فهرست مطالب

مجله زبان و ادبیات فارسی
سال پنجم شماره 2 (تابستان 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/06/06
  • تعداد عناوین: 10
|
  • محمد فاضلی صفحه 7
    «کوه» که یکی از پدیده های عالم طبیعت به شمار می آید در گفتار حاضر از دو زاویه مورد بحث و بررسی قرار می گیرد: یکی، اینکه جولانگاه پر گشودن تخیل و شعور است؛ اما نه در ظاهر امر که خاموش می نماید و گنگ و ایستا؛ بلکه در سیری شعوری به اعماق آن که زنده است و متحرک و پویا، همنشین و همدم و هم سخن، مخاطب و متکلم، که هنرمند در شخصیت وی ذوب می شود و او در شخصیت هنرمند.
    دیگری، تحلیل و بررسی و مقایسه و نقد ره آورد این سیر شعوری و تخیلی است در وصفی وجدانی، از دو شاعر بلند مرتبه نسبت به کوه.
    کلیدواژگان: کوه، پدیده، طبیعت، وصف وجدانی، شعور و تخیل
  • تقی وحیدیان کامیار صفحه 20
    فردوسی، حکیم بزرگ با دانش سرشار و تیزهوشی و هنرمندی، داستانهای باستان را از دیدگاه های گوناگون بررسی کرد و آنچه جنبه حماسی داشت، برگزید. و دیگر داستانها را که حماسی نبودند یا ضد حماسی بودند کنار نهاد اما دیگران گمان بردند که فردوسی فرصت منظوم ساختن این داستانها را نیافته و بدین ترتیب اقدام به نظم این گونه داستانها نمودند، از جمله این داستانها، بهمن نامه است سروده ایرانشاه بن ابی الخیر که داستانی ضدحماسی است.
    کلیدواژگان: حماسه، ضدحماسه، بهمن نامه
  • رضا اشرف زاده صفحه 26
    در میان خیل شاعران گذشته پارسی زبان، به کمتر شاعری بر می خوریم که دست از جان بشوید و در مقابل پادشاهان و قدرتمندان – چه آشکارا و چه به زبان حکایت و رمز – حرف حق بگوید و بلندی همت را در مقابل خوان پر نعمت آنان دوتا و دوتو نکند، در این میان بعضی از عارفان، با تکیه بر قدرت لایزالی یگانه معشوق ازلی، چه از زبان خود یا با گفتار طبقات پایین جامعه و یا از قول دیوانگان عاقل، تازیانه انتقاد را بر گرده این قدرتمندان می کوبند، شعر این گونه شاعران است که می تواند لقب «تازیانه سلوک» بگیرد.
    یکی از این شاعران عارف، عطار نیشابوری است، که «سلطانی» جز آن «سلطان حقیقی» نمی شناسد و «شاهی» جز «پادشاه ازلی» نمی داند.
    عطار، از سویی لوازم و خلق و خوی پادشاه عادل را بیان می کند و از جهت دیگر، از زبان توده مردم آنها را می نکوهد و گاه پندواندرزمی دهد، و گاه با خشم در مقابل آنان می ایستد و حق گویی می کند.
    این مقاله بحثی جستجوگرانه درباره قدرت ستیزی عطار نیشابوری است.
    کلیدواژگان: شیوه شاعری، صوفی دوستی شاهان، همت عطار، درد عارفانه، آتش ستم، قدرت ستیزی
  • نقیب نقوی صفحه 44
    شاهنامه که بی گمان از آثار گران سنگ ادبیات پارسی و در شمار بزرگ ترین آثار حماسی بشری است، بیش از هزار سال پیش به همت والا و کلک هنرآفرین استاد فرزانه توس روشنی بخش گستره ادبیات جهان گشت. از بد روزگار، از هنگام درگذشت فردوسی تا بیش از دویست یا دویست و پنجاه سال پس از آن، هیچ آگاهی روشنی از سرنوشت دست نوشته های این کتاب در دست نیست.
    کهن ترین دست نویس شاهنامه به تاریخ 614 ق. نزدیک به دویست سال پس از روزگار فردوسی، از آن کتابخانه فلورانس ایتالیاست که تنها نیمی از شاهنامه را در برمی گیرد. اما کامل ترین و کهن ترین شاهنامه به تاریخ 675ق. در کتابخانه موزه بریتانیا در لندن نگهداری می شود.
    افزون بر این، دست نویس های بسیار دیگری از شاهنامه در کتابخانه های سراسر گیتی پراکنده است. از روی کهن ترین دست نوشته ها، یعنی فلورانس و لندن اکنون دو چاپ در اختیار ماست که با نزدیک به بیست دست نویس دیگر برابری شده، و در آن ناهماهنگی های فراوانی در بیت های شاهنامه به چشم می خورد که دانسته نیست کدام اصالت دارد و کدام از اصالت به دور است.
