فهرست مطالب

مهندسی و مدیریت آبخیز - سال سوم شماره 2 (تابستان 1390)

مجله مهندسی و مدیریت آبخیز
سال سوم شماره 2 (تابستان 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/05/11
  • تعداد عناوین: 7
|
  • پیمان دانش کار آراسته*، مسعود تجریشی، بهرام ثقفیان صفحه 67
    دمای سطح زمین شامل خاک، آب، برف و پوشش گیاهی از جمله متغیرهایی است که در دامنه وسیعی از مطالعات و تحقیقات علوم زمین و محیط زیست کاربرد دارد و عموما دید مکانی وسیعی از آن در پروژه ها مورد نیاز است.
    فن آوری سنجش از دور، امکان پایش مکانی هم زمان این کمیت را در سطوح وسیع فراهم می آورد و سری زمانی تصاویر، پیکره پیوسته زمانی- مکانی این متغیر را تشکیل می دهد. چنین پیکره پیوستهای در اکثر مدل سازی های بیلان انرژی مانند آنچه در برآورد تبخیر به صورت منطقه ای مورد نیاز است یا بهینه سازی توزیع و مصرف انرژی و یا انتشار آلاینده های جوی، مورد استفاده قرار می گیرد. در مقاله حاضر، ضمن معرفی برخی روش های متداول تخمین دمای سطح با استفاده از تصاویر ماهواره ای به واسنجی و انتخاب صورت مناسبی از معادله پنجره مجزا در محدوده دشت سیستان و هامون ها اقدام شده است. اصل مورد پیروی در این روش که از ترکیب دمای درخشندگی و گسیلندگی نوارهای فروسرخ حرارتی استفاده می نماید، بر این پایه استوار است که اتمسفر در طول موج های متفاوت، عکس العمل متفاوتی از خود بروز می دهد. برای این منظور، با استفاده از دمای برداشت شده از سطح زمین در دو نقطه مشاهده ای و به ازای 22 تصویر سنجنده AVHRR از ماهواره سری NOAA، طی بازه زمانی 1992 تا 2002 میلادی در مرحله واسنجی، اقدام به توسعه روابط رگرسیونی شده و آزمون های مربوطه نیز به کار گرفته شده اند. در مرحله اعتبارسنجی از 10 تصویر AVHRR دیگر و اطلاعات مشاهده شده زمینی هم زمان آن ها بهره گیری شده و آزمون χ2 برای بررسی میزان اعتبار روابط به کار گرفته شده است. بر این اساس، سه صورت از معادله پنجره مجزا که با آزمون های مورد نظر تایید شده بودند، انتخاب و برای بررسی میزان اختلاف، مورد آزمون های پارامتری F و ناپارامتری Kruskal-Wallis قرار گرفتند. آزمون های مزبور نشان دادند که بین نتایج سه رابطه، اختلاف معنی داری در میانگین و میانه در سطح معنی داری 95 درصد وجود ندارند. لذا ساده ترین صورت معادله پنجره مجزا که متغیرهای کم تری دارد، به عنوان گزینه قابل کاربرد پیشنهاد و بر اساس آن، نقشه های توزیع دمای سطح زمین در محدوده سیستان از طریق پردازش تصاویر استخراج شد.
