فهرست مطالب

مدیریت اطلاعات سلامت - سال هشتم شماره 5 (پیاپی 21، آذر و دی 1390)

نشریه مدیریت اطلاعات سلامت
سال هشتم شماره 5 (پیاپی 21، آذر و دی 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/11/24
  • تعداد عناوین: 15
|
  • مقاله تحقیقی
  • سکینه سقاییان نژاد اصفهانی، سعید سعید بخش، مریم جهانبخش، محبوبه حبیبی صفحه 609
    مقدمه
    با توجه به تاثیرات مثبت سیستم اطلاعات بیمارستانی در فرایند درمان بیماران و عملکرد سازمان، ضرورت دارد کیفیت خدماتی، که به وسیله ی این سیستم ها ارا یه می شود، مورد ارزیابی قرار گیرد. از این رو پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و مقایسه ی نرم افزارهای سیستم اطلاعات بیمارستانی در بیمارستان های شهر اصفهان بر ا ساس مدل تعدیل یافته ی Delone and MClean انجام شد.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر از نوع کاربردی و یک مطالعه ی توصیفی- تحلیلی بود که در بیمارستان های دولتی و خصوصی شهر اصفهان در سال 1389 انجام شد. جامعه ی پژوهش را کاربران سیستم اطلاعات بیمارستانی، طراحان سیستم و مسوولین IT بیمارستان، مدیران و مسوولین بخش های اداری و بالینی مجهز به این سیستم تشکیل دادند. نمونه گیری از گروه کاربران (300 نفر) به روش تصادفی و در مورد دو گروه دیگر (212 نفر)، به روش سرشماری انجام گرفت. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه ی محقق ساخته بر اساس سه معیار (کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات و رضایت کاربر) منطبق بر مدل Delone and MClean بود که سه دسته پرسش نامه ی مجزا طراحی گردید. روایی محتوایی پرسش نامه با توجه به نظر استادان گروه و همچنین متخصصان علوم رایانه تایید گردید. جهت برآورد پایایی پرسش نامه ها از ضریب Cronbach''s alpha استفاده گردید و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت.
    یافته ها
    میانگین نمره ی کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات و رضایت مندی در انواع سیستم های اطلاعات بیمارستانی و در بین بیمارستان های مختلف، تفاوت معنی دار داشت (05/0 ≥ P). میانگین کلی معیارهای کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات و رضایت مندی در انواع سیستم های اطلاعات بیمارستانی 6/58، 8/60، 2/61 بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این پژوهش، می توان اظهار داشت که معیارهای سیستم اطلاعات بیمارستانی در حد نسبتا مطلوب پیاده شده است. بنابراین برای رسیدن به حالت کاملا مطلوب، باید در طراحی سیستم به عوامل موثر در ارتقای کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات، نوع تخصص بیمارستان و همچنین انتظارات و تخصص کاربران توجه خاصی مبذول گردد.
    کلیدواژگان: ارزیابی تکنولوژی، بیمارستان ها، نرم افزار، سیستم اطلاعات بیمارستانی، مدلDelone and MClean
  • فائزه اخلاقی، محمدحسین یارمحمدیان، معصومه خوشگام، نوشین محبی صفحه 621
    مقدمه
    دسترسی به کیفیت در آموزش عالی، مستلزم بررسی و قضاوت درباره ی چهار حوزه ی اهداف و خط مشی ها، سیاست های اجرایی، فرآیندهای عملیاتی، محصول و برون دادها است. الگوی CIPP (Context، Input، Process، Product) با نگاهی جامع به تعیین کردن، به دست آوردن و فراهم ساختن، همواره تلاش می نماید اطلاعاتی را فراهم نماید که با استفاده از آن ها تصمیمات بخردانه در مورد حوزه های زمینه، درون داد، فرآیند و برون داد، اتخاذ گردد. این مطالعه با هدف ارزشیابی دوره ی کارشناسی ارشد آموزش مدارک پزشکی با استفاده از الگوی CIPP انجام گردیده است.
    روش بررسی
    این پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی و ارزشیابی بود که در سال 1389 در چهار دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد. جامعه ی آماری از پنج زیر جامعه ی مدیران گروه، استادان، دانشجویان، دانش آموختگان و مسوولان کتابخانه تشکیل شد که مشتمل بر 140 نفر بودند. ابزار گردآوری داده ها، پنج پرسش نامه ی محقق ساخته بر اساس مقیاس رتبه بندی لیکرت بود. سوالات پرسش نامه بر اساس شاخص های عوامل مورد ارزیابی، طراحی شد و خصیصه ی مورد نظر را به طور دقیق اندازه گیری می نمود. بنابراین روایی ابزار بر اساس روش اعتبار صوری و محتوایی، حقایق و مفاهیم طرح شده در متون معتبر علمی و دریافت نظرات استادان راهنما و مشاور و برخی از صاحب نظران تعیین و تایید شد. برای تعیین پایایی پرسش نامه های مدیران گروه، استادان، دانشجویان، مسوولان کتابخانه و دانش آموختگان از ضریب Cronbach''s alpha استفاده و مقدار آن به ترتیب 74/0، 93/0، 89/0، 95/0 و 80/0 برآورد شد. از آمار توصیفی و نرم افزار SPSS برای تحلیل داده ها استفاده گردید.
    یافته ها
    بالاترین سطح مطلوبیت کل، مربوط به عامل اعضای هیات علمی (84/4) در حوزه ی درون داد (قسمت منابع انسانی) و کمترین سطح مطلوبیت کل مربوط به عامل بودجه (50/2) در حوزه ی درون داد (قسمت منابع مالی) بود.
    نتیجه گیری
    ارزشیابی مستمر برنامه های گروه های مدارک پزشکی و دوره ی کارشناسی ارشد آموزش مدارک پزشکی به بررسی نقاط ضعف و قوت برنامه ها و بالابردن سطح کیفی آن ها کمک می کند.
    کلیدواژگان: ارزشیابی، مدل CIPP، برنامه های آموزشی، کیفیت
  • سیما عجمی، لیلا قادری نانسا صفحه 630
    مقدمه
    شاخص پذیرش دانشجو اساسا به نیازهای جامعه در خصوص تخصص خاص و بستر مناسب آموزشی از قبیل تعداد استادان، فضای آموزشی، منابع آموزشی و تسهیلات آموزشی برای آن رشته تحصیلی بستگی دارد. بنابراین این مقاله حاصل پژوهشی است که با هدف تعیین شاخص پذیرش دانشجو، اشتغال و آموزش در مقاطع مختلف رشته مدارک پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1385 انجام گردیده است.
    روش بررسی
    این مطالعه از دسته مطالعات تحلیلی بوده است. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان پذیرفته شده، دانش آموختگان، مدرسین گروه مدارک پرشکی و شاغلین واحدهای مرتبط با مدارک پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از بدو تاسیس (1368) دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی تاکنون، موسسات و سازمان های مختلف در استان اصفهان تا سال 1385 بود. ابزار جمع آوری داده ها، چک لیستی بوده که بر اساس اهداف پژوهش طراحی شده و روایی آن بوسیله متخصصان تایید شد. یافته ها به کمک آمار توصیفی و تحلیلی و نرم افزار SPSS تحلیل شد.
    یافته ها
    از سال 1368 تا آخر 1385، 586 دانشجو در مقاطع کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد پذیرفته شده اند و نهایتا تا آخر سال 1386 تعداد 526 دانشجو در مقاطع ذکر شده فارغ التحصیل شده اند. بیش از نیمی از شاغلین در واحدهای مدارک پزشکی استان اصفهان دارای مدرک تحصیلی دیپلم و کمتر هستند که هیچگونه سنخیتی با شغل آنها ندارد. نتایج آزمون Chi-Square نشان داد که پستهای سازمانی مدارک پزشکی اشغال شده با تخصص افراد مطابقت نداشت. ولی از شاخص های مربوط به پذیرش دانشجو، شاخص تخصیص منابع و امکانات به دانشجویان در حد خیلی خوب و شاخص تعداد هیات علمی در حد مطلوب بوده است.
    نتیجه گیری
    نسبت شاخص های مربوط به پذیرش به تخصیص منابع و امکانات برای دانشجویان در حد خیلی خوب بوده است. ولی با توجه به افزایش جذب دانشجو در دوره کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی و از طرفی پیوسته شدن دوره کارشناسی، و از طرفی اشغال بیش از نیمی از مشاغل مربوط توسط غیر متخصصین این رشته باید در سیاستهای جذب و اشتغال دانش آموختگان با دفتر امور استخدامی در استانداری، کارگزینی و سایر سازمان های مربوط تدابیری صورت و اصلاحاتی منظور گردد.
    کلیدواژگان: آموزش علوم، اشتغال، مدارک پزشکی، دانشجویان
  • هیوا عبدخدا، علیرضا نوروزی* صفحه 639
    مقدمه

