فهرست مطالب

دیابت و متابولیسم ایران - سال یازدهم شماره 1 (پیاپی 40، مهر و آبان 1390)

مجله دیابت و متابولیسم ایران
سال یازدهم شماره 1 (پیاپی 40، مهر و آبان 1390)

  • 130 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1390/08/24
  • تعداد عناوین: 12
|
  • مقالات مروری
  • علی اکبر موسوی موحدی، مهران حبیبی رضایی، موسی بهلولی، نغمه ستار احمدی، احمد محمدی نژاد، مسعود امانلو، فرشته تقوی صفحه 1
    مجاورت زمان دار قندها با پروتئین ها باعث گلایکه شدن غیر آنزیمی شده و موجب ایجاد تغییرات ساختاری و عملکردی در پروتئین ها می شود. فرایند گلایکه شده پروتئین ها به بروز اختلالات زیادی از جمله بیماری های عصبی، کبدی، کلیوی و نیز پیری منجر می شود؛ به همین سبب تجمعات پروتئینی غیر محلول ناشی از فرایند گلایکه شدن، از نشانه های تشخیصی بیماری های مربوط محسوب می گردد. در این مقاله، تغییرات ساختاری ایجاد شده در آلبومین سرم انسانی در اثر گلایکه شدن با استفاده از روش های گوناگون مانند گرماسنجی روبش دمایی (DSC)، طیف سنجی های مرئی و نامرئی؛ دورنگ نمایی چرخشی (CD) و فلورسانس مورد مطالعه قرار گرفته است. اتصال گلوکز با آلبومین سرم انسانی باعث بروز تغییر در ساختارهای دوم و سوم و ایجاد دمین های انرژتیک جدید به صورت وابسته به غلظت گلوکز می گردد. در صورت مجاورت آلبومین سرم انسانی با گلوکز و سایر قندها در مدت های طولانی (20 هفته)، به مرور مقدار مارپیچ های آلفا کاهش یافته و صفحات بتا افزایش می یابد. این فرایند در نهایت منجر به شکل گیری ساختارهای شبه آمیلوئیدی و فیبریلی می شود که توسط میکروسکوب الکترونی مورد عکسبرداری قرار گرفته است. در میان قندها، ریبوز بیشترین اثر و گلوکز کمترین اثر را در فیبریل زایی ایفا می نمایند.
    کلیدواژگان: گلایکه شدن، دمین انرژتیک، آلبومین سرم انسانی، آمیلوئید، گرماسنجی روبش دمایی، فیبریل شدن، کاهش کشش سطحی، واسرشتگی، میکروسکوب الکترونی
  • محمود یوسفی فرد، هادی بهاری فر، سیدمصطفی حسینی، رضا چمن، شروین تسلیمی، سیداحمد سیدعلی نقی، سید مرتضی کریمیان صفحه 14
    AHR (aryl hydrocarbon receptor) یک فاکتور رونویسی وابسته به لیگاند است که حجم زیادی از ژن ها را در گونه های مختلف کنترل می کند. این گیرنده به مجموعه ای از ترکیبات شیمیایی که از لحاظ ساختاری متفاوت می باشند متصل و فعال شده و نقش مهمی را در سازوکارهای مختلف بازی می کند. AHR بیشتر به عنوان گیرنده ای که در اثرات سمی زنوبیوتیک ها نقش دارد شناخته می شود اما شواهد زیادی در دست می باشد که نشان می دهد این فاکتور رونویسی اثرات مهمی نیز در فرآیندهای بیولوژیک دارد. مسیر سیگنالینگ AHR برای تنظیم عملکرد سیستم ایمنی، رشد و تنظیم چرخه سلول، تنظیم سیستم تولید مثل و تنظیم سیستم حیاتی می باشد. علاوه بر این، نقش مهمی نیز در بروز انواع مختلف سرطان از جمله سرطان های دستگاه گوارش و ریه ایفا می نماید. نقش AHR در ایجاد سرطان یک نقش دوگانه می باشد. هنگامی که این گیرنده توسط لیگاند خارجی فعال می شود، القاء کننده سرطان بوده در حالی که در صورت فعال شدن با لیگاند داخلی، رشد تومور را مهار می نماید. هدف از این مطالعه بیان ویژگی های ساختاری، مسیر سیگنالینگ، معرفی لیگاندهای داخلی و خارجی این گیرنده بوده و در نهایت نیز به نقش های این گیرنده، خواهد پرداخت.