    کلیدواژگان: پایش مکانی، پنجره مجزا، دمای درخشندگی، گسیلندگی، AVHRR
  • امیر صمدی تبریزی*، حمیدرضا پیروان، احمد معتمد صفحه 78
    موضوع تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین وگی های پلاستیسیته نهشته های نئون منطقه کوه گچ آب و گیت چا در جنوب شرقی گرمسار با کیفیت فرسایش پذیری آبی آن هامی باشد. اشکال فرسایش موجود در منطقه شامل فرسایش سطحی، شیاری، خندقی، آبراهه ای و تونلی است. عمق نمونه برداری در فرسایش های مختلف متفاوت می باشد، به طوری که در فرسایش شیاری و آبراهه ای از عمق صفر تا 30 سانتی متر و در فرسایش خندقی از راس خندق و دیواره آن نمونه گرفته شده است. آزمایش های انجام گرفته برروی نهشته های نئوژن شامل حد روانی، حد خمیری، شاخص خمیری و در نهایت طبقه بندی مهندسی می باشد. پس از بررسی های انجام شده مشخص شد که بین حدود آتربرگ با مقدار رس رابطه ای وجود ندارد، چون اجزاء رسی تمایل به خاک دانه سازی، عموما در اندازه سیلت دارند. در حالی که بین شاخص خمیری و مقدار رس رابطه مثبت و مستقیمی وجود دارد که بیان گر آن است که خاک هایی با رس بیش تر نسبت به خاک هایی با رس کم تر از پایداری بیش تری برخوردار بوده است. بین شاخص خمیری و آهک در مجموع ارتباط مستقیمی وجود دارد که این امر بیان گر آن است که آهک باعث مقاوم شدن خاک می شود. براساس طبقه بندی مهندسی خاک ها، نهشته های کوه گچ آب و گیت چا جز خاک های ریزدانه با چسبندگی کم تا خیلی کم بوده و خاصیت خمیری آن ها به علت وجود درصد رس کم و از استحکام داخلی پایینی برخوردار است. مقایسه بین واحدهای مارنی در کوه گچ آب بیان گر آن است که واحد 2M، نسبت به دو واحد 1M و 3M از خاصیت خمیری کم تر و حساسیت بیش تر نسبت به فرسایش آبی برخوردار است. در ضمن واحد 1M نسبت به واحد 3M به فرسایش آبی مقاوم تر است. فراوانی آهک و مقدار رس در کاهش حساسیت به فرسایش واحدهای ذکر شده ثیر مثبت را نشان می دهد. نتایج ذکرشده بر مبنای خصوصیات پلاستیسیته نهشته های نئوژن ارائه شده که با مشاهدات صحرایی نیز تایید شده است.
    کلیدواژگان: پلاستیسیته، فرسایش پذیری، گیت چا، گرمسار، نهشته های نئوژن
  • عبدالعلی عادل پور*، مجید صوفی صفحه 86
    یکی از نیازهای ا ساسی در طراحی طرح های پخش سیلاب، بررسی پدیده فرسایش و رسوب و ارائه دستورالعمل تعیین فاصله کانال های پخش، در شرایط محیطی مختلف است. نقش این کانال ها کاهش قدرت کنشی جریان سطحی بوده و فاصله بین آن ها باید به گونه ای طراحی شود که پارامترهای هیدرولیکی جریان، قبل از رسیدن به آستانه فرسایش توسط خاک ریز پائین دست کاهش یابد. از طرف دیگر در طرح های پخش سیلاب پارامترهای محیطی مختلفی نظیر شیب اراضی، بافت خاک، پوشش گیاهی و مقاومت برشی سطح خاک بر هیدرولیک جریان و فرسایش موثر بوده و لازم است با مراجعه به طبیعت و شبیه سازی جریان سطحی، تاثیر پارامترهای محیطی را به طور واقعی بررسی کرد. هدف از این تحقیق بررسی پدیده فرسایش و رسوب به منظور تعیین محل تشکیل آستانه فرسایش کانالی، در شرایط محیطی پخش سیلاب در گربایگان فسا بوده است. در این تحقیق از یک دستگاه فلوم صحرایی از جنس آهن سیاه به طول 120 متر و عرض و ارتفاع 40 و 25 سانتی متر استفاده شد و با شبیه سازی جریان سطحی به ارتفاع 10 سانتی متر، پارامترهای شدت جریان جاری در فلوم و عمق متوسط جریان در مقاطع عرضی متوالی، به طور مستقیم اندازه گیری شده و سایر پارامترها از جمله سرعت متوسط جریان و تنش برشی جریان با استفاده از معادلات موجود محاسبه شده اند. همچنین به منظور