    خود- استنادی به عنوان یکی از بارزترین کاستی شاخص های علم سنجی مبتنی بر تحلیل استنادی مطرح است. اگر چه خود- استنادی برای مجلات تا حدودی طبیعی است، اما میزان نامتعارف آن باعث حذف مجله در بررسی و ارزیابی توسط پایگاه های اطلاعاتی می شود. این پژوهش به بررسی میزان خود- استنادی مجلات علمی- پژوهشی انگلیسی زبان ایران در حوزه ی پزشکی که در فاصله ی سال های 09-2005 در پایگاه Scopus نمایه شده بودند، پرداخته است.

    روش بررسی

    روش پژوهش پیمایشی از نوع توصیفی بود که در آن از تحلیل استنادی استفاده شد. جامعه ی مورد پژوهش عبارت از مجلات علمی- پژوهشی انگلیسی زبان ایرانی در حوزه ی پزشکی بودند که تا زمان انجام این پژوهش (اسفند 1388) در فاصله ی سال های 09-2005 در پایگاه Scopus نمایه می شدند که شامل 16 عنوان مجله بود. ابزار جمع آوری داده ها، فهرست کنترلی محقق ساخته بود که روایی آن به تایید رسید. جمع آوری داده ها به صورت مشاهده ی مستقیم و با مراجعه به وبگاه نمایه نامه ی استنادی Scopus و جستجوی عناوین مجلات و بررسی منابع آن ها صورت گرفت. داده ها بعد از جمع آوری و ورود به رایانه توسط نرم افزارهای SPSS و Excel تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    میانگین نرخ خود- استنادی در میان مجلات مورد بررسی 64/29 درصد و در مجموع 43/14 درصد از کل استنادها، مربوط به خود- استنادی بود. مجله ی Hepatitis monthly با 100 درصد، بالاترین نرخ خود- استنادی و مجله ی Iranian journal of medical science با 88/6 درصد خود- استنادی، پایین ترین نرخ خود- استنادی را داشتند. بیشترین میزان خود- استنادی مجلات در سال 2009، 34/42 درصد و کمترین میزان در سال 2005، 95/13 درصد بوده است.

    نتیجه گیری

    میانگین نرخ خود- استنادی در مجلات به نسبت بالا است. این میزان بسیار نزدیک به سقف معمول خود- استنادی ها در جهان است. نرخ خود- استنادی در فاصله ی سال های اولیه، روندی افزایشی و در فاصله ی سال های پایانی (09-2008) رشدی300 درصدی داشته است. بنابراین، مجلات بایستی در کاهش این نرخ و تلاش در جهت جذب استناد از سایر مجله ها بیشتر تلاش کنند.

