حاضر که بر روی واحدهای شهرستان استان قزوین طی یک دوره آماری 11 ساله بین سال های 1371 تا 1381 انجام شده است، تاثیر مقدار بارش در مقاطع زمانی مختلف بر عملکرد گندم دیم مورد بررسی قرار گرفته است. به این صورت که بر اساس داده های بارش روزانه ایستگاه های هواشناسی موجود در منطقه ضمن تهیه نقشه های هم بارش و استفاده از نقشه های کاربری اراضی در محیط GIS، مقدار بارش روی واحدهای زراعی شهرستان های مورد مطالعه محاسبه گردید. در مرحله بعد، در طول فصل رشد گندم، مقدار بارندگی طی دوره های مشخص از فصل رشد گندم به صورت متغیر تعریف گردید. به این ترتیب جمعا 76 متغیر بارش تعریف شد و همبستگی بین میزان عملکرد و این متغیرها در هر شهرستان تحت آزمون قرار گرفت. بررسی نشان می دهد که متغیرهایی که مجموع بارش شش ماه اول سال زراعی را تا 20 روز بعد از آن شامل بودند بهترین همبستگی را برای بیان تغییرات عملکرد با بارش عاید می سازند
    کلیدواژگان: عملکرد گندم دیم، قزوین، نقشه های هم بارش، واحدهای زراعی، GIS
  • زهرا حاتمی مقدم، ناصر لطیفی، ابراهیم زینلی صفحه 103
    گاوپنبه (Abutilon theophrasti Medic.) یکی از علف های هرز مهم در محصولات زراعی گرمادوست مانند سویا می باشد. به منظور یافتن دوره بحرانی کنترل گاوپنبه در محصول سویا در شرایط اقلیمی گرگان، آزمایشی در سال 1385 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی ایستگاه تحقیقات کشاورزی گرگان با چهار تکرار به اجرا در آمد. آلودگی کرت ها به علف هرز در زمان کاشت با دست به صورت مصنوعی انجام گرفت. برای تعیین دوره بحرانی از دو سری تیمار استفاده شد؛ تیمارهای تداخل که در آنها تا مراحل دو برگی، چهار برگی، شش برگی، اوایل گلدهی و اوایل غلاف بندی سویا، به گاوپنبه اجازه تداخل داده شد و از آن پس تا انتهای فصل رشد تمامی علف های هرز کنترل شدند. در کنار این تیمارها یک تیمار به عنوان شاهد تداخل در نظر گرفته شد که به گاوپنبه اجازه حضور در تمام طول فصل رشد داده شد. سری دوم، تیمارهای کنترل بودند که در آنها تا مراحل رشدی یاد شده علف های هرز کنترل و از آن پس به گاوپنبه تا انتهای فصل رشد اجازه تداخل داده شد. این تیمارها نیز همراه با شاهد (کنترل تمامی علف های هرز در طول فصل رشد) بودند. اثر تیمارهای کنترل و تداخل بر ارتفاع نهایی بوته، حداکثر شاخص سطح برگ در سویا و گاوپنبه و همچنین عملکرد دانه سویا معنی دار گردید. نتایج این آزمایش مشخص نمود که بین حداکثر سطح برگ، ارتفاع و وزن خشک گاوپنبه با عملکرد سویا رابطه خطی معکوس وجود دارد. بر اساس معادلات برازش داده شده گامپرتز و لجستیک بر حسب درجه- روز رشد، دوره بحرانی کنترل گاوپنبه در سویا (رقم سحر) بر اساس 5% کاهش عملکرد مجاز بین مراحل دو برگی (14 روز پس از کاشت) و هفت برگی (43 روز پس از کاشت) و بر اساس 10% کاهش عملکرد مجاز بین مراحل سه برگی (18 روز پس از کاشت) و پنج برگی (35 روز پس از کاشت) تعیین شد.