بررسی پدیده فرسایش و رسوب در طول بستر فلوم، اطلاعات رقومی بستر در مقاطع عرضی متوالی که به فاصله یک متر از یک دیگر قرار داشتند، در دو مرحله قبل و بعد از هر آزمایش اندازه گیری شده تا از طریق مقایسه و محاسبه عمق فرسایش و یا رسوب در طول بستر فلوم، محل تشکیل سرکانال مشخص گردد. نتایج این تحقیق نشان می دهد پدیده فرسایش و رسوب، متناسب با تغییرات تنش برشی جریان به طور پراکنده در طول بستر فلوم انجام می شود. در همین رابطه پارامتر تنش برشی جریان هم در طول بستر فلوم، متناسب با شیب و ضریب زبری بستر، متغیر بوده و مقدار آن در فاصله 75 متری از ابتدای فلوم به بیشینه می رسد. از طرف دیگر بر اساس اطلاعات رقومی بستر فلوم در مقاطع عرضی متوالی، در مراحل قبل و بعد از هر آزمایش بیشینه عمق فرسایش 3 سانتی متر در فاصله 75 متری از ابتدای فلوم تشکیل شده است. بنابراین اگر عمق 3 سانتی متری فرسایش را به عنوان سرکانال فرض کنیم، فاصله آستانه فرسایش کانالی از ابتدای فلوم در این تحقیق 75 متر بوده و می توان آن را به عنوان فاصله مناسب بین کانال های پخش، در ایستگاه کوثر توصیه نمود.
    کلیدواژگان: پارامترهای هیدرولیکی، تنش برشی، طراحی، فرسایش و رسوب، فلوم صحرایی
  • تورج اسدی*، سیدصابر شاهویی، محمد اسدی، امیرمنصور شهسوار صفحه 94
    سزیم-137یک رادیو نوکلویید مصنوعی با تشعشع گاما و نیمه عمر 17/30 سال است که به عنوان محصول جانبی ناشی از آزمایش های هسته ای دهه های گذشته، تولید و در استراتوسفر رها شده است. این ماده بعدها به تروپوسفر منتقل شده و به همراه نزولات جوی به سطح زمین رسیده است. میزان سزیم-137 خاک رابطه ای مستقیم و مثبت با شکل توزیع و میزان نزولات جوی دارد. پس از 40 سال که از اولین کاربرد سزیم-137 سپری شده، امروزه این روش ابزار مهمی در تحقیقات فرسایش خاک محسوب می شود. با توجه به توانمندی بالایی که این روش از نقطه نظر دقت در برآورد و سهولت جمع آوری داده ها نسبت به سایر روش های برآورد فرسایش دارد، می توان این روش را در گستره وسیعی از عرصه های مختلف، جای گزین سایر روش ها نمود. این مقاله کار با روش سزیم را در حوزه آبخیز طاسران ارائه نموده و امتیازات عمده این روش را که به لحاظ نظری و عملی نسبت به سایر روش ها و همچنین زمینه های مناسب کار با آن را مورد بحث قرار می دهد. در این تحقیق با کمک عکسهای هوائی با مقیاس 20000/1 و نقشه توپوگرافی با مقیاس 50000/1، حوزه آبخیز طاسران بررسی شد. تعداد 15 دامنه جهت مطالعه در نظر گرفته شد که از این تعداد 12 دامنه برای اراضی تپه ماهور با درصد شیب های متفاوت و از نوع شیب مرکب و شیب یک نواخت و سه دامنه مابقی در اراضی دشتهای دامنهای، که دارای شدت فرسایش متفاوت بودند، انتخاب شد. در هر نوع شیب در موقعیتهای مختلف (فوقانی، میانی، تحتانی، سطح بالای تپه، شانه شیب، شیب برگشتی، پای شیب، پنجه شیب) بسته به طول شیب تعدادی نمونه برداشت شد. برای اندازه گیری سزیم– 137 از دستگاه گامااسپکترومتر استفاده گردید. میزان فرسایش سطحی و انباشت خاک در هر نقطه با استفاده از رابطه پیشنهادی کاچانوفسکی محاسبه شد. نتایج نشان می دهد که میزان متوسط فرسایش خاک در موقعیت های شیب مرکب (شانه شیب برابر 42/68، قسمت مسطح شیب برابر 4/45 و قسمت شیب برگشتی برابر 16/51 تن در هکتار در سال) و در موقعیت های شیب یک نواخت (بخش فوقانی شیب برابر 6/79، بخش میانی شیب برابر 3/65 و بخش پایین شیب 23/84 تن در هکتار در سال) و در موقعیت پای شیب که منطقه دینامیک است، فرآیند انباشت خاک غالب تر از فرسایش خاک بود.