    کلیدواژگان: (AHR) Aryl Hydrocarbon Receptor، لیگاند، مسیر سیگنالینگ، عملکرد فیزیولوژیک
  • سید علیرضا مهاجرانی، باقر لاریجانی صفحه 40
    هیپرگلیسمی که عارضه اصلی بیماری دیبات می باشد با تاثیر بر بسیاری از فرآیندهای درون و برون سلولی منجر به ایجاد عوارض اغلب بازگشت ناپذیر دیابت می شود که منجر به اختلال عملکردهای ارگان های مختلف از جمله قلبی و عروقی، کلیوی، عصبی و جلدی می شود. یکی از شایع ترین و دردسرسازترین عوارض دیابت زخم پای دیابتی است که به علت ترمیم مختل و عفونت عوارض زیادی برای بیماران ایجاد می کند. در این مقاله ضمن توضیح در مورد ساختار و چگونگی عملکرد مهمترین آنزیم های دخیل در ماتریکس بین سلولی یعنی MMP ها و نیز آنزیم های تحریک و مهار کننده آنها، سعی شده تا با بررسی چگونگی انجام ترمیم زخم در شرایط طبیعی و نیز مقایسه آن با شرایط همراه با قند بالا، نحوه تاثیرگذاری این آنزیم ها و نقش آنها در پاتوژنز دیابت را مورد بررسی قرار دهیم.
    کلیدواژگان: زخم پای دیابتی، پاتوژنز دیابت، آنزیم های تحریک و مهار
  • مقالات پژوهشی: علوم بالینی
  • فتانه هاشم دباغیان، نوش آفرین کاظمی خو، محمد ابراهیم خمسه، رخساره عقیلی، بیژن فروغ، اشرف الدین گوشه گیر، مجتبی ملک، مرجان لاجوردی، سید محمد اکرمی صفحه 54
    مقدمه
    پلی نوروپاتی دو طرفه دیستال دیابتی (DSP) از مشکلات شایع و آزار دهنده در بیماران مبتلا به دیابت می باشد و هزینه گزافی برای فرد و جامعه به همراه دارد. فرم مزمن معمولا بسیار آزار دهنده و به انواع درمان ها مقاوم است. از جمله روش های درمانی غیر دارویی می توان به درمان با لیزر کم توان اشاره کرد که تاثیر مطلوبی در کاهش درد دارد ولی اثر آن در نوروپاتی دیابتی به قدر کافی بررسی نشده است.
    روش ها
    در این مطالعه ما 107 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 را از نظر نوروپاتی توسط آزمون غربالگری میشیگان مورد بررسی قراردادیم. در نهایت 27 بیمار شرایط ورود به مطالعه را پیدا کردند. قبل از شروع درمان برای بیماران آزمون سرعت هدایت جریان عصبی (NCV) انجام شد. بیماران به مدت 10 جلسه یک روز در میان تحت درمان با لیزر کم توان با طول موج 808 و 905 نانومتر با دوز 10 ژول بر سانتی متر مربع قرار گرفتند. در پایان درمان NCV بیماران مجددا اندازه گیری شد.
    یافته ها
    NCV در تمام موارد به غیر از درگیری عصب تیبیال راست، افزایش قابل ملاحظه ای نشان داد. هیچ عارضه جانبی در بیماران گزارش نشد.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان دهنده اثر قابل ملاحظه لیزر کم توان در سرعت انتقال عصبی بیماران دیابتی مبتلا به DSP می باشد و می تواند به عنوان یک روش درمانی غیردارویی و غیر تهاجمی مناسب در این بیماران مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: دیابت، پلی نوروپاتی دوطرفه دیستال، لیزر کم توان، نوروپاتی دیابتی، NCV
  • سمانه عنایتی، آرش حسین نژاد، فیروزه بیرامی جمال، ژیلا مقبولی صفحه 60
    مقدمه
    دیابت بارداری، یک اختلال هتروژن است که فاکتورهای مختلف محیطی و ژنتیکی در تعامل با یکدیگر مسبب آنند. به دلیل طبیعت هتروژنی که دیابت و دیابت بارداری دارند، ریسک الل ها یا ژن های مختلفی ممکن است در انواع مختلف دیابت و دیابت بارداری نقش داشته باشند. هدف از این مطالعه بررسی همراهی واریانت دیابتوژنیک R325W ژن SLC30A8 با دیابت بارداری و عوامل خطر ساز آن می باشد.