    کلیدواژگان: سویا، گاوپنبه، دوره بحرانی کنترل گاوپنبه
  • فاطمه حیدری، سعید زهتاب سلماسی، عزیز جوانشیر، هوشنگ آلیاری، محمدرضا دادپور صفحه 119
    برای بررسی اثر عناصر ریزمغذی و تراکم بوته بر عملکرد و خصوصات مورفولوژی نعناع فلفلی، آزمایشی در قالب فاکتوریل، بر پایه ی طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی در اراضی کرکج دانشگاه تبریز به مرحله اجرا در آمد. در این ترکیب اثر عناصر ریزمغذی در دو سطح (عدم محلول پاشی و محلول پاشی) و تراکم بوته در چهار سطح (8، 12، 16 و 20 بوته در مترمربع) تیمارهای آزمایشی را تشکیل می دهند، نتایج حاصل از یک سال (دوچین) به صورت اسپلیت پلات در زمان آنالیز شد. بر اساس نتایج چین اول، محلول پاشی با عناصر ریزمغذی باعث افزایش عملکرد تر، عملکرد خشک، عملکرد اسانس، مساحت برگ و درصد پوشش سبز شد. افزایش تراکم بوته نیز باعث افزایش عملکرد تر، عملکرد خشک، درصد پوشش سبز و عملکرد اسانس گردید. در چین دوم نیز همانند چین اول محلول پاشی عناصر ریزمغذی باعث افزایش عملکرد تر، عملکرد خشک، عملکرد اسانس، مساحت برگ و درصد پوشش سبز شد. با افزایش تراکم بوته به 20 بوته در مترمربع بیش ترین عملکرد تر، عملکرد خشک و درصد پوشش سبز حاصل شد. نتایج حاصل از دو چین نشان داد که نعناع فلفلی در چین اول نسبت به چین دوم از رشد مناسب تری برخوردار بود، به طوری که این گیاه بیش ترین عملکرد تر، عملکرد خشک، درصد پوشش سبز، ارتفاع بوته و بیش ترین عملکرد اسانس را در چین اول تولید نمود.
    کلیدواژگان: عملکرد، تراکم بوته، عناصر ریزمغذی، اسانس، نعناع فلفلی
  • مسعود احمدزاده، عباس شریفی تهرانی صفحه 133
    پوسیدگی بذر و مرگ گیاهچه ناشی از گونه های مختلف قارچ Pythium از بیماری های بسیار مهم نخود ایرانی در کشور می باشد. در صورتی که اقدامات لازم صورت نگیرد بیش از 80 درصد خسارت در عملکرد و تعداد گیاهان سالم ایجاد می کند. قارچ جداسازی شده از بذور پوسیده نخود در این پژوهش به عنوان P. ultimum var. ultimum مشخص گردید. درصد مرگ گیاهچه در شرایط گلخانه 7/57 محاسبه شد. دراین بررسی توانایی چهار باکتری آنتاگونیست در کنترل بیماری مورد ارزیابی قرار گرفت. باکتری Pseudomonas fluorescens استرین Qz29R جداشده از گندم در امریکا (دریافت ازدانشگاه ایالتی واشنگتن) برای مقایسه در کنترل بیماری مورد استفاده قرار گرفت. عملکرد باکتری ها در کنترل بیماری بسته به نوع اینوکولوم و روش کاربرد متفاوت بود. 95 درصد بذوری که با جدایه Pf-2 تیمار شده بودند در حضور عامل بیماری درون تشتک پتری به خوبی جوانه زدند. به نظر می رسد بین تیمار هم زمان باکتری و قارچ کش متالاکسیل سازگاری وجود دارد به نحوی که می توانند به صورت مخلوط با یکدیگر به کار روند. هیچ-یک از غلظت های متالاکسیل باعث بازداری از رشد باکتری مورد آزمایش نشد. قارچ کش کاپتان درغلظت یک در هزار موجب بازداری از رشد باکتری شد. درخاک استریل، متالاکسیل درمقایسه با سایر تیمارها اثربهتری روی جوانه زنی و وزن تر نخود داشت. جدایه Pf-3 در مقایسه با Pf-2 تاثیر معنی داری (P<0.05) در تعداد گیاهان سالم داشت.
