فهرست مطالب

بلور شناسی و کانی شناسی ایران - سال بیستم شماره 3 (پیاپی 49، پاییز 1391)

مجله بلور شناسی و کانی شناسی ایران
سال بیستم شماره 3 (پیاپی 49، پاییز 1391)

  • تاریخ انتشار: 1391/09/16
  • تعداد عناوین: 18
|
  • صدیقه امجدی، محمدحسین محمودی قرایی*، رضا موسوی حرمی، اسدالله محبوبی، حمید علیزاده کتک لاهیجانی صفحه 389
    هدف از این بررسی، شناسایی کانی های سنگین در رسوب های دریائی فلات قاره دریای عمان و بکارگیری آن ها در تفسیر خاستگاه آن ها است. هفت نمونه از یک مغزه از کف دریا و سه نمونه از رسوب های پهنه های جزر و مدی برای این کار انتخاب شدند. برای جداسازی کانی های سنگین از محلول بروموفورم و نیز شناسایی آن ها از میکروسکوپ بینوکولار و آنالیز SEM مجهز به EDS استفاده شد. مهم ترین کانی های سنگین نمونه های مورد بررسی عبارتند از زیرکن، آپاتیت، هورنبلند، گارنت، تورمالین، روتیل، ایلمینیت و باریت. فراوانی بالای زیرکن، آپاتیت و تورمالین موید وجود سنگ های آذرین فلسیک در خاستگاه است. با توجه به سنگ های آتشفشانی مناطق فرورانش می توان سری تولئیتی کوارتزدار در کمان های جوان و حوضه های پشت کمانی را به عنوان خاستگاه اصلی این رسوب ها در نظر گرفت. حضور هورنبلند در نمونه ها نیز نشان دهنده ی بالاآمدگی زمین ساختی و تشکیل افیولیت در منطقه است.
    کلیدواژگان: کانی های سنگین، سنگ خاستگاه، هورنبلند، زیرکن، آپاتیت، تورمالین
  • مریم شیبی*، داریوش اسماعیلی صفحه 403
    باتولیت گرانیتوئیدی نوع S شیرکوه که بخشی از زون ساختاری ایران مرکزی را در جنوب غربی شهرستان یزد تشکیل می دهد، از سه واحد گرانودیوریتی، مونزوگرانیتی و لوکوگرانیتی تشکیل شده است. تغییرات ترکیبی مشاهده شده در پلاژیوکلازها نشان می دهد که گرانودیوریت ها، مذاب های غنی از پلاژیوکلاز های با مراکز کلسیک، مونزوگرانیت های مذاب جدا شده از گرانودیوریت ها و لوکوگرانیت ها مذاب های باقی مانده تاخیری هستند. به طور کلی، همه ی بیوتیت های مورد بررسی دارای AlIV بالا هستند (2/3 تا 2/6 اتم بر واحد فرمولی) که از مشخصات شاخص گرانیت های پرآلومین است. گارنت های غنی از آلماندن نیز به انواع گارنت های ماگمایی موجود در توده های نفوذی پرآلومین شباهت دارند. هر دو نوع مسکویت اولیه و ثانویه نیز در گرانیت های شیرکوه دیده می شوند. غالب مونازیت های باتولیت گرانیتی شیرکوه از دو عضو پایانه ی مونازیت و برابانتیت [CaTh(PO4)2] تشکیل شده اند. حضور دانه های همگن شکل دار بزرگ مونازیت فقیر از Th وU همراه با بلورهای ریز برابانتیت درون و در سطح آپاتیت با انواع مونازیت های حاصل از انحلال ناجور آپاتیت طی آناتکسی سنگ های رسوبی دگرگون همخوانی دارد. محتوای کمتر از10% هماتیتی که در کانی های کدر همراه با مجموعه ی بیوتیت ± سیلیمانیت در برگرفته شده است به شرایط احیایی اعمال شده از یک خاستگاه رسوبی دارای گرافیت وابسته است. با توجه به مجموعه ی کانی های موجود در باتولیت شیرکوه، حضور بیوتیت های رستیتی و نیز دمای تشکیل گرانیت یاد شده (به طور متوسط 820 درجه ی سانتی گراد) که بر اساس دمای اشباع شده از زیرکن بدست آمده است می توان ادعا کرد که گرانیت یاد شده از ذوب بخشی بیوتیت در دمای در حدود 750 تا 850 درجه ی سانتی گراد به وجود آمده است.
    کلیدواژگان: گارنت، بیوتیت، مونازیت، گرانیت نوع S، ماگمای پرآلومین، گرانیت شیرکوه
  • سیما پیغمبری*، حمید احمدی پور صفحه 415
    کرومیت یکی از کانی های مهم موجود در سنگ های مجموعه ی اولترامافیک-مافیک ده شیخ واقع در جنوب شهرستان بافت (استان کرمان) است که به شکل ها و میزان مختلف وجود دارد. این کانی در هارزبورژیت های مجموعه ی ده شیخ از نظر ویژگی های بافتی به دو نسل مختلف تقسیم می شود که از دیدگاه شیمیایی نیز با یکدیگر متفاوتند. نسل اول از انواع دیرگداز بوده و مقدار Cr# در آن بین 2/46 تا 06/60 متغیر است و درصد Al2O3 در آن پائین (21 الی 4/44) است. نسل دوم که به صورت میان دانه ای تشکیل شده اند، نسبت به نسل نخست از Cr# تهی تر و از Al2O3 غنی ترند. کرومیت در لرزولیت های مجموعه ی ده شیخ از نظر شیمیایی به نسل دوم کرومیت های موجود در هارزبورژیت ها شبیه است. در دونیت های نامنظم موجود در مجموعه ی ده شیخ، کرومیت به شکل های مختلف مشاهده می شود. دسته ی اول به نظر ترکیبی مشابه انواع موجود در کرومیتیت های ده شیخ اند، در حالیکه دسته ی دوم دارای ترکیب شیمیایی مشابه کرومیت های دیرگداز هارزبورژیت ها هستند. کرومیت های موجود در کرومیتیت های ده شیخ دارای بیشترین مقدار کروم بوده و میزان Cr# در آن ها از 69 تا 79 متغیر است. این کرومیت ها در نمودار ژنتیکی، در گستره ی کرومیت های متبلور شده از گدازه های بونینیتی قرار می گیرند. کرومیت های موجود در کرومیتیت ها و بیشتر پریدوتیت های مجموعه ده شیخ در نمودار زمین ساختی TiO2 نسبت به Al2O3 wt% در گستره ی پریدوتیت های منطقه بالای فرورانش قرار می گیرند. زمین دماسنجی الیوین-اسپینل که برای پریدوتیت های ده شیخ محاسبه شد، نشان دهنده ی دماهای تعادل نیمه جامد (C°930 الی C°1080) برای این سنگ هاست. محاسبات گریزندگی اکسیژن مقادیر 53/1+ برای لرزولیت ها تا 94/3+ را برای دونیت ها بدست می دهد که می تواند در مناطق بالای فرورانش دیده شود. در مجموع، موقعیت زمین ساختی بالای فرورانش، با وجود یک شاره ی اکسیدی که از پوسته ی اقیانوسی فرورونده مشتق شده است، می تواند محیط مناسبی برای تشکیل پریدوتیت ها و کرومیتیت های مجموعه ده شیخ باشد.
