فهرست مطالب

نشریه بهداشت مواد غذایی
سال دوم شماره 3 (پیاپی 7، پاییز 1391)

  • تاریخ انتشار: 1391/07/12
  • تعداد عناوین: 8
|
  • سید شهرام شکرفروش، نوردهر رکنی، گیتی کریم، سید مهدی رضوی روحانی، سید محمد مهدی کیایی، مریم عباس والی صفحه 1
    در این بررسی مطالعات انجام یافته در زمینه آلودگی گوشت و فرآورده های آن در ایران جمع آوری شده و مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در ارتباط با باسیلوس سرئوس کار تحقیقاتی بسیار کمی انجام گرفته است. یکی از دلایل عمده آن می تواند میزان آلودگی کمی باشد که در این فرآورده ها دیده می شود. در مورد بروسلا نیز همین طور، زیرا در عضلات دام های کشتاری به ندرت مشاهده شد و انتقال بیماری از راه خوردن گوشت خطر آفرین نمی باشد. در مورد کمپیلو باکتر ژوژنی اکثر تحقیقات، بدون هدف مشخصی انجام پذیرفته است و گوشت مرغ بیشترین میزان آلودگی را دارا می باشد. کلستریدیوم پرفرینجنس مهمترین عامل آلودگی در ماهی و فرآورده های آن و هم چنین گوشت های کنسرو شده می باشد. در زمینه اشریشیا کلی کارهای تحقیقاتی نسبتا زیادی انجام پذیرفته است. مطالعات نشان می دهند که هر چه قطعات گوشت بزرگتر باشند میزان آلودگی کمتر می باشد. بیشترین آلودگی در گوشت های چرخ شده مشاهده شده است. در سوسیس و کالباس معمولا آلودگی به صورت ثانویه و پس از تولید ایجاد می شود. در سال های گذشته میزان آلودگی به اشریشیا کلی به مراتب بیشتر از امروز بوده است. این مطلب نشان دهنده بهبود وضعیت بهداشت در کشتارگاه ها و کارخانه های صنایع گوشت میباشد. در مورد لیستریا تحقیقات محدودی در ایران انجام گرفته است. نتایج نشان میدهند که گوشت و فرآورده های آن کما بیش آلودگی به لیستریا مونوسیتوژنز دارند. مهمترین مورد در ارتباط با پیشگیری، دقت در بازرسی قبل از کشتار و حذف دامهای بیمار میباشد. در مورد آلودگی های سالمونلایی، اکثر آلودگی ها به صورت ثانویه بودند و آلودگی های اولیه ناشی از سالمونلوز در دام کشتار شده کمتر دیده میشود. از آنجا که وجود این میکروارگانیسم در غذای انسان بسیار خطرناک بوده و از نظر اپیدمیولوژیک حائز اهمیت میباشد، به ویژه هنگام واردات گوشت بایستی کنترل بهداشتی با دقت زیادی انجام پذیرد. در زمینه استافیلوکوک بیماریزا نیز کارهای تحقیقاتی نسبتا زیادی انجام گرفته است. از تحقیقات چنین بر میآید که بیشتر آلودگی های استافیلوکوکی مربوط به کباب کوبیده و طی فصول گرم سال بوده است.