    کلیدواژگان: پخش سیلاب، توپوگرافی، عکس هوائی، گاما اسپکترومتر
  • حمیدرضا معصومی*، محمدرضا غریب رضا، احمد معتمد صفحه 102
    خصوصیات هندسی و مورفولوژیکی هر رودخانه از مشخصه های اصلی آن به شمار میآید که به واسطه آن ها برنامهریزی مدیریتی حوزه و حفظ منابع طبیعی پیرامون آن ها و مهندسی رودخانه امکان پذیر خواهد بود. از این رو مهم ترین هدف این تحقیق، بررسی مشخصه های هندسی و مورفولوژیکی یکی از رودخانه های مهم و دائمی حوزه خلیج فارس به نام رودخانه زهره است. رودخانه زهره در پایین دست حوزه آبخیز خود به طول 64 کیلومتر در دشت ساحلی هندیجان جریان دارد. دبی بیشینه، متوسط و کمینه این رودخانه به ترتیب 169، 90 و 12 مترمکعب بر ثانیه است. جزر و مد با بیشینه دامنه 7/2 متر تا فاصله 17 کیلومتری از مصب آن به سمت بالادست نفوذ می کند، لیکن بازگشت و انباشت جریان آب رودخانه در کانال آن، تا محدوده شهری هندیجان اثر می کند. دشت ساحلی هندیجان در پیرامون این رودخانه کانون فعالیت های مهم کشاورزی، شیلاتی، بازرگانی و نظامی بوده و هرگونه تغییر در رژیم و حریم رودخانه زهره، تاثیرات قابل ملاحظه ای در شرایط اقتصادی، اجتماعی و امنیتی منطقه خواهد داشت. در این تحقیق با توجه به شرایط ویژه این دشت ساحلی، سعی شده است با استفاده از GIS و پیمایش های میدانی، خصوصیات هندسی رودخانه در بازه زمانی حدود 35 سال مورد بررسی قرار گیرد. نتایج نشان داده که از سال 1967 تا کنون دو مورد قطع شدگی (Cut off) کانال رودخانه رخ داده و تعداد پیچش ها از 43 به 48 مورد افزایش پیدا کرده است. همچنین ضریب خمیدگی از 59/3 به 06/3 کاهش یافته و شعاع انحنای رودخانه و طول موج پیچش ها به ترتیب 26 و 06/0 درصد افزایش پیدا کرده است. براساس اندازه زاویه مرکزی به دست آمده، این رودخانه طبق رده بندی کورینز در رده رودخانه های پیچان رودی بیش از حد توسعه یافته قرار می گیرد.
