فهرست مطالب

دیابت و متابولیسم ایران - سال دهم شماره 5 (پیاپی 38، خرداد و تیر 1390)

مجله دیابت و متابولیسم ایران
سال دهم شماره 5 (پیاپی 38، خرداد و تیر 1390)

  • 112 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1390/04/07
  • تعداد عناوین: 12
|
  • مقاله مروری
  • محسن خوش نیت نیکو، ژاله شادمان صفحه 459
    در اسلام بیماران از روزه داری معاف هستند ولی در تعریف بیماری هیچ مرز دقیقی بین بیماری و سلامتی ذکر نشده است. آن چه که بیان شده تنها به صورت کیفی است. به این صورت که اگر روزه موجب ضرر جسمانی شود، مجاز نمی باشد. در حال حاضر، شواهد علمی معتبر در ارتباط با خطرات روزه داری در بیماران دیابتی اندک است و با توجه به این که در فقه شیعی مانند آیین سنت مساله تخییر در روزه داری وجود ندارد، متخصصین همواره در اظهار نظر در مورد بی ضرر بودن و مجاز بودن برای روزه داری با مشکل روبرو هستند. هدف از این مقاله بررسی نظریه های مطرح شده در مورد اجازه روزه داری در دین اسلام، خطرات روزه داری در بیماران دیابتی به همراه توصیه هایی جهت کاهش این خطرات، چگونگی تصمیم گیری برای روزه داری و وظایف اخلاقی مطرح شده در گروه های مرتبط با مراقبت بیماران دیابتی است.
    جستجوی مطالب این مقاله مروری از اینترنت و در پایگاه های PubMed، SID(Scientific Information Database) و برخی مقاله های منطقه ای انجام شد. همچنین، از کتاب های مذهبی و احادیث معتبر استفاده شد.
    بر اساس شواهد موجود، ما به طور دقیق نمی توانیم تعیین کنیم روزه داری برای کدام بیمار دیابتی بی خطر است. بنابراین، نیاز است مطالعات کنترل شده وسیعی در این زمینه صورت گیرد تا اثرات روزه داری در طیف وسیعی از بیماران دیابتی با درجات مختلف کنترل متابولیک مشخص شود. یک وظیفه مهم ما طراحی راهنمایی با دیدگاه شیعی برای شرایط منع و یا اجازه روزه داری در بیماران دیابتی است.
    کلیدواژگان: روزه داری، رمضان، دیابت
  • مریم اعلا، عذرا طباطبایی ملاذی، مهناز سنجری، محمدرضا مهاجری تهرانی صفحه 472
    دیابت به عنوان یکی از بیماری های غیر واگیر سهم زیادی از هزینه، زمان و نیروی انسانی سیستم های بهداشتی را به خود اختصاص داده است. اکنون به دلیل تغییر در شیوه زندگی، فرایند صنعتی شدن و افزایش طول عمر بیماران، بروز دیابت و عوارض و مشکلات آن بیش از پیش رخ می نماید و در این میان پای دیابتی یکی از عوارض مهم دیابت محسوب می شود. پرستاران در واقع مراقبین بهداشتی در پیشگیری و تشخیص به هنگام دیابت و عوارض آن هستند از آن جمله می توان به نقش آنان در مراقبت از سلامت، بهداشت، آموزش جامعه، مدیریت سیستم بهداشتی، مراقبت از بیماران و ارتقای کیفیت زندگی اشاره نمود. پرستاران در بعد آموزش وظیفه خطیر پیشگیری از ابتلا به پای دیابتی، نحوه مراقبت از پا و جلوگیری از آسیب به آن را بر عهده دارند. در بعد مراقبت، تشخیص زود هنگام هر نوع تغییر در پوست و حس پا، مراقبت موثر و استفاده از پانسمان ها و تکنولوژی نوین را عهده دار هستند. در حیطه بازتوانی، کمک به تحرک بیمار مبتلا به زخم پا و بیمارانی که پای خود را در اثر این عارضه از دست داده اند، از وظایف پرستار دیابت است. لذا ضروری است پرستاران به صورت تخصصی آموزش های لازم را دریافت نموده و همیشه سعی در به روز کردن دانش خود داشته باشند تا بتوانند با استفاده از آخرین دستورالعمل های مراقبت از پای دیابتی به ارایه خدمات موثر پرداخته و موجب ارتقای سلامت در بیماران دیابتی شوند.