    کلیدواژگان: باکتری های بیماری زا، گوشت، فرآورده های گوشت، آلودگی غذا
  • رامین عطازاده، گیتی کریم، جواد حصاری، شهرام حنیفیان صفحه 15
    هدف اصلی از این مطالعه تعیین تاثیر استفاده از آغازگر الحاقی تضعیف شده لاکتوباسیلوس پلانتاروم بر فرآیند لیپولیز در پنیر سفید فراپالایشی (UF) از طریق اندازه گیری اندیس اسیدیته، پروفیل اسیدهای چرب، ویژگی های شیمیایی، میکروبی وحسی در طول دوره رسیدن بود. نتایج حاصل نشان داد پنیر UF حاوی لاکتوباسیلوس پلانتاروم تضعیف شده در مقایسه با پنیرهای شاهد از نظر ترکیب شیمیایی در طول 60 روز دوره رسیدن اختلاف معنی داری نداشتند. شمارش کلی باکتری ها و شمارش لاکتوباسیل های مزوفیل در پنیرهایUF تولید شده با آغازگر الحاقی تضعیف شده بعد از 45 روز رسیدن به طور معنی داری (01/0>p) از نمونه های شاهد بالاتر بود. نتایج حاصل از پروفیل اسیدهای چرب پنیر سفید فراپالایشی (UF) نشان داد به علت افزایش روند لیپولیز در 30 روز اول رسیدن در نمونه های حاوی لاکتوباسیلوس پلانتاروم تضعیف شده درصد اسیدهای چرب با زنجیر کوتاه و متوسط (C14:0- C4:0) در مقایسه با گروه شاهد به صورت معنی دار (01/0>p) کاهش و درصد اسیدهای چرب با زنجیر بلند (C18:3- C16:0) افزایش یافت. اندیس لیپولیزی که بوسیله مقدار کل اسیدهای چرب آزاد نشان داده می شود در پنیرهای تولید شده با لاکتوباسیلوس پلانتاروم تضعیف شده به صورت معنی داری مقدار کل اسیدهای چرب آزاد نشان داده می شود در پنیرهای تولید شده با لاکتوباسیلوس پلانتاروم تضعیف شده به صورت (p<0/01) بالاتر بود. به علاوه در ارزیابی حسی، پنیرهای UF تولید شده با آغازگر الحاقی تضعیف شده به طور معنی داری (p<0/01) به مجموع نمرات بالاتری نسبت به پنیرهای شاهد در روز 45 رسیدند.در نهایت با توجه به این نتایج به نظر می رسد که پنیرهای UF تولید شده با لاکتوباسیلوس پلانتاروم تضعیف شده در مقایسه با پنیرهای شاهد از کیفیت تغذیه ای بالاتری برخوردار باشند.
    کلیدواژگان: آغازگر الحاقی تضعیف شده، پنیر سفید فراپالایشی، لاکتوباسیلوس پلانتاروم، لیپولیز
  • سهیل سبحان اردکانی، مریم قاسمی، مهدی ریاحی خرم صفحه 29
    در این پژوهش نظر به اهمیت تاثیر سوء غلظت بیش از حد مجاز عناصر سنگین در منابع غذایی، غلظت عناصر آهن، روی، مس، کادمیوم و سرب موجود در 180 نمونه از بافت های کبد، کلیه و ماهیچه گاو و گوسفند عرضه شده در بازار مصرف شهر همدان در سال 1390 به روش هضم مرطوب و توسط دستگاه نشر اتمی بر حسب ppb وزن مرطوب تعیین شد. نتایج نشان داد بالاترین نرخ تجمع فلزات مربوط به بافت های کبد و کلیه و پایین ترین آن مربوط به بافت ماهیچه بود. در بین عناصر، بیشترین میانگین غلظت مربوط به آهن بافت کبد گاو (ppb 879±25507) و کمترین میانگین غلظت مربوط به کادمیوم بافت ماهیچه گوسفند (ppb54±192) بود. مقایسه آماری میانگین غلظت تجمع یافته فلزات در بافت های مورد مطالعه دام ها با یکدیگر بیانگر وجود اختلاف معنی دار بود (001/0>P). مقایسه میانگین غلظت تجمع یافته فلزات در بافت های مختلف با حداکثر غلظت مجاز کمیسیون اروپا بیانگر آن بود که به استثنای عناصر کادمیوم و سرب، میانگین غلظت سایر عناصر زیر حد مجاز بوده است. همچنین مقایسه میانگین غلظت تجمع یافته فلز کادمیوم با حد مجاز WHO نشان داد که به استثنای بافت ماهیچه در هر دو دام گاو و گوسفند، غلظت این عنصر در سایر بافتها بطور معنی دار بیش از حد مجاز بوده است. معنی دار بیش از حد مجاز بوده است (P<0/001).بدین ترتیب میانگین غلظت تجمع یافته اکثر فلزات مورد ارزیابی در بافت های بدن گاو بیشتر از گوسفند و میانگین غلظت تجمع یافته عناصر آهن و مس در بافت کبد بیش از سایر بافتها بود. این موضوع با توجه به نقش بافت کبد به عنوان «اندام ذخیره احشام»، قابل توجیه می باشد. همچنین میانگین غلظت تجمع یافته عناصر سمی کادمیوم و سرب در بافت کلیه بالاتر از سایر بافتها بود، که این موضوع نیز با توجه به نقش بافت کلیه به عنوان «عضو دفع فضولات»، قابل توجیه است.