    روش ها
    این مطالعه از نوع مورد- شاهد است. پلی مورفیسم R325W ژن (rs13266634) SLC30A8 با استفاده از PCR-RFLP در 114 زن نرمال و 87 زن با دیابت بارداری تعیین ژنوتیپ گردید. توزیع ژنوتیپی و فنوتیپ های مربوط به دیابت بارداری بین بیماران دیابت بارداری و کنترل ارزیابی گردید.
    یافته ها
    پلی مورفیسم R325W ژن SLC30A8 به طور معنی داری (006/0=P) با خطر دیابت بارداری ارتباط داشت.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه پیش رو نشان می دهد که پلی مورفیسم ژن SLC30A8 از جمله عوامل ژنتیکی است که با نسبت شانس 18/3 (فاصله اطمینان 95%: 19/8- 23/1) می تواند در افزایش خطر دیابت بارداری سهیم باشد. با وجود بالاتر بودن میزان مقاومت به انسولین و غلظت قند خون ناشتا در ژنوتیپ CC نسبت به سایر ژنوتیپ ها، اما اختلاف معنی داری بین پارامترهای بیوشیمیایی مورد سنجش و این پلی مورفیسم مشاهده نشد.
    کلیدواژگان: دیابت بارداری، ژن SLC30A8، پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی (SNP)
  • سوزان زمزم، منیره انوشه، فضل الله احمدی صفحه 68
    مقدمه
    دیابت، از مهمترین بیماری های مزمن و شایع در جهان است. یکی از مسایل مهمی که بیماران به ویژه زنان میانسال دیابتیک با آن مواجه هستند، مشکلات روانی- اجتماعی ناشی از دیابت است که کنترل قند خون آنان را تحت تاثیر قرار می دهد. مطالعات بسیاری در مورد تجربیات زنان مبتلا به دیابت در زمینه مشکلات روانی اجتماعی در دنیا انجام شده، اما نتایج حاصل از این تجربیات به دلیل زمینه های فرهنگی مختلف، متفاوت بوده است. هدف از این تحقیق تبیین مشکلات روانی- اجتماعی زنان سوری مبتلا به دیابت است.
    روش ها
    در این مطالعه کیفی، 16 شرکت کننده ساکن شهر لاذقیه در کشور سوریه با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف مورد مطالعه قرار گرفتند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار و تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل محتوای کیفی (قراردادی) انجام شد.
    یافته ها
    یافته ها از مفاهیم چهار محور مربوط به مشکلات روانی- اجتماعی در زنان مبتلا به دیابت شامل: «واکنش ها و پاسخ های روحی روانی بیماران»، مشکلات مرتبط به خانواده«،»مشکلات مرتبط به جامعه«و»مشکلات ناشی از ماهیت دیابت«استخراج گردید.
    نتیجه گیری
    مشکلات روانی- اجتماعی ناشی از دیابت فشار قابل توجهی را بر زنان سوری وخانواده آنها تحمیل کرده است، اجرای مداخلات بهداشتی با تاکید بر مراقبت های روحی- روانی جهت پیشگیری از بروز مشکلات روانی- اجتماعی یک امری ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: مشکلات اجتماعی، روانی، دیابت نوع 2، زنان، مطالعه کیفی، سوریه
  • بیتا فام، عطیه آموزگار، ثریا ارژن، آرش قنبریان، مریم دلشاد، فرهاد حسین پناه صفحه 78
    مقدمه
    فعالیت بدنی(PA) به عنوان یک عامل تاثیرگذار مستقل بر بیماری های غیر واگیر از جمله سندرم متابولیک (MetS) محسوب می شود. هدف این مطالعه بررسی PA با MetS و اجزای تشکیل دهنده آن در بین نوجوانان با وزن طبیعی و دارای اضافه وزن/ چاق در جمعیت مورد مطالعه قند و لیپید تهران (TLGS) می باشد.