    کلیدواژگان: نشریات ادواری، مجلات حوزه ی پزشکی، _ Scopus
  • افشین حمدی پور، فریده عصاره صفحه 649
    مقدمه
    بررسی برون دادهای علمی نویسندگان با استفاده از شاخص های علم سنجی ابزاری موثر برای درک فرایند تحقیقات علمی است. هدف از پژوهش حاضر، دیداری سازی (Visualizing) ساختار علمی بیماری MS در سال های 2008-1999 بود. ضمن اینکه با استفاده از شاخص های علم سنجی به مطالعه و تحلیل میزان انتشارات علمی تولید شده در این حیطه در پایگاه Web of Science پرداخته شد.
    روش بررسی
    این پژوهش به روش پیمایشی و با رویکرد دیداری سازی اطلاعات، که یکی از روش های علم سنجی است، انجام شد. داده ها در تاریخ 25/9/1388 به تعداد 17737 پیشینه در قالب مقالات مجلات در سال های 2008-1999 به صورت فایل های متنی از پایگاه Web of Science استخراج و در رایانه ی شخصی ذخیره گردید. سپس با استفاده از آمار توصیفی و نرم افزارهای ISI.exe، HistCite و Excel مورد تجزیه و تحلیل های لازم قرار گرفتند.
    یافته ها
    از تعداد 17737 مقالات مجلات، بیشترین تعداد (2279)، مقالاتی بود که در سال 2008 منتشر شده بودند (85/12 درصد). ضریب همکاری نویسندگان از 71/0 در سال 1999 به 76/0 در سال 2008 رسیده بود. تعداد مقالات دارای 2 تا 6 نفر نویسنده 10749 عدد و برابر با 6/60 درصد بود که دارای بیشترین فراوانی بودند. با محاسبه ی قاعده ی Lotka مشخص شد که در این پژوهش نیز این قاعده صادق است. 10 دانشگاه و موسسه، در تولید حدود 63/15 درصد مقالات مشارکت نموده اند. ایالات متحده ی آمریکا با تولید 6370 مقاله (36 درصد) در رتبه ی نخست و انگلستان، آلمان و ایتالیا در رتبه های دوم تا چهارم قرار داشتند. میانگین تعداد استنادها در میان 100 مقاله ی اثرگذار برابر با 324 استناد بود.
    نتیجه گیری
    در کل، 10 کشور بیش از 97 درصد مقالات را منتشر کرده اند. دانشگاه Harvard بیشترین فراوانی را در این زمینه داشت. 10 مجله ی برتر 4845 مقاله (30/27 درصد) از کل تولیدات را منتشر نموده اند. میانگین ضریب همکاری بین نویسندگان برابر با 739/0 به دست آمد که بر رشد صعودی همکاری نویسندگان این حوزه دلالت دارد. با استفاده از نرم افزار HistCite نقشه ی علمی نیز ترسیم شد و نویسندگان تاثیرگذار و خوشه های موضوعی مشخص و معرفی شدند
    کلیدواژگان: علم سنجی، بیماری MS، پایگاه های اطلاعاتی
  • مرتضی امرایی، حسن اشرفی ریزی، احمد پاپی، سوسن بهرامی، راحله سموعی صفحه 662
    مقدمه
    قابلیت های مربوط به هوش هیجانی در دهه های اخیر، توجه بسیاری از سازمان ها و پژوهشگران را به خود جلب کرده است. هوش هیجانی زمینه ای مناسب برای ساختن محیطی مطلوب برای برقراری ارتباط موثر می باشد، تا به وسیله ی آن، مراجعین بتوانند آزادانه نیازهای اطلاعاتی خود را برای کسب حمایت از سوی کتابداران مطرح کنند. هدف از این مطالعه، تعیین رابطه ی بین هوش هیجانی و مهارت های ارتباطی کتابداران کتابخانه های دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1389 بود.
    روش بررسی
    روش پژوهش، توصیفی همبستگی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه های استاندارد مهارت های ارتباطی Queendom و هوش هیجانی شرینک (Shrink Emotional Intelligence) بود. جامعه ی آماری شامل 117 نفر کتابدار کتابخانه های دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1389 و روش نمونه گیری سر شماری بود. روایی پرسش نامه ها از روش محتوایی و صوری و پایایی آن ها با استفاده از محاسبه ی ضریب Cronbach''s alpha به ترتیب برابر 86/0 و 92/0 تایید گردید. روش گردآوری داده ها، به شکل مراجعه ی حضوری و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS، در دو سطح آمار توصیفی (درصد میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون های ضریب همبستگی Pearson و آزمون t تک متغیره) صورت گرفت.
    یافته ها
    میانگین هوش هیجانی و مولفه های مربوط به آن در دانشگاه های اصفهان و علوم پزشکی اصفهان کمتر از سطح متوسط بود، اما مولفه ی خود انگیزی در کتابداران دانشگاه اصفهان بیشتر از سطح متوسط بود. میانگین کلیه ی ابعاد مهارت های ارتباطی در دانشگاه های اصفهان و علوم پزشکی اصفهان بیشتر از سطح متوسط بود. همچنین بین هوش هیجانی و مهارت های ارتباطی کتابداران در دانشگاه اصفهان (000/0 = sig و 525/0 = r) و در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (000/0 = sig و 515/0 = r) ارتباط مثبت و معنی داری وجود داشت.
    نتیجه گیری
    بین هوش هیجانی و مهارت های ارتباطی ارتباط مثبت و معنی داری وجود داشت؛ یعنی هوش هیجانی بالای کتابداران، منجر به برقراری ارتباط مناسب با مراجعین شده بود. کتابداری، که توانایی های لازم برای هوش هیجانی را در اختیار داشته باشد، خدمات را به گونه ای عرضه می کند که موجب رضایت مندی بیشتر از سوی مراجعین شود. پس می توان نتیجه گرفت که یکی از مولفه های اساسی برقراری ارتباط مناسب کتابداران با مراجعین، برخورداری از سطح مطلوب هوش هیجانی می باشد،که می توان از طریق برگزاری دوره های تخصصی، میزان آن را در کتابداران بهبود بخشید.
    کلیدواژگان: دانشگاه ها، کتابخانه ها، کتابداران، هوش هیجانی
  • محمود کیوان آرا، علی یزدخواستی، سوسن بهرامی، یوسف مسعودیان صفحه 673
    مقدمه
    در دنیای امروزی بخش اعظمی از کارها و فعالیت های ما مبتنی بر اطلاعات است و زمان کمتری برای کسب تجربه و به دست آوردن دانش صرف می شود. در این شرایط، سازمان ها بر اساس میزان دانش خود با یکدیگر به رقابت می پردازند و در این میان، مدیریت دانش با در اختیار داشتن ابزارهای لازم، فرصت خوبی برای به سازی عملکرد منابع انسانی و نیز مزایای رقابتی ایجاد می کند. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ی مولفه های مدیریت دانش و هوش سازمانی در دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به انجام رسید.
    روش بررسی
    نوع پژوهش توصیفی- همبستگی است. جامعه ی آماری این مطالعه شامل کل کارکنان دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (380 نفر) در سال 89-1388 بود و یک نمونه ی 130 نفری با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شد. ابزار تحقیق شامل پرسش نامه ی محقق ساخته ی مدیریت دانش و پرسش نامه ی استاندارد هوش سازمانی Albrecht بود. جهت تعیین روایی پرسش نامه ها از روایی صوری و محتوایی استفاده شد و پایایی آن ها بر اساس Cronbach''s alpha (86/0 = 1r و 92/0 = 2r) محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار 16SPSS و در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت.
    یافته ها
    میزان مولفه های مدیریت دانش و نیز مولفه های هوش سازمانی، کمتر از سطح متوسط بود و همبستگی معنی دار بین نمرات مولفه های مدیریت دانش و مولفه های هوش سازمانی مشاهده شد. همچنین اختلاف میانگین مولفه های مدیریت دانش و هوش سازمانی بر حسب ویژگی های دموگرافیک در سطح 05/0 ≥ P معنی دار بود.
    نتیجه گیری
    به کارگیری دانش به روز، توزیع، تبادل و به اشتراک گذاری دانش و آگاهی از عوامل محیطی و نیز حفظ بقا و حیات، زمینه ساز ایجاد هوش سازمانی در دانشگاه ها می باشد.
    کلیدواژگان: مدیریت دانش، هوش، دانشکده
  • فیض ا له اکبری حقیقی_حجت زراعتی_سعید کریمی_محمد عرب_مرضیه اکبری موسی آبادی صفحه 681
    مقدمه
    ارزشیابی کننده، حد واسط بسیار مهمی بین سیستم ارزشیابی عملکرد و ارزشیابی شوندگان است و دیدگاه ها و رفتارهای ارزشیابان، تاثیر زیادی بر اجرای سیستم ارزشیابی، واکنش ارزشیابی شوندگان نسبت به ارزشیابی و عملکرد متعاقب آن ها خواهد داشت. از این رو بسیار ضروری است که ارزشیابی کنندگان راجع به ارزشیابی آموزش کافی دیده باشند. بنابراین با عنایت به تاثیر آموزش ارزشیابان در دیدگاه آن ها نسبت به سیستم ارزشیابی، پژوهش حاضر به ارزیابی نقش آموزش مدیران و شبکه ی تصمیم گیری (ارزشیابی کنندگان) در ارزیابی نظام جدید ارزشیابی کارکنان دولت در بیمارستان های شهر اصفهان پرداخته است.
    روش بررسی
    این پژوهش توصیفی- تحلیلی از نوع کاربردی بود که در سال 1388 انجام شد. در این مطالعه، کلیه ی مدیران وشبکه ی تصمیم گیری بیمارستان های دولتی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (198 نفر) جامعه ی آماری را تشکیل دادند. داده ها با استفاده از پرسش نامه جمع آوری گردید. برای برآورد پایایی ابزار از روش Test-reTest استفاده گردید. جهت تعیین اعتبار پرسش نامه از مطالعه ی کتب منابع انسانی و نظرات استادان مدیریت و کارشناسان معاونت توسعه ی مدیریت و سرمایه ی انسانی و همچنین محاسبه ی Cronbach''s alpha 95/0 استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های Pearson، Anova، t-test و رگرسیون خطی مدل Backward به وسیله ی نرم افزار SPSS انجام شد.
    یافته ها
    سابقه ی مدیریت مدیران و شبکه ی تصمیم گیری ارتباطی با دیدگاه آن ها در ارزیابی نظام جدید ارزشیابی کارکنان دولت نداشت، اما سابقه ی شرکت در دوره ی آموزشی ارزشیابی و سابقه ی شرکت در کلاس های آموزشی یا توجیهی نظام جدید ارزشیابی کارکنان دولت، با دیدگاه آن ها در ارزیابی این نظام، رابطه ای مثبت داشت. تجربه ی ارزشیابی کننده، فقط در دیدگاه وی در مورد مناسب بودن نظام جدید ارزشیابی برای بستر سازمانی بیمارستان اثر مثبت داشت.
    نتیجه گیری
    از طریق آموزش می توان دیدگاه ارزشیابی کنندگان را به عنوان یکی از مهم ترین ارکان سیستم ارزشیابی عملکرد، بهبود بخشید و بدین صورت به انجام ارزشیابی های صحیح و موثر کمک نمود.
    کلیدواژگان: آموزش، ارزشیابی عملکرد کارکنان، بیمارستان ها
  • محمود نکویی مقدم، حدیث عرب پور، علی اکبر مجیدی جیرندهی، حمیدرضا ملایی صفحه 690
    مقدمه