    کلیدواژگان: دبی بیشینه، دلتای هندیجان، زاویه مرکزی، ضریب خمیدگی، قطع شدگی
  • روانبخش رئیسیان*، امیرحسین چرخابی، محمد نکویی مهر صفحه 113
    یکی از عوامل اصلی تشدید کننده فرسایش خاک در حوزه های آبخیز، عدم مدیریت اراضی از جمله چرای شدید و تبدیل اراضی مرتعی به زراعی دیم است که متاسفانه این موضوع در مورد حوزه کارون نیز صدق می کند. لذا به منظور بررسی تاثیر نوع کاربری اراضی بر هدررفت خاک، اقدام به بررسی و تعیین میزان تلفات خاک تحت دو نوع مدیریت چرای شدید و زراعت دیم، در حوزه آبخیز رودخانه گرگک واقع در حوزه آبخیز شمالی رودخانه کارون (در محدوده استان چهارمحال و بختیاری) گردید. در این تحقیق با بهره گیری از یک دستگاه باران ساز، در پنج نقطه از حوزه آبخیز مزبور، تعداد 180 واقعه باران مصنوعی با شدت 40 میلی متر در ساعت و تداوم 30 دقیقه ایجاد و میزان تلفات خاک ناشی از هر بارش در دو نوع مدیریت کشت دیم و چرای شدید در شرایط رطوبتی هوای خشک و مرطوب (ظرفیت زراعی) و در سه طبقه شیب (10 تا20، 20 تا30 و 30 تا40 درصد) اندازه گیری شد. نتایج حاکی از آن است که نسبت میزان تلفات خاک در اراضی تحت چرای شدید به اراضی تحت کشت دیم در شرایط رطوبتی هوای خشک، 6/45 و در حالت مرطوب برابر با 33/2 بوده است. در شیب های مختلف نیز مقدار تلفات خاک در مدیریت چرای شدید بیش از اراضی تحت زراعت دیم مشاهده گردید به نحوی که این نسبت در طبقه های شیب 10 تا20، 20 تا 30 و 30 تا 40 درصد به ترتیب 77/4، 19/5 و 34/2 بوده است. در مجموع مقدار تلفات خاک در اراضی تحت مدیریت چرای شدید 38/3 برابر تلفات خاک در مدیریت کشت دیم بوده است.
    کلیدواژگان: باران ساز، تبدیل اراضی، فرسایش خاک، کاربری اراضی، مدیریت اراضی
  • مجید حسینی*، عباس عطاپور، سیدعزیز کرمی، ابوالفضل خلیل پور، محمد روغنی صفحه 122
    آب منبع حیات و عامل رشد و توسعه جوامع بشری است. با توجه به افزایش جمعیت و نیاز بشر به غذا، روز به روز نیاز به این منبع حیاتی نمایان تر می شود. بنابراین جلوگیری از اتلاف این منبع مهم امری اجتناب ناپذیر است که نیاز به برنامهریزی اصولی و صحیح دارد. یکی از راه های جلوگیری از اتلاف آب، کنترل رواناب به وسیله سامانه های آب گیر، نگه داشت رطوبت و کاهش تبخیر از سطح خاک می باشد. در این تحقیق به منظور معرفی مناسب ترین روش کاهش تبخیر از سطح خاک، افزایش طول دوره ماندگاری رطوبت خاک، تعیین میزان عمل کرد تیمارهای مختلف و انجام مقایسه بین آن ها، اقدام به ایجاد سامانه های لوزی شکل در دامنه شیب دار گردید. وظیفه اصلی این سامانه ها جمعآوری و هدایت آب حاصل از بارش به انتهای سامانه و نفوذ آن به داخل خاک است که علاوه بر افزایش رطوبت درانتهای سامانه، تاثیر شایان توجهی در کاهش فرسایش و رسوب دارد. در این طرح به منظور افزایش ضریب رواناب سطح سامانه ها به وسیله پوشش پلاستیکی ایزوله شده و قسمت انتهایی سامانه ها 6 تیمار و 3 تکرار تعبیه گردیده که هر کدام از آن ها با مصالح قابل دست رس کشاورزان چون پلاستیک گل خانهای، شن و ماسه پوشانده شده و برای انتقال رطوبت به عمق خاک، فیلتری به عمق 50 و قطر 15 سانتی متر تعبیه شده است. رطوبت خاک در دو عمق 30 و 50 سانتی متر، در مدت یک سال به وسیله دستگاه TDR اندازه گیری و مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که تیمار حداکثر و یا بهترین تیمار از نظر نگه داشت رطوبت خاک در عمق 30 و 50 سانتی متر به ترتیب تیمار b (پوشش پلاستیکی و روکش سنگ ریزه) و تیمار d (پوشش پلاستیکی و روکش سنگ ریزه همراه با فیلتر) می باشد. میزان افزایش نگه داشت رطوبت خاک نسبت به شاهد در این دو عمق به ترتیب برابر 84/2 و 62/1 درصد می باشد. با توجه به این که از نظر میزان نگه داشت رطوبت خاک بین تیمارهای b و d اختلاف معنی داری وجود ندارد و تیمار b از نظر اجرایی سهولت بیش تر و هزینه کم تری دارد، لذا تیمار b به عنوان بهترین گزینه انتخاب و معرفی می شود.
