فهرست مطالب

مجله زنان مامائی و نازائی ایران
سال پانزدهم شماره 6 (هفته چهارم خرداد 1391)

  • تاریخ انتشار: 1391/03/30
  • تعداد عناوین: 4
|
  • فریده ظفری زنگنه، محمد مهدی نقی زاده، نسرین عابدی نیا، فدیه حق الهی صفحه 1
    مقدمه
    سندروم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) شایع ترین اختلال هورمونی زنان، یک بیماری پیچیده با علت و معلول ناشناخته است. این بیماری با اختلالات دستگاه تولید مثل شامل عدم تخمک گذاری مزمن، افزایش آندروژن و تخمدان های پلی کیستیک مشخص می شود. میزان شیوع آن در بین زنان جوان 18-4% می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل خطرزا در بروز سندروم تخمدان پلی کیستیک انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی- تحلیلی در سال 1389 بر روی 81 زن مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک مراجعه کننده به مرکز تحقیقات بهداشت باروری بیمارستان ولی عصر (عج) انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای بود که شامل سوالات مربوط به اطلاعات جمعیت شناسی و استرس می شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 13) و آزمون های تی و کای دو انجام شد و 05/0>p از نظر آماری معنی دار تلقی شد.
    یافته ها
    نتایج مطالعه نشان داد که 45 نفر (6/55%) زنان دچار هیرسوتیسم، 48 نفر (3/59%) دارای شاخص توده بدنی بالاتر از 26، 29 نفر (8/35%) مبتلا به استرس زیاد و 12 نفر (8/14%) دارای استرس بسیار زیاد و نیازمند به مداخله فوری بودند. بین علامت تنش عصبی (هیستری) با هیرسوتیسم (011/0=p) و بین توده بدنی بالا و مصرف دارو (004/0=p) ارتباط آماری معنی داری وجود داشت.
    نتیجه گیری
    در بیماران مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک با علامت هیرسوتیسم و شاخص توده بدنی بالا، علامت تنش عصبی بیشتری مشاهده می شود.
    کلیدواژگان: تخمدان پلی کیستیک، تنش عصبی (هیستری)، چاقی، وزن بالا، هیرسوتیسم
  • لیلی سخاوت، راضیه دهقانی فیروزآبادی صفحه 10
    مقدمه
    گرگرفتگی یکی از مشکلات یائسگی است و استروژن به عنوان درمان اصلی گرگرفتگی شناخته می شود. بسیاری از بیماران به علت احتمال افزایش خطر سرطان ها مانند سرطان پستان از استفاده استروژن خودداری می کنند. در درمان جایگزینی هورمونی از داروهای متعددی استفاده شده است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر پروتئین سویا بر علایم گرگرفتگی در زنان یائسه انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی بالینی دو سوکور طی سال های 88-1386 بر روی زنان مراجعه کننده به درمانگاه زنان بیمارستان شهید صدوقی یزد با علائم گرگرفتگی یائسگی انجام شد. 90 زن در گروه سنی 55-49 سال در دو گروه سویا (45 نفر) و دارونما (45 نفر) قرار گرفتند. برای افراد گروه سویا به مدت 12 هفته، روزانه 20 گرم پودر سویا تجویز شد و افراد گروه دارونما به طور همزمان به مدت 12 هفته دارونما (20 گرم پودر نان خشک) دریافت کردند. در پایان دوره درمان، دو گروه از نظر بهبودی (شامل تعداد دفعات گرگرفتگی در روز و شدت آن) با یکدیگر مقایسه شدند. اطلاعات پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 15) و آزمون های کای اسکوئر و تی دانشجویی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    در پایان دوره درمان، از 45 بیمار گروه درمان با سویا، 34 نفر (6/77%) به درمان پاسخ دادند در حالی که تنها 6 نفر از بیماران گروه دارونما (3/13%) با درمان با دارونما بهبود یافتند (001/0=p).
    نتیجه گیری
    سویا و فرآورده های آن یکی از رژیم های درمانی موثر، کم خطر و کم هزینه جهت کاهش علایم گرگرفتگی یائسگی می باشد.