    کلیدواژگان: نخود ایرانی، آغشته سازی بذر، کنترل بیولوژیکی، ریزوباکتری ها
  • فرهاد میرزایی، عبدالحسین هورفر، مجتبی حاتمی صفحه 147
    تعیین قطر و عمق خاک مرطوب شده و نیز رطوبت توزیع شده در فواصل مختلف نسبت به منبع تغذیه پس از پایان آبیاری از اهمیت ویژه ای در طراحی آبیاری قطره ای برخوردار هستند. حرکت آب در خاک در منبع تغذیه خطی در دو بعد (z،x) صورت می گیرد. در این پژوهش یک مدل فیزیکی طراحی شد و آزمایش های پیشروی جبهه رطوبتی در خاک در دبی های مختلف و در زمان های مختلف صورت گرفت و رطوبت خاک پس از پایان آبیاری به صورت مستقیم تعیین گردید. از بسط و ساده سازی معادله واریک و رساندن به مرحله ای قابل حل و سپس تقریب تحلیلی آن در دو بعد (z،x) رطوبت خاک برآورد گردید و مقادیر رطوبت برآورد شده با مقادیر اندازه گیری شده مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از حل معادله با مقدار اندازه گیری شده همخوانی بسیار خوبی نشان داد و این حقیقت تقویت شد که بحثی که در این مقاله توسعه یافته است عموما در یک محدوده وسیعی از خاک معتبر هستند.
    کلیدواژگان: آبیاری قطره ای، تقریب نیمه تحلیلی، جبهه رطوبتی، منبع تغذیه خطی، توزیع رطوبت
  • سارا طالع احمد، رحیم حداد صفحه 159
    اثر سیلیکون بر فعالیت آنزیم های ضد اکسیدان کاتالاز (CAT)، سوپراکساید دیسموتاز (SOD)، آسکوربیت پراکسیداز (APX) و پراکسیداز (POD) در شرایط تنش خشکی در گندم (Triticum aestivum L.) در گلخانه مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با اعمال 3 تیمار شاهد، خشکی و سیلیکون- خشکی (1 میلی مولار سیلیکات سدیم در هر کیلوگرم خاک) در 3 تکرار صورت گرفت. نتایج آزمایش نشان داد که در مقایسه با گیاهانی که تنها تحت تیمار خشکی بوده اند، تیمار سیلیکون باعث افزایش در فعالیت آنزیم های ضد اکسندهCAT، SOD، APX وPOD و همچنین افزایش در محتوای رنگدانه های فتوسنتزی و پروتئین محلول در برگ هایی که تحت تنش خشکی قرار گرفته اند گردید. تیمار خشکی باعث اختلاف معنی دار در فعالیت آنزیم CAT نشد. بین آنزیم های مورد بررسی در تیمار سیلیکون، آنزیم پراکسیداز دارای بیشترین فعالیت بود. افزایش در فعالیت آنزیم های ضد اکسنده و بررسی الگوی باندی آیزوزایم های این آنزیم ها روی ژل اکریل آمید نشان داد که ظهور باندهای آیزوزایمی جدید مرتبط با تیمار سیلیکون بود. به علاوه سیلیکون باعث محافظت از بافت های گیاهی در مقابل حملات اکسید کننده ناشی از تنش خشکی شد. با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه به نظر می رسد که سیلیکون احتمالا در تغییرات فیزیولوژیکی و متابولیکی جهت افزایش مقاومت به خشکی در گیاهان نقش داشته باشد.
    کلیدواژگان: گندم، تحمل به خشکی، آنزیم های ضد اکسنده، سیلیکون
  • علی خزایی، محمدرضا مصدقی، علی اکبر محبوبی صفحه 171