    در راستای ارتقای سطح دانش پرستاران در این زمینه، پیشنهاد می شود ضمن تدوین دوره های کوتاه مدت آموزشی برای پرستاران، گایدلاین ها و الگوریتم های درمانی در بخش ها و مراکز درمانی مورد استفاده قرار گیرند تا علاوه بر آشنایی مداوم پرستاران با رویکردهای نوین درمانی، تمرکز بر مراقبت تخصصی در دیابت و پای دیابتی را افزایش دهند.
    کلیدواژگان: پای دیابت، پرستاری دیابت، نقش پرستار، مراقبت پای دیابتی
  • مقاله پژوهشی: علوم پایه
  • زهرا میرزایی زاده، فاطمه قلی زاده، زینب شیروانی فارسانی، فاطمه سادات امجد زنجانی، کبری امیدفر صفحه 481
    مقدمه
    توسعه و بهبود ایمونوسنسورها با حساسیت و ویژگی بالا برای تشخیص فرایندهای فیزیولوژیک یا پاتولوژیک در بدن، فرصت مناسبی را برای تشخیص و درمان زود هنگام بیماری ها ایجاد می نماید.
    روش ها
    در این مطالعه، یک ایمونوسنسور رقابتی جدید با استفاده از یک آنتی بادی مونوکلونال علیه آلبومین سرم انسان (HSA)، متصل به نانو ذره طلا (AuNP) طراحی شد که آلبومین موجود در ادرار را تشخیص می دهد. در ابتدا، آنتی بادی مونوکلونال به سطح نانوذره طلا متصل شده و سپس مخلوط آنتی ژن HSA و وینیل الکل روی سطح سنسور نواری با الکترود کار کربنی SPCE (Screen Printed Carbon Electrode) چکانده شد. با استفاده از موج UV، وینیل الکل پلیمریزه گردید تا پلی وینیل الکل (PVA) ایجاد گردد.
    یافته ها
    تصاویر میکروسکوپ الکترونی از الکترود تغییر یافته یک اتصال مناسب و پایدار بین آنتی ژن HSA و آنتی بادی مونوکلونال و نانوذره طلا را نشان داد. روش ولتامتری چرخه ای، نشان داد که فرایند مدیفیکاسیون به خوبی انجام شده است. اندازه گیری های الکتروشیمی شامل ولتامتری تمایز پالسی (DPV) و ولتامتری امواج مربعی (SWV)، برای تشخیص کمی آنتی ژن استفاده گردید. با افزایش غلظت HSA در نمونه های استاندارد و واقعی، پاسخ های DPV و SWV کاهش یافت.
    اندازه گیری های الکتروشیمی با دیگر پروتئین های مخلوط شده با نمونه ها نیز انجام شد که ویژگی و حساسیت بالایی برای این ایمونوسنسور در تشخیص HSA را نشان دادند. در شرایط بهینه، ایمونوسنسور می تواند، HSA را در طیف خطی بالایی (از 5/2 تا 200/mL μg) اندازه گیری کند و دقت اندازه گیری آن ng/ml25 است.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه، روشی آسان و جدید، با استفاده از ایمونوسنسورهای رقابتی برای تشخیص آلبومین در نمونه های ادرار ابداع شد. این راهبرد می تواند بهبود یافته و برای اندازه گیری آنتی ژن های دیگر به کار رود.
    کلیدواژگان: ایمونوسنسور، آلبومین، نانوذره طلا، پلی وینیل الکل
  • مقاله پژوهشی: علوم بالینی
  • رامین حشمت، عذرا طباطبایی ملاذی، کامران مرادزاده، شبنم عباس زاده اهرنجانی، صمیمه شهبازی، غزال خوشه چین، فاطمه بندریان، باقر لاریجانی صفحه 492
    مقدمه
    امروزه کمبود ویتامین D یکی از مشکلات شایع سلامتی در دنیا و نیز در ایران محسوب می شود. ویتامین D برای ترشح طبیعی انسولین در پاسخ به گلوکز و حفظ تحمل گلوکز ضروری است. تنها مطالعات معدودی در زمینه تاثیر مصرف مکمل های ویتامین D در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شده است. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر مکمل تزریقی ویتامین D بر مقاومت به انسولین و فاکتورهای آنتروپومتریک در دیابت طراحی گردید.