    کلیدواژگان: مجموعه ی اولترامافیک ده شیخ، کرومیت، زون ابر فرورانشی، کرمان، ایران
  • فاطمه نوری*، سید محمد پورمعافی، محمد لنکرانی، فریبرز مسعودی صفحه 429
    مجموعه ی دگرگونی شاندرمن، واقع در غرب استان گیلان و جنوب غربی بندرانزلی، از طیف گسترده ای از سنگ های دگرگونی شامل اسلیت، شیست، شیست آهکی، مرمر، سرپانتینیت، متاگابرو و اکلوژیت تشکیل گردیده است. براساس بررسی های سنگ شناختی، پروتولیت این مجموعه را سنگ های الترامافیک، گابرو- گابرونوریتی و پلیتی تشکیل داده اند. از نظر کانی شناختی، سنگ های متاپلیتی از بیوتیت، کلریت، مسکویت، آندالوزیت و سنگ های متابازیتی از آمفیبول، گارنت، الیوین، پیروکسن و سرپانتین تشکیل شده اند. بافت مهم این سنگ ها پورفیرولپیدوبلاستیک و نماتوبلاستیک است. نسبتZr/Y در این سنگ ها کمتر از 3 است که از این نظر با سنگ های کمان های آتشفشانی اقیانوسی همخوانی دارد. بی هنجاری منفی عناصر P، Ti، K و مثبت عنصر Pb در نمودار های عنکبوتی نشان از هم خوانی این سنگ های دگرگونی با سنگ های وابسته به پهنه ی فرورانش متاثر از فرآیند آلایش دارد. الگوی عناصر کمیاب Th، Hf، La، U متاپلیت های مورد بررسی بیانگر شکل گیری در خاستگاه آنها از حاشیه غیرفعال به سمت جزایر کمانی است. ویژگی های این مجموعه نشاندهنده ی شکل گیری آن در حاشیه ی غیرفعال اقیانوسی و شکل گیری در پهنه ی فرورانشی است.
    کلیدواژگان: مجموعه ی دگرگونی شاندرمن، سنگ شناسی، ژئوشیمی، متابازیت، متاپلیت، حاشیه ی غیرفعال، پهنه ی فرورانش
  • علی علیرضایی*، فرهاد آلیانی، عباس مرادیان صفحه 441
    انسار مس پورفیری میدوک در بخش شمال غربی مجموعه ی آتشفشانی- رسوبی دهج- ساردوئیه کرمان (جنوب شرقی کمربند آتشفشانی- نفوذی ارومیه- دختر) و در 42 کیلومتری شمال شرق شهرستان شهربابک واقع شده است. کانسار مس پورفیری میدوک با سن 12.5 میلیون سال، در سنگ های آتشفشانی و آذرآواری ائوسن با ترکیب آندزیت، آندزیت بازالت و داسیت (مجموعه رازک)، جایگزین شده است. بررسی های سنگ شناسی میکروسکوپی نشان می دهد که این توده از گرانودیوریت، کوارتزدیوریت و دیوریت تشکیل شده است. از نظر کانی شناسی، کانی های وابسته به میدوک پورفیری شامل پلاژیوکلاز، پتاسیم فلدسپار، آمفیبول، بیوتیت و کوارتزند. سریسیت، کلریت، اپیدوت و مگنتیت نیزکانی های ثانویه این مجموعه را شامل می شوند. از نظر ویژگی های ژئوشیمیایی، سنگ های گرانیتوئیدی میدوک پورفیری جزء سری ماگمایی قلیایی و کلسیک قلیایی و از نوع گرانیت های متا تا پرآلومین و I هستند. بررسی های زمین ساختی حاکی از آن است که کانسار مس میدوک دارای ویژگی کانسارهای تشکیل شده در حاشیه ی قاره ای فعال است. همچنین این بررسی ها نشان می دهد که کانسار مس میدوک در یک محیط زمین ساختی پس از برخورد صفحات ایران مرکزی و عربستان و در مراحل نهایی کوهزایی (رژیم تکتونیکی فشارشی) و پس از اتمام فرورانش پوسته ی اقیانوسی نئوتتیس تشکیل و جایگزین شده است.
    کلیدواژگان: میدوک، کمربند آتشفشانی، نفوذی ارومیه، دختر، ژئوشیمی، رژیم زمین ساختی پس از برخورد
  • مسلم آقایی کریق*، مصطفی رقیمی، غلامحسین شمعانیان، محسن قلی پور صفحه 455
    معادن زغال سنگ گلندرود در استان مازندران یکی از مناطق تولید کننده ی زغال سنگ در حوزه ی زغالی البرز مرکزی است. براساس بررسی های کانی شناسی و ژئوشیمیایی، پیریت مهمترین کانی سولفیدی موجود در این معدن است. براساس نتایج ماتریس همبستگی، آنالیز خوشه ایو آنالیز مولفه ی اصلی، اکسیدهایSiO2، Al2O3، Na2O،K2O و TiO2 با کانی های آلومینوسیلیکاتی، عناصر CaO، MgO و MnO با کانی های کربناتی (کلسیت و دولومیت) و Fe2O3 و SO3 با پیریت وابسته اند. همبستگی مبهم بین P2O5 با اکسیدهای اصلی دیگر و حضور آپاتیت در زغال سنگ های گلندرود می تواند نشانگر دو خاستگاهی بودن آن باشد. همبستگی منفی بین SiO2، Al2O3، Na2O، K2O، TiO2 با Cl بیانگر خاستگاه آلی کلر است. همچنین V و Rb از کانی های آلومینوسیلیکاتی و Ni، Cu، Co، Cr، Pb،Ce، Y وZn از کانی های سولفیدی و Ba، Sr از کانی های کربناتی و کانی های فسفات دار ریشه گرفته اند. اغلب عناصر کمیاب در زغال سنگ گلندرود نسبت به زغال سنگ های چین، آمریکا و کلارک زغال سنگ، غنی شدگی و عناصر Nb و کلر تهی شدگی نشان می دهند.