    ساختمان خاک به طور مستقیم و غیرمستقیم بر بسیاری از ویژگی های فیزیکی خاک از جمله نگهداری آب در خاک، هدایت هیدرولیکی، تهویه و دمای خاک موثر است. همچنین ساختمان با تاثیر بر مقاومت مکانیکی خاک و انتشار عناصر غذائی، بر رشد گیاه و تولید محصول اثر می گذارد. عوامل مختلفی مانند بافت، ماده آلی و کربنات کلسیم خاک بر پایداری ساختمان (خاکدانه ها) موثرند. در این پژوهش اثر این عوامل بر پایداری مقدار خاکدانه های 21 سری از خاک های استان همدان با استفاده از روش الک تر بررسی شد. از شاخص میانگین وزنی قطر (MWD) خاکدانه ها برای بیان پایداری ساختمان خاک استفاده شد. سه زمان متفاوت (5، 10 و 15 دقیقه) الک کردن خاکدانه ها در آب به منظور اعمال تنش های مکانیکی-آبی در نظر گرفته شد. با توجه به پایداری ساختمانی ضعیف خاک های مناطق خشک و نیمه خشک ایران، زمان های کوتاه الک کردن خاکدانه ها (یعنی 5 دقیقه)، برای تشخیص تغییرات پایداری ساختمان ناشی از ویژگی های ذاتی مورد بررسی مناسب تر بود. در بین ویژگی های موثر بر پایداری ساختمان خاک، بیشترین نقش مربوط به ماده آلی بود. به گونه ای که برای زمان 5 دقیقه، تاثیرگذاری مقدار ماده آلی (OM) بر پایداری خاکدانه ها (5MWD)، حدود 18 برابر رس (Clay)و 26 برابر کربنات کلسیم (3CaCO) بود و معادله رگرسیونی آن به صورت زیر به دست آمد:MWD5 (mm) = -0/267 + 0/449 OM% + 0/0245 Clay% + 0/0169 CaCO3% R2 = 84/8% ضرایب همبستگی جزئی بین درصد ماده آلی، رس و کربنات کلسیم خاک با مقدار MWD نشان داد که در تمامی زمان های الک کردن، بیشترین ضریب همبستگی جزئی را مقدار رس خاک و پس از آن مقدار OM با MWD داشت. با افزایش زمان تکان دادن الک ها در آب، نقش درصد رس در پایداری خاکدانه ها افزایش و نقش درصد ماده آلی و کربنات کلسیم کاهش یافت. بنابراین در خاک های مورد بررسی، نقش ماده آلی و رس خاک در ایجاد خاکدانه های پایدار قابل توجه است. برای اندازه گیری پایداری تر خاکدانه های خاک های مورد بررسی، زمان های کوتاه تکان دادن (5 دقیقه) پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: پایداری ساختمان خاک، میانگین وزنی قطر، رس، ماده آلی، کربنات کلسیم
  • کورش فتاحی، فریبا میقانی، سید کریم موسوی، غلامرضا سواری پور صفحه 183
    کارایی عوامل شخم و علف کش طی دوره آیش در کنترل تلخه طی سال زراعی 86-1385 در منطقه شیان شهرستان اسلام آباد غرب در مزرعه ای با سابقه آلودگی به این علف هرز بررسی شد. آزمایش به صورت کرت های خرد شده با دو فاکتور شخم و علف کش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار انجام شد. عملیات شخم (در دو سطح با و بدون شخم)، کرت اصلی و علف کش (در 7 سطح) کرت فرعی را تشکیل دادند. سطوح فاکتور فرعی عبارت بودند از: 1- توفوردی + ام سی پی آ؛ 2- تریکلوپیر؛ 3- گلیفوزیت+ سولفات آمونیوم؛ 4- توفوردی+ ام سی پی آ+ تریکلوپیر؛ 5- توفوردی+ ام سی پی آ+ گلیفوزیت + سولفات آمونیوم؛ 6- تریکلوپیر+ گلیفوزیت + سولفات آمونیوم و 7- بروموکسینیل + ام سی پی آ. 30 روز پس از سمپاشی، ماده خشک (بیوماس) تلخه در کرت های شاهد (سمپاشی نشده) برای تیمارهای شخم و بدون شخم به ترتیب 381 و 693 گرم در مترمربع بود. همه تیمارهای علف کش باعث کاهش معنی دار بیوماس تلخه شدند. تیمارهای علف کش از نظر کاهش وزن خشک تلخه تفاوت معنی داری نداشتند. بر اساس ارزیابی تلخه در کشت گندم پس از آیش، بهترین تیمار (با حداقل 90 درصد کنترل) مربوط به توفوردی+ام سی پی آ+ گلیفوزیت+ سولفات آمونیوم بود. البته تیمارهای گلیفوزیت، توفوردی+ ام سی پی آو تریکلوپیر+ گلیفوزیت+ سولفات آمونیوم نیز تفاوت معنی داری با آن نداشتند. تمام تیمارهای علف کش باعث افزایش معنی دار عملکرد دانه گندم شدند.