    روش ها
    این کارآزمایی بالینی تصادفی دو سوکور در دو گروه مداخله (تزریق عضلانی و منفرد 300000 واحد ویتامین D3) و گروه دارونما و با همکاری 42 بیمار دیابتی نوع 2 انجام شد. پس از ثبت اطلاعات دموگرافیک و بررسی فاکتورهای آنتروپومتریک (دور کمر، فشار خون و نمایه توده بدنی)، نمونه خون جهت بررسی قندخون ناشتا، 25- هیدروکسی D3، انسولین، هموگلوبین گلیکوزیله A1c (HbA1c) و نمایه بررسی هومئوستاز(Homeostasis Model Assessment Index) در دو زمان قبل و بعد سه ماه گرفته شد. برای آنالیز آماری از آزمون های T-Test ونان پارامتریک استفاده شد.
    یافته ها
    در ابتدای مطالعه بین دو گروه (هر گروه 21 نفر) از نظر خصوصیات دموگرافیک، فاکتورهای آنتروپومتریک، نتایج بیوشیمیایی و نمایه HOMA اختلاف آماری معنی داری مشاهده نشد. در گروه مداخله در انتهای مطالعه سطح HbA1c، فاکتورهای آنتروپومتریک و نمایه HOMA تغییرآماری معنی داری نداشتند. سطح سرمی 25- هیدروکسی D3 افزایش آماری معنی داری نسبت به سطح پایه نشان داد (007/0=P).
    نتیجه گیری
    مصرف مکمل تزریقی ویتامین D تاثیر آماری معنی داری بر کنترل دیابت و مقاومت به انسولین نداشت. بنظر می رسد جهت اثبات تاثیر قطعی مصرف منفرد مکمل ویتامین D بر کنترل دیابت و عوامل خطرساز آن، نیاز به مطالعات تکمیلی است.
    کلیدواژگان: دیابت، ویتامین D، نمایه توده بدنی، مقاومت به انسولین
  • احسانه طاهری، محمود جلالی، احمد ساعدی، ابوالقاسم جزایری، عباس رحیمی صفحه 502
    مقدمه
    دیابت، یک اختلال متابولیکی است که با افزایش تولید رادیکال های آزاد و ایجاد استرس اکسیداتیو همراه است. مطالعه روی مدل های حیوانی مبتلا به دیابت و کشت سلول های سرطانی نشان داده اند که ویتامین D می تواند نقش آنتی اکسیدانی داشته باشد. تاکنون مطالعه ای به بررسی این ارتباط در بیماران دیابتی و افراد سالم نپرداخته است.
    روش ها
    این مطالعه مورد- شاهدی بر روی 180 نفر (95 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 و 85 فرد سالم) انجام گرفت. متغیرهای سن، جنس، نمایه توده بدنی، سطح سرمی (OH) D25، کلسیم، فسفر، پاراتورمون، فعالیت آنزیم های گلوتاتیون ردوکتاز(GR)، گلوتاتیون پراکسیداز (GSH-Px)، سوپراکسید دیسموتاز (SOD) و ظرفیت تام آنتی اکسیدانی (TAC) اندازه گیری و ارتباط بین سطح سرمی (OH) D25 و فعالیت هر یک از فراسنج های آنتی اکسیدانی تحلیل گردید.
    یافته ها
    در این مطالعه، 1/82 درصد افراد دیابتی و 6/75 درصد افراد سالم دچار کمبود یا ناکفایتی وضعیت ویتامین D بودند. در بیماران دیابتی، فعالیت آنزیم های GR و GSH-Px بالاتر و فعالیت آنزیم SOD پایین تر از افراد سالم بود. در بیماران دیابتی ارتباط مستقیمی و در افراد سالم ارتباط معکوسی بین میانگین سطح سرمی (OH) D25 و فعالیت آنزیم هایSOD، GR وGSH-PX مشاهده شد. سطح سرمی (OH) D25 و TAC در هر دو گروه ارتباط مستقیمی داشت. در مقایسه دو گروه بیماران دیابتی و افراد سالم، ارتباط بین سطح سرمی (OH) D25 و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    ویتامینD در بیماران دیابتی و افراد سالم سبب تعدیل فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی می شود و تایید نقش آن به عنوان یک آنتی اکسیدان نیاز به مطالعات بیشتر دارد.