    از آنجا که بررسی موسیقایی بودن شعر بر پایه قافیه و ردیف به ویژه در قالب مثنوی بسیار حساس و تعیین کننده است و چنانچه قافیه بیت مختل یا ناهمگن باشد به خوبی دریافت می شود، این نکته می تواند میزانی برای سنجش هنر شاعری و توان سخن پردازی شاعر باشد. در این نوشته کوشیده شده است هنر شاعری فردوسی از این دیدگاه مورد بررسی قرار گیرد، باشد که راهی به سوی باز شناخت بیت های سره از ناسره تا اندازه ای گشوده شود.
    به مردی هنر در هنر ساخته خرد از هنرها برافراخته«شاهنامه،1/177م»
    کلیدواژگان: شاهنامه، هنر فردوسی، وزن و قافیه، موسیقی حس، تخیل
  • ابوالقاسم قوام، عباس واعظ زاده صفحه 73
    «اگزیستانسیالیسم» جریانی فکری فلسفی است که انسان را محور هستی می داند و از این لحاظ نوعی «اومانیسم» است. این مقاله به بررسی بخش هایی از شاهنامه از منظر فلسفه اگزیستانسیالیسم سارتر می پردازد؛ فلسفه ای که معتقد به «اصالت بشر» است.
    فلسفه«اصالت بشر»ی سارتر شاهنامه را که صحنه نبرد خیر و شر و اهورا و اهریمن است و بشر تنها، تماشاگر این نبرد به چالش می کشد واین دو نیرو را در هم می شکند وقدرت سوم و برتری را که «انسان» است، برسرکار می آورد. فلسفه سارتر شاهنامه ای را که کوشش آدمی را در سرنوشت خود بی تاثیر می داند وانسان را چونان بازیچه ای در دست سرنوشت می انگارد، مردود می داند. او «انسان» را تنها سازنده سرنوشت خود می داند. در فلسفه سارتر، هیچ کس «قهرمان» یا «زبون» (ضد قهرمان) زاده نمی شود اما در شاهنامه همه قهرمانان، قهرمان وهمه زبونان، زبون زاده می شوند. «انتخاب» و «دلهره» از کلمات کلیدی فلسفه سارتر است. سارتر، قهرمانان داستانهای خود را همیشه در موقعیت «انتخاب» و «دلهره» قرار می دهد. مو قعیتی که قهرمانان شاهنامه بارها و بارها در داستانهایی چون رستم و سهراب، رستم و اسفندیار، سیاووش و... در آن قرار گرفته اند. به طور کلی فلسفه سارتر در اصول خود با شاهنامه مخالف است و دربرخی جزئیات همگام با آن.
    کلیدواژگان: شاهنامه، اگزیستانسیالیسم، سارتر
  • مهدی ستودیان صفحه 95
    داستان عشق لیلی و مجنون از جمله منظومه های غنایی ادب فارسی است که از دیرباز مورد اقبال نویسندگان و شعرای فارسی زبان و غیرفارسی زبان قرار گرفته است، تا جایی که بیش از 70 مثنوی به تقلید از مثنوی لیلی و مجنون سروده اند که بسیاری از آن ها تا حد زیادی در راستای مثنوی لیلی و مجنون نظامی است. نظامی نیز در سرودن مثنوی خود بهره مند از منابع عربی داستان می باشد. آنچه بعدها فکر و ذهن افراد زیادی را به خود مشغول کرده است، هویت تاریخی یا داستانی بودن لیلی و مجنون است. بسیاری از محققین حوادث و شخصیت های داستان را زاده تصور و خیال شاعران و نویسندگان عرب دانسته اند. برخی دیگر نیز بر هویت تاریخی داستان، پای فشرده اند. این دوگانگی ما را بر آن داشت تا در تحقیقی جامع، به بررسی این مهم بپردازیم و داستان لیلی و مجنون را از نظر تاریخی ریشه یابی کنیم. در آغاز با بهره مندی از منابع معتبر از جمله: «الاغانی»، «مصارع العشاق»، «تزیین الاسواق» و «دیوان شعر قیس بن ملوح» ضمن آشنایی کامل با داستان عشق این دو دلداده با برخی از شخصیت های داستان و اماکن مطرح شده در داستان آشنا شدیم. ابتدا موقعیت جغرافیایی حوادث داستان را مشخص کرده، سپس درصدد کشف هویت تاریخی شخصیتهای داستان برآمدیم. امیدوار بودیم که با مشخص شدن هویت تاریخی این افراد، قهرمانان اصلی داستان یعنی لیلی و مجنون نیز هویت تاریخی یابند. بدین ترتیب توجه خود را معطوف به افرادی کردیم که نقش اساسی در شکل گیری داستان داشته اند. نظیر نوفل بن مساحق، عبدالرحمن بن عوف، کثیر و... با کشف هویت تاریخی این افراد، درصدد تعیین هویت لیلی و مجنون برآمدیم و ضمن جمع بندی نظرات به این نتیجه رسیدیم که لیلی و مجنون هویتی تاریخی دارند و در حدود اواخر قرن اول هجری می زیسته اند.