  • جعفر نیکان، برایان فینتون، هیو بارکر صفحه 195
    ظهور شته های مقاوم به حشره کش ها خطری بالقوه در گسترش ویروس هائی است که توسط آن ها منتقل می گردند. در این پژوهش کارایی انتقال PLRV در پنج ژنوتیپ اسکاتلندیMyzus persica که برخی از آن-ها مقاومت بالائی در برابر حشره کش ها دارند، ارزیابی گردید. آزمایش های انتقال ویروس با استفاده از برگ های بریده گیاهPhysalis floridana آلوده بهPLRV و گیاهچه های3 -2 برگی عاری از ویروس گیاه یاد شده به ترتیب برای کسب و تلقیح ویروس انجام شد. دوره های کسب و تلقیح هر یک سه روز و در شرایط نوری 16 ساعت و دمای C 18 انجام شد. هر گیاهچه با یک شته حامل ویروس و 24 گیاهچه توسط هر ژنوتیپ تلقیح گردید. سه هفته بعد تعداد گیاهان آلوده به PLRV در گیاهچه های تلقیح شده بر مبنای علایم یا نتایج آزمون الایزا مشخص گردید. این آزمایش ها پنج بار تکرار شد. علت اختلاف در انتقالPLRV توسط ژنوتیپ های مختلف نیز با مقایسه کارایی انتقال PLRV با ویروس نزدیک به آن BMYV توسط ژنوتیپ های Aو J بررسی گردید. بین ژنوتیپ ها از نظر کارایی انتقال PLRV اختلاف معنی دار مشاهده گردید. ژنوتیپ های A، B و C دارای بیش ترین کارایی انتقال بودند. دو ژنوتیپ A و Bکه از مقاوم ترین ژنوتیپ ها به حشره کش ها نیز هستند به عنوان خطری بالقوه درگسترش PLRV معرفی می شوند. هم چنین ژنوتیپ های A و Jویروس BMYV را با کارایی یکسان منتقل کردند. درصورتی که ژنوتیپ A ویروس PLRV را با کارایی بالاتری انتقال داد.
    کلیدواژگان: برگ قاشقی، سیب زمینی، کارایی انتقال، ژنوتیپ، PLRV
  • مهدی رمضانی، مهدی رحیمی، حبیب الله سمیع زاده لاهیجی، فهیمه رحیمی صفحه 207
    در این مطالعه، میزان صحت گروه بندی 18 ژنوتیپ گیاه ذرت توسط روش های مختلف تجزیه خوشه ای، بر پایه روش های مختلف استاندارد کردن داده ها و شاخص های متفاوت فاصله ای، با تجزیه تابع تشخیص مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور 7 لاین اینبرد و 7 هیبرید حاصل از تلاقی آن ها به همراه 4 توده حاصل از گرده افشانی آزاد هیبریدها در قالب یک طرح بلوک های نامتعادل گروهی در سه تکرار کشت گردید و 22 صفت بر روی این ژنوتیپ ها اندازه گیری شد. تجزیه تابع تشخیص نشان داد که شاخص فاصله اقلیدسی بهتر از سایر شاخص های فاصله ای بود و گروه بندی مطلوبی بر اساس آن حاصل گردید. هم چنین هر سه روش استاندارد کردن داده ها، گروه بندی یکسانی داشتند و نتایج آن ها بهتر از استاندارد نکردن داده ها بودند. ارزیابی دندروگرام های روش های مختلف تجزیه خوشه اینشان داد که روش های متوسط فاصله بین دسته ها، دورترین همسایه ها و حداقل واریانس «وارد» بهتر از سایر روش ها بودند. تجزیه تابع تشخیص خطی فیشر نیز نشان داد که روش های متوسط فاصله بین دسته ها، دورترین همسایه ها و حداقل واریانس «وارد» با انجام صحت گروه بندی در حدود 100%، بهتر از سایر روش های دیگر توانسته اند از اطلاعات اولیه داده ها استفاده و ژنوتیپ ها را گروه بندی نمایند.