    کلیدواژگان: دیابت نوع 2، ویتامینD، فراسنج های آنتی اکسیدانی
  • محمدرضا رضوانفر، وحید کاوه، محمد رفیعی، علیرضا رضایی آشتیانی، افسانه طلایی، علی چهره ای صفحه 514
    مقدمه
    نشانگان پای بی قرار (RLS) Restless legs syndrome که در بیماران دیابتی شایع تر است، به عنوان یکی از علل مختل کننده خواب به حساب می آید. در این تحقیق ارتباط بین میزان قند خون قبل از خواب بیماران دیابتی با و بدون این نشانگان مورد بررسی قرار گرفت.
    روش ها
    مطالعه حاضر به صورت مقطعی از نوع مورد- شاهدی و بر روی 88 بیمار دیابتی مبتلا به RLS و 192 بیمار دیابتی غیر مبتلا به RLS به عنوان گروه شاهد انجام شد. از افراد تحت مطالعه نمونه خون ناشتا و قبل از خواب گرفته شد و جهت سنجش سطح قند خون و دیگر شاخص ها به آزمایشگاه ارسال گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون کای دو و رگرسیون لجستیک انجام گرفت.
    یافته ها
    دو گروه از نظر سن و جنس همگن بودند. قند خون ناشتا، قند خون قبل از خواب و HbA1C به طور معنی داری در بیماران با نشانگان پای بی قرار بالاتر بود(005/0P=) و بین مدت ابتلاء به دیابت (0001/0P=)، اختلال حس سطحی (0001/0P=) و اختلال موقعیت (005/0P=) با این نشانگان نیز ارتباط معنی داری دیده شد. با انجام آزمون رگرسیون لجستیک و با در نظر گرفتن عوامل فوق، در حالی که قند خون ناشتا و اختلال حس عمقی ارتباطی را نشان ندادند، همچنان ارتباط قند خون قبل از خواب با نشانگان پای بی قرار، معنی دار باقی ماند (0001/0P=).
    نتیجه گیری
    یافته های مطالعه ما نشان داد که در افراد دیابتی با نشانگان پای بی قرار، میزان قند خون قبل از خواب به طور چشم گیری بیشتر از بیماران بدون این نشانگان بود.
    کلیدواژگان: نشانگان پای بی قرار، قندخون، دیابت
  • سایه علیزاد جهانی، رضا مجدزاده، مصطفی قربانی، سمیه خسروی، آرزو باجوری، شهیده امینی، باقر لاریجانی صفحه 520
    مقدمه
    دیابت، بیماری مزمنی است که مدیریت آن نیازمند مراقبت و درمان چند محوری است. برای تعداد زیادی از بیماران، انسولین درمانی یکی از مهم ترین بخش های مراقبت از دیابت می باشد؛ اما برخی از آنها تمایلی به استفاده از انسولین ندارند که این خود منجر به وخیم تر شدن وضعیت بیماری و بروز زودرس عوارض آن می شود. شناسایی عواملی که سبب می گردند بیماران نسبت به انسولین درمانی نظر مساعدی نداشته باشند، گامی در جهت برنامه ریزی برای رفع آنها است. هدف از انجام مطالعه کیفی حاضر، بررسی علل عدم تمایل بیماران دیابتی به انسولین درمانی می باشد.
    روش ها
    مطالعه حاضر یک پژوهش کیفی است که به استفاده از رویکرد نظریه زمینه ای (گراندد تئوری) انجام شده است. نمونه ها به تعداد 64 نفر از مراکز دیابت بیمارستان های دانشگاه های علوم پزشکی شهرهای تهران، تبریز، مشهد و رشت با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در طول 12 ماه زمان مطالعه، کلیه اصول اخلاق پژوهشی رعایت شده و داده ها از طریق مصاحبه بدون ساختار در چارچوب رویکرد نظریه زمینه ای جمع آوری و با روش Glaser تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج بررسی داده، مشخص کرد عوامل موثر در عدم تمایل بیماران به انسولین درمانی در 5 طبقه ترس از تزریق انسولین، ایجاد محدودیت، باورهای منفی، عدم آموزش و عدم توانایی دسته بندی می شوند.
    نتیجه گیری
    با در نظر گرفتن ماهیت علل موثر در عدم تمایل بیماران به انسولین درمانی، به نظر می رسد عوامل روانشناختی در شکل گیری آنها نقش داشته و از این جهت بیماران نیازمند دریافت خدماتی هستند که با رویکردی روانشناسانه به این مهم می پردازد. آموزش صحیح و کافی و به دنبال آن افزایش آگاهی می تواند به رفع مشکل موجود کمک نماید.