    کلیدواژگان: فلز سنگین، گاو، گوسفند، امنیت غذایی، همدان
  • هیوا کریمی دره آبی، فرزین اسماعیل پور، کیوان ابراهیمی محمدی صفحه 41
    سالمونلا یکی از مهمترین عوامل عفونت غذایی است که می تواند عوارض مختلفی را در دستگاه گوارش ایجاد کند. گوشت به عنوان یکی از مهمترین عوامل انتقال عفونت سالمونلایی در انسان شناخته شده است. در این مطالعه برای بررسی میزان آلودگی سالمونلایی، 60 نمونه گوشت گاو تازه توزیع شده در سطح قصابی ها و فروشگاه های عرضه گوشت سنندج در شرایط استریل نمونه برداری شده و برای جداسازی سالمونلا کشت داده شده و نتایج با استفاده از PCR مورد ارزیابی قرار گرفت. به منظور تشخیص تائیدی کلنی های جداسازی شده به عنوان جنس سالمونلا و تفریق گونه های تایفی موریوم و انتریتیدیس با استفاده از روش Multiplex-PCR از سه جفت پرایمر شامل 138S،S141 اختصاصی ژن InvA، پرایمرهای Flil5، Tym اختصاصی ژن fliC و پرایمرهای Prot6e-5، Prot6e-6 اختصاصی ژن Prot6E به ترتیب اختصاصی جنس سالمونلا، گونه های تایفی موریوم و انتریتیدیس مورد استفاده قرار گرفت. در مجموع نتایج حاصل از کشت میکروبی 12 نمونه (20%) آلوده به سالمونلا بودند، در حالی که بر اساس آزمایش PCR روی جدایه های حاصله در نهایت 7 مورد (6/11%) از نمونه ها آلوده به سالمونلا تشخیص داده شدند.
    4 مورد (6/6%) از نمونه ها آلوده به سالمونلا تایفی موریوم تشخیص داده شدند و از هیچکدام از نمونه ها سالمونلا انتریتیدیس جدا نشد (0%).این مطالعه نشان داد که میزان شیوع آلودگی سالمونلایی در گوشت تازه گاو توزیع شده در سطح سنندج بالا می باشد.
    کلیدواژگان: گوشت گاو، سالمونلا تایفی موریوم، سالمونلا انتریتیدیس، Multiplex PCR
  • ابوالفضل عسکری ساری، محمد ولایت زاده صفحه 49
    در این تحقیق به بررسی ارتباط تجمع مقدار آرسنیک با میزان پروتئین، چربی، خاکستر و رطوبت عضله هشت گونه ماهی کپور معمولی، قزل آلای رنگین کمان، کپور سرگنده، کپور نقره ای، کپور علف خوار، شیر، قباد و شوریده پرداخته شد. تعداد 72 نمونه ماهی کپور معمولی، کپور سرگنده، کپور نقره ای، کپور علف خوار از مجتمع پرورش ماهی آزادگان اهواز، ماهی قزل آلای رنگین کمان از مجتمع پرورش ماهی چشمه دیمه شهرکرد و نمونه های ماهی شیر، قباد و شوریده از بندر هندیجان توسط تور گوشگیر صید شدند. آماده سازی نمونه ها بر اساس روش هضم مرطوب صورت گرفت و اندازه گیری غلظت آرسنیک با روش جذب اتمی انجام شد. نتایج این تحقیق نشان داد میانگین میزان آرسنیک در عضله ماهیان 020/0± 269/0 میلی گرم در کیلوگرم وزن مرطوب بود. بالاترین میزان عنصر آرسنیک در عضله ماهی قباد (019/0± 294/0 میلی گرم در کیلوگرم وزن تر) و پایین ترین میزان این عنصر در عضله ماهی شوریده (024/0± 175/0 میلی گرم در کیلوگرم وزن تر) به دست آمد. همچنین میزان پروتئین، چربی، خاکستر در عضله ماهیان به ترتیب 78/0± 67/19، 45/0± 45/2، 23/0± 49/1 گرم در 100 گرم و میزان رطوبت 89/1± 78 درصد بود.
    نتایج نشان داد بین میزان تجمع آرسنیک در عضله ماهیان مورد مطالعه با میزان پروتئین، چربی، خاکستر و رطوبت همبستگی مثبت وجود دارد(p<0/05).