    کلیدواژگان: تجزیه تابع تشخیص، تجزیه خوشه ای، ذرت
  • سیدحمیدرضا صادقی، بابک قادری وانگاه، نصرت الله صفاییان صفحه 219
    بررسی فرآیند نفوذ تحت شرایط مدیریتی متفاوت در مراتع از اهمیت زیادی برخوردار است. در این پژوهش اثر مدیریت چرای آزاد و کشت یونجه بر نفوذپذیری خاک در بخشی از مناطق کوهستانی تالش با مساحت 500 هکتار مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش های نفوذ با استفاده از استوانه های مضاعف با پنج تکرار در هر یک از مناطق انجام شده و مقادیر نفوذ تجمعی و لحظه ای، سرعت نفوذ نهایی و حداکثر نفوذ لحظه ای هر یک از مناطق با یک دیگر مقایسه شد. سپس نتایج حاصل از نفوذ تجمعی و سرعت نفوذ لحظه ای تکرارهای هر کدام از تیمارها و در مناطق دوگانه به ترتیب با استفاده از تجزیه واریانس و آزمون t جفتی و هم چنین سرعت نفوذ نهایی و حداکثر نفوذ لحظه ای در مناطق دوگانه با استفاده از آزمون t غیرجفتی با هم مقایسه گردید. تجزیه و تحلیل نتایج نشان داد که نفوذ تجمعی و سرعت نفوذ لحظه ای در تکرارهای هر کدام از تیمارها اختلاف معنی دار با یک دیگر نداشته حال آن که اختلاف میانگین نفوذ، سرعت نفوذ نهایی و حداکثر نفوذ لحظه ای در مناطق دوگانه در سطح اعتماد یک درصد معنی دار است. سرعت نفوذ نهایی و حداکثر نفوذ لحظه ای در منطقه دست کاشت به ترتیب 96/3 و 29/34 سانتی متر بر ساعت بود که نسبت به منطقه چرای آزاد 32 و 39 درصد افزایش داشته است. نتایج بررسی به عمل آمده ضمن تائید نقش مدیریت مرتع بر پدیده نفوذ در منطقه مورد پژوهش بر ضرورت اعمال شیوه های صحیح مرتع داری در دست یابی به شرایط مناسب و پایدار هیدرولوژی در زیست بوم های مرتعی تاکید دارد.
    کلیدواژگان: چرای آزاد، گیلان، مراتع ییلاقی، منطقه ی دست کاشت، نفوذ
  • محمدرضا شهسواری، طلعت یساری، مریم زمان پور سیچانی، حمید نوری صفحه 231
    به منظور بررسی اثر تاریخ کاشت شامل درجه حرارت و طول روز بر مراحل نمو، عملکرد و اجزاء عملکرد آفتابگردان، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی کبوترآباد مرکز تحقیقات کشاورزی اصفهان در سال زراعی 78-1377 انجام شد. چهار رقم آفتابگردان به نام های زاریا، آذرگل، گلشید و های سان 33 در چهار تاریخ کاشت (15 اردیبهشت، 5 و 25 خرداد و 25 تیر) در چهار تکرار در قالب بلوک کامل تصادفی به-صورت کرت های خرد شده مورد مقایسه قرار گرفتند که تاریخ های کاشت به عنوان فاکتور اصلی و ارقام به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شدند. بالاترین عملکرد دانه در اولین تاریخ کاشت حاصل شد. تاخیر در کاشت به علت تغییرات درجه حرارت و طول روز سبب تسریع نمو ارقام، گلدهی زود هنگام، نقصان سطوح فتوسنتز کننده و در نتیجه کاهش عملکرد و اجزاء عملکرد گردید. رقم زاریا با اختلاف ناچیز با ارقام دیگر دیررس ترین رقم بود. تفاوت بین ارقام مورد بررسی از نظر اجزاء عملکرد و خصوصیات رشد رویشی معنی دار شد. رقم زاریا با داشتن بالاترین وزن خشک بوته، بیشترین قطر طبق و وزن هزاردانه و رقم های-سان 33 با داشتن پایین ترین وزن خشک بوته، کمترین قطر طبق و وزن هزاردانه به ترتیب بالاترین و پایین ترین عملکرد دانه را دارا بودند. اثر متقابل تاریخ کاشت با رقم برای عملکرد دانه معنی دار بود و بالاترین عملکرد دانه از رقم گلشید در تاریخ کاشت 15 اردیبهشت به دست آمد
    کلیدواژگان: آفتابگردان، تاریخ کاشت، مراحل نمو، عملکرد و اجزاء عملکرد دانه
  • محمد مهدی طباطبایی، خلیل زابلی، احمد احمدی، علی اصغر ساکی، علی اکبر سبزی پرور، محمد تقی اخضر صفحه 243