    کلیدواژگان: دیابت، انسولین، تزریق، انسولین درمانی، پایبندی به درمان
  • مرضیه معطری، اکرم قبادی، پروین بیگی، غلامرضا پیشداد صفحه 528
    مقدمه
    مشارکت فعال بیماران مبتلا به دیابت در برنامه های درمانی نقش مهمی در ارتقاء کیفیت زندگی و کنترل عوارض بیماری دارد. این مطالعه به منظور بررسی تاثیر برنامه خود مدیریتی به روشی موسوم به 5A (assess، advise، agree، assist، arrange) به معنای (بررسی، راهنمایی، توافق، کمک و پیگیری) بر شاخص های کنترل متابولیک در بیماران دیابتی انجام شد.
    روش ها
    در این کارآزمایی بالینی که از نوع شبه تجربی است 70 بیمار دیابتی نیازمند به انسولین، شرکت داشتند. افراد مورد مطالعه به روش تخصیص تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم و میزان قند خون ناشتا، هموگلوبین A1C، کلسترول و تری گلیسرید آنها مورد بررسی قرار گرفت سپس برنامه خود مدیریتی به روش 5A در گروه آزمایش به مدت سه ماه اجرا شد. سپس شاخص های متابولیک ذکر شده در هر دو گروه مجددا اندازه گیری شد وتفاوت بین دو گروه با استفاده از برنامه نرم افزاری SPSS ویرایش 5/11 بررسی گردید.
    یافته ها
    میانگین قند خون ناشتا و هموگلوبین A1c قبل و بعد از مداخله در گروه آزمایش تفاوت معنی داری داشته است. مقایسه تفاوت تغییرات دو گروه نیز نشان داد که میانگین تغییرات قبل و بعد هموگلوبین A1c و قند خون ناشتا و لیپوپروتئین با دانسیته بالا بین دو گروه تفاوت معنی داری دارد.
    نتیجه گیری
    اجرای برنامه خود مدیریتی به روش 5A درکاهش قند خون و هموگلوبین A1c بیماران موثر است، بنابراین آموزش واستفاده از این مدل توسط بیماران دیابتی قابل توصیه است.
    کلیدواژگان: دیابت، خود مدیریتی، شاخص های کنترل متابولیک
  • زهره کرباسچیان، محمد جواد حسین زاده عطار، مصطفی حسینی، محمد طالب پور، فرید کوثری، نرگس کرباسچیان، ندا رضوان، مریم مظاهریون، هدی ندیمی، عاطفه گلپایی، آرش حسین نژاد صفحه 536
    مقدمه
    میزان مشارکت بافت چربی احشایی در ترشح ویسفاتین و نقش آن در پاتوژنز بیماری های متابولیک ناشی از چاقی در مطالعات انسانی هنوز به طور دقیق بررسی نشده است. هدف این مطالعه تعیین میزان ترشح ویسفاتین از بافت چربی احشایی و بررسی ارتباط آن با برخی فاکتورهای خونی و شاخص HOMA در افراد چاق مفرط با عمل جراحی bariatric است.
    روش ها
    46 فرد چاق مفرط (35 BMI ≥) با شرایط لازم جهت جراحی انتخاب شدند. در حین جراحی از سیستم پورت و ورید محیطی خون گیری انجام شد. در نمونه های حاصل از سیستم وریدی؛ پروفایل چربی، گلوکز، انسولین اندازه گیری و شاخص HOMA محاسبه شد. ویسفاتین در سیستم پورت و وریدی بررسی شد.
    یافته ها
    سطح سرمی ویسفاتین در سیستم پورت بطور معنی داری نسبت به سیستم ورید محیطی بالاتر بود (09/12±9/11 در مقابل 2/3±1/5، 0001/0P<). رابطه معنی داری بین ویسفاتین و سایر متغیرهای BMI، اندازه دور کمر، نسبت دور کمر به باسن، پروفایل چربی، قند خون و انسولین دیده نشد.
    نتیجه گیری
    با توجه به درناژ خونی بافت چربی احشایی به ورید پورت وبر اساس نتایج این مطالعه، بالا تر بودن سطح سرمی ویسفاتین در سیستم پورت نسبت به ورید محیطی نشان می دهد که بافت چربی احشایی منبع مهم ترشح کننده ویسفاتین در انسان است. تا قبل از این مطالعه ترشح ویسفاتین از بافت چربی احشایی در in vivo مورد بررسی قرار نگرفته بود. مطالعات بیشتری جهت روشن شدن نقش ویسفاتین در شرایط پاتولوژیک ناشی از چاقی مورد نیاز است.