    کلیدواژگان: پروتئین سویا، دارونما، گرگرفتگی، یائسگی
  • سمیرا ابراهیم زاده ذگمی، ناهید گلمکانی، سید علیرضا سعادت جو، سلمه دادگر، بهجت باغبانی صفحه 16
    مقدمه
    تلاش جهت کوتاه نمودن طول مدت زایمان، بدون به خطر انداختن مادر و جنین، همواره مورد توجه متخصصین مامایی و مادران بوده است. با توجه به استفاده گسترده از هیوسین و پرومتازین در زایشگاه ها و وجود مطالعات بسیار اندک با نتایج متناقض در زمینه اثربخشی این دو دارو، مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر هیوسین و پرومتازین بر طول بخش فعال مرحله اول زایمان انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور و آینده نگر بر روی 188 زن نخست زا مراجعه کننده به بیمارستان ام البنین (س) مشهد انجام شد. افراد در سه گروه دریافت هیوسین (48 نفر)، دریافت پرومتازین (45 نفر) و شاهد (95 نفر) قرار گرفتند. نمونه گیری به روش تخصیص تصادفی با تزریق 20 میلی گرم هیوسین و 25 میلی گرم پرومتازین عضلانی در اتساع 5-3 سانتی متری دهانه رحم انجام شد. گروه شاهد از هیچگونه دارویی استفاده نکردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های آماری تی، کای اسکوئر و ANOVA انجام شد و 05/0>p به عنوان سطح معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    میانگین طول مدت فاز فعال زایمان در گروه پرومتازین (45/3±69/5) کوتاه تر از گروه شاهد (44/3±7) بود که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (049/0p=) اما میانگین طول مدت فاز فعال زایمان در گروه هیوسین با گروه شاهد اختلاف آماری معنی داری نداشت (205/0p=). از طرفی، اختلاف میانگین طول مدت فاز فعال زایمان در سه گروه هیوسین، پرومتازین و شاهد، از نظر آماری معنی دار نبود (140/0p=).
    نتیجه گیری
    با توجه به اثربخشی پرومتازین در مقایسه با هیوسین، پرومتازین می تواند به عنوان دارویی موثر طی زایمان مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: پرومتازین، طول فاز فعال زایمان، مرحله اول زایمان، هیوسین
  • ملیحه درمحمدی، ناهید گلمکانی صفحه 22
    مقدمه
    واژینیت تریکومونائی سومین علت شایع التهاب مهبل است. تشخیص واژینیت تریکومونایی از آنجایی که علائمی شبیه به دیگر بیماری های منتقله جنسی دارد و روش معاینه دقیقی برای تشخیص آن وجود ندارد، آسان نیست. منابع معتبر به این موضوع اشاره دارند که جهت تشخیص عفونت تریکومونایی مهبل صرفا علائم و نشانه های بالینی کافی نیست و تشخیص قطعی آن باید بر اساس تست های آزمایشگاهی صورت گیرد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه روش بالینی و آزمایشگاهی در تشخیص عفونت تریکومونایی مهبل انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه مشاهده ای در سال 1387 بر روی 550 زن با علائم عفونت مهبلی انجام شد. در صورتی که بیماری با علائم و نشانه های عفونت مهبلی مراجعه و واجد شرایط ورود به مطالعه بود، مورد معاینه قرار می گرفت و نمونه ای از ترشحات واژن آن جهت آزمایش اسمیر مرطوب گرفته می شد. داده ها با استفاده از فرم های مشاهده و مصاحبه گردآوری و به وسیله نرم افزار آماری SPSS (نسخه 5/14) و با کمک آزمون های توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    از 550 زن مبتلا به عفونت مهبلی، 54 مورد از نظر عفونت تریکومونایی مهبل مثبت بودند. فراوانی عفونت در جمعیت مورد مطالعه بر اساس مشاهده بالینی 54/14 درصد بود؛ در حالی که بر مبنای تشخیص میکروسکوپی 81/9 درصد بیماران تریکوموناس مثبت بودند. 18/10 درصد از بیمارانی که به وسیله مشاهده بالینی تریکومونا مثبت بودند، مشاهده میکروسکوپی آنها منفی بود. نتایج مطالعه نشان داد 45/5 درصد از موارد تشخیص بالینی غیر تریکومونائی در بررسی میکروسکوپی تریکومونا مثبت تشخیص داده شدند.
    نتیجه گیری
    عدم کاربرد روش های آزمایشگاهی در تشخیص بیماران مبتلا به عفونت مهبلی، منجر به تشخیص نادرست می شود و پیشنهاد می شود در تعیین عفونت تریکومونایی مهبل به نتایج آزمایشگاهی اکتفا نمود تا دقت تشخیصی افزایش یابد.
    کلیدواژگان: تشخیص آزمایشگاهی، تشخیص بالینی، عفونت تریکومونایی مهبل
|
  • Farideh Zafari Zangeneh, Mohammad Mehdi Naghizadeh, Nasrine Abedinia, Fedyeh Haghollahi Page 1
    Introduction
    Polycystic ovary syndrome (PCOS), the most common female endocrine disorder, is a complex disease with unknown etiology. PCOS is characterized by reproductive disturbances including chronic anovulation, hyperandrogenism, and polycystic ovaries. Its prevalence is 4% to 18% among young women. This study aimed to determine the risk factors in PCOS.
    Methods
    In this descriptive-analytic study, 81 patients with PCOS referred to Vali-e-Asr Hospital, Reproductive Health Research Center, were studied. A questionnaire included demographic and stress information was used for data collection. Statistical analyses were performed by using SPSS (13 version) software, T-test, and chi- square. p<0.05 was considered statistically significant.