    در دنیای امروز، با توجه به گستردگی رقابت و پیشرفت های تکنولوژی، باید کارکنان را برآن داشت تا بر مهارت های خود بیافزایند و از عقب ماندگی فردی جلوگیری نمایند و موجب بقا و بهبود عملکرد سازمان شوند. در این راستا، طرح مسیر ارتقای شغلی پرستاران و متصدیان مشاغل بهداشتی و درمانی تصویب گردید و در بیمارستان ها به اجرا گذاشته شد. در تحقیق حاضر، به بررسی رابطه ی بین اجرای این طرح با شاخص های عملکرد بیمارستان ها پرداخته شده است.
    روش بررسی
    تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بود که به صورت مقطعی در تابستان سال 1388 در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی استان کرمان انجام شد. در این پژوهش، امتیاز مشمولین طرح مسیر ارتقای شغلی پرستاران و متصدیان بهداشتی و درمانی، از عناوین و شاخص های مختلف طرح در سال 1387 محاسبه شد و رابطه ی آن ها با شاخص های عملکرد بیمارستان ها (درصد اشغال تخت، متوسط اقامت بیماران و چرخش اشغال تخت) در همان سال مورد بررسی قرار گرفت. برای جمع آوری اطلاعات از فرم های طرح مسیر ارتقای شغلی و فعالیت بیمارستان (از مصوبات وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که نیازی به سنجش پایایی وروایی آن ها نمی باشد)، و برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی Kendal و نرم افزار 11SPSS استفاده شد.
    یافته ها
    طرح مسیر ارتقای شغلی، شامل سه عنوان کلی عوامل مربوط به مهارت و توانایی فردی (دوره های آموزشی، تحصیلات، تجربه و پذیرش مسوولیت)؛ عوامل مربوط به عملکرد افراد (رضایت ارباب رجوع، کیفیت خدمات، استقرار اصول بهداشتی، ارایه ی پیشنهادها و آموزش به همکاران)؛ و سایر عوامل (ارایه ی کتاب و مقاله، تحقیقات، خدمت در مناطق روستایی و تشویق و تقدیر) می باشد. از بین این عناوین و زیر شاخه ها، تنها بین رضایت ارباب رجوع با درصد اشغال تخت (02/0 = P)، استقرار اصول بهداشتی با چرخش اشغال تخت (04/0 = P) و خدمت در مناطق روستایی با درصد اشغال تخت (01/0 = P) و متوسط اقامت بیماران (02/0 = P) ارتباط معنی داری وجود داشت (05/0 > P).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج به دست آمده، اجرای طرح به هدف اصلی آن (بهبود عملکرد افراد و در نتیجه سازمان) نرسیده است و لازم است طراحی و اجرای طرح دوباره بررسی، کارشناسی و ارزیابی گردد. پیشنهاد می شود تمامی امتیازات بر مبنای ضوابط و مدارک معتبر ارایه شود و به 65 درصد از پست های پرستاری، بهداشتی و درمانی که امتیاز بالاتری کسب نمایند، اختصاص یابد؛ تا زمینه ی رقابت میان کارکنان در جهت افزایش مهارت ها و در نتیجه، بهبود عملکرد آن ها و سازمان را ایجاد نماید.
    کلیدواژگان: عملکرد، بیمارستان ها، پزشکی
  • محمدعلی نادی، فاطمه حاذقی صفحه 699
    مقدمه
    جو اخلاقی بخشی از فرهنگ سازمانی است. ارزش های سازمانی به مسایل اخلاقی سازمان می پردازند و آنچه را که در جو اخلاقی سازمان، اخلاقی محسوب می شود، تعیین می کنند. جو اخلاقی سازمان می تواند پیش بینی کننده ی رفتارهای اخلاقی و غیر اخلاقی کارکنان باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط علمی و الگویابی معادلات ساختاری بین جو اخلاقی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی با نیت ترک خدمت در بین کارکنان بیمارستان های خصوصی شهر شیراز انجام شد.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر کاربردی و از دسته ی مطالعات همبستگی بود که به صورت مقطعی در سال 1389 انجام گرفت. جامعه ی پژوهش 299 نفر از کارکنان بخش های درمانی، اداری و پیراپزشکی و مسوولان بخش های بیمارستان های خصوصی شهر شیراز را شامل می شد که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایانتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات چهار پرسش نامه ی استاندارد بود (که پایایی آن ها با Cronbach''s alpha و روایی سازه ی آن ها با تحلیل عاملی تاییدی) و تحلیل داده های پژوهش در سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار 16SPSS و تحلیل مدل معادله ی ساختاری با استفاده از نرم افزار 5/8lisrel انجام گرفت.
    یافته ها
    بین جو اخلاقی با رضایت شغلی (325/0 = r) و تعهد سازمانی(334/0 = r)، رابطه ی مثبت و معنی دار و با نیت ترک خدمت (114/0- = r)، رابطه ی منفی و معکوس وجود داشت. همچنین بین رضایت شغلی با تعهد سازمانی (625/0 = r)، رابطه ی مثبت و با نیت ترک خدمت (359/0- = r)، رابطه ی منفی و بین تعهد سازمانی با نیت ترک خدمت (292/0- = r)، نیز رابطه ی منفی و معکوس مشاهده شد. مدل معادله ی ساختاری، تاثیر مستقیم رضایت شغلی و تعهد سازمانی را بر روی نیت ترک خدمت نشان داد.
    نتیجه گیری
    مدل سازی معادله ی ساختاری چهارچوبی را در ارتباط با متغیرها فراهم می کند که به واسطه ی آن جو اخلاقی تعهد و رضایت کارکنان بیمارستان های خصوصی شهر شیراز را بهبود می بخشد و این توانمندی، رشد و توسعه و کاهش نیت ترک خدمت آن ها را به دنبال خواهد داشت.
    کلیدواژگان: رضایت شغلی، تعهد سازمانی، کارکنان بیمارستان
  • مرضیه جوادی، مریم یعقوبی، احمدرضا رئیسی، حسنعلی ماندگار، علی ایوبیان صفحه 709
    مقدمه
    ارتباط مناسب بیمار و درمانگر همواره یکی از مهم ترین عوامل در جلب رضایت بیمار و درک مطلوبیت خدمات از دیدگاه بیمار تلقی می شود. در بخش سلامت علاوه بر اهمیت نتیجه ی نهایی اقدامات درمانی، سیستم سلامت نیز باید انتظارات جامعه را از جنبه ی غیر پزشکی خدمات برآورده سازد. این پژوهش با هدف بررسی پاسخ گویی و جنبه های غیر پزشکی خدمات در بیمارستان های منتخب شهر اصفهان انجام شده است.
    روش بررسی
    این پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نوع مقطعی است که در سال 1389 در هشت بیمارستان منتخب دولتی و خصوصی شهر اصفهان انجام گردید. جامعه ی پژوهش را بیماران بستری و پرستاران تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 320 نمونه انتخاب شدند. ابزار مطالعه، پرسش نامه ی پاسخ گویی WHO بود. روایی پرسش نامه پس از ترجمه با استفاده از نظرات استادان و صاحب نظران مدیریت بیمارستان مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن به روش Cronbach''s alpha 89/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از شاخص های توصیفی و استنباطی آماری در نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین نمره ی پاسخ گویی بیمارستان ها از دیدگاه پرستاران 54/0 ± 32/2 و از نظر بیماران 58/0 ± 48/2 بود (از حداکثر 4 نمره). در بین جنبه های غیر پزشکی خدمات، پرستاران بعد محرمانگی اطلاعات بیمار را با میانگین 8/0 ± 41/2 بالاتر و بیماران، بعد دسترسی به حمایت های اجتماعی در دوره ی بستری و مراقبت را با میانگین 9/0 ± 62/2 بالاتر ارزیابی نموده اند. همچنین از منظر نقاط ضعف، بیماران، حق انتخاب درمانگر و پرستاران، امکانات فیزیکی مرکز درمانی را مهم ترین نقاط ضعف بیمارستان ها برآورد نموده اند.
    نتیجه گیری
    ادراک بیماران و پرستاران از جنبه های غیر پزشکی خدمات به طور تقریبی یکسان بود، از این رو به نظر می رسد به منظور ارتقای سطح کیفی این خدمات، که مورد توجه سازمان جهانی بهداشت است، توجه بیشتر به مکانیزم های پاسخ گویی بهتر و ارایه ی خدمات باکیفیت تر ضروری می باشد.
    کلیدواژگان: کیفیت مراقبت های سلامت، بیمار، مراقبت از بیمار، بیمارستان ها
  • سعید کریمی، مریم یعقوبی، زهرا آقارحیمی، هادی حیاتی آب باریک، رقیه محمدی بخش صفحه 718
    مقدمه
    واگذاری در بخش بهداشت و درمان به عنوان یک راهبرد هزینه– اثربخش، می تواند منجر به افزایش کیفیت خدمات قابل ارایه به بیماران گردد. نظر به اهمیت مساله ی واگذاری و هدف آن مبنی بر بهبود نظام سلامت، این پژوهش با هدف بررسی واحدهای واگذار شده در مراکز ارایه دهنده ی خدمات سلامت (بیمارستان های منتخب) شهر اصفهان و نیز موانع، معایب و مزایای این واگذاری انجام گرفته است.
    روش بررسی
    این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی بود که در سال 1389 انجام شد. جامعه ی مورد پژوهش، تمام مدیران معاونت درمان و بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهر اصفهان (60 نفر) بودند. ابزار جمع آوری داده ها چک لیست و پرسش نامه ی محقق ساخته ی عوامل مربوط به واگذاری بود که اعتبار آن مورد تایید استادان رشته ی مدیریت خدمات بهداشت و درمان قرار گرفت و روایی آن بر اساس آزمون Cronbach’s alpha 80 درصد محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی به کمک نرم افزار 18SPSS استفاده گردید.
    یافته ها
    بین خدمات درمانی- پاراکلینیکی واگذار شده، بخش های بستری، فیزیوتراپی، رادیولوژی و سونوگرافی بالاترین درصد واگذاری (33 درصد) و بین خدمات پشتیبانی واگذار شده، خدمات کاخ داری، نگهداری و تاسیسات، بالاترین درصد واگذاری (100 درصد) را داشتند. میزان بازگشت پرسش نامه ها 88 درصد (53 نفر) بود. از دیدگاه مدیران، از بین مزایای واگذاری، توجه بیشتر به مشتری داخلی و خارجی (بیمار و پرسنل) در بخش خصوصی، بالاترین امتیاز (2/57 درصد) را به خود اختصاص داد. در ارتباط با معایب واگذاری، تحمیل هزینه به بیماران و افزایش کل هزینه ها، بالاترین امتیاز (6/45 درصد) را گرفت. از بین موانع واگذاری، فراموش کردن هدف واگذاری (کارایی) و تبدیل شدن واگذاری به هدف، بالاترین امتیاز (6/60 درصد) را به خود اختصاص داد.
    نتیجه گیری
    اگر چه دیدگاه مدیران نسبت به واگذاری مراکز ارایه دهنده ی خدمات سلامت به نسبت موافق بود، اما از نظر آن ها موانعی در زمینه ی واگذاری موفق وجود داشت؛ از این رو بر ضرورت رفع موانع واگذاری مراکز ارایه دهنده ی خدمات سلامت، تاکید می گردد. توسعه ی زیرساخت های اساسی واگذاری همچون رقابتی کردن، ارتقای فرهنگ واگذاری، آموزش و اصلاح باورهای مسوولین و برقراری سیاست های تشویقی برای موفقیت واگذاری در بخش سلامت توصیه می شود.
    کلیدواژگان: مدیران، واگذاری، خدمات سلامت
  • مقاله کوتاه
  • حافظ محمدحسن زاده، محمد سلیمی اصل، علی صمدی کوچکسرایی * صفحه 726