    کلیدواژگان: چاقی، ویسفاتین، آدیپوکین، سیستم ورید پورت
  • ساره امینی، محسن رضایی همامی، زهره عنابستانی، زهرا شایگان مهر، باقر لاریجانی، محمدرضا مهاجری تهرانی صفحه 543
    مقدمه
    یکی از مهمترین اصول درمان زخم های پای دیابتی، دبریدمان جراحی یا شارپ است. این روش دبریدمان ممکن است به بافت های سالم آسیب رسانده و سبب تاخیر در بهبودی زخم شود. با توجه به موثر بودن امواج اولتراسوند با فرکانس پایین در درمان زخم های مزمن، بدون آسیب به بافت های سالم و درد و خونریزی، هدف از این مطالعه بررسی کارایی امواج اولتراسوند با فرکانس پایین در بهبودی زخم های مزمن به همراه استئومیلیت در بیماران زخم پای دیابتی می باشد.
    روش ها
    این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی 40 بیمار دیابتی مراجعه کننده به کلینیک زخم پای دیابتی مرکز دیابت و بیماری های متابولیک وابسته به پژوهشکده علوم غدد و متابولیسم دانشگاه تهران از فروردین 1388تا اردیبهشت 1389 انجام شده است. تمام بیمارانی که واجد زخم در اندام های تحتانی با گرید 3 بر اساس طبقه بندی وگنر با 2/1≥ABI≥6/0 بودند، به دو گروه 20 نفره، اولتراسوند درمانی به همراه مراقبت های استاندارد از زخم (UAW) و گروه کنترل که فقط مراقبت های استاندارد از زخم را دریافت می کردند، تقسیم شدند و به مدت 6 ماه از شروع مداخله پیگیری شدند.
    یافته ها
    میزان بهبودی کامل (wound closure) در گروهUAW،60% و در گروه کنترل 55% بود. میانگین درصد کاهش سایز زخم بین دو گروه فقط در ماه های دوم و سوم در گروه UAW بطور معنی داری بالاتر بود (به ترتیب 7/ 28 ± 78%، 5/24 ± 6/63% در مقابل4/31 ± 7/55%، 2/32 ± 3/39% و با 01/0 = P و 02/0 =P). ولی پس از اتمام دوره 6 ماهه و در پایان مطالعه با در نظر گرفتن زمان و سایز اولیه زخم، تفاوت معناداری از نظر میزان بهبودی و درصد کاهش سایز زخم بین دو گروه مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    در درمان زخم های مزمن پای دیابتی با درجه 3 بر اساس طبقه بندی وگنر، امواج اولتراسوند با فرکانس پایین به همراه مراقبت های استاندارد از زخم در مقایسه با مراقبت های استاندارد از زخم به تنهایی، در ابتدا سبب تسریع بهبودی زخم های مزمن پای دیابتی به ویژه در ماه های دوم و سوم می شود در حالی که بعد از 6 ماه پیگیری، تفاوت معناداری در میزان بهبودی زخم ها مشاهده نمی شود.
    کلیدواژگان: امواج کم فرکانس اولتراسوند درمانی، زخم پای دیابتی، استئومیلیت
  • فرح مادرشاهیان، محسن حسن آبادی، محسن خوش نیت نیکو صفحه 553
    مقدمه
    اثرات احتمالی ورزش در پیشگیری یا به تاخیر انداختن تخریب شناختی مبهم است. در این مطالعه وضعیت شناختی سالمندان مبتلا به اضافه وزن و دیابت نوع 2 دارا و فاقد ورزش منظم با یکدیگر مقایسه گردید.