    روش ها
    در پژوهش مقطعی حاضر، 777 نوجوان در فاصله سنی 18تا 12 سال از جمعیت TLGS به روش خوشه ایتصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. افراد بر اساس نمایه توده بدنی (BMI) با استفاده از منحنی های صدک استاندارد ایرانی مختص سن و جنس به دو گروه دارای وزن طبیعی (BMI زیر صدک 85) و دارای اضافه وزن/ چاق (BMI بالای صدک 85) تقسیم بندی شدند. پرسشنامه استاندارد فعالیت بدنی طبق الگوی جهانی MAQ برای نوجوانان تکمیل و سطح PA براساس شاخص MET مشخص گردید. سندرم متابولیک نیز بر اساس معیار کوک تعریف شد.
    یافته ها
    شیوع MetS در گروه دارای اضافه وزن/چاق بیشتر از افراد دارای وزن طبیعی بود(35% در مقابل 3%). افراد با وزن طبیعی، نسبت به افراد دارای اضافه وزن/ چاق فعال تر بودند (50% در مقابل 44%)، این تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود. در گروه دارای وزن طبیعی، احتمال خطر کاهش HDL-C، در افراد با فعالیت بدنی سبک قبل و بعد از تعدیل عوامل مخدوش کننده بیشتر بود (به ترتیب44/2 و 12/1: 95% CI 65/1 OR:؛ 35/2 و 11/1: 95%CI 62/1OR:). شانس خطر چاقی شکمی در گروه اضافه وزن/ چاق با فعالیت بدنی سبک و متوسط صرفا پس از تعدیل عوامل مخدوش کننده، بیشتر از افرادی بود که فعالیت بدنی سنگین داشتند (به ترتیب 08/1و 01/1: 95% CI 06/1OR:؛21/1و 07/1: 95%CI 11/1OR:). در جمعیت مورد مطالعه، PA با MetS ارتباط معنی داری نداشت.
    نتیجه گیری
    یافته های این پژوهش تائید کننده ارتباط PA با برخی اجزای تشکیل دهنده سندرم متابولیک از جمله HDL-C و اندازه دور کمر است.
    کلیدواژگان: سندرم متابولیک، فعالیت بدنی، چاقی، نوجوانان، TLGS
  • اکرم کبیری، محمد جواد حسین زاده عطار، فهیمه حقیقت دوست، احمد اسماعیل زاده صفحه 87
    مقدمه
    هنوز هیچ مطالعه ای در زمینه تاثیر مصرف روغن زیتون بر سطح سرمی امنتین و آدیپونکتین منتشر نشده است. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر مصرف رژیم غذایی غنی از روغن زیتون بر سطح سرمیhs-CRP، امنتین و آدیپونکتین در زنان دارای اضافه وزن می باشد.
    روش ها
    این مطالعه به صورت یک کارآزمایی بالینی متقاطع طراحی شد که در آن 17 زن سالم دارای اضافه وزن در محدوده سنی 50-20 سال و محدوده kg/m2 9/29-25BMI= شرکت کردند. افراد مورد مطالعه با روش تخصیص تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول رژیم غذایی معمولی محدود از انرژی (51% کربوهیدرات، 15% پروتئین، 34% چربی کل،16% SFA، 8%MUFA و10%PUFA) و گروه دیگر رژیم محدود از انرژی که غنی از روغن زیتون بود (ترکیب درشت مغذی ها شبیه رژیم معمولی بود ولی میزان SFA و MUFA آن به ترتیب 8 و 16% بود) مصرف کردند. پس از 6 هفته تبعیت از رژیم های مذکور، 2 هفته wash-out برقرار شد و سپس گروه ها رژیم غذایی خود را تغییر دادند و به مدت 6 هفته از رژیمی که در فاز اول مصرف نکرده بودند تبعیت کردند. سطوح سرمی hs-CRP، امنتین و آدیپونکتین در ابتدا و انتهای هر دو فاز اندازه گیری شد. تغییرات شاخص های ذکر شده در طول هر فاز مطالعه محاسبه و با استفاده از آزمون t مزدوج مقایسه گردیدند.