    همکاری علمی، اغلب نمایشی از کیفیت کار پژوهشگران همکار و نیز گروه های پژوهشی است. یکی از راه های افزایش تولید علم، تبادل دانش و به اشتراک گذاری آن است. چرا که عدم ارتباط علمی گروه های آموزشی دانشگاه ها با یکدیگر، باعث منزوی شدن آن ها و ایجاد پدیده ی «انقباض علم» می شود. شاخص هایی که تا کنون جهت اندازه گیری میزان همکاری پیشنهاد شده اند، میزان همکاری را در زمینه ی هدف اصلی پژوهشی گروه محل تحقیق پژوهشگر، مورد ارزیابی قرار نمی دهند. با توجه به این که پژوهشگر زمانی به حداکثر موفقیت می رسد که عضوی از یک گروه پژوهشی با هدف مشخص باشد؛ و گروه نیز زمانی موفق می شود که دارای اهداف تعریف شده باشد، همکاری هایی با اهمیت تلقی می شوند که در جهت اهداف پژوهشی گروه باشند. در این مقاله، دو شاخص جدید تحت عناوین «شاخص h همکاری» و «شاخص h پژوهشگر همکار» پیشنهاد می شوند و با در نظر گرفتن مفاهیم فوق، به ارزیابی میزان همکاری در گروه های پژوهشی و پژوهشگران شاغل در این گروه ها پرداخته می شود.