    روش ها
    در این مطالعه 120 زن و مرد با تشخیص قطعی دیابت نوع 2 حداقل از دو سال قبل، دارای سن 55 سال یا بالاتر و نمایه توده بدنی Kg/m2 9/29- 25 با نمونه گیری متوالی و همسان سازی گروهی (سن، جنسیت، سواد، طول مدت دیابت و نمایه توده بدنی) انتخاب شدند. گروه اول 60 نفر و دارای حداقل 30 دقیقه ورزش منظم در طی یک سال گذشته، 7 - 4 روز در هفته، و گروه دوم 60 نفر فاقد ورزش منظم بودند. تخریب شناختی با پرسشنامه مختصر وضعیت روانی (MMSE) اندازه گیری و اطلاعات با آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    بین میانگین نمره MMSE گروه دارا و فاقد ورزش تفاوت معنی دار مشاهده گردید (001/0=P). همچنین همبستگی معنی داری بین طول مدت ورزش روزانه و میانگین نمره MMSE دیده شد (01/0 =P، 56/0 =r). بین نمره MMSE و نمایه توده بدنی ارتباط معکوس معنی دار در گروه دارای ورزش (04/0 =P، 3/0- =r) همچنین در گروه فاقد ورزش (05/0=P، 4/0- =r) وجود داشت.
    نتیجه گیری
    دیابت و اضافه وزن موجب کاهش توانایی شناختی سالمندان می گردد اما ورزش منظم احتمالا نقش مثبتی در بهبود وضعیت شناختی آنان دارد.
    کلیدواژگان: دیابت نوع 2، اضافه وزن، ورزش، وضعیت شناختی
  • میترا عطیفه، امیرعباس مؤمنان، گلاله اصغری، سوده شکروی، فیروزه حسینی اصفهانی، فرهاد حسین پناه، پروین میرمیران، فریدون عزیزی صفحه 560
    مقدمه
    عوامل متعددی جهت پیشگویی بروز بیماری های عروقی قلب مورد مطالعه قرار گرفته اند. این مطالعه جهت تعیین ارتباط قد و بیماری های عروقی قلب انجام شده است.
    روش ها
    این مطالعه در قالب مطالعه قند و لیپید تهران و در بزرگسالان بالاتر از 30 سال انجام شده است. افراد مبتلا به بیماری قلبی، سکته مغزی و مصرف کنندگان داروی قلبی براساس گزارش فردی از مطالعه خارج شدند و در نهایت مطالعه بر روی 7042 نفر انجام شد. در شروع مطالعه اطلاعات اولیه شرکت کنندگان شامل اندازه گیری فشارخون، قد، وزن، دور کمر، قند خون ناشتا، کلسترول، تری گلیسرید، LDL-C، HDL-C جمع آوری شد و سپس به مدت 8 سال از نظر ابتلا به بیماری های عروقی قلب پیگیری شدند. قدرت پیش بینی بیماری های عروقی قلب توسط قد در دو مدل خام و پس از تعدیل متغیرهای مخدوشگر وزن، دور کمر، فشار خون، قند خون ناشتا، کلسترول، تری گلیسرید، LDL-C، HDL-C، مصرف سیگار از طریق رگرسیون لجستیک به روش Backward برآورد شد.
    یافته ها
    میانه سن افراد در ابتدای مطالعه 44سال و (7/43 %) 3074 نفر از آنها مرد بودند. در طول مدت پیگیری 398 نفر مبتلا به بیماری های عروقی قلب شدند که از این تعداد 237 مرد با میانه قد 168 سانتی متر، نمایه توده بدن 27 (m2/kg) و 161 زن با میانه قد 153 سانتی متر، نمایه توده بدن 29 (m2/kg) بودند. در مردان و زنان با بیماری عروقی قلب، قد به طور معنی داری نسبت به افراد فاقد بیماری کوتاه تر و BMI در افراد با بیماری عروقی قلب نسبت به افراد فاقد بیماری به طور معنی داری بالاتر بود. نسبت شانس رخداد عروقی قلب در مردان براساس چارک اول قد (165-142 سانتی متر) در مدل خام با فاصله اطمینان 95% (49/2- 18/1) 71/1 بود که پس از تعدیل فشارخون، وزن، دور کمر، کلسترول، تری گلیسرید، قند خون ناشتا، مصرف سیگار، سن، LDL-C و HDL-C این ارتباط از بین رفت. در زنان نسبت شانس در مدل خام براساس چارک اول قد (152-131سانتی متر) برابر با (1/7-24/2) 4 و در چارک دوم قد (156-152 سانتی متر) برابر71/2 بود که پس از تعدیل عوامل مخدوش گر این میزان برای چارک اول به 17/2 رسید.
    نتیجه گیری
    قد در زنان و نه در مردان عامل پیش گویی کننده ای برای ابتلاء به بیماری های عروقی قلب می باشد.
    کلیدواژگان: حوادث عروقی قلب، قد، عوامل خطر