    کلیدواژگان: آرسنیک، ترکیبات، عضله، ماهی، ایران
  • لیلا روفه گری نژاد، محمدرضا احسانی، مسعود دارابی امین، مریم میزانی، آیناز علیزاده صفحه 59
    در این تحقیق تاثیر فعالیت باکتری های لاکتیکی از قبیل لاکتوباسیلوس بولگاریکوس و استرپتوکوکوس ترموفیلوس (استارتر ترموفیل)، لاکتوکوکوس لاکتیس (زیرگونه های لاکتیس و کرموریس، لوکونوستوک مزنتروئیدیس زیرگونه سیترووروم به همراه لاکتوکوکوس لاکتیس زیرگونه دی استی لاکتیس (استارتر مزوفیل)، هم چنین لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس، لاکتوباسیلوس کازئی و بیفیدوباکتریوم لاکتیس به صورت مجزا و نیز مخلوط با هم بر روی میزان اسیدهای چرب اشباع، اسید لینولئیک کنژوگه و اندیس آتروژنیک کره مورد بررسی قرار گرفت. خامه های تخمیرشده با این باکتری ها برای تهیه کره استفاده شد و آنالیز اسیدهای چرب با گاز کروماتوگرافی نشان داد، که کاربرد استارتر ترموفیل و مخلوط منجر به کاهش نسبت اسیدهای چرب اشباع به غیر اشباع گردید. در صورتی که که اسید لینولئیک کنژوگه در کره تهیه شده با لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس بالاتر بود. کره های تهیه شده با استارتر ترموفیل پایین ترین میزان اندیس آتروژنیک را دارا بودند. ارزیابی حسی تفاوت معنی داری (05/0p>) در رنگ و وضعیت ظاهری نشان نداد. اما کره های تهیه شده با استارتر ترموفیل و مزوفیل طعم مناسب تری در مقایس با نمونه های تهیه شده با لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس لاکتوباسیلوس کازئی و بیفیدوباکتریوم لاکتیس داشتند. نتایج نشان داد، امکان کاهش تاثیرات نامطلوب تغذیه ای کره با به کارگیری باکتری های لاکتیک وجود دارد.
    کلیدواژگان: اسید لینولئیک کنژوگه، اندیس آتروژنیک، باکتری های لاکتیک، کره
  • مهرداد چراغی، ندا آریایی نژاد، بهاره لرستانی صفحه 69
    آلاینده ها از جمله عوامل مختل کننده زیست بوم ها به شمار می آیند و از این میان فلزات سنگین به دلیل مشکلات سمیت، پایداری و تجمع زیستی در محیط زیست حتی در غلظت های کم نیز حائز اهمیت شناخته شده اند. استان کردستان با تولید سالانه 30 هزار تن توت فرنگی، 88 درصد کل محصول ایران را تولید می کند. در این مطالعه از خاک (عمق صفر تا 30 سانتی متری)، برگ و محصول توت فرنگی هر پنج مزرعه موجود در جاده سنندج به کامیاران تعداد 25 نمونه بطور تصادفی جمع آوری شد. سپس نمونه ها به آزمایشگاه منتقل و عملیات هضم اسیدی و قرائت فلزات سنگین کادمیوم، آرسنیک، سرب، روی و مس با استفاده از دستگاه نشر اتمی، صورت گرفت. طبق نتایج مطالعه، غلظت کادمیوم، روی و مس در محصول توت فرنگی مزارع نمونه برداری شده (01/0، 03/6 و 67/13 میلی گرم در کیلوگرم) پایین تر و غلظت فلزات سنگین آرسنیک و سرب در محصول توت فرنگی مزارع نمونه برداری شده (88/36 و 57/3 میلی گرم در کیلوگرم) بالاتر از حد استاندارد FAO/WHO بود (با حدود اطمینان 95 درصد). احتمالا علت اصلی آلودگی فلزات سنگین استفاده نابجا از کودهای شیمیایی و سموم دفع آفات نباتی در مزارع مورد بررسی باشد.