    یافته ها
    ارزیابی دریافت های واقعی افراد نشان داد که میزان دریافت SFA و MUFA در گروه مصرف کننده رژیم غذایی غنی از روغن زیتون به ترتیب 5/8 % و 13% و در رژیم غذایی معمولی 14% و 7% انرژی بود. مقایسه تغییرات ایجاد شده در سطح hs-CRP سرمی به دنبال مصرف دو نوع رژیم غذایی غنی از روغن زیتون و معمولی تفاوت آماری معنی داری را نشان نداد (7/0±6/0 در مقابل mg/dL 7/0±2/1، 6/0= P). در مورد سطح سرمی امنتین و آدیپونکتین هرچند مقایسه دو رژیم غذایی غنی از روغن زیتون و معمولی تفاوت معنی داری از نظر آماری نداشت اما این مقادیر به سطح معنی دار شدن نزدیک شده بود (برای امنتین 32±6/40 در مقابل ng/mL 32±1/56-، 056/0= P؛ برای آدیپونکتین 3 ±4/13 در مقابل g/mLμ 3± 8/4، 06/0= P).
    نتیجه گیری
    هر چند رژیم غذایی غنی از روغن زیتون در مقایسه با رژیم معمولی تاثیر معنی داری بر سطح سرمیhs-CRP، امنتین و آدیپونکتین نداشت، اما به علت نزدیک بودن مقادیرP به سطح معنی داری لزوم انجام مطالعات طولانی مدت با حجم نمونه بالا جهت مشخص کردن اثرات قطعی این رژیم غذایی لازم به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: اضافه وزن، hs، CRP، امنتین، آدیپونکتین، رژیم غذایی غنی از روغن زیتون
  • هدی ندیمی، ابوالقاسم جزایری، مصطفی حسینی، سعید حسینی صفحه 99
    مقدمه
    شواهد زیادی نشان می دهد که رژیم غذایی گیاه خواری که شامل میزان چربی کم و میزان زیاد کربوهیدرات می باشد باعث کاهش بیماری های مزمن می شود ولی شواهد کمی در مورد اثر رژیم غذایی گیاه خواری بر روی متابولیسم پایه (RMR) وجود دارد. هدف اصلی این مطالعه بررسی ارتباط رژیم گیاه خواری با سطح متابولیسم استراحت و ترکیب بدن است.
    روش ها
    این مطالعه یک مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی است که در آن گروه های مورد و شاهد با هم مقایسه شده اند. RMR توسط کالری متری غیر مستقیم در 20 گیاه خوار و 20 غیر گیاه خوار اندازه گیری شد. دو گروه از نظر نمایه توده بدنی، جنسیت و سیکل ماهانه با هم همسان شدند. اطلاعات دریافت انرژی و درشت مغذی ها توسط ثبت غذایی 24 ساعته و ترکیب بدن توسط ایمپدانس بیوالکتریک اندازه گیری شد.
    یافته ها
    گیاه خواران میزان دریافت کمتری از پروتئین ها را گزارش کردند (04/0P=، 41 /19±45/40 و 94/11±96/56 گرم) و هیچ تفاوت معنی داری در میزان دریافت انرژی، کربوهیدرات و چربی و ترکیب بدن در دو گروه مشاهده نشد. میزان RMR مطلق در بین غیر گیاه خواران به طور معنی داری بیشتر بود. (02/0P=،6 /192±7/1354 و 24/ 348±10 /1569 kcal/24h).
    نتیجه گیری
    براساس یافته های این مطالعه، به نظر می رسد که پایین تر بودن RMR در بین گیاه خواران، به علت تفاوت دریافت درشت مغذی ها می باشد.