    کلیدواژگان: اتلاف آب، سامانه لوزی شکل، سطح خاک، کاهش تبخیر، نگه داشت رطوبت
|
  • Peyman Daneshkar Arasteh*, Masoud Tajrishy, Bahram Saghafian Page 67
    Earth skin temperature including soil، water، snow، and vegetation surface temperature is one of the main variables in geo-science studies. Generally، spatial distribution of surface temperature is needed in such studies. Spatial monitoring of surface temperature is possible using remote sensing data، and the time series of images provide a continuous spatio-temporal framework required in modeling energy balance of regional evaporation، optimization of energy demands or dispersion of atmospheric pollutions. In this paper، some common methods of surface temperature estimation using satellite imagery were introduced and calibrations of several forms of split window equation were addressed for Sistan area، Iran. Split window method is based on the fact that the atmospheric transmittance varies with wave length and uses a combination of thermal infra-red brightness temperature and emissivity. To calibrate the split window equation، ground observations and 22 NOAA/AVHRR images during 1992 to 2002 were used to develop regression models. Statistical tests were performed to evaluate the equations and coefficients. Ten AVHRR images were used to verify the developed equations. The results indicated that three different forms of split window equations successfully passed the χ2 statistical test. Both، F and Kruskal-Wallis tests showed that they are not statistically different at 95 percent significant level. Therefore، the simplest form of equation was used to derive surface temperature maps in the Sistan region، and is recommended as the most applicable one.
    Keywords: AVHRR, Brightness temperature, Emissivity, Spatial monitoring, Split window
  • Amir Samadi Tabrizi*, Hamid Reza Peyrowan, Ahmad Motamed Page 78
    This study is about the relation between erodibility rate and plasticity features of Neogene Marl deposits of Gatchab and Gitcha in southeast of Garmsar. The erosions al feature of Neogene sediments are rill، gully and waterway shapes. The depth of soil sampling for rill and waterway types is from surface to 30-centimeter thickness and for gully one is from head cut and all outcrop of gully bank. The engineering analyses for sediments include liquid limit، plastic limit and plastic index and engineering granulometry. On the basis of engineering classification of soil، the sediment of Gatchab and Siahkoh mountains are fine grained soils with low to very low degree cohesive، consequently low plastic limit and low internal consistency. The comparison of the results between marl units of Gatchab and Gitcha area have shown the M2 unit has low plasticity and high sensitive to erosion to other units M1 and M2. By the way، the M1 unit is high resistance to water erosion in comparison to M3 unit. From all aspect، Abundance of the lime and clay particle amounts is positive effects on decreasing of sensitivity rate to erosion of Neogene deposits. The above mentioned results base on plasticity features of Neogene deposits confirmed by field witness.