    کلیدواژگان: کانی شناسی، ژئوشیمی، زغال سنگ گلندرود، حوزه ی زغالی البرز مرکزی، ایران
  • نادیه محمدی*، حمید احمدی پور، فرحناز دلیران صفحه 469
    معدن کرومیت گوشک یکی از بزرگترین و مهم ترین معادن کرومیت ایران به شمار می رود که در جنوب غربی استان کرمان، در 5 کیلومتری شمال شهرستان بافت قرار دارد. این معدن با 60 تن استخراج در روز، یکی از معدن های فعال کرومیت است و استخراج از آن، به روش روباز انجام می گیرد. کرومیتیت های مورد بررسی از نوع انبانی بوده و به صورت لایه های ناممتد و یا عدسی شکل، توسط دونیت های کاملا سرپانتینیتی شده احاطه شده اند. کرومیت های موجود در منطقه، با میانگین Cr2O3برابر 8/62 درصد و Cr# برابر 83/0 از نوع کرومیت غنی از Cr هستند و جزء کانسنگ های کرومیت درجه یک دنیا محسوب می شوند. با استفاده از مقادیر Mg# و Cr# می توان گفت که کرومیتیت های منطقه از گدازه ای با ترکیبی بونینیتی در زون ابرفرورانشی و در یک محیط وابسته به حوضه ی پشت قوس تشکیل شده اند. به نظر می رسد که ذخایر کرومیت بافت، نخست در مجموعه ی افیولیتی اولیه درون غلاف های دونیتی، تشکیل شده و سپس با جایگیری ملانژ، به درون زون های برشی رانده و در آن جا جایگزین شده اند
    کلیدواژگان: آمیزه افیولیتی بافت، دونیت، سرپانتینیت، کرومیت، معدن گوشک
  • هادی پیروج*، امین الله کمالی، بهاره عبادی حاجی علیلو، علی عامری صفحه 479
    منطقه ی مورد بررسی در گستره ی مرکزی نقشه ی زمین شناسی سیه رود در استان آذربایجان شرقی و در بخش خروانق از شهرستان اهر قرار گرفته است. سنگ های آتشفشانی خروانق از تراکی بازالت، تراکی آندزی بازالت و تراکی آندزیت تشکیل شده اند. کانی های اصلی شامل پلاژیوکلاز، پیروکسن، الیوین و هورنبلند بوده و بافت غالب سنگ ها میکرولیتی پورفیری است. در سطح تماس بین سنگ های آتشفشانی و ماسه سنگ های میوسن موجود در منطقه، کانی هایی نظیر اپیدوت و کلسیت دیده می شوند که نشان دهنده ی دگرگونی نوع مجاورتی است. بر اساس داده های ژئوشیمیایی عناصر اصلی و کمیاب، این سنگ ها جز سری پتاسیم قلیایی بالا تا شوشونیتی محسوب می شوند. نبود نابهنجاری مشخص Eu و غنی شدگی نسبی (Ba، Rb، K) LILE و LREEدر سنگ های منطقه شاخصی برای محیط های زمین ساختی پشت کمان است و نیز غنی شدگی عناصر ناسازگار می تواند به دگرنهادی گوشته ای یا آلایش با پوسته قاره ای باشد. شیمی عناصر پشت کمان نسبتا پیچیده است و ویژگی های ژئوشیمیایی آنها به عواملی نظیر درجه های ذوب بخشی، ناهمگنی خاستگاه گوشته ای و غیره بستگی دارد. با توجه به ویژگی های زمین شناسی و سن میوسن برای سنگ های منطقه، می توان ماگمای سازنده ی این سنگ ها را جزء ماگماتیسم حوضه های کششی در نظر گرفت که از ذوب بخشی گوشته ی گارنت لرزولیتی ایجاد شده اند.
    کلیدواژگان: خروانق، بازالت، حوضه پشت کمان، گوشته ی گارنت، لرزولیتی
  • محمدحسین یوسف زاده*، مسیب سبزه ئی صفحه 491
    ترکیب گنبد آتشفشانی کوه بارنده از آندزیت، آندزیت داسیتی و داسیت با ترکیب نزدیک به آهکی - قلیایی تشکیل شده است. ویژگی چشمگیر این گنبد، حضور انواع برونبوم ها با ترکیب، شکل و اندازه ی متفاوت است. بررسی های دقیق صحرائی و آزمایشگاهی نشان می دهد که این ترکیب ها را می توان به انواع زینولیتی و اتولیتی رده بندی کرد. زینولیت ها از سنگ اولیه و به صورت پلیتی و بازی دیده می شوند. زینولیت ها دو پدیده ی دگرگونی مشخص را نشان می دهند: (1) پدیده ی دماجنبشی ناحیه ای که با سمت یافتگی واضح و برگوارگی تایید می شود. (2) دگرگونی گرمایی که موجب تشکیل آندالوزیت، سیلیمانیت، کردیریت و اسپینل به خرج کانی های قبلی مثل بیوتیت، موسکوویت و غیره در سنگ پلیتی، و هورنبلند سبز به خرج هورنبلند قهوه ای در سنگ بازی شده است. اندازه گیری دما و فشار نشان می دهد که این زینولیت ها گستره ی دما و فشار ( ̊C830- 768 و Kb 7- 5) را در طی دگرگونی ناحیه ای و محدوده ی دما و فشار ( ̊C821- 747 و Kb 5/6- 6/3) را در یک دگرگونی پسرونده مجاورتی تحمل کرده اند.
    کلیدواژگان: گنبد آتشفشانی، برونبوم، زینولیت، اتولیت، کوه بارنده، خوسف
  • سیدعلی مظهری*، جلیل قلمقاش، علیرضا مظلومی بجستانی، بهزاد حاج علیلو صفحه 505
    توزیع عناصر جزئی در کوارتزهای موجود در گرانیت ها نسبت به فرایندهای تفریق بسیار حساس است. فراوانی عناصر Ti،Ge،Al و Li در کوارتزهای اولیه گرانیتوئیدهای نقده با استفاده از روش LA-ICP-MS مورد بررسی قرار گرفته اند. دو واحد مختلف گرانیتوئیدی توده ی نقده (گرانیتوئیدهای مافیک تر (MMG) و مونزوگرانیت ها) روندهای کاملا متفاوتی از نظر نسبت عناصر جزئی کوارتز نشان می دهند. تغییر نسبت Ti/Ge در کوارتزهای MMG پیشنهاد می کند که تفریق ماگمایی عامل اصلی در شکل گیری سنگ های این واحد نبوده است بلکه تغییرات Li در کوارتز گرانیتوئیدهای مافیک تر بواسطه ی تبلور مقادیر متفاوت آمفیبول همزمان با آن است. از سوی دیگر، روند تغییرات Ti/Ge و Li در مونزوگرانیت ها نشاندهنده نقش اصلی تفریق ماگمایی در تشکیل آنهاست. تفاوت تغییر میزان Al در کوارتزهای واحدهای MMG و مونزوگرانیت را می توان به عواملی همچون ضریب اشباع آلومینیوم نسبت داد.
    کلیدواژگان: کوارتز، عناصر جزئی، گرانیتوئید، سنگ شناسی، تفریق ماگمایی، نقده، زون سنندج، سیرجان
  • حسین فاتحی*، عباس مرادیان، حمید احمدی پور صفحه 515
    در جنوب شهرستان بردسیر (استان کرمان) رخنمون های بسیاری از سنگ های آتشفشانی وابسته به کمربند ارومیه - دختر وجود دارند که بیشتر شامل آندزیت، آندزیت بازالتی و بازالت به سن ائوسن بوده و به صورت متناوب با سنگ های پیروکلاستیک قرار گرفته اند. شواهد سنگ نگاری (منطقه بندی، بافت غربالی و گردشدگی سطح بلور در پلاژیوکلاز وپیروکسن) عدم تعادل اغلب درشت بلورها را با ماگمای میزبان نشان می دهند. بررسی های زمین شیمیایی نشان می دهد که گدازه های منطقه مورد بررسی در قلمرو آهکی-قلیایی قرار می گیرند. غنی شدگی از LREE در مقایسه با HREE و بالا بودن مقدار عناصر ناسازگار LILE نسبت به HFS و نیز بی هنجاری منفی شاخص Ti، Nb و P در گدازه های منطقه از نشانه های سنگ های وابسته به فرورانش بوده و حاکی از این است که ماگمای این گدازه ها احتمالا از ذوب بخشی گوه گوشته ای که خود در اثر تماس با شاره ها مشتق شده از پوسته ی اقیانوسی فرورونده، از عناصر کمیاب غنی شده، ریشه گرفته اند. بررسی کانی شناسی، بافت و شیمی سنگ ها در ردیف های منظم گدازه و پیروکلاستیک منطقه؛ حاکی از وجود تغییرات منظم شیمیایی ماگماها در مخازن ماگمایی کم عمق و تاثیر این تغییرات بر کانی شناسی و بافت گدازه هاست.