    کلیدواژگان: مطالعات ارزیابی، رفتار مشارکتی، پرسنل پژوهشی
  • زهرا زارع فضل الهی، هادی لطف نژاد افشار، محمد جبراییلی، مجتبی ملکی صفحه 731
    مقدمه
    پیاده سازی سیستم اطلاعات بیمارستانی به تحول سازمانی بستگی داردکه تمام عوامل موثر در آن باید در نظر گرفته شود. در این میان، نقش نیروی انسانی از تمامی عوامل مهم تر است و آموزش کارکنان، نظرسنجی، اطلاع رسانی و استقبال کاربران سیستم از نکات مهم در اجرای آن می باشد. برای رسیدن به این اهداف، بیمارستان امام خمینی ارومیه به عنوان اولین مرکز درمانی برای پیاده سازی HIS مورد ارزیابی قرار گرفت.
    روش بررسی
    این مطالعه ی توصیفی، برای ارزیابی پیاده سازی HIS در بیمارستان امام خمینی ارومیه طی سال 1387 به وسیله ی تکمیل پرسش نامه ی محقق ساخته توسط کلیه ی کاربران HIS (178 نفر) انجام گرفت. روایی پرسش نامه به وسیله ی متخصصان مربوط تایید و پایایی آن نیز با ضریب Cronbach''s alpha مساوی 74 درصد پذیرفته شد. پس از جمع آوری پرسش نامه ها، اطلاعات وارد نرم افزار SPSS گردید و نتایج با استفاده از روش های آمار توصیفی (فراوانی) بررسی و به صورت جداول و نمودار ارایه شد.
    یافته ها
    نیمی از کارکنان در کارگاه آموزش شرکت کردند که پرستاران بالاترین میزان (5/36 درصد) را داشتند و به بیش از نصف کارکنان نحوه ی استفاده از نرم افزار HIS قبل از پیاده سازی سیستم آموزش داده شد و پرستاران بالاترین میزان (2/45 درصد) را به خود اختصاص دادند. نتایج حاکی از آن است که نیاز 5/70 درصد از کارکنان برای پیاده سازی HIS برآورد نشده است. از 1/88 درصد کارکنان در جلسات تصمیم گیری قبل از اجرای HIS دعوت به عمل نیامده است و همچنین از نظرات 9/86 درصد از کارکنان در بازنگری های قبل از اجرای سیستم اطلاعات بیمارستانی، استفاده نشده است. در خصوص ضرورت راه اندازی HIS به 5/58 درصد کارکنان اطلاع رسانی نشده است و فقط 5/41 درصد آن ها مطلع بودند. میزان استقبال کارکنان در پیاده سازی HIS بیمارستان امام 5/47 درصد بوده است.
    نتیجه گیری
    در پیاده سازی و اجرای سیستم اطلاعات بیمارستانی، باید به جنبه های انسانی، آموزش، برنامه ریزی واطلاع رسانی توجه نمود. پزشکان، پرستاران و کارکنان بخش های مختلف پاراکلینیک به عنوان عوامل موثر در نظر گرفته شوند و به منظور ارتقای کیفیت اطلاعات، مراقبت و درمان بیماران در آینده، باید از توانایی آن ها در اجرای سیستم های اطلاعات بیمارستانی استفاده گردد.
    کلیدواژگان: ارزیابی، نرم افزار، نظام های اطلاعات بیمارستانی
  • مسعود فردوسی، مریم یعقوبی، سید سلمان علوی صفحه 738
    سالانه پژوهشگران و استادان بسیاری در دانشگاه ها به امر پژوهش و تولید علم مشغول هستند. نتایج این پژوهش ها اغلب به صورت گزارش نهایی، چاپ مقاله های تخصصی و غیره منتشر می شود، اما آیا این گزارش های طولانی که با زبانی فنی و پیچیده تهیه شده اند، به ما این اطمینان را می دهند که نتایج تحقیق به گونه ای قابل فهم گسترش می یابد و در اختیار نیازمندان به این نتایج قرار می گیرد؟
    هدف از این یادداشت کوتاه، معرفی راهکاری برتر برای نشر دستاوردهای پژوهش و توصیه های اجرایی در مورد نحوه ی نگارش آن است. این متن، حاصل یک تحقیق مروری است که در آن، اغلب از منابع اینترنتی برای معرفی قالبی خلاصه از گزارش پژوهش با نام «خلاصه ی اجرایی» استفاده شده است.
    باید به خاطر داشت که از قالب خلاصه ی اجرایی در موارد متعددی استفاده می شود؛ مانند زمانی که پروپوزال یا پیشنهادی را برای یک مناقصه یا مزایده تهیه می کنیم و یا زمانی که تصمیم داریم خلاصه ای از دستاوردهای پژوهش خود را به دست افراد موثر (سیاست گذاران، تصمیم گیران، مدیران و بهره برداران پژوهش) برسانیم که در این مقاله، همین کاربرد بیش از همه مد نظر ما است.
    کلیدواژگان: تحقیق، انتشارات، استراتژی تحقیق
|
  • Sakeineh Saghaeiannejad Isfahani, Saeed Saeedbakhsh, Maryam Jahanbakhsh, Mahboobeh Habibi Page 609
    Introduction
    Hospital Information Systems (HISs) have positive effects on patient's treatment process and organizational function. Therefore, it is necessary to evaluate the quality of services provided by such systems. The aim of this study was to assess and compare HISs in Isfahan hospitals based on the DeLone and McLean Model adjusted.
    Methods
    This was an applied, analytical-descriptive study performed in public and private hospitals of Isfahan in 2010. Research population consisted of system users and designers and authorities of hospital information technology, directors and managers of official and clinical departments equipped by such systems. While users were selected by random sampling (n = 300), census method was used for the other two groups (n = 212). Data was collected using a questionnaire designed by the researcher based on three criteria (system quality, information quality and user satisfaction). It was adjusted to DeLone and McLean model. Content validity of the questionnaire was verified by faculty members as well as computer science specialists. The reliability of the questionnaire was estimated by Cronbach's alpha coefficient and data was analyzed by SPPS.
    Results
    According to our findings, mean scores of system quality, information quality and satisfaction were significantly different between various kinds of HISs, as well as between different hospitals (P < 0.05). Total mean scores of system quality, information quality and satisfaction for all HISs were 58.6, 60.8 and 61.2, respectively.
    Conclusion
    According to the results of this research, the criteria of HISs have been implemented in a rather optimum condition. Thus in order to reach desirable conditions, it is necessary to pay particular attention to factors improving system quality, information quality, type of specialty in a hospital, and user's expectations and specialty when designing HISs.
  • Faezeh Akhlaghi, Mohammad Hossein Yarmohammadian, Masumeh Khoshgam, Nooshin Mohebbi Page 621
    Introduction
    Quality in higher education requires assessment and judgment of goals and strategies, executive policies, operational processes, products and outcomes. The context, input, process, and product (CIPP) model is a comprehensive perspective to determine, obtain and prepare. It always tries to provide information in order to make the best decisions related to context, input, process and product. This study aimed to evaluate the Master's course of Medical Records Education at using CIPP pattern.
    Methods
    This applied, descriptive, evaluative research was conducted at four Iranian universities of medical sciences in 2010. Statistical population included five sub-populations of group managers, faculty members, students, graduates and librarians (n = 140). Five researcher-developed questionnaires based on Likert rating scale were used for data collection among the five subgroups. The Cronbach's alpha coefficient formula was used to determine the reliability of the questionnaires (α = 0.74, α = 0.93, α = 0.89, α = 0.95 and α = 0.95, for the abovementioned subgroups, respectively). Content and face validity of the questionnaires were also assessed by reliable scientific textbooks and viewpoints of experts and professors. Finally, data analysis was done through descriptive statistics and SPSS.
    Results
    Maximum level of desirability belonged to faculty members (4.84) in the field of input (human resources). Minimum level of desirability was seen for budget (2.50) in the field of input (financial).
    Conclusion
    The results of the study indicate that the continuous evaluation of medical records groups and medical records education courses would determine the strengths and weaknesses of the programs and improve their quality.
  • Sima Ajami, Leila Ghaderinansa Page 630
    Introduction
    Student admission indicators typically depend on either student fields or community current career needs. In addition, specific fields have particular needs. The main aim was to determine student admission indicators in medical records field in different degrees in Isfahan Medical Sciences University in Iran in 2007.
    Methods
    This study was analytical in which data were collected by questionnaire and checklists. The statistical population was concluded Medical Records students, Medical Records Department staff and faculties in medical records department in Isfahan Medical Sciences University in Iran. To analyze data SPSS was used.
    Results
    Results show 586 students graduated in higher diploma, bachelor and master that from 1368 to 1385. But unfortunately half of staffs in medical record departments of Isfahan have diploma and lower. Chi-Square test showed that occupied position by the organization of medical records did not match their qualifications. But the indicators related to student admissions, allocation of resources as well as students and faculty in the index number is desirable.
    Conclusion
    From student admission indicators, indicator of allocation and facilities to students was very well and number of academic member indicator was desirable. But Medical Records department had better to do best for engaging people with Ph.D. degree as an academic members. In addition, they should recommend to policy settings that engage only Medical Records practitioners in Medical Records department in all health centers in Isfahan.
  • Hiwa Abdekhoda, Alireza Noruzi Page 639
    Introduction