    کلیدواژگان: میزان متابولیسم پایه، رژیم گیاه خواری، ترکیب بدن
  • زهرا طاهری، مهسا محمدآملی، جواد توکلی بزاز، پروین امیری، محمد تاجمیر ریاحی، مریم خجسته فرد، داریوش جاویدی صفحه 107
    مقدمه
    مطالعات قبلی مشخص کرده اند که RANTES در شکل گیری پلاک های آترواسکروز نقش دارد. همچنین پلی مورفیسم های ناحیه پروموتر ژن RANTES، با افزایش خطر آترواسکروزیس قلبی (CAD) در ارتباط می باشند. هدف از این مطالعه مقایسه میزان بیان mRNA ژن RANTES در بیماران با و بدون تنگی عروق کرونر قلب و همچنین ارتباط آن با پلی مورفیسم G/A 403- در یک جمعیت ایرانی می باشد.
    روش ها
    این مطالعه بر روی 319 بیمار که آنژیوگرافی قلبی عروقی شده بودند انجام شد که شامل بیماران با بیش از 50 درصد تنگی عروق کرونر به عنوان گروه مورد (CAD+) به تعداد 191 نفر و بیماران بدون تنگی عروق کرونر به عنوان کنترل (CAD-) که به تعداد 128 نفر بودند. در هر گروه 20 بیمار برای بیان mRNA ژن RANTES با استفاده از روش Real time PCR به طور کمی مورد بررسی قرار گرفتند. تعیین ژنوتیپ پلی مورفیسم 403- با به کار بردن تکنیک RFLP-PCR انجام شد.
    یافته ها
    میزان بیان mRNA، ژن RANTES به نسبت 37/1 برابر در بیماران CAD+ در مقایسه با گروه کنترل افزایش یافته بود ولی این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود. همچنین مقایسه بیان mRNA، ژن RANTES در بیماران با پلی مورفیسم های RANTES در ناحیه G/A403- نشان داد در بیمارانی که ژنوتیپ AA داشتند، بیان mRNA ژن RANTES، به نسبت 74/1 برابر در مقایسه با بیمارانی که ژنوتیپ GG داشتند و به نسبت 51/1 برابر در مقایسه با بیمارانی که ژنوتیپ GA داشتند، افزایش یافته بود. هیچ تفاوت معنی داری در فراوانی ژنوتیپ ها و آلل های پلی مورفیسم 403- ژن RANTES بین بیماران CAD+ در مقایسه با CAD- مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    پلی مورفیسم ناحیه 403- ژن RANTES بر روی بیان این ژن در بیماران مبتلا به CAD موثر است. هر چند مطالعات بیشتری بر روی حجم نمونه بالاتر برای ارزیابی دقیق تر نقش RANTES در بیماری زایی CAD مورد نیاز می باشد.
    کلیدواژگان: RANTES (تنظیم کننده روی فعالیت طبیعی بیان و ترشح Tcell)، CAD (بیماری قلبی، عروقی)، پلی مورفیسم G، A 403، (چند شکلی 403G، A، )
  • سعید پیرمرادی، فرزانه عباسی، مهسا محمدآملی صفحه 115
    مقدمه
    اثرات محافظتی فاکتور رشد TGF-β در انواع مختلفی از بیماری های خودایمنی به خصوص بیماری هایی که در آنها اندام خاصی درگیر می شود مورد بررسی قرارگرفته که بیماری دیابت نوع 1 از آن جمله است. TGF-β همچنین با تحریک تولید سایتوکاین هایی از Th17، به عنوان یک واسطه پیش التهابی مطرح است. هدف از انجام این مطالعه بررسی و مقایسه تفاوت در میزان بیان ژن TGF-β در سلول های تک هسته ای خون محیطی تحریک نشده (PBMCS) بیماران مبتلا به انواع مختلف دیابت در مقایسه با گروه کنترل بود.
    روش ها
    بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 به یک گروه بیست نفره با سن کمتر از 18 سال در زمان تشخیص بیماری و یک گروه بیست نفره با سن بیشتر از 18 سال در زمان تشخیص بیماری تقسیم شدند. همچنین 18 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 و بیست فرد سالم به عنوان کنترل در همان منطقه جغرافیایی انتخاب شدند. بیان ژن TGF-β در سلول های تک هسته ای خون محیطی (PBMCS) تازه و تحریک نشده در هر گروه با استفاده از تکنیک Real-Time PCR به روش کمی تعیین شد.