    کلیدواژگان: فلزات سنگین، توت فرنگی، استان کردستان
  • عبدالله جمشیدی، رضا وکیلی، حسام الدین سیفی، جواد حاجی زاده صفحه 81
    شیر خام یکی از فساد پذیرترین غذاهایی است که پس از دوشش در معرض آلودگی های محیطی قرار می گیرد. در این بررسی با هدف بررسی نقش عوامل مختلف در افزایش بار میکربی شیر، از شیر خام تولیدی یکصد گاوداری اطراف شهرستان اسفراین به صورت تصادفی در اواسط فصول بهار، تابستان و پاییز 1389 نمونه برداری گردید. نمونه های شیر در سه مرحله: بلافاصله پس از دوشش، هنگام خروج از دامداری و هنگام تحویل به ایستگاه جمع آوری شیر خام اخذ گردید. نمونه ها از نظر شمارش کلی باکتریایی مورد آزمایش قرار گرفت. جهت تعیین ارتباط بین شمارش کلی باکتریایی با فاکتورهایی که احتمالا در تغییر آن موثر می-باشند پرسش نامه ای طراحی گردید. آنالیز آماری با استفاده از روش رگرسیون لوجستیک (Logistic regression) و روند genmod به وسیله نرم افزارآماری SAS انجام شد. به طور کلی در این بررسی عوامل موثر در حفظ زنجیره سرما، پیشگیری کننده از ورم پستان، عوامل موثر در بهداشت ظروف و تجهیزات؛ سن و نژاد و نیز عوامل غیرمستقیم نظیر سطح سواد دامداران و فاصله دامداری از مرکز جمع آوری، رابطه معنی داری (p<0/05) با افزایش بار میکربی شیر نشان دادند. با توجه به نتایج این بررسی، جهت کاهش بار میکروبی شیر، حفظ زنجیره سرما، ضدعفونی سرپستانک ها پس از دوشش، رعایت بهداشت ظروف و تجهیزات و نیز تجدید نظر در کیفیت آموزش بهداشت دامداران توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: شیرخام، شمارش کلی باکتریایی، اسفراین، عوامل مرتبط
|
  • Shekarforoush S.S., Rokni N., Karim G., Razavi Rohani S.M., Kiaie S.M.M., Abbasvali M Page 1
    The present study was aimed to review the contamination of meat and meat products with pathogenic bacteria in Iran. Little information is available about the contamination of meat and meat products with Bacillus cereus, because of the low contamination rate with the microorganism. The situation is about the same with Brucella, as the microorganism can hardly be seen in the muscles. However, not too many information is available on the contamination with Campylobacter jejuni, even though, the contamination of chicken meat with the campylobacter was addressed. Clostridium butolinum was the main discriminated bacterium to contaminate fish and its products and canned meats. Studies revealed that the big portions of meat were less likely contaminated with E. coli compared to the minced meat. Our study showed that the cross contamination of sausage is often occurred after the production chain. The situation was possibly attributed to the improvement of hygienic conditions of slaughter-houses and meat industries. Limited information was found on the contamination with Listeria monocytogenes and available data indicate that the microorganism can be present in meat and meat products. The most important factor for prevention of contamination is restricted inspection of slaughtered animals before slaughter and omission of diseased animals. Much information was accessible on the cross contamination with Salmonella in Iran and elsewhere. Salmonellosis is not common in the slaughtered animals despite its epidemiological and public health issues. The problem was also associated with the restricted inspection. Study about the staphylococcal contamination of meat was proportionately numerous. The contamination was mostly occurred in the minced Kebab in the warm seasons of the year. Generally, a low percentage of such contaminations were found in the meat products and sausage, in the surveys.
    Keywords: Food borne bacteria, Meat, Meat products
  • Atazadeh R., Karim G., Hesari J., Hanifian S Page 15
    The main objective of this study was to determine the effect of attenuated adjunct culture of lactobacillus plantarum on the lipolysis of UF-white cheese as measured by acid degree value, the fatty acids profile, physicochemical, microbial and sensory characteristics during ripening. The results showed that, treated UF cheeses exhibited no significant (p>0.05) differences in chemical composition (dry matter, fat, salt and pH) in comparison with the control UF cheeses throughout 60 days of ripening. Total bacterial count and mesophilic lactobacillus count in the UF cheeses using attenuated adjunct starter were significantly (p<0.01) higher than the control cheeses after 45 days of ripening. The results of fatty acid profiles revealed that due to increasing of the lipolysis in the first 30 days of ripening, the samples containing attenuated adjunct lactobacillus plantarum had significantly (p< 0.01) lower percentages of fatty acids with medium and short chains (C4:0 -C14:0) in comparison with the control cheeses while the percentage of fatty acids with long chains (C16:0 -C18:3) increased. Acid degree value, as indicated by total free fatty acids was significantly (p<0.01) higher in cheeses using attenuated adjunct lactobacillus plantarum. In organoleptic evaluation, UF cheeses received significantly (p<0.01) higher total scores than the control samples on day 45. Finally, it could be concluded that cheeses produced by attenuated adjunct lactobacillus plantarum have more nutritional quality than the control UF cheeses.