    Self-citation is considered as one of the greatest shortcomings of citation analysis. Although self-citation is natural for journals, its excessive use would eliminate the journal from evaluations made by databases. This study examined the rate of self-citation of Iranian scientific medical journals in English indexed in Scopus Citation Index during 2005-2009.

    Methods

    This descriptive survey used citation analysis. The study population included scientific medical journals (n = 16) published in English and indexed in the Scopus database. Data was collected using a researcher-developed checklist whose validity was confirmed. Through direct observations and referring to Scopus Citation Index, the titles of journals were searched and their resources were evaluated. Data was analyzed by SPSS and Excel.

    Results

    Based on the results, the average rate of self-citation among the studied journals was 29.64% while 14.43% of the total citations were self-citations. The highest and lowest rates of self-citations belonged to Hepatitis Monthly Journal (100%) and Iranian Journal of Medical Sciences (6.88%), respectively. In addition, highest and lowest rates of self-citations were observed in 2009 (42.34%) and 2005 (13.95%), respectively.

    Conclusion

    The mean rate of self-citation is relatively high among Iranian journals, i.e. it is very close to the self-citation limit in the world. The rates increased by 300% since the first studied year (2005) to the last year (2009). Thus, journals should reduce this rate and try to attract more citations from other journals

  • Afshin Hamdipour, Farideh Osareh Page 649
    Introduction
    The purpose of this study was to visualize the scientific structure of multiple sclerosis (MS) during 1999-2008 and to use scientometric indicators for analysis of MS-related scientific publications indexed in Web of Science Database.
    Methods
    This survey tried to visualize data as a scientometric method. A total number of 17737 MS-related articles published during 1999-2008 were extracted from Web of Science Database and saved as text files on personal computers. The files were then analyzed by ISI.exe, Microsoft Excel and HistCite.
    Results
    The highest number of the extracted articles was published in 2008 (12.85%). The articles published have been in 17 languages, with English possessing the highest proportion (94.63%). Author's collaboration coefficient (CC) raised from 0.71 in 1999 to 0.76 in 2008. Articles with 2 to 6 authors had the highest frequency (60.6%). According to Lotka's law, more than 70% of authors (8824 author) have published one article while a small number (n = 64) have published 10 to 40 articles. About 10 universities and institutions (15.63%) participated in the production of 15.63% of articles. Harvard University produced 2.41% of the publications and stood the first. The United States produced 6370 articles (36%) and ranked the first and the United Kingdom, Germany and Italy ranked the second to the fourth, respectively. Mean number of citations among the 100 effective articles was 324.
    Conclusion
    The results showed that 95% of the articles have been published in English. Despite the participation of different countries in the production of articles, more than one third of articles have been produced in the United States. According to the results, 10 countries have published more than 97% of the articles and Harvard University had the highest frequency. Ten journals have published 4845 article (27.30%). Lotka's law was confirmed and the collaboration coefficient (CC) was equal to 0.739 which indicates the growing trend of cooperation. Finally, by HistCite was used to draw the scientific map based on which effective authors and thematic clusters were determined.
  • Morteza Amraei, Hasan Ashrafi Rizi, Ahmad Papi, Susan Bahrami, Rahele Samuei Page 662
    Introduction
    In recent decades, abilities related to emotional intelligence attracted the attention of many organizations and researchers. Emotional intelligence provides a favorable environment for effective communication. It is a means by which users can express their needs and expectations to receive support from librarians. This study determined the relationship between emotional intelligence and communication skills of librarians in Isfahan University and Isfahan University of Medical Sciences in 2011.
    Methods
    In this descriptive-correlational study, data was collected by standardized questionnaires of Queendom Communication Skills and Shrink Emotional Intelligence. Statistical community included 117 librarians of academic libraries in Isfahan University and Isfahan University of Medical Sciences in 2011. Subjects were selected by census sampling. Validity and reliability of the questionnaires were confirmed by face and content validity and coefficient of Cronbach's alpha (r = 0.86, r = 0.92). Data was collected by interviews. Data was analyzed by SPSS16 and two levels of descriptive (mean ± SD) and inferential statistics (Pearson correlation coefficient and t-test).
    Results
    Our results showed that mean of emotional intelligence and its components in librarians of Isfahan University and Isfahan University of Medical Sciences were less than average. However, self motivation component of emotional intelligence in Isfahan University was more than average. All aspects of communication skills among librarians of Isfahan University and Isfahan University of Medical Sciences were higher than average. There was a significant and positive relationship between emotional intelligence and communication skills of librarians of Isfahan University (r = 0.525, P < 0.001) and Isfahan University of Medical Sciences (r = 0.515, P < 0.001).
    Conclusion
    This research showed a significant positive relationship between emotional intelligence and communication skills. Therefore, high level of emotional intelligence among librarians leads to favorable communication between librarian and users. Librarians with abilities necessary for emotional intelligence offer services which satisfy most users. It can be concluded that having a desired level of emotional intelligence is the necessary factor for librarians to have favorable communication with users. Emotional intelligence can be improved by specialized courses.
  • Mahmoud Keyvanara, Ali Yazdekhasty, Susan Bahrami, Yousef Masodian Page 673
    Introduction
    Much of activities in today's world are based on information and less time is dedicated to gain experience and knowledge. Therefore, different organizations compete based on their knowledge. In such a situation, knowledge management provides necessary tools to improve the performance of human resources and creates competitive advantages. This paper sought to determine the relationship between the components of knowledge management and organizational intelligence in schools of Isfahan University of Medical Sciences.
    Methods
    This descriptive, correlational study included the employees of different schools at Isfahan University of Medical Sciences (n= 380) during 2009-2010 from which 130 subjects were selected using stratified random sampling. Data was collected by a researcher-developed questionnaire and the Organizational Intelligence Survey provided by Karl Albrecht. Both face and content validity were assessed to determine the validity of the questionnaire. In addition, reliability of the questionnaire was confirmed by Cronbach's alpha coefficient (r1 = 0.86; r2 = 0.92). Data was analyzed using SPSS16 at two levels of descriptive and inferential statistics.
    Results
    Knowledge management and organizational intelligence levels were less than the average level. A significant correlation was found between scores of knowledge management and organizational intelligence components. Moreover, the mean difference of components of knowledge management and organizational intelligence based on demographic characteristics was significant at a level of P ≤ 0.05.
    Conclusion
    Organizational intelligence among the schools of Isfahan University of Medical Sciences would be improved by means of application of up-to-date knowledge, distribution, exchange and sharing knowledge, and awareness of environmental factors.
  • Feyzolah Akbari Haghighi, Hojat Zeraati, Saeid Karimi, Mohammad Arab, Marzieh Akbari Mousiabadi Page 681
    Introduction
    Appraiser is the main interface between the performance appraisal system and those being appraised. Their views and behaviors have different effects on the performance of the evaluation system, as well as the reactions subjects of the appraisal make toward the system and their subsequent performance. Hence, appraisers need to be trained enough regarding the appraisal. Therefore, the present research reviewed the role of training managers and decision-making network (appraisers) in evaluating the new appraisal system of government employees in Isfahan hospitals.
    Methods
    This was an applied cross-sectional study in which all managers and decision makers of hospitals associated with Isfahan University of Medical Sciences (198 subjects) were included. Data was collected by a questionnaire. The reliability of the questionnaire was evaluated by test-retest. The validity of the questionnaire was approved by the opinions of experts as well as a Cronbach's alpha equal to 0.95. Data was then analyzed by Pearson correlation test, t-test, analysis of variance (ANOVA) and backward linear regression in SPSS.
    Results
    Findings of this study indicated no significant relation between management experience among managers and decision-makers and their viewpoints toward the new appraisal system of government employees. However, a positive relation was observed between the history of participating in training courses and opinions toward the new appraisal system of employees. The appraiser's experience only had a positive relation with his viewpoints toward the effectiveness of the system in evaluating organizational framework of the hospitals.
    Conclusion
    Training can improve the opinions of appraisers, as one of the most important elements of the appraisal system, and result in correct and effective evaluations.
  • Mahmoud Nekoei Moghadam, Hadis Arabpour, Aliakbar Majidi, Hamidreza Molaei Page 690
    Introduction
    In today's world which is full of competition and technological progress, employees should be encouraged to improve their skills in order to prevent personal drawbacks and to survive and promote their organization. Therefore, a plan called "The path for job promotion among nurses and health care professionals" was approved and executed in hospitals. In the present study, the relationship between implementation of this plan and hospital performance indicators was examined.
    Methods
    The present descriptive-analytical research was implemented in hospitals affiliated to Kerman University of Medical Sciences in the summer of 2009. The scores of various titles and indicators obtained by people liable to the abovementioned plan (approved by the Ministry of Health, Treatment and Medical Education) in 2008 were calculated and their relationship with hospital performance indicators (percentage of occupied beds, average hospital stay of the patients and bed rotation) in the same year was evaluated. To analyze the data, Kendal correlation coefficient was used in SPSS11.
    Results
    The plan consists of three general titles including factors related to personal skills and abilities (training courses, education, experience and responsibility), factors related to the individual's performance (client's satisfaction, quality of services, establishment of health principles, presenting recommendations, and training colleagues), and other factors (presenting books and articles, researches, services in rural areas, encouragement and appreciation). Among these titles and indicators, there were only significant relationships only between client's satisfaction and the percentage of occupied beds (P = 0.02), establishment of health principles and bed rotation (P = 0.04), services in rural areas and the percentage of occupied beds (P = 0.01) as well as average hospital stay of the patients (P = 0.02).
    Conclusion
    Based on our results, the plan could not achieve its main objective, i.e. improving individual and thus organizational performance. Therefore, its design and execution need to be reviewed and evaluated again. It is recommended to provide scores based on valid principles and documents. In addition, to promote competitiveness, 65% of the scores should be allocated to nurses and other health positions that gained higher scores.
  • Mohammad Ali Nadi, Fatemeh Hazeghy Page 699
    Introduction
    Ethical climate is a part of organizational culture. Organizational values deal with ethical issues and determine what is considered ethically correct. The ethical climate of an organization can predict unethical and ethical behaviors. This study aimed to investigate and model the structural equations between the intention to quit and ethical climate, job satisfaction, and organizational commitment among the staff of Shiraz private hospitals.
    Methods
    This was an applied, descriptive correlational research conducted in spring, 2010. The study population consisted of 299 employees of private hospital departments who were selected by cluster random sampling. Data was collected by 4 standard questionnaires whose validity and reliability have been confirmed. Collected data were analyzed through descriptive and inferential statistics using SPSS16. Structural model equation analysis was performed by Lisrel8.5.
    Results
    The findings revealed that there was a significant positive correlation between ethical climate and job satisfaction (r = 0.235), organizational commitment (r = 0.334). A negative correlation was found between intention to quit and ethical climate (r = -0.114). Moreover, there was a significant positive correlation between job satisfaction and organizational commitment (r = 0.625). Negative correlations were observed between intention to quit and job satisfaction (r = -0.359) and organizational commitment (r = -0.292). In addition, structural model equations demonstrated that job satisfaction and organizational commitment had direct effects on intention to quit.
    Conclusion
    Structural equations modeling provided a framework of variables to improve satisfaction and commitment in private hospitals of Shiraz by promoting ethical climate for keeping staff.
  • Saeed Karimi, Maryam Yaghoubi, Zahra Agharahimi, Hadi Hayati Abbarik, Roghaye Mohammadi Bakhsh Page 718
    Introduction
    Outsourcing in health care sector is a cost-effective strategy that can lead to increased quality of services provided to patients. The aim of this study was to determine the types of outsourced services in educational hospitals in Isfahan and to investigate the viewpoints of managers about the impact of outsourcing.
    Methods
    This descriptive survey was carried out in 2010. Research population was all senior managers of educational hospitals and the Treatment Deputy of Isfahan University of Medical Sciences (n = 60). Data collection tool was a checklist and a questionnaire about factors related to outsourcing. The reliability and validity of the checklist and questionnaire have been confirmed (a = 0.80). Data is analyzed with SPSS18 software.
    Results
    Among the treatment-paraclinical items, inpatient wards, physiotherapy, radiology and ultrasound had the highest rates of outsourcing (33%). Among non-medical services, housekeeping and facility engineering maintenance had the largest rates of outsourced units (100%). Of 60 managers, 53 agreed to answer the questionnaire (response rate = 88%). In manager's view, paying more attention to internal and external customers in private sector (57.2%) was the most important advantage of outsourcing. However, increased costs increase for patients (45.6%) was the most important disadvantage. Moreover, they considered forgetting the goal of outsourcing (efficiency) (60.6%) as the main barrier.
    Conclusion
    Overall, managers thought outsourcing in health services organizations as rather acceptable. However, they also believed the barriers in implementation of outsourcing needed to be removed first. Fundamental infrastructure developments such as making competing market, promoting outsourcing-related culture, education, modifying the attitudes of managers and establishing incentive policies are required for successful implementation of outsourcing.
  • Hafez Mohammadhassanzadeh, Mohammad Salamiasl, Ali Samadikuchaksaraei Page 726