    کلیدواژگان: دره زارچوئیه، بازالت، ژئوشیمی، ذوب بخشی و قوس آتشفشانی
  • جمال رسولی*، داریوش اسماعیلی، محمد محجل کفشدوز صفحه 533
    همبافت گرانیتوئیدی بروجرد یکی از همبات های نفوذی بزرگ در پهنه ی ساختاری سنندج- سیرجان است که واحد سنگ شناسی غالب آن گرانودیوریتی است و استوک های کوچک کوارتزدیوریتی و مونزوگرانیتی نیز آن را همراهی می کنند. بررسی سازوکار جایگزینی همبات گرانیتوئیدی بروجرد (غرب ایران) با استفاده از روش ناهمسانگردی پذیررفتاری مغناطیسی (AMS) بر پایه ی نتایج حاصل از آنالیز 290 نمونه تهیه شده از 96 ایستگاه از واحدهای سنگ شناختی اصلی همبافت انجام شده است. نتایج حاصل نشان می دهدکه همبافت یاد شده، جزء گرانیتوئیدهای پارامغناطیس بوده و میزان پذیرفتاری و مغناطیسی ناهمسانگرد مغناطیسی از واحد کوارتزدیوریتی به واحد مونزوگرانیتی کاهش می یابد. همچنین شکل بیضوی مغناطیسی در نصف ایستگاه ها، خطی و در بقیه ایستگاه ها صفحه ایست. بافت های مغناطیسی نشاندهنده این است که جایگزینی همبات گرانیتوئیدی بروجرد به صورت سیل انجام شده است و خاستگاه ساختاری همبات گرانیتوئیدی بروجرد، فضاهای کششی محصول رژیم زمین ساختی ترافشارشی هستند.
    کلیدواژگان: برگوارگی و خطوارگی، ریزساختارها، همبات گرانیتوئیدی بروجرد، پذیررفتاری مغناطیسی ناهمسانگرد
  • حمایت جمالی*، عبدالمجید یعقوب پور، بهزاد مهرابی صفحه 547
    منطقه ی مورد بررسی در شرق اهر در استان آذربایجان شرقی واقع شده و بخشی از پهنه ی ماگمائی سنوزوئیک اهر- ارسباران در شمال غرب ایران است. واحدهای زمین شناسی ائوسن شامل سنگ های آتشفشانی با ترکیب آندزیت، لاتیت -آندزیت و آندزیت بازالت است. توده های نفوذی خانکندی و یوسف لو به سن الیگوسن در سنگ های آتشفشانی ائوسن نفوذ کرده و سبب تشکیل زون های دگرسانی گسترده و کانی سازی مس و طلا شده است. توده های نفوذی دارای ترکیب گرانیت، گرانودیوریت، کوارتزمونزونیت، مونزونیت- مونزودیوریت و گابرو بوده و از نوع I هستند. گرانیت ها،گرانودیوریت ها و کوارتزمونزونیت ها به سری های ماگمائی آهکی - قلیایی و مونزونیت ها و گابروها به سری قلیایی تعلق دارند. این سنگ ها با مناطق فرورانشی حاشیه ی قاره ای وابسته بوده و در جایگاه زمین ساختی پسا برخورد تشکیل شده اند. سنگ های بازی قلیایی نسبت به سنگ های اسیدی آهکی - قلیایی تاخیری بوده و فاقدکانی سازی هستند. رگه های اپی ترمال طلا از نوع سولفید پایین، هم در سنگ های آتشفشانی ائوسن و هم در توده ی کوارتز مونزونیتی یوسف لو تشکیل شده است. هم چنین کانی سازی کم عیار طلا به صورت رگچه ای در یک زون دگرسان نسبتاگسترده در حاشیه ی شرقی توده ی یوسف لو تشکیل شده است. دگرسانی سریسیتی-آرژیلیکی این کانی سازی های طلا را همراهی می کند. پیریت، گالن، اسفالریت، کالکوپیریت و بورنیت کانی های معمول بوده و به صورت پراکنده و پرکننده ی فضای خالی دیده می شوند. کانی سازی مس به شکل داربستی و پراکنده در حاشیه ی جنوب غربی توده ی خانکندی در سنگ های کوارتز مونزونیتی رخ داده است. پیریت، کالکوپیریت، بورنیت با اندکی مگنتیت از کانی های معمول در این کانی سازی است. دگرسانی فیلیک- پتاسیک کانی سازی مس را همراهی می کند. کانی سازی مشابه در چندین نقطه دیگر (ازجمله اطراف روستای یوسف لو) در کوارتز مونزونیت ها رخ داده که با رگچه های مگنتیت-کانی های مافیک (آمفیبول و بیوتیت) همراه است.
    کلیدواژگان: فازهای ماگمائی، اهر، ارسباران، سنوزوئیک، تکتونوماگمایی، داربستی، اپی ترمال
  • آزاده ملک زاده شفارودی*، محمدحسن کریم پور صفحه 565
    منطقه ی پی جویی آنتیموان سیرزار در شمال غرب تربت جام در استان خراسان رضوی واقع شده است. کانی سازی به صورت رگه ای و جانشینی در سنگ میزبان کربناتی (پرمین) تشکیل شده است. کانی سازی اولیه در دو مرحله رخ داده است: 1) گالن ± پیریت ± کالکوپیریت ± اسفالریت ± سولفوسالت± سولفید مس-آنتیموان همراه با باطله ی کوارتز و باریت و 2) استیبنیت ± پیریت ± اسفالریت ± فولوپیت همراه با باطله های کوارتز، باریت، دولومیت و کلسیت. کانی های ثانویه منطقه ی اکسنده نیز شامل والنتینیت، بیندهمیت، مالاکیت، آزوریت، کوولیت، آنگلزیت، سروزیت، گوتیت، هماتیت و اکسیدهای آنتیموان است. مهمترین دگرسانی های سنگ میزبان شامل سیلیسی شدن، باریتی شدن و دولومیتی شدن است. تجزیه گالن با استفاده از SEM نشان داد که در ساختار گالن مقدار بالایی از نقره، آرسنیک و آنتیموان حضور داشته و فقیر از بیسموت است. این نشاندهنده ی تشکیل این کانی در دمای پایین است. سولفوسالت های به صورت ادخال در گالن نیز دارای آنتیموان بیشتر نسبت به بیسموت هستند که این موضوع را تایید می کند. استیبنیت نیز دارای مقادیر فرعی نقره است. بررسی های دماسنجی روی کانی های کوارتز، باریت و کلسیت نشان می دهد که کانی سازی مرحله ی اول در دمایی بین 318 تا 371 درجه ی سانتیگراد به وجود آمده است، در حالیکه کانی سازی مرحله ی دوم همراه با کوارتز، باریت و دولومیت در دمایی بین 188 تا 275 درجه سانتیگراد و همراه با کلسیت در دمایی بین 132 تا 197 درجه ی سانتیگراد تشکیل شده است. منطقه ی کانی سازی سیرزار از نظر سنگ میزبان، چگونگی تشکیل و پاراژنز کانیایی شبیه به معدن Xikuangshan چین است. منطقه ی پی جویی سیرزار به خاطر ترکیب کانی شناسی و بررسی های دماسنجی، یک کانسار اپی ترمال با دما پایین است.