    کلیدواژگان: داستان های غنایی، لیلی و مجنون، هویت تاریخی لیلی و مجنون
  • حسین حسن پورآلاشتی، پروانه دلاور صفحه 120
    در این مقاله، موسیقی شعر فروغ فرخزاد، با نگاهی سبک شناسانه مورد بررسی قرار گرفته است. باتوجه به اینکه طبیعی بودن، جزء مولفه های اساسی در همه عناصر شعری اوست موسیقی نیز در بافتی کاملا طبیعی و حسی ارایه شده که در این نوشتار برجستگی و تمایز وزن شخصی (موسیقی بیرونی) شعر او و نیز به نقش قافیه و ردیف به عنوان ارکان موسیقی کناری و برجستگی خاص موسیقی درونی، علی الخصوص تکرار در همه سطوح، پرداخته شده است.
    کلیدواژگان: سبک شناسی، شعر، فرخزاد، فروغ، موسیقی شعر
  • تقی امینی فرد صفحه 138
    توجه به مضامین معرفتی و حکمی و بهره گیری از نکته های اخلاقی در رفتارهای فردی و اجتماعی، از جمله وسایل مطمئنی است که فرد را به مرتبه کمال، رهنمون می گرداند. این حقیقت به عنوان یک رسالت، بسیاری از سخنوران و نویسندگان عرصه ادب فارسی را بر آن داشته تا پرداختن به مقوله حکمت عملی و اخلاق را مورد توجه خویش قرار دهند.
    عبدالرحمان جامی نیز از جمله سخنوران و نویسندگانی است که با رویکردی ویژه بدین مهم پرداخته است. در این میان مثنوی هفت اورنگ عارف جام در کنار بسیاری از قابلیت هایش، به مضامین و اندیشه های حکمی واخلاقی نیزآراسته گردیده که در این نوشتار به اختصار بدان پرداخته شده است.
    کلیدواژگان: مضامین حکمی و اخلاقی، هفت اورنگ، عبدالرحمان جامی، فضیلت اخلاقی
  • حمیدرضا سلیمانیان صفحه 153
    به نظر می رسد مباحث و مطالعات تجربه دینی و عرفانی بیشتر در چنبره مباحث محتوایی گرفتار و محصور مانده است؛ حال آن که یکی از اصلی ترین راه های رسیدن به درونمایه و ماهیت این نوع تجارب، از رهگذر توجه دقیق و موی شکافانه به زبان آن میسر است. ضرورت این امر در دنیای کنونی که زبان به مساله کانونی متفکران بدل شده، امری اجتناب ناپذیر است.
    تجربه دینی و عرفانی تجربه ای ناآشنا و غریب، استحاله ای عظیم در نحوه نگرش به خدا، جهان و انسان است که لاجرم زبان را به پهنه جدید و غریبی وارد می سازد و تفاوتی ماهوی بین زبان عرفانی با سایر زبانها ایجاد می کند.
    عرفان پژوهانی چون استیس، ویلیام جیمز و اتو برای تجربه عرفانی اوصاف و خصایصی برشمرده اند. اما آنچه در صورت بندی خصایص و اوصاف تجربه عرفانی در نسبت با زبان مهمتر به شمار می رود، عبارتند از: بیان ناپذیری، متناقض نمایی و هنری بودن زبان در تجربه عرفانی.
    هدف این نوشتار که در ضمن ادبیات عرفانی فارسی را نیز به استشهاد می گیرد، بررسی همین ویژگی هاست.
    کلیدواژگان: فلسفه دین، تجربه عرفانی، زبان، زبان عرفانی
  • محمد قادری مقدم صفحه 174
    حکایت نغز و دلپذیر شیخ صنعان که یکی از داستان های رمزی و تمثیلی منطق الطیر، اثر عارف بزرگ قرن ششم و اوایل قرن هفتم عطار نیشابوری (537؟- 627؟ق) است؛ چه به لحاظ ماهیت و چه از دیدگاه شیوه ی سلوک، شباهتی تام به ماجرای دیدار مولانا و شمس دارد. نگارنده بر آن است تا این وجوه شباهت را در سرگذشت آن دو باز نماید.