    این آزمایش جهت تعیین گوارش پذیری مواد مغذی چهار جیره طی دو سال متوالی و در دو فصل گرم و سرد (تابستان و زمستان) با استفاده از 8 راس گوسفند نر مهربان به روش in vivo و به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. جیره های مورد آزمایش شامل علوفه (100% ساقه یونجه) و ساقه یونجه به همراه سطوح مختلف دانه جو (40، 50 و 70 درصد) بود. پس از تعیین ترکیب شیمیایی خوراک، مدفوع و باقی مانده احتمالی خوراک (بر اساس ماده خشک)، قابلیت هضم مواد مغذی جیره در فصول سرد و گرم و در دو سال اندازه گیری شد. داده های به دست آمده نشان داد که سال، فصل، جیره و اثرات متقابل بین آن ها بر گوارش پذیری مواد مغذی جیره اثرگذار است. در بین مواد مغذی فوق که تحت تاثیر عوامل یاد شده قرار گرفته بود، تغییرات قابلیت هضم پروتئین خام و الیاف خام قابل توجه بود. به طوری که سرما باعث افزایش گوارش پذیری پروتئین خام و کاهش گوارش پذیری الیاف خام جیره گردید. عکس حالت فوق در شرایط گرما مشاهده شد. با توجه به نتایج به دست آمده، به نظر می رسد که به منظور ارائه الگوی مناسب تغذیه، احداث ساختمان و تاسیسات دام، بایست عوامل بیشتری در چنین آزمایش هایی بررسی شود.
    کلیدواژگان: گوسفند مهربان، قابلیت هضم، فصل تابستان و زمستان
  • عیدی بازگیر، جهانشیر شاکرمی صفحه 253
    به منظور امکان استفاده از بسترهای ارزان قیمت و قابل دسترس برای تولید قارچ خوراکی در مناطق روستایی، گونه های قارچ صدفی شامل Pleurotus florida، P. sajor-caju و P. flabellatus روی بسترهای کاه جو، کاه عدس و سبوس برنج در شرایط روستایی کشت شدند. آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار و در فصول بهار، تابستان، پاییز و زمستان انجام شد. برای تهیه کشت خالص و نیز تکثیر میسلیوم خالص قارچ ها از محیط کشت PDA و در تهیه اسپان قارچ ها از دانه های پخته شده گندم استفاده گردید. به منظور ضد عفونی بسترهای مورد استفاده قارچ کش کاربندازیم و محلول فرمالین به کار رفت. بر اساس نتایج، محصول تولید شده هر سه گونه قارچ صدفی مورد مطالعه در کشت بهاره، تابستانه و پاییزه روی بسترهای کاه جو و عدس عملکرد قابل قبولی داشته ولی این قارچ ها روی بستر سبوس برنج عملکرد بالایی نداشته و از نظر محصول تولید شده با سایر بسترها اختلاف معنی داری نشان دادند. در این پژوهش بیشترین عملکرد در کشت بهاره مربوط به گونه های P. flabellatus روی بستر کاه عدس(3600 گرم در هر کیسه دو کیلوگرمی بستر) و P. florida روی بستر کاه عدس و کاه جو به ترتیب با میانگین تولید 3321 و 2981 گرم در هر کیسه بوده است. در کشت تابستانه و پاییزه عملکرد هر سه گونه قارچ صدفی کمتر از کشت بهاره بود به طوری که حداکثر تولید در کشت تابستانه مربوط به گونه P. flabellatus روی بستر کاه عدس (2926گرم) و در کشت پاییزه مربوط به گونه P. florida با میانگین تولید 3450 گرم روی بستر کاه جو بوده است. در کشت زمستانه به دلیل وجود سرما و اثر روی رشد میسلیومی قارچ، هر سه گونه قارچ عملکرد قابل قبولی نداشته و بالاترین میزان تولید مربوط به گونه P. flabellatus روی بستر کاه جو با میانگین تولید 293 گرم در هر کیسه بوده که با محصول تولید شده در سایر فصول اختلاف چشم گیری را نشان می دهد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در شرایط روستایی می-توان با استفاده از بسترهای ارزان قیمت، قارچ های صدفی را که منبع مهمی از پروتئین بدون کلسترول هستند تولید نمود.
    کلیدواژگان: قارچ صدفی، بستر، کارایی بیولوژیکی، عملکرد
|