    کلیدواژگان: استیبنیت، دنباله ی پاراژنز، شاره های درگیر، دماسنجی، تربت جام
  • مینا خاشعی*، غلامرضا میراب شبستری، محمدحسین زرین کوب صفحه 583
    هدف از این پژوهش، برآورد مقدار کربنات آهن و منگنز در دولومیت آهن دار به روش پراش پرتو ایکس بوده است. این روش نسبت به روش های شیمیایی معمول که برای تعیین مقادیر آهن و منگنز کاربرد دارند، به سهولت و با صرف هزینه ای کمتر انجام می گیرد. در این راستا تعداد 20 نمونه دولومیتی وابسته به چهار سازند با سنین مختلف و موقعیت جغرافیایی متفاوت شامل سازندهای سیبزار، شتری، مزدوران و سلطانیه، انتخاب و مقادیر آهن و منگنز در آن ها به روش طیف سنجی جذب اتمی آنالیز و تعیین شد. در مرحله ی بعد تمامی نمونه ها به روش XRD آنالیز شدند. در نهایت با ترسیم مقادیر فاصله ی شبکه ای نسبت به مقادیر آهن و منگنز نموداری حاصل شد و تابع (897/0 = r2) 2/3667 - 104d 5/1271 = mol% FeCO3 + MnCO3 از آن نمودار به دست آمد. از این رابطه می توان برای برآورد محتوای آهن و منگنز در نمونه های مجهول دولومیتی دیگر که تنها به روش پراش پرتو ایکس آنالیز می شوند استفاده کرد.
    کلیدواژگان: پراش پرتو ایکس، دولومیت، دولومیت آهن دار، دولومیت منگنزدار
  • فرشته رنجبرمقدم*، خسرو ابراهیمی نصرآبادی، سیدمسعود همام صفحه 593
    رخنمون گسترده ی سنگ های دگرگونی در منطقه ی قنداب واقع در شرق فریمان حاوی آندالوزیت شیست هایی است که در این پژوهش پتانسیل آنها به عنوان ذخیره ی معدنی مورد ارزیابی قرار گرفته است. به این منظور پس از بررسی های مقدماتی شامل سنگ نگاری و ژئوشیمی و آزمایش های فرآوری مشتمل بر جدایش گرانشی و مغناطیسی با هدف بررسی قابلیت تولید آندالوزیت مورد مصرف در صنایع نسوز اقدام شد. بررسی های کانی شناسی شامل تهیه و بررسی مقاطع نازک و آزمایش پراش پرتو ایکس (XRD) بوده و برای شناسایی عناصر همراه، تجزیه ی شیمیایی نمونه به روش XRF صورت گرفته است. نتایج بررسی های فرآوری نشان می دهد که با استفاده از جداکننده های مغناطیسی خشک با شدت بالا و جدایش گرانشی به روش آبگون سنگینی، می توان محصولی با 55 درصد اکسید آلومینیوم، 5/1 درصد اکسید آهن، 42 درصد اکسید سیلیسیوم و کمتر از 5/0 درصد اکسیدهای پتاسیم و سدیم تهیه کرد که قابل مقایسه با استانداردهای جهانی و قابل عرضه در بازار آندالوزیت است.
    کلیدواژگان: فریمان، آندالوزیت، فراوری، جدایش گرانشی، جدایش مغناطیسی
  • عزیر رحیمی چاکدل*، آلن پیتر بویل صفحه 49
    نمونه مورد مطالعه،گارنت بطور بخشی منطقه بندی شده بافتی را در دو نوع ادخال از گارنت شیست مورلیکس، شمال غربی بریتنی، فرانسه معرفی می کند. توزیع اندازه بلوری کانی کوارتز در هر دو نوع ادخال، زمینه سنگ و سایه استرینی اطراف پورفیروبلاست های گارنت با استفاده از تصاویر پراش پراکندگی الکترونی اندازه گیری شده است. نمودارهای توزیع اندازه بلوری کوارتزها یک روند افزایش در میانگین اندازه از ادخال نوع اول 60 میکرون، زمینه سنگ 116 میکرون و سایه استرینی 248 میکرون را نشان می دهند. این تفاوت در توزیع اندازه کوارتزها را می توان توسط فرآیندهای همچون محاصره کردن توسط پورفیروبلاست، سطح بلوری، بازپخت و مهاجرت مرز دانه توضیح داد.
    کلیدواژگان: پراش پراکندگی الکترونی، کوارتز، بطور بخشی منطقه بندی شده، توزیع اندازه بلور، سایه استرینی
  • علی عابدینی*، علی اصغر کلاگری صفحه 59
    شرق شاهین دژ (جنوب استان آذربایجان غربی)، به عنوان بخشی از کمربند بوکسیت کارستی ایرانو- هیمالیا، در بردارنده لایه ها و عدسی های منفصل بوکسیت، لاتریت و کائولن در درون تشکیلات کربناتی روته (پرمین میانی- بالایی) است. آنالیزهای پراش پرتو X نشان می دهند که کانسنگ های لاتریتی از کانی شناسی نسبتا ساده ای برخوردار بوده و شامل کانی های هماتیت، بوهمیت، و کائولینیت به عنوان فازهای اصلی همراه با فازهای فرعی نظیر گوتیت، مونت موریلونیت، دیاسپور، ایلیت، کلریت، و روتیل می باشند. بر طبق ملاحظات سنگ نگاری، چنین استنباط می شود که کانسنگ ها طبیعت چند چرخه ای داشته و تکامل آنها تا حد زیادی بوسیله عملکرد فرایندهای دیاژنتیک و اپی ژنتیک تحت تاثیر قرار گرفته است. سیماهای پتروگرافیکی همراه با تجمعات کانیایی آشکار می سازند که کانسنگ های لاتریتی اغلب در یک محیط هوادار (vadose) نهشته شده اند. بر اساس شیمی عناصر اصلی، کانسنگ ها به سه نوع، (1) فریت بوکسیتی، (2) لاتریت و (3) لاتریت فریتی طبقه بندی می شوند. الگوی توزیع REEهای به هنجار شده به کندریت، درجه پایین تفریق LREEها از HREEها و همچنین آنومالی منفی ضعیف برای Eu را در طی لاتریت زایی نشان می دهند. این سیماها همراه با روابط صحرایی، و مقادیر تمرکز Al، Ti و Zr دلالت بر پروتولیت دیابازی کانسنگ ها دارند. بررسی آنومالی های Eu و Ce آشکار می سازند که شدت لاتریت زایی به طور مستقیم به افزایش pH آب زهکشی شده، تغییرات Eh، و نوسانات سطح سفره آب زیرزمینی مرتبط است. نتایج حاصل از یافته های ژئوشیمیایی شواهد قانع کننده ای را فراهم می آورند که خنثی سازی محلول های هوازده کننده اسیدی فرورو، اختلاف در درجه پایداری در برابر هوازدگی ما بین کانی های اولیه، تفاوت در درجه پایداری لیگندهای کمپلکس ساز، و ویژگی های شیمیایی عناصر، چهار فاکتور کلیدی کنترل کننده برای توزیع و رفتار عناصر اصلی، فرعی، جزئی و نادر خاکی در طی لاتریت زایی در شرق شاهین دژ هستند.