    Results
    The results of this study showed that 45 women (55.6%) suffered from hirsutism, 48 (59.3%) women BMI higher than 26, high stress in 29 women (35.8%), very high stress and in need of immediate intervention in12 women (14.8%). A significant relationship was found between hysteria and hirsutism (p=0.011) and between high BMI and drug abuse (p=0.004).
    Conclusion
    PCOS patients with hysteria signs and high BMI showed more nervous tensions.
    Keywords: Hirsutism, Hysteria, Obese, Overweight, Polycystic ovary syndrome
  • Leily Sekhavat, Raziah Dehghani Firouzabadi Page 10
    Introduction
    Hot flash is a medical complication of menopause and estrogens have been known as its main treatment. Likely due to increased risk of cancers such as breast cancer, use of estrogen is avoided by many patients. Hence, various medicines are taken in replacement of hormone therapy. The aim of this study is to compare the efficacy of Soy protein on menopausal hot flash.
    Methods
    A randomized double-blind clinical trial was done on menopausal women that referred for hot flash symptoms to Shahid Sadoughi Hospital in Yazd from 2007 to 2009. Ninety women, aged 49 to 55 years were selected and divided into two groups. Soy group (n=45) received 20 gram soy powder for 12 weeks, and placebo group (n= 45) received 20 gram Bread powder at the same time. After 12 weeks, the changes in frequency and intensity of hot flashes of two groups were compared. Data were analyzed by SPSS software version 15, T-student and X2 tests. p<0.05 was considerate significant.
    Results
    After 12 weeks, of 45 women in Soy group 34 (77.6%) have improved; while only 6 women (13.3%) in placebo had improvement (p=0.001).
    Conclusion
    Soy protein is a useful, costless and with lower side-effect diet in treatment of menopausal hot flash.
    Keywords: Hot flash, Menopause, Placebo, Soy protein
  • Samira Ebrahimzadeh Zagami, Nahid Golmakani, Seyyed Ali, Reza Saadatjoo, Dr Salameh Dadgar, Behjat Baghbani Page 16
    Introduction
    Shortening duration of delivery without endangering mother and fetus is always highly considered by obstetric specialist and mothers. Widely use of Hyoscine N-butyl bromide and Promethazine in hospitals and limited researches with conflicting results in this regard made us investigate the efficiency of Hyoscine N-butyl bromide and Promethazine on length of active phase of the first stage of labor.
    Methods
    A provident double-blind clinical trial was done on 188 nulliparous women. They were classified into the Hyoscine N-butyl bromide (48cases), Promethazine (45cases) and control (95 cases) groups. The samples were randomly allocated from cases who were injected 20 mg of Hyoscine N-butyl bromide, 25 mg of Promethazine IM in dilatation 3-5cm, and control group in which no medicine was used. Data analysis was performed using SPSS software version 16, t- test, chi-square and ANOVA tests. p<0.05 was considered significant.
    Results
    The mean duration of active phase of labor in Promethazine (5.69±3.45) was shorter than in control group (7±3.44). This difference was statistically significant (p=0.049). However duration of active phase of labor had no statistically significant difference between Hyoscine N-butyl bromide and control groups (p=0.205). However, the mean duration of active phase of labor was not statistically significant in the three groups of Hyoscine N-butyl bromide, Promethazine and control (p=0.140).
    Conclusion
    It seems that Promethazine can be used as an effective drug to shorten the length of laboring in comparison with Hyoscine N-butyl bromide.
    Keywords: Duration of Active Phase of Labor, First Stage of Labor, Hyoscine N, butyl bromide, Promethazine
  • Maliheh Dormohamadi, Nahid Golmakani Page 22
    Introduction
    Trichomonas vaginalis is the third prevalent cause of vaginitis. Because of lack of precise diagnosing methods and the similarity of its symptoms with other STD, diagnosis of trichomoniasis is not an easy effort. Valid resources pointed out that diagnosis of trichomonas vaginitis merely based on clinical signs is not possible, but on the basis of the test results. Thereupon, this research is accomplished to compare clinical and laboratorial methods in diagnosis of trichomonas vaginitis.
    Methods
    This observational research was accomplished on 550 women with vaginitis infection. Eligible women with signs of vaginitis infection were examined and sample of vaginal discharge taken for wet smear testing. Data were gathered by means of interviews and observation forms, and analyzed by SPSS software version 14.5 and descriptive statistics.
    Results
    The tests performed on 550 patients suffering from vaginal infection shows that 54 cases of trichomoniasis were positive. According to the clinical observation of the subjects, 14.54% had infection; while on the basis of microscopic diagnosis 9.81% were trichomonas positive. 10.18% of the patients that were trichomonas positive in clinical observation, their microscopic observation result were negative. The result of investigations indicated that, 5.45% that were trichomonas negative in clinical observation, were positive in microscopic observation.
    Conclusion
    Lake of application of laboratorial method in identifying vaginitis patients may lead to incorrect diagnosis, so it is suggested to utilize laboratorial results in precise diagnosis.Keywords: Clinical diagnosis, Laboratorial diagnosis, Trichomoniasis