    عشق و دلدادگی، محور اصلی این شباهت است و در هر دو ماجرا، عشق مهم ترین شیوه سلوکی است که عاشق پاک باز در کسب آن قمار می کند. از وجوه دیگر این تشابه می توان به ملاقات به ظاهر غیر منتظره مولانا و شمس و از سوی دیگر شیخ و ترسازاده اشاره کرد؛ که برای هر دو زندگی تازه ای رقم می زند و خلوت ملاقات آغازین، هر دو را از دوستی هایی که مانع عروج و سلوک بوده، رهایی می بخشد و در این هم نشینی وارد دنیایی می شوند که از دنیای مریدان و اطرافیان بسیار فاصله دارد و در نزد آن غریبه ها مشق عشق می کنند و همه چیزهایی را که تا آن روز در اثر زهد و مجاهدت کسب کرده بودند یک باره فراموش می کنند (درس، وعظ، جاه، شهرت و حتی وقار و هیبت). بروز و ظهور عشق در وجود مولانا و شیخ یک طغیان عظیم و مقاومت ناپذیر روح بود بر ضد عقل و آداب مصلحت جویی های عاقلانه.
    قرار گرفتن مولانا و شیخ در برابر خواست های غافل گیرانه و غیر قابل قبول شمس (زن خوب روی، پسری شاهد و سبوی شراب) و ترسازاده (سجده بر بت، قرآن سوزی، خمر نوشی، دیده از ایمان دوختن و خوک چرانی) آخرین ندبی بود که مولانا و شیخ را به عذرا رسانید. سرانجام پس از کام روایی دیری نکشید که دوران فراق آغاز گردید تا این دو عارف بزرگ در انس عاشقانه ای که ممکن بود حجاب راه شود، باقی نمانند و از مقام تبتل که رهایی از جاه و حشمت فقی هانه بود، فراتر روند و عروج خود را ادامه دهند.
    به هر روی این دو ماجرا، عرفان عاشقانه را در برابر تصوف عابدانه و زاهدانه مستقیم ترین و اصیل ترین راه وصول به حقیقت می داند و عشق را برترین شیوه سلوک.
    کلیدواژگان: مولانا، شمس، شیخ صنعان، عطار، عرفان عاشقانه، عرفان زاهدانه
|
  • M. Fazeli Page 7
    The mount, which is an important phenomenon in nature, will be examined from two perspectives. One view is that although it seems to be static, silent and dumb, it is the best place for imagination and wisdom to thrive. An intelligent journey into its depth shows that it is dynamic and moving; it is a good company, listening and talking; the artist is melted in its character and it is melted in the artist’s.The second view is the study, analysis, comparison and criticism of the outcome of this imaginative and intelligent journey in a conscientious description of the mount by two high-ranking poets.
  • T. Vahidian Kamyar Page 20
    Ferdowsi, with his great knowledge, intelligence and art, studied ancient stories from different viewpoints. He selected the epic stories and left the non-epic or anti-epic ones. Some thought that Ferdowsi did not have the time to versify these stories. They thus tries to versify them. One such story, an anti-epic one, is Bahman-nameh by Iran Shah ibn Abi al-Khayr.
  • R. Ashrafzadeh Page 26
    Out of the long list of past Persian-speaking poets, we can rarely see a poet who is ready to give his life to speak the truth before the kings and the powerful and not to be enslaved by their gifts and presents. Yet, there are some mystics who depend on the everlasting power of that one unbegun and eternal beloved and criticize the power whether in their own words or in the words of lower-class people or the wise insane.One such poet is Attar Neishaburi, who does not see a sultan other than the real sultan and does not know a king other than the unbegun and eternal king. On the one hand, Attar speaks of the character and the manners of a just king; on the other hand, he censures them, advises them, opposes them and tells the truth in the words of the common people.This article is a research about the power-defying nature of Attar.
  • N. Naqavi Page 44
    Shahnameh is certain to be an invaluable work in Persian literature and one of the great epics in the world. A thousand years ago, Ferdowsi’s great poetic and artistic talent gave life to this great work. Nothing is known about the manuscripts from the time of his death to 200 or 250 years later. The oldest manuscript belongs to the library of Florence in Italy and dates back to 1235 AD, almost 200 years after his death. It includes only half of the Sahnameh. The oldest and the most complete manuscript, dating back to 1296 AD, is kept in British Museum in London. There are many other manuscripts, but when the two oldest ones have been juxtaposed with about twenty other manuscripts, many differences are observed in different lines and it is not clear which ones are original. Inasmuch as the musical study of a poem on the basis of the rhymes in the doublet (mathnavi) format is very vital and determining and imperfect and slant rhymes can be easily detected, this can be a good measure to assess the poet’s poetic art. This article tries to study Ferdowsi’s poetic art in this way to recognize the original lines from the non-original ones.