    کلیدواژگان: آذربایجان غربی، شاهین دژ، لاتریت زایی، پروتولیت، الگوی توزیع عناصر
|
  • S. Amjadi, M.H.M. Gharaie*, R. Moussavi, Harami, A. Mahboubi, H. Alizadeh Page 389
    Recognition of heavy minerals in Oman continental shelf sediments and their application for interpretation of sediments sourc rock is the purpose of this study. Seven core samples of sea sediment and three surface samples from tidal flat area have been examined. Heavy minerals are dense grains, wich are found not only in rocks, but also in different types of sand and sediments. Separation of heavy minerals was conducted by heavy liquid of bromoform. Separated heavy minerals were studied by using binocular microscope and SEM equipped with EDS analyser. Various heavy minerals of zircon, garnet, tourmaline, routil, barite, apatite, hornblende, iliminite and magnetite were recognized in studied sediment. The high abundance of zircon, apatite and tourmaline in sediments indicates the felsic rocks as origin. Hornblende was eroded from ophiolitie in ubducted zones. The quartz–toleitic rocks are likely to be the main source for sediments, which are common in back arc zone of Makran subduction.
    Keywords: Heavy mineral, source rock, horonblende, zircon, apatite, tourmaline
  • M. Sheibi*, D. Esmaeily Page 403
    The S-type granitoid batholith of Shir-Kuh, which is part of central Iran Zone, is located in SW of Yazd and consists of three main granodioritic, monzogranitic and leucogranitic units. The systematic changes in the composition of plagioclase reveal that the granodiorite have been a calcic core plagioclase-rich magma, the monzogranites is a differentiated melt, and the leucogranite is a late residual melt. Totally, all biotites have high AlVI (3.2 to 6.2 apfu) which is characteristic of peraluminous granites. The high almandine component of garnet is similar to those in other peraluminous plutons and, in particular, to the magmatic garnets. Muscovite appears as both primary and secondary-looking grains. Monazite occurs as two types of chemically crystals: monazite and brabantite [CaTh (PO4)2]. The observed homogeneous grains of Th and U poor monazite and tiny microcrystals of brabantite inside the apatite indicate dissolution of apatite during anatexis of sedimentary-metamorphic rocks. Little hematite (less than 10%) composition, which included within restitic biotite ± silimanite assemblages consistent with the idea that the Shir-Kuh granite is generated from the sedimentary source materials contained graphite. Considering the mineral assemblages, presented in the batholith, the fact that some biotites may represent restite and the mean temperature of 820°C is in agreement with the saturation thermometry; such liquids may have formed at a temperature 750 to 850°C by dehydration melting of biotite.
    Keywords: Garnet, biotite, monazite, S, type granite, peraluminous magma, Shir, Kuh granite
  • S. Peighambari*, H. Ahmadipour Page 415
    Chromite is one of the important mineral in all lithologies of the Dehsheikh ultramafic complex (South of Baft, Kerman Province) with different shapes and abundances. In the Dehsheikh harzburgites, this mineral present with two distinct generations. The first generation is refractory with variable Cr# values (between 46.2 to 60%) and contains low Al2O3 content (between 21 to 44.4 wt%). The second generation, as interstitial phase, is more Cr depleted and enriched in Al2O3 than the first one. Chemical composition of chromites from the Dehsheikh lherzolites is more similar to the second-type chromites of the Dehsheikh harzburgites. In the Dehsheikh irregular dunites, there are different shapes of chromites. The first group is chemically similar to those of the Dehsheikh chromitites, while the composition of second group is close to the harzburgitic refractory chromites. Cr-spinel in the Dehsheikh chromitties is characterized by high Cr# values (between 69 to 79) and in genetic diagram shows boninitic affinity. In TiO2 vs. Al2 O3 wt% discrimination diagram, the Dehsheikh chromites plot in suprasubduction zone field. Olivine-spinel geothermometry calculations on the Dehsheikh peridotites indicate subsolidus equilibrium temperatures (930 to 1080°C) for these rocks, while oxygen fugacity estimations yield values varing from +1.53 for the Dehsheikh lherzolites to +3.94 for irregular dunites. These values can be found in suprasubduction zone settings. In general, a suprasubduction zone with aqueous fluids derived from subducted oceanic slab is responsible for the formation of the Dehsheikh depleted peridotites and associated chromitites.
    Keywords: Dehsheikh ultramafic complex, chromite, suprasubduction zone, Kerman, Iran
  • F. Noori*, M. Pourmoafi, M. Lankarani, F. Masoudi Page 429
    The Shanderman metamorphic complex, located in the west of Gilan Province and southwest of Bandar-e-Anzali, is composed of a variety of metamorphic rocks (including slate, schist, calk-schist, marble, serpentinite, metagabbro and eclogite). Based on petrologic studies, protoliths of these rocks have had ultramafic, gabbro-gabbro noritic and pelitic composition. Mineralogically, the metapelitic rocks contain biotite, chlorite, muscovite, andalusite and metabasitic rocks contain amphibole, garnet, olivine, pyroxene and serpentine. Predominant texture of the rocks is porphyrolepidoblastic or nematoblastic. Zr/Y ratio of these rocks, which is less than 3, shows that they are similar to oceanic island arc rocks. Negative anomalies of Ti, P, and K and positive anomaly of Pb (appeared in spider diagrams) are evidences for their relation to crustal assimilated subduction zones. Distribution pattern of trace elements such Th, Hf, La, and U in the studied metapelites indicates a transition from passive margin towards island arc. The characteristics of the studied assemblage show that it was developed in an oceanic passive margin and then evolved within subduction zone.
    Keywords: Shanderman metamorphic complex, petrology, geochemistry, metabasite, metapelite, passive margin, subduction zone
  • A.Alirezaei*, F.Aliani, A. Moradian Page 441
    The Meiduk porphyry copper deposit is located in the northwest of Dehaj- Sarduieh volcano- sedimentary complex in Kerman (southeast of Urumieh- Dokhtar volcano-plutonic belt) and about 42 Km northeast of the Shahr-Babak. The Meiduk porphyry stock with an age 12.5 Ma intruted into Eocene volcanic rocks with andesite, andesitic-basalt and dacite composition (Razak complex). Petrographic studies indicate that this deposit consists mainly of diorite, q-diorite and granodiorit rocks. Mineralogically, Meiduk porphyry rocks contain plagioclase, K-feldespar amphibole, biotite and quartz. Sericite, cholerite, epidote and magnetite are secondry phases. Geochemically, the Meiduk porphyry rocks are alkali and alkali- calcic, meta to peralumine and I-type granitoids. Tectonic studies indicate that the Meiduk porphyry were emplaced at active continental margine. Tectonic characteristics also indicate that, after the collision of the Arabian and Iranian plates, the Meiduk porphyry was emplaced during a late orogenic stage of arc development (compressional tectonic regimes) in a post-collisional tectonic setting at the end of magmatism related to Neo-Tethyan subduction system.
    Keywords: Meiduk, Urumieh, Dokhtar volcano, plutonic belt, geochemistry, post, collisional tectonic setting
  • M. Aghaei, Kerigh*, M. Raghimi, Gh.H. Shamanian, M. Gholipour Page 455
    The Galand-rud coal mine is one of the coal producing areas of central Alborz coal basin which is located in Mazandran Province. Based on mineralogical and geochemical studies pyrite is the main sulfide mineral in the mine. Based on correlation matrix, cluster analysis and principle component analysis (PCA), SiO2, Al2O3, Na2O, K2O and TiO2 are associated with alluminosilicate minerals, CaO, MgO and MnO with carbonate minerals (calcite and dolomite) and Fe2O3 and SO3 with pyrite. Ambiguous correlation between P2O5 and other major oxides and also the presence of apatite in Galand-rud coals indicate two sources for P2O5. A negative correlation between SiO2, Al2O3, Na2O, K2O, TiO2 and Cl indicate organic origin of Cl. Also, V and Rb originate from alluminosilicate minerals, Ni, Cu, Co, Cr, Pb, Ce, Y and Zn from sulfide minerals and Ba, Sr from carbonate and phosphate –bearing minerals. Galand-rud coals enriched in most of trace elements respect to China and America coals and Clark coals, whereas, exhaustion in Cl and Nb.