    یافته ها
    بیان ژن TGF-β در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 با سن کمتر از 18سال کاهش بیشتری پیدا کرده بود. کاهش معنی دار بیان ژن TGF-β در هر دو گروه بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 با سن بالای 18 سال و بیماران با سن پائیین 18 سال در مقایسه با گروه افراد کنترل و افراد گروه مبتلا به دیابت نوع 2 مشاهده شد. هیچ تفاوت معنی داری در بیان ژن TGF-β میان بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 و افراد سالم کنترل وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه یافته های قبلی درباره تنظیم بیان ژن TGF-β در دیابت نوع یک را تقویت می کند، همچنین در این مطالعه هیچ تفاوت معنی داری بین افراد زیر18سال دیابتی و افراد بالای 18 سال دیابتی مشاهده نشد که این نشان می دهد سازوکار یکسانی می تواند در بیماری زایی هر دو نوع دخیل باشد. انجام مطالعات بیشتر در مورد انواع دیگری از سایتوکاین های ترشحی از Th17 برای تایید یافته های بررسی کنونی ضروری است.
    کلیدواژگان: سایتوکین Th17، دیابت، بیان، فاکتور رشد بتا
  • خدیجه میرزایی، هستی انصاری، آرش حسین نژاد، ژیلا مقبولی، مهتاب خسروفر، سودابه اعلی تاب، اعظم نجم افشار صفحه 121
    مقدمه
    یافته های موجود در مورد ارتباط بین چاقی و تراکم توده استخوان (BMD) هنوز ضد و نقیض هستند. از آنجایی که در نقش گیرنده فعال تکثیر پراکسیزوم γ (PPAR γ) در فرایندهای آدیپوژنز و استئوژنز مسیرهای مشترک زیادی دیده شده است، در این تحقیق میزان بیان ژن PPARγ و سطوح سیتوکین های مختلف در افراد چاق استئوپنیک و غیر استئوپنیک اندازه گیری شدند. همچنین تراکم توده استخوان و میزان سیتوکین ها در افراد با مقادیر متفاوت بیان ژن PPARγ نیز مقایسه گردید.
    روش ها
    در مجموع 265 نفر در این مطالعه مورد شاهد شرکت کردند. در تمام افراد BMD در نواحی مهره های کمری و لگن ارزیابی شده و اساس، شرکت کنندگان به دو گروه استئوپنیک و غیر استئوپنیک تقسیم شدند.
    یافته ها
    از این 265 نفر، 77 (05/29%) نفر مبتلا به استئوپنی بوده و 188 (70/95%) نفر در گروه غیر استئوپنیک قرار گرفتند. غلظت بالاتری از کراس لپس و اینترلوکین 6 و بالعکس توده بدون چربی کمتری در گروه استئوپنیک نسبت به گروه غیر استئوپنیک مشاهده شد. همچنین بیان ژن PPARγ به طور معنی داری در این گروه در مقایسه با گروه غیر استئوپنیک بیشتر بود. به دنبال آن شرکت کنندگان براساس بیان نسبی ژن به دو گروه طبقه بندی شدند: افراد با بیان ژن پایین (75%≤) و افراد با بیان ژن بالا (75%>). در گروه با بیان ژن PPARγ بالا میزان درصد چربی بدنی، تری گلیسرید، LDL، HDL و کلسترول تام بیشتر بود. علاوه بر این در گروه مذکور غلظت اینترلوکین 10 و 6، α TNF بالاتر گزارش شد. مقادیر کم BMD، T-score و score Z- در گروه بیان ژن بالا، معنی دار بود.
    نتیجه گیری
    یافته های مطالعه حاضر پیشنهاد می کنند که بیان زیاد ژن PPARγ در سلول های تک هسته ای خون محیطی (PBMC) افراد چاق، می تواند به عنوان یک شمشیر دو لبه عمل کند به طوری که از یک طرف التهاب را مهار و از طرف دیگر کاهش تراکم استخوان را تحریک کند. البته تعیین نقش دقیق PPARγ در استئوپنی از طریق تاثیر بر تحلیل استخوان در افراد چاق، نیازمند مطالعات بیشتری است.
    کلیدواژگان: تراکم توده استخوان، چاقی، بیان ژن PPARγ، سلول های تک هسته ای خون محیطی