    Keywords: Attenuated adjunct starter, Lactobacilli plantarum, Lipolysis, UF white cheese
  • Sobhanardakani S., Qasemi M., Riahi Khoram M Page 29
    Importance of heavy metals in food safety and detrimental effects of their high concentrations in food stuff is well documented. In this study, concentrations of Fe, Zn, Cu, Cd and Pb in kidney, liver and muscle tissues of cow and sheep at Hamedan retails were evaluated. A total number of 180 samples was assessed for the amount of heavy metals as ppb in wet weight. For this, wet-digestion method was used to determine the concentration of given elements by ICP (Varian ES-710). Results showed that the highest concentration of heavy metals was determined in the liver and kidney samples, while the lowest concentration was found in muscle tissue. Among the heavy metals, Fe in cow’s liver had the highest concentration (25507±879 ppb) and Cd in muscle tissue of sheep has the lowest concentration (192±54 ppb). In overall, accumulation of heavy metals in tissues of cows was higher than sheep. Statistical comparison of accumulated metals concentration in various tissues of these two animal groups showed significant difference (P<0.001). Regarding the maximum acceptable concentration approved by EU, the concentration of heavy metals was lower than the allowed level, except for Cd and Pb. Due to the toxicity of Cd, the concentration of Cd was compared with the maximum acceptable limit of WHO. Results revealed that the concentration of Cd was higher than acceptable level in all tissues except for muscle tissues (P<0.001). Mean concentration of most metals in this study was found higher in cow tissues than sheep. It seems that cows are more tolerant against the accumulation of toxic metals. Moreover, mean concentration of Fe and Cu was higher in liver which is justifiable by the fact that liver is a storage organ. Since kidneys are responsible for the removal of wastes, mean concentration of Cd and Pb was determined highest in kidney.
    Keywords: Heavy metals, Cow, Sheep, Food security, Hamedan
  • Karimi Darehabi H., Esmailneshad F., Ebrahimi Mohammadi K Page 41
    Salmonella infection is among the main food-borne gastrointestinal disease. Meat has been recognized as a major source of human illness caused by Salmonella serovars. The presence of Salmonella was detected in 60 samples of fresh beef from retailsof Sanandaj. The presence of Salmonella was assessed by conventional culture method and confirmed by PCR assay. To confirm the identification of isolated colonies as Salmonella spp. and determining serovars as typhimuriumand enteritidisserovars, a multiplex PCR assay, using three pairs of primers were employed. S141 and S139 for InvAgene, specific for the genus of Salmonella, Fli15 and Tym for FliCgene, specific for typhimurium serovar and Prot6e-5 and Prot6e-6 for Prot6E gene, specific for Enteritidisserovar.12 samples 20% were determined as contaminated with Salmonella sppwith microbial culture method but with PCR method only seven samples 11.66% were confirmed. 4 samples (6.6%) of isolated colonies were confirmed as SalmonellaTyphimuriumand any number of isolated colonies were confirmed as Salmonella Enteritidis, the other isolated colonis were belong to other salmonella serovars. This study showed a relatively highprevalence of salmonella in fresh beef from Sanandaj.
    Keywords: Beef, Salmonella typhimurium, Salmonella enteritidis, Multiplex PCR
  • Askary Sary A., Velayatzadeh M Page 49
    A comparative study was conducted to investigate a relationship between concentration of arsenic with protein, lipid, ash and moisture content in Cyprinus carpio, Oncorhynchus mykiss, Aristichthys nobilis, Hypophthalmichthys molitrix, Ctenopharyngodon idella, Scomberomorus commerson, Scomberomorus guttatus and Otolithes ruber. A total of 72 sample of common carp, Bighead carp, silver carp and grass carp fishing from Azadegan fish farming center, Ahvaz; Rainbow trout from Cheshme Dimeh and Scomberomorus commerson, Scomberomorus guttatus and Otolithes ruber caught with gill net from Hendijan. Wet-digestion method was performed prior to arsenic determination in the samples. The level of arsenic was measured by atomic absorption spectrophotometer. The results showed that concentration of arsenic in the muscle of fishes was 269.87 ± 20.96 μg/Kg. Moreover, levels of protein, lipid, ash and moisture in the samples were estimated at 19.67±0.78 g/100, 2.45±0.45 g/100, 1.49±0.23 g/100, 78±1.89 g/100, respectively. Results also showed a positive correlation between the accumulation of arsenic in muscle of fishes with levels of protein, lipid, ash and moisture (p<0.05).