    Keywords: Mineralogy, geochemistry, Galand, rud coal, central Alborz coal basin, Iran
  • N. Mohammadi*, H. Ahmadipour, F. Daliran Page 469
    Gushk chromite mine is one of the largest and the most important chromite mines in Iran that is located in southwest of Kerman Province, 5 km north of Baft city. In this open pit active mine, about 60 tons of chromite is extracted per day. The studied chromitites are podiform type and form discontinuous layers or lenses surrounded by completely serpentinized dunites. The chromites with average Cr2O3 = 62.8% and Cr# = 0.83 are classified as Cr rich chromitites or as the first grade type chromites in the world. Cr# and Mg# values indicate that the studied chromitites have been crystallized from boninitic magmas, probably in suprasubduction zone setting in a back-arc basin environment. It seems that the Baft chromitite ores have initially been formed in a primary ophiolitic complex within dunitic envelopes. In the next stage, due to serpentinization of the peridotites and ascending of the resulted serpentinite, the studied deposits have been emplaced along the shear zones of the Baft ophiolitic melange en route to the surface.
    Keywords: Baft ophiolite mélange, dunite, serpentinite, chromite, Gushk mine
  • H. Pirooj*, A. A. Kamali, B. Ebadihajialilo, A. Ameri Page 479
    The study area is located in the central part of the Siahrood geological map, Kharvanagh of Ahar town, in the East Azerbaijan Province. The volcanic rocks of the Kharvanagh area include trachybasalt, trachy-andesi-basalt and trachy-andesite. The main minerals in the rocks are plagioclase, pyroxene, olivine and hornblende and the main textures are microlitic-porphyry. At the contact between the volcanic rocks and Miocene sandstones, epidote and calcite are formed due to thermal effect. Based on the geochemical data of major and trace elements, these rocks belong to High K alkaline to shoshonitic magmatic series. The absence of distinct Eu anomaly and relatively enrichment in LILE (Ba, Rb, and K) and LREE in these rocks indicate a back arc tectonic setting. Also enrichment of incompatible elements can be related to mantle metasomatism or contamination by continental crust. The chemistry of back arc rocks is relatively complicated and the geochemical features depend on the degrees of partial melting, heterogeneity in the sources mantle, etc. Considering the geological features and the Miocene age of the rocks, it can be concluded that the parental magma belongs to extensional basins magmatism, which produced from partial melting of the garnet lherzolite mantle.
    Keywords: Kharvanagh, basalt, back, arc basin, garnet, lherzolite
  • M. H. Yousefzadeh*, M. Sabzehei Page 491
    The composition of Kuh-e- Barandeh volcanic dome is andesite, dacitic andesite and dacite of calc-alkaline affinity. A prominent feature of this dome is the presence of various types of enclaves with different composition, shape and size. Detailed field and laboratory investigation proved that they are of xenolith and autolith types. The xenoliths are of pelitic and basic protoliths. Xenoliths show two distinct metamorphic events: (1) Regional dynamomorphic event justified by clear preferred orientation and foliation. (2) Thermal metamorphism producing andalusite, sillimanite, cordierite and spinel at the expense of former minerals like biotite, muscovite etc in pelitic rock and green hornblend at the expense of brown hornblend in basic rock. T. P measurement shows that these xenoliths have suffered a range of T.P 768- 830 mC and 5-7 Kb) during regional metamorphism and a retrograde contact metamorphism (747- 821 mC and 3.6-6.7 Kb).
    Keywords: Volcanic dome, enclave, Xenolith, autolite, Kuh, e, Barandeh, Khousf
  • S. A. Mazhari*, J. Ghalamghash, A. R. Mazloumi Bajestani, B. Hajalilou Page 505
    Trace elements distribution in granitic quartz is highly sensitive to differentiation processes. Abundance of Ti, Ge, Al and Li in primary quartz of Naqadeh granitoids have been studied by Laser Ablation Inductively Coupled Plasma Mass Spectrometry (LA-ICP-MS). Trace elements ratio in quartz exhibits completely different trends in two different Naqadeh granitoid units (more mafic granitoids (MMG) and monzogranites). The variation of Ti/Ge within of quartz in MMG prevents magmatic differentiation as a major role in the evolution of this unit; and Li variation has been produced by different values of amphibole co-crystallization. In other hand, Ti/Ge and Li trends in monzogranites shows important role of magmatic differentiation in their formation. Various Al concentrations between MMG and monzogranites can be ascribed to other factors such as Aluminum Saturation Index.
    Keywords: Quartz, trace elements, granitoids, magmatic differentiation, Naqadeh, Sanandaj, Sirjan Zone
  • H. Fatehi*, A. Moradian, H. Ahmadipour Page 515
    In southeast of Bardsir (Kerman Province), there is a volcanic complex belongs to Uromieh-Dokhtar volcanic belt.This complex mainly contains basaltic-andesite and basalt lava flows with the Eocene age, alternative with pyroclastic rocks. Petrographic evidences include zoning, sieve texture and rounded crystal in plagioclase and pyroxene phenocrysts disequilibrium conditions between crystals and host melts during crystalization. Geochemical characteristics indicate that these rocks belong to calcalkaline domain. The highly enrichment of LREE compared to HREE, high contents of LILE relative to HFSE and significant anomalies of Nb, Ti and P suggest a subduction-related volcanism. These features indicate that these rocks have probably been generated in an enriched mantle with a low degree of partial melting in a subduction zone. Mineralogical, textural and geochemical investigations on volcanic successtions in this area show that systematic chemical changes have been occurred in shallow magma chamber and these changes have been affected on mineralogy, texture and chemistry of related lava flows.
    Keywords: Basalt, geochemistry, partial melting, volcanic arc
  • J. Rasouli*, D. Esmaeily, M. Mohajjel Kafshdouz Page 533
    Broujerd granitoid complex is one of the large intrusive complexes in structural zone of Sanandaj-Sirjan and petrologicaly they are composed of granodiorite and quartzdiorite and which are accompanied by monzogranite stocks. Study of Broujerd granitoid complex replacement mechanism (west of Iran) has been done with the use of anisotropic magnetic susceptibility technique (AMS) on the basis of results obtained from analysis of 290 samples collected from 96 stations from the main petrologic units. The results show that this complex is part of paramagnetic granitoids and rate of magnetic susceptibility anisotropy is reduced from quartz diorite to monzogranite unit. Elliptical magnetic form is in half of the linear stations and in rest of plane stations. Magnetic fabrics show that replacement of Broujerd granitic complex has been done as sill and structural setting of granitic complex in Broujerd is extensional shear fractures which are product of transpression tectonic regime.