    Keywords: Erosivity, Garmsar, Gitcha, Neogene sediments, Plasticity
  • Abdolali Adelpour*, Majid Soufi Page 86
    Erosion and sedimentation study and design of the distance between spreading channels are basic requirement in flood water spreading projects. Different environmental parameters including topography and slope، soil texture، vegetation cover and flow resistance affect the hydraulic characteristics of the flood water spreading area. So it is necessary to investigate the effect of environmental parameters according to natural conditions and simulation of overland flow. This study was done in the Gareh Bygone plain، in the south of Fasa city. An open hydraulic flume with 120 m length، 0. 4 m width and 0. 25 depth was used to simulate concentrated overland flow with 0. 1 m depth. Three experiments were examined and for each experiment، discharge flow and mean flow depth were measured directly and other parameters such as mean velocity and shear stress were calculated. Erosion or sedimentation depths were calculated by comparing flume bed elevations in the cross sections with one meter intervals. Results of this study show that erosion and sedimentation phenomena were changed with the increase or the decrease in trends of shear stress along the flume and shear stress parameter were also changed with bed slope and roughness coefficient and became maximum at 75 m from the top end of the flume. On the other hand، according to the bed elevations of cross sections in two steps maximum erosion depth occurred at 75 m from the start of the flume which was confirmed with maximum shear stress. So، we can conclude that channel erosion threshold was established in 75 m from the top end of the flume and it can be considered as channel spreading distance.
    Keywords: Design, Erosion, sediment, Hydraulic parameters, Open hydraulic flume, Shear Stress
  • Tooraj Asadi*, Seyed Saber Shahooei, Mohammad Asadi, Amir Mansour Shahsavar Page 94
    Due to the importance of water erosion in reducing soil fertility many studies have been done on the quantity of this destructive phenomenon. Tamura and Rogowosky found a meaningful relation between water erosion and Cs-137 loss in soil matrix. This report was the first of application of Cs-137 method to estimate soil erosion since 1974. From 1974، the method has changed gradually and now is used in many studies. In this study، aerial photographs with scale of 1:20000 and topographic maps with scale of 1:50000 were used. 12 transects on the hilly lands (compound and uniform slopes) and 3 transects on the piedmont plain were studied. Surface samples were collected from different slope situations. The situations were collected from different slope situations. The situations were summits، shoulders، back slopes، foot slopes and toe slopes; gamma spectrometer was used to determine the Cs-137 of the samples. Soil erosion and sediment were calculated by Cochanouski (1993) Equation. Results showed that in summit، shoulder and back slope of the compound slopes، erosion is 68. 42، 45. 46 and 51. 16 Ton/ha/yr respectively. On the same situations of uniform slopes 79. 6، 65. 3 and 84. 23 ton /ha/yr of soil losses were expected. In non-erosional situations (toe slopes)، soil loss has been deposited. In foot slopes، i. e. dynamic sites، sedimentation process is more dominant than destructive ones. The correlation between USLE and Cs-137 models were statistically signification with % 95 probability.
    Keywords: Arial photo, Flood spreading, Gamma spectrometer, Topography
  • Hamid Reza Masoomi*, Mohammad Reza Gharibreza, Ahmad Motamed Page 102
    Geometrical parameters and river morphology are the main properties of each river which are used for river training، management and protection projects. So approaches to estimate these characteristics of Zohreh River are the main scopes of this research. Zohreh River as one of the permanent river of Persian Gulf basin has 64 km length in Hendijan delta and 169، 90 and 12 m3/s as maximum، average and minimum discharges respectively. Mean High High Water (MHHW) level is 2. 7 m that penetrates 17 km from river mouth upstream. Zohreh River banks are consisting urban، industrial، commerce and fishery activities which are sensitive to any changes on river regime and morphology parameters. Necessity of determining Zohreh River morphology and its changes led us to do research using GIS and field observations methods. Aerial photos (1967)، satellite images (TM، 1989 and ETM+، 2002)، topography map، previous studies and Ilwis and AutoCAD softwares were the materials used in this research. Results have shown two river cut offs which occurred since 1967 and channel meandering increased from 43 meanders to 48. Also sinuosity coefficient decreased from 3. 59 to 3. 06 and mean radius curvature and wave length increased 26% and 0. 06% respectively. According to Korins classification and mean central angle of Zohreh River، it is fallen in extreme developed meanders morphology category.