    Keywords: Arsenic, Chemical Compositions, Muscle, Fish, Iran
  • Roufegari, Nejad L., Ehsani M.R., Darabi Amin M., Mizani M., Alizadeh A Page 59
    This is a study aimed to investigate the effect of lactic acid bacteria including Lactobacillus acidophilus and Sterptococcus thermophilus (as thermophilic culture), Lactococcus lactis subsp. lactis, cremoris and diacetylactis, Leuconostoc citrovorum (as mesophilic culture), Lactobacillus acidophilus, Lactobacillus casei, Bifidobacterium lactis and a mixed culture of L.acidophilus, L. casei and B. lactis on fatty acid profile, conjugated linoleic acid (CLA) and atherogenic index (AI) of butter. Fatty acid analysis with gas chromatography indicated that application of thermophilic and mixed culture decreased the ratio of saturated to unsaturated fatty acid; whereas, the butters made with L. acidophilus had the highest content of CLA. Moreover, AI in the samples prepared with thermophilic cultures was the least. Sensory evaluation of the treatments revealed no significant differences (p> 0/05) in appearance and color. However, the butters prepared with thermophilic and mesophilic cultures had more desirable taste in comparison with the samples made with L. acidophilus, L. casei and B. lactis. From the nutritional point of view, the adverse effect of butter could be diminished via the application of selected lactic acid bacteria.
    Keywords: Conjugated linoleic acid, Atherogenic index, Lactic acid bacteria, Butter
  • Cheraghi M., Ariaeinejad N., Lorestani B Page 69
    Contaminants are damaging factors of the ecosystems. Amongst, heavy metals are due to their toxicity, persistence and bio-accumulation are of great concern even in low concentrations. Kurdistan province with an annual production of 30,000 tons of strawberry produces 88 percent of the strawberry in Iran. In this study, 25 samples were obtained randomly from soil (depth of 0-30 cm), leaf and strawberry crop of all five existing farms located on the road of Sanandaj to Kamyaran. The samples were transported to laboratory and acid digestion was performed on the samples. Afterwards, the quantity of cadmium, arsenic, lead, zinc and copper were measured using atomic emission device. The results revealed that metal concentrations of cadmium, zinc and copper (0.01, 6.03, 13.67 mg/kg, respectively) were lower than the standards of FAO/WHO. Meanwhile the concentrations of heavy metals of arsenic and lead (36.88, 3.57 mg/kg, respectively) were higher than the defined standards (with 95% confidence level). It seems that the overuse of chemical fertilizers and pesticides is the main cause of heavy metal contaminations in the strawberry farms.
    Keywords: Heavy metals, Strawberry, Kurdistan province
  • Jamshidi A., Vakili R., Seifi H., Hajizadeh J Page 81
    Raw milk is among the highly perishable foods which are subjected to various environmental contaminations following milking. In this study, the factors influencing bacterial load of bulk-milk were investigated. For this purpose, 100 samples were obtained from dairy farms around Esferayen during spring, summer and autumn of 2009. The samples were taken in three stages: after milking, before transportation from dairy farm, and before delivering to milk-collection-center. The samples were analyzed for total bacteria count (TBC). To determine the factors which could influence the TBC of raw milk, a questionnaire sheet where designed. Statistical analysis were performed by means of logistic regression (genmod procedure), using SAS software (version 8.2). According to the results of this study, maintaining cold chain throughout the transportation and storage of raw milk, prevention of mastitis, cleaning and sanitizing of containers and equipments, age and breed of dairy cattle as well as indirect factors such as education level of dairy farmers, distance to milk-collection-center had significant effects (P<0.05) on microbial count of bulk-tank-milk. It was concluded that to reduce bacterial in raw milk, it is crucial to maintain cold-chain throughout milking process, wash teats with sanitizers, improve the hygienic condition of the milking utensils as well as to improve the overall quality of personnel education.
    Keywords: Bulk, raw, milk, Total bacterial count, Esferayen