    Keywords: Broujerd Granitic complex, anisotropy of magnetic susceptibility
  • H. Jamali*, A. Yaghubpur, B. Mehrabi Page 547
    The study area is located in the east of Ahar town in Eastern Azerbaijan Province and is part of the Ahar-Arasbaran Cenozoic magmatic belt of NW Iran. The geological units of the Eocene age are volcanic rocks with andesite, latite - andesite and basaltic andesite composition.Khankandi and Useflu Oligocene intrusive bodies intruded in the volcanic rocks and caused widespread alteration and copper and gold mineralization. The intrusive bodies include I type granite, grano-diorite, quartz monzonite, monzonite-monzodiorite and gabbro. Granite, granodiorite and quartz monzonite belong to calk-alkaline series, while monzonite- monzodiorite and gabbro belong to alkaline series. They are related to continental margin tectonic regime and generated at post collisional tectonic settings. Alkaline basic rocks postdate calk-alkaline acidic rocks and are barren. The low sulfidation epithermal Au veins occurred in the Eocene volcanic rocks and Useflu quartz monzonitic body. Also Au-bearing quartz veinlets with relatively widespread alteration zone occurred at the eastern side of the Useflu intrusive body. Argillic and sericitic alteration accompanied the Au mineralizations. Pyrite, sphalerite, galena, chalcopyrite and bornite are the common ore minerals and occurred as disseminated and open space fillings. Stockwork and disseminated Cu mineralization occurred in the quartz monzonitic rocks at the SW side of Khankandi intrusive body. Pyrite, chalcopyrite, bornite with minor amounts of magnetite are the common ore minerals. Phyllic - pottasic alterations accompanied the Cu mineralization. Similar mineralizations of Cu occurred in other parts of the area (for example around the Useflu) in quartz monzonitic rocks which are accompanied by magnetite- mafic (amphibole and biotite) mineral veinlets.
    Keywords: Magmatic phases, Ahar, Arasbaran, Cenozoic, tectono, magmatic, stock work, epithermal
  • A. Malekzadeh Shafaroudi*, M.H. Karimpour Page 565
    The Sirzar Sb prospecting area is located in northeast of Torbat -e- Jam in Khorasan Razavi Province. Mineralization is found both as vein and replacement within carbonate rock (Permian). Two primary stages of mineralization are: 1) galena ± pyrite ± chalcopyrite ± sphalerite ± sulfosalte ± Cu-Sb sulfides, quartz and barite. 2) Stibnite ± pyrite ± sphalerite ± fuloppite, quartz, barite, dolomite and calcite. Minerals which are formed due to weathering and oxidation include valentinite, bindheimite, covellite, malachite, azurite, anglesite, cerrusite, geothite, hematite and Sb-oxides. Main alteration is: silicification, baritization and dolomitization. SEM analyses of galena revealed high content of Ag, As and Sb and low Bi. This indicates that galena was formed at low temperature. Sulfosalte within galena also contain higher Sb which prove this case. Stibnite also contains some Ag. Fluid inclusion microthermometry on quartz, calcite and barite revealed that the first stage of mineralization were formed between 371-317°C and the second stage associated with quartz, barite, and dolomite were formed between 275-188 °C and associated with calcite is between 197 132°C. Sirzar Sb mineralized area is similar to Xikuangshan mine in China with respect to host rock, mineral paragnesis and type of mineralization. Based on mineral chemistry and fluid inclusion microthermometry, Sirzar is a low temperature epithermal deposit.
    Keywords: Stibnite, paragenesis sequence, fluid inclusion, thermometry, Torbat, e, Jam
  • M. Khashei*, Gh. Mirab Shabestari, M. H. Zarrinkoub Page 583
    The aim of this research was to estimate iron and manganese carbonate values in dolomites using XRD technique. This method is done easily and with less cost than the conventional chemical methods which are used to determine the amount of iron and manganese. For this purpose, total number of 20 samples from four different formations with various ages and locations, including Soltanieh, Sibzar, Shotori and Mozduran Formations, were selected and their iron and manganese contents were measured using atomic absorption spectrophotometery technique. Then all samples were analyzed by XRD. Finally, with drawn cell space values versus amounts of iron and manganese, the graph was obtained and the function of mol% FeCO3 + MnCO3 = 1271.5 d104 – 3667.2 (r2 = 0.897) was obtained from it. This function can be used to estimate iron and manganese carbonate contents in the other unknown dolomite samples which have only been studied using XRD method.
    Keywords: XRD, dolomite, ferroan dolomite, manganese dolomite
  • F. Ranjbar Moghaddam, K. Ebrahimi Nasrabadi, S. M. Homam Page 593
    Extensive outcrops of metamorphic rocks is located in east of fariman (gandab) cantain andalusite schiste has been evaluted their potential as mineral deposite in this study. For this purpose, after preliminary studies of petrography and geochemistry, were performed processing tests including gravity and magnetic separation with aim of evaluation ability of production andalusite used in refractories industry. Petrography study includs of thin sections, X-ray diffraction (XRD) and in order of identify the associated elements, chemical analysis of samples taken by XRF. The results show that processing operations using dry high intensity magnetic separation and heavy media method of gravity seperation, product %55 aluminum oxide, %1.5 iron oxide, %42 silicon oxide and less than %0.5 of potassium and sodium oxides, which is comparable to international standards and marketable andalusite
    Keywords: processing, Andalusite, gravity separation, magnetic separation
  • A. Rahimi, Chakdel*, A. P. Boyle Page 49
    The studied sample presents garnet textural sector-zoning as inclusions in two types in garnet schist from Morlaix, North-West Brittany, France. Crystal size distributions (CSD) of quartz crystals were measured in both types inclusions, in the matrix and strain shadows around garnet porphyroblasts using Back-scatter electron (BSE) images. The CSD plots of quartz crystals show an increase of average in sizes from type 1 inclusion,60μm, to the matrix,116 μm, and strain shadow,248 μm,. These differences could be explained of quartzes size distribution by many processes such as capturing by pophyroblast, crystal face, annealing and grain boundary migration
    Keywords: BSE, quartz, sector, zoning, crystal size distribution, strain shadow
  • A. Abedini*, A.A. Calagari Page 59
    East of Shahindezh (south of West Azarbaidjan province), as a part of Irano Himalayan karst bauxite belt, comprises discontinuous layers and lenses of bauxite, laterite, and kaolin within the Ruteh carbonate formation (Middle- Upper Permian). The XRD analyses show that the lateritic ores have rather simple mineralogy, and consist of hematite, boehmite, and kaolinite as major phases accompanied by minor phases such as goethite, montmorillonite, diaspore, illite, chlorite, and rutile. According to petrographical considerations, it can be deduced that the ores have polycyclic nature and their evolution being largely affected by the function of diagenetic and epigenetic processes. Petrographical features along with mineral assemblages reveal that the lateritic ores were deposited almost in a vadose environment. Based on chemistry of major elements, the ores are categorized into three types; (1) bauxitic ferrite, (2) laterite, and (3) ferritic laterite. Distribution pattern of REEs normalized to chondrite displays a low degree of differentiation between LREEs and HREEs and also a weak negative anomaly for Eu during the lateritization processes. These features along with field relations and concentration values of Al, Ti, and Zr indicate a diabasic protolith for the ores. Consideration of Ce and Eu anomalies unveil that the intensity of lateritization is directly related to the pH increase of drained water, Eh variations, and fluctuation of water table. Results from geochemical data have furnished compelling evidence that buffering of underground descending acidic weathering solutions, dissimilaritis in degree of resistance against weathering among primary minerals, discrepancies in degree of stability of complexing legands, and chemical characteristics of elements are four key controlling factors for the distribution and behavior of major, minor, trace, and rare earth elements during lateritization in east of Shahindezh.
    Keywords: West, Azarbaidjan, Shahindezh, lateritization, protolith, distribution pattern of elements