    Keywords: Central angle, Hendijan delta, Maximum discharge, River cut, Sinuosity coefficient
  • Ravanbakhsh Raisian*, Amir Hossein Charkhabi, Mohammad Nekoueimehr Page 113
    One of the main factors accelerating soil erosion in the watersheds in Iran is improper management including overgrazing and improper land use changes of pastures into agriculture. This problem is true in the whole Karoon watershed. Therefore، the objective was to study the effects of land use changes on soil loss in Gorgak sub-watershed. The statistical design was split plot design with pasture and rain fed agriculture as main factors. A drop maker rainfall simulator with 40 mm/hr intensity and 30-minute rainfall period was used on five field locations under two soil moisture conditions of air-dry and field capacity and three slope classes of 10-20، 20-30، and 30-40%. A total of 180 sediment and runoff measurements were made using the above rainfall simulator under field conditions for two land use systems of rain fed cereal and overgrazed pastures. All the measurements were done in triplicates (5 fields x 2 land uses×2 moisture content×3 slope classes×3 replicates = 180 plots). The results showed the soil loss under overgrazed and air-dry soil condition was 45. 6 times more than the rain fed agriculture under the similar soil moisture condition. However، the results showed the soil loss under overgrazed and field capacity soil moisture condition was 2. 33 times more than the rain fed agriculture under similar soil moisture condition. Once the soil loss was compared for different slope classes of 10-20، 20-30، and 30-40 slope percent، the results indicated the soil loss under overgrazed and air-dry soil condition were 4. 77، 5. 19، and 2. 34 times more than the rain fed agriculture under similar soil moisture condition. Overall، soil loss under overgrazed condition was 3. 38 times more than rain fed agriculture. Therefore، although most soil conservationists generally believe that the rain fed agriculture in Iran is very improper managed and it has high soil erosion rates but the results of this study showed the overgrazed pastures in the north Karoon watershed need much more priority for any soil loss measures and controls.
    Keywords: Rainfall simulator, Land management, Land use, Land use change, Soil loss
  • Majid Hosseini*, Abbas Atapour, Seyed Aziz Karami, Abolfazl Khalilpour, Mohammad Roghani Page 122
    The water is life source and the main factor to human development. With increasing population and needs to food، day by day this needs to be evidence. Therefore، to prevent loosing this main source by planning should be done. One of the method to prevent from this lose is runoff control by micro catchments، keeping the moisture and reduce evaporation from soil surface. In this research، in order to introduce the most suitable method to reduce the evaporation from soil surface، to increase the perennial duration of soil moisture، to determine the performance of different treatments and to compare between them، lozenge shape micro catchments was made in sloppy hill side. The main duty of these micro catchments is collecting and conducting the surface water toward the end of the micro catchments and infiltrating the water into the soil which plus the humidity increase at micro catchments down، has considerable effects on increasing the level of the underground water tables and reducing the erosion and sediment production. In this research in order to increase the runoff coefficient، were made 6 treatments and 3 replications at the end of surface micro catchments were isolated by plastic cover so that end of each one of them has been isolated with common and available materials such as greenhouse plastic، gravel and fine and coarse sand and to infiltrate in depth of soil، a filter with 50 cm depth and 15 cm diameter was used. Soil moisture was measured and assessed in two depth 30 and 50 cm، during one year by TDR instrument. The result of research shows the treatment maximum or best treatment in purpose of soil moisture keeping in 30 cm depth is treatment b (plastic cover and gravel embankment) and in depth 50 cm are b، d (b+ with filter) treatments. The amount of keeping soil moisture resulted from kind of treatment than to control treatment in 30 and 50 cm depths are 2. 81% and 1. 62% respectively. The result of monthly variance shows b and d are the best treatments with 95 percent confidence in compare with other treatments. Because of low differences between in two treatment due to keeping moisture، and easy able and low cost، therefore b treatment is selected.
    Keywords: Evaporation reduction, Loosing water, Lozenge shape micro catchment, Moisture keeping, Soil surface