    Scientific collaboration usually demonstrates the quality of activities performed by collaborating researchers and institutes. Sharing expertise and experience is one of the main methods of high quality science production. Lack of collaboration leads to institutional isolation and prevents science expansion. Indices proposed for collaboration measurement so far do not assess the level of cooperation in achieving the main goal of the research groups and their scientists. On the other hand, a scientist’s maximum achievement will be made when he works as part of a team with a defined goal and a team succeeds most when it focuses on a defined subject. Therefore, only collaborations that are formed for promotion of the goals of the team would be considered constructive. Here, we propose two new indices, entitled "collaboration h-index" and "collaborating researcher h-index", to measure the degree of collaborative activities among departments and researchers.

  • Zahra Zare Fazlollahi, Hadi Lotfnezhad Afshar, Mohammad Jabraili, Mojtaba Maleki Page 731
    Introduction
    Implementation of hospital information system (HIS) depends on the complete organizational change in which most effective factors need to be considered. Since the most important factor is human resources, training, survey, information and acceptance of the staff toward the HIS are also essential issues. We investigated the implementation of HIS in Imam Khomeini Hospital.
    Methods
    This descriptive study evaluated the implementation of HIS in the Imam Khomeini Hospital in Urmia during 2008. The data were collected from all HIS users (n = 178) by a researcher-developed questionnaire. Validity of the questionnaire was approved by specialists and its reliability was accepted with a Cronbach's alpha coefficient of 74%. The collected data were analyzed by SPSS. The results were evaluated by descriptive statistical techniques (frequency) and presented in tables and charts.
    Results
    The results showed that half of the users participated in a training workshop about HIS among which nurses had the highest rank (36.5%). However, most user needs were not satisfied (70.5%). In addition, 88.1% of the employees were not invited to decision-making sessions before the implementation of the system. Moreover, 86.9% of the opinions provided by the employees before the implementation of HIS were not used. The necessity of implementation of HIS was not explained to 58.5% of the users. The acceptance rate among the staff about HIS was 47.5%.
    Conclusion
    Humanity, training, planning, and information need to be considered in HIS implementation. Doctors, nurses and paramedical staff are also required to be taken into account as essential factors whose abilities and skills can be used in HIS implementation to promote information quality and patient care.
  • Masoud Ferdosi, Maryam Yaghoubi, Seyyed Salman Alavi Page 738
    Many researchers in the universities are engaged in research and science production. Although the results of their researches are often released as articles in professional journals, long and technical reports are doubted to be comprehensible for those who need to use them."Executive summary", as a short report derived from the final research report, is a format especially developed for knowledge users who affect or are affected by researches (research stakeholders).This short article reviewed the content and usage of executive summary in available online resources. It finally suggests executive summaries to be included in all research in addition to final reports