  • Qavam , A. Vaez-Zadeh Ma Page 73
    The Shahnameh is the scene of the battle between the good and the evil, and man is the inactive spectator of this battle. Existentialism challenges this view of humanity and by breaking up the two forces replaces a third and superior power i.e. the human being. Existentialism therefore is a kind of humanism.According to Shahnameh, man’s effort has no effect on his destiny and man is powerless in the hands of destiny. Existentialism repudiates this view and considers man as the only builder of his destiny. In existentialism, no person is born a hero or an anti-hero, while in Shahnameh, all the heroes were born heroes and all the non-heroes were born as such. The keywords in existentialism are choice and anguish. Sartre’s heroes always find themselves in a situation charged with choice and anguish, a situation which many heroes of the Shahnameh, in most stories like Rostam and Sohrab, Rostam and Esfandiyar, Siavash, etc., also find themselves in many times. The purpose of the present article is to study parts of the Shahnameh from an existentialistic point of view and to show that in principles existentialism is in agreement with the Shahnameh but in certain minor points it agrees with it.
  • M. Sotoodian Page 95
    The love story of Leili and Majnoon is a famous lyric work in Persian literature that has attracted many Persian and non-Persian writers and poets in such a way that seventy mathnavis have been composed like it, following the same line. Nezami exploited the Arabic sources of this story in composing his mathnavi. What preoccupied many researchers later was the historical identity of the story. Many researchers consider the events and the characters of the story to be the outcome of his imagination, while some researchers have insisted on the historical identity of the story. This article tries to do a comprehensive investigation of this duality and to study the historic origins of this story.
  • H. Hasanpoor Alashti Page 120
    This article is going to have a stylistic look at the music of Foroogh Farrokhzad’s Poetry. Given the fact that naturalness is an essential component of all the elements of her poetry, music is also presented in a natural and emotional context. This article focuses on the prominence and the difference of the personal rhythm (external music) of her poetry and also the role of rhymes as peripheral musical bases and the prominence of the specific internal music, especially repetition at all levels.
  • T. Amini Mofrad Page 138
    Paying attention to wise and sagacious words and exploitingethicla points in individual and social behaviour is a safe means to guide an individual to perfection. This fact, seen as a mission by many writers and poets in Persian literature, has made them focus on the issue of ethics and practical wisdom.Abd al-Rahman Jami is a poet who has dealt with this topic with a special approach. Apart from its many other features, his mathnavi of Haft Owrang is adorned with many ethical and sagacious ideas and meanings, which will be briefly dealt with in this article.
  • H. R. Soleimanian Page 153
    The studies of mystic and religious experience seem to be entangled in the discussions of content. However, a major way of achieving the theme and essence of such experiences is through precise and accurate attention to the language. Now that language has turned into a focal issue for world thinkers, it is necessary to take this issue into account.Religious and mystic experience, unfamiliar and strange, is a huge change in the attitudes to God, universe and man. It inevitably moves language into a new and strange area and creates an essential difference between the mystic language and other languages.Mysticologists like Stace, William James, and Otto have enumerated some characteristics of mystic experience. The following are considered to be important in relation to language: non-expressibility, paradoxicality, and the artistic nature of language in mystic experience. Exploiting Persian mystic literature, this article tries to study such features.
  • M. Qaderi Moqaddam Ma Page 174
    The elegant and pleasant story of Sheikh San`an is one of the mysterious and symbolic stories of Manteq al-Tayr, the great work of Attar Neishaburi. In many respects, it is very similar to the meeting of Mowlana and Shams. Love is the central similarity. In both adventures, love is the most important approach to comportment, in which the lover risks losing everything in order to achieve it. Another similarity can be the unpredicted meeting of Mowlana and Shams on the one hand and Sheikh and the Christian girl on the other, which starts a new life for both of them. The privacy of the first meeting rids them of the friendships that prevented them from getting to God. In this way, they enter a new world that is very distant from that of their followers and disciples. They practice love in this world and suddenly forget whatever they had gained through piety and devotion. The emergence of love in Mowlana and Sheikh was an enormous and irresistible rebellion of the spirit against wisdom and wise expediencies.This article tries to study such similarities in their life stories.